ستاره شو7💫
-برِسَدکاشهمینحِینهمینجا؛فیِالفور
-بِرسدازرَهوحالِدلِماخوبشود...
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#نیمه_شعبان
مردی سالها در آرزوی دیدن امام زمان(عج) بود و از اینکه توفیق پیدا نمی کرد امام را ببیند، رنج می برد. مدّت ها ریاضت کشید. شبها بیدار می ماند و دعا و راز و نیاز می کرد. معروف است، هرکس بدون وقفه، چهل شبِ چهارشنبه به مسجد سهله (کوفه) برود و نماز مغرب و عشاء خود را آنجا بخواند، سعادت تشرّف به محضر امام زمان(عج) را خواهد یافت.
این مرد عابد مدّت ها این کار را هم کرد، ولی باز هم اثری ندید. (ولی به خاطر این عبادتها و شب زنده داری ها و… صفا و نورانیت خاصّی پیدا کرده بود).
تا اینکه روزی، به او الهام شد:
«الان حضرت بقیة الله(عج)، در بازار آهنگران، در مغازه پیرمردی قفل ساز نشسته است. اگر می خواهی او را ببینی، به آنجا برو!»
او حرکت کرد،و وقتی به آن مغازه رسید، دید حضرت مهدی(عج) آن جا نشسته و با آن پیرمرد گرم گفت و گو هستند.
اینک ادامه داستان از زبان آن دانشمند:
به امام(عج) سلام دادم. حضرت جواب سلامم را داد و به من اشاره کرد که اکنون ساکت باش و تماشا کن! در این حال دیدم پیرزنی که ناتوان بود، عصا به دست و با قد خمیده وارد مغازه شد، و قفلی را نشان داد و گفت:
آیا ممکن است برای رضای خدا، این قفل را سه ریال از من بخرید؟ من به این سه ریال پول احتیاج دارم. پیرمرد قفل ساز، قفل را نگاه کرد و دید قفل، بی عیب و سالم است. گفت: مادر، چرا مال مسلمانی را ارزان بخرم و حق کسی را ضایع کنم؟ این قفل تو اکنون هشت ریال ارزش دارد. من اگر بخواهم سود کنم، به هفت ریال می خرم. زیرا در این معامله، بیش از یک ریال سود بردن، بی انصافی است. اگر می خواهی بفروشی، من هفت ریال می خرم، و باز تکرار می کنم که قیمت واقعی آن هشت ریال است، من چون کاسب هستم و باید نفع ببرم، یک ریال ارزان تر خریداری می کنم.
پیرزن ابتدا باور نکرد و گفت: هیچکس این قفل را سه ریال از من نخرید.
تو اکنون میخواهی هفت ریال از من بخری..؟! به هرحال پیرمرد قفل ساز، هفت ریال به آن زن داد و قفل را خرید. وقتی پیرزن رفت، امام زمان(عج) خطاب به من فرمودند: مشاهده کردی؟! این گونه باشید تا من به سراغ شما بیایم. ریاضت و سیر و سلوک لازم نیست. مسلمانی را در عمل نشان دهید تا من شما را یاری کنم. از بین همه افراد این شهر، من این پیرمرد را انتخاب کردم. چون او دین دارد و خدا را می شناسد. از اول بازار، این پیرزن برای فروش قفلش، تقاضای سه ریال کرد، امّا چون او را محتاج و نیازمند دیدند، همه سعی کردند از او ارزان بخرند و هیچکس حاضر نشد حتی سه ریال از او بخرد. درحالی که این پیرمرد به هفت ریال خرید. به خاطر همین انسانیت و انصافِ این پیرمرد، هر هفته به سراغش می آیم و با هم گفت و گو میکنیم.
امیر مؤمنان علی (ع):
«هر کس با مردم به انصاف رفتار کند خداوند بر عزتش بیفزاید».
#داستان
#امام_زمان
#نیمه_شعبان
👨🧕
❄️⃢ ☃🌟@setaresho7
⇧اینجا،#ستـــــــاره شو
ستاره شو7💫
مردی سالها در آرزوی دیدن امام زمان(عج) بود و از اینکه توفیق پیدا نمی کرد امام را ببیند، رنج می برد.
ستاره های امام زمانی
حرف هاتون را شنیدم
کافیه فقط پاک بمونید
خودم میام به دیدنتون ✌️😍
🌤به امید اینکه صدای اقامون بشنویم
بیان بهمون بگن
چه می خواهی از ما 🌹💔
دوستان گلمون:
حدیثه قدیری
فاطمه پادگانه
امیرمحمد قدیری
محمد امین قدیری
مطهره مرتضاوی
ماهان امینی
مهدیه احمدی
مهدی ابراهیم عابدی
ریحانه امیری
مهدی عبدی نژاد
ریحانه امیری
زینب فولادی
حدیث مطلبی
محمدجواد اشراقی
مریم سلگی
علی احمدی
عماد احمدی
فاطمه زهرا احمدی
زهرا یادگاری
مبینا گردفروشانی
معصومه براتی
تشکر از همه کسانی که در چالش و مسابقه امام زمان عج شرکت کردند 👏👏👏👏👏
ستاره شو7💫
#رمان #قسمت_پنجاه_و_چهار حق با لام بود. شکل میوهی کسرهی کشیده شبیه به همان کسره بود فقط اندازه
#رمان
#قسمت_پنجاه_و_پنج
محمدجواد مثل همیشه در آخر صف ایستاده بود.🙎♂ آنها از باغ حرکات کاملاً دور شده بودند که محمدجواد به یاد استوانه افتاد. ♻️
استوانه ای که سیمرغ به او داده بود؛
استوانه را از کوله اش بیرون آورد و درش را باز کرد هنوز داخل آن را ندیده بود ، صدایی شنید، صدایی شبیه به خرد شدن برگِ درختان.🍂🍂
👀 به اطرافش نگاه کرد خبری نبود.
🤔 با خودش فکر کرد شاید صدای خرد شدن برگها در زیر پای خودش بوده است.
لحظه ای ایستاد اما هنوز صدا را می شنید.😮
احساس ترس میکرد.😨
عاقلانه ترین کار این بود که خود را به گروه برساند. پس بدون آنکه به صدا توجه کند به سمت حروف دوید.
لحظاتی بعد دوباره در انتهای صف حروف ایستاده بود.
نفس عمیقی کشید.😲
تا حدودی خیالش راحت شده بود که ناگهان دوباره صدا را شنید.😳 سرش را به سمت صدا چرخاند.
صدا از پشت بوتهی بلند و پر برگی به گوش میرسید که کمی از او فاصله داشت. باید بر ترسش غلبه میکرد.
😰 آب دهانش را قورت داد و آرام از صف خارج شد
نزدیک بوته ایستاد.
به نظرش چیزی در آن پشت تکان میخورد😦 به بوته
نزدیک شد تا ببیند چه چیزی در پشت آن تکان میخورد که ناگهان دستی را روی شانه اش حس کرد.
ادامه دارد...
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
#محمدجوادوشمشیرایلیا
#داستان
👨🧕
❄️⃢ ☃🌟@setaresho7
⇧اینجا،#ستـــــــاره شو
✨ستاره ها✨
سالروز میلاد منجی عالم، حضرت صاحب الزمان، امام مهدی عج الله تعالی فرجه الشریف مبارک باد.
عیدتون کلی مبارکاااااا🌹😍❤️
15.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بـِہانتـظـآرلبخندےنشـستِہایـم
ڪِہعطـرشدنیٰارابـهشٺمیـڪند…!
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#نیمه_شعبان
👨🧕
❄️⃢ ☃🌟@setaresho7
⇧اینجا،#ستـــــــاره شو
11.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عیدتون مبارکاااا 🌹
یه کار شاد تقدیم نگاهتون 😍
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#نیمه_شعبان
👨🧕
❄️⃢ ☃🌟@setaresho7
⇧اینجا،#ستـــــــاره شو