یک بنر براتون میفرستم پایین تر داخل کانال بنر تبلیغ کانالمون هست اینو باید از کانال بفرستین برای ده نفر از گروه ها و شخصی دوستانتون دعوتشون کنید کانالمون و اسکرین شات بفرستین برای ادمین
@admin7aaseman
مهلت ارسال تا سه شنبه میلاد اقاجانمون امام علی علیه السلام هست
و به پنج نفر از برندگان در هفته بعدش اول بهمن قرعه کشی میشه هدیه کارت شارژ به شماره تماسشون داده میشه 💳
🍀﷽🍀
📣خبرخبر📣
دهه هشتادیــــــا🦋
دهه نودیـــــــــــا🦋
📺🎞 دنبال انیمیشن وکارتون آموزنده دینی و ایرانی هستی 😍 ⁉️
📖📿دوست داری مفاهیم دینی وقرآن و احکام رو یاد بگیری⁉️
🏓🎣✂️میخوای بازی های جذاب کنی، کاردستی بسازی و نقاشی های خوشگل بکشی اما بلد نیستی⁉️
💌🗂دنبال مطالب سواد رسانه و ساخت استیکر و ...هستی⁉️
🏃🏻♀️پس سریع تو کانال ما عضو شو تا همه اینا رو یاد بگیـــــــری✌🏻
و از کلی مطالب خوب و مفید دیگه استفاده کن😎
🟢اینجا تست هوش رمان و مسابقه و کلی مطالب انگیزشی هم داریم....😍
🥰🥰🥰
مربیان مادر پدر ها برای شما هم جذابه حمایتمون کنید و کانال را به دیگران معرفی کنید 🙏👇👇
eitaa.com/joinchat/918552624Ce34538a3dc
ستاره شو7💫
══━━━⊱✿⊰﷽ ⊱✿⊰━━━══ •¦[📙💠⃟❅]¦• 🔶گردان قاطرچی ها 🔹داوود امیریان ◾️قسمت٢١ بعداً یوسف متوجه شد حق
══━━━⊱✿⊰﷽ ⊱✿⊰━━━══
•¦[📙💠⃟❅]¦•
🔶گردان قاطرچی ها
🔹داوود امیریان
◾️قسمت22
یوسفکهازحرفهایآقاابراهیمگیجشدهبود،پرسید:«نمیشهباهلیکوپترمهماتوغذابراشونببرید؟»
-میشه،امانههمیشه. ً مثلاشبهاکه ً اصلاامکانشنبودودرطولروزهماونقدرسربازهایدشمنونیروهایمانزدیکهمبودنکهاینکار
خطرناکترمیشد.سربازهایدشمنحتيمیتونستنباسلاحسبکبهطرفهلیکوپترهاتیراندازیکننوجلویاینکارروبگیرن.چاییتوبخور!
یوسفدوبارهچاییاشرامزهمزهکردوپرسید:«حالاوظیفهگردانیایگانجدیدچیه؟منظورماینهکهقرارهنیروهاشعملیاتیوخطشکنباشنیابرایتثبیتمنطقهنبردوحمایتازگردانهایدیگهعملکنن؟»
ناگهانسیدعلیچنانخندهایکردکهیوسفازجاپرید.اولفکرکردسیدعلیدچارحملهیعصبیوهیستیریکشدهکهآنطورمیلرزدوقهقهمیخنددواشکمیریزد!سیدعلیچنانمیلرزیدوپیچوتابمیخوردکهکمماندهبودازحالبرود.عزتیهمدستشراگرفتهبودجلویدهانشوسرخشدهبودانگارازقصدمیخواستخودشراخفهکند.مراددرگوشهاتاقبهسجدهافتادهبودوبامشتبهزمینمیکوبیدوجیغمیزد.فضایاتاقپرتنششدهبود.بهغیرازیوسفوآقاابراهیمبقیهیامیخندیدندویابهزحمتجلویخندهشانراگرفتهبودند.بااشارهآقاابراهیم،مرادلرزانجلوآمد.زیربغلسیدعلیراگرفتوبهزحمتاورابلندکردوبیرونبرد.خودش
همحالدرستومیزانینداشت.آقاابراهیمیکسرفهبلندکردوبهدیگرانچشم ّ غرهرفت.خندههاخاموششدوهمهسعیکردنددیگرنخندند؛گرچه
یکیدونفرهنوزسرخشدهواشکریزانبهزحمتخودرانگهداشتهبودند.
آقاابراهیمبهیوسفکهبهشدتجاخوردهبودوهاجوواجنگاهشانمیکرد،گفت:«خیلیهاآرزودارنبانیروهایاینگردانکارکنند،ازبسکههمهآراموسربهزیرهستن!آبوغذاشونکهبهموقعبرسه ً اصلاهیچدردسرومزاحمتیدرستنمیکنند.همگیمطیعوگوشبهفرمانهستند.
یعنیخصلتوآفرینششاناینطوریه.فقطوفقطبایدرگخوابشونروپیداکنیوراهو ِ چاهکارکردنبااونارویادبگیری.درضمننبایدزیادسربه
سرشونبذاری.
همونقدکهآرومهستن،وقتعصبانیتوناراحتیازاینروبهاونرومیشن»!یوسفباورنمیکرد.آقاابراهیمرامیشناختومیدانستکه ً اصلااهل
توهینوشوخیناجوروسربهسرگذاشتندیگراننیست.انسانیجدیوباوقار،کهازبرگگلنازکتربههیچکسنمیگفت؛اماحالاآقاابراهیمچنانعاشقانهوجدیداشتازنیروهایجدیدگردانتعریفوتمجیدمیکردکههرکسدیگرهمبهجاییوسفبود،خیالاتیمیشدکهآقاابراهیممیخواهدسربهسرشبگذارد.
دراینبینبقیهباتوصیفهايآقاابراهیمازنیروهایگردانجدید،دوبارهبهغشوریسهافتادهبودندوبیصدامیخندیدندواشکمیریختند.
یوسفتصمیمگرفتبهآقاابراهیماعتمادکندوتوجهیبهدیگراننکند.پرسید:«آقاابراهیم،ایننیروهاآموزشدیدهاندیانه،واقعیتشخودتونکه
بهترمیدونیدسروکلهزدنبانیروهاییکهبدونآموزشجبههمیآنچهمکافاتیداره؟»
آقاابراهیممنومنکنانگفت:«آموزش،آموزش..آهان..اونآموزشیکهتودربارهاشفکرمیکنینه،امابعضیازاونهاقدیمیهستنیااز
نیروهایقدیمیلشکرن،درست؟مثلخودمون»!
عزتیچنانجیغونالهایکردکهیوسفوحشتکرد.اینبارآقاابراهیمهمبهخندهافتادهبود.سیدعلیکهتازهبرگشتهبود،بهسرخودمیکوبیدو
مرادهمباسربهدیوارمیکوبید.چنانصحنهايشدهبودکهیوسفمطمئنشداوراسرکارگذاشتهوآوردندآنجاتادستشبیندازندوبهاوبخندند.
خشمگینوعصبانیفریادزد:«اینجاچهخبره؟مگهدارمجوکمیگماینطورمیخندید.دستتدردنکنهآقاابراهیم.منوکشوندیاینجاجلویاینامسخرهامکنی؟»
آقاابراهیمبرعکسدیگرانبهسرعتخندهاشراخورد.دستیوسفراگرفتوگفت:«شرمندهیوسفجان،خیلیببخشیدنتونستمخودمونگهدارم.
ً اصلاچهطورهباهمبریمنیروهاترونشونتبدم؟آره،بهتره،بریمتوراهصحبتمیکنیم».
ادامه دارد ⏪
#رمان📖
✨𝐉𝐨𝐢𝐧↴
╭━═━⊰🍃🌸🍃⊱━═━╮
💖@setaresho7💖
•✾💫اینجا ستاره شو 💫✾•
╰━═━⊰🍃🌸🍃⊱━═━╯
══❀━━━━☆◇☆━━━━❀══
6.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وای😂
جوری که اداشو در میارهههه🤏🏻
#بخندیم
✾💫اینجا ستاره شو 💫✾•
💖@setaresho7💖
══❀━━☆◇☆━━━❀══