eitaa logo
سیدافشاری
58 دنبال‌کننده
0 عکس
0 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
👈 احترام به والدین آیت الله العظمی مرعشی نجفی (ره) می فرمایند: زمانی که در نجف بودیم یک روز مادرم گفتند: پدرت را صدا بزن تا تشریف بیاورد برای صرف ناهار، حقیر رفتم طبقه فوقانی، دیدم پدرم در حال مطالعه خوابش برده است. ماندم چه کنم، خدایا امر مادرم را اطاعت کنم؟ از طرفی می ترسیدم با بیدار کردن پدرم از خواب باعث رنجش خاطر مبارکشان شوم، لذا خم شدم و لبهایم را کف پای پدرم گذاشتم و چندین بوسه زدم تا ایشان از خواب بیدار شد و دید من هستم، پدرم سید محمود مرعشی وقتی این علاقه و احترام را از من دید فرمود: شهاب الدین تو هستی؟ عرض کردم: بله آقا، بعد دو دستش را به سوی آسمان بلند کرد و فرمود: پسرم، خداوند عزتت را بالا ببرد و تو را از خادمین اهل البیت قرار دهد. و من الان هر چه دارم از برکت دعای پدرم است. 📗 ✍ شهروز شهرویی 👈 کسادی بازار یکی از فرزندان شیخ رجبعلی خیاط می‌گوید: روزی مرحوم مرشد چلویی معروف، خدمت جناب شیخ رسید و از کسادی بازارش گله کرد و گفت: داداش! این چه وضعی است که ما گرفتار آن شدیم؟ دیر زمانی وضع ما خیلی خوب بود روزی سه چهار دیگ چلو می فروختیم و مشتری‌ها فراوان بودند، اما یک‌باره اوضاع زیر و رو شده مشتری‌ها یکی یکی پس رفتند، کارها از سکه افتاده، و اکنون روزی یک دیگ هم مصرف نمی‌شود…؟ شیخ تأملی کرد و فرمود: تقصیر خودت است که مشتری‌ها را رد می‌کنی. مرشد گفت: من کسی را رد نکردم، حتی از بچه‌ها هم پذیرایی میکنم و نصف کباب به آنها می‌دهم. شیخ فرمود: آن سید چه کسی بود که سه روز غذای نسیه خورده بود؛ بار آخر او را هل دادی و از در مغازه بیرون کردی؟! مرشد سراسیمه از نزد شیخ بیرون آمد و شتابان در پی آن سید راه افتاد، او را یافت و از او پوزش خواست، و پس از آن تابلویی بر در مغازه‌اش نصب کرد و روی آن نوشت: نسیه داده می‌شود، حتی به شما. وجه دستی به اندازه وسعمان پرداخت می شود. 📗 ✍ محمد محمدی ری شهری h