#عقل
#فلسفه
#مکتب_تفکیک
🔺 سلسله مباحثی پیرامون جایگاه عقل و علوم معارفی و حکمی و فلسفی
مقاله: "مکتب تفکیک دستخوش تفکیکی دیگر"
قسمت بیست و هفتم 7⃣2⃣
🔺 ... و شاهدی دیگر توضیحی است که در مقدمهی تفسیرالمیزان آمده است: «توضیح اینکه انس و عادت (همانطوریکه گفته شده)، باعث میشود که ذهن آدمی در هنگام شنیدن یک کلمه، و یا یک جمله، به معنای مادی آن سبقت جوید، و قبل از هر معنای دیگر، آن معنای مادی و یا لواحق آن به ذهن درآید، و ما انسانها از آنجاییکه بدنهایمان، و قوای بدنیمان، مادام که در این دنیای مادی هستیم، در ماده غوطهور است، و سروکارش همه با ماده است، لذا مثلاً اگر لفظ حیات، و علم، و قدرت، و سمع، و بصر، و کلام، و اراده، و رضا، و غضب، و خلق، و امر، و امثال آنرا میشنویم، فوراً معنای مادی اینها به ذهن ما در میآید، همان معناییکه از این کلمات در خود سراغ داریم. و همچنین وقتی کلمات آسمان، زمین، لوح، قلم، عرش، کرسی، فرشته، بال فرشته، شیطان و لشگریان او، از پیاده و سواره نظامش را میشنویم، مصادیق طبیعی و مادی آن به ذهن ما سبقت میجوید، و قبل از هر معنای دیگری داخل در فهم میشود. و چون میشنویم که میگویند: خدا عالم را خلق کرده یا فلان کار را کرده یا به فلان چیز عالِم است و یا فلان چیز را اراده کرده یا خواسته و یا میخواهد، همهی اینها را مانند خلق، علم، اراده و مشیت خودمان مقید به زمانش میکنیم، چون معهود در ذهن ما این است که خواسته، ماضی و مربوط به گذشته است، و میخواهد، مضارع و مربوط به آینده است، دربارهی خواسته و میخواهدِ خدا همین فرق را میگذاریم. باز وقتی میشنویم که خدایتعالی میفرماید: «ولدینا مزید» نزد ما بیشتر هم هست، و باز میفرماید: («لاتخذناه من لدنا»، از نزد خود میگیریم نه از میان شما) و یا میفرماید: («و ما عندالله خیر»، آنچه نزد خدا است بهتر است)، و یا میفرماید: («الیه ترجعون»، به نزد او برمیگردید)، فوراً به ذهنمان میرسد که کلمهی (نزد) همان معنایی را دربارهی خدا میدهد، که دربارهی ما میدهد، و آن عبارت است از حضور در مکانی که ما هستیم. و چون میشنویم که میفرماید: («و اذا اردنا ان نهلک قریة، امرنا مترفیها»، چون بخواهیم قریهای را هلاک کنیم به عیاشهایشان دستور میدهیم که...) و یا میشنویم که میفرماید: («و نرید ان نمن»، اراده کردهایم که منت نهیم...)، ویا میشنویم که میفرماید: («یرید الله بکم الیسر»، خدا آسانی برای شما اراده کرده)، فوراً به ذهنمان میرسد که ارادهی خدا هم از سنخ ارادهی ما است، و از این قبیل کلمات را وقتی میشنویم، مقید به آن قیودی میکنیم که در خود ما مقید به آنها است. چارهای هم نداریم، برای اینکه از روز اول که ما ابناء بشر، لفظ (چه فارسی چه عربی و چه هر زبانی دیگر) را وضع کردیم، برای این وضع کردیم که موجودی اجتماعی بودیم، و ناگزیر بودیم، منویات خود را به یکدیگر بفهمانیم، و فهماندن منویات وسیلهای میخواهد، لذا با یکدیگر قرار گذاشتیم قبلاً، که هر وقت من صدای (آب) را ازخود در آوردم، تو بدان که من آن چیزی را میگویم، که رفع تشنگی میکند، و به همین منوال الفاظ دیگر. و زندگی اجتماعی را هم حوایج مادی به گردن ما گذاشت، چون منظور از آن این بود که دست به دست هم داده، هر یک، یکی از کارهای اجتماعی را انجام دهیم، تا به این وسیله استکمال کرده باشیم، و کارهای اجتماعی همه مربوط به امور مادی، و لوازم آن است، ناگزیر الفاظ را وضع کردیم برای مسماهاییکه غرض ما را تامین میکند، روی این جهت هر لفظی را که میشنویم، فوراً معنای مادیش به ذهنمان میرسد...
🖊 مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی رحمه الله تعالی
@seyedololama
سیدالعلماء
📸 عکس تاریخیِ جمعی از بزرگان علمای قم ردیف پائین از سمت راست: مرحوم امام خمینی و نفر سوم مرحوم آیت ا
📆 به بهانهی سالروز وفات مرحوم آیت الله سید احمد زنجانی؛ (۲۹ #رمضان ۱۳۹۳ ق)؛ نقل جریانی از کتاب "الکلام یجرّ الکلام"
🔺 ... ممکن است افرادی که به محضر علمای #خراسان مشرف شده و کمالاتی از آن سروران دیده باشند و نیز نقل تشرف بعضی از آنان را به محضر #امام_عصر ارواحنا له الفداء را شنیده باشند، باور نکنند که ممکن است این اعاظم در اینگونه مسائل دچار اشتباه شده باشند؛ ولی باید بدانند که طبق #روایت اختلاف جناب #ابن_ابی_عمیر با جناب #هشام، این عوارض بشریت به غیر #معصوم عارض خواهد شد و شاهد این عرض داستانی است که در همین نزدیکیها یعنی در عصر #قاجار واقع شده: یکی از علمای فارغ التحصیل از #نجف اشرف در بازگشت به #ایران، در حوالی #تهران به شغل #روحانیت و اقامهی جماعت اشتغال داشته و بسیار مرد پاکدل و صادقی بوده است. یکوقت به مناسبتی متذکر میشود که چرا در رشته علوم #اعتقادی و #عقلی مانند رشتهی #فقه و #اصول تخصصی ندارد و این کمبود را حتماً باید جبران کند.
این بود که حسب الوظیفه به تنهایی و بدون آشنایی به سوی تهران حرکت میکند و در این شهر، سرگردان میگردد ولی ناگاه شخص ناآشنایی به او میرسد و او را به مدرسه و به مدرس #معقول و به کتاب #شفا و به هر چه که لازم داشته هدایت میکند و هر مشکلی پیش میآید با ملاقاتی آن را حل مینماید. از او میپرسد که جریان شما چیست، میگوید ما از ناحیهی مقدسه مأموریم امثال شماها را یاری رسانیم. این داستان را در رسالهی #الکلام_یجر_الکلام مرحوم آیت الله سید #احمد_شبیری_زنجانی و جناب آقای آیت الله #شبیری از مراجع #قم میتوان ملاحظه کرد و نیز مرحوم آیت الله شیخ #مرتضی_حائری یزدی، شفاهاً نقل میکرد.
🖊 قسمتی از مقاله: #مکتب_تفکیک دستخوش تفکیکی دیگر تألیف مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
سیدالعلماء
📸 عکس تاریخیِ جمعی از بزرگان علمای قم (رضواناللهتعالیعلیهماجمعین) ردیف پائین از سمت راست: مرحوم
📆 به بهانهی سالروز وفات مرحوم آیت الله سید احمد زنجانی؛ (۲۹ #رمضان ۱۳۹۳ ق)؛ نقل جریانی از کتاب "الکلام یجرّ الکلام"
🔹 ... ممکن است افرادی که به محضر علمای #خراسان مشرف شده و کمالاتی از آن سروران دیده باشند و نیز نقل تشرف بعضی از آنان را به محضر #امام_عصر ارواحنا له الفداء را شنیده باشند، باور نکنند که ممکن است این اعاظم در اینگونه مسائل دچار اشتباه شده باشند؛ ولی باید بدانند که طبق #روایت اختلاف جناب #ابن_ابی_عمیر با جناب #هشام، این عوارض بشریت به غیر #معصوم عارض خواهد شد و شاهد این عرض داستانی است که در همین نزدیکیها یعنی در عصر #قاجار واقع شده: یکی از علمای فارغ التحصیل از #نجف اشرف در بازگشت به #ایران، در حوالی #تهران به شغل #روحانیت و اقامهی جماعت اشتغال داشته و بسیار مرد پاکدل و صادقی بوده است. یکوقت به مناسبتی متذکر میشود که چرا در رشته علوم #اعتقادی و #عقلی مانند رشتهی #فقه و #اصول تخصصی ندارد و این کمبود را حتماً باید جبران کند.
این بود که حسبالوظیفه به تنهایی و بدون آشنایی به سوی تهران حرکت میکند و در این شهر، سرگردان میگردد ولی ناگاه شخص ناآشنایی به او میرسد و او را به مدرسه و به مدرس #معقول و به کتاب #شفا و به هر چه که لازم داشته #هدایت میکند و هر مشکلی پیش میآید با ملاقاتی آن را حل مینماید. از او میپرسد که جریان شما چیست؟ میگوید: ما از ناحیهی مقدسه مأموریم امثال شماها را یاری رسانیم. این داستان را در رسالهی #الکلام_یجر_الکلام مرحوم آیت الله سید #احمد_شبیری_زنجانی و جناب آقای آیت الله #شبیری از مراجع #قم میتوان ملاحظه کرد و نیز مرحوم آیت الله شیخ #مرتضی_حائری یزدی، شفاهاً نقل میکرد.
🖊 قسمتی از مقاله: #مکتب_تفکیک دستخوش تفکیکی دیگر تألیف مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
سیدالعلماء
📆 به بهانهی سالروز وفات مرحوم آیت الله سید احمد زنجانی؛ (۲۹ #رمضان ۱۳۹۳ ق)؛ نقل جریانی از کتاب "الکلام یجرّ الکلام"
🔹 ... ممکن است افرادی که به محضر علمای #خراسان مشرف شده و کمالاتی از آن سروران دیده باشند و نیز نقل تشرف بعضی از آنان را به محضر #امام_عصر ارواحنا له الفداء را شنیده باشند، باور نکنند که ممکن است این اعاظم در اینگونه مسائل دچار اشتباه شده باشند؛ ولی باید بدانند که طبق #روایت اختلاف جناب #ابن_ابی_عمیر با جناب #هشام، این عوارض بشریت به غیر #معصوم عارض خواهد شد و شاهد این عرض داستانی است که در همین نزدیکیها یعنی در عصر #قاجار واقع شده: یکی از علمای فارغ التحصیل از #نجف اشرف در بازگشت به #ایران، در حوالی #تهران به شغل #روحانیت و اقامهی جماعت اشتغال داشته و بسیار مرد پاکدل و صادقی بوده است. یکوقت به مناسبتی متذکر میشود که چرا در رشته علوم #اعتقادی و #عقلی مانند رشتهی #فقه و #اصول تخصصی ندارد و این کمبود را حتماً باید جبران کند.
این بود که حسبالوظیفه به تنهایی و بدون آشنایی به سوی تهران حرکت میکند و در این شهر، سرگردان میگردد ولی ناگاه شخص ناآشنایی به او میرسد و او را به مدرسه و به مدرس #معقول و به کتاب #شفا و به هر چه که لازم داشته #هدایت میکند و هر مشکلی پیش میآید با ملاقاتی آن را حل مینماید. از او میپرسد که جریان شما چیست؟ میگوید: ما از ناحیهی مقدسه مأموریم امثال شماها را یاری رسانیم. این داستان را در رسالهی #الکلام_یجر_الکلام مرحوم آیت الله سید #احمد_شبیری_زنجانی و جناب آقای آیت الله #شبیری از مراجع #قم میتوان ملاحظه کرد و نیز مرحوم آیت الله شیخ #مرتضی_حائری یزدی، شفاهاً نقل میکرد.
🖊 قسمتی از مقاله: #مکتب_تفکیک دستخوش تفکیکی دیگر تألیف مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
سیدالعلماء
#عقل
#فلسفه
#مکتب_تفکیک
📅 به مناسبت روز بزرگداشت حکیم ملا هادی سبزورای رحمهالله
🔺 سلسله مباحثی پیرامون جایگاه عقل و علوم معارفی و حکمی و فلسفی
بخشی از مقاله: "مکتب تفکیک دستخوش تفکیکی دیگر"
🔺 توضیح: با توجه به مطالب یاد شده، پایبندی به یک طرز فکر یا یک مکتب، اسارت فکری است، زیرا انسان تابع طرز فکر خود میباشد نه فرستاده از صریح وحی، در صورتی که دانشمند معظم تفکیکی در مجلهی اندیشه حوزه میفرماید: «برای نمونه در حاشیهی شرح منظومهی سبزواری مطلبی در این مورد ذکر شده است: متصدیان معرفت حقایق چهار گروهند: برخی به تفکر تنها اکتفا کردهاند و جمعی به تصفیه و تزکیه نفس و گروهی بین تصفیه و تفکر را جمع کردهاند، آنان که تصفیه و تفکر را جمع کردهاند اشراقیون هستند. برخی به تصفیه تکیه کردهاند، اینها صوفیهاند. اکتفا کنندگان به تفکر، آنها که رعایت وحی را کردهاند، متکلمین هستند و آنها که به مطلق تفکر اکتفا نمودهاند، میخواهد با وحی تطبیق بکند یا نه، فلاسفهی مشأ هستند .... فلسفه یک بحث آزاد است و مقصد فیلسوف از قبل تعیین نشده است، نظریه و انطباق آن با وحی مطرح نیست میخواهد با وحی تطبیق بکند یا نه.» (۴۲) (یعنی متکلم صد در صد در اختیار وحی است.) انصاف این استکه تعبد از اساتید درگذشته (اعلی الله مقامهم) کار خود را کرده است و بدبینی به فلسفه کاملاً در بحث نمودار است. این تقسیم از نظر کلی است و شامل فلاسفهی غیر دینی نیز میشود، ولی بحث مکتب تفکیک دربارهی فلاسفهی اسلام است که پیشوای مشایین آنان شیخ الرییس است که میگوید اگر حقیقتی از ناحیهی وحی به ما رسید بر چشم ما جای دارد و هر گاه در مسألهای دچار تحیر میشود، به مسجد جامع محل میرود و از حق تعالی حل مشکل میطلبد. همین مرحوم محقق سبزواری که این تقسیم را در حاشیه آورده است در ابتدای منظومهی منطق، اعلان واعلام میکند که من با تحمل زحمت میخواهم به اهل ایمان خدمتی کرده باشم:
قال تعالوا طالبی الایقان
اتل علیکم حکمة المیزان
و در ابتدای منظومه حکمت میگوید:
یقوم هاؤم اقرئوا کتابیه
منظومتی لسقم جهل شافیه
نظمتها فی الحکمه التی سمت
فی الذکر بالخیر الکثیر سمیت
با دقت و مروری بر ابواب وجود و عدم، روشن میشود که چرا واژهی حکمت و خیر کثیر قرآنی را مشروط به موافقت با وحی ندانست، زیرا تلاش فلسفهی عالیه و حکمت متعالیه برای وصول به مسایل وحیانی است و در صورتی که وحی و افادات وحیانی عقلاً و به روشنی حضور داشته باشد، نیازی به حکمت متعالیه و تلاش برهانی نیست. آن متکلمین اصطلاحی هستند که برای خود صورتی و تصویری از معاد و مبدا میسازند و ای بسا که اجماعشان را هم اضافه میکنند و آنگاه از آن دفاع مینمایند. در همین مسألهی معاد باید دید چه گفته و چه کردهاند و چگونه راه حمله و ایراد بر دین را برای زندیقان و بیدینان گشودهاند. مرحوم سبزواری دربارهی مسالهی اعادی معدوم چنین میگوید: «غرر فی أن المعدوم لا یعاد بعینه، اختلفوا فی جواز اعادة المعدوم و عدمه فاکثر المتکلمین علی الاول و الحکما و جماعة من المتکلمین علی الثانی و هو الحق ... و بعضهم کالشیخ الرییس فیه ای فی الامتناع، الضرورة و البداهة ادعی و استحسن الامام الرازی دعوی الضرورة» امام رازی و پیشوای مشککین از بداهت امتناع اعادهی معدوم استقبال کرده و گفته است: «و نعم ما قال الشیخ: من أن کل من رجع الی فطرته السلیمة و رفض عن نفسه المیل و العصبیة شهد عقله الصریح بان اعادة المعدوم ممتنعة قطعاً و کما انه قد یتوهم فی غیر البدیهی، انه بدیهی لاسباب خارجیه فکذلک قد یتوهم فی البدیهی، انه غیر بدیهی لموانع من خارج»(۴۳)
🔰 پی نوشتها:
۴۲. اندیشهی حوزه، شماره ۱۹، ص ۷۴.
۴۳. فخر الدین رازی: المباحث المشرقیه، باب اول، فصل ۱۰.
🖊 مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی رحمه الله تعالی
@seyedololama