eitaa logo
سیدالعلماء
1.6هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
711 ویدیو
7 فایل
کانال رسمی مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ایشان شاگرد بزرگانی مثل حضرات آیات شیخ عباس تهرانی، امام خمینی، علامه طباطبایی، بروجردی و... بودند. مرحوم امام در نامه‌های خود، از ایشان با عبارت "سیدالعلماء" یاد می‌کردند. ارتباط با ادمین @seydololama_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
سیدالعلماء
@seyedololama
📆 به مناسبت سال‌روز ارتحال مرحوم آیت‌الله میرزا محمد علی شاه‌آبادی؛ (پنج‌شنبه سوم  المظفر ۱۳۶۹ ه ق = سوم  ۱۳۲۸ ش) 🔺 ضرورت انقلاب فرهنگی (۱) 🔹 فرمايش شيخ بزرگوار مرحوم آيت الله رضوان الله عليه در رساله‌ی اين بود که اولين انبياء و و انبياء برای و اول پيام از جانب خدا برای خدا اين است که «لَستَ بدَناً»؛ تو نيستی و چيز ديگری هستی. وقتی بدن نبودی، کن ببين که چه هستی؟ بنابراين لوازم و خودت را فراموش مکن؛ «در زمين ديگران خانه مکن کار خود کن کار بيگانه مکن» ( ) اين زمين بدن، برای ديگريست. برای کيست؟ برای همين خشت و گِل‌هایی است که روی آن‌ها پا می‌گذاریم و راه می‌رویم. وقتی روی زمين پا می‌گذاری، روی چشم و ابروی مردان و زنان قدم می‌زنی که اين خاک‌ها، همه آن‌ها بوده‌اند که به اين صورت در آمده‌اند و حالا شما آن‌ها را با آب مخلوط می‌کنی و به صورت آجر در می‌آوری، درون کوره می‌گذاری و با آن ساختمان می‌سازی! هيچ نمی‌دانی که این‌ها چيستند؟! و يک روز تو هم همین‌طور می‌شوی. پس تو این‌ها نيستی. «در زمين ديگران خانه مکن کار خود کن کار بیگانه مکن» هیچ‌گاه هيچ ، سر کاری که صاحبش را نمی‌شناسد، نمی‌رود. تا دستش را نگيرند و مزدش را با او توافق نکنند، کار نمی‌کند، چون می‌گوید که عصر چه کسی از من پذيرايی می‌کند؟ چه کسی شکم مرا سير می‌کند؟ من برای چه کسی بايد کار کنم و چه کسی مزد مرا می‌دهد؟ انبياء آمده‌اند و به ما بشريت گفته‌اند که شما بدن نيستيد، پس بنابراين بدن ما هر چقدر هم که قوی شد، ما خيلی اهميت نمی‌دهیم، مثل اين‌که اسب ما خيلی قوی شده و يا گاو ما خيلی شيرده شده، اما ممکن است ما باشيم و در بيمارستان بستری باشيم، اما گاو ما در طويله سالم باشد و این‌ها از هم جدا می‌شوند. اين است که فرمود: اول تعاليم انبياء اين است. بعد من عرض کردم که معظم هم به مناسبتی فرموده‌اند که «فلسفه فقه اکبر است». يعنی از هم مقامش بالاتر است؛ يعنی مرحوم آيت الله شاه‌آبادی از ساير آيت الله‌هايی که فقط کارشان است، شأنش بالاتر است، گرچه آن‌ها هم دارای شأن و بالايی هستند و ما را در امر ياری می‌کنند، ولی متفاوتی دارند. درجه‌ی فقاهت این‌جور افراد مثل مرحوم علامه و (رحمهم‌الله‌تعالی) که و را تحصيل کرده‌اند بسيار بالاتر است. با توجه به فرمايش رهبر معظم که ، است و فرمايش عالی‌مقام مرحوم آيت الله شاه‌آبادی که ما بدن نيستيم و جمع بين اين فرمايشات؛ نتيجه می‌گیریم که بايد ايجاد کنيم و خودمان و را آموزش دهيم و از پيش از برای برنامه‌ریزی کنيم و در صدد اين باشيم که به آن‌ها بفهمانيم که ما غير از بدن مادیِ محسوس هستيم و بر اين اساس را آغاز کنيم و به پيش ببريم. وقتی این‌گونه شد آن‌وقت به يک خوشگل و زيبايی که دلش را از زيبايی می‌برد، توجهی نمی‌کند؛ برای این‌که می‌داند او بدن نيست و اين پوست بدنش است که اين قدر قشنگ و زيباست و يا می‌داند که اين که در خيابان پيدا کرده و زيباست و دل‌بری دارد، اين مسئله‌ای است مربوط به پوست بدن و چشم و ابروی او، اما این‌ها که خود او نيست! پس خودش چيست؟ آيا واقعاً او يک مار خطرناک نيست؟ اژدها و گرگ نيست؟ يک موجود و نيست؟! نه اصلاً درباره‌ی اين مسائل نمی‌کنند و وقتی هم که در از اين مسائل خبری نبود؛ دو سال بعد، بزن بزن‌ها و رفتن‌ها و به جان هم افتادن‌ها شروع می‌شود!، چون هم‌ديگر را نشناخته‌اند و فقط پوست بدن هم‌ديگر را دیده‌اند و بيشتر از اين از هم اطلاعی ندارند! بنابراين ما بايد در هر سنی که هستيم، با هم کنيم، تهيه کنيم، را دعوت کنيم، فدای آن‌ها بشويم و دور آن‌ها بگرديم و بگوئيم که بيائيد به دادِ خودتان و فرهنگ‌تان برسيد!. تا به حال اين مسئله در شما مطرح نبود و تقصيری هم نداشتيد، اما از اين به بعد بيائيد و اين فقه اکبر را بگيريد و دنبال کنيد تا این‌که خودتان و همچنين زير دستان خود را که زحمت می‌کشید و می‌دهید، به جايی برسانيد... * [ ؛ کتاب صص۷-۸؛ «... هذا الکشف اول مقاصد الانبیاء علیهم‌السلام ... فلتحکم بانی لست بدنا و لا مادة»] 🔹ادامه مطلب در صفحه بعد ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
📆 به مناسبت سال‌روز ارتحال مرحوم آیت‌الله میرزا محمد علی شاه‌آبادی؛ (پنج‌شنبه سوم  ۱۳۲۸ ش = سوم  المظفر ۱۳۶۹ ه ق) 🔺 ضرورت انقلاب فرهنگی (۱) 🔹 فرمايش شيخ بزرگوار مرحوم آيت الله رضوان الله عليه در رساله‌ی اين بود که اولين انبياء و و انبياء برای و اول پيام از جانب خدا برای خدا اين است که «لَستَ بدَناً»؛ تو نيستی و چيز ديگری هستی. وقتی بدن نبودی، کن ببين که چه هستی؟ بنابراين لوازم و خودت را فراموش مکن؛ «در زمين ديگران خانه مکن کار خود کن کار بيگانه مکن» ( ) اين زمين بدن، برای ديگری‌ست. برای کيست؟ برای همين خشت و گِل‌هایی است که روی آن‌ها پا می‌گذاریم و راه می‌رویم. وقتی روی زمين پا می‌گذاری، روی چشم و ابروی مردان و زنان قدم می‌زنی که اين خاک‌ها، همه آن‌ها بوده‌اند که به اين صورت در آمده‌اند و حالا شما آن‌ها را با آب مخلوط می‌کنی و به صورت آجر در می‌آوری، درون کوره می‌گذاری و با آن ساختمان می‌سازی! هيچ نمی‌دانی که این‌ها چيست‌اند؟! و يک روز تو هم همین‌طور می‌شوی. پس تو این‌ها نيستی. «در زمين ديگران خانه مکن کار خود کن کار بیگانه مکن» هیچ‌گاه هيچ ، سر کاری که صاحبش را نمی‌شناسد، نمی‌رود. تا دستش را نگيرند و مزدش را با او توافق نکنند، کار نمی‌کند، چون می‌گوید که عصر چه کسی از من پذيرايی می‌کند؟ چه کسی شکم مرا سير می‌کند؟ من برای چه کسی بايد کار کنم و چه کسی مزد مرا می‌دهد؟ انبياء آمده‌اند و به ما بشريت گفته‌اند که شما بدن نيستيد، پس بنابراين بدن ما هر چقدر هم که قوی شد، ما خيلی اهميت نمی‌دهیم، مثل اين‌که اسب ما خيلی قوی شده و يا گاو ما خيلی شيردِهْ شده، اما ممکن است ما باشيم و در بيمارستان بستری باشيم، اما گاو ما در طويله سالم باشد و این‌ها از هم جدا می‌شوند. اين است که فرمود: اول تعاليم انبياء اين است. بعد من عرض کردم که معظم هم به مناسبتی فرموده‌اند که «فلسفه فقه اکبر است». يعنی از هم مقامش بالاتر است؛ يعنی مرحوم آيت الله شاه‌آبادی از ساير آيت‌الله‌هايی که فقط کارشان است، شأنش بالاتر است، گرچه آن‌ها هم دارای شأن و بالايی هستند و ما را در امر ياری می‌کنند، ولی متفاوتی دارند. درجه‌ی فقاهت این‌جور افراد مثل مرحوم علامه و (رحمهم‌الله‌تعالی) که و را تحصيل کرده‌اند، بسيار بالاتر است. با به فرمايش رهبر معظم که ، است و فرمايش عالی‌مقام مرحوم آيت الله شاه‌آبادی که ما بدن نيستيم و جمع بين اين فرمايشات؛ نتيجه می‌گیریم که بايد ايجاد کنيم و خودمان و را آموزش دهيم و از پيش از برای کنيم و در صدد اين باشيم که به آن‌ها بفهمانيم که ما غير از بدن مادیِ محسوس هستيم و بر اين اساس را آغاز کنيم و به پيش ببريم. وقتی این‌گونه شد آن‌وقت به يک خوشگل و زيبايی که دلش را از زيبايی می‌برد، توجهی نمی‌کند؛ برای این‌که می‌داند او بدن نيست و اين پوست بدنش است که اين قدر قشنگ و زيباست و يا می‌داند که اين که در خيابان پيدا کرده و زيباست و دل‌بری دارد، اين مسئله‌ای است مربوط به پوست بدن و چشم و ابروی او، اما این‌ها که خود او نيست! پس خودش چيست؟ آيا واقعاً او يک مار خطرناک نيست؟ اژدها و گرگ نيست؟ يک موجود و نيست؟!. نه اصلاً درباره‌ی اين مسائل نمی‌کنند و وقتی هم که در از اين مسائل خبری نبود؛ دو سال بعد، بزن بزن‌ها و رفتن‌ها و به جان هم افتادن‌ها شروع می‌شود!، چون هم‌ديگر را نشناخته‌اند و فقط پوست بدن هم‌ديگر را دیده‌اند و بيشتر از اين از هم اطلاعی ندارند!. بنابراين ما بايد در هر سنی که هستيم، با هم کنيم، تهيه کنيم، را دعوت کنيم، فدای آن‌ها بشويم و دور آن‌ها بگرديم و بگوئيم که بيائيد به دادِ خودتان و فرهنگ‌تان برسيد!. تا به حال اين مسئله در شما مطرح نبود و تقصيری هم نداشتيد، اما از اين به بعد بيائيد و اين فقه اکبر را بگيريد و دنبال کنيد تا این‌که خودتان و همچنين زير دستان خود را که زحمت می‌کشید و می‌دهید، به جايی برسانيد... * [ ؛ کتاب صص۷-۸؛ «... هذا الکشف اول مقاصد الانبیاء علیهم‌السلام ... فَلْتَحْکُمْ بانّی لستُ بدناً و لا مادةً»] 🔹ادامه مطلب در صفحه بعد ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 قابلیت‌های متعالی نفس انسان 🔹 بنده خودم از مرحوم علامه #طباطبایی شنيدم که می‌فرمودند: زمانی‌که ما در #نجف بوديم، در هنگام تابستان به خاطر اين‌که هوای #کوفه معتدل‌تر بود، به آن‌جا می‌رفتيم و من در آن‌جا به کارهای #منطقی مشغول بودم و #فلسفه را تحليل منطقی می‌کردم. ايشان می‌فرمودند که وقتی می‌خوابيدم، مقداری از مسائل را در #خواب حل می‌کردم و در خواب آن‌ها را متوجه می‌شدم و می‌فهميدم. معلوم می‌شود که #نفس انسان اين‌گونه است و اين‌که حضرت امام عرض می‌کنند: «خداوندا آينه دل را به نور اخلاص روشنی بخش»؛ [ مقدمه کتاب #اربعین تألیف #مرحوم_امام ] در خصوص همين مطالب است؛ يعنی نفس #انسان به جایی می‌رسد که خوابش نيز در اختيار #عقل او قرار می‌گيرد، در اختيار تحصيلات #حوزوی يا #دانشگاهی‌اش قرار می‌گيرد و در خواب نيز مشغول انجام کار می‌شود. خداوند اين‌چنين #قلب و عقلی به انسان مرحمت فرموده است. ۸۵٫۱۱٫۳۰ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
11.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺بیانات مرحوم استاد در مقدمه‌ی رساله‌ی 🔹 جلوگیری از جایگزینی مادی به جای علمی و عقلی با استفاده از علم و ۹۱٫۸٫۲۹ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🔺 شرح حدیث: قسمت اول 🔹 سأله بعض اصحابه از این عبارت معلوم می‌شود که حضرت امام #صادق (علیه‌السلام)
⬆️ ص۲ 🔺 شرح حدیث قسمت دوم 🔹 عبارت « عَلِمتُ... » حضرت می‌فرمایند "عَلِمتُ". نمی‌فرمایند "ظَنَنتُ"؛ نیست، بلکه است، پس علم باید ریشه‌ی باشد. همان‌طور که در آیه ۱۲ سوره آمده: «لِتَعْلَمُوا»؛ جهان و شما را کرده‌ام برای علم. «عَلِمتُ أنّ عَمَلی لا یَعمَله غَیری فَاجتَهَدتُ» من یک دانشی پیدا کردم و آن این بود که من به خود من وابسته است. حتی به این‌که پدرم است و جدّم است، هم اکتفا نکردم. بنابراین من پیدا کردم. -اجتهاد در این‌جا به معنای اجتهاد لغوی است نه اصطلاح فقهی-. به معنای تلاش جانانه است. 🔹 عبارت «علمتُ أن الله عزوجل مُطَلِّعٌ علیَّ فاسْتَحْیَیْتُ» و خدا در هر ذره‌ای از ذرات جهان نافذ است و آن‌ها را فرا گرفته. پس همه‌جا خدا با من است! حال که این‌طور است، می‌خواهم از خجالتِ خدا آب شوم و بروم زیر زمین؛ «فأستحییت»! وقتی این آمد همه را آدم می‌کند، یعنی مثلاً در یک مدرسه یک غیر آدم در آن‌جا پیدا نمی‌شود. آن‌قدر حیا مهم است. اثر حیا این است که می‌خواهد حرف بزند، می‌ترسد و دندان‌هایش به هم می‌خورد که چه بگویم که خدا ناراضی نباشد؟! او می‌خواهد کَر شود که چه بشنوم که خدا منع نکرده باشد؟! حیا را می‌سازد. ⚠️ این است که های هرجا را که بخواهند خراب کنند، بی‌حیایی راه می‌اندازند!. می‌گویند شرم اصلاً معنا ندارد!. حتی من چند سال پیش از مرحوم آیت الله یزدی فرزند آشیخ یزدی که در و تدریس می‌کرد، شنیدم که نقل می‌کرد: آدم در خیابان که راه می‌رود، یک‌دفعه می‌بیند که یک خانمی با لباس خواب، روی سبزه‌های پارک دراز کشیده! این شخص از وجودش بی‌حیایی پخش می‌شود! آن‌وقت ها می‌روند آن‌جا و می‌گویند می‌خواهم و بشوم، نمی‌گوید که این بی‌حیایی‌ها با ما چه می‌کند؟! ولذا وقتی بر می‌گردد آن حیا و آن شرم گذشته کم‌تر در انسان پیدا می‌شود. این‌ها مواد کشنده‌ی سفر اروپا است، بدانید که چقدر خطرناک است! @seyedololama ص۲ ⬇️
#فلسفه #بلا 🔺 « ذلک أنَّ الله تَعالی لَم یَجعَلِ الدُّنیا ثَواباً لِمُؤمِنٍ و لا عُقوبَةً لِکافِرٍ»؛ فلسفه‌اش این است: این دنیا فقط جای امتحان است و چیز دیگری نیست. این‌جا #زندگی نمی‌شود کرد. این‌که #وجدان و #فطرت ما راحت‌طلب و خوشی و عیش و نوش‌طلب است، درست است، این‌ها جزء وجود ماست، اما جایگاهش کجاست؟ این دنیا جایگاهش نیست؛ 🔸 مگر ما در رحم مادر، یک زندگی نداشتیم، نُه ماه ما آن‌جا زندگی کردیم. آیا آن‌جا، جای این حرف‌ها بود؟ آن‌جا می‌شد ساختمان ساخت؟ یا این‌که می‌شد در آنجا شخص ماشینِ سواری پیدا کنه؟ 🔹 آن‌جا جای این حرف‌ها نبود! دنیا هم همین‌جور است. دنیایی که #کربلا دارد، دنیایی که #عاشورا دارد، دنیایی که دندان #پیامبر شکستن و پیشانی آن حضرت را جراحت زدن دارد، این دنیا هم مثل دنیای رَحِم می‌ماند. هیچ، جای راحتی نیست. 🔺 انبیاء را شما یکی‌یکی نگاه کنید. آیا حضرت #موسی راحت بود؟ آیا حضرت #عیسی راحت بود؟ آیا حضرت #ابراهیم راحت بود؟ آیا حضرت #نوح (علیهم‌السلام) راحت بود؟ جریانات چند نفر از همین بزرگان را در این سوره‌ی #عنکبوت بیان می‌کند. 🔸 پس فلسفه‌اش این است که دنیا برای راحتی خلق نشده است. نه #مجازات دادن #کافران در این‌جا انجام می‌شود و نه #پاداش دادن #نیکوکاران در این‌جاست. هیچ کدامش نیست. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 در مورد این مطلب که که انسان را سيراب می‌کند، چند گونه است، شهيد در بحث فلسفه کتاب اين مطلب را فرموده که فلسفه تقسيم می‌شود به و و همچنین و را نیز به يک معنا شامل می‌شود. بعد می‌فرمایند که مرحوم آمد و این‌ها را با هم مخلوط کرد و از آن‌ها چيز جدیدی ايجاد کرد، نه این‌که التقاطی باشد که از هر کدام يک چیزی بگيرد، نه. و تقريباً عقل را تکميل کرد که خواص اين علوم شد . اما نيز دو جور است: حکمت رسمی و حکمت متعاليه. حکمت رسمی همين خواندن‌ها و کردن‌ها و شب نخوابی‌ها و مطالعه هاست که می‌شود يک و متخصص در علوم عقلی، اما ملاصدرا می‌گوید که اين کافی نيست و انسان بايد از جهت نيز سيراب شود، اين است که نزديک کرده فلسفه متعاليه را به عرفان و فرموده بدون و و ، درس‌های مرا نخوانيد که به جایی نمی‌رسید!؛ اول خطبه‌ی را مطالعه کنيد و اول خطبه ملا هادی را در که این‌ها خلاصه حرف‌شان را در اين خطبه‌ها زده اند. مرحوم صاحب اسفار (مرحوم ملاصدرا) می‌فرماید: «فابدأ يا حبيبی قبل قراءة هذا الكتاب بتزكية نفسك عن هواها». يعنی به گونه‌ای باش که درس که می‌خوانی برای غير خدا نخوانی، اگر درس برای غير خدا می‌خوانی، کتاب مرا ببند و کنار بگذار که به دردت نمی‌خورد و از اول شرط می‌کند. مرحوم ملا هادی سبزواری در اول خطبه‌اش اين موضوع را بسيار شيرين بيان کرده، می‌فرماید: زمان ما، زمان قحطی است؛ برای این‌که کثرت نمی‌گذارد که باران بر دل‌ها ببارد و اين مطالب را بيان می‌کند. پس معلوم می‌شود که فلسفه‌ی ملاصدرايی يک چیزی مخلوط از عرفان و عقل است و لذا مرحوم حاجی در بعضی از جاها به مطلبی که می‌رسد می‌گوید که اين حرف را شخصی زده که نداشته بلکه داشته مثل شيخِ احسائی؛ «من له حظ من الذوقيات و لا حظ له من النظريات» پس معلوم می شود که حکمت صدرایی هم تعقل و منطق قوی می‌خواهد و هم می‌خواهد. و اگر هر يک از این‌ها نباشد، مرحوم می‌فرماید که کتاب مرا بی‌خود باز نکن و مطالعه نکن چون همه‌اش حرف است و به جایی نمی‌رسی و می‌گوید که من هم به جایی نرسيدم و مدت‌ها عمرم را صرف کردم در فهم کتب فلاسفه ولی آخر ديدم که جز از راه و به جایی نمی‌رسم ولذا مطلبی را به ملاصدرا نسبت می‌دهند که شبيه معجزه است و آن اين است که او هفت سفر پياده به مشرَّف شد. و در بيابان و راه‌های خطرناک و با آن وضع قديم هفت بار به حج رفت و در سفر هفتم نيز در فوت می‌کند، ملاصدرا يک چنين شخصی بوده. ۸۷.۵.۲۳ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🔺 شرح حدیث: قسمت اول 🔹 سأله بعض اصحابه از این عبارت معلوم می‌شود که حضرت امام #صادق (علیه‌السلام)
🔺 شرح حدیث قسمت دوم 🔹 عبارت « عَلِمتُ... » حضرت می‌فرمایند "عَلِمتُ". نمی‌فرمایند "ظَنَنتُ". نیست، بلکه است، پس علم باید ریشه‌ی باشد. همان‌طور که در آیه ۱۲ سوره آمده: «لِتَعْلَمُوا»؛ جهان و شما را کرده‌ام برای علم. 🔹 «عَلِمتُ أنّ عَمَلی لا یَعمَله غَیری فَاجتَهَدتُ» من یک دانشی پیدا کردم و آن این بود که من به خود من وابسته است. حتی به این‌که پدرم است و جدّم است، هم اکتفا نکردم. بنابراین من پیدا کردم. اجتهاد در این‌جا به معنای اجتهاد لغوی است نه اصطلاح فقهی. به معنای تلاش جانانه است. 🔹 عبارت «علمتُ أن الله عزوجل مُطَلِّعٌ علیَّ فاسْتَحْیَیْتُ» خدا در هر ذره‌ای از ذرات جهان و نافذ است و آن‌ها را فرا گرفته. پس همه جا خدا با من است! حال که این‌طور است می‌خواهم از خجالتِ خدا آب شوم و بروم زیر زمین؛ «فأستحییت»! وقتی این آمد همه را آدم می‌کند، یعنی مثلاً در یک مدرسه یک غیر آدم در آن‌جا پیدا نمی‌شود. آن‌قدر حیا مهم است. اثر حیا این است که می‌خواهد حرف بزند، می‌ترسد و دندان‌هایش به هم می‌خورد که چه بگویم که خدا ناراضی نباشد؟! می‌خواهد کَر شود که چه بشنوم که خدا منع نکرده باشد؟! حیا را می‌سازد. ⚠️ این است که دولت‌های هرجا را که بخواهند خراب کنند، بی حیایی راه می‌اندازند!. می‌گویند شرم اصلاً معنا ندارد!. حتی من چند سال پیش از مرحوم آیت الله یزدی فرزند آشیخ یزدی که در و تدریس می‌کرد، شنیدم که نقل می‌کرد: آدم در خیابان که راه می‌رود یک دفعه می‌بیند که یک خانمی با لباس خواب، روی سبزه‌های پارک دراز کشیده! این شخص از وجودش بی حیایی پخش می‌شود! آن وقت می‌روند آن‌جا و می‌گویند می‌خواهم و بشوم، نمی‌گوید که این بی حیایی‌ها با ما چه می‌کند؟! ولذا وقتی بر می‌گردد آن حیا و آن شرم گذشته کمتر در انسان پیدا می‌شود. این‌ها مواد کشنده‌ی سفر اروپا است، بدانید که چقدر خطرناک است! ادامه دارد... ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
11.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺بیانات مرحوم استاد در مقدمه‌ی رساله‌ی 🔹 جلوگیری از جایگزینی مادی به جای علمی و عقلی با استفاده از علم و ۹۱٫۸٫۲۹ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
📅 به مناسبت روز بزرگداشت حکیم ملا هادی سبزورای رحمه‌الله 🔺 سلسله مباحثی پیرامون جایگاه عقل و علوم معارفی و حکمی و فلسفی بخشی از مقاله: "مکتب تفکیک دستخوش تفکیکی دیگر" 🔺 توضیح: با توجه‌ به‌ مطالب‌ یاد شده، پایبندی‌ به‌ یک‌ طرز فکر یا یک‌ مکتب، اسارت‌ فکری‌ است، زیرا انسان‌ تابع‌ طرز فکر خود می‌باشد نه‌ فرستاده‌ از صریح‌ وحی، در صورتی‌ که‌ دانشمند معظم‌ تفکیکی‌ در مجله‌ی‌ اندیشه‌ حوزه‌ می‌فرماید: «برای‌ نمونه‌ در حاشیه‌ی‌ شرح‌ منظومه‌ی‌ سبزواری‌ مطلبی‌ در این‌ مورد ذکر شده‌ است: متصدیان‌ معرفت‌ حقایق‌ چهار گروهند: برخی‌ به‌ تفکر تنها اکتفا کرده‌اند و جمعی‌ به‌ تصفیه‌ و تزکیه‌ نفس‌ و گروهی‌ بین‌ تصفیه‌ و تفکر را جمع‌ کرده‌اند، آنان‌ که‌ تصفیه‌ و تفکر را جمع‌ کرده‌اند اشراقیون‌ هستند. برخی‌ به‌ تصفیه‌ تکیه‌ کرده‌اند، این‌ها صوفیه‌اند. اکتفا کنندگان‌ به‌ تفکر، آن‌ها که‌ رعایت‌ وحی‌ را کرده‌اند، متکلمین‌ هستند و آن‌ها که‌ به‌ مطلق‌ تفکر اکتفا نموده‌اند، می‌خواهد با وحی‌ تطبیق‌ بکند یا نه، فلاسفه‌ی‌ مشأ هستند .... فلسفه‌ یک‌ بحث‌ آزاد است‌ و مقصد فیلسوف‌ از قبل‌ تعیین‌ نشده‌ است، نظریه‌ و انطباق‌ آن‌ با وحی‌ مطرح‌ نیست‌ می‌خواهد با وحی‌ تطبیق‌ بکند یا نه.» (۴۲) (یعنی‌ متکلم‌ صد در صد در اختیار وحی‌ است.) انصاف‌ این‌ است‌که‌ تعبد از اساتید درگذشته‌ (اعلی‌ الله‌ مقامهم) کار خود را کرده‌ است‌ و بدبینی‌ به‌ فلسفه‌ کاملاً در بحث‌ نمودار است. این‌ تقسیم‌ از نظر کلی‌ است‌ و شامل‌ فلاسفه‌ی‌ غیر دینی‌ نیز می‌شود، ولی‌ بحث‌ مکتب‌ تفکیک‌ درباره‌ی‌ فلاسفه‌ی‌ اسلام‌ است‌ که‌ پیشوای‌ مشایین‌ آنان‌ شیخ‌ الرییس‌ است‌ که‌ می‌گوید اگر حقیقتی‌ از ناحیه‌ی‌ وحی‌ به ما رسید بر چشم‌ ما جای‌ دارد و هر گاه‌ در مسأله‌ای‌ دچار تحیر می‌شود، به‌ مسجد جامع‌ محل‌ می‌رود و از حق‌ تعالی‌ حل‌ مشکل‌ می‌طلبد. همین‌ مرحوم‌ محقق‌ سبزواری‌ که‌ این‌ تقسیم‌ را در حاشیه‌ آورده‌ است‌ در ابتدای‌ منظومه‌ی‌ منطق، اعلان‌ واعلام‌ می‌کند که‌ من‌ با تحمل‌ زحمت‌ می‌خواهم‌ به‌ اهل‌ ایمان‌ خدمتی‌ کرده‌ باشم: قال‌ تعالوا طالبی‌ الایقان‌ اتل‌ علیکم‌ حکمة‌ المیزان ‌و در ابتدای‌ منظومه‌ حکمت‌ می‌گوید: یقوم ‌هاؤ‌م اقرئوا کتابیه‌ منظومتی‌ لسقم‌ جهل‌ شافیه‌ نظمتها فی‌ الحکمه‌ التی‌ سمت‌ فی‌ الذکر بالخیر الکثیر سمیت ‌ با دقت‌ و مروری‌ بر ابواب‌ وجود و عدم، روشن‌ می‌شود که‌ چرا واژه‌ی‌ حکمت‌ و خیر کثیر قرآنی‌ را مشروط‌ به‌ موافقت‌ با وحی‌ ندانست، زیرا تلاش‌ فلسفه‌ی‌ عالیه‌ و حکمت‌ متعالیه‌ برای‌ وصول‌ به‌ مسایل‌ وحیانی‌ است‌ و در صورتی‌ که‌ وحی‌ و افادات‌ وحیانی‌ عقلاً و به‌ روشنی‌ حضور داشته‌ باشد، نیازی‌ به‌ حکمت‌ متعالیه‌ و تلاش‌ برهانی‌ نیست. آن‌ متکلمین‌ اصطلاحی‌ هستند که‌ برای‌ خود صورتی‌ و تصویری‌ از معاد و مبدا می‌سازند و ای‌ بسا که‌ اجماعشان‌ را هم‌ اضافه‌ می‌کنند و آن‌گاه‌ از آن‌ دفاع‌ می‌نمایند. در همین‌ مسأله‌ی‌ معاد باید دید چه‌ گفته‌ و چه‌ کرده‌اند و چگونه‌ راه‌ حمله‌ و ایراد بر دین‌ را برای‌ زندیقان‌ و بی‌دینان‌ گشوده‌اند. مرحوم‌ سبزواری‌ درباره‌ی‌ مساله‌ی‌ اعادی‌ معدوم‌ چنین‌ می‌گوید: «غرر فی‌ أن‌ المعدوم‌ لا یعاد بعینه، اختلفوا فی‌ جواز اعادة‌ المعدوم‌ و عدمه‌ فاکثر المتکلمین‌ علی‌ الاول‌ و الحکما و جماعة‌ من‌ المتکلمین‌ علی‌ الثانی‌ و هو الحق‌ ... و بعضهم‌ کالشیخ‌ الرییس‌ فیه‌ ای‌ فی‌ الامتناع، الضرورة‌ و البداهة‌ ادعی‌ و استحسن‌ الامام‌ الرازی‌ دعوی‌ الضرورة» امام‌ رازی‌ و پیشوای‌ مشککین‌ از بداهت‌ امتناع‌ اعاده‌ی‌ معدوم‌ استقبال‌ کرده‌ و گفته‌ است: «و نعم‌ ما قال‌ الشیخ: من‌ أن‌ کل‌ من‌ رجع‌ الی‌ فطرته‌ السلیمة‌ و رفض‌ عن‌ نفسه‌ المیل‌ و العصبیة‌ شهد عقله‌ الصریح‌ بان‌ اعادة‌ المعدوم‌ ممتنعة‌ قطعاً و کما انه‌ قد یتوهم‌ فی‌ غیر البدیهی، انه‌ بدیهی‌ لاسباب‌ خارجیه‌ فکذلک‌ قد یتوهم‌ فی‌ البدیهی، انه‌ غیر بدیهی‌ لموانع‌ من‌ خارج»(۴۳) 🔰 پی نوشتها: ۴۲. اندیشه‌ی‌ حوزه، شماره‌ ۱۹، ص‌ ۷۴. ۴۳. فخر الدین‌ رازی: المباحث‌ المشرقیه، باب‌ اول، فصل‌ ۱۰. 🖊 مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی رحمه الله تعالی @seyedololama
11.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺بیانات مرحوم استاد در مقدمه‌ی رساله‌ی 🔹 جلوگیری از جایگزینی مادی به جای علمی و عقلی با استفاده از علم و ۹۱٫۸٫۲۹ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 قابلیت‌های متعالی نفس انسان 🔹 بنده خودم از مرحوم علامه شنيدم که می‌فرمودند: زمانی‌که ما در نجف بوديم، در هنگام تابستان به خاطر اين‌که هوای کوفه معتدل‌تر بود، به آن‌جا می‌رفتيم و من در آن‌جا به کارهای منطقی مشغول بودم و را تحليل منطقی می‌کردم. ايشان می‌فرمودند که وقتی می‌خوابيدم، مقداری از مسائل را در خواب حل می‌کردم و در خواب آن‌ها را متوجه می‌شدم و می‌فهميدم. معلوم می‌شود که انسان اين‌گونه است و اين‌که حضرت امام عرض می‌کنند: «خداوندا آينه دل را به نور اخلاص روشنی بخش»؛ [ مقدمه کتاب تألیف ] در خصوص همين مطالب است؛ يعنی نفس انسان به جایی می‌رسد که خوابش نيز در اختيار او قرار می‌گيرد، در اختيار تحصيلات حوزوی يا دانشگاهی‌اش قرار می‌گيرد و در خواب نيز مشغول انجام کار می‌شود. خداوند اين‌چنين قلب و عقلی به انسان مرحمت فرموده است. ۸۵٫۱۱٫۳۰ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama