eitaa logo
سیدالعلماء
1.5هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
689 ویدیو
7 فایل
کانال رسمی مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ایشان شاگرد بزرگانی مثل حضرات آیات شیخ عباس تهرانی، امام خمینی، علامه طباطبایی، بروجردی و... بودند. مرحوم امام در نامه‌های خود، از ایشان با عبارت "سیدالعلماء" یاد می‌کردند. ارتباط با ادمین @seydololama_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
سیدالعلماء
‌‌🏴 وفات ام المومنین حضرت خديجه کبری سلام الله عليها تسلیت و تعزیت باد 🔹 ... بعد از مراسم جشن عروسی حضرت سلام الله علیها، دو نفر از بانوان خاندان پیامبر به نام و که دو زن باشخصیت بودند و خیلی به حضرت زهرا علاقه داشتند، به خدمت حضرت آمدند و گفتند: یا رسول الله! اگر زنده بود با تشکیل مراسم جشن زهرا، چشمش روشن می‌شد. این‌طور نیست؟! تا آن‌ها نام آن بانوی فداکار را بردند، اشک در چشمان حلقه زد و یاد آن مهربانی‌ها و آن ها و از خود گذشتگی‌های خدیجه افتاد. فرمود: کجا مانند زنی پیدا می‌شود؟! آن روز که همه مردم مرا تکذیب کردند، او مرا تصدیق نمود. تمام و خود را برای نشر آیین خداوند در اختیار من گذاشت. امروز هم اگر یک از این دانشمندان پیدا شود، یک خانم ، یک خانم پیدا شود، بگوید: من دارایی‌ام این است؛ مثلاً کاخ فلان‌جا در شمال مال من است، این دستگاه در تجریش مال من است، در فلان کارخانه سهم دارم. دارایی‌های من این‌هاست، همه‌ی این‌ها را به دفتر آقا می‌دهم که در راه آن‌چه که لازم می‌دانند، صرف کنند. برای خودم دو اتاق گذشته‌ام که در یکی بخوابم و در یکی دیگر هم مثلاً مهمانی بگیرم. خود این می‌شود خدیجه. خدیجه چنین کاری کرد. هر چه داشت داد. و زن‌ها از این عمل خیلی ناراحت شدند. به طوری‌که وقتی باردار شد؛ فرستاد از این‌ها کمک خواست. گفتند: ما نمی‌آییم!. چقدر به تو گفتیم: به این شخص شوهر نکن!. نشنیدی!. حالا موقعش شده که ما نشان بدهیم که ما خیر تو را می‌خواستیم که می‌گفتیم این را قبول نکن! وقتی شوهرِ این شخصِ دست خالی شدی، ما هم نمی‌آییم!. دل این بانو خیلی شکست در حالی‌که غریب و باردار بود و موقع وضع حملش فرا رسیده بود، و در بود که چه کار بکند؟! نشست زانوی غم به بغل گرفت. یک‌وقت دید دو سه تا خانم آمدند در اتاق، تعجب کرد و تکانی خورد!. یکی‌شان گفت: خانم تکان نخور؛ نترس!. یکی از این‌ها، زن است، یکی از این‌ها است، یکی از این‌ها خواهر بن عمران است، ما آمده‌ایم به کمک تو برای این پیش‌آمد زایمان!. این است که می‌کند را؛ «إِنَّ الَّذِينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلَّا تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ»؛ ( : ۳۰)؛ کسانی‌که کنند - چه در ، چه در پیش‌آمدهای دیگر مشکل زندگی- و مرامِ خواهی و حق‌محوری را بر همه چیز مقدم بدارند؛ در همین چشم‌شان روشن می‌شود. "قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا"، می‌گویند: ماخدا داریم و این‌که خدا داریم می‌شود امید و جان و ، و روح‌شان و وجودشان را تسخیر می‌کند. دیگر جایی را نمی‌بینند، کسی را نمی‌بینند، به چیزی اهمیت نمی‌دهند، این‌ها مقاوم می‌شود. و از این جهت باید نتیجه گرفت و آن این است که در پی این بود که در خود جنس چنین بانویی پیدا شود و چنین فداکاری‌ای بکند. در هر استانی یکی دو تا پیدا شود، کافی است. دیگر و زنان دیگر خجالت نمی‌کشند که مثلاً دست‌شان خالی از زینت باشد. گوش‌شان خالی از زینت باشد. لباس‌شان، لباس پارسال باشد. هر سال لباس نو نداشته باشند. برای‌شان این ننگ نیست. وضع زندگی پایین می‌آید. ۹۳٫۱۲٫۶ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 مطلبی بسیار مهم در مورد وظیفه انسان از عید فطر به بعد 🔹 بهترین شبهای ماه مبارک ، پیگیری از است که خدایا این من که بالأخره می‌خواهم از این رحلت کنم، با یک زاد و توشه‌ای از دنیا بروم و این محل تحصیل و مزرعه‌ی به من یک میوه‌ای قابل استفاده داده باشد. این همه ها را خورده‌ام تا به این‌جا برسم واِلّا همه‌ی آن‌ها را مثل تلف کرده‌ام!. فرق من با حیوانات چیست؟ وقتی من و می‌شوم که این معارف که خوانده می‌شود، با آن‌ها به بیفتد و این مطالب در نظرش جلوه کند و خاطرش را جلب کند و رو به این موضوع حرکت کند و هر مقداری‌اش را در این شب‌ها و روزها و ها انجام شد چه بهتر و اگر نشد از روز عید به بعد، سالش سال تحصیل بشود، سال تحصیل بشود. ۸۵٫۷٫۱۸ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 لزوم تجهیز روحانیت و مؤمنین به معارف 🔹 «لقد سمعت رسول الله صلی‌الله علیه وآله یقول: قال الله عزّوجلّ: قسمت فاتحة الکتاب بینی و بین عبدی، فنصفها لی و نصفها لعبدی»؛ خاک بر سر بنده! که این چیزها را می‌گویم و نمی‌کنم، ولی شما ها قدر بدانید. امروز باید مجهّز بشود، حتی ، حتی ، حتی و ، همه باید با سوره "فاتحه" و "الله اکبر" مجهّز بشوند تا این واقعیت پیدا بکند که «ما مسلح به "الله اکبر"یم»؛ یعنی بر ما شد ارتباط ما با خدا و خدا و خدا؛ دیگر ما از هیچ‌چیز واهمه نداریم. دیگر هیچ‌چیز به نظر ما ندارد. کبریای خدا ما را فرو گرفته به طوری‌که دیگر ما چشمی به جایی نداریم، که زبان حالش را (علیه‌الرحمة) در آن شعر گفته: هر جمالی که بدیدیم، گرفتار شدیم هر جمیلی که بدیدیم، بدو یار شدیم کبریای حرم حسن تو چون روی نمود چار تکبیر زدیم، از همه بی‌زار شدیم این معنی "الله اکبر" است!. اگر واقعاً در یک‌مرتبه هم شده - امثال بنده‌ی روسیاه یا شما برادران جوان که الحمدلله پاک هستید- باید یک "الله اکبر" در دل ما وارد بشود، مثل یک شعاعی که پر از آفتاب باشد و بتابد و آدم را روشن بکند و وجود را بگیرد. آن‌وقت دیگر انسان نه می‌فهمد، نه می‌فهمد، نه می‌فهمد؛ اصلاً خودش را در جهان خدایی می‌بیند. ۷۶٫۷٫۱۸ ✅ مرحوم آیت‌الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🔺 مراقبه در ماه‌های حرام (۲) ✍ «فاجتهدی یا نفس فی حفظ قلبک و بدنک فی هذه الأشهر»؛ در ماه‌هایی که خداوند اجازه با هم نداده، بنابراین ملتفت باش، محافظت کن که با خدا رفتار ناجور و ناشایستی نداشته باشد. با با خداوند مخالفت نکنی. بلکه در الاهی هم در خاطرت نارضایتی وارد نشود. یکی از راه‌های مخالفت با پروردگار همین ناراحت بودن در است ولو در سخنی نگویی!. چه وقت در دل مخالفت می‌کند؟ وقتی‌که یک ناروایی در بدنش، در مالش، در مسائل مربوط به او پیدا می‌شود، که اسمش را می‌گذاریم بی‌صبری، بی‌رضایتی در پیش‌آمدها. زبانت هم بر فرض چیزی نگوید، دلت حرف می‌زند. نارضایتی احساس می‌کند. در دلت، پیش خودت هم نارضایتی نباشد. اگر انسانی موفق شد به چنین مواظبت و و خودداری از دل، خداوند هم ربّ شکوری است. پاسخ بسیار بهتری می‌دهد به . برای این رضایت‌ها، رضایت می‌دهد از انسان. مثلاً درباره‌ی حضرت علیه‌السلام نوشته‌اند که فرزند عزیز و بزرگواری داشت به نام که مردم می‌کردند او بعد از حضرت، خواهد بود. جناب اسماعیل شد؛ حضرت در مرض او گرفته و ناراحت بود. به‌طوری‌که مردم فکر می‌کردند اگر چیزی بشود، نکند که بر مزاج شریف حضرت و بر حالات روانی‌اش تأثیر بگذارد. اتفاقاً از دنیا رحلت کرد. همان‌روز فرمود سفره‌ای بسیار پر ، طعام‌های گوناگون فراهم کردند و مثل وقتی‌که جشن و مهمانی هست؛ فرمودند: از حاضران پذیرایی کنید!. این‌ها خیلی تعجب کردند. عرض کردند که ما فکر نمی‌کردیم شما در این ناراحتی پیدا نکنید. فرمودند: وقتی جدّ من که أصدق الصادقین است، گفته که من می‌میرم و شما هم می‌میرید، پس این یک چیزی است که حتمی است و خدا خواسته، وقتی آمد، ما چرا باید در برابرش چهره بگیریم، رو ترش کنیم، ناراحتی ابراز کنیم؟! این است رضایت به قضای الاهی. ۸۵٫۵٫۱۲ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🔹 در یکی از جنگ‌ها بعضی‌ها برای کسب افتخار، پرچم را برداشتند و حمله کردند، ولی با دفاعی که از طرف دشمنان شد، دست خالی برگشتند. نه شدند و نه کسی را به فرستادند. فقط تنها شخصی که اکرم (صلی الله علیه وآله) معرفی کرد ماجرایش از این قرار بود که فرمود: فردا پرچم را به کسی می‌دهم که خدا و را بدارد و خدا و رسول او را دوست بدارند. معلوم می‌شود در دل‌ها نیست!. یعنی به تعبیر ما پارسیان، به امور و دینی در ما شعله نزده و ما را روشن نکرده. از این جهت، حضرت مسئله را روی محبت برد؛ «فردا پرچم را به کسی خواهم داد که خدا و رسولش را دوست بدارد و خدا و رسول او را دوست بدارند.» این شرط، شرط مهمی است. شرط یک شرط مهمی است. باید افرادی باشند که به واسطه‌ی محبت به خدا و پیامبر، دین را خود به خود جلب کنند و یاد بگیرند؛ چون عشق به دین و عشق به خدا و رسول دارند و بعد عملاً به دیگران نشان بدهند. چون فرمود کسانی که خدا را دوست می‌دارند، فردا من پرچم را به او می‌دهم. بعضی‌ها کردند ما خواهیم بود! ولی حضرت اشتباه نکرد و تنها حضرت (علیه‌السلام) را به نام محبت انتخاب فرمود و کسی که به نام محبت، -محبت کامل- به می‌رود، یا جسدش را از راه نشان می‌دهد یا از بین بردن را. هیچ‌وقت خسته نمی‌شود، هیچ‌وقت از شهادت نمی‌ترسد؛ فلذا یک امر عجیبی است؛ در ظاهر صف اول، در باطن اصلاً از صف‌ها خارج!، ندارد؛ حضور و محبتی ندارد. این را باید خداوند روشن کند تا مردم محبت خدا و رسول را از جهت ولیِّ امر و از جهت دارا شدن خودشان به محبت دین و پیامبر و خدا پیگیری کنند. ۹۵.۹.۱۱ ✅ مرحوم آیت سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
📆 سال‌روز شهادت میثم تمار رضی‌الله‌عنه؛ (۲۲ ۶۰ق) 🔹 «یا الله یا رحمان یا رحیم یا مقلِّبَ القلوب ثَبِّت قلبی علی دینِکَ»¹؛ این بهترین دعاهاست؛ در ، در ، در ماشین، در راه، در بین ، در بین . آدم این دعا توی دلش زنده باشد و زنده نگه دارد و این دعا را تکرار کند. هر جا می‌شود با و هر جا نمی‌شود با تکرار در و خاطر؛ ای خدای من، ای مهربان خدای من، ای ارحم الراحمین من، این مرا ثابت نگه دار، این نقش ، گچ تخته‌ای نباشد که با یک پنبه از بین برود!، ثابت باشد. این انگشترهایی که رویش چیزی را می‌نویسند، چهار روز دست آدم است، آدم نگاه می‌کند، می‌بیند چیزی نمانده و همه‌اش شسته شده. در وضو و در حمام و در صابون زدن‌ها پاک شده، اما آن انگشترهایی که در آن‌ها حکاکی کرده‌اند و کنده شده رویش، آن‌ها نه؛ دیگر با شستشو و صابون و این‌ها از بین نمی‌رود. این دعا مفادش این است که خدایا، این علاقه‌ی به خودت را، من نسبت به خودت را که من الآن به آن دارم، این را خودت حکّ کن، حکاکی‌اش دست توست. هیچ‌کسی نمی‌تواند در قلب من چیزی را حکاکی کند، تو ثابت کن، تو در آن بنگار با قلم خودت، مثل جناب تمار!. میثم خیلی علاقه به حضرت علیه‌السلام داشت در حالی که هم نبود. یک کسی بود که در جامعه‌ی و عرب‌ها، نام و نشانی برایش قائل نبودند، می‌گفتند: یک است؛ یعنی یک بیگانه است. اما در دل او [ ایمان و محبت امام علی علیه‌السلام] حکاکی شده بود. یک روز حضرت گویا به او فرمود که: چه خواهی کرد آن وقتی که آن ولد زناهای تو را اسیر کنند و دستور بدهند که به من بدهی؟!. گفت: چنین کاری نمی‌کنم. حضرت فرمودند: تو را می‌کشند! گفت: چه مانعی دارد؟! این چنین محکم گفت من چنین کاری نمی‌کنم. بعد وقتی او را گرفت، دستور داد دست و پای او را بریدند!. همان‌طوری‌که دست و پایش بریده شده بود و خون از دست و پایش می‌ریخت، امیرالمؤمنین می‌کرد! یاد می‌کرد؛ کمالات علی، زیبایی‌های علی، خوبی‌های علی را به مردم می‌گفت: مردم بی‌وفا نباشید!. علی را زنده کرد. این دین اسلام یادگار علی است در دست شما. این و مالِ علی است که به شما داده. مدام می‌گفت و می‌گفت، آخرش دستور داد زبانش ﺭا هم قطع کردند!. این معنی پیش‌آمدهاست که برای می‌کند. چرا این‌طور است؟ چون اصلاً ارزشی ندارد!. ما ۲۰ سال هم زنده باشیم یا نباشیم چه ارزشی دارد. این که این‌جا از انسان توی دبیرستان‌ها می‌کنند، چه چیزی است؟ دو تا مسئله است و دو تا کتاب است؛ این هم همین‌طور؛ این زندگی چیزی نیست که آدم پای آن بایستد و هول و هراسش را داشته باشد که مثلاً آخ چه خواهد شد، اگر من دوستی علی را نگه دارم و با این‌ها مبارزه کنم، از من چه چیزی می‌گیرند. خب غیر از این است که دست و پای مرا قطع بکنند، چشم مرا در بیاورند و کور بکنند. آن‌موقع، موقعی است که علی به داد من خواهد رسید. ۸۵٫۷٫۴ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ___ ۱) [دعای ؛ ج۵۲ ص۱۴۹] @seyedololama
🔺 صلی الله علیک یا مظلوم یا اباعبدالله الحسین 🔹 این نیست که انسان به وجود خدا داشته باشد، بلکه یک موحد خالص کسی است که غیر از خدا معبودی به‌هیچ‌صورت در و جان او نباشد؛ این حضرت سیدالشهداء (علیه‌السلام) بود، که وقتی‌که از اطرف جهان می‌آمدند ، در شب یا شب قبل از عرفه، در حالی‌که مکه از زائران موج می‌زد، دست زن و بچه‌اش را گرفت و از شهر مکه بیرون آمد و فرمود هر که جانش را می‌خواهد بدهد، با من بیاید؛ در این موقعیت، این را می‌خواهم تکان بدهم و به‌ آن‌ها بگویم که شما نیستید!؛ «وَمَا أَكْثَرُ النَّاسِ وَلَوْ حَرَصْتَ بِمُؤْمِنِينَ»¹؛ ایمان تنها این نیست که انسان اعتقاد به وجود خدا داشته باشد، بلکه یک خالص کسی است که غیر از خدا معبودی به هیچ صورت در دل و جان او نباشد. ۸۷٫۲٫۱۶ ☑ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی __ ۱) [ علیه‌السلام:۱۰۳] @seyedololama
🏴 صلی الله علیکِ یا رقیة یا بنت الحسین 🔺 علیه‌السلام بزرگواری است‌که در روز به خدای متعال عرض می‌کند که تمام تاروپود وجودم از توست و تو حاضری و بچه‌ی کوچک من هم که دارد از تلف می‌شود، همگی در اختیار تو هستیم؛ با این حال چیزی عرض نمی‌کند؛ برای نمی‌خواهد، و هیچ برای خود، و اش نمی‌خواهد!. 🔹 وقتی که رفت پیش امام ، کأنّه واسطه نیست و پیش خدا رفته؛ چون امام حسین علیه‌السلام یک سر مو برای خودش کار نکرد. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🏴 «اَللّهُمَ صَلِّ عَلي علي بن مُوسَي الِّرِضا المَرُتَضي اَلاِمامِ التَّقيِّ النَّقيِّ وَ حُجَتِكَ عَلي مَن فَوقَ الاَرضِ و َمَن تَحت الثَّري اَلصِدّيقِ الشَّهيدِ صَلاةً كَثيرَةً تآمَّةً زاكِيَةً مُتَواصِلَةً مِتَواتِرَةً مُتَرادِفَة كَاَفضَلِ ما صَلَّيتَ عَلي اَحَدٍ مِن اوليائِكَ» 🏴 شهادت امام الرئوف، حضرت علی بن موسی الرضا علیه‌السلام تسلیت باد 🔺 طبق فرمایش امام علیه‌السلام [در حدیث پسر شبیب و امر به گریه بر سیدالشهداء صلوات‌الله‌علیه]، با وجود و سختی‌هایی که تحمل می‌فرمودند، بر جدّ بزرگوارشان می‌نمودند به جای آن‌که بر غربت خود گریه نمایند. خدایا به درد امام رضا (علیه‌السلام) آن حضرت را در هر کجا که هستند بر دشمنان پیروز بگردان، خدایا یاوران دین از ، ، زعماء، پیشوایان و رهبران خصوصاًٌ اسلامی ما را بر دین مبین اسلام و و نصرت عطا بفرما. ۸۷٫۱۲٫۸ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 مسئله‌ی بسیار مهم امامت 🔹 ماه شریفی است این ماه ؛ ماه و می‌شود به او گفت. در با وجودی که هیچ‌گاه قطع نشده و همیشه بوده، منتهی یا همراه نبوت یا خالی از نبوت بلکه همراه با امامت بوده است. امامت فی حد نفسه بسیار امر بزرگی است و به تنهایی اگر در کسی پیدا شد -مانند جناب علیه‌السلام - مورد نیاز نبوت می‌شود و باید با امامت همراه باشد تا چیزی که می‌فرماید، انجام آن و نداشته باشد. نظرات مختلف دارند، ولی معصومین (علیهم‌السلام) هیچ نظر مختلفی ندارند؛ بلاواسطه از (صلی الله علیه وآله) و از دستور می‌گیرند و اجرا می‌کنند، مگر در وقتی که مشکلاتی در این راه باشد که آن‌وقت می‌کنند و دستور می‌دهند که هم تقیه کنند. امامت شأنش خیلی عالی است. الآن این ماهِ ربیع الاول زیر نظر حضرت علیه‌السلام هست. زیر نظر حضرت علیه‌السلام است. باید با به آن‌ها از پیش‌آمدهای سنگین و سخت عبور کرد و از آن‌ها خواست که راه و چاه ما را به ما با وسایلی که خودشان می‌دانند ارائه کنند و ما بدانیم چه باید بکنیم؛ تا این‌که اگر چند نفر ادعا کردند که ما هستیم، روشن بشود که کدام صحیح است و کدام نادرست است. نشستن و صحبت کردن در تشخیص امام، امام، بزرگواری امام جزء بهترین است، خصوصاً در زمان ما که و پذیرشِ امامت از ، کمتر شروع می‌شود. معمولاً در این مطالب هست؛ در کتب هست، اما گاهی شده که خود نیاز به داشته که به او گفته شود که امامت یعنی چه، و اشتباه او را به او نشان بدهند. از این جهت ناچاراً باید اسلامی در منزل شروع بشود و منزل هم خودش کافی باشد در تعلیم و در ایجاد و نسبت به ولی امر. در یکی از جنگ‌ها بعضی‌ها برای کسب افتخار، پرچم را برداشتند و حمله کردند، ولی با دفاعی که از طرف دشمنان شد، دست خالی برگشتند. نه شدند و نه کسی را به فرستادند. فقط تنها شخصی که پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) معرفی کرد ماجرایش از این قرار بود که فرمود: فردا پرچم را به کسی می‌دهم که خدا و رسول را دوست بدارد و خدا و رسول او را دوست بدارند. معلوم می‌شود محبت در دل‌ها نیست!. یعنی به تعبیر ما پارسیان، به امور و دینی در ما شعله نزده و ما را روشن نکرده. از این جهت، حضرت مسئله را روی محبت برد؛ «فردا پرچم را به کسی خواهم داد که خدا و رسولش را دوست بدارد و خدا و رسول او را دوست بدارند.» این شرط، شرط مهمی است. شرط امامت یک شرط مهمی است. باید افرادی باشند که به واسطه‌ی محبت به خدا و پیامبر، دین را خود به خود جلب کنند و یاد بگیرند؛ چون عشق به دین و عشق به خدا و رسول دارند و بعد عملاً به دیگران نشان بدهند. چون فرمود کسانی که خدا را دوست می‌دارند، فردا من پرچم را به او می‌دهم. بعضی‌ها کردند ما خواهیم بود! ولی حضرت اشتباه نکرد و تنها حضرت (علیه‌السلام) را به نام محبت انتخاب فرمود و کسی که به نام محبت، -محبت کامل- به می‌رود، یا جسدش را از راه شهادت نشان می‌دهد یا از بین بردن را. هیچ‌وقت خسته نمی‌شود، هیچ‌وقت از شهادت نمی‌ترسد؛ فلذا یک امر عجیبی است؛ در ظاهر صف اول، در باطن اصلاً از صف‌ها خارج!، ندارد؛ حضور و محبتی ندارد. این را باید خداوند روشن کند تا مردم محبت خدا و رسول را از جهت ولیِّ امر و از جهت دارا شدن خودشان به محبت دین و پیامبر و خدا پیگیری کنند. خدایا به آبروی پیامبر اکرم (صلی‌الله علیه وآله)، به آبروی امام صادق (علیه‌السلام) ما را تابع این افراد، محب این افراد، پیرو این افراد، پیرو خود ما قرار بده. سلام ما را به محضرش برسان و از و جواب سلام آن حضرت ما را محروم نفرما. و صلی الله علی محمد وآل محمد ۹۵.۹.۱۱ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
📆 سال‌روز ازدواج رسول خدا با خدیجه کبری صلوات الله علیهما وآلهما؛ ( ۱۰ ۲۵ ) 🔹 ... بعد از مراسم جشن حضرت سلام الله علیها، دو نفر از بانوان خاندان به نام و که دو باشخصیت بودند و خیلی به حضرت زهرا علاقه داشتند، به خدمت حضرت آمدند و گفتند: یا رسول الله! اگر زنده بود با تشکیل مراسم جشن عروسیِ زهرا چشمش روشن می‌شد. این‌طور نیست؟! تا آن‌ها نام آن بانوی فداکار را بردند، اشک در چشمان پیامبر حلقه زد و یاد آن مهربانی‌ها و آن و از خود گذشتگی‌های خدیجه افتاد. فرمود: کجا مانند خدیجه زنی پیدا می‌شود؟! آن روز که همه‌ی مرا تکذیب کردند، او مرا تصدیق نمود. تمام و خود را برای نشر آیین خداوند در اختیار من گذاشت. امروز هم اگر یک زن از این پیدا شود، یک خانم ، یک خانم پیدا شود، بگوید: من دارایی‌ام این است؛ مثلاً کاخ فلان‌جا در مال من است، این دستگاه در مال من است، در فلان سهم دارم. دارایی‌های من این‌هاست، همه‌ی این‌ها را به دفتر آقا می‌دهم که در راه آن‌چه که لازم می‌دانند صرف کنند. برای خودم دو اتاق گذاشته‌ام که در یکی بخوابم و در یکی دیگر هم مثلاً مهمانی کنم و این‌ها. خود این می‌شود خدیجه. خدیجه چنین کاری کرد. هر چه داشت داد. و زنها از این عمل خیلی ناراحت شدند؛ به طوری‌که وقتی باردار شد؛ فرستاد از این‌ها کمک خواست. گفتند: ما نمی‌آییم!، چقدر به تو گفتیم: به این شخص شوهر نکن!. نشنیدی!. حالا موقعش شده که ما نشان بدهیم که ما تو را می‌خواستیم که می‌گفتیم این را قبول نکن! وقتی شوهرِ این شخصِ دست خالی شدی ما هم نمی‌آییم!. این بانو خیلی شکست در حالی‌که و باردار بود و موقع وضع حملش فرا رسیده بود، و در بود که چه کار بکند؟! نشست، زانوی غم به بغل گرفت. یک وقت دید دو سه تا خانم آمدند در اتاق، تعجب کرد و تکانی خورد!.، یکی‌شان گفت: خانم تکان نخور؛ نترس!. یکی از این‌ها زن است، یکی از این‌ها است، یکی از این‌ها خواهر بن عمران است، ما آمده‌ایم به کمک تو برای این پیش‌آمد زایمان!. این است که می‌کند را؛ «إِنَّ الَّذِينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلَّا تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِی كُنْتُمْ تُوعَدُونَ»؛ ( :۳۰)؛ کسانی‌که کنند - چه در ، چه در پیش‌آمدهای دیگر مشکل زندگی- و مرامِ خواهی و حق‌محوری را بر همه چیز مقدم بدارند؛ در همین چشم‌شان روشن می‌شود. «قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا»؛ می‌گویند: ما خدا داریم و این‌که خدا داریم می‌شود دل و جان و ، و و را تسخیر می‌کند. دیگر جایی را نمی‌بینند، کسی را نمی‌بینند، به چیزی اهمیت نمی‌دهند، این‌ها می‌شوند. و از این جهت باید نتیجه گرفت و آن این است که در پی این بود که در خود جنس چنین بانویی پیدا شود و چنین بکند. در هر اگر یکی دو تا پیدا شود کافی است. دیگر مردم و زنان دیگر خجالت نمی‌کشند که مثلاً دست‌شان خالی از زینت باشد. گوش‌شان خالی از زینت باشد. لباس‌شان لباس پارسال باشد. هر سال لباس نو نداشته باشند. برای‌شان این نیست. وضع زندگی پایین می‌آید. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 دل‌سوزی به حال خود 🔹 می‌فرمايد: «انسان عاقل باید در فکر خودش باشد، و به حال بیچارگی خودش رحم کند و با خود خطاب کند: ای نفس شقی که سال‌های دراز در پی شهوات عمر خود را صرف کردی و چیزی جز حسرت نصیبت نشد، خوب است قدری به حال خود رحم کنی، از مالک الملوک حیا کنی، و قدری در راه مقصود اصلی قدم زنی»؛ ( ح۱ ص۶) يعنی در اثر فکری و مداوم به اين مسئله برسد که من وابسته‌ام و نه مستقل و ، و صاحب دارم. «جهان را صاحبی باشد خدا نام» و چرا تا کنون در صدد اين نبودم که او را از جهت خواست او بشناسم و اين اوقات و که از من تلف شده، به‌جا نبوده. انسانی که اين کار را انجام دهد و در اين امور کند، در مورد خودش دل‌سوزی خواهد کرد. اين است که امام می‌فرمايند: بايد به بيچارگی خودش بسوزاند و اگر کسی خواست او را از اين تفکر بازدارد، او را خود بشناسد. ۸۶٫۱۱٫۲۷ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
«گرت قربتی هست در بارگاه به خلعت مشو غافل از پادشاه» ( ) اگر يک‌وقت خداوند ، ، ، ، ، و يا هر چيز ديگری که انسان‌ها به واسطه‌ی آن خوش می‌شوند به تو داد، تو خوش دل مشو و را فراموش مکن. اين همان شناسی است؛ يعنی دارای دو جنبه است: يک جنبه‌ی خوردن و خوابيدن و بهره بردن و يک جنبه‌ی ورزيدن و حقيقی را به خاطر از دست ندادن. ۸۶٫۲٫۲۴ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🌸🌸🌸 ولادت با سعادت حضرت عبدالعظیم حسنی را به پیشگاه مقدس امام زمان علیه‌السلام و خدمت همه دوستان و ش
🌹 یا عبدالعظیم الحسنی...؛ 🔹 خدا نوری مثل شاه علیه‌السلام در تهران گذاشته که فرموده‌اند: زیارتش مثل زیارت حضرت علیه‌السلام می‌ماند. اگر این باشد پس باید از حالا تجدید نظر کنیم در ، چرا کوتاهی بکنیم؟! خب حالا ما را به خاطر آن‌ها اهمیت می‌دهیم. فرصت رفتن به هم پیدا نمی‌کنیم، باشد. اما فرصت این را نداریم که هر روز، هر شب، دو رکعت ، یک بخوانیم و برای آن حضرت هدیه کنیم که حجره و ما مانند کابل با زیارت حضرت عبدالعظیم متصل بشود. ما، ما از او بگیرد. یک وقتی می‌بینیم یک سال، دو سال، سیصد مرتبه زیارت حضرت عبدالعظیم خوانده‌ایم. 🌹 آن بزرگوار، آن نائب امام علیه‌السلام که خدا به اهل و منّت گذاشته که قبر او را این‌جا برای ما قرار داده. ⏪ واقعاً جای تعجب است که با وجود حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام)، اهالی تهران مشکلات و داشته باشند. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🔺حکمت ذکر مطالب توحیدی توسط حضرت زهرا سلام الله علیها 🔹 «المُمتَنِعُ مِنَ الاَبصارِ رُؤیَتُهُ و مِنَ الاَلسُنِ صِفَتُهُ و مِنَ الاَوهامِ کِیفِیَّتُهُ اِبتَدَعَ الاَشیاءَ لا مِن شَیءٍ کانَ قَبلَها و أَنشاَها بِلَا احْتِذَاءِ اَمثِلَةٍ امتَثَلَها کَوَّنَها بِقُدرتِهِ و ذَرَئَها بمشیَّتِهِ.» 🔺 این‌جا شروع می‌کند به مطالبی در این خطبه که جایش این‌جا نیست. اگر کسی‌که آمده جایی می‌خواهد مرافعه و دعوایی را راه بیندازد و یک حقی را بگیرد، اگر درس بگوید، به او می‌گویند: این‌ها را بگذار موقع بحث و جلسه!. ⁉️ اما این چه معنا دارد؟! با چه می‌خواهد بگوید؟! به کسانی‌که این جلسه برای‌شان نقل می‌شود، می‌خواهد چه بگوید؟ می‌خواهد بگوید که بعد از پدر من دیگر یاد را آن طوری‌که پدر من می‌کرد، کسی نمی‌کند. نه قلبی به کار است، نه به کار است، نه به کار است، همه‌اش بازیگری شده و دین دارد معکوس می‌شود، دارد سرنگون می‌شود، ظرف دارد خالی می‌شود، چاه دین دارد خشک می‌شود، ابر دین دیگر نمی‌بارد، که رفت همه چیز را دارد به دنبال خودش می‌برد!. ❗️و شاید هم اشاره است به آیه‌ای که درباره‌ی وارد شده: «قالَتِ الْأَعْرابُ آمَنَّا» ای عرب‌های بیابانی! گرچه آن‌جا است و از و در هستند، اما به خاطر این بیانات، روشن می‌کند که این‌ها همان عرب‌های بیابانی حساب می‌شوند که خدا را نمی‌شناسند! ؛ «قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَ لٰكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا»؛ چرا را به خود نسبت می‌دهید؟!؛ «وَ لَمَّا يَدْخُلِ الْإِيمَانُ فِی قُلُوبِكُمْ»؛ ( :۱۴) کجای شما جایگاه ایمان به خداست؟! 🔺 این‌جا هم صحبت از می‌کند: «و ضَمَّنَ القلوبَ مَوصُولَها و اَنارَ فی التَّفکُّرِ معقولَها» ☑️ مرحوم آیت الله سیدابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
📆 سال‌روز فتح قلعه‌ی خیبر و خوار و ذلیل شدن یهود به دستان حضرت مولا امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام؛ ( ۲۴ ۷ ه‌ق) 🔹 در یکی از جنگ‌ها بعضی‌ها برای کسب افتخار، پرچم را برداشتند و حمله کردند، ولی با دفاعی که از طرف دشمنان شد، دست خالی برگشتند. نه شدند و نه کسی را به فرستادند. فقط تنها شخصی که اکرم (صلی الله علیه وآله) معرفی کرد ماجرایش از این قرار بود که فرمود: فردا پرچم را به کسی می‌دهم که خدا و را بدارد و خدا و رسول او را دوست بدارند. معلوم می‌شود در دل‌ها نیست!. یعنی به تعبیر ما پارسیان، به امور و دینی در ما شعله نزده و ما را روشن نکرده. از این جهت، حضرت مسئله را روی محبت برد؛ «فردا پرچم را به کسی خواهم داد که خدا و رسولش را دوست بدارد و خدا و رسول او را دوست بدارند.» این شرط، شرط مهمی است. شرط یک شرط مهمی است. باید افرادی باشند که به واسطه‌ی محبت به خدا و پیامبر، دین را خود به خود جلب کنند و یاد بگیرند؛ چون عشق به دین و عشق به خدا و رسول دارند و بعد عملاً به دیگران نشان بدهند. چون فرمود کسانی که خدا را دوست می‌دارند، فردا من پرچم را به او می‌دهم. بعضی‌ها کردند ما خواهیم بود! ولی حضرت اشتباه نکرد و تنها حضرت (علیه‌السلام) را به نام محبت انتخاب فرمود و کسی که به نام محبت، -محبت کامل- به می‌رود، یا جسدش را از راه نشان می‌دهد یا از بین بردن را. هیچ‌وقت خسته نمی‌شود، هیچ‌وقت از شهادت نمی‌ترسد؛ فلذا یک امر عجیبی است؛ در ظاهر صف اول، در باطن اصلاً از صف‌ها خارج!، ندارد؛ حضور و محبتی ندارد. این را باید خداوند روشن کند تا مردم محبت خدا و رسول را از جهت ولیِّ امر و از جهت دارا شدن خودشان به محبت دین و پیامبر و خدا پیگیری کنند. ۹۵.۹.۱۱ @seyedololama 🔹حضرت علی علیه‌السلام وقتی درب را می‌کند یا یک کار مهمی انجام می‌دهد، می‌فرماید نکنید من به‌خاطر این‌که علی پسر ابوطالب، زاییده شده‌ی فلان‌جا هستم از مادرم، من همه‌ی این کارها را می‌کنم، نه!. من به این کارها را کردم. یعنی من مظهر می‌شوم. مظهر الله می‌شوم و کار می‌کنم. آن موقع می‌گوید: دیگر من نیستم، خداست، دست خداست، فلذا به او می‌گویند: الباسطة و یا الناظرة. ۸۰٫۱۰٫۱۷ @seyedololama 🔹 در ریز و درشت باطل است، ولی اگر در کار بیاید و خداوند به معنای مغلولة از بین برود و او را صحیح ندانستیم و هر چیزی را نیاز به واجب الوجود در ذاتش و صفتش و فعلش قبول کردیم، در این‌جا می‌گویند: دیگر امور بسیار عظیم هم که مثلاً یک کهکشان هم بیافریند، مانعی ندارد، چون با الاهی است در این شخص فلذا حضرت علیه‌السلام فرمود: «ما قلعت باب خيبر بقوة جسمانية بل بقوة ربانية»؛ [ ج۵۸ص۴۷] ۸۱٫۴٫۳۰ @seyedololama 🔹 خیبر که یک قلعه‌ی محکمی بود از عهدشکنِ فریبکارِ که در محاصره‌ی سپاه قرار گرفته بود. یهودیان در خیبر را بسته بودند و از همان بالا نبرد و جنگ می‌کردند. بعضی از افراد در نزد حضرت که می‌خواستند بلکه یک کاری انجام بدهند که خوب باشد و مشهور بشوند فلذا برای گشودن درب این قلعه رفتند، ولی موفق نشده و بازگشتند. او را حضرت به خودشان نفرمود اما به این بیان فرمود: فردا پرچم را به دست کسی می‌دهم که خدا و را دارد. این به طور کنایه در ماند که کسی‌که خدا و پیامبر را دوست داشته باشد وقتی که در جبهه‌ای وارد می‌شود یا می‌شود و یا می‌کند. چون می‌خواهد خدمت کند، کند، و محبت در این محل، اثرش همین است که یا انسان را به می‌رساند یا به . حضرت به طور کنایه و رمز این‌که چرا این‌ها برگشتند را بیان کرد که این‌ها ظاهرفریب و فریبنده هستند نه دوست‌دار و فداکار. قبل از روز خیبر فرمود: فردا پرچم را به دست کسی می‌دهم که خدا و پیامبر، او را دوست دارند. افسران و فرماندهان عالی‌قدر اسلام در آرزوی نیل به چنین مقامی بودند!. ولی فکر می‌کردند آیا به آن‌ها داده می‌شود یا نه؟ در فردای آن روز پیامبر، علی را خواست و پرچم را به او داد و خدا در پرتو جانبازی (علیه‌السلام) پیروزی بزرگی نصیب ما نمود. در همین‌جا یکی از پیامبر هم انجام گرفت که حضرت علی تشریف نداشت به خاطر چشم دردی بود که در آن موقع عارضش شده بود. حضرت دست مبارک یا آب دهان مبارک به چشمان او کشیدند و چشمانش سالم شد و پرچم را به دست او دادند. ۹۴٫۷٫۱۶ ✅ مرحوم آیت سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 وظیفه‌ی انسان در ماه مبارک رمضان 🔹 بهترین اعمال شب‌های ماه مبارک ، پیگیری از است که خدایا این من که بالأخره می‌خواهم از این دنیا رحلت کنم، با یک زاد و توشه‌ای از بروم و این محل تحصیل و مزرعه‌ی به من یک میوه‌ای قابل استفاده داده باشد. این همه ها را خورده‌ام تا به این‌جا برسم وإلّا همه‌ی آن‌ها را مثل تلف کرده‌ام!. فرق من با حیوانات چیست؟ وقتی من و می‌شوم که این معارف که خوانده می‌شود، با آن‌ها به بیفتم و این مطالب در نظرم جلوه کند و خاطرم را جلب و رو به این موضوع حرکت کنم و هر مقداری‌اش را در این شب‌ها و روزها و ها انجام شد چه بهتر، و اگر نشد از روز عید به بعد، سالش، سال تحصیل بشود، سال تحصیل اسلام بشود. ۸۵٫۷٫۱۸ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔹 «وَ لا تَجعَل لِلشّيطانِ علی عقلی سَبيلا»¹ بنده‌ی ملتفت به اين مسائل در حال و ريزان، با شکسته در شب ، از خداوند می‌خواهد که آفت های درونی و سلطه‌ و استيلای را بر ما، از ما دور بساز، که بدون به خواست تو از ، تنها به اعتراف به تو، اکتفا نکنيم و در پی اطلاع از خواست تو بر آييم. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی __ ۱) [ ، دعای سحر جمعه] @seyedololama
🏴 «اَللّهُمَ صَلِّ عَلي علي بن مُوسَي الِّرِضا المَرُتَضي اَلاِمامِ التَّقيِّ النَّقيِّ وَ حُجَتِكَ عَلي مَن فَوقَ الاَرضِ و َمَن تَحت الثَّري اَلصِدّيقِ الشَّهيدِ صَلاةً كَثيرَةً تآمَّةً زاكِيَةً مُتَواصِلَةً مِتَواتِرَةً مُتَرادِفَة كَاَفضَلِ ما صَلَّيتَ عَلي اَحَدٍ مِن اوليائِكَ» 🏴 شهادت امام الرئوف، حضرت علی بن موسی الرضا علیه‌السلام تسلیت باد 🔺 طبق فرمایش امام علیه‌السلام [در حدیث پسر شبیب و امر به گریه بر سیدالشهداء صلوات‌الله‌علیه]، با وجود و سختی‌هایی که تحمل می‌فرمودند، بر جدّ بزرگوارشان می‌نمودند به جای آن‌که بر غربت خود گریه نمایند. خدایا به درد امام رضا (علیه‌السلام) آن حضرت را در هر کجا که هستند بر دشمنان پیروز بگردان، خدایا یاوران دین از ، ، زعماء، پیشوایان و رهبران خصوصاًٌ اسلامی ما را بر دین مبین اسلام و و نصرت عطا بفرما. ۸۷٫۱۲٫۸ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
📆 سال‌روز ازدواج رسول خدا با خدیجه کبری صلوات الله علیهما وآلهما؛ ( ۱۰ ۲۵ ) 🔹 ... بعد از مراسم جشن حضرت سلام الله علیها، دو نفر از بانوان خاندان به نام و که دو باشخصیت بودند و خیلی به حضرت زهرا علاقه داشتند، به خدمت حضرت آمدند و گفتند: یا رسول الله! اگر زنده بود با تشکیل مراسم جشن عروسیِ زهرا چشمش روشن می‌شد. این‌طور نیست؟! تا آن‌ها نام آن بانوی فداکار را بردند، اشک در چشمان پیامبر حلقه زد و یاد آن مهربانی‌ها و آن و از خود گذشتگی‌های خدیجه افتاد. فرمود: کجا مانند خدیجه زنی پیدا می‌شود؟! آن روز که همه‌ی مرا تکذیب کردند، او مرا تصدیق نمود. تمام و خود را برای نشر آیین خداوند در اختیار من گذاشت. امروز هم اگر یک زن از این پیدا شود، یک خانم ، یک خانم پیدا شود، بگوید: من دارایی‌ام این است؛ مثلاً کاخ فلان‌جا در مال من است، این دستگاه در مال من است، در فلان سهم دارم. دارایی‌های من این‌هاست، همه‌ی این‌ها را به دفتر آقا می‌دهم که در راه آن‌چه که لازم می‌دانند صرف کنند. برای خودم دو اتاق گذاشته‌ام که در یکی بخوابم و در یکی دیگر هم مثلاً مهمانی کنم و این‌ها. خود این می‌شود خدیجه. خدیجه چنین کاری کرد. هر چه داشت داد. و زنها از این عمل خیلی ناراحت شدند؛ به طوری‌که وقتی باردار شد؛ فرستاد از این‌ها کمک خواست. گفتند: ما نمی‌آییم!، چقدر به تو گفتیم: به این شخص شوهر نکن!. نشنیدی!. حالا موقعش شده که ما نشان بدهیم که ما تو را می‌خواستیم که می‌گفتیم این را قبول نکن! وقتی شوهرِ این شخصِ دست خالی شدی ما هم نمی‌آییم!. این بانو خیلی شکست در حالی‌که و باردار بود و موقع وضع حملش فرا رسیده بود، و در بود که چه کار بکند؟! نشست، زانوی غم به بغل گرفت. یک وقت دید دو سه تا خانم آمدند در اتاق، تعجب کرد و تکانی خورد!.، یکی‌شان گفت: خانم تکان نخور؛ نترس!. یکی از این‌ها زن است، یکی از این‌ها است، یکی از این‌ها خواهر بن عمران است، ما آمده‌ایم به کمک تو برای این پیش‌آمد زایمان!. این است که می‌کند را؛ «إِنَّ الَّذِينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلَّا تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِی كُنْتُمْ تُوعَدُونَ»؛ ( :۳۰)؛ کسانی‌که کنند - چه در ، چه در پیش‌آمدهای دیگر مشکل زندگی- و مرامِ خواهی و حق‌محوری را بر همه چیز مقدم بدارند؛ در همین چشم‌شان روشن می‌شود. «قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا»؛ می‌گویند: ما خدا داریم و این‌که خدا داریم می‌شود دل و جان و ، و و را تسخیر می‌کند. دیگر جایی را نمی‌بینند، کسی را نمی‌بینند، به چیزی اهمیت نمی‌دهند، این‌ها می‌شوند. و از این جهت باید نتیجه گرفت و آن این است که در پی این بود که در خود جنس چنین بانویی پیدا شود و چنین بکند. در هر اگر یکی دو تا پیدا شود کافی است. دیگر مردم و زنان دیگر خجالت نمی‌کشند که مثلاً دست‌شان خالی از زینت باشد. گوش‌شان خالی از زینت باشد. لباس‌شان لباس پارسال باشد. هر سال لباس نو نداشته باشند. برای‌شان این نیست. وضع زندگی پایین می‌آید. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🏴 سلام الله علی الحسین 🔺 «و مَن جاهَدَ فَإنَّما یُجاهِدُ لِنَفسِهِ»؛ ( :۶) هر که تلاشی بکند و زحمتی بکشد، بداند که برای خودش است و خدا منزه از نیاز است. ما همه سر تا پا نیازیم؛ بنابراین هر کاری بکنیم چشم‌مان باید به و او و ملاقات و او باشد. زیارت خداوند در ، زیارت اولیائش است؛ فلذا کسی که شب یا شب مشرّف به بشود، زیارت خداوند درباره‌اش نوشته می‌شود، چون مجسمه‌ی نمایش و خداوند، حضرت علیه‌السلام است و وقتی که رفت پیش امام ، کأنّه نیست و پیش خدا رفته؛ چون امام علیه‌السلام یک سر مو برای خودش کار نکرد. یک سر مو برای خاندانش کار نکرد، جز این‌که نام مبارک جدّش به بالا برود و همان‌طوری هم که مادرش فداکاری کرد، همانند او هیچ غرض شخصی نداشت. 🕋 این بود که در موقعی‌که همه دارند دور خانه‌ی خدا می‌کنند، او دید که صلاح خدا این است که ایشان این‌جا نماند. آمد بیرون و پیام داد: هر کس در راه خدا حاضر است خون دلش را بذل و بخشش کند، و «مُوَطِّناً عَلی لِقاءِالله نَفسِه»؛ روی خودش کار کرده و حاضر شده که به خداوند بپیوندد، با ما بیاید؛ یعنی را وِل کند و بیاید سر روی بیابان بگذاریم؛ از دست ، از دست ، از دست ستم، از دست چپاول‌گری‌ها و عیاشی‌ها و بی‌دینی‌های می‌خواهیم فریاد بزنیم!. می‌خواهیم برویم ایمانی ایجاد کنیم، همان‌طوری‌که جدّ ما در برابر ظاهری، انقلاب ایجاد کرد. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🔺 ضرورت اغتنام فرصت! ❔ اگر بخواهيم به خدا کنيم، وسیله‌ی ما چيست؟ 🔹 و زاری و ناله و دعا و پناه بردن به مشرفه، مانند مقدس و ، چون در آن‌جا خاص خدا می‌کرده‌اند يا مدفون شده‌اند، در آن تربت پاک و آن خاک پر از برکت و ما بايد به آن‌جا برويم و در آن‌جا را به خدا عرض کنيم و ناله و گريه را آن‌جا ببريم. اين خاصيت رفتن است که سرمایه‌ی خودش را که هيچ‌چيز نيست مگر و خداوند را در حرم با خدا مطرح می‌کند، و اهل‌بيت يا يا و يا مشاهد مشرفه‌ی ديگر مثل حضرت علیه‌السلام يا هر جایی که يک انسان مقرب الی‌الله و نزديک به پروردگار از نظر پاکیِ ، دفن شده برای ما می‌شود وسیله‌ی ناله و گريه و گريستن و از خدا امنيت و خواستن؛ ممکن است خدای ناخواسته در قطار يا در حال مسافرت يا هر وسیله‌ای بشنويم که در مثلاً شده و دچار و نگرانی شويم که و و آشنايان ما چه شدند و دل انسان به تپش در آيد و اشک‌های انسان جاری شود و از هيچ‌کجا هم خبری ندارد که چه شده؟ به همين دليل ما هم که از آينده خود خبر نداريم، اين اشک‌ها را قبل از پيش‌آمدها ذخيره می‌کنیم که بعداً خرج کنيم و نويسندگان حرم‌های شريف که نام دارند و در آن‌جا حضور دارند، اين ناله‌ها و اشک‌ها و زاری‌های ما را و حاجات ما را می‌نویسند و در پرونده ما که خدايا این‌ها، بچه‌ها و جوان‌ها و نوجوان‌ها بودند که به وسيله‌ی معصومين آمدند و آن‌ها را قرار دادند برای ، برای ، برای سرکوب کردن ، برای آمدن باران، برای نيامدن طوفان و و صاعقه و آتش‌سوزی‌ها و هزاران خطری که در شبانه‌روز ممکن است پيش‌آمد کند، و آن چیزی‌که جلوگيری می‌کند از اين حوادث دست غیبی است و ما می‌خواهیم این‌ها را در مشاهد مشرفه مطرح کنيم. و در آن‌جا عرضه می‌کنیم که خدايا: ما را بر خواسته‌های خودت موفق فرما، بر ترک چیزهایی که بر ما کرده‌ای قاطعيت ببخش، ما را بين و و قرار بده که اشتباه نکنيم. دنیایی که ما ايجاد می‌کند، دروغين است و باعث می‌شود به آن دل بسته شويم و به تو دل‌گرمی نداشته باشيم. این‌ها مسائلی است که در اثر صحيح پيدا می‌شود. يک زمانی است که انسان آتش را شناخته ولی الآن خبری از آتش نيست، اما يک وقت هم هست که انسان آتش را لمس می‌کند مثل کسی که یک‌مرتبه می‌بیند خانه و در و ديوار آتش گرفته و هر لحظه شعله زبانه می‌کشد و او هم در اتاق آتش گرفته نشسته، اين را می‌گویند لمس کردن آتش که متفاوت است با حالت ما که این‌جا نشسته‌ایم و خبری هم از آتش در اطراف ما نيست. بايد اين لمس کردن را در زيارت از خدا خواست که خدايا ما بدبختی را لمس کنيم و به تو بياوريم، همان‌طوری‌که حضرت علیه‌السلام و ديگر ائمه این‌گونه بوده‌اند، خصوصی ايشان این‌گونه بوده‌اند. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
📆 سال‌روز ازدواج رسول خدا با خدیجه کبری صلوات الله علیهما وآلهما؛ ( ۱۰ ۲۵ ) 🔹 ... بعد از مراسم جشن حضرت سلام الله علیها، دو نفر از بانوان خاندان به نام و که دو باشخصیت بودند و خیلی به حضرت زهرا علاقه داشتند، به خدمت حضرت آمدند و گفتند: یا رسول الله! اگر زنده بود با تشکیل مراسم جشن عروسیِ زهرا چشمش روشن می‌شد. این‌طور نیست؟! تا آن‌ها نام آن بانوی فداکار را بردند، اشک در چشمان پیامبر حلقه زد و یاد آن مهربانی‌ها و آن و از خود گذشتگی‌های خدیجه افتاد. فرمود: کجا مانند خدیجه زنی پیدا می‌شود؟! آن روز که همه‌ی مرا تکذیب کردند، او مرا تصدیق نمود. تمام و خود را برای نشر آیین خداوند در اختیار من گذاشت. امروز هم اگر یک زن از این پیدا شود، یک خانم ، یک خانم پیدا شود، بگوید: من دارایی‌ام این است؛ مثلاً کاخ فلان‌جا در مال من است، این دستگاه در مال من است، در فلان سهم دارم. دارایی‌های من این‌هاست، همه‌ی این‌ها را به دفتر آقا می‌دهم که در راه آن‌چه که لازم می‌دانند صرف کنند. برای خودم دو اتاق گذاشته‌ام که در یکی بخوابم و در یکی دیگر هم مثلاً مهمانی کنم و این‌ها. خود این می‌شود خدیجه. خدیجه چنین کاری کرد. هر چه داشت داد. و زنها از این عمل خیلی ناراحت شدند؛ به طوری‌که وقتی باردار شد؛ فرستاد از این‌ها کمک خواست. گفتند: ما نمی‌آییم!، چقدر به تو گفتیم: به این شخص شوهر نکن!. نشنیدی!. حالا موقعش شده که ما نشان بدهیم که ما تو را می‌خواستیم که می‌گفتیم این را قبول نکن! وقتی شوهرِ این شخصِ دست خالی شدی ما هم نمی‌آییم!. این بانو خیلی شکست در حالی‌که و باردار بود و موقع وضع حملش فرا رسیده بود، و در بود که چه کار بکند؟! نشست، زانوی غم به بغل گرفت. یک وقت دید دو سه تا خانم آمدند در اتاق، تعجب کرد و تکانی خورد!.، یکی‌شان گفت: خانم تکان نخور؛ نترس!. یکی از این‌ها زن است، یکی از این‌ها است، یکی از این‌ها خواهر بن عمران است، ما آمده‌ایم به کمک تو برای این پیش‌آمد زایمان!. این است که می‌کند را؛ «إِنَّ الَّذِينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلَّا تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِی كُنْتُمْ تُوعَدُونَ»؛ ( :۳۰)؛ کسانی‌که کنند - چه در ، چه در پیش‌آمدهای دیگر مشکل زندگی- و مرامِ خواهی و حق‌محوری را بر همه چیز مقدم بدارند؛ در همین چشم‌شان روشن می‌شود. «قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا»؛ می‌گویند: ما خدا داریم و این‌که خدا داریم می‌شود دل و جان و ، و و را تسخیر می‌کند. دیگر جایی را نمی‌بینند، کسی را نمی‌بینند، به چیزی اهمیت نمی‌دهند، این‌ها می‌شوند. و از این جهت باید نتیجه گرفت و آن این است که در پی این بود که در خود جنس چنین بانویی پیدا شود و چنین بکند. در هر اگر یکی دو تا پیدا شود کافی است. دیگر مردم و زنان دیگر خجالت نمی‌کشند که مثلاً دست‌شان خالی از زینت باشد. گوش‌شان خالی از زینت باشد. لباس‌شان لباس پارسال باشد. هر سال لباس نو نداشته باشند. برای‌شان این نیست. وضع زندگی پایین می‌آید. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
⚫️ نیمه شوال المکرم، سالروز شهادت حضرت حمزه سلام الله علیه و وفات جناب عبدالعظیم حسنی علیه السلام را
🌹 یا عبدالعظیم الحسنی...؛ 🔹 خدا نوری مثل شاه علیه‌السلام در تهران گذاشته که فرموده‌اند: زیارتش مثل زیارت حضرت علیه‌السلام می‌ماند. اگر این باشد پس باید از حالا تجدید نظر کنیم در ، چرا کوتاهی بکنیم؟! خب حالا ما را به خاطر آن‌ها اهمیت می‌دهیم. فرصت رفتن به هم پیدا نمی‌کنیم، باشد. اما فرصت این را نداریم که هر روز، هر شب، دو رکعت ، یک بخوانیم و برای آن حضرت هدیه کنیم که حجره و ما مانند کابل با زیارت حضرت عبدالعظیم متصل بشود. ما، ما از او بگیرد. یک وقتی می‌بینیم یک سال، دو سال، سیصد مرتبه زیارت حضرت عبدالعظیم خوانده‌ایم. 🌹 آن بزرگوار، آن نائب امام علیه‌السلام که خدا به اهل و منّت گذاشته که قبر او را این‌جا برای ما قرار داده. ⏪ واقعاً جای تعجب است که با وجود حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام)، اهالی تهران مشکلات و داشته باشند. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
📆 سال‌روز ازدواج رسول خدا با خدیجه کبری صلوات الله علیهما وآلهما؛ ( ۱۰ ۲۵ ) 🔹 ... بعد از مراسم جشن حضرت سلام الله علیها، دو نفر از بانوان خاندان به نام و که دو باشخصیت بودند و خیلی به حضرت زهرا علاقه داشتند، به خدمت حضرت آمدند و گفتند: یا رسول الله! اگر زنده بود با تشکیل مراسم جشن عروسیِ زهرا چشمش روشن می‌شد. این‌طور نیست؟! تا آن‌ها نام آن بانوی فداکار را بردند، اشک در چشمان پیامبر حلقه زد و یاد آن مهربانی‌ها و آن و از خود گذشتگی‌های خدیجه افتاد. فرمود: کجا مانند خدیجه زنی پیدا می‌شود؟! آن روز که همه‌ی مرا تکذیب کردند، او مرا تصدیق نمود. تمام و خود را برای نشر آیین خداوند در اختیار من گذاشت. امروز هم اگر یک زن از این پیدا شود، یک خانم ، یک خانم پیدا شود، بگوید: من دارایی‌ام این است؛ مثلاً کاخ فلان‌جا در مال من است، این دستگاه در مال من است، در فلان سهم دارم. دارایی‌های من این‌هاست، همه‌ی این‌ها را به دفتر آقا می‌دهم که در راه آن‌چه که لازم می‌دانند صرف کنند. برای خودم دو اتاق گذاشته‌ام که در یکی بخوابم و در یکی دیگر هم مثلاً مهمانی کنم و این‌ها. خود این می‌شود خدیجه. خدیجه چنین کاری کرد. هر چه داشت داد. و زنها از این عمل خیلی ناراحت شدند؛ به طوری‌که وقتی باردار شد؛ فرستاد از این‌ها کمک خواست. گفتند: ما نمی‌آییم!، چقدر به تو گفتیم: به این شخص شوهر نکن!. نشنیدی!. حالا موقعش شده که ما نشان بدهیم که ما تو را می‌خواستیم که می‌گفتیم این را قبول نکن! وقتی شوهرِ این شخصِ دست خالی شدی ما هم نمی‌آییم!. این بانو خیلی شکست در حالی‌که و باردار بود و موقع وضع حملش فرا رسیده بود، و در بود که چه کار بکند؟! نشست، زانوی غم به بغل گرفت. یک وقت دید دو سه تا خانم آمدند در اتاق، تعجب کرد و تکانی خورد!.، یکی‌شان گفت: خانم تکان نخور؛ نترس!. یکی از این‌ها زن است، یکی از این‌ها است، یکی از این‌ها خواهر بن عمران است، ما آمده‌ایم به کمک تو برای این پیش‌آمد زایمان!. این است که می‌کند را؛ «إِنَّ الَّذِينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلَّا تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِی كُنْتُمْ تُوعَدُونَ»؛ ( :۳۰)؛ کسانی‌که کنند - چه در ، چه در پیش‌آمدهای دیگر مشکل زندگی- و مرامِ خواهی و حق‌محوری را بر همه چیز مقدم بدارند؛ در همین چشم‌شان روشن می‌شود. «قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا»؛ می‌گویند: ما خدا داریم و این‌که خدا داریم می‌شود دل و جان و ، و و را تسخیر می‌کند. دیگر جایی را نمی‌بینند، کسی را نمی‌بینند، به چیزی اهمیت نمی‌دهند، این‌ها می‌شوند. و از این جهت باید نتیجه گرفت و آن این است که در پی این بود که در خود جنس چنین بانویی پیدا شود و چنین بکند. در هر اگر یکی دو تا پیدا شود کافی است. دیگر مردم و زنان دیگر خجالت نمی‌کشند که مثلاً دست‌شان خالی از زینت باشد. گوش‌شان خالی از زینت باشد. لباس‌شان لباس پارسال باشد. هر سال لباس نو نداشته باشند. برای‌شان این نیست. وضع زندگی پایین می‌آید. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama