eitaa logo
سیدالعلماء
1.5هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
692 ویدیو
7 فایل
کانال رسمی مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ایشان شاگرد بزرگانی مثل حضرات آیات شیخ عباس تهرانی، امام خمینی، علامه طباطبایی، بروجردی و... بودند. مرحوم امام در نامه‌های خود، از ایشان با عبارت "سیدالعلماء" یاد می‌کردند. ارتباط با ادمین @seydololama_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
سیدالعلماء
🔺 بیانی پیرامون تولی و تبری 🔹 «یحزنون لحزننا و یفرحون لفرحنا»؛ و دستی نیست!؛ یعنی مصنوعی نیست بلکه از درون و بی اختیار باید باشد. حالا مثلاً با هم در این مجلس آمده‌ایم که روضه است، خودمان را به حزن و بیندازیم. خوب فرموده‌اند این هم ثواب دارد چون ظاهراً به اهل حق کمکی شده و آن‌ها به اندازه‌ی یک نفر از غربت بیرون آمده‌اند، اما در هر حال حزن و غم دستی دستی نمی‌شود. و همچنین و فرح دستی دستی نمی‌شود، بلکه این‌ها باید تابع یک میزان باشد. آن میزان، خروج از و ورود به است. قابل است که به انسانیت برسد. وقتی به انسانیت رسید در دلش حس می‌کند. تقوا یعنی چه؟ یعنی کار زشت خوشایندش نیست. ولو از خودش، از برادرش، از پسرش، از خانواده‌اش باشد. و کار خوب خوشایندش است حتی اگر از بی‌گانه باشد. این‌ها کم کم که پیدا شد علامت رشد فهم و شعور و استعداد انسانی در انسان است. ما به چه زبانی بتوانیم این مسائلی را که بزرگان گفته‌اند به گوش برسانیم تا این‌که مسئولین و مسئولین یک اجتماعی برای تشخیص دردهای انسانی درست کنند که به فکر نسل باشند. این اولین مشکلی است که وجود دارد، ولی شنیده نشده در یک کشور این موضوع برایش شده باشد!. ۹۳.۴.۱۹ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🔺 استقبال از ماه مبارک رمضان (۱) 🔹 بسم الله الرحمن الرحیم حکمت اصلی #روزه، #اصلاحات درونی انسان، ب
🔺 استقبال از ماه مبارک رمضان (۲) 🔹 باید باور داشت که این مسئله، مسئله‌ی جهانی، مسئله‌ی حیاتی، مسئله‌ی ، مسئله‌ی و مسئله‌ی اجتماع بشریت است و شوخی‌بردار هم نیست!. بنده یادم هست در جوانی در ، پشت صحن مقدس ایستاده بودیم. مینی‌بوسی آمد که پر از بود. مردم قم از شیشه به این بچه‌ها بیسکوییت می‌دادند. این‌ها از کجا آمده بودند؟ این‌ها فرزندان کسانی بودند که در مملکت خودشان شاید خیلی هم پول‌دار و اعیان بودند یا مقامات داشتند. این‌ها کودکان قتل عام شده به دست بودند. آن‌قدر زیاد بودند که فقط یکی دوتا مینی‌بوس قسمت شده بود! حالا چقدرش به اصفهان و شیراز رفته بود خدا می‌داند. چقدرش به سایر ممالک رفته بود، خدا می‌داند. این مایه‌ی بدبختی است که وقتی انسانِ نشده سر کار می‌آید چه در ، چه در غیر اسلام، فرقی نمی‌کند. زیرا از اسم اسلام، کاری ساخته نیست. اسلامی، دبیرستانیِ اسلامی، مدرک دانشگاهیِ اسلامی، این‌ها کاری از پیش نخواهند برد. آن چیزی که کار از او ساخته است این است که این نهال از تحت تربیت قرار گیرد و متخصص، او را بار بیاورد، به طوری‌که آدم بشود و تحویل اجتماع داده شود. و این‌گونه کردن از کارهای مشکل بشریت است و می‌خواهد، جهاد اختصاصی می‌خواهد؛ چرا که روح بشر، زحمت زیاد، خرج زیاد و نقشه‌ریزی زیاد لازم دارد. حالا اگر از طرف (آقای ) کسی بیاید، به بنده بگوید خوب شما حرفت چیست؟ بنده عرض می‌کنم که شما در هر استانی اقلاً ۲۰۰ ـ ۳۰۰ نفر دارید که تحت اختیار شما باشند؛ این‌ها را تحت تربیت بار بیاورید. اگر زور‌تان به خودتان، خانواده‌تان نمی‌رسد، اقلاً از این‌جا شروع کنید. یک تأسیس اسلامی، بهداشتی، اصلاحی روانی، اصلاحی اخلاقی، درست کنید و در آن مؤسسه‌ها، یتیم‌های همه‌ی استان‌ها از کودکی شوند. این‌که امکان دارد که!. حالا اگر بگوییم: خودتان در منزل‌تان شروع کنید، می‌گویند: ما کار داریم، ما باید برویم ، باید برویم ، باید برویم کل فلان‌جا باشیم و به اولاد نمی‌رسیم!. خب، این کار که امکان دارد، از یتیم‌ها شروع کنید. این‌ها را اسلامی بکنید. ادامه دارد... ۲۸ شعبان المعظم ۱۴۳۵=۹۳/۴/۵ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🔺 استقبال از ماه مبارک رمضان (۳) 🔹 ... حالا اگر از طرف #رئیس_جمهور (آقای #روحانی) کسی بیاید، به بند
🔺 استقبال از ماه مبارک رمضان (۴) 🔹 «یا ایّهاالّذینَ آمَنوا کُتِبَ علیکُمُ الصّیامُ کَما کُتِبَ علَی الّذینَ مِن قَبلِکُم لَعلَّکُم تَتَّقُونَ»؛ (:۱۸۳)؛ شاید با این برنامه که حتماً همراه ، ، همراه با و و کم کردن مشغولیت درباره‌ی ، کم و کم است، این مسائل، بعد از ۳۰ روز، یکی دو درجه شما را بالاتر بیاورد. پس این مثل یک دوره‌ی بیمارستانی می‌ماند که هستند که باید اقلاً ۳۰ روز در بیمارستان بخوابند. ما همین‌طوری هستیم. ما بی‌خودی و دستی دستی، اصلاح شدنی نیستیم!. ما وقتی به دنیا می‌آییم، یک ، به صورت یک هستیم؛ وقتی شیرینی به دست‌مان بدهند، خوشحال می‌شویم و وقتی شیرینی را از دست‌مان بگیرند، بدحال می‌شویم. به دایه و جسارت می‌کنیم، با این حالت و از این‌جا و ، رو به ازدیاد و تقویت می‌گذارد تا بزرگ می‌شویم؛ تا در موقع مانند یک درنده!. یک حیوان !؛ مانند همان الاغی که اگر حیوان جنس مخالف در خیابان‌ها ببیند، سر و صدا می‌کند؛ ما همان کار را در ، در و در خیابان می‌کنیم!؛ و تقصیر نداریم؛ خداوند ما را این‌طور آفریده که می‌خواهیم. می‌خواهیم. نسخه‌اش هم همین است: ، ، ، ، جلوی و و را گرفتن، که همه‌ی این‌ها باید از شروع شود. ولذا مشکل این‌جاست که اگر یک نفر بیاید، ما از او می‌پرسیم: که چرا کشور، مسئولینی که برای برنامه‌ی زحمت می‌کشند، به این برنامه نپرداخته‌اند. نفس از سلامت بدن واجب‌تر است!. این خواسته‌ای است که باید إن‌شاءالله در ماه مبارک از هر کس که بر می‌آید در گفتگو، در سؤال، در پیام، در تلفن، به هر شکلی که می‌شود، این مطلب را به یکی دو نفر دیگر بگوید، آن دو نفر، به سه نفر دیگر بگویند. و بدانند عمل به این برنامه، هر چقدر طول بکشد، ضررش بیشتر است؛ چرا که در این صورت با لفظی رشد خواهد کرد نه با اسلام ریاضتی. اسلام، است؛ منتهی چون از کودکی شروع می‌شود، زحمتی ندارد. چون وقتی تحت قرار گرفت، می‌کند. وقتی که از و ندید، ندید، کارهای ناموسی ندید، کارهای ازدواجی ندید، حرف‌های آن‌ها را نشنید، خب این دیگر می‌شود. ما و مدرسه‌ای‌ها هم باید شرکت کنیم. باید در عباراتی که به در و دیوارها نوشته می‌شود، در عباراتی که نوشته شده، همه‌شان این موضوع باشد: "لعلَّکُم تَتَّقون"؛ یعنی شما که به این آمده‌اید، بهره‌ای که می‌توانید بگیرید این است که مثل درجه‌ی حرارت و برودت بدن شما، کمی حال شما فرق بکند؛ در خیابان بودید، هوا گرم بود. حالا به مسجد آمدید، خنک می‌شوید؛ در و بودید، وضع طور دیگری بود، اما به این‌جا که آمدید قدری فرق کردید. این‌گونه باید بشود. ما در خودمان هم متأسفانه این برنامه اجرا نشده است!. نه این‌که نخواستیم، نشد؛ به خاطر و پیش‌آمدهای دیگر و این‌گونه مشکلات، فرصتی به دست نیامده، ولی حالا موقع آن رسیده است که انسان متوجه شود. ادامه دارد... ۲۸ شعبان المعظم ۱۴۳۵=۹۳/۴/۵ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🔺 عبرت از رفتار امیرالمؤمنین علیه‌السلام در حفظ سلامت دين 📚 روایت از کتب نقل شده که حضرت مولا علیه‌السلام فرمود: "جَذبَنی رسولُ اللهِ و بَکی!"؛ مرا به خود چسباند و درآغوش گرفت و گریست! "فقُلتُ: یا رسولَ الله ما یُبکیکَ؟" یا رسول الله چرا می‌کنید؟ فرمودند: "ضَغائنُ فی صدور رجالٍ علیک لَن یَبدُوها الیک الّا مِن بعدی" در سینه‌ها کینه‌هایی برای تو آماده شده که منتظرند من از بین شما بروم، آن‌وقت کینه‌ها را علیه تو پیاده کنند و انتقام بگیرند!. "فقُلتُ: بِسلامةٍ مِن دینی؟! قال: بِسلامةٍ مِن دینِک". عرض کردم در آن هنگام من در سلامت است؟ جواب دادند: بله در است! این پیش‌آمد بسیار دردناکی را که حضرت به او اطلاع دادند، مایه‌ی بیم و و ناراحتی برای او نشد، بلکه و امان دینی برایش مهم بود فلذا عرض کرد: در موقعی که کینه‌ها بروز می‌کند و حربه‌ها به سوی من هدف گیری می‌شوند و دشمنی‌ها آشکار می‌گردد و من در معرض انتقام عرب و کشته‌های قرار می‌گیرم، آیا آن موقع من دین سالمی دارم؟! فرمود که در سلامت هستی. حالا این‌جا این سؤال برای همه‌ی ما پیش می‌آید که ما که به این وارد شدیم جایش بود که در این مطالب می‌کردیم و درباره‌اش جلسه تشکیل می‌دادیم. هر جنسی که قیمتش بالا و پایین می‌رود، هر چاهی که کنده می‌شود و نفتی از آن بیرون می‌آید، هر استانی که جدیداً تأسیس می‌شود، همه‌ی این‌ها جلسه و مقدمات دارد، اهمیت و دارد، اما کسی بلند نمی‌شود تا بگوید ما که جمهورى اسلامی تشکیل دادیم؛ سلامت دینی ما را چه کسی تضمین می‌کند و باید چه کار کنیم و چه طرح و نقشه‌ای باید ارائه کرد؟! و هیچ صدایی از هیچ جایی در این رابطه به گوش نمی‌رسد!. دعاها تشکیل می‌شود؛ دعاهای و تشکیل می‌شود، ، سینه‌زنی‌ها، - همه‌ی این‌ها یکی از یکی بهتر و امیدسازتر-. اما آیا چنین مسائلی هم در این کلاس‌ها، تکیه‌ها و گفته می‌شود؟! چرا کسی تکان نمی‌خورند؟! برای این است که سالم نیست و ناسالم است و احساس نمی‌کنیم و خدایی نخواسته اگر خطر دنیوی هم پیش بیاید ما برایش فکری نکرده‌ایم. چند سال پیش بود که در آن حادثه عجیب رخ داد، چقدر ما کشته دادیم؟!. کسی یادش هست؟ حدود سی هزار نفر کشته و زخمی و استخوان خردشده و سروسینه شکسته و جوی خون در مسجد به راه افتاده و این طرف و آن طرف. آیا این پیش‌آمد برای ممکن نیست؟ چه کسی قول داده؟ در کدام دفتر امضا شده که تهران محفوظ است؟ محفوظ است؟ محفوظ است؟ که این‌طور نشان می‌دهیم. و دوشیزه‌هایمان، هیچ بیمی در دل‌شان نیست؛ و برای تمرین و خود را آماده می‌کنند، برای رفتن به و خود را آماده می‌کنند، ما برای گرفتن یک گلدان (کاپ قهرمانی) و آن را روی سر خود گذاشتن، خودشان را آماده می‌کنند!. چرا ما این‌طور هستیم؟ برای این‌که دین سالمی نداریم، دینی که خطر را حس کند، نداریم. ✖️ این دینِ تقلیدی است نه دینِ فهمیدنی. دبیرستان‌ها دین به می‌آموزند و لذا نمره‌اش هم خیلی مهم نیست که کم یا زیاد شود! این عبارت را شما از استاد شهیدتان؛ -مرحوم - در سینه و دفترتان یادداشت کنید که در می‌فرماید: «اصول عقاید مذهبی اجباراً باید آزادانه مورد تحقیق واقع شود وگرنه با روح مذهب که هدایت و راهنمایی است، منافی است.» استدلالی یعنی باید حتماً در کلاس نشست و زحمت کشید و نمره گرفت تا مثل مسائل ریاضی و هندسه فهمیدنی بشود که در اين صورت هم است هم . ولی تقلیدی نیست که بخوان و برو و قدری محفوظات داشته باش و حفظ کن و بگو!. بلکه فهمیدنی است و لذا بچه‌های ما زحمت می‌کشند، شب می‌نشینند و مسائل را حل می‌کنند. خوب مسائل دینی هم همین‌طور باید حل شود. این برای این است که و و اکثراً این حس خطر در آنها پیدا نشده است. اگر یک مکتبی آمد و تشکیل داد، مهمترین کار آن این است که مسائل مکتبی را در درون ، ، ، ، و ما بکارد. اگر این کاشتن انجام بگیرد، این مکتب برقرار است و پرچمش هم بالاست. اگر خدایی نکرده در این کار سستی شود ما مشکل داریم. ۲۶ المبارک ۱۴۳۵=۹۳٫۲٫۵ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🔺 سلامت جسمی و سلامت روحی 🔹 در تقسیم می‌شود به سلامت انسان که بیماری‌اش باشد و سلامتی که بیماری‌هایش اقسامی دارد و در و درمان مطرح می‌شوند. این خدمتی است به و که کسانی زحمت بکشند و به برنامه‌ریزی‌های سلامت این مطلب را برسانند که شما باید سلامت را تقسیم کنید به سلامت انسانیت و سلامت جسمانیت و برای هر کدام کنید، اساتید پیدا کنید، کتاب منتشر کنید. جلسه‌ها منعقد کنید، مناظره‌ها منعقد کنید، دو نفر به بیایند و صحبت کنند، یکی بیماری‌هایی را که باطن انسان را مسخ می‌کند و به صورت یکی از حیوانات و در می‌آورد را بیان کند و از دیگری سؤال کند که شما تا حالا چه فکری کرده‌اید؟ اصلاً تا حالا به گوش‌تان خورده؟ با کسی آشنا شده‌اید که این چیزها را به شما بگوید یا نه؟! این‌ها مطرح بشود تا ما تنها مسائل مربوط به امور بدنی را ندانیم که برای سلامت جسم برنامه‌ریزی‌های عریض و طویلی بشود و تصویب گردیده و معلوم شود و آمد و شد با هواپیماها و خرج‌های زیاد برای سلامتی بدن و تناسب اندام و این‌طور مراسم انجام گیرد. اگر این‌طور شود این به صفر رسیده و از صفر هم دارد پایین‌تر می‌رود!. همین انقلاب فرهنگی که پایه‌گذاری کرده، اگر این‌طور باشد که مسائل و باطنی آن تحت‌الشعاع مسائل ظاهری و قرار بگیرد روز به روز درجه‌ی انقلاب رو به صفر یا پایین‌تر از صفر است و فقط از مرحوم امام و انقلاب فرهنگی و انقلاب دینی و... اسمی باقی می‌ماند!. این امری مخفی است و پیدا نیست. از این جهت خطرناک است. اگر طوری بود که مثل چشم‌درد، گوش‌درد، بیماری‌های ریه و معده اثر داشت خود به خود چاره‌جویی می‌شد ولی چون این‌ها مسائل مربوط به درون است و پیدا نیست و ما روز به روز عقب‌گرد می‌کنیم ما، ما رو به فساد حیوانیت می‌رود!. این‌ها را باید به عنوان دردِ فعلیِ روز خود به دنبالش بیفتیم و آن را ترویج کنیم، کنیم، سخن بگوییم و آشناهایی در و در مجالس انقلاب فرهنگی و این‌ها پیدا کنیم و به آن‌ها تذکر بدهیم. اگر نکنیم خود به خود و با دست خود این خون‌هایی که ریخته شده ـ و هنوز هم جنازه می‌آورند، آدم نمی‌داند مگر ما چقدر داشتیم؟- و این زحمات و این در به دری‌ها از بین می‌رود. ما خیال می‌کنیم جنگ تمام شد اما مدام می‌بینیم که امروز فردا ۵۰ تا، ۴۰ تا، ۳۰ تا، ۲۰ تا از فلان مرز وارد کشور شد. بیایید جنازه‌ها را تشییع کنید. آخر معلوم نیست چقدر ما کشته داشتیم! این جوان‌ها، این‌ها هم پدر و مادر داشته‌اند، این‌ها هم دل‌سوز و مهربانی داشته‌اند، این‌ها مصیبت‌زده هستند، ما چرا باشیم؟! ما باید در باشیم. این فکر برای ما دغدغه بیاورد، ناراحتی بیاورد و درصدد چاره‌ی آن باشیم. ۹۳.۸.۲۲= ۲۱ الحرام ۱۴۳۵ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🔺 ضرورت اغتنام فرصت! ❔ اگر بخواهيم به خدا کنيم، وسیله‌ی ما چيست؟ 🔹 و زاری و ناله و دعا و پناه بردن به مشرفه، مانند مقدس و ، چون در آن‌جا خاص خدا می‌کرده‌اند يا مدفون شده‌اند، در آن تربت پاک و آن خاک پر از برکت و ما بايد به آن‌جا برويم و در آن‌جا را به خدا عرض کنيم و ناله و گريه را آن‌جا ببريم. اين خاصيت رفتن است که سرمایه‌ی خودش را که هيچ‌چيز نيست مگر و خداوند را در حرم با خدا مطرح می‌کند، و اهل‌بيت يا يا و يا مشاهد مشرفه‌ی ديگر مثل حضرت علیه‌السلام يا هر جایی که يک انسان مقرب الی‌الله و نزديک به پروردگار از نظر پاکیِ ، دفن شده برای ما می‌شود وسیله‌ی ناله و گريه و گريستن و از خدا امنيت و خواستن؛ ممکن است خدای ناخواسته در قطار يا در حال مسافرت يا هر وسیله‌ای بشنويم که در مثلاً شده و دچار و نگرانی شويم که و و آشنايان ما چه شدند و دل انسان به تپش در آيد و اشک‌های انسان جاری شود و از هيچ‌کجا هم خبری ندارد که چه شده؟ به همين دليل ما هم که از آينده خود خبر نداريم، اين اشک‌ها را قبل از پيش‌آمدها ذخيره می‌کنیم که بعداً خرج کنيم و نويسندگان حرم‌های شريف که نام دارند و در آن‌جا حضور دارند، اين ناله‌ها و اشک‌ها و زاری‌های ما را و حاجات ما را می‌نویسند و در پرونده ما که خدايا این‌ها، بچه‌ها و جوان‌ها و نوجوان‌ها بودند که به وسيله‌ی معصومين آمدند و آن‌ها را قرار دادند برای ، برای ، برای سرکوب کردن ، برای آمدن باران، برای نيامدن طوفان و و صاعقه و آتش‌سوزی‌ها و هزاران خطری که در شبانه‌روز ممکن است پيش‌آمد کند، و آن چیزی‌که جلوگيری می‌کند از اين حوادث دست غیبی است و ما می‌خواهیم این‌ها را در مشاهد مشرفه مطرح کنيم. و در آن‌جا عرضه می‌کنیم که خدايا: ما را بر خواسته‌های خودت موفق فرما، بر ترک چیزهایی که بر ما کرده‌ای قاطعيت ببخش، ما را بين و و قرار بده که اشتباه نکنيم. دنیایی که ما ايجاد می‌کند، دروغين است و باعث می‌شود به آن دل بسته شويم و به تو دل‌گرمی نداشته باشيم. این‌ها مسائلی است که در اثر صحيح پيدا می‌شود. يک زمانی است که انسان آتش را شناخته ولی الآن خبری از آتش نيست، اما يک وقت هم هست که انسان آتش را لمس می‌کند مثل کسی که یک‌مرتبه می‌بیند خانه و در و ديوار آتش گرفته و هر لحظه شعله زبانه می‌کشد و او هم در اتاق آتش گرفته نشسته، اين را می‌گویند لمس کردن آتش که متفاوت است با حالت ما که این‌جا نشسته‌ایم و خبری هم از آتش در اطراف ما نيست. بايد اين لمس کردن را در زيارت از خدا خواست که خدايا ما بدبختی را لمس کنيم و به تو بياوريم، همان‌طوری‌که حضرت علیه‌السلام و ديگر ائمه این‌گونه بوده‌اند، خصوصی ايشان این‌گونه بوده‌اند. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🔺 استقبال از ماه مبارک رمضان (۱) بسم الله الرحمن الرحیم حکمت اصلی #روزه، #اصلاحات درونی #انسان، ب
🔺 استقبال از ماه مبارک رمضان (۲) 🔹 باید باور داشت که این مسئله، مسئله‌ی جهانی، مسئله‌ی حیاتی، مسئله‌ی ، مسئله‌ی و مسئله‌ی اجتماع بشریت است و شوخی‌بردار هم نیست!. بنده یادم هست در جوانی در ، پشت صحن مقدس ایستاده بودیم. مینی‌بوسی آمد که پر از بود. مردم قم از شیشه به این بچه‌ها بیسکوییت می‌دادند. این‌ها از کجا آمده بودند؟ این‌ها فرزندان کسانی بودند که در مملکت خودشان شاید خیلی هم پول‌دار و اعیان بودند یا مقامات داشتند. این‌ها کودکان قتل عام شده به دست بودند. آن‌قدر زیاد بودند که فقط یکی دوتا مینی‌بوس قسمت قم شده بود! حالا چقدرش به اصفهان و شیراز رفته بود خدا می‌داند. چقدرش به سایر ممالک رفته بود، خدا می‌داند. این‌گونه مسائل مایه‌ی بدبختی است که وقتی انسانِ نشده سر کار می‌آید رخ می‌دهد؛ چه در ، چه در غیر اسلام، فرقی نمی‌کند. زیرا از اسم اسلام، کاری ساخته نیست. اسلامی، دبیرستانیِ اسلامی، مدرک دانشگاهیِ اسلامی، این‌ها کاری از پیش نخواهند برد. آن چیزی که کار از او ساخته است این است که این نهال از تحت تربیت قرار گیرد و متخصص، او را بار بیاورد، به طوری‌که آدم بشود و تحویل اجتماع داده شود. و این‌گونه کردن از کارهای مشکل بشریت است و می‌خواهد، جهاد اختصاصی می‌خواهد؛ چرا که روح بشر، زحمت زیاد، خرج زیاد و نقشه‌ریزی زیاد لازم دارد. حالا اگر از طرف (آقای ) کسی بیاید، به بنده بگوید: خب، شما حرفت چیست؟ بنده عرض می‌کنم که شما در هر استانی اقلاً ۲۰۰ ـ ۳۰۰ نفر دارید که تحت اختیار شما باشند؛ این‌ها را تحت تربیت بار بیاورید. اگر زور‌تان به خودتان، خانواده‌تان نمی‌رسد، اقلاً از این‌جا شروع کنید. یک تأسیس اسلامی، بهداشتی، اصلاحی روانی، اصلاحی اخلاقی، درست کنید و در آن مؤسسه‌ها، یتیم‌های همه‌ی استان‌ها از کودکی شوند. این‌که امکان دارد که!. حالا اگر بگوییم: خودتان در منزل‌تان شروع کنید، می‌گویند: ما کار داریم، ما باید برویم ، باید برویم ، باید برویم کل فلان‌جا باشیم و به اولاد نمی‌رسیم!. خب، این کار که امکان دارد، از یتیم‌ها شروع کنید. این‌ها را اسلامی بکنید. @seyedololama
سیدالعلماء
🔺 استقبال از ماه مبارک رمضان (۳) 🔹 می‌گویند: نمی‌شود. می‌گویم: پس چطور در #قم آقای #طباطبائی، پسرشا
🔺 استقبال از ماه مبارک رمضان (۴) 🔹 «یا ایّهاالّذینَ آمَنوا کُتِبَ علیکُمُ الصّیامُ کَما کُتِبَ علَی الّذینَ مِن قَبلِکُم لَعلَّکُم تَتَّقُونَ»؛ (:۱۸۳)؛ شاید با این برنامه که حتماً همراه ، ، همراه با و و کم کردن مشغولیت درباره‌ی ، کم و کم است، این مسائل، بعد از ۳۰ روز، یکی دو درجه شما را بالاتر بیاورد. پس این مثل یک دوره‌ی بیمارستانی می‌ماند که هستند که باید اقلاً ۳۰ روز در بیمارستان بخوابند. ما همین‌طوری هستیم. ما بی‌خودی و دستی‌دستی، اصلاح‌شدنی نیستیم!. ما وقتی به دنیا می‌آییم، یک ، به صورت یک هستیم؛ وقتی شیرینی به دست‌مان بدهند، خوشحال می‌شویم و وقتی شیرینی را از دست‌مان بگیرند، بدحال می‌شویم. به دایه و جسارت می‌کنیم، با این حالت و از این‌جا و ، رو به ازدیاد و تقویت می‌گذارد تا بزرگ می‌شویم؛ تا در موقع مانند یک درنده!. یک حیوان !؛ مانند همان الاغی که اگر حیوان جنس مخالف در خیابان‌ها ببیند، سر و صدا می‌کند؛ ما همان کار را در ، در و در خیابان می‌کنیم!؛ و تقصیر نداریم؛ خداوند ما را این‌طور آفریده که می‌خواهیم. می‌خواهیم. نسخه‌اش هم همین است: ، ، ، ، جلوی و و را گرفتن، که همه‌ی این‌ها باید از شروع شود. ولذا مشکل این‌جاست که اگر یک نفر بیاید، ما از او می‌پرسیم: که چرا کشور، مسئولینی که برای برنامه‌ی زحمت می‌کشند، به این برنامه نپرداخته‌اند. نفس از سلامت بدن واجب‌تر است!. این خواسته‌ای است که باید إن‌شاءالله در ماه مبارک از هر کسی‌که بر می‌آید در گفتگو، در سؤال، در پیام، در تلفن، به هر شکلی که می‌شود، این مطلب را به یکی دو نفر دیگر بگوید، آن دو نفر، به سه نفر دیگر بگویند. و بدانند عمل به این برنامه، هر چقدر طول بکشد، ضررش بیشتر است؛ چرا که در این صورت با لفظی رشد خواهد کرد نه با اسلام ریاضتی. اسلام، است؛ منتهی چون از کودکی شروع می‌شود، زحمتی ندارد. چون وقتی تحت قرار گرفت، می‌کند. وقتی که از و ندید، ندید، کارهای ناموسی ندید، کارهای ازدواجی ندید، حرف‌های آن‌ها را نشنید، خب این دیگر می‌شود. ما عمامه‌ای‌ها و مدرسه‌ای‌ها هم باید شرکت کنیم. باید در ها عباراتی‌که به در و دیوارها نوشته می‌شود، در عباراتی‌که نوشته شده، همه‌شان این موضوع باشد: "لعلَّکُم تَتَّقون"؛ یعنی شما که به این آمده‌اید، بهره‌ای که می‌توانید بگیرید این است که مثل درجه‌ی حرارت و برودت بدن شما، کمی حال شما فرق بکند؛ در خیابان بودید، هوا گرم بود. حالا به مسجد آمدید، خنک می‌شوید؛ در و بودید، وضع طور دیگری بود، اما به این‌جا که آمدید قدری فرق کردید. این‌گونه باید بشود. ما در خودمان هم متأسفانه این برنامه اجرا نشده است!. نه این‌که نخواستیم، نشد؛ به خاطر و پیش‌آمدهای دیگر و این‌گونه مشکلات، فرصتی به دست نیامده، ولی حالا موقع آن رسیده است که انسان متوجه شود. @seyedololama
سیدالعلماء
🔺 عبرت از رفتار امیرالمؤمنین علیه‌السلام در حفظ سلامت دين 🔹 از کتب نقل شده که حضرت مولا علیه‌السلام فرمود: «جَذبَنی رسولُ اللهِ و بَکی!»؛ مرا به خود چسباند و درآغوش گرفت و گریست! «فقُلتُ: یا رسولَ الله ما یُبکیکَ؟» یا رسول الله چرا می‌کنید؟ فرمودند: «ضَغائنُ فی صدور رجالٍ علیک لَن یَبدُوها الیک الّا مِن بعدی.» در سینه‌ها کینه‌هایی برای تو آماده شده که منتظرند من از بین شما بروم، آن‌وقت کینه‌ها را علیه تو پیاده کنند و انتقام بگیرند!. «فقُلتُ: بِسلامةٍ مِن دینی؟! قال: بِسلامةٍ مِن دینِک». عرض کردم در آن هنگام من در سلامت است؟ جواب دادند: بله در است! این پیش‌آمد بسیار دردناکی را که حضرت به او اطلاع دادند، مایه‌ی بیم و و ناراحتی برای او نشد، بلکه و امان دینی برایش مهم بود؛ فلذا عرض کرد: در موقعی که کینه‌ها بروز می‌کند و حربه‌ها به سوی من هدف‌گیری می‌شوند و دشمنی‌ها آشکار می‌گردد و من در معرض انتقام و کشته‌های عرب قرار می‌گیرم، آیا آن موقع من دین سالمی دارم؟! فرمود که در سلامت هستی. حالا این‌جا این سؤال برای همه‌ی ما پیش می‌آید که ما که به این وارد شدیم، جایش بود که در این مطالب می‌کردیم و درباره‌اش جلسه تشکیل می‌دادیم. هر جنسی که قیمتش بالا و پایین می‌رود، هر چاهی که کنده می‌شود و نفتی از آن بیرون می‌آید، هر استانی که جدیداً تأسیس می‌شود، همه‌ی این‌ها جلسه و مقدمات دارد، اهمیت و دارد، اما کسی بلند نمی‌شود تا بگوید ما که جمهورى اسلامی تشکیل دادیم؛ ما را چه کسی تضمین می‌کند و باید چه کار کنیم و چه طرح و نقشه‌ای باید ارائه کرد؟! و هیچ صدایی از هیچ جایی در این رابطه به گوش نمی‌رسد!. دعاها تشکیل می‌شود؛ دعاهای و تشکیل می‌شود، ها، سینه‌زنی‌ها، - همه‌ی این‌ها یکی از یکی بهتر و امیدسازتر-. اما آیا چنین مسائلی هم در این کلاس‌ها، تکیه‌ها و ها گفته می‌شود؟! چرا کسی تکان نمی‌خورند؟! برای این است که سالم نیست و هایمان ناسالم است و احساس نمی‌کنیم و خدایی نخواسته اگر خطر دنیوی هم پیش بیاید، ما برایش فکری نکرده‌ایم. چند سال پیش بود که در آن حادثه عجیب رخ داد، چقدر ما کشته دادیم؟!. کسی یادش هست؟ حدود سی هزار نفر کشته و زخمی و استخوان خردشده و سروسینه شکسته و جوی خون در مسجد به راه افتاده و این طرف و آن طرف. آیا این پیش‌آمد برای ممکن نیست؟ چه کسی قول داده؟ در کدام دفتر امضا شده که تهران محفوظ است؟ محفوظ است؟ محفوظ است؟ که این‌طور نشان می‌دهیم. و دوشیزه‌هایمان، هیچ بیمی در دل‌شان نیست؛ و برای تمرین و خود را آماده می‌کنند، برای رفتن به و خود را آماده می‌کنند، های ما برای گرفتن یک گلدان (کاپ قهرمانی) و آن را روی سر خود گذاشتن، خودشان را آماده می‌کنند!. چرا ما این‌طور هستیم؟ برای این‌که دین سالمی نداریم، دینی که خطر را حس کند، نداریم. این دینِ تقلیدی است نه دینِ فهمیدنی. دبیرستان‌ها دین به می‌آموزند و لذا نمره‌اش هم خیلی مهم نیست که کم یا زیاد شود! این عبارت را شما از استاد شهیدتان؛ -مرحوم - در سینه و دفترتان یادداشت کنید که در می‌فرماید: «اصول عقاید مذهبی اجباراً باید آزادانه مورد تحقیق واقع شود وگرنه با روح مذهب که هدایت و راهنمایی است، منافی است.» استدلالی یعنی باید حتماً در کلاس نشست و زحمت کشید و نمره گرفت تا مثل مسائل ریاضی و هندسه فهمیدنی بشود که در اين‌صورت هم است هم . ولی تقلیدی نیست که بخوان و برو و قدری محفوظات داشته باش و حفظ کن و بگو!. بلکه فهمیدنی است و لذا بچه‌های ما زحمت می‌کشند، شب می‌نشینند و مسائل را حل می‌کنند. خوب مسائل دینی هم همین‌طور باید حل شود. این برای این است که و و اکثراً این حس خطر در آن‌ها پیدا نشده است. اگر یک مکتبی آمد و تشکیل داد، مهم‌ترین کار آن این است که مسائل مکتبی را در درون ، ها، ها، ها، ها و ما ها بکارد. اگر این کاشتن انجام بگیرد، این مکتب برقرار است و پرچمش هم بالاست. اگر خدایی نکرده در این کار سستی شود ما مشکل داریم. ۲۶ المبارک ۱۴۳۵=۹۳٫۲٫۵ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 خداشناسی 🔹 آن و و به درد انسان می‌خورد که در وجود انسان، یک سر مو باقی نماند، مگر این‌که این علم و بشود. ببینید ما الآن معتقدیم به این‌که باید جان‌مان را از خطرات خیلی سخت، به هر شکلی که شده بدهیم. این شده جزء خون و گوشت ما. حالا شما جوان‌ها شاید زمان موشک‌باران را یادتان نباشد که وقتی رادیو می‌گفت: توجه! توجه!، دیگر همه کاری تعطیل می‌شد؛ تاکسی‌ها و اتوبوس‌ها می‌ایستادند، مردم این‌طرف، آن‌طرف می‌رفتند. چرا؟ یک توجه توجه این‌قدر اثر دارد؟ بله. چون این خبر می‌کند به یک چیزی که جزء خون و گوشت ماست. و آن این است که: ما می‌خواهیم سالم و موجود باشیم و کشته نشویم. این خواسته‌ها و این علم‌ها در هیچ جای این سر تا پای ما جای خالی ندارد و همه را گرفته است. این‌طور باید به خدا معتقد بود. اگر در خود فقط معتقد هست، نه در و جان و روح خود، این هنوز در این مسئله کاری نکرده و به درد هم نمی‌خورد؛ نه به درد خودش، نه به درد دیگری. آن علمی که در ، در و و به ما می‌دادند، آن علوم، علوم این‌طوری نبود. و و و بود. آن‌جا در کلاس به درد ما می‌خورد که بگوییم یا نمره بگیریم و بیاییم بیرون. یادمان هم رفت، برود؛ ضرری به ما وارد نمی‌کند. این است که ما کردیم به علوم دبستانی، دبیرستانی، می‌کنیم هم یک‌چنین چیزی است که یک سطری بخوانیم و یک امتحانی بدهیم. در حالی‌که نه؛ این نه خداشناسی است، نه است، نه به درد شخص خود ما می‌خورد، نه به درد می‌خورد. آن‌که اسمش را می‌شود گذاشت واقعی -حالا تا چه برسد به علوم دینی یا یا اسلامی، و این‌طور چیزها- آن است که اصل اسلام را پذیرفته باشد و انسان خودش، پیش خودش بفهمد که مسلمان است و این در وقتی است که جان و تن و همه‌چیز خودش را مثل یک کف روی آب، در خدا ببیند. وقتی‌که باران می‌آید، حباب و کفی که روی آب می‌بینیم پیدا می‌شود، این هیچ‌چیزی از خودش ندارد غیر از آن‌چه از باران و آب دارد. فقط یک نمایشی بیشتر نیست که آن هم از بین می‌رود؛ همه‌ی ماها این‌طور هستیم. حتی این کهکشان و و ما، مثل این حباب است. یک چیزی است که زود از بین می‌رود. منتهی هر چیزی زودش یک‌طور است. مگس یک زود و دیری دارد، مورچه یک‌طور، فیل یک‌طور، انسان یک‌طور، زمین یک‌طور، کهکشان یک‌طور؛ همه حباب‌اند. حباب‌های مختلف‌اند در قدرت الهی. این‌ها نابودند از خودشان و موجودند به قدرت خدا. خدا برپادارنده‌ی تمام اشیاء است. یک‌چنین نیرو و قدرتی را اگر انسان فهمید و و کرد، خداشناس شده؛ اگر نه هنوز اول کار است. مثل کسی‌که اول وارد کلاس شده، دارند روی تخته برایش می‌نویسند: این یک، این دو، این سه. دو، دو تا می‌شود چهار. این اول کار است. خیال نکن داداش که ما چیزی یاد گرفتیم، چیزی فهمیدیم. نه!. باید جدی وارد بشویم در . یک خداشناسی‌ای که موقع رفتن به درد بخورد، موقع شدن به درد بخورد، موقع مجلس شدن به درد بخورد. حتی موقع کاسب محل شدن به درد بخورد؛ یک چقدر می‌تواند بکند؟ چقدر می‌تواند جنس بد به بفروشد؟ چقدر می‌تواند به مردم بد نگاه کند؟ چقدر دزدی می‌تواند بکند؟! پس این خداشناسی که به درد یک مسلمان بخورد، باید یک چنین چیزی باشد. پس این یک موضوعی است که وجود ما را باید بگیرد و هنوز نگرفته است. بنده خودم را عرض می‌کنم شما ان‌شاءالله گرفته باشید. تا دم در این کلاس ما باید کار بکنیم. خیال نکن که حالا یک کاری است که خواندیم و تمام شد. این‌ها حرف‌های دبستان و دبیرستان است. خداشناسی یک‌چیز مهمی است که بعضی از پیغمبر از عهده‌اش برنیامدند و رفوزه شدند! با این‌که در بهترین کلاس‌های دنیا شرکت کرده بودند که مدیر و و ناظمش، خدا بود. خطرناک است و چیز مهمی است!. یک‌وقتی یادم می‌آید که جناب معظم صحبت می‌کرد در . گویا شنیدم که می‌فرمود که «بعضی از روشن‌فکرها دارند رو به جای دیگر عقب‌گرد می‌کنند و به اسلام پشت می‌کنند»؛ واقعش این‌طوری است و مخصوص هم نیست، هم همین‌طور است، و هم همین‌طور است، و اساتید هم همین‌طورند. هر کسی در این دنیا یک‌طور دارد؛ یک‌طور امتحان، یک‌طور. یک‌طور. یک‌طور. پس این‌که کسی بخواهد از این امتحانات ان‌شاءالله به در برود، خیلی کار می‌خواهد و خیلی هم نتیجه دارد. یک شاهی و صنار نیست. حتی به قدر ارزش تمام کره‌ی زمین هم نمی‌شود گفت هست. ارزش مسلمانی و اسلام خیلی از این چیزها بالاتر است. ۷۷٫۳٫۹ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🔺 ضرورت اغتنام فرصت! ❔ اگر بخواهيم به خدا کنيم، وسیله‌ی ما چيست؟ 🔹 و زاری و ناله و دعا و پناه بردن به مشرفه، مانند مقدس و ، چون در آن‌جا خاص خدا می‌کرده‌اند يا مدفون شده‌اند، در آن تربت پاک و آن خاک پر از برکت و ما بايد به آن‌جا برويم و در آن‌جا را به خدا عرض کنيم و ناله و گريه را آن‌جا ببريم. اين خاصيت رفتن است که سرمایه‌ی خودش را که هيچ‌چيز نيست مگر و خداوند را در حرم با خدا مطرح می‌کند، و اهل‌بيت يا يا و يا مشاهد مشرفه‌ی ديگر مثل حضرت علیه‌السلام يا هر جایی که يک انسان مقرب الی‌الله و نزديک به پروردگار از نظر پاکیِ ، دفن شده برای ما می‌شود وسیله‌ی ناله و گريه و گريستن و از خدا امنيت و خواستن؛ ممکن است خدای ناخواسته در قطار يا در حال مسافرت يا هر وسیله‌ای بشنويم که در مثلاً شده و دچار و نگرانی شويم که و و آشنايان ما چه شدند و دل انسان به تپش در آيد و اشک‌های انسان جاری شود و از هيچ‌کجا هم خبری ندارد که چه شده؟ به همين دليل ما هم که از آينده خود خبر نداريم، اين اشک‌ها را قبل از پيش‌آمدها ذخيره می‌کنیم که بعداً خرج کنيم و نويسندگان حرم‌های شريف که نام دارند و در آن‌جا حضور دارند، اين ناله‌ها و اشک‌ها و زاری‌های ما را و حاجات ما را می‌نویسند و در پرونده ما که خدايا این‌ها، بچه‌ها و جوان‌ها و نوجوان‌ها بودند که به وسيله‌ی معصومين آمدند و آن‌ها را قرار دادند برای ، برای ، برای سرکوب کردن ، برای آمدن باران، برای نيامدن طوفان و و صاعقه و آتش‌سوزی‌ها و هزاران خطری که در شبانه‌روز ممکن است پيش‌آمد کند، و آن چیزی‌که جلوگيری می‌کند از اين حوادث دست غیبی است و ما می‌خواهیم این‌ها را در مشاهد مشرفه مطرح کنيم. و در آن‌جا عرضه می‌کنیم که خدايا: ما را بر خواسته‌های خودت موفق فرما، بر ترک چیزهایی که بر ما کرده‌ای قاطعيت ببخش، ما را بين و و قرار بده که اشتباه نکنيم. دنیایی که ما ايجاد می‌کند، دروغين است و باعث می‌شود به آن دل بسته شويم و به تو دل‌گرمی نداشته باشيم. این‌ها مسائلی است که در اثر صحيح پيدا می‌شود. يک زمانی است که انسان آتش را شناخته ولی الآن خبری از آتش نيست، اما يک وقت هم هست که انسان آتش را لمس می‌کند مثل کسی که یک‌مرتبه می‌بیند خانه و در و ديوار آتش گرفته و هر لحظه شعله زبانه می‌کشد و او هم در اتاق آتش گرفته نشسته، اين را می‌گویند لمس کردن آتش که متفاوت است با حالت ما که این‌جا نشسته‌ایم و خبری هم از آتش در اطراف ما نيست. بايد اين لمس کردن را در زيارت از خدا خواست که خدايا ما بدبختی را لمس کنيم و به تو بياوريم، همان‌طوری‌که حضرت علیه‌السلام و ديگر ائمه این‌گونه بوده‌اند، خصوصی ايشان این‌گونه بوده‌اند. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama