eitaa logo
سیدالعلماء
1.8هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
740 ویدیو
7 فایل
کانال رسمی مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ایشان شاگرد بزرگانی مثل حضرات آیات شیخ عباس تهرانی، امام خمینی، علامه طباطبایی، بروجردی و... بودند. مرحوم امام در نامه‌های خود، از ایشان با عبارت "سیدالعلماء" یاد می‌کردند. ارتباط با ادمین @seydololama_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
سیدالعلماء
🔺 عبرت از رفتار امیرالمؤمنین علیه‌السلام در حفظ سلامت دين 📚 روایت از کتب نقل شده که حضرت مولا علیه‌السلام فرمود: "جَذبَنی رسولُ اللهِ و بَکی!"؛ مرا به خود چسباند و درآغوش گرفت و گریست! "فقُلتُ: یا رسولَ الله ما یُبکیکَ؟" یا رسول الله چرا می‌کنید؟ فرمودند: "ضَغائنُ فی صدور رجالٍ علیک لَن یَبدُوها الیک الّا مِن بعدی" در سینه‌ها کینه‌هایی برای تو آماده شده که منتظرند من از بین شما بروم، آن‌وقت کینه‌ها را علیه تو پیاده کنند و انتقام بگیرند!. "فقُلتُ: بِسلامةٍ مِن دینی؟! قال: بِسلامةٍ مِن دینِک". عرض کردم در آن هنگام من در سلامت است؟ جواب دادند: بله در است! این پیش‌آمد بسیار دردناکی را که حضرت به او اطلاع دادند، مایه‌ی بیم و و ناراحتی برای او نشد، بلکه و امان دینی برایش مهم بود فلذا عرض کرد: در موقعی که کینه‌ها بروز می‌کند و حربه‌ها به سوی من هدف گیری می‌شوند و دشمنی‌ها آشکار می‌گردد و من در معرض انتقام عرب و کشته‌های قرار می‌گیرم، آیا آن موقع من دین سالمی دارم؟! فرمود که در سلامت هستی. حالا این‌جا این سؤال برای همه‌ی ما پیش می‌آید که ما که به این وارد شدیم جایش بود که در این مطالب می‌کردیم و درباره‌اش جلسه تشکیل می‌دادیم. هر جنسی که قیمتش بالا و پایین می‌رود، هر چاهی که کنده می‌شود و نفتی از آن بیرون می‌آید، هر استانی که جدیداً تأسیس می‌شود، همه‌ی این‌ها جلسه و مقدمات دارد، اهمیت و دارد، اما کسی بلند نمی‌شود تا بگوید ما که جمهورى اسلامی تشکیل دادیم؛ سلامت دینی ما را چه کسی تضمین می‌کند و باید چه کار کنیم و چه طرح و نقشه‌ای باید ارائه کرد؟! و هیچ صدایی از هیچ جایی در این رابطه به گوش نمی‌رسد!. دعاها تشکیل می‌شود؛ دعاهای و تشکیل می‌شود، ، سینه‌زنی‌ها، - همه‌ی این‌ها یکی از یکی بهتر و امیدسازتر-. اما آیا چنین مسائلی هم در این کلاس‌ها، تکیه‌ها و گفته می‌شود؟! چرا کسی تکان نمی‌خورند؟! برای این است که سالم نیست و ناسالم است و احساس نمی‌کنیم و خدایی نخواسته اگر خطر دنیوی هم پیش بیاید ما برایش فکری نکرده‌ایم. چند سال پیش بود که در آن حادثه عجیب رخ داد، چقدر ما کشته دادیم؟!. کسی یادش هست؟ حدود سی هزار نفر کشته و زخمی و استخوان خردشده و سروسینه شکسته و جوی خون در مسجد به راه افتاده و این طرف و آن طرف. آیا این پیش‌آمد برای ممکن نیست؟ چه کسی قول داده؟ در کدام دفتر امضا شده که تهران محفوظ است؟ محفوظ است؟ محفوظ است؟ که این‌طور نشان می‌دهیم. و دوشیزه‌هایمان، هیچ بیمی در دل‌شان نیست؛ و برای تمرین و خود را آماده می‌کنند، برای رفتن به و خود را آماده می‌کنند، ما برای گرفتن یک گلدان (کاپ قهرمانی) و آن را روی سر خود گذاشتن، خودشان را آماده می‌کنند!. چرا ما این‌طور هستیم؟ برای این‌که دین سالمی نداریم، دینی که خطر را حس کند، نداریم. ✖️ این دینِ تقلیدی است نه دینِ فهمیدنی. دبیرستان‌ها دین به می‌آموزند و لذا نمره‌اش هم خیلی مهم نیست که کم یا زیاد شود! این عبارت را شما از استاد شهیدتان؛ -مرحوم - در سینه و دفترتان یادداشت کنید که در می‌فرماید: «اصول عقاید مذهبی اجباراً باید آزادانه مورد تحقیق واقع شود وگرنه با روح مذهب که هدایت و راهنمایی است، منافی است.» استدلالی یعنی باید حتماً در کلاس نشست و زحمت کشید و نمره گرفت تا مثل مسائل ریاضی و هندسه فهمیدنی بشود که در اين صورت هم است هم . ولی تقلیدی نیست که بخوان و برو و قدری محفوظات داشته باش و حفظ کن و بگو!. بلکه فهمیدنی است و لذا بچه‌های ما زحمت می‌کشند، شب می‌نشینند و مسائل را حل می‌کنند. خوب مسائل دینی هم همین‌طور باید حل شود. این برای این است که و و اکثراً این حس خطر در آنها پیدا نشده است. اگر یک مکتبی آمد و تشکیل داد، مهمترین کار آن این است که مسائل مکتبی را در درون ، ، ، ، و ما بکارد. اگر این کاشتن انجام بگیرد، این مکتب برقرار است و پرچمش هم بالاست. اگر خدایی نکرده در این کار سستی شود ما مشکل داریم. ۲۶ المبارک ۱۴۳۵=۹۳٫۲٫۵ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
‌🔺 اگر یک مکتبی آمد و تشکیل داد، مهمترین کار آن این است که مسائل مکتبی را در درون ، ، ، ، و ما بکارد. اگر این کاشتن انجام بگیرد، این مکتب برقرار است و پرچمش هم بالاست. اگر خدایی نکرده در این کار سستی شود ما مشکل داریم!. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🏴یا جوادالائمه ادرکنی (قسمت دوم) 🔺شرایط دریافت نصیحت 🔹و حال این‌که ما آن‌چه را که فهمیده ودانسته‌ای
🏴یا جوادالائمه ادرکنی (قسمت سوم) 🔺شرایط دریافت نصیحت 🔹 در هر حال، «قال له رجل: اوصنی. قال: او تقبل؟ قال: نعم»، خوش به حالش که حساب خودش را کرده بود، گفت: بله، من پذیرش دارم هر چه بفرمایی. 🔺 اهمیت صبر و پایداری 🔹«فقال علیه‌السلام: تَوَسَّدِ الصَّبرَ»؛ فرمودند که استراحت‌گاه خودت، تکیه‌گاه خودت، آرامش جان و دل خودت را در صبرت قرار بده. ببینید ما همان‌طوری‌که یک حواسی داریم خدایی نخواسته اگر مادرزادی یکی از آن‌ها کمبود داشت چه وضعی داشتیم؟ بینایی نبود، شنوایی نبود، شامه نبود، ذائقه نبود، این‌ها نبود، چه وضعی در برای ما بود؟ همین‌طور درباره‌ی زندگی ما، ما، ما - از بگیر تا خانواده‌های بزرگ و و - این‌ها باید یک منابعی در اختیارشان باشد که به آن منابع تکیه کنند. منبعی که می‌شود یک انسان در زندگی و به آن تکیه کند، نیروی و است. این خیلی حرف است. چه برای ، چه برای طلبه‌ی محترم، چه برای سایر افرادی که در اجتماع زندگی می‌کنند. هر کسی در آن قسمتی که هست یک پناه‌گاهی باید از صبر و بردباری برای خودش تهیه کند؛ تَوَسُد کند و وِساده و بالش و مُخَده‌اش را این فضیلتِ صبر و بردباری قرار بدهد. انسان وقتی می‌آید با یک مقدار شوق و ذوقی که در این لباس هست برای بعضی‌ها، می‌شود و لباس طلبگی می‌پوشد، وارد می‌شود، پذیرش می‌شود و در همه‌ی این‌ها قبول می‌شود تا این‌که انسان در به یک مرحله‌ای می‌رسد که به نظرش می‌رسد که آثار خوبی دارد مثلاً، ولی وقتی می‌بیند آن آثار مورد نظرش نیست؛ سال اول نیست، سال دوم نیست، سال سوم نیست؛ می‌گوید: هان! معلوم می‌شود در مدرسه هم چیزی پیدا نمی‌شود!. می‌رود از این و از آن می‌پرسد، می‌گویند بله فلان مرکز، فلان ، فلان که به یک کسی داد، همان شب دید و به رسید و حاجتش برآورده شد. می‌گوید: هان! حیف از این سه سالی‌که ما صرف این رشته کردیم، همه‌اش ضَرَبَ یَضْرِبُ و این چیزها خواندیم فلذا این می‌شود. چرا؟ برای این‌که خودش را صبر قرار نداده بود که اگر این‌جا سه سال و چهار سال و پنج سال انسان اثری پیدا نمی‌کند، شاید برای این باشد که این کاوش‌ها باید به نتیجه برسد، باید برای او اثر پیدا بکند، نه شنیدنی‌ها و گفتنی‌ها و و بدون و بدون و این‌طور چیزها؛ فلذا صبر را از دست می‌دهد. پس یکی از پشتیبانان محکم طلبه، طبق و محکم ما، پایداری است. یا اول انسان تشخیص نداده وارد شده، اشتباه کرده. تشخیص داد که ما در ، در خودمان، یک رشته‌ی خاصی به نام روحانیت، طلبگی، درس و تدریس داریم و آن نتایجی دارد. آن نتایج را بررسی کرد و فهمید که چگونه به آن رسیده‌اند، با چه زحماتی رسیده‌اند، خب باید دنبالش را بگیرد. ولی اگر کرد که حالا من دو سال که در مدرسه یا در فلان درس‌ها و بحث‌ها شرکت کردم، حتماً برای من مشکلاتی از زندگی، مشکلاتی از امور روحانی، از این‌ها برطرف می‌شود و نشد، خب این می‌لغزد دیگر، چنان می‌لغزد که پشت می‌کند به این حرف‌ها. می‌گوید اصلاً نه در چیزی هست، نه در چیزی هست، هر چه هست در پیش فلان مرشد، فلان دستورات و فلان نشینی‌ها هست، می‌غلتد به آن سو. در حالی‌که این آمادگی خودش را از جهت پناه‌گاه صبر و بردباری تهیه نکرده بود. و صبر و بردباری در اثر این می‌شود که انسان، راه را راهِ طولانی بفهمد و بشناسد، پرمشقت بشناسد. ساخته شدن یک انسان مشکل‌ترین کارهایی است که در دوره‌ی بشر برای بشر پیش می‌آید. چرا؟ برای خاطر این‌که هر کدورتی، هر پلیدی‌ای که عارض و لباس و فرش و زندگی می‌شود، این‌ها به آسانی با یک وسایلی رفع می‌شود؛ اما انسانی که از وقتی یاد دارد در قنداق بوده، زورگویی در او حکومت داشته؛ خب یک بچه قنداقی را نگاه کنید، چگونه پستانک را از دست مثلاً همتای خودش می‌گیرد و اگر به او ندهند می‌کند. با زور شده، با هر چه شده، و را وادار می‌کند که غذایی که برایش بد است را به او بدهند، آب برای او بد است به او بدهند، خوابیدن را که برای او خوب است، نمی‌خواهد قبول کند، همین‌طور از در یک مرحله‌ی ضعیفی انسان به ، به گرایی مشغول بوده تا شده پانزده سال، شانزده سال، بیست سال، و این مسائل حیوانی در و انسان تراکم یافته، یک بار آمده. حالا این می‌خواهد در عرض یک سال درست شود؛ در عرض دو سال درست شود؛ نمی‌شود. این است که باید حتماً چه در فردی، چه در اصلاح اجتماعی، پناه به صبر برد. ادامه دارد... ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
📆 سال‌روز نزول سوره‌ی مبارکه‌ی انسان در شأن امام علی و زهرای اطهر و حسنین علیهم‌السلام؛ (۲۵ ) 🔺 تذکری پیرامون علت دلسوزی‌های زهرای مرضیه سلام‌الله‌علیها برای امت اسلامی 🔹 همه باید ملتفت شوند که ما نمی‌توانیم مساجد خود را مانند مساجد اول داشته باشیم. در اول اسلام مساجد، یک مرکزی برای شد (یعنی مسجدی برای تجمع و مخالفین علیهم‌السلام)، برای جلوگیری از انوار حضرت علیهاالسلام و جلوگیری از نفوذ و آن حضرت در آن که پدرش زحمت کشیده بود و تهیه کرده بود، و این داغ، دل آن حضرت را خیلی می‌سوزاند و ناراحت می‌کرد و برای این‌که حضرت می‌دانست آتش به این‌جا ختم نمی‌شود، بلکه در اسلام فتنه‌ای پیش‌آمد کرده که این همه از صدر اسلام تا حالا از آشوب‌ها، جنگ‌ها در شرق و غرب، جنگ‌های تا زمان ما که جنگ‌آفرینان در صدد ایجاد و خون‌ریزی و فروش و آتش و بمب هسته‌ای و غیره هستند، به‌خاطر این است. همه‌ی این‌ها را حضرت زهرا می‌دید و می‌سوخت و ناراحت بود؛ چون در واقع بود و مادر امت پدرش بود. بود برای ما و همه‌ی . همه‌ی مسلمان‌ها مورد عنایتش بودند. دلش می‌سوخت که این زحماتی که پدرش کشید و این جراحاتی که شوهرش و پسرعمویش به خود تحمل کرده و این گرسنگی‌ها و ریاضت‌ها که کشیدند؛ «و یطعمون الطعام علی حبه مسکینا و یتیما و اسیرا»¹؛ و آن‌چه روزها که گرفتند و که شد، افطار نصیب خودشان نشد، نصیب و ها شد. بچه‌هایشان را گرسنگی دادند، روزه گرفتند و کردند، آخرش چه شد؟! این باید شود. این مکتب، چه مکتبی است؟ مکتب دل‌سوزی به حال و به حال . الآن ما نمی‌دانیم ما و خانواده‌ی ما وارد چه هایی می‌شوند و با چه هایی روبه‌رو می‌شوند. درس‌های آن‌ها بیشتر درس‌های است!. یعنی را تنها برای اصلاح فکر کرده‌اند نه برای و و و شدن. چند نفری که ما خدمت‌شان رسیدیم مانند مرحوم علامه و مرحوم آیت الله ، این‌ها واقعاً شاگرد مکتب زهرای مرضیه علیهاالسلام بودند و از دست ما گرفته شدند. حالا باید ها، ، ، محترم تصمیم بگیرند که مکتب، باشد. جای باشد و این کار ممکن نیست مگر این‌که از خانواده‌ها شروع بشود. مسئولین ، شورای اسلامی، و و حوزه‌ها از منازل خود شروع کنند و را استفاده از علوم و تربیت‌های حضرت زهرا علیهاالسلام قرار بدهند که در نتیجه مطابق با پیشوای و خانم‌ها؛ حضرت زهرا علیهاالسلام باشد. ۹۳٫۱٫۲۱ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ____ ۱) [ :۸] @seyedololama
سیدالعلماء
🔺 عبرت از رفتار امیرالمؤمنین علیه‌السلام در حفظ سلامت دين 🔹 از کتب نقل شده که حضرت مولا علیه‌السلام فرمود: «جَذبَنی رسولُ اللهِ و بَکی!»؛ مرا به خود چسباند و درآغوش گرفت و گریست! «فقُلتُ: یا رسولَ الله ما یُبکیکَ؟» یا رسول الله چرا می‌کنید؟ فرمودند: «ضَغائنُ فی صدور رجالٍ علیک لَن یَبدُوها الیک الّا مِن بعدی.» در سینه‌ها کینه‌هایی برای تو آماده شده که منتظرند من از بین شما بروم، آن‌وقت کینه‌ها را علیه تو پیاده کنند و انتقام بگیرند!. «فقُلتُ: بِسلامةٍ مِن دینی؟! قال: بِسلامةٍ مِن دینِک». عرض کردم در آن هنگام من در سلامت است؟ جواب دادند: بله در است! این پیش‌آمد بسیار دردناکی را که حضرت به او اطلاع دادند، مایه‌ی بیم و و ناراحتی برای او نشد، بلکه و امان دینی برایش مهم بود؛ فلذا عرض کرد: در موقعی که کینه‌ها بروز می‌کند و حربه‌ها به سوی من هدف‌گیری می‌شوند و دشمنی‌ها آشکار می‌گردد و من در معرض انتقام و کشته‌های عرب قرار می‌گیرم، آیا آن موقع من دین سالمی دارم؟! فرمود که در سلامت هستی. حالا این‌جا این سؤال برای همه‌ی ما پیش می‌آید که ما که به این وارد شدیم، جایش بود که در این مطالب می‌کردیم و درباره‌اش جلسه تشکیل می‌دادیم. هر جنسی که قیمتش بالا و پایین می‌رود، هر چاهی که کنده می‌شود و نفتی از آن بیرون می‌آید، هر استانی که جدیداً تأسیس می‌شود، همه‌ی این‌ها جلسه و مقدمات دارد، اهمیت و دارد، اما کسی بلند نمی‌شود تا بگوید ما که جمهورى اسلامی تشکیل دادیم؛ ما را چه کسی تضمین می‌کند و باید چه کار کنیم و چه طرح و نقشه‌ای باید ارائه کرد؟! و هیچ صدایی از هیچ جایی در این رابطه به گوش نمی‌رسد!. دعاها تشکیل می‌شود؛ دعاهای و تشکیل می‌شود، ها، سینه‌زنی‌ها، - همه‌ی این‌ها یکی از یکی بهتر و امیدسازتر-. اما آیا چنین مسائلی هم در این کلاس‌ها، تکیه‌ها و ها گفته می‌شود؟! چرا کسی تکان نمی‌خورند؟! برای این است که سالم نیست و هایمان ناسالم است و احساس نمی‌کنیم و خدایی نخواسته اگر خطر دنیوی هم پیش بیاید، ما برایش فکری نکرده‌ایم. چند سال پیش بود که در آن حادثه عجیب رخ داد، چقدر ما کشته دادیم؟!. کسی یادش هست؟ حدود سی هزار نفر کشته و زخمی و استخوان خردشده و سروسینه شکسته و جوی خون در مسجد به راه افتاده و این طرف و آن طرف. آیا این پیش‌آمد برای ممکن نیست؟ چه کسی قول داده؟ در کدام دفتر امضا شده که تهران محفوظ است؟ محفوظ است؟ محفوظ است؟ که این‌طور نشان می‌دهیم. و دوشیزه‌هایمان، هیچ بیمی در دل‌شان نیست؛ و برای تمرین و خود را آماده می‌کنند، برای رفتن به و خود را آماده می‌کنند، های ما برای گرفتن یک گلدان (کاپ قهرمانی) و آن را روی سر خود گذاشتن، خودشان را آماده می‌کنند!. چرا ما این‌طور هستیم؟ برای این‌که دین سالمی نداریم، دینی که خطر را حس کند، نداریم. این دینِ تقلیدی است نه دینِ فهمیدنی. دبیرستان‌ها دین به می‌آموزند و لذا نمره‌اش هم خیلی مهم نیست که کم یا زیاد شود! این عبارت را شما از استاد شهیدتان؛ -مرحوم - در سینه و دفترتان یادداشت کنید که در می‌فرماید: «اصول عقاید مذهبی اجباراً باید آزادانه مورد تحقیق واقع شود وگرنه با روح مذهب که هدایت و راهنمایی است، منافی است.» استدلالی یعنی باید حتماً در کلاس نشست و زحمت کشید و نمره گرفت تا مثل مسائل ریاضی و هندسه فهمیدنی بشود که در اين‌صورت هم است هم . ولی تقلیدی نیست که بخوان و برو و قدری محفوظات داشته باش و حفظ کن و بگو!. بلکه فهمیدنی است و لذا بچه‌های ما زحمت می‌کشند، شب می‌نشینند و مسائل را حل می‌کنند. خوب مسائل دینی هم همین‌طور باید حل شود. این برای این است که و و اکثراً این حس خطر در آن‌ها پیدا نشده است. اگر یک مکتبی آمد و تشکیل داد، مهم‌ترین کار آن این است که مسائل مکتبی را در درون ، ها، ها، ها، ها و ما ها بکارد. اگر این کاشتن انجام بگیرد، این مکتب برقرار است و پرچمش هم بالاست. اگر خدایی نکرده در این کار سستی شود ما مشکل داریم. ۲۶ المبارک ۱۴۳۵=۹۳٫۲٫۵ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
⬇️ ص۲ 🔹 در هر حال حضرت به او فرمودند که: «او تقبل»؛ حالا من یک چیزی گفتم. تو قبولش می‌کنی؟ این خیل
⬇️ ص۳ 🔺 اهمیت صبر و پایداری 🔹«فقال علیه‌السلام: تَوَسَّدِ الصَّبرَ»؛ فرمودند که استراحت‌گاه خودت، تکیه‌گاه خودت، آرامش جان و دل خودت را در صبرت قرار بده. ببینید ما همان‌طوری‌که یک حواسی داریم خدایی نخواسته اگر مادرزادی یکی از آن‌ها کمبود داشت چه وضعی داشتیم؟ بینایی نبود، شنوایی نبود، شامه نبود، ذائقه نبود، این‌ها نبود، چه وضعی در برای ما بود؟ همین‌طور درباره‌ی زندگی ما، ما، ما - از بگیر تا خانواده‌های بزرگ و و - این‌ها باید یک منابعی در اختیارشان باشد که به آن منابع تکیه کنند. منبعی که می‌شود یک انسان در زندگی و به آن تکیه کند، نیروی و است. این خیلی حرف است. چه برای ، چه برای طلبه‌ی محترم، چه برای سایر افرادی که در اجتماع زندگی می‌کنند. هر کسی در آن قسمتی که هست یک پناه‌گاهی باید از صبر و بردباری برای خودش تهیه کند؛ تَوَسُد کند و وِساده و بالش و مُخَده‌اش را این فضیلتِ صبر و بردباری قرار بدهد. انسان وقتی می‌آید با یک مقدار شوق و ذوقی که در این لباس هست برای بعضی‌ها، می‌شود و لباس طلبگی می‌پوشد، وارد می‌شود، پذیرش می‌شود و در همه‌ی این‌ها قبول می‌شود تا این‌که انسان در به یک مرحله‌ای می‌رسد که به نظرش می‌رسد که آثار خوبی دارد مثلاً، ولی وقتی می‌بیند آن آثار مورد نظرش نیست؛ سال اول نیست، سال دوم نیست، سال سوم نیست؛ می‌گوید: هان! معلوم می‌شود در مدرسه هم چیزی پیدا نمی‌شود!. می‌رود از این و از آن می‌پرسد، می‌گویند بله فلان مرکز، فلان ، فلان که به یک کسی داد، همان شب دید و به رسید و حاجتش برآورده شد. می‌گوید: هان! حیف از این سه سالی‌که ما صرف این رشته کردیم، همه‌اش ضَرَبَ یَضْرِبُ و این چیزها خواندیم فلذا این می‌شود. چرا؟ برای این‌که خودش را صبر قرار نداده بود که اگر این‌جا سه سال و چهار سال و پنج سال انسان اثری پیدا نمی‌کند، شاید برای این باشد که این کاوش‌ها باید به نتیجه برسد، باید برای او اثر پیدا بکند، نه شنیدنی‌ها و گفتنی‌ها و و بدون و بدون و این‌طور چیزها؛ فلذا صبر را از دست می‌دهد. پس یکی از پشتیبانان محکم طلبه، طبق و محکم ما، پایداری است. یا اول انسان تشخیص نداده وارد شده، اشتباه کرده. تشخیص داد که ما در ، در خودمان، یک رشته‌ی خاصی به نام روحانیت، طلبگی، درس و تدریس داریم و آن نتایجی دارد. آن نتایج را بررسی کرد و فهمید که چگونه به آن رسیده‌اند، با چه زحماتی رسیده‌اند، خب باید دنبالش را بگیرد. ولی اگر کرد که حالا من دو سال که در مدرسه یا در فلان درس‌ها و بحث‌ها شرکت کردم، حتماً برای من مشکلاتی از زندگی، مشکلاتی از امور روحانی، از این‌ها برطرف می‌شود و نشد، خب این می‌لغزد دیگر، چنان می‌لغزد که پشت می‌کند به این حرف‌ها. می‌گوید اصلاً نه در چیزی هست، نه در چیزی هست، هر چه هست در پیش فلان مرشد، فلان دستورات و فلان چله‌نشینی‌ها هست، می‌غلتد به آن سو. در حالی‌که این آمادگی خودش را از جهت پناه‌گاه صبر و بردباری تهیه نکرده بود. و صبر و بردباری در اثر این می‌شود که انسان، راه را راهِ طولانی بفهمد و بشناسد، پرمشقت بشناسد. ساخته شدن یک انسان مشکل‌ترین کارهایی است که در دوره‌ی بشر برای بشر پیش می‌آید. چرا؟ برای خاطر این‌که هر کدورتی، هر پلیدی‌ای که عارض و لباس و فرش و زندگی می‌شود، این‌ها به آسانی با یک وسایلی رفع می‌شود؛ اما انسانی که از وقتی یاد دارد در قنداق بوده، زورگویی در او حکومت داشته؛ خب یک بچه قنداقی را نگاه کنید، چگونه پستانک را از دست مثلاً همتای خودش می‌گیرد و اگر به او ندهند می‌کند. با زور شده، با هر چه شده، و را وادار می‌کند که غذایی که برایش بد است را به او بدهند، آب برای او بد است به او بدهند، خوابیدن را که برای او خوب است، نمی‌خواهد قبول کند، همین‌طور از در یک مرحله‌ی ضعیفی انسان به ، به گرایی مشغول بوده تا شده پانزده سال، شانزده سال، بیست سال، و این مسائل حیوانی در و انسان تراکم یافته، یک بار آمده. حالا این می‌خواهد در عرض یک سال درست شود؛ در عرض دو سال درست شود؛ نمی‌شود. این است که باید حتماً چه در فردی، چه در اصلاح اجتماعی، پناه به صبر برد. @seyedololama ص۳ ⬇️
📆 سال‌روز نزول سوره‌ی مبارکه‌ی انسان در شأن امام علی و زهرای اطهر و حسنین علیهم‌السلام؛ (۲۵ ) 🔺 تذکری پیرامون علت دلسوزی‌های زهرای مرضیه سلام‌الله‌علیها برای امت اسلامی 🔹 همه باید ملتفت شوند که ما نمی‌توانیم مساجد خود را مانند مساجد اول داشته باشیم. در اول اسلام مساجد، یک مرکزی برای شد (یعنی مسجدی برای تجمع و مخالفین علیهم‌السلام)، برای جلوگیری از انوار حضرت علیهاالسلام و جلوگیری از نفوذ و آن حضرت در آن که پدرش زحمت کشیده بود و تهیه کرده بود، و این داغ، دل آن حضرت را خیلی می‌سوزاند و ناراحت می‌کرد و برای این‌که حضرت می‌دانست آتش به این‌جا ختم نمی‌شود، بلکه در اسلام فتنه‌ای پیش‌آمد کرده که این همه از صدر اسلام تا حالا از آشوب‌ها، جنگ‌ها در شرق و غرب، جنگ‌های تا زمان ما که جنگ‌آفرینان در صدد ایجاد و خون‌ریزی و فروش و آتش و بمب هسته‌ای و غیره هستند، به‌خاطر این است. همه‌ی این‌ها را حضرت زهرا می‌دید و می‌سوخت و ناراحت بود؛ چون در واقع بود و مادر امت پدرش بود. بود برای ما و همه‌ی . همه‌ی مسلمان‌ها مورد عنایتش بودند. دلش می‌سوخت که این زحماتی که پدرش کشید و این جراحاتی که شوهرش و پسرعمویش به خود تحمل کرده و این گرسنگی‌ها و ریاضت‌ها که کشیدند؛ «و یطعمون الطعام علی حبه مسکینا و یتیما و اسیرا»¹؛ و آن‌چه روزها که گرفتند و که شد، افطار نصیب خودشان نشد، نصیب و ها شد. بچه‌هایشان را گرسنگی دادند، روزه گرفتند و کردند، آخرش چه شد؟! این باید شود. این مکتب، چه مکتبی است؟ مکتب دل‌سوزی به حال و به حال . الآن ما نمی‌دانیم ما و خانواده‌ی ما وارد چه هایی می‌شوند و با چه هایی روبه‌رو می‌شوند. درس‌های آن‌ها بیشتر درس‌های است!. یعنی را تنها برای اصلاح فکر کرده‌اند نه برای و و و شدن. چند نفری که ما خدمت‌شان رسیدیم مانند مرحوم علامه و مرحوم آیت الله ، این‌ها واقعاً شاگرد مکتب زهرای مرضیه علیهاالسلام بودند و از دست ما گرفته شدند. حالا باید ها، ، ، محترم تصمیم بگیرند که مکتب، باشد. جای باشد و این کار ممکن نیست مگر این‌که از خانواده‌ها شروع بشود. مسئولین ، شورای اسلامی، و و حوزه‌ها از منازل خود شروع کنند و را استفاده از علوم و تربیت‌های حضرت زهرا علیهاالسلام قرار بدهند که در نتیجه مطابق با پیشوای و خانم‌ها؛ حضرت زهرا علیهاالسلام باشد. ۹۳٫۱٫۲۱ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ____ ۱) [ :۸] @seyedololama
📆 طلب کاغذ و دوات توسط پیامبر صلی‌الله علیه وآله؛ ( ۲۵ المظفر ۱۱ ه ق) 🔹 حضرت (صلی‌الله علیه وآله) در هنگام رحلت می‌خواستند مسئله‌ی خم را به کتبی تأیید کنند، با این‌که در حضور هفتاد هزار یا بیشتر در غدیر خم بهترین تأییدها را کرده بودند، با وجود این‌ها می‌خواستند وصیت را کتبی هم قرار بدهد که مؤکَّد شده باشد. در آن‌جا اهل مخالفت کرد و کلمه‌ای گفت که حالا مریدهایش می‌خواهند آن کلمه را تفسیر کنند که با گفته‌ی یک مسلمان بسازد. این یک مطلب است که گفت این آدم تب‌داری است و تب بر او غالب شده و آدمی که تب شدید دارد، سخنش را چه می‌گویند؟ هذیان می‌گویند!. این یک مطلبی است که در هیچ کجای در هیچ فکر نمی‌کنم که پیدا شود، که یک کسی حالا آن شخص، باشد، باشد، باشد، سرمایه‌دار باشد و بخواهد دم رفتن، یک وصیتی بکند و جلویش را بگیرند. چنین اتفاقی تاکنون نیفتاده. و دیگر این‌که کسانی که از مطالب دینی باخبر نیستند، می‌گویند حضرت فرمود تا این‌که من یک جمله‌ای بنویسم که را از خطر باز دارد؛ مگر حضرت می‌توانست بنویسد؟ این را عنوان می‌کنند در حالی‌که این یک مغالطه‌ای بیش نیست. نوشتن سران برای سران، هیچ‌وقت با قلم و دوات که خودشان استعمال کنند نبوده. همیشه کاتب، دبیر و یا افرادی بوده‌اند که منصوب بوده‌اند برای همین کار که نامه‌ها را می‌گرفتند و جواب می‌دادند و خودشان ضبط و بایگانی می‌کردند، نه این‌که یک نفر بزرگ و صاحب یک مهم یا یک ، این خودش قلم و دوات جلویش بگذارد و نامه‌نویسی بکند. چنین چیزی نبوده. از این جهت این است. در جریان هم وارد شده که نامه‌ای است از حضرت پیامبر خدا، به نجران فرستاده شدکع بعد از ذکر این مطلب می‌گویند که ممکن است حضرت پای نامه امضا بفرماید. بنابراین این یک مطلب این‌که هیچ‌وقت سران هیچ نویسنده‌ی فرمان‌ها و نامه‌ها نیستند. و این خودش یک قسمت خاصی در دربار آن‌ها تشکیل هست که آن‌ها می‌نویسند، آن‌ها جواب می‌گیرند، آن‌ها می‌خوانند، آن‌ها از رئیس امضا می‌گیرند. الآن هم ما دیده‌ایم در همین خیلی نشان می‌دهد که وزرایی که می‌خواهند با هم توافق کنند روبروی هم نشسته‌اند و یک نفر هم همراه آن‌هاست که این مدارک را می‌گیرد و جلوی‌شان می‌گذارد، می‌گوید امضا کنید، نه این‌که خودش بگوید و بنویسید مطالب را. نه، مطالب توافق شده را قبلاً ماشین‌نویسی می‌کنند و می‌نویسند، در شکل یک دفتری که این باید باشد، مدرک باشد. بعد می‌آیند آن را جلوی می‌گذارند یا جلوی هر مسئولی که باید امضا کند، او فقط امضا می‌کند. آن‌وقت از دستش می‌گیرند. بنابراین در قضیه‌ی نامه‌نویسی، این مغلطه در آن است که بعضی‌ها می‌گویند حضرت که فرمود من نامه بنویسم که نجات در آن باشد، مگر حضرت چیزی می‌نوشت؟ پس معلوم می‌شود این حدیث اصلاً درست نیست! نه، بلکه معلوم می‌شود که شما در هستید، و شما نمی‌توانید وارد مطالب تحقیقی بشوید که به علت این است که یا شما هستید یا بسیار ساده‌اید که حرف مغرضین را قبول کرده‌اید. ۲۴ الحرام ۱۴۳۶=۹۴/۷/۱۶ ☑️ حضرت آیت الله سیدابراهیم خسروشاهی @seyedololama
📆 طلب کاغذ و دوات توسط پیامبر صلی‌الله علیه وآله؛ ( ۲۵ المظفر ۱۱ ه ق) 🔹 حضرت (صلی‌الله علیه وآله) در هنگام رحلت می‌خواستند مسئله‌ی خم را به کتبی تأیید کنند، با این‌که در حضور هفتاد هزار یا بیشتر در غدیر خم بهترین تأییدها را کرده بودند، با وجود این‌ها می‌خواستند وصیت را کتبی هم قرار بدهد که مؤکَّد شده باشد. در آن‌جا اهل مخالفت کرد و کلمه‌ای گفت که حالا مریدهایش می‌خواهند آن کلمه را تفسیر کنند که با گفته‌ی یک مسلمان بسازد. این یک مطلب است که گفت این آدم تب‌داری است و تب بر او غالب شده و آدمی که تب شدید دارد، سخنش را چه می‌گویند؟ هذیان می‌گویند!. این یک مطلبی است که در هیچ کجای در هیچ فکر نمی‌کنم که پیدا شود، که یک کسی حالا آن شخص، باشد، باشد، باشد، سرمایه‌دار باشد و بخواهد دم رفتن، یک وصیتی بکند و جلویش را بگیرند. چنین اتفاقی تاکنون نیفتاده. و دیگر این‌که کسانی که از مطالب دینی باخبر نیستند، می‌گویند حضرت فرمود تا این‌که من یک جمله‌ای بنویسم که را از خطر باز دارد؛ مگر حضرت می‌توانست بنویسد؟ این را عنوان می‌کنند در حالی‌که این یک مغالطه‌ای بیش نیست. نوشتن سران برای سران، هیچ‌وقت با قلم و دوات که خودشان استعمال کنند نبوده. همیشه کاتب، دبیر و یا افرادی بوده‌اند که منصوب بوده‌اند برای همین کار که نامه‌ها را می‌گرفتند و جواب می‌دادند و خودشان ضبط و بایگانی می‌کردند، نه این‌که یک نفر بزرگ و صاحب یک مهم یا یک ، این خودش قلم و دوات جلویش بگذارد و نامه‌نویسی بکند. چنین چیزی نبوده. از این جهت این است. در جریان هم وارد شده که نامه‌ای است از حضرت پیامبر خدا، به نجران فرستاده شدکع بعد از ذکر این مطلب می‌گویند که ممکن است حضرت پای نامه امضا بفرماید. بنابراین این یک مطلب این‌که هیچ‌وقت سران هیچ نویسنده‌ی فرمان‌ها و نامه‌ها نیستند. و این خودش یک قسمت خاصی در دربار آن‌ها تشکیل هست که آن‌ها می‌نویسند، آن‌ها جواب می‌گیرند، آن‌ها می‌خوانند، آن‌ها از رئیس امضا می‌گیرند. الآن هم ما دیده‌ایم در همین خیلی نشان می‌دهد که وزرایی که می‌خواهند با هم توافق کنند روبروی هم نشسته‌اند و یک نفر هم همراه آن‌هاست که این مدارک را می‌گیرد و جلوی‌شان می‌گذارد، می‌گوید امضا کنید، نه این‌که خودش بگوید و بنویسید مطالب را. نه، مطالب توافق شده را قبلاً ماشین‌نویسی می‌کنند و می‌نویسند، در شکل یک دفتری که این باید باشد، مدرک باشد. بعد می‌آیند آن را جلوی می‌گذارند یا جلوی هر مسئولی که باید امضا کند، او فقط امضا می‌کند. آن‌وقت از دستش می‌گیرند. بنابراین در قضیه‌ی نامه‌نویسی، این مغلطه در آن است که بعضی‌ها می‌گویند حضرت که فرمود من نامه بنویسم که نجات در آن باشد، مگر حضرت چیزی می‌نوشت؟ پس معلوم می‌شود این حدیث اصلاً درست نیست! نه، بلکه معلوم می‌شود که شما در هستید، و شما نمی‌توانید وارد مطالب تحقیقی بشوید که به علت این است که یا شما هستید یا بسیار ساده‌اید که حرف مغرضین را قبول کرده‌اید. ۲۴ الحرام ۱۴۳۶=۹۴/۷/۱۶ ☑️ حضرت آیت الله سیدابراهیم خسروشاهی @seyedololama
📆 طلب کاغذ و دوات توسط پیامبر صلی‌الله علیه وآله؛ ( ۲۵ المظفر ۱۱ ه ق) 🔹 حضرت (صلی‌الله علیه وآله) در هنگام رحلت می‌خواستند مسئله‌ی خم را به کتبی تأیید کنند، با این‌که در حضور هفتاد هزار یا بیشتر در غدیر خم بهترین تأییدها را کرده بودند، با وجود این‌ها می‌خواستند وصیت را کتبی هم قرار بدهد که مؤکَّد شده باشد. در آن‌جا اهل مخالفت کرد و کلمه‌ای گفت که حالا مریدهایش می‌خواهند آن کلمه را تفسیر کنند که با گفته‌ی یک مسلمان بسازد. این یک مطلب است که گفت این آدم تب‌داری است و تب بر او غالب شده و آدمی که تب شدید دارد، سخنش را چه می‌گویند؟ هذیان می‌گویند!. این یک مطلبی است که در هیچ کجای در هیچ فکر نمی‌کنم که پیدا شود، که یک کسی حالا آن شخص، باشد، باشد، باشد، سرمایه‌دار باشد و بخواهد دم رفتن، یک وصیتی بکند و جلویش را بگیرند. چنین اتفاقی تاکنون نیفتاده. و دیگر این‌که کسانی که از مطالب دینی باخبر نیستند، می‌گویند حضرت فرمود تا این‌که من یک جمله‌ای بنویسم که را از خطر باز دارد؛ مگر حضرت می‌توانست بنویسد؟ این را عنوان می‌کنند در حالی‌که این یک مغالطه‌ای بیش نیست. نوشتن سران برای سران، هیچ‌وقت با قلم و دوات که خودشان استعمال کنند نبوده. همیشه کاتب، دبیر و یا افرادی بوده‌اند که منصوب بوده‌اند برای همین کار که نامه‌ها را می‌گرفتند و جواب می‌دادند و خودشان ضبط و بایگانی می‌کردند، نه این‌که یک نفر بزرگ و صاحب یک مهم یا یک ، این خودش قلم و دوات جلویش بگذارد و نامه‌نویسی بکند. چنین چیزی نبوده. از این جهت این است. در جریان هم وارد شده که نامه‌ای است از حضرت پیامبر خدا، به نجران فرستاده شدکع بعد از ذکر این مطلب می‌گویند که ممکن است حضرت پای نامه امضا بفرماید. بنابراین این یک مطلب این‌که هیچ‌وقت سران هیچ نویسنده‌ی فرمان‌ها و نامه‌ها نیستند. و این خودش یک قسمت خاصی در دربار آن‌ها تشکیل هست که آن‌ها می‌نویسند، آن‌ها جواب می‌گیرند، آن‌ها می‌خوانند، آن‌ها از رئیس امضا می‌گیرند. الآن هم ما دیده‌ایم در همین خیلی نشان می‌دهد که وزرایی که می‌خواهند با هم توافق کنند روبروی هم نشسته‌اند و یک نفر هم همراه آن‌هاست که این مدارک را می‌گیرد و جلوی‌شان می‌گذارد، می‌گوید امضا کنید، نه این‌که خودش بگوید و بنویسید مطالب را. نه، مطالب توافق شده را قبلاً ماشین‌نویسی می‌کنند و می‌نویسند، در شکل یک دفتری که این باید باشد، مدرک باشد. بعد می‌آیند آن را جلوی می‌گذارند یا جلوی هر مسئولی که باید امضا کند، او فقط امضا می‌کند. آن‌وقت از دستش می‌گیرند. بنابراین در قضیه‌ی نامه‌نویسی، این مغلطه در آن است که بعضی‌ها می‌گویند حضرت که فرمود من نامه بنویسم که نجات در آن باشد، مگر حضرت چیزی می‌نوشت؟ پس معلوم می‌شود این حدیث اصلاً درست نیست! نه، بلکه معلوم می‌شود که شما در هستید، و شما نمی‌توانید وارد مطالب تحقیقی بشوید که به علت این است که یا شما هستید یا بسیار ساده‌اید که حرف مغرضین را قبول کرده‌اید. ۲۴ الحرام ۱۴۳۶=۹۴/۷/۱۶ ☑️ حضرت آیت الله سیدابراهیم خسروشاهی @seyedololama
📆 طلب کاغذ و دوات توسط پیامبر صلی‌الله علیه وآله؛ ( ۲۵ المظفر ۱۱ ه ق) 🔹 حضرت (صلی‌الله علیه وآله) در هنگام رحلت می‌خواستند مسئله‌ی خم را به کتبی تأیید کنند، با این‌که در حضور هفتاد هزار یا بیشتر در غدیر خم بهترین تأییدها را کرده بودند، با وجود این‌ها می‌خواستند وصیت را کتبی هم قرار بدهد که مؤکَّد شده باشد. در آن‌جا اهل مخالفت کرد و کلمه‌ای گفت که حالا مریدهایش می‌خواهند آن کلمه را تفسیر کنند که با گفته‌ی یک مسلمان بسازد. این یک مطلب است که گفت این آدم تب‌داری است و تب بر او غالب شده و آدمی که تب شدید دارد، سخنش را چه می‌گویند؟ هذیان می‌گویند!. این یک مطلبی است که در هیچ کجای در هیچ فکر نمی‌کنم که پیدا شود، که یک کسی حالا آن شخص، باشد، باشد، باشد، سرمایه‌دار باشد و بخواهد دم رفتن، یک وصیتی بکند و جلویش را بگیرند. چنین اتفاقی تاکنون نیفتاده. و دیگر این‌که کسانی که از مطالب دینی باخبر نیستند، می‌گویند حضرت فرمود تا این‌که من یک جمله‌ای بنویسم که را از خطر باز دارد؛ مگر حضرت می‌توانست بنویسد؟ این را عنوان می‌کنند در حالی‌که این یک مغالطه‌ای بیش نیست. نوشتن سران برای سران، هیچ‌وقت با قلم و دوات که خودشان استعمال کنند نبوده. همیشه کاتب، دبیر و یا افرادی بوده‌اند که منصوب بوده‌اند برای همین کار که نامه‌ها را می‌گرفتند و جواب می‌دادند و خودشان ضبط و بایگانی می‌کردند، نه این‌که یک نفر بزرگ و صاحب یک مهم یا یک ، این خودش قلم و دوات جلویش بگذارد و نامه‌نویسی بکند. چنین چیزی نبوده. از این جهت این است. در جریان هم وارد شده که نامه‌ای است از حضرت پیامبر خدا، به نجران فرستاده شدکع بعد از ذکر این مطلب می‌گویند که ممکن است حضرت پای نامه امضا بفرماید. بنابراین این یک مطلب این‌که هیچ‌وقت سران هیچ نویسنده‌ی فرمان‌ها و نامه‌ها نیستند. و این خودش یک قسمت خاصی در دربار آن‌ها تشکیل هست که آن‌ها می‌نویسند، آن‌ها جواب می‌گیرند، آن‌ها می‌خوانند، آن‌ها از رئیس امضا می‌گیرند. الآن هم ما دیده‌ایم در همین خیلی نشان می‌دهد که وزرایی که می‌خواهند با هم توافق کنند روبروی هم نشسته‌اند و یک نفر هم همراه آن‌هاست که این مدارک را می‌گیرد و جلوی‌شان می‌گذارد، می‌گوید امضا کنید، نه این‌که خودش بگوید و بنویسید مطالب را. نه، مطالب توافق شده را قبلاً ماشین‌نویسی می‌کنند و می‌نویسند، در شکل یک دفتری که این باید باشد، مدرک باشد. بعد می‌آیند آن را جلوی می‌گذارند یا جلوی هر مسئولی که باید امضا کند، او فقط امضا می‌کند. آن‌وقت از دستش می‌گیرند. بنابراین در قضیه‌ی نامه‌نویسی، این مغلطه در آن است که بعضی‌ها می‌گویند حضرت که فرمود من نامه بنویسم که نجات در آن باشد، مگر حضرت چیزی می‌نوشت؟ پس معلوم می‌شود این حدیث اصلاً درست نیست! نه، بلکه معلوم می‌شود که شما در هستید، و شما نمی‌توانید وارد مطالب تحقیقی بشوید که به علت این است که یا شما هستید یا بسیار ساده‌اید که حرف مغرضین را قبول کرده‌اید. ۲۴ الحرام ۱۴۳۶=۹۴/۷/۱۶ ☑️ حضرت آیت الله سیدابراهیم خسروشاهی @seyedololama
📆 طلب کاغذ و دوات توسط پیامبر صلی‌الله علیه وآله؛ ( ۲۵ المظفر ۱۱ ه ق) 🔹 حضرت (صلی‌الله علیه وآله) در هنگام رحلت می‌خواستند مسئله‌ی خم را به کتبی تأیید کنند، با این‌که در حضور هفتاد هزار یا بیشتر در غدیر خم بهترین تأییدها را کرده بودند، با وجود این‌ها می‌خواستند وصیت را کتبی هم قرار بدهد که مؤکَّد شده باشد. در آن‌جا اهل مخالفت کرد و کلمه‌ای گفت که حالا مریدهایش می‌خواهند آن کلمه را تفسیر کنند که با گفته‌ی یک مسلمان بسازد. این یک مطلب است که گفت این آدم تب‌داری است و تب بر او غالب شده و آدمی که تب شدید دارد، سخنش را چه می‌گویند؟ هذیان می‌گویند!. این یک مطلبی است که در هیچ کجای در هیچ فکر نمی‌کنم که پیدا شود، که یک کسی حالا آن شخص، باشد، باشد، باشد، سرمایه‌دار باشد و بخواهد دم رفتن، یک وصیتی بکند و جلویش را بگیرند. چنین اتفاقی تاکنون نیفتاده. و دیگر این‌که کسانی که از مطالب دینی باخبر نیستند، می‌گویند حضرت فرمود تا این‌که من یک جمله‌ای بنویسم که را از خطر باز دارد؛ مگر حضرت می‌توانست بنویسد؟ این را عنوان می‌کنند در حالی‌که این یک مغالطه‌ای بیش نیست. نوشتن سران برای سران، هیچ‌وقت با قلم و دوات که خودشان استعمال کنند نبوده. همیشه کاتب، دبیر و یا افرادی بوده‌اند که منصوب بوده‌اند برای همین کار که نامه‌ها را می‌گرفتند و جواب می‌دادند و خودشان ضبط و بایگانی می‌کردند، نه این‌که یک نفر بزرگ و صاحب یک مهم یا یک ، این خودش قلم و دوات جلویش بگذارد و نامه‌نویسی بکند. چنین چیزی نبوده. از این جهت این است. در جریان هم وارد شده که نامه‌ای است از حضرت پیامبر خدا، به نجران فرستاده شدکع بعد از ذکر این مطلب می‌گویند که ممکن است حضرت پای نامه امضا بفرماید. بنابراین این یک مطلب این‌که هیچ‌وقت سران هیچ نویسنده‌ی فرمان‌ها و نامه‌ها نیستند. و این خودش یک قسمت خاصی در دربار آن‌ها تشکیل هست که آن‌ها می‌نویسند، آن‌ها جواب می‌گیرند، آن‌ها می‌خوانند، آن‌ها از رئیس امضا می‌گیرند. الآن هم ما دیده‌ایم در همین خیلی نشان می‌دهد که وزرایی که می‌خواهند با هم توافق کنند روبروی هم نشسته‌اند و یک نفر هم همراه آن‌هاست که این مدارک را می‌گیرد و جلوی‌شان می‌گذارد، می‌گوید امضا کنید، نه این‌که خودش بگوید و بنویسید مطالب را. نه، مطالب توافق شده را قبلاً ماشین‌نویسی می‌کنند و می‌نویسند، در شکل یک دفتری که این باید باشد، مدرک باشد. بعد می‌آیند آن را جلوی می‌گذارند یا جلوی هر مسئولی که باید امضا کند، او فقط امضا می‌کند. آن‌وقت از دستش می‌گیرند. بنابراین در قضیه‌ی نامه‌نویسی، این مغلطه در آن است که بعضی‌ها می‌گویند حضرت که فرمود من نامه بنویسم که نجات در آن باشد، مگر حضرت چیزی می‌نوشت؟ پس معلوم می‌شود این حدیث اصلاً درست نیست! نه، بلکه معلوم می‌شود که شما در هستید، و شما نمی‌توانید وارد مطالب تحقیقی بشوید که به علت این است که یا شما هستید یا بسیار ساده‌اید که حرف مغرضین را قبول کرده‌اید. ۲۴ الحرام ۱۴۳۶=۹۴/۷/۱۶ ☑️ حضرت آیت الله سیدابراهیم خسروشاهی @seyedololama