eitaa logo
سیدالعلماء
1.6هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
711 ویدیو
7 فایل
کانال رسمی مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ایشان شاگرد بزرگانی مثل حضرات آیات شیخ عباس تهرانی، امام خمینی، علامه طباطبایی، بروجردی و... بودند. مرحوم امام در نامه‌های خود، از ایشان با عبارت "سیدالعلماء" یاد می‌کردند. ارتباط با ادمین @seydololama_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺 زندگی آگاهانه 🔹 که صبح از خواب بیدار می‌شود، چیزی که هرگز به یادش نیست این است که من انسانم!، این مهمان‌خانه‌ی من است، من را وارد کرده‌اند این‌جا، با من کار دارند، دستور دارم، برنامه دارم. این چیزها اصلاً در وجود یک کودک نیست. اﻣﺎ به عقلی که رسید وضعش عوض می‌شود. وضعش که عوض شد، حرف زدنش، کار کردنش، کردنش، کسبش، کارش، زندگی‌اش، طوری دیگر می‌شود؛ برنامه‌دار می‌شود. همه‌ی این‌ها با این یاد جدیدی که برایش پیدا شده که من دارم و دنیا مالک دارد؛ دنیای جدیدی را برایش می‌سازد؛ ﻓﻠﺬا دو جور برایش قرار داده شده: یک قِسم، قوانین و ﺩﺭ ﺟﻬﺖ ﺗﺬﻛﺮ، ﻣﺜﻞ اینﻛﻪ مدام برایش می‌گویند، اذان می‌گذارند، تذکر می‌دهند، یادآوری می‌کنند و یک قسم هم ﻣﺴﺎئل ؛ گرفتاری به او می‌دهند، تکانش می‌دهند، به او می‌دهند، ناراحتی به او می‌دهند، ﺑﻪ خودش، خانواده‌اش، مملکتش، زمینی که روی آن راه می‌رود، هوا، این‌ها به هم می‌خورد، اوضاع و احوال گوناگون می‌شود، تمام این‌ها تذکرات است؛ ولذا به نظر افرادی که به بلوغ عقلی نرسیده‌اند بیماری‌ها، طوفان‌ها، سیل‌ها، این‌ها، یک چیزهای لغوِ بی‌خودی است که نباید باشد! اما کسی‌که به این چیزها متوجه است، می‌بیند که نه. گاهی شده از یک بیماری، از یک بی‌پولی، از یک گرفتاری، از یک زمین خوردن و دست و پا مثلاً مجروح شدن، یک نفعی می‌برد، که از سلامتی‌اش نمی‌برد؛ این است که گاهی از بعضی از و سؤال شده، گفته‌اند که ما را از بیشتر می‌خواهیم، را از بهتر می‌دانیم. این به خاطر همین است که انسانِ آگاهِ متذکر بسیار مشکل است در ، این تذکرات و توجهات برایش پیدا شود؛ اما وقتی که سیلیِ روزگار به او می‌خورد، دائماً او را متوجه می‌کند. در بعضی دارد که خداوند متعال مانند شخصی‌که از سفر بر می‌گردد دست خالی نمی‌آید و برای دوستش هدیه‌ای می‌آورد؛ برای بندگانی که مورد او هستند، همین‌طور می‌دهد، گرفتاری می‌دهد، راحتش نمی‌گذارد که سر خود بشود و مست و مغرور شود. این جهان، مانند عمل می‌کند و آدم را متوجه همان زندگی کودکی‌اش می‌کند. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 ضرورت اسلام‌شناسی 🔹 تا زمانی که برای اتمام نشده و باشیم، تقصیری نداریم چون به ما نگفته بودند ولی از زمانی که بر بنده و شما از روی و ، و و دستورات و خطب و این‌ها اتمام حجت بشود، دیگر چاره‌ای نداریم و باید به اموری ملتزم باشیم. اولش این است که باید باشی که با هر هم‌کلاسی، هر و دبیری، حرفت شد، حرف خودت را بتوانی به‌صورت منطقی و صحیح و عقلانی به گوش آن‌ها برسانی و آن‌قدر به حرف خودت داشته باشی که همان‌جا او را رها نکنی؛ و بگویی: یا حرف مرا بپذیر یا پاسخ منطقی بده به حرف من یا اگر می‌خواهی با بکنی، بیا بکنیم!. جلو بیا که من آماده‌ی خدا هستم، تو هم باید آماده شوی. را خدا به عذاب خودش مبتلا کند. در همین مجلس و در همین میدان. بنابراین شوخی‌بردار نیست؛ بودن، بودن، سینه‌زن بودن، زنجیرزن بودن، رفتن، رفتن، این‌ها همه ممکن است که "لا یبقی من القرآن" بشود که فرمود: «يَأْتِی عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ لَا يَبْقَى فِيهِمْ مِنَ الْقُرْآنِ إِلَّا رَسْمُهُ وَ مِنَ الْإِسْلَامِ إِلَّا اسْمُهُ»؛ ( ح۳۶۹)؛ خط قشنگ، چاپ قشنگ، کاغذهای گران‌قیمت، جلدهای رنگارنگ، ها از این قرآن‌ها خیلی چاپ می‌کنند شاید هم به مسافرها مجانی بدهند که اسم‌شان در ممالک اسلامی پخش شود ولی در درون‌شان جز و لج‌بازی و تیرگی و چیز دیگری نیست. به‌قدری این سعودی‌ها و ها شقی هستند که تقریباً در دویست سال پیش که آن‌موقع نه موتور بود و نه ماشین بود، راه دور از تا را با اسب طی کردند و در صحن مبارک حضرت امام علیه‌السلام ریختند و آن‌جا کشتار کردند. نوشته‌اند ده نفر زوار کشتند!. بعد به داخل حرم رفتند، هاون‌هایشان را بردند در آن‌جا، نشستند به کوبیدن آن چیزهایی که می‌خوردند و می‌کشیدند. هر چه هم در آن‌جا بود غارت کردند. بعد آمدند سراغ . نجفی‌ها چون برج و بارو داشتند، قدری کردند و نگذاشتند آن‌ها وارد شهر بشوند. منظور این است که این‌ها چنین موجودات شروری هستند. الآن هم شرورترین خلق یعنی را با خودشان همراه کرده‌اند. هم اسم می‌برند، هم مسلمین را در حرمین و ادعا می‌کنند و هم این‌طور آدم‌کش و بی‌رحم و بی‌حساب هستند. پس وقتی که زمان ما زمانی شده است که این‌طور وحشی‌گری به نام ، به نام ، به نام اسلام، به نام اسلام این‌طور دارد به این شکل‌ها در می‌آید، ما چه باید بکنیم؟ ما سرگرم این ها بشویم؟ سرگرم این ها بشویم؟ همه‌ی این‌ها را آن‌ها تهیه دیده‌اند برای سرگرم کردن نسل ما که در این ها نیفتد، این دغدغه‌ها به خاطرش نیاید، این دلهره‌های دینی، این عاقبت به‌خیری و این‌ها در دلش وارد نشود؛ مدام چشمش را به این بدوزد که کی توپ را از این میدان به در برد و کی جایزه گرفت و این‌طور چیزها که همه و کودکانه و ترک و رو کردن به و کودکی است. ۸۶٫۳٫۷ ✅ مرحوم آیت‌الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
12.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‌📹 اِحذَروا اَهوائَکُم کما تَحذَرونَ اَعدائَکُم؛ امام #صادق علیه‌السلام، که این ماه، در آتیه، روز شهادت‌شان است، یک خطاب عجیبی‌ طبق روایت فرموده‌اند: « برحذر باشید از طرف خواهش‌های درونی خودتان، همان‌گونه که از دشمنان خود بر حذر هستید»؛ بنابراین #انسان لانه‌ی #دشمن در درونش است! و دشمن در درون، همان حالتی است [که شخص با این‌که] #تربیت_دینی ندیده، [ولی] به مسائل #علمی رو آورده، مانند زمان ما که افتخارات متوجه #سواد علمی و #تمدن اهوائی شده؛ پس الآن #حکومت در جهان به دست هواهای نفسانی بشر است که در درون‌شان فعال است. البته ما آن دشمنانی را که می‌شناسیم خیلی خوب از آن‌ها پرهیز می‌کنیم و همیشه مخصوصاً روزهای #جمعه "مرگ بر #اسرائیل" می‌گوییم، "مرگ بر #آمریکا" می‌گوییم؛ اما #امام ما، #پیشوای ما، #ائمه ما قبل از آن‌که ما متوجه #دشمن_بیرونی شویم، ما را متوجه #دشمن_درونی کردند؛ نکند که در #زبان با آن‌ها، همان معامله‌ی اعداء و دشمن باشیم ولی در پیروی #اعمال به خواست آن‌ها رفتار کنیم!. "مرگ بر اسرائیل" به این معناست که مرگ بر آن‌چه که اسرائیل‌صفتانه هست! رفتارشان رفتار او هست! تمدن‌شان، تمدن آن‌ هست، مرگ بر آن‌ها. اگر مرگ بر آن‌ها باشد پس مرگ بر خیلی از خواسته‌های #نفسانی ما هم باید باشد؛ حالا نمی‌دانم صلاح هست یا نه و این را باید بزرگان تشخیص بدهند وگرنه طبق این #آیات و #روایات ما حق داریم که در #نماز_جمعه فریاد بزنیم: مرگ بر خواهش‌های درونی خودمان که #مملکت ما را به سوی اسرائیل نَبَرد!. یک‌چنین خواهش‌هایی مرگ برای آن‌ها علاج است. ۹۴٫۵٫۸ ✅ مرحوم آیت‌الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🏴 یا جوادالائمه ادرکنی 🔘 در آستانه‌ی شهادت حضرت امام جواد (صلوات‌الله‌علیه) ارائه می‌گردد. 🔺 شرایط دریافت نصیحت بسم الله الرحمن الرحیم «قال له رجل: أوصِنی ... »¹ در نقل بسیار مبارک حضرت علیه‌السلام چند روایت نقل شده و یکی از آن‌ها درباره‌ی پاسخی است که آن بزرگوار به سؤال کسی‌که درخواست و سفارش و راهنمایی کرد، می‌باشد، که آن حضرت پاسخ فرموده. «قال له رجل: أوصنی. قال (علیه‌السلام): أو تقبل؟»؛ فرمودند: آیا حاضری که قبول کنی؟ این کلام و این پاسخ ابتدایی می‌رساند به این‌که سخن گفتن و و استفاده از و و این‌ها، به این آسانی نیست که انسان می‌کند؛ بلکه تجهز و نفسانی می‌خواهد تا این‌که خودش را در مقام صلاحیت این بداند که از یک بزرگواری و هدایتْ‌گری و راهنمایی، وصیت و سفارش بخواهد. ای بسا که انسان یک درباره‌ی خودش پیش می‌آید که در معرض این‌گونه سؤالات از دیگران و بزرگان قرار می‌گیرد!. فرض بفرمایید که بنده در یک مسئله‌ی جزئی، تحمل فشارِ پیر خود را اگر نداشتم که او وقتی به من تعرض بی‌جایی به نظر خودم می‌کند، با کمال رغبت بپذیرم، و با او مجادله نکنم، سخن او را پاسخ ندهم. آن‌وقت خدمت یک بزرگواری بیایم و بگویم آقا یک نصیحتی به من بفرمایید! یک وصیتی به من بفرمایید. این در اثر این است که انسان ندارد و نیرو و اندازه‌ی خودش را محک نزده. وإلّا این یک چیزی نیست که بر کسی، بر یک ، ولو بی‌سواد، مخفی باشد که انسان مکلف است در برابر مادر پیر باشد. تعرضات نابه‌جای او را به جان بخرد، و در برابر آن، هیچ واکنشی انجام ندهد، اما حالا می‌بیند که در چنین چیزهایی گیر می‌کند و از نفسانی‌اش بر نمی‌آید که تحمل کند از یک بی‌جای مادر به او، تعرض بی‌جای به او، فرمان بی‌جا دادن به او، این چیزها را نمی‌تواند هضم بکند؛ آن‌وقت پیش یک بزرگواری یا در یک مجلس بگوید که آقا به ما یک وصیتی بکنید، یک سفارشی بکنید. این‌ها در اثر نسجیدن انسان از اندازه‌های خودش است. و حال این‌که ما آن‌چه را که فهمیده و دانسته‌ایم، کمتر شده که ببینیم از آن کلاس‌هایی که ما گذرانده‌ایم، از دانستن و به مرحله‌ی وارد کردن، واقعاً فراغت حاصل شده باشد، و یکی از آثار این مسئله این است که اگر آدم آن‌چه را که فهمیده و دانسته، سعی کند که عمل کند، نتایجی در وجودش پیدا می‌شود که راه برایش باز می‌شود؛ دیگر محتاج به این‌که کسی دستش را به او بدهد نیست؛ که برود پیش این و آن بنشیند وبگوید که مرا کن، به من کن، چیزی، راهی به من نشان بده. راه به وسیله‌ی به آن‌چه انسان می‌داند، برای انسان باز و گشوده می‌شود و انسان ترقی می‌کند؛ به خود مشغول می‌شود، سرگرم خودش می‌شود، دیگر از این و آن فراغت پیدا می‌کند. @seyedololama ص۱ ⬇️
سیدالعلماء
⬇️ ص۲ 🔹 در هر حال حضرت به او فرمودند که: «او تقبل»؛ حالا من یک چیزی گفتم. تو قبولش می‌کنی؟ این خیل
⬇️ ص۳ 🔺 اهمیت صبر و پایداری 🔹«فقال علیه‌السلام: تَوَسَّدِ الصَّبرَ»؛ فرمودند که استراحت‌گاه خودت، تکیه‌گاه خودت، آرامش جان و دل خودت را در صبرت قرار بده. ببینید ما همان‌طوری‌که یک حواسی داریم خدایی نخواسته اگر مادرزادی یکی از آن‌ها کمبود داشت چه وضعی داشتیم؟ بینایی نبود، شنوایی نبود، شامه نبود، ذائقه نبود، این‌ها نبود، چه وضعی در برای ما بود؟ همین‌طور درباره‌ی زندگی ما، ما، ما - از بگیر تا خانواده‌های بزرگ و و - این‌ها باید یک منابعی در اختیارشان باشد که به آن منابع تکیه کنند. منبعی که می‌شود یک انسان در زندگی و به آن تکیه کند، نیروی و است. این خیلی حرف است. چه برای ، چه برای طلبه‌ی محترم، چه برای سایر افرادی که در اجتماع زندگی می‌کنند. هر کسی در آن قسمتی که هست یک پناه‌گاهی باید از صبر و بردباری برای خودش تهیه کند؛ تَوَسُد کند و وِساده و بالش و مُخَده‌اش را این فضیلتِ صبر و بردباری قرار بدهد. انسان وقتی می‌آید با یک مقدار شوق و ذوقی که در این لباس هست برای بعضی‌ها، می‌شود و لباس طلبگی می‌پوشد، وارد می‌شود، پذیرش می‌شود و در همه‌ی این‌ها قبول می‌شود تا این‌که انسان در به یک مرحله‌ای می‌رسد که به نظرش می‌رسد که آثار خوبی دارد مثلاً، ولی وقتی می‌بیند آن آثار مورد نظرش نیست؛ سال اول نیست، سال دوم نیست، سال سوم نیست؛ می‌گوید: هان! معلوم می‌شود در مدرسه هم چیزی پیدا نمی‌شود!. می‌رود از این و از آن می‌پرسد، می‌گویند بله فلان مرکز، فلان ، فلان که به یک کسی داد، همان شب دید و به رسید و حاجتش برآورده شد. می‌گوید: هان! حیف از این سه سالی‌که ما صرف این رشته کردیم، همه‌اش ضَرَبَ یَضْرِبُ و این چیزها خواندیم فلذا این می‌شود. چرا؟ برای این‌که خودش را صبر قرار نداده بود که اگر این‌جا سه سال و چهار سال و پنج سال انسان اثری پیدا نمی‌کند، شاید برای این باشد که این کاوش‌ها باید به نتیجه برسد، باید برای او اثر پیدا بکند، نه شنیدنی‌ها و گفتنی‌ها و و بدون و بدون و این‌طور چیزها؛ فلذا صبر را از دست می‌دهد. پس یکی از پشتیبانان محکم طلبه، طبق و محکم ما، پایداری است. یا اول انسان تشخیص نداده وارد شده، اشتباه کرده. تشخیص داد که ما در ، در خودمان، یک رشته‌ی خاصی به نام روحانیت، طلبگی، درس و تدریس داریم و آن نتایجی دارد. آن نتایج را بررسی کرد و فهمید که چگونه به آن رسیده‌اند، با چه زحماتی رسیده‌اند، خب باید دنبالش را بگیرد. ولی اگر کرد که حالا من دو سال که در مدرسه یا در فلان درس‌ها و بحث‌ها شرکت کردم، حتماً برای من مشکلاتی از زندگی، مشکلاتی از امور روحانی، از این‌ها برطرف می‌شود و نشد، خب این می‌لغزد دیگر، چنان می‌لغزد که پشت می‌کند به این حرف‌ها. می‌گوید اصلاً نه در چیزی هست، نه در چیزی هست، هر چه هست در پیش فلان مرشد، فلان دستورات و فلان چله‌نشینی‌ها هست، می‌غلتد به آن سو. در حالی‌که این آمادگی خودش را از جهت پناه‌گاه صبر و بردباری تهیه نکرده بود. و صبر و بردباری در اثر این می‌شود که انسان، راه را راهِ طولانی بفهمد و بشناسد، پرمشقت بشناسد. ساخته شدن یک انسان مشکل‌ترین کارهایی است که در دوره‌ی بشر برای بشر پیش می‌آید. چرا؟ برای خاطر این‌که هر کدورتی، هر پلیدی‌ای که عارض و لباس و فرش و زندگی می‌شود، این‌ها به آسانی با یک وسایلی رفع می‌شود؛ اما انسانی که از وقتی یاد دارد در قنداق بوده، زورگویی در او حکومت داشته؛ خب یک بچه قنداقی را نگاه کنید، چگونه پستانک را از دست مثلاً همتای خودش می‌گیرد و اگر به او ندهند می‌کند. با زور شده، با هر چه شده، و را وادار می‌کند که غذایی که برایش بد است را به او بدهند، آب برای او بد است به او بدهند، خوابیدن را که برای او خوب است، نمی‌خواهد قبول کند، همین‌طور از در یک مرحله‌ی ضعیفی انسان به ، به گرایی مشغول بوده تا شده پانزده سال، شانزده سال، بیست سال، و این مسائل حیوانی در و انسان تراکم یافته، یک بار آمده. حالا این می‌خواهد در عرض یک سال درست شود؛ در عرض دو سال درست شود؛ نمی‌شود. این است که باید حتماً چه در فردی، چه در اصلاح اجتماعی، پناه به صبر برد. @seyedololama ص۳ ⬇️
سیدالعلماء
🔺 در سال‌روز ارتحال مرحوم علامه سید محمد حسین طباطبایی رضوان الله تعالی علیه؛ (۱۸ #محرم الحرام ۱۴۰۲=
🔺 مطالبی پیرامون شخصیت مرحوم علامه سید محمد حسین طباطبایی رضوان الله تعالی علیه؛ (۱۸ الحرام ۱۴۰۲=۲۴ ۱۳۶۰) بسم الله الرحمن الرحیم "و صلی الله علی اشرف انبیائه و خاتم اوصیائه، صلی الله علیهم اجمعین" 🔺 برکات حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها 🔹 از برکات حرم مطهر (علیهم‌السلام)؛ شهر مقدس ، مهاجرت شخصیتی مانند مرحوم آیت الله و تأسیس علمیه‌ی قم در آن و مهاجرت آیت الله و سپس ادامه‌ی حوزه و طلوع شخصیت‌هایی مانند راحل و مرحوم علامه می‌باشد. 🔺 اثرات جلسات معارفی و شروع استفاده از مرحوم علامه طباطبایی 🔹 جلسات و هشداردهنده‌ی مرحوم امام و دیگر اساتید؛ امثال مرحوم استاد شهید و دیگر بزرگان را بسیار آمادگی داد که در جستجوی هر چه بیشتر اساتید باشند. ولذا استاد شهید در سفری به با استاد ؛ مرحوم حاج میرزا علی آقای برخورد کرده و اعتراف کردند که ما با استفاده از آن بزرگوار موفق به شناخت نهج‌البلاغه شدیم و ای کاش ما توفیق شناخت را نیز پیدا کنیم. این خواست و عطش نیز به وسیله‌ی مرحوم علامه طباطبایی (رضی‌الله‌عنه) از الطاف خاصه‌ی الهی برآورده شد و ما طلاب ابتدایی نیز بحمدالله تعالی از این خرمن فیض اگر نه گندم ولی به کاهی رسیدیم و ابتداً -در اثر نداشتن مکان مناسبی- قرار شد روزها در باغی که نزدیک منزل ایشان بود از بیانات تفسیری و اخلاقی ایشان استفاده کنیم. 🔺 بیداری از خواب غفلت و بندگیِ خدای متعال؛ اساس تعلیمات مرحومین قاضی و طباطبایی؛ نقش اساسیِ روایات در تفسیر المیزان 🔹 اساس تعلیمات و تدریسات ایشان که از استاد عالی مقام‌شان مرحوم کسب شده بود، دست‌گیری و دادن و از خواب و توجیه آنان به سوی بندگی و صرف چند روزه‌ی عمر در الهی بود، به طوری‌که تمامی لحظات زندگی حتی برای کسب امور معیشتی یا اداره‌ی پست‌ها و مقام‌ها و یا تشکیل خانواده، دارای بُعد و جنبه‌ی بندگی باشد، آن‌گونه که در ابتدای سوره‌ی در صفحات اول فرموده‌اند: «أن الله سبحانه بیَّن فی مواضع من كلامه: أنَّ ما ليس لوجهه الكريم هالك باطل، و أنه: سيقدم إلى كل عمل عملوه مما ليس لوجهه الكريم، فيجعله هباء منثورا، و يحبط ما صنعوا و يبطل ما كانوا يعملون، و أنه لا بقاء لشی‌ء إلّا وجهه الكريم، فما عمل لوجهه الكريم و صنع باسمه هو الذی يبقى و لا يفنى، و كل أمر من الأمور إنما نصيبه من البقاء بقدر ما لله فيه نصيب، و هذا هو الذی يفيده ما رواه الفريقان‌ عن‌ النبی صلی‌الله‌علیه‌وآله أنه قال: (كل أمر ذی بال لم يبدأ فيه باسم الله فهو أبتر الحديث‌). و الأبتر هو المنقطع الآخر، فالأنسب أن متعلق الباء فی البسملة أبتدئ بالمعنى الذی ذكرناه»¹؛ ایشان درباره‌ی این‌که اولین آیه‌ی سوره‌ی مبارکه‌ی فاتحه که اولین سوره‌ی قرآن است و با آیه‌ی شریفه‌ی "بسم الله" آغاز می‌شود، مطرح می‌کنند که آیا این "باء" به چه فعلی یا اسمی - طبق قاعده‌ی عربیت و ادبیات عرب- تعَلُّق دارد؟ ایشان انتخاب فرمودند به این‌که به فعل "أبتَدِءُ" بر می‌گردد یعنی من ابتدا می‌کنم به نام خداوند بخشاینده‌ی مهربان. در صورتی‌که شاید مفسرین و لغت‌شناسانِ‌ دیگر این‌طور نگفته باشند، ولی ایشان در این مسأله که اولین مسأله‌ی تفسیرشان بود، از یک نبوی متابعت کرده‌اند که آن روایت این است که اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) فرموده‌اند: هر کار مهمی که به نام خداوند ابتدا نشود، انقطاع خواهد یافت، بریده خواهد شد و به سود نخواهد رسید. بنابراین ایشان هم معناً و هم لفظاً اول استفاده‌شان از روایت بوده است و این مطلبی است که شخصاً بنده از ایشان شنیدم و کمتر کسی درباره‌ی تفسیر "المیزان" این مطلب را یادآوری کرده که این تفسیر بسیار ارزنده، طرز استفاده‌اش از با سایر هیچ فرقی ندارد، منتها آن‌ها آیه را بیان می‌کنند و در تفسیرش روایت می‌آورند، ولی ایشان اول به روایات رجوع می‌کند و مطلب آیه را که از روایات به دست آورد، طوری تنظیم می‌کنند که با روایات تطبیق شود و روایاتش هم در آخر ذکر شود تا این افراط و تفریطی که در برخی محدثین و غیر آن‌ها پیدا شده، که قرآن کریم جز با روایات نباید تفسیر شود، این افراط و تفریط جلویش گرفته شود، ولی رهنمودشان را از روایات گرفته‌اند و بهترین شاهد همین مسأله است و از خود ایشان هم - در وقتی‌که خدمت‌شان بودم- شنیدم که فرمود: اگر روایات نبود من در تفسیر چیزی نمی‌فهمیدم. این مطلب ای کاش تکرار می‌شد تا مردم بدانند که برکات تفسیر "المیزان" برکات روایات اطهار (علیهم‌السلام) است. ص ۱ 1⃣ @seyedololama ⬇️
🔺 رفع تاریکی‌های دل و حل مشکلات با استفاده از برکات محمد و آل محمد علیهم‌السلام 🔹 شما دوستان و فرزندان عزیز فکر نکنید که ها و و ها، برطرف شدنی نیست! این‌ها با قدری داشتن و کارکردن و کردن در آن‌ها، برطرف می‌شود. کار اسلام این بوده که تاریکی‌ها را از دل‌ها برطرف کند؛ «كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَى صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ» ( علیه السلام: ۱) کدام ؟ ظلماتِ نفهمی‌ها و و تاریکی‌ها، که در اثر سؤالاتی که از ناحیه و ها و ها به انسان، وارد می‌شوند. همه‌ی این‌ها برطرف شدنی است. همه در کریم، و کتب اساتید، ذکر و برطرف شده‌اند. ما مشکلی که نتوان حل‌اش کرد، نداریم. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 ضرورت اسلام‌شناسی 🔹 تا زمانی که برای اتمام نشده و باشیم، تقصیری نداریم چون به ما نگفته بودند ولی از زمانی که بر بنده و شما از روی و ، و و دستورات و خطب و این‌ها اتمام حجت بشود، دیگر چاره‌ای نداریم و باید به اموری ملتزم باشیم. اولش این است که باید باشی که با هر هم‌کلاسی، هر و دبیری، حرفت شد، حرف خودت را بتوانی به‌صورت منطقی و صحیح و عقلانی به گوش آن‌ها برسانی و آن‌قدر به حرف خودت داشته باشی که همان‌جا او را رها نکنی؛ و بگویی: یا حرف مرا بپذیر یا پاسخ منطقی بده به حرف من یا اگر می‌خواهی با بکنی، بیا بکنیم!. جلو بیا که من آماده‌ی خدا هستم، تو هم باید آماده شوی. را خدا به عذاب خودش مبتلا کند. در همین مجلس و در همین میدان. بنابراین شوخی‌بردار نیست؛ بودن، بودن، سینه‌زن بودن، زنجیرزن بودن، رفتن، رفتن، این‌ها همه ممکن است که "لا یبقی من القرآن" بشود که فرمود: «يَأْتِی عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ لَا يَبْقَى فِيهِمْ مِنَ الْقُرْآنِ إِلَّا رَسْمُهُ وَ مِنَ الْإِسْلَامِ إِلَّا اسْمُهُ»؛ ( ح۳۶۹)؛ خط قشنگ، چاپ قشنگ، کاغذهای گران‌قیمت، جلدهای رنگارنگ، ها از این قرآن‌ها خیلی چاپ می‌کنند شاید هم به مسافرها مجانی بدهند که اسم‌شان در ممالک اسلامی پخش شود ولی در درون‌شان جز و لج‌بازی و تیرگی و چیز دیگری نیست. به‌قدری این سعودی‌ها و ها شقی هستند که تقریباً در دویست سال پیش که آن‌موقع نه موتور بود و نه ماشین بود، راه دور از تا را با اسب طی کردند و در صحن مبارک حضرت امام علیه‌السلام ریختند و آن‌جا کشتار کردند. نوشته‌اند ده نفر زوار کشتند!. بعد به داخل حرم رفتند، هاون‌هایشان را بردند در آن‌جا، نشستند به کوبیدن آن چیزهایی که می‌خوردند و می‌کشیدند. هر چه هم در آن‌جا بود غارت کردند. بعد آمدند سراغ . نجفی‌ها چون برج و بارو داشتند، قدری کردند و نگذاشتند آن‌ها وارد شهر بشوند. منظور این است که این‌ها چنین موجودات شروری هستند. الآن هم شرورترین خلق یعنی را با خودشان همراه کرده‌اند. هم اسم می‌برند، هم مسلمین را در حرمین و ادعا می‌کنند و هم این‌طور آدم‌کش و بی‌رحم و بی‌حساب هستند. پس وقتی که زمان ما زمانی شده است که این‌طور وحشی‌گری به نام ، به نام ، به نام اسلام، به نام اسلام این‌طور دارد به این شکل‌ها در می‌آید، ما چه باید بکنیم؟ ما سرگرم این ها بشویم؟ سرگرم این ها بشویم؟ همه‌ی این‌ها را آن‌ها تهیه دیده‌اند برای سرگرم کردن نسل ما که در این ها نیفتد، این دغدغه‌ها به خاطرش نیاید، این دلهره‌های دینی، این عاقبت به‌خیری و این‌ها در دلش وارد نشود؛ مدام چشمش را به این بدوزد که کی توپ را از این میدان به در برد و کی جایزه گرفت و این‌طور چیزها که همه و کودکانه و ترک و رو کردن به و کودکی است. ۸۶٫۳٫۷ ✅ مرحوم آیت‌الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 رفع تاریکی‌های دل و حل مشکلات با استفاده از برکات محمد و آل محمد علیهم‌السلام 🔹 شما دوستان و فرزندان عزیز فکر نکنید که ها و و ها، برطرف شدنی نیست! این‌ها با قدری داشتن و کارکردن و کردن در آن‌ها، برطرف می‌شود. کار اسلام این بوده که تاریکی‌ها را از دل‌ها برطرف کند؛ «كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَى صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ» ( علیه السلام: ۱) کدام ؟ ظلماتِ نفهمی‌ها و و تاریکی‌ها، که در اثر سؤالاتی که از ناحیه و ها و ها به انسان، وارد می‌شوند. همه‌ی این‌ها برطرف شدنی است. همه در کریم، و کتب اساتید، ذکر و برطرف شده‌اند. ما مشکلی که نتوان حل‌اش کرد، نداریم. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🏴 یا جوادالائمه ادرکنی 🔘 در آستانه‌ی شهادت حضرت امام جواد (صلوات‌الله‌علیه) ارائه می‌گردد. 🔺 شرایط دریافت نصیحت بسم الله الرحمن الرحیم «قال له رجل: أوصِنی ¹ قال (علیه‌السلام): أو تقبل؟»؛ فرمودند: آیا حاضری که قبول کنی؟ این کلام و این پاسخ ابتدایی می‌رساند به این‌که سخن گفتن و و استفاده از و و این‌ها، به این آسانی نیست که انسان می‌کند؛ بلکه تجهز و نفسانی می‌خواهد تا این‌که خودش را در مقام صلاحیت این بداند که از یک بزرگواری و هدایتْ‌گری و راهنمایی، وصیت و سفارش بخواهد. ای بسا که انسان یک درباره‌ی خودش پیش می‌آید که در معرض این‌گونه سؤالات از دیگران و بزرگان قرار می‌گیرد!. فرض بفرمایید که بنده در یک مسئله‌ی جزئی، تحمل فشارِ پیر خود را اگر نداشتم که او وقتی به من تعرض بی‌جایی به نظر خودم می‌کند، با کمال رغبت بپذیرم، و با او مجادله نکنم، سخن او را پاسخ ندهم. آن‌وقت خدمت یک بزرگواری بیایم و بگویم آقا یک نصیحتی به من بفرمایید! یک وصیتی به من بفرمایید. این در اثر این است که انسان ندارد و نیرو و اندازه‌ی خودش را محک نزده. وإلّا این یک چیزی نیست که بر کسی، بر یک ، ولو بی‌سواد، مخفی باشد که انسان مکلف است در برابر مادر پیر باشد. تعرضات نابه‌جای او را به جان بخرد، و در برابر آن، هیچ واکنشی انجام ندهد، اما حالا می‌بیند که در چنین چیزهایی گیر می‌کند و از نفسانی‌اش بر نمی‌آید که تحمل کند از یک بی‌جای مادر به او، تعرض بی‌جای به او، فرمان بی‌جا دادن به او، این چیزها را نمی‌تواند هضم بکند؛ آن‌وقت پیش یک بزرگواری یا در یک مجلس بگوید که آقا به ما یک وصیتی بکنید، یک سفارشی بکنید. این‌ها در اثر نسجیدن انسان از اندازه‌های خودش است. و حال این‌که ما آن‌چه را که فهمیده و دانسته‌ایم، کمتر شده که ببینیم از آن کلاس‌هایی که ما گذرانده‌ایم، از دانستن و به مرحله‌ی وارد کردن، واقعاً فراغت حاصل شده باشد، و یکی از آثار این مسئله این است که اگر آدم آن‌چه را که فهمیده و دانسته، سعی کند که عمل کند، نتایجی در وجودش پیدا می‌شود که راه برایش باز می‌شود؛ دیگر محتاج به این‌که کسی دستش را به او بدهد نیست؛ که برود پیش این و آن بنشیند و بگوید که مرا کن، به من کن، چیزی، راهی به من نشان بده. راه به وسیله‌ی به آن‌چه انسان می‌داند، برای انسان باز و گشوده می‌شود و انسان ترقی می‌کند؛ به خود مشغول می‌شود، سرگرم خودش می‌شود، دیگر از این و آن فراغت پیدا می‌کند. ادامه دارد.... @seyedololama
🔺 رفع تاریکی‌های دل و حل مشکلات با استفاده از برکات محمد و آل محمد علیهم‌السلام 🔹 شما دوستان و فرزندان عزیز فکر نکنید که ها و و ها، برطرف شدنی نیست! این‌ها با قدری داشتن و کارکردن و کردن در آن‌ها، برطرف می‌شود. کار اسلام این بوده که تاریکی‌ها را از دل‌ها برطرف کند؛ «كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَى صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ» ( علیه السلام: ۱) کدام ؟ ظلماتِ نفهمی‌ها و و تاریکی‌ها، که در اثر سؤالاتی که از ناحیه و ها و ها به انسان، وارد می‌شوند. همه‌ی این‌ها برطرف شدنی است. همه در کریم، و کتب اساتید، ذکر و برطرف شده‌اند. ما مشکلی که نتوان حل‌اش کرد، نداریم. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 مطالبی پیرامون شخصیت مرحوم علامه سید محمد حسین طباطبایی رضوان الله تعالی علیه؛ (۱۸ الحرام ۱۴۰۲=۲۴ ۱۳۶۰) بسم الله الرحمن الرحیم "و صلی الله علی اشرف انبیائه و خاتم اوصیائه، صلی الله علیهم اجمعین" 🔺 برکات حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها 🔹 از برکات حرم مطهر (علیهم‌السلام)؛ شهر مقدس ، مهاجرت شخصیتی مانند مرحوم آیت الله و تأسیس علمیه‌ی قم در آن و مهاجرت آیت الله و سپس ادامه‌ی حوزه و طلوع شخصیت‌هایی مانند راحل و مرحوم علامه می‌باشد. 🔺 اثرات جلسات معارفی و شروع استفاده از مرحوم علامه طباطبایی 🔹 جلسات و هشداردهنده‌ی مرحوم امام و دیگر اساتید؛ امثال مرحوم استاد شهید و دیگر بزرگان را بسیار آمادگی داد که در جستجوی هر چه بیشتر اساتید باشند. ولذا استاد شهید در سفری به با استاد ؛ مرحوم حاج میرزا علی آقای برخورد کرده و اعتراف کردند که ما با استفاده از آن بزرگوار موفق به شناخت نهج‌البلاغه شدیم و ای کاش ما توفیق شناخت را نیز پیدا کنیم. این خواست و عطش نیز به وسیله‌ی مرحوم علامه طباطبایی (رضی‌الله‌عنه) از الطاف خاصه‌ی الهی برآورده شد و ما طلاب ابتدایی نیز بحمدالله تعالی از این خرمن فیض اگر نه گندم ولی به کاهی رسیدیم و ابتداً -در اثر نداشتن مکان مناسبی- قرار شد روزها در باغی که نزدیک منزل ایشان بود از بیانات تفسیری و اخلاقی ایشان استفاده کنیم. 🔺 بیداری از خواب غفلت و بندگیِ خدای متعال؛ اساس تعلیمات مرحومین قاضی و طباطبایی؛ نقش اساسیِ روایات در تفسیر المیزان 🔹 اساس تعلیمات و تدریسات ایشان که از استاد عالی مقام‌شان مرحوم کسب شده بود، دست‌گیری و دادن و از خواب و توجیه آنان به سوی بندگی و صرف چند روزه‌ی عمر در الهی بود، به طوری‌که تمامی لحظات زندگی حتی برای کسب امور معیشتی یا اداره‌ی پست‌ها و مقام‌ها و یا تشکیل خانواده، دارای بُعد و جنبه‌ی بندگی باشد، آن‌گونه که در ابتدای سوره‌ی در صفحات اول فرموده‌اند: «أن الله سبحانه بیَّن فی مواضع من كلامه: أنَّ ما ليس لوجهه الكريم هالك باطل، و أنه: سيقدم إلى كل عمل عملوه مما ليس لوجهه الكريم، فيجعله هباء منثورا، و يحبط ما صنعوا و يبطل ما كانوا يعملون، و أنه لا بقاء لشی‌ء إلّا وجهه الكريم، فما عمل لوجهه الكريم و صنع باسمه هو الذی يبقى و لا يفنى، و كل أمر من الأمور إنما نصيبه من البقاء بقدر ما لله فيه نصيب، و هذا هو الذی يفيده ما رواه الفريقان‌ عن‌ النبی صلی‌الله‌علیه‌وآله أنه قال: (كل أمر ذی بال لم يبدأ فيه باسم الله فهو أبتر الحديث‌). و الأبتر هو المنقطع الآخر، فالأنسب أن متعلق الباء فی البسملة أبتدئ بالمعنى الذی ذكرناه»¹؛ ایشان درباره‌ی این‌که اولین آیه‌ی سوره‌ی مبارکه‌ی فاتحه که اولین سوره‌ی قرآن است و با آیه‌ی شریفه‌ی "بسم الله" آغاز می‌شود، مطرح می‌کنند که آیا این "باء" به چه فعلی یا اسمی - طبق قاعده‌ی عربیت و ادبیات عرب- تعَلُّق دارد؟ ایشان انتخاب فرمودند به این‌که به فعل "أبتَدِءُ" بر می‌گردد یعنی من ابتدا می‌کنم به نام خداوند بخشاینده‌ی مهربان. در صورتی‌که شاید مفسرین و لغت‌شناسانِ‌ دیگر این‌طور نگفته باشند، ولی ایشان در این مسأله که اولین مسأله‌ی تفسیرشان بود، از یک نبوی متابعت کرده‌اند که آن روایت این است که اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) فرموده‌اند: هر کار مهمی که به نام خداوند ابتدا نشود، انقطاع خواهد یافت، بریده خواهد شد و به سود نخواهد رسید. بنابراین ایشان هم معناً و هم لفظاً اول استفاده‌شان از روایت بوده است و این مطلبی است که شخصاً بنده از ایشان شنیدم و کمتر کسی درباره‌ی تفسیر "المیزان" این مطلب را یادآوری کرده که این تفسیر بسیار ارزنده، طرز استفاده‌اش از با سایر هیچ فرقی ندارد، منتها آن‌ها آیه را بیان می‌کنند و در تفسیرش روایت می‌آورند، ولی ایشان اول به روایات رجوع می‌کند و مطلب آیه را که از روایات به دست آورد، طوری تنظیم می‌کنند که با روایات تطبیق شود و روایاتش هم در آخر ذکر شود تا این افراط و تفریطی که در برخی محدثین و غیر آن‌ها پیدا شده، که قرآن کریم جز با روایات نباید تفسیر شود، این افراط و تفریط جلویش گرفته شود، ولی رهنمودشان را از روایات گرفته‌اند و بهترین شاهد همین مسأله است و از خود ایشان هم - در وقتی‌که خدمت‌شان بودم- شنیدم که فرمود: اگر روایات نبود من در تفسیر چیزی نمی‌فهمیدم. این مطلب ای کاش تکرار می‌شد تا مردم بدانند که برکات تفسیر "المیزان" برکات روایات اطهار (علیهم‌السلام) است. ص ۱ 1⃣ @seyedololama ⬇️