eitaa logo
سیدالعلماء
1.8هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
740 ویدیو
7 فایل
کانال رسمی مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ایشان شاگرد بزرگانی مثل حضرات آیات شیخ عباس تهرانی، امام خمینی، علامه طباطبایی، بروجردی و... بودند. مرحوم امام در نامه‌های خود، از ایشان با عبارت "سیدالعلماء" یاد می‌کردند. ارتباط با ادمین @seydololama_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
سیدالعلماء
🔺 استقبال از ماه مبارک رمضان (۱) 🔹 بسم الله الرحمن الرحیم حکمت اصلی ، درونی انسان، با نسخه‌ای است که از طرف خداوند، برای همه‌ی امت‌های قبل از و اسلام داده شده است. از آیه‌ی شریفه: «لعلَّکُم تَتَّقُونَ»؛ (بقره:۱۸۳)؛ استفاده کرده‌اند که انسان موجودی مانند بدن انسان است که مسائل و صحت و زیادی دارد. وقتی انسان وارد این جهان می‌شود، انسان شدن دارد، نه این‌که انسان باشد. است که امتیاز او از سایر حیوانات به استعداد اوست. استعداد یعنی چه؟ یعنی اگر تحت یک متخصص واقع شود و در سالمِ خوبی تربیت گردد، انسانِ واقعی می‌شود. محتوای این کلمات مختصر به اندازه‌ی یک کتاب است و یک کتاب بزرگ از و و فرمایشات و را می‌توان در توضیح آن تألیف نمود. و بسیار مورد شگفتی و تعجب است که دست اندرکاران انسانی، و ، بر این اساس برنامه‌ریزی نکرده‌اند!. با تأمل در و روشن می‌گردد، برنامه‌ی و از این‌جا شروع می‌شود که انسان یک حیوانی است که او با سایر حیوانات فقط در او است. استعداد انسانی مانند یک گُل خاص؛ باغبانِ خاص، آبیاری خاص، هوای خاص می‌خواهد. باید شود و تربیت او به گونه‌ای باشد که در زمان یک انسان به تحویل داده شود. ما هیچ‌جا نه شنیده‌ایم و نه دیده‌ایم که گروهی با یکی از عناوین ، انسانی، ، اجتماع، اصلاح بشریت، خدمت‌گزار دین و تشکیل شود و این را پیروی و اِعمال کند. الحمدلله شنیده‌ایم که وزارت درست شده است. شنیده‌ایم که متخصص از خارج برای جوانان ما آمده‌اند. با اسم ، با دین خارجی و با خارجی، مربی ورزش ما شده‌اند. اما نشنیده‌ایم که موضوع مورد توجه قرار گرفته شده باشد!. و بنده توقع دارم که دوستانی که از عهده‌ی این کار بر می‌آیند به (آقای ) پیامی بدهند که اگر خودشان نمی‌توانند، نماینده‌ای را بفرستند که من این عرایض را به ایشان هم بکنم؛ چون به علت بیماری‌های متعددِ خود، قادر به خارج شدن از منزل نیستم. ادامه دارد... ۲۸ شعبان المعظم ۱۴۳۵=۹۳/۴/۵ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🔘 در آستانه‌ی شهادت حضرت امام جواد (صلوات‌الله‌علیه) ارائه می‌گردد. (قسمت اول) 🔺 شرایط دریافت نصیحت بسم الله الرحمن الرحیم «قال له رجل: أوصِنی ... *» در نقل بسیار مبارک حضرت علیه‌السلام چند روایت نقل شده و یکی از آن‌ها درباره‌ی پاسخی است که آن بزرگوار به سؤال کسی که درخواست و سفارش و راهنمایی کرد، می‌باشد، که آن حضرت پاسخ فرموده. «قال له رجل: أوصنی. قال (علیه‌السلام): أو تقبل؟»؛ فرمودند: آیا حاضری که قبول کنی؟ این کلام و این پاسخ ابتدایی می‌رساند به این‌که سخن گفتن و و استفاده از و و این‌ها، به این آسانی نیست که انسان می‌کند؛ بلکه تجهز و نفسانی می‌خواهد تا این‌که خودش را در مقام صلاحیت این بداند که از یک بزرگواری و هدایتْ‌گری و راهنمایی، وصیت و سفارش بخواهد. ای بسا که انسان یک درباره‌ی خودش پیش می‌آید که در معرض این‌گونه سؤالات از دیگران و بزرگان قرار می‌گیرد!. فرض بفرمایید که بنده در یک مسئله‌ی جزئی، تحمل فشارِ پیر خود را اگر نداشتم که او وقتی به من تعرض بی‌جایی به نظر خودم می‌کند، با کمال رغبت بپذیرم، و با او مجادله نکنم، سخن او را پاسخ ندهم. آن‌وقت خدمت یک بزرگواری بیایم و بگویم آقا یک نصیحتی به من بفرمایید! یک وصیتی به من بفرمایید. این در اثر این است که انسان ندارد و نیرو و اندازه خودش را محک نزده. وإلّا این یک چیزی نیست که بر کسی، ، ولو بی‌سواد مخفی باشد که انسان مکلف است در برابر مادر پیر باشد. تعرضات نابه‌جای او را به جان بخرد، و در برابر آن، هیچ واکنشی انجام ندهد، اما حالا می‌بیند که در چنین چیزهایی گیر می‌کند و از نفسانی‌اش بر نمی‌آید که تحمل کند از یک بی‌جای مادر به او، تعرض بی‌جای به او، فرمان بی‌جا دادن به او، این چیزها را نمی‌تواند هضم بکند؛ آن‌وقت پیش یک بزرگواری یا یک مجلس بگوید که آقا به ما یک وصیتی بکنید، یک سفارشی بکنید. این‌ها در اثر نسجیدن انسان از اندازه‌های خودش است. ادامه دارد ... __________ *[ روایت مورد بحث به نقل از کتاب سیرة الائمة الاثنی عشر مجلد ۲ ص ۱۶۵ (تالیف علی محمد علی دخیل) 🔺 قال له رجل اوصنی: قال: أو تقبل؟ قال: نعم. فقال علیه‌السلام: «توسد الصبر، واعتنق الفقر، وارفض الشهوات، وخالف الهوی، واعلم أنک لن تخلو من عین الله، فانظر کیف تکون»] ☑ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🏴یا جوادالائمه ادرکنی (قسمت سوم) 🔺شرایط دریافت نصیحت 🔹 در هر حال، «قال له رجل: اوصنی. قال: او تقب
🌹 یا جوادالائمه ادرکنی (قسمت چهارم و پایانی) 🔺 اهمیت صبر و تبعات آن همچون فقر ممدوح 🔹 پس این‌که حضرت سلام‌الله‌علیه این مسئله را مطرح می‌کنند، یک زیربنای بسیار بسیار مؤثر و مفید فردی و اجتماعی را به ما نصیحت می‌کنند. 🔹فرمود: «توسد الصبر واعتَنِق الفقرَ»؛ خب وقتی انسان بخواهد کند، معنایش چیست؟ معنایش این است که شما مثلاً باید پانزده سال در این درس بخوانی، زحمت بکشی، چیزی هم گیرت نیاید. وقتی از مدرسه فارغ‌التحصیل می‌شوی، بیرون میایی، حتی یک هم مثلاً نداشته باشی، هیچی نداشته باشی. مع ذلک می‌گوید که چون ، هدف بزرگی است من صبر می‌کنم. خب حالا که بیرون می‌آیی، می‌توانی با چند تا خدایی نخواسته رشوه‌خواری و پذیرش یک شغل‌هایی و و کردن، فوراً به یک نتیجه‌ای برسی. این‌جا باید به پناه برد؛ فقرِ ممدوح. یعنی انسان استعداد نامشروع دارد، ولی به کار نمی‌زند و خودداری می‌کند. آن‌وقت این می‌شود بهتر از ریاضتی که فلان یا فلان به او می‌داد. او می‌گفت این‌طور ریاضت بکش، این می‌گوید نه؛ ریاضت تو این است که استعداد داری، همه‌جور مظالم و کارهای نامشروع در تو هست، هم کرده‌ای، هم داری، ولی باید با یک اتاق اجاره‌ای بسازی. حالا تا چه وقت، نمی‌دانم. باید سوار اتوبوس بشوی، ماشین حالا خبری نیست؛ باشد. آیت الله در یک جمعه‌ای من گوش کردم از تلویزیون می‌فرمود که من خلاصه در این سن و سال دیگر نمی‌توانم دوچرخه‌سواری بکنم و یاد نگرفته‌ام وإلّا دوچرخه می‌گرفتم، سوار می‌شدم و می‌آمدم ؛ این معنایش ساختن با فقر است. یعنی وقتی نیاز پیدا کرد، به یک بسیار بسیار ساده‌ای، انسان إباء نکند از آن، زیر بار بیاید. این می‌شود منشأ فردی و اجتماعی، و جسمانی، آن‌وقت با صبر و با فقر اختیاری، دوتایش که با هم جور شد، درست می‌شود که تمام را می‌تواند تصرف کند. مگر نبود به ایشان خبر داده شد که خارجی‌ها می‌خواهند حصر درست کنند و ما را در قرار بدهند، گویا فرمودند که ملتی که دارد از محاصره‌ی امور معاشی چه باکی دارد؟ روزه هم یکی از موارد است. پس خلاصه این‌که همان‌طوری‌که یک بچه‌ی‌ای که وارد در یک رشته‌ی نظامی مانند خلبانی یا مثلاً نیروی دریایی می‌شود، این باید یک تحملاتی داشته باشد تا این‌که ورزیده بشود، نیمه شب در تاریکی در خلیج فارس بتواند از هواپیما در دریا پایین بیاید، این چقدر تمرین می‌خواهد؟ چقدر صبر می‌خواهد؟ چقدر خودداری می‌خواهد؟ چقدر تحمل می‌خواهد؟ ما هم در همین‌طور. باید در این رشته‌ی خودمان، فشار را تحمل کنیم. فشار این‌که ما به جایی نمی‌رسیم از درس خواندن و و و این‌ها، صاحب و این‌ها نمی‌شویم. فشار این‌که وقتی هم چیزی خواندیم، مدرکی گرفتیم، باید رشوه‌خواری نکنیم، اگر شدیم، باید به نکنیم، باید با یک اتاق اجاره‌ای بسازیم، این هم ریاضت است دیگر. این ریاضات، می‌سازد. وقتی انسان ساخت، می‌شود آن کسی که از امام علیه‌السلام بخواهد، دستور بخواهد، در جایش آن نصیحت واقع می‌شود و به مرحله می‌رسد. خدایا به آبروی از آن و معنویِ ظاهری و باطنیِ آن حضرت نصیب شیعیان‌شان بفرما. نصیب همه‌ی ما بفرما. زحمات و برکاتش را شامل حال اموات شیعه و ما بفرما. خدایا در زیر سایه فرزندش (علیه‌السلام)، اسلام، مسلمین، تشیع، رهبری‌ها؛ رهبریِ تشیع و مرجعیت‌ها و علم و عمل و تدریس را، مدارس را، موفق و منصور بدار. وصلی الله علی محمّد وآله الطاهرین ۷۹/۱۲/۶ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
📆 سال‌روز وفات مرحوم آیت الله سید محمد حسین حسینی طهرانی (۹ المظفر ۱۴۱۶ ق = ۱۷ ۱۳۷۴) 🔺 ضرورت سخنان بیدارگر در اجتماع 🔹 از کسانی که با ما در آن دوره شرکت داشت ولی بحمدالله از ما خیلی علوِ درجاتی پیدا کرد و ردّ شدند؛ آقای حاج بود که نویسنده یک مقداری از این کتاب‌های و و این کتاب‌ها هستند که اخیراً در چند سالی هست که فوت کرده‌اند. پدر آقای سید محمد حسین، این‌جا در در مسجد معتبری امام جماعت بود. مرد ملّا و پیرمرد محترمی بود. ایشان را در تهران گذاشته بود در حرفه‌ای که می‌آموختند. ایشان می‌گفت ما امتحان‌مان به این بود که یک موتور باید بسازیم و ما ساختیم و نمره ما در تمام در کلاس دوازده آن وقت، اول شد. با این‌جور و آمد و در آن درس‌هایی که ما بودیم شرکت می‌کرد. ما یک باجناق داشتیم که داماد بزرگ آقای حاج شیخ عباس بود، به نام حاج میرزا علی آقای که در قم یک منزل داشت و سه روز در ایام را داشت. از کسانی که آن‌جا می‌آمدند گاهی مرحوم شهید بود، دیگران هم بودند و حتی مرحوم آقای هم با معرفی بنده آمدند - حالا نمی‌دانم هر سه روز آمدند یا یک روز-. مطالب آشیخ عباس طهرانی هم خیلی جالب بود. چون در آن عصر مربوط به بود که اصلاً ماهیت روحانیت را توضیح می‌داد و شرایطش و وظایف یک . در هر حال وقتی که آقای سید محمدحسین طهرانی آن سه روز را گوش کرد به مطالب ایشان؛ به بنده گفت که من تمام افکارم تا آخر عمرم عوض شد! و خلاصه دیگر شخص قبلی نیستم. برای فعلی ما هم یک چنین سخنانی خیلی لازم است، مخصوصاً برای تحول ارباب مسئولیت‌های که چند تا استاد در حدّ فداکاری شهید ما لازم داریم که این فداکاری و تلاش و جهاد را در انجام بدهند و یک نوچه‌هایی پرورش بدهند که آن‌ها را کنند و از این طوفان بدهند. این وظیفه‌ایست که الآن باید انجام بگیرد. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🔺 بقای اسلام بر اثر مجاهدت‌های حضرت زهرا سلام الله علیها 🔹 «یا ایّها النَّبی اِنّا اَرسَلنَاکَ شَاهِداً ومُبَشِراً ونَذِیراً ودَاعِیاً الی اللهِ بِإذنِهِ وسِرَاجَاً مُنیرا»؛ ( : ۴۵-۴۶) وقتی از کودکی به و نیرومندی می‌رسد چیزی‌که در او نمی‌آید این است که فقط بدنش از کودکی بیرون آمده نه و او! و این مسئله اولین دل‌سوزان بشر به اوست و چیزی است که در حوزه‌های نمونه‌ای ندارد و کسی‌که این چنین رشد پیدا نکرده است. پس این سؤال پیش می‌آید که چه کسی از کودکی در آمده؟ در جواب باید گفت: همه کودک‌اند. می‌روی میان کودکان هستی، می‌شوی، کودک تو را تدریس می‌کند. برای این‌که هر کسی در آن که خدا برای او قرار داده نکند در آن جهت کودک است. ⏪ طبق این آیات مذکوره بشر در کودکی به سر می‌برد و با فرقی ندارد چون‌که نه چراغ روشن‌کننده‌ی راه را دارد و نه بزرگتری دارد و نه درستی دارد. خدای مهربان را برای فریادرسی او قرار داده و به وسیله‌ی چراغ یعنی اکرم‌ (صلی الله‌علیه وآله) و بعد از ایشان بر حق‌شان حضرت (علیه‌السلام) به هدایت‌گری بشر پرداخته است و در این راه علی (علیه‌السلام) دردها را به دلش ریخت و تحمل کرد و حضرت (سلام الله علیها) با اجازه‌ی همسرشان برای این‌که این مطلب را در اسلام ثبت کند؛ دست بچه‌هایش را گرفت و در بیرون شهر به پرداخت. پس اگر حضرت زهرا (سلام الله علیها) نبود الآن دیگر از چیزی باقی نمانده بود چون‌که حضرت علی(علیه‌السلام) در آن شرائط نمی‌توانست کاری از پیش ببرد برای این‌که زیر بارش نرفتند. بنابراین، این علمیه و قرآن و و که ما الآن داریم، همه‌ی این‌ها به برکت دو سه ماه فعالیت حضرت زهرا (سلام الله علیها) می‌باشد که در این ماه‌ها ما باید شاهدِ تاریخی آن وقایع باشیم. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 استقبال از ماه مبارک رمضان (۱) بسم الله الرحمن الرحیم حکمت اصلی ، درونی ، با نسخه‌ای است که از طرف خداوند، برای همه‌ی امت‌های قبل از و اسلام داده شده است. از آیه‌ی شریفه: «لعلَّکُم تَتَّقُونَ»؛ ( :۱۸۳)؛ استفاده کرده‌اند که انسان موجودی مانند بدن انسان است که مسائل و صحت و زیادی دارد. وقتی انسان وارد این جهان می‌شود، انسان شدن دارد، نه این‌که انسان باشد. است که امتیاز او از سایر حیوانات به استعداد اوست. استعداد یعنی چه؟ یعنی اگر تحت یک متخصص واقع شود و در سالمِ خوبی تربیت گردد، انسانِ واقعی می‌شود. محتوای این کلمات مختصر به اندازه‌ی یک کتاب است و یک کتاب بزرگ از و و فرمایشات و را می‌توان در توضیح آن تألیف نمود. و بسیار مورد شگفتی و تعجب است که دست‌اندرکاران انسانی، و ، بر این اساس برنامه‌ریزی نکرده‌اند!. با تأمل در و روشن می‌گردد، برنامه‌ی و از این‌جا شروع می‌شود که انسان یک حیوانی است که او با سایر حیوانات فقط در او است. استعداد انسانی مانند یک گُل خاص؛ باغبانِ خاص، آبیاری خاص، هوای خاص می‌خواهد. باید شود و تربیت او به گونه‌ای باشد که در زمان یک انسان به تحویل داده شود. ما هیچ‌جا نه شنیده‌ایم و نه دیده‌ایم که گروهی با یکی از عناوین ، انسانی، ، اجتماع، اصلاح بشریت، خدمت‌گزار دین و تشکیل شود و این را پیروی و اِعمال کند. الحمدلله شنیده‌ایم که وزارت درست شده است. شنیده‌ایم که متخصص از خارج برای جوانان ما آمده‌اند. با اسم ، با خارجی و با خارجی، ورزش ما شده‌اند. اما نشنیده‌ایم که موضوع مورد توجه قرار گرفته شده باشد!. و بنده توقع دارم که دوستانی که از عهده‌ی این کار بر می‌آیند به (آقای ) پیامی بدهند که اگر خودشان نمی‌توانند، نماینده‌ای را بفرستند که من این عرایض را به ایشان هم بکنم؛ چون به علت بیماری‌های متعددِ خود، قادر به خارج شدن از منزل نیستم. @seyedololama
7.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺 مقصود از عالی چیست؟ 🔹 اهمیت و شناخت ( متعلَّق همت) و برای رسیدن به موفقیت ۸۹٫۱٫۲۳ ✅ مرحوم آیت‌الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🏴 یا جوادالائمه ادرکنی 🔘 در آستانه‌ی شهادت حضرت امام جواد (صلوات‌الله‌علیه) ارائه می‌گردد. 🔺 شرایط دریافت نصیحت بسم الله الرحمن الرحیم «قال له رجل: أوصِنی ... »¹ در نقل بسیار مبارک حضرت علیه‌السلام چند روایت نقل شده و یکی از آن‌ها درباره‌ی پاسخی است که آن بزرگوار به سؤال کسی‌که درخواست و سفارش و راهنمایی کرد، می‌باشد، که آن حضرت پاسخ فرموده. «قال له رجل: أوصنی. قال (علیه‌السلام): أو تقبل؟»؛ فرمودند: آیا حاضری که قبول کنی؟ این کلام و این پاسخ ابتدایی می‌رساند به این‌که سخن گفتن و و استفاده از و و این‌ها، به این آسانی نیست که انسان می‌کند؛ بلکه تجهز و نفسانی می‌خواهد تا این‌که خودش را در مقام صلاحیت این بداند که از یک بزرگواری و هدایتْ‌گری و راهنمایی، وصیت و سفارش بخواهد. ای بسا که انسان یک درباره‌ی خودش پیش می‌آید که در معرض این‌گونه سؤالات از دیگران و بزرگان قرار می‌گیرد!. فرض بفرمایید که بنده در یک مسئله‌ی جزئی، تحمل فشارِ پیر خود را اگر نداشتم که او وقتی به من تعرض بی‌جایی به نظر خودم می‌کند، با کمال رغبت بپذیرم، و با او مجادله نکنم، سخن او را پاسخ ندهم. آن‌وقت خدمت یک بزرگواری بیایم و بگویم آقا یک نصیحتی به من بفرمایید! یک وصیتی به من بفرمایید. این در اثر این است که انسان ندارد و نیرو و اندازه‌ی خودش را محک نزده. وإلّا این یک چیزی نیست که بر کسی، بر یک ، ولو بی‌سواد، مخفی باشد که انسان مکلف است در برابر مادر پیر باشد. تعرضات نابه‌جای او را به جان بخرد، و در برابر آن، هیچ واکنشی انجام ندهد، اما حالا می‌بیند که در چنین چیزهایی گیر می‌کند و از نفسانی‌اش بر نمی‌آید که تحمل کند از یک بی‌جای مادر به او، تعرض بی‌جای به او، فرمان بی‌جا دادن به او، این چیزها را نمی‌تواند هضم بکند؛ آن‌وقت پیش یک بزرگواری یا در یک مجلس بگوید که آقا به ما یک وصیتی بکنید، یک سفارشی بکنید. این‌ها در اثر نسجیدن انسان از اندازه‌های خودش است. و حال این‌که ما آن‌چه را که فهمیده و دانسته‌ایم، کمتر شده که ببینیم از آن کلاس‌هایی که ما گذرانده‌ایم، از دانستن و به مرحله‌ی وارد کردن، واقعاً فراغت حاصل شده باشد، و یکی از آثار این مسئله این است که اگر آدم آن‌چه را که فهمیده و دانسته، سعی کند که عمل کند، نتایجی در وجودش پیدا می‌شود که راه برایش باز می‌شود؛ دیگر محتاج به این‌که کسی دستش را به او بدهد نیست؛ که برود پیش این و آن بنشیند وبگوید که مرا کن، به من کن، چیزی، راهی به من نشان بده. راه به وسیله‌ی به آن‌چه انسان می‌داند، برای انسان باز و گشوده می‌شود و انسان ترقی می‌کند؛ به خود مشغول می‌شود، سرگرم خودش می‌شود، دیگر از این و آن فراغت پیدا می‌کند. @seyedololama ص۱ ⬇️
سیدالعلماء
⬇️ ص۳ 🔺 اهمیت صبر و پایداری 🔹«فقال علیه‌السلام: تَوَسَّدِ الصَّبرَ»؛ فرمودند که استراحت‌گاه خودت،
⬇️ ص۴ 🔺 اهمیت صبر و تبعات آن همچون فقر ممدوح 🔹 پس این‌که حضرت سلام‌الله‌علیه این مسئله را مطرح می‌کنند، یک زیربنای بسیار بسیار مؤثر و مفید فردی و اجتماعی را به ما نصیحت می‌کنند. 🔹فرمود: «توسد الصبر واعتَنِق الفقرَ»؛ خب وقتی انسان بخواهد کند، معنایش چیست؟ معنایش این است که شما مثلاً باید پانزده سال در این درس بخوانی، زحمت بکشی، چیزی هم گیرت نیاید. وقتی از مدرسه فارغ‌التحصیل می‌شوی، بیرون میایی، حتی یک هم مثلاً نداشته باشی، هیچی نداشته باشی. مع ذلک می‌گوید که چون ، هدف بزرگی است من صبر می‌کنم. خب حالا که بیرون می‌آیی، می‌توانی با چند تا خدایی نخواسته رشوه‌خواری و پذیرش یک شغل‌هایی و و کردن، فوراً به یک نتیجه‌ای برسی. این‌جا باید به پناه برد؛ فقرِ ممدوح. یعنی انسان استعداد نامشروع دارد، ولی به کار نمی‌زند و خودداری می‌کند. آن‌وقت این می‌شود بهتر از ریاضتی که فلان یا فلان به او می‌داد. او می‌گفت این‌طور ریاضت بکش، این می‌گوید نه؛ ریاضت تو این است که استعداد داری، همه‌جور مظالم و کارهای نامشروع در تو هست، هم کرده‌ای، هم داری، ولی باید با یک اتاق اجاره‌ای بسازی. حالا تا چه وقت، نمی‌دانم. باید سوار اتوبوس بشوی، ماشین حالا خبری نیست؛ باشد. آیت الله در یک جمعه‌ای من گوش کردم از تلویزیون می‌فرمود که من خلاصه در این سن و سال دیگر نمی‌توانم دوچرخه‌سواری بکنم و یاد نگرفته‌ام وإلّا دوچرخه می‌گرفتم، سوار می‌شدم و می‌آمدم ؛ این معنایش ساختن با فقر است. یعنی وقتی نیاز پیدا کرد، به یک بسیار بسیار ساده‌ای، انسان إباء نکند از آن، زیر بار بیاید. این می‌شود منشأ فردی و اجتماعی، و جسمانی، آن‌وقت با صبر و با فقر اختیاری، دوتایش که با هم جور شد، درست می‌شود که تمام را می‌تواند تصرف کند. مگر نبود به ایشان خبر داده شد که خارجی‌ها می‌خواهند حصر درست کنند و ما را در قرار بدهند، گویا فرمودند که ملتی که دارد از محاصره‌ی امور معاشی چه باکی دارد؟ روزه هم یکی از موارد است. پس خلاصه این‌که همان‌طوری‌که یک بچه‌ی‌ای که وارد در یک رشته‌ی نظامی مانند خلبانی یا مثلاً نیروی دریایی می‌شود، این باید یک تحملاتی داشته باشد تا این‌که ورزیده بشود، نیمه شب در تاریکی در خلیج فارس بتواند از هواپیما در دریا پایین بیاید، این چقدر تمرین می‌خواهد؟ چقدر صبر می‌خواهد؟ چقدر خودداری می‌خواهد؟ چقدر تحمل می‌خواهد؟ ما هم در همین‌طور. باید در این رشته‌ی خودمان، فشار را تحمل کنیم. فشار این‌که ما به جایی نمی‌رسیم از درس خواندن و و و این‌ها، صاحب و این‌ها نمی‌شویم. فشار این‌که وقتی هم چیزی خواندیم، مدرکی گرفتیم، باید رشوه‌خواری نکنیم، اگر شدیم، باید به نکنیم، باید با یک اتاق اجاره‌ای بسازیم، این هم ریاضت است دیگر. این ریاضات، می‌سازد. وقتی انسان ساخت، می‌شود آن کسی‌که از امام علیه‌السلام بخواهد، دستور بخواهد، در جایش آن نصیحت واقع می‌شود و به مرحله می‌رسد. خدایا به آبروی جوادالائمه از آن و معنویِ ظاهری و باطنیِ آن حضرت نصیب شیعیان‌شان بفرما. نصیب همه‌ی ما بفرما. زحمات و برکاتش را شامل حال اموات شیعه و ما بفرما. خدایا در زیر سایه فرزندش (علیه‌السلام)، اسلام، مسلمین، تشیع، رهبری‌ها؛ رهبریِ تشیع و مرجعیت‌ها و علم و عمل و تدریس را، مدارس را، موفق و منصور بدار. وصلی الله علی محمّد وآله الطاهرین ۷۹٫۱۲٫۶ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی __________ ۱) [ سیرة الائمة الاثنی عشر مجلد۲ ص۱۶۵ (تألیف علی محمد علی دخیل) 🔺 قال له رجل اوصنی: قال: أو تقبل؟ قال: نعم. فقال علیه‌السلام: «توسد الصبر، واعتنق الفقر، وارفض الشهوات، وخالف الهوی، واعلم أنک لن تخلو من عین الله، فانظر کیف تکون»] ۲) [ ج۱ ص۱۴۳] @seyedololama
7.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺 مقصود از #همت عالی چیست؟ 🔹 اهمیت #خودشناسی و شناخت #هدف ( متعلَّق همت) و #استعداد برای رسیدن به موفقیت ۸۹٫۱٫۲۳ ✅ مرحوم آیت‌الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🏴 یا جوادالائمه ادرکنی 🔘 در آستانه‌ی شهادت حضرت امام جواد (صلوات‌الله‌علیه) ارائه می‌گردد. 🔺 شرایط دریافت نصیحت بسم الله الرحمن الرحیم «قال له رجل: أوصِنی ¹ قال (علیه‌السلام): أو تقبل؟»؛ فرمودند: آیا حاضری که قبول کنی؟ این کلام و این پاسخ ابتدایی می‌رساند به این‌که سخن گفتن و و استفاده از و و این‌ها، به این آسانی نیست که انسان می‌کند؛ بلکه تجهز و نفسانی می‌خواهد تا این‌که خودش را در مقام صلاحیت این بداند که از یک بزرگواری و هدایتْ‌گری و راهنمایی، وصیت و سفارش بخواهد. ای بسا که انسان یک درباره‌ی خودش پیش می‌آید که در معرض این‌گونه سؤالات از دیگران و بزرگان قرار می‌گیرد!. فرض بفرمایید که بنده در یک مسئله‌ی جزئی، تحمل فشارِ پیر خود را اگر نداشتم که او وقتی به من تعرض بی‌جایی به نظر خودم می‌کند، با کمال رغبت بپذیرم، و با او مجادله نکنم، سخن او را پاسخ ندهم. آن‌وقت خدمت یک بزرگواری بیایم و بگویم آقا یک نصیحتی به من بفرمایید! یک وصیتی به من بفرمایید. این در اثر این است که انسان ندارد و نیرو و اندازه‌ی خودش را محک نزده. وإلّا این یک چیزی نیست که بر کسی، بر یک ، ولو بی‌سواد، مخفی باشد که انسان مکلف است در برابر مادر پیر باشد. تعرضات نابه‌جای او را به جان بخرد، و در برابر آن، هیچ واکنشی انجام ندهد، اما حالا می‌بیند که در چنین چیزهایی گیر می‌کند و از نفسانی‌اش بر نمی‌آید که تحمل کند از یک بی‌جای مادر به او، تعرض بی‌جای به او، فرمان بی‌جا دادن به او، این چیزها را نمی‌تواند هضم بکند؛ آن‌وقت پیش یک بزرگواری یا در یک مجلس بگوید که آقا به ما یک وصیتی بکنید، یک سفارشی بکنید. این‌ها در اثر نسجیدن انسان از اندازه‌های خودش است. و حال این‌که ما آن‌چه را که فهمیده و دانسته‌ایم، کمتر شده که ببینیم از آن کلاس‌هایی که ما گذرانده‌ایم، از دانستن و به مرحله‌ی وارد کردن، واقعاً فراغت حاصل شده باشد، و یکی از آثار این مسئله این است که اگر آدم آن‌چه را که فهمیده و دانسته، سعی کند که عمل کند، نتایجی در وجودش پیدا می‌شود که راه برایش باز می‌شود؛ دیگر محتاج به این‌که کسی دستش را به او بدهد نیست؛ که برود پیش این و آن بنشیند و بگوید که مرا کن، به من کن، چیزی، راهی به من نشان بده. راه به وسیله‌ی به آن‌چه انسان می‌داند، برای انسان باز و گشوده می‌شود و انسان ترقی می‌کند؛ به خود مشغول می‌شود، سرگرم خودش می‌شود، دیگر از این و آن فراغت پیدا می‌کند. ادامه دارد.... @seyedololama