eitaa logo
سیدالعلماء
1.5هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
681 ویدیو
7 فایل
کانال رسمی مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ایشان شاگرد بزرگانی مثل حضرات آیات شیخ عباس تهرانی، امام خمینی، علامه طباطبایی، بروجردی و... بودند. مرحوم امام در نامه‌های خود، از ایشان با عبارت "سیدالعلماء" یاد می‌کردند. ارتباط با ادمین @seydololama_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺 استقبال از ماه مبارک رمضان (۵) 🔹 ... همین الآن فرودگاه مرکز آمد و شد خارجه و وزیر دفاع . چرا؟ چرا این‌قدر پُرْرو هستند؟! چون مردم بغداد نشده‌اند. والّا چه کسی جرأت می‌کرد این‌طور بیاید و پیش برود و بگوید که را عوض کن!. مردم اگر شده بودند، به این‌ها راه نمی‌دادند. مردم بغداد تربیت نشده‌اند که!؛ یک اسلامی دارند مثل تهران!، هم مثل !، شیراز هم مثل !. همه‌ی این‌ها دنبال یک اسلام ساده و بی‌زحمت هستند؛ در حالی‌که بدنی و ، کاملاً عمقی است!، به طوری‌که نیاز به و از خارج دارد!. این‌ها را با هم مقایسه کنید. ما ، ما ، ما مدرسه و مسجد داریم؛ نمی‌توانیم که تربیت کنیم!. سرمربی هم از خارج می‌آید!. این است که از هر مدرسه‌ای‌ و که بپرسید، می‌گویند: بیش از این از ما کاری ساخته نیست که بیایید این‌جا درس بخوانید و یک هم بگذارید! این می‌شود !. دو تا کلمه هم و بخوانید؛ این‌طور نیست!. اگر سابق این وضع ما را می‌دیدند، ما را از بیرون می‌کردند! بیاییم سه چهار نفری وسط مدرسه بنشینیم و بگوییم و بخندیم. روزنامه هم در دست‌مان باشد، به نام این‌که مثلاً علوم دینی هستیم!. اصلاً ، و ، باید طبق یک باشد. با جرأت و و آمادگی فکری، انسان وارد صحبت شود که این مسئله را بگویم یا نگویم؟، این حرف را بزنم یا نزنم؟، این احوال‌پرسی را با فلانی بکنم یا نکنم؟، این را بخوانم یا نخوانم؟. تمام این‌ها درونش است، ضد سلامتی هم در درونش هست. و اصلاً برای این چیزها نمی‌شود!. ادامه دارد... ۲۸ شعبان المعظم ۱۴۳۵=۹۳/۴/۵ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 نمونه‌ای از ثمرات شوم استعمار به دست رضاخان! 🔹 شما وقتی به نگاه بکنی، یقین می‌کنی که یک مرد با ذوقی بوده و ذوق شعری با درجه بالایی داشته، اما به شرط این‌که نگاه کنی، و گلستانش را ببینی. اما اگر کسی برایت سوء کند، بگوید: آدم مفت خور و مرد بی‌کار و گدایی بوده!، به در خانه این و آن به گدایی می‌رفته و ...؛ در این موقع شما اگر کتاب سعدی ده سال هم در اتاقت باشد؛ اصلاً به آن دست نمی‌زنی؛ ولذا معتقد به و دانش او هم نمی‌شوی! اما این مسئله از باب این نبود که او بوده، بوده، دانا بوده و شناختش کار مشکلی بوده و به این خاطر شما این مسئله را نتوانستی حل کنی، نه! بلکه فقط می‌خواست، که شما بر اثر تبلیغات سوء توجه ندادی! ⏪ پس یکی از مسائل مهم ما، این نیست که ما نسبت به خداوند علم نداریم فلذا باید کنیم، باید به کار بگیریم، باید بخوانیم و این‌ها! نه! بلکه همه‌اش مال این است که استعمار، این کشور را زمان ناپاک و اجنبی‌پرست و عاملِ ، به کار گرفت؛ به گونه‌ای که یک‌جوری را از همان دبستان کرد. بالای همه‌اش نوشتند: "ز گهواره تا گور دانش بجوی"؛ یعنی باید دنبال علم رفت، اما این فرمایش که مال بوده و پیامبر در چه موضوعی این حرف را زده‌اند؛ این‌ها را دیگر هیچ فکرش را نباید کرد! ! خب دانش چیه؟؛ ساعت اول ، ساعت دوم ، ساعت سوم ، ساعت چهارم فلان! اما یک ساعت از برای این‌که توجه بشود و بر طرف بشود تا موقعیت خودش را در روی این ، موقعیت این زمین را در این فضا پیدا کند و در این‌ها فکر کند، توجه کند؛ تا مسائل برایش حل بشود، باقی نگذاشتند!. هر موقع هم که بود آمدند از کلاس بیرون؛ یک وسایلی برایشان جور کردند که این‌ها سرگرم بشوند!. پس درد نسل ما سرگرم کردن آن‌هاست به چیزی که مانع بشود از این‌که چشم و گوش این جوان باز بشود به و به خودش؛ تا این‌که به دنیا بنگرد و در نتیجه چیزی بفهمد و حالی‌اش بشود. خداوند خودش را فقط به با سوادها معرفی نکرده، تا ما بگوییم باید که پیدا کرد! سواد و علم نجات بخش انسان است و فلان واین‌ها! کسانی که این کلمات را می‌گویند؛ مغرضانه می‌گویند! می‌خواهند کسانی را غافل کنند؛ تابلو علم را که چیز خوبیه، جلوی‌شان نگه می‌دارند، اما غافل‌شان می‌کنند! انسان را با علم از غافل می‌کنند! در صورتی‌که بیشتر باید توجه کرد تا رفع غفلت بشود و با توجه خیلی مسائل حل می‌شود. ۷۸.۷.۲۴ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🌹 یا جوادالائمه ادرکنی (قسمت چهارم و پایانی) 🔺 اهمیت صبر و تبعات آن همچون فقر ممدوح 🔹 پس این‌که حضرت سلام‌الله‌علیه این مسئله را مطرح می‌کنند، یک زیربنای بسیار بسیار مؤثر و مفید فردی و اجتماعی را به ما نصیحت می‌کنند. 🔹فرمود: «توسد الصبر واعتَنِق الفقرَ»؛ خب وقتی انسان بخواهد کند، معنایش چیست؟ معنایش این است که شما مثلاً باید پانزده سال در این درس بخوانی، زحمت بکشی، چیزی هم گیرت نیاید. وقتی از مدرسه فارغ‌التحصیل می‌شوی، بیرون میایی، حتی یک هم مثلاً نداشته باشی، هیچی نداشته باشی. مع ذلک می‌گوید که چون ، هدف بزرگی است من صبر می‌کنم. خب حالا که بیرون می‌آیی، می‌توانی با چند تا خدایی نخواسته رشوه‌خواری و پذیرش یک شغل‌هایی و و کردن، فوراً به یک نتیجه‌ای برسی. این‌جا باید به پناه برد؛ فقرِ ممدوح. یعنی انسان استعداد نامشروع دارد، ولی به کار نمی‌زند و خودداری می‌کند. آن‌وقت این می‌شود بهتر از ریاضتی که فلان یا فلان به او می‌داد. او می‌گفت این‌طور ریاضت بکش، این می‌گوید نه؛ ریاضت تو این است که استعداد داری، همه‌جور مظالم و کارهای نامشروع در تو هست، هم کرده‌ای، هم داری، ولی باید با یک اتاق اجاره‌ای بسازی. حالا تا چه وقت، نمی‌دانم. باید سوار اتوبوس بشوی، ماشین حالا خبری نیست؛ باشد. آیت الله در یک جمعه‌ای من گوش کردم از تلویزیون می‌فرمود که من خلاصه در این سن و سال دیگر نمی‌توانم دوچرخه‌سواری بکنم و یاد نگرفته‌ام وإلّا دوچرخه می‌گرفتم، سوار می‌شدم و می‌آمدم ؛ این معنایش ساختن با فقر است. یعنی وقتی نیاز پیدا کرد، به یک بسیار بسیار ساده‌ای، انسان إباء نکند از آن، زیر بار بیاید. این می‌شود منشأ فردی و اجتماعی، و جسمانی، آن‌وقت با صبر و با فقر اختیاری، دوتایش که با هم جور شد، درست می‌شود که تمام را می‌تواند تصرف کند. مگر نبود به ایشان خبر داده شد که خارجی‌ها می‌خواهند حصر درست کنند و ما را در قرار بدهند، گویا فرمودند که ملتی که دارد از محاصره‌ی امور معاشی چه باکی دارد؟ روزه هم یکی از موارد است. پس خلاصه این‌که همان‌طوری‌که یک بچه‌ی‌ای که وارد در یک رشته‌ی نظامی مانند خلبانی یا مثلاً نیروی دریایی می‌شود، این باید یک تحملاتی داشته باشد تا این‌که ورزیده بشود، نیمه شب در تاریکی در خلیج فارس بتواند از هواپیما در دریا پایین بیاید، این چقدر تمرین می‌خواهد؟ چقدر صبر می‌خواهد؟ چقدر خودداری می‌خواهد؟ چقدر تحمل می‌خواهد؟ ما هم در همین‌طور. باید در این رشته‌ی خودمان، فشار را تحمل کنیم. فشار این‌که ما به جایی نمی‌رسیم از درس خواندن و و و این‌ها، صاحب و این‌ها نمی‌شویم. فشار این‌که وقتی هم چیزی خواندیم، مدرکی گرفتیم، باید رشوه‌خواری نکنیم، اگر شدیم، باید به نکنیم، باید با یک اتاق اجاره‌ای بسازیم، این هم ریاضت است دیگر. این ریاضات، می‌سازد. وقتی انسان ساخت، می‌شود آن کسی که از امام علیه‌السلام بخواهد، دستور بخواهد، در جایش آن نصیحت واقع می‌شود و به مرحله می‌رسد. خدایا به آبروی از آن و معنویِ ظاهری و باطنیِ آن حضرت نصیب شیعیان‌شان بفرما. نصیب همه‌ی ما بفرما. زحمات و برکاتش را شامل حال اموات شیعه و ما بفرما. خدایا در زیر سایه فرزندش (علیه‌السلام)، اسلام، مسلمین، تشیع، رهبری‌ها؛ رهبریِ تشیع و مرجعیت‌ها و علم و عمل و تدریس را، مدارس را، موفق و منصور بدار. وصلی الله علی محمّد وآله الطاهرین ۷۹/۱۲/۶ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 نجات از غفلت 🌹 بسم الله الرحمن الرحیم يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْرًا كَثِيرًا (۴۱) وَسَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَأَصِيلًا؛ ( :۴۲) 🔹 دوره‌ای که ما در آن زندگی می‌کنیم یکی از قسمت‌های تاریک زندگی است. برای این‌که که است، روز به روز زیاد می‌شود و که و دقت و حواس جمع و التفات کامل به جهان است، روز به روز ضعیف می‌شود. 🔹 از امام علیه‌السلام مرحوم نقل کرده که «پدرم هرگز یاد نکرد نعمتی از خدا را مگر آن‌که کرد برای آن نعمت». خوب این در اثر همین و تأمل در جهان است. انسان و جهان همراه با چنین حالتی است. طوری نیست که بشود آن را ترک کرد. مثلاً وقتی ما به یکدیگر که می‌رسیم، به هم سلام عرض می‌کنیم، آیا اصلاً می‌شود این را ترک کنیم؟ خجالت می‌کشیم که با هم روبرو بشویم ولی یک سلامی، یک اظهار رفاقت و دوستی‌ای با همدیگر نکنیم. خداوند همراه با دست کرم الهی به ما می‌رسد. آن‌وقت این داشتن به دست کرم الهی را می‌گویند، یاد داشتن می‌گویند؛ ملتفت بودن، حواس جمع داشتن، ، ، همه‌ی این‌ها از این حالتی است که پیدا می‌کند. آن‌وقت شما حساب کنید از که ما بیرون می‌آییم یا از بلند می‌شویم تا وقتی که به خواب می‌رویم یک نفر پیدا می‌کنیم که چنین حالی داشته باشد؟، که فکر کند که من الآن امروز زنده‌ام، با که از ناحیه‌ی و الهی در من تابیده و مرا به تنفس و صحبت و کلام و راه رفتن و غذا خوردن نیرو داده. به این که افتاد، در همان کوچه یا خیابان که خطری نباشد، به خاک می‌افتد و سجده می‌کند. لازمه‌ی این تذکرات، این حالتی است که در پیدا می‌شود. خوب بنابراین دقیقه به دقیقه، ساعت به ساعت، روز به روز این حال دارد در بشر نابود می‌شود. از فاسدترین روزگار، یکی این روزگار ماست. 🔹 «هر بار حق‌تعالی از او شری و بدی‌ای را دفع می‌کرد، یا نقشه و طرح دشمنی را خنثی می‌کرد، سجده می‌کرد. از نماز فارغ می‌شد، سجده می‌کرد. بین دو نفر که اصلاح می‌کرد، برای شکر آن نعمت سجده می‌کرد.» حالا ما اگر به یا به رفتیم، خواندیم یا درس گفتیم، سجده می‌کنیم که امروز ما موفق شدیم یک درس از و و و و آن‌چه که نیاز محصلین بود تأمین کنیم یا یک عالمی حاضر شویم و از او و درس او چیزی یاد گرفتیم. آیا تا حالا به عمرمان چنین کاری کرده‌ایم یا کسی را دیده‌ایم که این کار را بکند؟ این‌ها از رسوم و آداب است که متروک شده است. مثل این قاچاق شده؛ و اگر ببینیم یا بشنویم چنین جایی هست، باید به دیدنش برویم و چنین چیزی را ببینیم. ۹۴-۸-۱۴=۲۲ ۱۴۳۷ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
📆 روز جهانی مبارزه با بی‌سوادی؛ ( ۷ ) 🔺 مبارزه با علم و سواد حقیقی به اسم ترویج سوادآموزی! 🔹 شما وقتی به نگاه بکنی، یقین می‌کنی که یک مرد با ذوقی بوده و ذوق شعری با درجه‌ی بالایی داشته، اما به شرط این‌که نگاه کنی، و گلستانش را ببینی. اما اگر کسی برایت سوء کند، بگوید: آدم مفت‌خور و مرد بی‌کار و گدایی بوده!، به در خانه‌ی این و آن، به گدایی می‌رفته و ...؛ در این موقع شما اگر کتاب سعدی ده سال هم در اتاقت باشد؛ اصلاً به آن دست نمی‌زنی؛ ولذا معتقد به و او هم نمی‌شوی! اما این مسئله از باب این نبود که او بوده، بوده، دانا بوده و شناختش کار مشکلی بوده و به این خاطر شما این مسئله را نتوانستی حل کنی، نه! بلکه فقط می‌خواست، که شما بر اثر تبلیغات سوء توجه ندادی! ⏪ پس یکی از مسائل مهم ما، این نیست که ما نسبت به خداوند علم نداریم فلذا باید کنیم، باید به کار بگیریم، باید بخوانیم و این‌ها! نه! بلکه همه‌اش مال این است که استعمار، این کشور را زمان ناپاک و اجنبی‌پرست و عاملِ ، به کار گرفت؛ به گونه‌ای که یک‌جوری را از همان غافل کرد؛ بالای دبستان‌ها همه‌اش نوشتند: "ز گهواره تا گور دانش بجوی"؛ یعنی باید دنبال علم رفت، اما این فرمایش که مال بوده و پیامبر در چه موضوعی این حرف را زده‌اند؛ این‌ها را دیگر هیچ فکرش را نباید کرد!. ! خب دانش چیه؟؛ ساعت اول ، ساعت دوم ، ساعت سوم ، ساعت چهارم فلان! اما یک ساعت از برای این‌که توجه بشود و بر طرف بشود تا موقعیت خودش را در روی این ، موقعیت این زمین را در این فضا پیدا کند و در این‌ها فکر کند، توجه کند؛ تا مسائل برایش حل بشود، باقی نگذاشتند!. هر موقع هم که بود آمدند از کلاس بیرون؛ یک وسایلی برای‌شان جور کردند که این‌ها سرگرم بشوند!. پس درد نسل ما سرگرم کردن آن‌هاست به چیزی که مانع بشود از این‌که چشم و گوش این جوان باز بشود به و به خودش؛ تا این‌که به دنیا بنگرد و در نتیجه چیزی بفهمد و حالی‌اش بشود. خداوند خودش را فقط به با سوادها معرفی نکرده، تا ما بگوییم باید که پیدا کرد! سواد و علم انسان است و فلان واین‌ها! کسانی که این کلمات را می‌گویند؛ مغرضانه می‌گویند! می‌خواهند کسانی را کنند؛ تابلو علم را که چیز خوبیه، جلوی‌شان نگه می‌دارند، اما غافل‌شان می‌کنند! انسان را با علم از غافل می‌کنند! در صورتی‌که بیشتر باید توجه کرد تا رفع غفلت بشود و با توجه خیلی مسائل حل می‌شود. ۷۸.۷.۲۴ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 نکاتی پیرامون شرایط تفسیر و ترجمه و برداشت های قرآنی (قسمت ۵ و پایانی) ⏪ ...و قبلاً هم عرض کردم، حالا هم تکرار می‌کنم، کسی‌که این مسأله را دیدم روشن با شرایطش ذکر کرده، مرحوم آیت الله در تفسیر شریف است که بیشتر از یک جلد هم نشده، -موفق نشدند که این را بنویسند- در آن‌جا آخر این تفسیر تعلیقاتی دارند. در تعلیقه‌ی پنجم تحت عنوان: «ترجمة القرآن وشروطها» شرایط ترجمه‌ی قرآن را می‌فرماید. این "ترجمة القرآن وشروطها" را من هیچ‌جا ندیده‌ام. همان‌طور که از شرایط ، وضو است و از شرایط ، پاکی آب است، شرایط ترجمه‌ی قرآن چیست؟ هیچ‌کسی نمی‌داند. همین‌قدر که یک کسی استاد شد، به او می‌گویند قرآن را ترجمه کن!. آن‌جا ایشان می‌فرماید که سه شرط اقلاً باید در ترجمه مراعات شود. یکی ، آن هم ادبیات نه این‌که همین‌طور دست دوم و سوم، بلکه دست اول. یعنی، مخصوصاً بنده اضافه می‌کنم که عربی قدیم با حالا ممکن است تفاوت کرده باشد. چون هر زبانی به تدریج مسائلش فرق می‌کند. یک‌جا باقی نمی‌ماند که دست نخورده باشد. این است که باید سر در بیاورد از مسائل ادبیات عرب گذشته و خوب مسلَّط باشد. دوم این‌که باید مسائل و مربوط به و و و این‌ها برایش شسته و رُفته شده باشد، تا هر آیه‌ای را که به حسب ظاهر دید، مثلاً وارد شده که «و جاء ربک و الملک صفا صفا»¹؛ که مثلاً اوضاع و احوال به هم می‌خورد و "و جاء ربک و الملک صفا صفا"، این را بفهمد که این‌جا منظور چیست؟ آمدن یعنی چه؟ و یا مثلاً در آیاتی مثل «يَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَيْرَ الْأَرْضِ»²؛ قرائن عقلی و نقلی و آیتی را پیدا کند. پس باید مسائل عقلی را بداند وإلّا می‌شود!. وقتی وهابی شد مثل آن‌ها می‌شود. در مورد آن شخص می‌گویند داشت همین مسائل را می‌گفت برای ، برای این‌که مردم اشتباه نکنند، از آن بالای منبر که ایستاد، یک پله، دو پله آمد پایین، گفت: همین‌طور خداوند از پایین می‌آید که من دارم می آیم!. یعنی نکنی‌ها که بگویی خدا مثلاً جور دیگر است!. این‌جور وهابی می‌شود آدم!. و در مسائل اصلی متزلزل، و مایه‌ی گمراهی دیگران می‌گردد!. پس دوم این‌که مسائل عقلی را خوب بداند عقلاً، مثلاً مرحوم علامه رحمه‌الله را خوب با شروحش و با این مسائلش پیش اساتیدی دیده باشد. بداند که مسأله‌ی معاد چه جوری باید باشد، مسأله‌ی چه جوری است، مسأله‌ی چه جور است. و سوم این‌که به درباره‌ی تفسیر هم بر بخورد و بررسی کند. چرا؟ برای خاطر این‌که خود قرآن، برای قرآن، معلم معرفی کرده؛ «وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ»³؛ این قرآن کریم برای مردم است، اما تو باید مُبَیِنَش باشی. چون گفتار، گفتار حق تعالی است، گفتار معمولی که نیست. تو هم درس خوانده‌ی پیش ما هستی: «وَ عَلَّمَکَ ما لَمْ تَکُنْ تَعْلَمُ»⁴؛ که این آیه درباره‌ات وارد شده. تو مدال داری. تو جایزه داری. تو مدرک داری و تعلیمات یافته‌ای. تو معلم‌شان باید باشی. آن حضرت هم به شهادت حدیث که مورد قبول و است، معلمینی قرار داده بعد از خودش به نام خاندان خودش و فرموده که: «تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی لن یفترقا...» این "لن یفترقا" را خوب دقت کرده باشد. یعنی یک‌وقت نمی‌شود که ما یک قرآنی پیدا کنیم، ترجمه‌ی قرآنی، شرح تفسیر قرآنی، که آن‌جا خبر از تعلیمات (علیهم‌السلام) نباشد که اگر این‌گونه شد، آن قرآن، آن تفسیر درست نیست؛ چون افتراق شده بین آن چیزهایی که ایشان آن‌ها را با هم گره زده. یا این‌که کسی بگوید من هستم، مرید حضرت امام (علیه‌السلام) هستم، و چه هستم، ولی از قرآن سر در نیاورد، خبر نداشته باشد، آن‌جا هم آن ائمه‌ای که او می‌پرستد و دنبال‌شان رفته عوضی گرفته. بلکه این‌ها "لن یفترقا" هستند و هر جا سراغ رفتید، باید امامی که قرآن با اوست، باشد. هرجا سراغ قرآن رفتید، باید قرآنی باشد که معلمین او، نظریات‌شان ملحوظ شده باشد. پس قرآن خودش قرار داده، و فرموده که: «و یعلمهم الکتاب و الحکمة»(۵)؛ چندجا اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به نام معلم قرآن معرفی شده. معلم قرآن هم معلم معیّن کرده، و معلم‌های خاندان خودش را داده. باید از این‌ها هم اطلاع داشته باشد. مجموع این‌ها که جمع شد، یک اسلامی می‌شود که ان‌شاءالله باشد. ۸۰/۸/۳۰ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ______ ۱) [ :۲۲] ۲) [ علیه‌السلام:۴۸] ۳) [ :۴۴] ۴) [ :۱۱۳] ۵) [ :۲] @seyedololama
🔺 مطالبی پیرامون شخصیت مرحوم علامه سید محمد حسین طباطبایی رضوان الله تعالی علیه؛ (۲۴ ۱۳۶۰ ش= ۱۸ الحرام ۱۴۰۲ ق) بسم الله الرحمن الرحیم "و صلی الله علی اشرف انبیائه و خاتم اوصیائه، صلی الله علیهم اجمعین" 🔺 برکات حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها 🔹 از برکات حرم مطهر (علیهم‌السلام)؛ شهر مقدس ، مهاجرت شخصیتی مانند مرحوم آیت الله و تأسیس علمیه‌ی قم در آن و مهاجرت آیت الله و سپس ادامه‌ی حوزه و طلوع شخصیت‌هایی مانند راحل و مرحوم علامه می‌باشد. 🔺 اثرات جلسات معارفی و شروع استفاده از مرحوم علامه طباطبایی 🔹 جلسات و هشداردهنده‌ی مرحوم امام و دیگر اساتید؛ امثال مرحوم استاد شهید و دیگر بزرگان را بسیار آمادگی داد که در جستجوی هر چه بیشتر اساتید باشند. ولذا استاد شهید در سفری به با استاد ؛ مرحوم حاج میرزا علی آقای برخورد کرده و اعتراف کردند که ما با استفاده از آن بزرگوار موفق به شناخت نهج‌البلاغه شدیم و ای کاش ما توفیق شناخت را نیز پیدا کنیم. این خواست و عطش نیز به وسیله مرحوم علامه طباطبایی (رضی الله عنه) از الطاف خاصه‌ی الهی برآورده شد و ما طلاب ابتدایی نیز بحمدالله تعالی از این خرمن فیض، اگر نه گندم، ولی به کاهی رسیدیم و ابتداً - در اثر نداشتن مکان مناسبی - قرار شد روزها در باغی که نزدیک منزل ایشان بود از بیانات تفسیری و اخلاقی ایشان استفاده کنیم. 🔺 بیداری از خواب غفلت و بندگیِ خدای متعال؛ اساس تعلیمات مرحومین قاضی و طباطبایی؛ نقش اساسیِ روایات در تفسیر المیزان 🔹 اساس تعلیمات و تدریسات ایشان که از استاد عالی مقام‌شان مرحوم کسب شده بود، دست‌گیری و دادن و از خواب و توجیه آنان به سوی بندگی و صرف چند روزه‌ی عمر در الهی بود، به طوری‌که تمامی لحظات زندگی حتی برای کسب امور معیشتی یا اداره‌ی پست‌ها و مقام‌ها و یا تشکیل خانواده، دارای بُعد و جنبه‌ی بندگی باشد، آن‌گونه که در ابتدای سوره‌ی در صفحات اول فرموده‌اند: «أن الله سبحانه بیَّن فی مواضع من كلامه: أنَّ ما ليس لوجهه الكريم هالك باطل، و أنه: سيقدم إلى كل عمل عملوه ممّا ليس لوجهه الكريم، فيجعله هباء منثورا، و يحبط ما صنعوا و يبطل ما كانوا يعملون، و أنّه لا بقاء لشی‌ء إلّا وجهه الكريم، فما عمل لوجهه الكريم و صنع باسمه هو الذی يبقى و لا يفنى، و كل أمر من الأمور إنّما نصيبه من البقاء بقدر ما للّه فيه نصيب، و هذا هو الذی يفيده ما رواه الفريقان‌ عن‌ النّبیّ صلّی الله علیه وآله أنّه قال: (كل أمر ذی بال لم يبدأ فيه باسم الله فهو أبتر الحديث‌). و الأبتر هو المنقطع الآخر، فالأنسب أنّ متعلق الباء فی البسملة أبتدئ بالمعنى الذی ذكرناه»؛ ( ج ۱ صص ۱۵-۱۶)؛ ایشان درباره‌ی این‌که اولین آیه‌ی سوره‌ی مبارکه‌ی که اولین سوره‌ی قرآن است و با آیه‌ی شریفه‌ی "بسم الله" آغاز می‌شود، مطرح می‌کنند که آیا این "باء" به چه فعلی یا اسمی - طبق قاعده‌ی عربیت و عرب- تعَلَّق دارد؟ ایشان انتخاب فرمودند به این‌که به فعل "أبتَدِءُ" بر می‌گردد یعنی من ابتدا می‌کنم به نام خداوند بخشاینده‌ی مهربان. در صورتی‌که شاید مفسرین و لغت‌شناسانِ‌ دیگر این‌طور نگفته باشند، ولی ایشان در این مسأله که اولین مسأله‌ی تفسیرشان بود، از یک نبوی متابعت کرده‌اند که آن روایت این است که اکرم (صلی الله علیه آله و سلم) فرموده‌اند: هر کار مهمی که به نام خداوند ابتدا نشود، انقطاع خواهد یافت، بریده خواهد شد و به سود نخواهد رسید. بنابراین ایشان هم معناً و هم لفظاً اول استفاده‌شان از روایت بوده است و این مطلبی است که شخصاً بنده از ایشان شنیدم و کمتر کسی درباره تفسیر "المیزان" این مطلب را یادآوری کرده که این تفسیر بسیار ارزنده، طرز استفاده‌اش از با سایر هیچ فرقی ندارد، منتها آن‌ها آیه را بیان می‌کنند و در تفسیرش روایت می‌آورند، ولی ایشان اول به روایات رجوع می‌کند و مطلب آیه را که از روایات به دست آورد، طوری تنظیم می‌کنند که با روایات تطبیق شود و روایاتش هم در آخر ذکر شود تا این افراط و تفریطی که در برخی محدثین و غیر آن‌ها پیدا شده، که قرآن کریم جز با روایات نباید تفسیر شود، این افراط و تفریط جلویش گرفته شود، ولی رهنمودشان را از روایات گرفته‌اند و بهترین شاهد همین مسأله است و از خود ایشان هم - در وقتی که خدمت‌شان بودم- شنیدم که فرمود: اگر روایات نبود، من در تفسیر چیزی نمی‌فهمیدم. این مطلب ای کاش تکرار می‌شد تا مردم بدانند که برکات تفسیر "المیزان" برکات روایات اطهار (علیهم‌السلام) است. ص ۱ 1⃣ @seyedololama ⬇️
🔺 رضای الهی 🔹 این‌که سؤال می‌شود خدا یعنی چه؟ خدا یعنی یک مقامی که بشریت در زیر پرچم او آغاز شده و ادامه پیدا می‌کند، سرانجام هم با او هست. محیط به همه جا، حاضر در همه جا، قوام همه چیز، قوت هر چیزی است که فرمود: «لا حول و لا قوة الّا بالله». این معنی است، این معنی انتخاب است؛ هر قدر که بشود؛ لازم نیست ما و بشویم، ما اگر هم بشویم خیلی خوب است. اگر جزء هم بشویم که در جریان تقریباً خون آن حضرت به گردن همه‌ی این مردم قرار گرفت که می‌توانستند جلوگیری کنند و نکردند، ولی بالأخره یک هم بعد برای‌شان پیدا شد و یک کردند. ما هم در هر سن و سالی هستیم باید کوشش بکنیم که یک پیدا بشود که به همه‌چیز پشت کنیم و به رو کنیم. آن‌وقت در رضای خدا هر هم که تحمل کنیم، نمره‌مان بالاتر می‌رود و نتیجه‌مان بهتر خواهد شد، و سعی کنیم که این انقلاب را از آن حضرت بیاموزیم؛ در ، در جورش کنیم و آن را در ، در زندگیِ ، ، ، ، وارد کنیم. این روحانیت می‌شود. آن‌وقت را هم برای خاطر این بیاموزیم؛ برای فهمیدن این مطالب بیاموزیم. در مطالب و این‌ها شرکت کنیم، برای خاطر این مسائل کنیم. دیگر چیزی باقی نماند که هدف رضای خدا در آن نباشد که در غیر این‌صورت آن وبال خواهد بود و پشیمانی خواهد آورد. پس بنابراین زندگی علیه‌السلام یعنی هم ، هم ، هم ، همه چیز، اما «رضا الله رضانا اهل البیت»¹؛ ما دنبال رضای خدا هستیم و این‌ها را بازی برای او می‌دانیم، این‌ها را لازم برای او می‌دانیم وإلّا او نباشد، این‌ها وبال گردن‌مان خواهد بود. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی _______ ۱) [ ج ۴۴ صص ۳۶۶-۳۶۷] @seyedololama
🔺 استقبال از ماه مبارک رمضان (۵) 🔹 همین الآن فرودگاه مرکز آمد و شد خارجه و وزیر دفاع هاست. چرا؟ چرا این‌قدر پُرْرو هستند؟! چون مردم بغداد نشده‌اند. والّا چه کسی جرأت می‌کرد این‌طور بیاید و پیش برود و بگوید که را عوض کن!. مردم اگر شده بودند، به این‌ها راه نمی‌دادند. مردم بغداد تربیت نشده‌اند که!؛ یک اسلامی دارند مثل تهران!، هم مثل !، شیراز هم مثل !. همه‌ی این‌ها دنبال یک اسلام ساده و بی‌زحمت هستند؛ در حالی‌که بدنی و ، کاملاً عمقی است!، به طوری‌که نیاز به و از خارج دارد!. این‌ها را با هم مقایسه کنید. ما ، ما ، ما مدرسه و مسجد داریم؛ نمی‌توانیم که تربیت کنیم!. سرمربی هم از خارج می‌آید!. این است که از هر مدرسه‌ای‌ و که بپرسید، می‌گویند: بیش از این از ما کاری ساخته نیست که بیایید این‌جا درس بخوانید و یک هم بگذارید! این می‌شود !. دو تا کلمه هم و بخوانید؛ این‌طور نیست!. اگر سابق این وضع ما را می‌دیدند، ما را از بیرون می‌کردند! بیاییم سه چهار نفری وسط مدرسه بنشینیم و بگوییم و بخندیم. روزنامه هم در دست‌مان باشد، به نام این‌که مثلاً علوم دینی هستیم!. اصلاً ، و ، باید طبق یک باشد. با جرأت و و آمادگی فکری، انسان وارد صحبت شود که این مسئله را بگویم یا نگویم؟، این حرف را بزنم یا نزنم؟، این احوال‌پرسی را با فلانی بکنم یا نکنم؟، این را بخوانم یا نخوانم؟. تمام این‌ها درونش است، ضد سلامتی هم در درونش هست. و اصلاً برای این چیزها نمی‌شود!. @seyedololama
⬇️ ص۴ 🔺 اهمیت صبر و تبعات آن همچون فقر ممدوح 🔹 پس این‌که حضرت سلام‌الله‌علیه این مسئله را مطرح می‌کنند، یک زیربنای بسیار بسیار مؤثر و مفید فردی و اجتماعی را به ما نصیحت می‌کنند. 🔹فرمود: «توسد الصبر واعتَنِق الفقرَ»؛ خب وقتی انسان بخواهد کند، معنایش چیست؟ معنایش این است که شما مثلاً باید پانزده سال در این درس بخوانی، زحمت بکشی، چیزی هم گیرت نیاید. وقتی از مدرسه فارغ‌التحصیل می‌شوی، بیرون میایی، حتی یک هم مثلاً نداشته باشی، هیچی نداشته باشی. مع ذلک می‌گوید که چون ، هدف بزرگی است من صبر می‌کنم. خب حالا که بیرون می‌آیی، می‌توانی با چند تا خدایی نخواسته رشوه‌خواری و پذیرش یک شغل‌هایی و و کردن، فوراً به یک نتیجه‌ای برسی. این‌جا باید به پناه برد؛ فقرِ ممدوح. یعنی انسان استعداد نامشروع دارد، ولی به کار نمی‌زند و خودداری می‌کند. آن‌وقت این می‌شود بهتر از ریاضتی که فلان یا فلان به او می‌داد. او می‌گفت این‌طور ریاضت بکش، این می‌گوید نه؛ ریاضت تو این است که استعداد داری، همه‌جور مظالم و کارهای نامشروع در تو هست، هم کرده‌ای، هم داری، ولی باید با یک اتاق اجاره‌ای بسازی. حالا تا چه وقت، نمی‌دانم. باید سوار اتوبوس بشوی، ماشین حالا خبری نیست؛ باشد. آیت الله در یک جمعه‌ای من گوش کردم از تلویزیون می‌فرمود که من خلاصه در این سن و سال دیگر نمی‌توانم دوچرخه‌سواری بکنم و یاد نگرفته‌ام وإلّا دوچرخه می‌گرفتم، سوار می‌شدم و می‌آمدم ؛ این معنایش ساختن با فقر است. یعنی وقتی نیاز پیدا کرد، به یک بسیار بسیار ساده‌ای، انسان إباء نکند از آن، زیر بار بیاید. این می‌شود منشأ فردی و اجتماعی، و جسمانی، آن‌وقت با صبر و با فقر اختیاری، دوتایش که با هم جور شد، درست می‌شود که تمام را می‌تواند تصرف کند. مگر نبود به ایشان خبر داده شد که خارجی‌ها می‌خواهند حصر درست کنند و ما را در قرار بدهند، گویا فرمودند که ملتی که دارد از محاصره‌ی امور معاشی چه باکی دارد؟ روزه هم یکی از موارد است. پس خلاصه این‌که همان‌طوری‌که یک بچه‌ی‌ای که وارد در یک رشته‌ی نظامی مانند خلبانی یا مثلاً نیروی دریایی می‌شود، این باید یک تحملاتی داشته باشد تا این‌که ورزیده بشود، نیمه شب در تاریکی در خلیج فارس بتواند از هواپیما در دریا پایین بیاید، این چقدر تمرین می‌خواهد؟ چقدر صبر می‌خواهد؟ چقدر خودداری می‌خواهد؟ چقدر تحمل می‌خواهد؟ ما هم در همین‌طور. باید در این رشته‌ی خودمان، فشار را تحمل کنیم. فشار این‌که ما به جایی نمی‌رسیم از درس خواندن و و و این‌ها، صاحب و این‌ها نمی‌شویم. فشار این‌که وقتی هم چیزی خواندیم، مدرکی گرفتیم، باید رشوه‌خواری نکنیم، اگر شدیم، باید به نکنیم، باید با یک اتاق اجاره‌ای بسازیم، این هم ریاضت است دیگر. این ریاضات، می‌سازد. وقتی انسان ساخت، می‌شود آن کسی‌که از امام علیه‌السلام بخواهد، دستور بخواهد، در جایش آن نصیحت واقع می‌شود و به مرحله می‌رسد. خدایا به آبروی جوادالائمه از آن و معنویِ ظاهری و باطنیِ آن حضرت نصیب شیعیان‌شان بفرما. نصیب همه‌ی ما بفرما. زحمات و برکاتش را شامل حال اموات شیعه و ما بفرما. خدایا در زیر سایه فرزندش (علیه‌السلام)، اسلام، مسلمین، تشیع، رهبری‌ها؛ رهبریِ تشیع و مرجعیت‌ها و علم و عمل و تدریس را، مدارس را، موفق و منصور بدار. وصلی الله علی محمّد وآله الطاهرین ۷۹٫۱۲٫۶ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی __________ ۱) [ سیرة الائمة الاثنی عشر مجلد۲ ص۱۶۵ (تألیف علی محمد علی دخیل) 🔺 قال له رجل اوصنی: قال: أو تقبل؟ قال: نعم. فقال علیه‌السلام: «توسد الصبر، واعتنق الفقر، وارفض الشهوات، وخالف الهوی، واعلم أنک لن تخلو من عین الله، فانظر کیف تکون»] ۲) [ ج۱ ص۱۴۳] @seyedololama
🔺 رضای الهی 🔹 این‌که سؤال می‌شود خدا یعنی چه؟ خدا یعنی یک مقامی که بشریت در زیر پرچم او آغاز شده و ادامه پیدا می‌کند، سرانجام هم با او هست. محیط به همه جا، حاضر در همه جا، قوام همه چیز، قوت هر چیزی است که فرمود: «لا حول و لا قوة الّا بالله». این معنی است، این معنی انتخاب است؛ هر قدر که بشود؛ لازم نیست ما و بشویم، ما اگر هم بشویم خیلی خوب است. اگر جزء هم بشویم که در جریان تقریباً خون آن حضرت به گردن همه‌ی این مردم قرار گرفت که می‌توانستند جلوگیری کنند و نکردند، ولی بالأخره یک هم بعد برای‌شان پیدا شد و یک کردند. ما هم در هر سن و سالی هستیم باید کوشش بکنیم که یک پیدا بشود که به همه‌چیز پشت کنیم و به رو کنیم. آن‌وقت در رضای خدا هر هم که تحمل کنیم، نمره‌مان بالاتر می‌رود و نتیجه‌مان بهتر خواهد شد، و سعی کنیم که این انقلاب را از آن حضرت بیاموزیم؛ در ، در جورش کنیم و آن را در ، در زندگیِ ، ، ، ، وارد کنیم. این روحانیت می‌شود. آن‌وقت را هم برای خاطر این بیاموزیم؛ برای فهمیدن این مطالب بیاموزیم. در مطالب و این‌ها شرکت کنیم، برای خاطر این مسائل کنیم. دیگر چیزی باقی نماند که هدف رضای خدا در آن نباشد که در غیر این‌صورت آن وبال خواهد بود و پشیمانی خواهد آورد. پس بنابراین زندگی علیه‌السلام یعنی هم ، هم ، هم ، همه چیز، اما «رضا الله رضانا اهل البیت»¹؛ ما دنبال رضای خدا هستیم و این‌ها را بازی برای او می‌دانیم، این‌ها را لازم برای او می‌دانیم وإلّا او نباشد، این‌ها وبال گردن‌مان خواهد بود. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ___________ ۱) [ ج ۴۴ صص ۳۶۶-۳۶۷] @seyedololama
🍃 به مناسبت سالروز قیام توابین 🔺 رضای الهی 🔹 این‌که سؤال می‌شود خدا یعنی چه؟ خدا یعنی یک مقامی که بشریت در زیر پرچم او آغاز شده و ادامه پیدا می‌کند، سرانجام هم با او هست. محیط به همه جا، حاضر در همه جا، قوام همه چیز، قوت هر چیزی است که فرمود: «لا حول و لا قوة الّا بالله». این معنی است، این معنی انتخاب است؛ هر قدر که بشود؛ لازم نیست ما و بشویم، ما اگر هم بشویم خیلی خوب است. اگر جزء هم بشویم که در جریان تقریباً خون آن حضرت به گردن همه‌ی این مردم قرار گرفت که می‌توانستند جلوگیری کنند و نکردند، ولی بالأخره یک هم بعد برای‌شان پیدا شد و یک کردند. ما هم در هر سن و سالی هستیم باید کوشش بکنیم که یک پیدا بشود که به همه‌چیز پشت کنیم و به رو کنیم. آن‌وقت در رضای خدا هر هم که تحمل کنیم، نمره‌مان بالاتر می‌رود و نتیجه‌مان بهتر خواهد شد، و سعی کنیم که این انقلاب را از آن حضرت بیاموزیم؛ در ، در جورش کنیم و آن را در ، در زندگیِ ، ، ، ، وارد کنیم. این روحانیت می‌شود. آن‌وقت را هم برای خاطر این بیاموزیم؛ برای فهمیدن این مطالب بیاموزیم. در مطالب و این‌ها شرکت کنیم، برای خاطر این مسائل کنیم. دیگر چیزی باقی نماند که هدف رضای خدا در آن نباشد که در غیر این‌صورت آن وبال خواهد بود و پشیمانی خواهد آورد. پس بنابراین زندگی علیه‌السلام یعنی هم ، هم ، هم ، همه چیز، اما «رضا الله رضانا اهل البیت»¹؛ ما دنبال رضای خدا هستیم و این‌ها را بازی برای او می‌دانیم، این‌ها را لازم برای او می‌دانیم وإلّا او نباشد، این‌ها وبال گردن‌مان خواهد بود. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی _______ ۱) [ ج ۴۴ صص ۳۶۶-۳۶۷] @seyedololama