🔺 ضرورت اسلامشناسی
🔹 تا زمانی که برای اتمام #حجت نشده و #غافل باشیم، تقصیری نداریم چون به ما نگفته بودند ولی از زمانی که بر بنده و شما از روی #کتاب و #سنت، #آیات و #روایات و دستورات و خطب #نهج_البلاغه و اینها اتمام حجت بشود، دیگر چارهای نداریم و باید به اموری ملتزم باشیم.
اولش این است که باید #اسلام_شناسی باشی که با هر همکلاسی، هر #استاد و دبیری، حرفت شد، حرف خودت را بتوانی بهصورت منطقی و صحیح و عقلانی به گوش آنها برسانی و آنقدر به حرف خودت #یقین داشته باشی که همانجا او را رها نکنی؛ و بگویی: یا حرف مرا بپذیر یا پاسخ منطقی بده به حرف من یا اگر میخواهی #لجبازی با #حق بکنی، بیا #مباهله بکنیم!. جلو بیا که من آمادهی #عذاب خدا هستم، تو هم باید آماده شوی. #دروغگو را خدا به عذاب خودش مبتلا کند. در همین مجلس و در همین میدان. بنابراین شوخیبردار نیست؛ #بسیجی بودن، #هیئتی بودن، سینهزن بودن، زنجیرزن بودن، #عمره رفتن، #مکه رفتن، اینها همه ممکن است که "لا یبقی من القرآن" بشود که فرمود: «يَأْتِی عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ لَا يَبْقَى فِيهِمْ مِنَ الْقُرْآنِ إِلَّا رَسْمُهُ وَ مِنَ الْإِسْلَامِ إِلَّا اسْمُهُ»؛ ( #نهج_البلاغه ح۳۶۹)؛ خط قشنگ، چاپ قشنگ، کاغذهای گرانقیمت، جلدهای رنگارنگ، #سعودی ها از این قرآنها خیلی چاپ میکنند شاید هم به مسافرها مجانی بدهند که اسمشان در ممالک اسلامی پخش شود ولی در درونشان جز #عناد و لجبازی و تیرگی و #شقاوت چیز دیگری نیست. بهقدری این سعودیها و #وهابی ها شقی هستند که تقریباً در دویست سال پیش که آنموقع نه موتور بود و نه ماشین بود، راه دور از #حجاز تا #کربلا را با اسب طی کردند و در صحن مبارک حضرت امام #حسین علیهالسلام ریختند و آنجا کشتار کردند. نوشتهاند ده نفر زوار کشتند!. بعد به داخل حرم رفتند، هاونهایشان را بردند در آنجا، نشستند به کوبیدن آن چیزهایی که میخوردند و میکشیدند. هر چه هم در #ضریح آنجا بود غارت کردند. بعد آمدند سراغ #نجف. نجفیها چون برج و بارو داشتند، قدری #دفاع کردند و نگذاشتند آنها وارد شهر بشوند. منظور این است که اینها چنین موجودات شروری هستند. الآن هم شرورترین خلق یعنی #آمریکا را با خودشان همراه کردهاند. هم اسم #اسلام میبرند، هم #ریاست مسلمین را در حرمین #مدینه و #مکه ادعا میکنند و هم اینطور آدمکش و بیرحم و بیحساب هستند. پس وقتی که زمان ما زمانی شده است که اینطور وحشیگری به نام #دولت_اسلامی، به نام #قرآن، به نام اسلام، به نام #پیامبر اسلام اینطور دارد به این شکلها در میآید، ما چه باید بکنیم؟ ما سرگرم این #فیلم ها بشویم؟ سرگرم این #فوتبال ها بشویم؟ همهی اینها را آنها تهیه دیدهاند برای سرگرم کردن نسل #جوان ما که در این #فکر ها نیفتد، این دغدغهها به خاطرش نیاید، این دلهرههای دینی، این عاقبت بهخیری و اینها در دلش وارد نشود؛ مدام چشمش را به این بدوزد که کی توپ را از این میدان به در برد و کی جایزه گرفت و اینطور چیزها که همه #خرافات و کودکانه و ترک #انسانیت و رو کردن به #حیوانیت و کودکی است.
۸۶٫۳٫۷
✅ مرحوم آیتالله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
🏴 أَلسَّلامُ عَلى عَلِىّ الْکَبیرِ؛ سلام بر على اکبر
🔺 پیام #اهلبیت به ما این است: ای #مردم دنیا، این #دنیا برای شما و شما برای این دنیا نیستید. این را #باور کنید. این را بفهمید!.
خُب، فهم این مطلب #علم میخواهد، #تدریس میخواهد، #استاد میخواهد، #کلاس میخواهد، #هیئت فرهنگی میخواهد.
اساس #فرهنگ و #قانون اساسی باید بیاید روی این مسائل نه روی گفتار و نوشتار و #شعار، لذا در بین راه که کاروان حضرت رو به #کوفه میآمدند، حضرت روی همان مرکب سواری، چشم مبارکش روی هم رفت. بعد باز شد و فرمود: «إنّا لله و إنّا الیه راجعون»¹. سه مرتبه گویا این آیه را خواند!. خُب، نزدیکش کی بود؟؛ #علی_اکبر. عرض کرد: بابا چه خبر شده؟ فرمود: چشمم روی هم رفت؛ سواری گفت: این کاروان دارد رو به #مرگ میرود!. خُب، این جوان چی گفت؟!؛ «فبشَّرناه بغلام حلیم»²؛ عرض کرد: بابا! مگر ما رو به #حق نمیرویم؟ ما بر اساس حق حرکت نکردهایم؟ کاروان ما کاروان حق نیست؟ فرمود: چرا. عرض کرد: پس چه باکی است؟!. «خلق الموت و الحیاة لیبلوکم أیکم أحسن عملا»³؛ اینجا جان حضرت هیجان پیدا کرد از این حرف. مثل وقتیکه #ابراهیم از پاسخ فرزندش؛ «یا أبت إفعل ما تؤمر ستجدنی إنشاءالله من الصابرین» خوشحال شد، یک چنین بشارتی روح حضرت را شادمان کرد؛ #دعا کرد، فرزندم خدا جزایی به تو بدهد، بهترین جزایی از طرف پدری که به پسری داده میشود.
☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
__________
۱) [ #بقره :۱۵۶]
۲) [ #صافات :۱۰۱]
۳) [ #ملک :۲]
@seyedololama
🔺 خاطرهای از مرحوم آیت الله شیخ علی صافی گلپایگانی؛
🔹 پس از اینکه در بحث عمومی آیتالله #بروجردی (رحمهاللهتعالی) فیض دریافت نور حضورشان دست داد، یک روز مطلبی را از علامه #حلی نقل کردند. کتاب #منتهی علامه حلی (قدسسره) را داشتم. به نظرم رسید قدری تفاوت دارد. آن را نوشتم، ولی جرأت پیش رفتن نداشتم، آن را به حضور آیت الله حاج علی آقا #صافی (رحمهاللهتعالی) دادم که ایشان به آقا عرض کنند، ولی ایشان که بنده را میشناخت و افتخار شاگردیاش را هم داشتم، معترضانه فرمود: چرا ضعف #نفس داری؟ برو پای منبر و نوشتهات را خودت تقدیم کن، بنده هم جرأت یافتم و اشکال را تقدیم کردم، آیت الله بروجردی نوشته را از بنده گرفتند و به آن ترتیب اثر دادند. حاج علی آقا صافی فرمودند: نگفتم ضعف نفس را کنار بگذار.
اینگونه برخوردها، در روح #طلبه ها آثار سازنده داشت. #استاد بیشتر تأثیر میگذارد تا #علم و #دانش استاد!.
☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
سیدالعلماء
✅ سالروز ارتحال مرحوم علامه سید محمد حسین طباطبایی رضوان الله تعالی علیه؛ (۱۸ #محرم الحرام ۱۴۰۲=۲۴ #آبان ۱۳۶۰)
🔺 اول مسلمان باش بعد...
🔹 علامه #طباطبایی رحمه الله در صفحه ۶۷ کتاب #آموزش_دين چاپ سوم نشر جهانآرا میفرماید: «يک فرد مسلمان اول بايد مسلمان واقعی باشد، بعد يک تاجر يا کشاورز يا صنعتگر يا کارگر.»
ايشان ريشهی مطالب را بيان میکنند، در صورتیکه ما #زندگی را بر اساس تاجر بودن و کشاورز بودن و اينها حساب میکنیم، بعد میگوییم: خب شب هم میرویم #مسجد و #نماز میخوانیم!
نه؛ اول بايد وجود ما نمازی باشد بعد #کشاورز، #صنعتگر، #کارگر، #تاجر، #روحانی، #دانشجو، #استاد، #رئيس_جمهور و هر چه که بشود...
⏪ علامه در ادامه میفرمایند: «و نيز فردی که میخواهد تشکيل خانواده دهد، اول بايد مسلمان باشد (چه دختر چه پسر) سپس تصميم خود را عملی سازد. خلاصه دست به هر کاری که بخواهد بزند و هر مقام و منصبی که میخواهد اختيار نمايد، در آن دين و ايمان صحيح لازم است.»
ما #فکر میکنیم که #امام_زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) چرا تشريف نمیآورند؛ به خاطر اين است که اينگونه #مسلمانی هنوز در #اجتماع و #حوزه و #دانشگاه ما رسمیت پیدا نکرده!.
ما اول مسلمانيم؛ نه اينکه اول #دانشآموز میشویم، بعد دانشجو میشویم، بعد استاد میشویم، یا اداری و تاجر و صنعتگر میشویم، در ضمن میگوییم نمازی هم هست، #روزه هم هست، خدا هم هست.
ما اينگونه فکر میکنیم. الآن اينگونه شده و اين کار #استعمار است که از ريشه، مسئله را واژگون کرده؛ دنیایِ طبیعیِ خدا را اصل قرار داده، خودِ خدا را مخفی کرده!.
۸۶/۱۱/۲۰
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
سیدالعلماء
📆 به مناسبت بزرگداشت مرحوم ملا هادی سبزواری؛
🔺داستانی عجیب از مبارزه با نفسِ حکیم الهی و عالم ربانی مرحوم ملا هادی سبزواری
🔹 بنده به خاطر دارم كه در مدرسه #فيضيه مَدرسی بود كه زيلو و حصير داشت و ايشان [ #مرحوم_امام] عصرهای #جمعه جلسهای داشتند كه ده، بيست نفر #بازاری و چند #طلبه، مِنجمله شهيد #مطهری و افرادی از اين قبيل میآمدند و ايشان #مواعظ بسيار مؤثری میفرمودند؛ مواعظشان خيلی مؤثر بود، بهطوریکه در ما كه آن موقع #جوان بوديم خیلی اثر میگذاشت. مرحوم شهيد مطهری هم در آن هنگام يك جوانی با سن و سال ما بود که ايشان هم میآمدند و مجموعاً شايد سی نفر هم نمیشدند، ولی ايشان مطالب بسيار خوبی ذكر میفرمودند.
مثلاً يكی از مسائلی كه میفرمودند اين بود: وقتی #انسان وارد در #علوم دينی میشود از خواستهای #نفسانی او اين است كه: خب، حالا ديگر ما يک #كتاب يا يك #مقاله بنويسيم يا يک #مجله پخش كنيم يا از اين قبيل، در صورتیكه اگر خوب #دقت كند خواهد ديد كه اين خواست، خواستی نفسانی است، و میخواهد به اين وسيله خودش را مطرح کند!.
اين حرفها برای ما خيلی عميق بود و آن زمان #عقل مان خوب نمیرسید كه چگونه میشود انسان وارد #حوزه يا طلبگی بشود يا مثل شما وارد #فرهنگ و #دانشکده ها و از اين قبيل مراکز بشود و وقتی هوسش گرفت که چيزی بنويسيم و پخش کنيم؛ خواست نفسانی باشد!، دقت زيادی لازم دارد تا متوجه شويم که آيا اين خواست و موقعيت واقعاً بهجا و بهصلاح است يا اینکه هنوز زود است؟
آدمی كه ده پانزده سال در #مدرسه يا در فرهنگ بوده و #تحصيل کرده، نفسش همان نفسِ #كودكی و بچگی اوست، خواستهایش هم همان خواستهای کودکی است که به رنگ جديد در میآید؛ به رنگ #طلبگی و #دانشجويی و #استاد شدن و #سخنرانی كردن و از اين قبيل چيزها در میآید، اگر كسی خوب در اين مسائل دقت كند، میبیند كه نه؛ هنوز برای اين شخص وقت اين حرفها نشده چون او اين #ورزش را نكرده است.
مرحوم علامه #طباطبایی معنی اين ورزش را برای ما اینگونه نقل میفرمودند: مرحوم ملا هادی #سبزواری اعلیاللهمقامه در #سبزوار، حوزهی علميه داشت و روزها در #مسجد يا در يک جايی درس میگفتند. يک روز چند طلبهی كرمانی که میخواستند به #مشهد مقدس مشرَّف شوند، میگویند برويم به سبزوار و با ملا هادی سبزواری ديداری داشته باشيم. وقتی آمدند و نشستند، دائم به هم نگاه میکردند و با تعجب اشاره میکردند و مثل اینکه يک چيز عجيبی دیدهاند، برای سايرين سؤال پيش آمد که چرا اینها اینگونه حرکات را انجام میدهند؟! بعد از درس که همه متفرق شدند، از آن جوانها پرسيدند: چه مسئلهای بود كه شما در بين درس دائم با هم صحبت میکردید؟ گفتند: ما يک مطلب عجيب ديديم. پرسيدند آن مطلب عجيب چه بود؟ گفتند: ما طلاب مدرسهای در #كرمان هستيم، يک روز جوانی به مدرسه ما آمد و چون جايی نداشت، میخواست که در مدرسه بماند، ولی اجازهی #شرعی نبود كه او برود در حجره و مهمان طلاب شود، فلذا رفت داخل اتاق #خادم و خادم هم که ديد او تازه وارد و غريبه است، از او پذيرائی كرد، او هم فرصت نداد كه كسی به او حرفی بزند، خودش دستها را بالا زد و به خادم گفت که اگر کاری داری به من بگو و خودش شروع به کار کرد و مثلاً جاروب را برداشت و حياط را جارو کرد و رفت برای طلاب ماست و نان خريد و خلاصه از اين کارها انجام داد.
اين خادم هم که ديد جوانی آمده و کمک میکند، خيلی خوشش آمد و او را نگه داشت، او چند شب همانجا بود و واقعاً مثل بازويی برای آن خادم شد و او را خيلی کمک میکرد. بعد هم که خادم ديد او واقعاً جوان بسيار خوبی است، دختر خود را برای #ازدواج به او پيشنهاد کرد و او را #داماد خود نمود.
حالا ما آمديم که حاجی سبزواری را ببينيم و به مشهد برويم؛ میبینیم که حاجی سبزواری همان جوان است که حدود يک سال به ما خدمت کرد و برای ما ماست و نان خريد و حياط را جارو كرد، ولی ما نفهميديم كه او طلبه است و درس خوانده! اما حالا كه نگاه كرديم، شناختيم که ايشان همان شخص هستند. اين جريان را مرحوم علامه نقل میکردند و میفرمودند: بعضی از دوستان ما گفتند که ما فرزندان آن دوشيزهی كرمانی را كه دختر خادم و همسر ملا هادی سبزواری بود را هم ديديم.
منظور اين است که اينجور ورزشها و اینگونه #خودسازی ها برای همهی #مردم مخصوصاً در اين دوره لازم است.
۸۵٫۱۱٫۳۰
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
سیدالعلماء
🌺 میلاد حضرت علی اکبر علیهالسلام گرامی باد
🔹 پیام #اهل_بیت به ما این است: ای مردم دنیا، این #دنیا برای شما و شما برای این دنیا نیستید. این را باور کنید. این را بفهمید!.
خُب، فهم این مطلب #علم میخواهد، تدریس میخواهد، #استاد میخواهد، کلاس میخواهد، #هیئت فرهنگی میخواهد.
اساس #فرهنگ و #قانون_اساسی باید بیاید روی این مسائل نه روی گفتار و نوشتار و شعار.
لذا در بین راه که کاروان حضرت رو به #کوفه میآمدند، حضرت روی همان مرکب سواری چشم مبارکش روی هم رفت. بعد باز شد و فرمود: «إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ»؛ (بقره:۱۵۶). سه مرتبه گویا این آیه را خواند!. خُب، نزدیکش کی بود؟؛ #علی_اکبر.
🔹 عرض کرد: بابا چه خبر شده؟ فرمود: چشمم روی هم رفت؛ سواری گفت: این کاروان دارد رو به #مرگ میرود!. خُب، این #جوان چه گفت؟!؛ «فَبَشَّرْنَاهُ بِغُلَامٍ حَلِيمٍ»؛ (صافات:۱۰۱)
عرض کرد: بابا! مگر ما رو به #حق نمیرویم؟
ما بر اساس حق حرکت نکردهایم؟
کاروان ما کاروان حق نیست؟
فرمود: چرا. عرض کرد: پس چه باکی است؟!.
[ما که برای این دنیا ساخته نشدهایم] «خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَيَاةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا»؛ (ملک:۲)
🌹 اینجا جان حضرت هیجان پیدا کرد از این حرف، مثل وقتی که #ابراهیم از پاسخ فرزندش؛ «يَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِی إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ»؛ (صافات:۱۰۲)؛ خوشحال شد، یک چنین بشارتی روح حضرت را شادمان کرد؛ #دعا کرد؛ فرزندم خدا جزایی به تو بدهد، بهترین جزایی از طرف پدری که به پسری داده میشود.
☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
جریان وفات مرحوم ملاعباس تربتی-@seyedololama.mp3
زمان:
حجم:
1.03M
🔺نقل جریان بسیار شنیدنیِ رحلت مرحوم ملاعباس #تربتی از کتاب ارزشمند #فضیلتهای_فراموش_شده
🔹 نکتهای مهم در رابطه با #استاد در #سیر_و_سلوک
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
5.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺 نمونهای از برکات وجودی مرحوم آیت الله شیخ عباس #طهرانی
🔹 اهمیت تأثیرات اصلاحی #استاد و #رفیق بر انسان به #تدریج و مرور زمان
🔸 مهمتر بودن تعالیم #سلامت_روحی بر تعالیم #سلامت_جسمی
۹۳٫۶٫۶
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
سیدالعلماء
🔺حدیثی بسیار مهم و پر محتوا راجع به سبک زندگی از امام صادق علیهالسلام 🔹 سأله (الصَّادِقِ علیهالسل
🔺 شرح حدیث:
قسمت اول
🔹 سأله بعض اصحابه
از این عبارت معلوم میشود که حضرت امام #صادق (علیهالسلام)، «اصحابه» یعنی شاگردانی داشتند که با آنها بحث و گفتگو میکردند و حضرت به آنها درس میدادند.
درسش چه بوده؟ حضرت فرموده بودند که شما #انسان هستید، عالَم برای انسان خلق شده.
#قرآن میفرماید: «الله الذی خلق سبع سماوات و من الارض مثلهن یتنزل الأمر بینهن لتعلموا أن الله علی کل شئ قدیر و أن الله قد احاط بکل شئ علما»؛ ( #طلاق :۱۲)؛ یعنی عالم خلق شده تا انسان در این نمایشگاه، #قدرت و #علم خدا را ببیند که خدا بر همه چیز قادر است. و به همه چیز احاطهی علمی دارد. از این آیه و بیشتر آیات قرآن، روش ترقی انسان مشخص میشود.
حضرت میفرماید من که بخشی از قرآن و #عترت هستم از طرف #پیامبر که جدّم باشد آمدهام تا شما را به #سعادت برسانم.
از زمانی که #عاقل شدید و #عقلتان تکان خورد و از #کودکی و #حیوانیت درآمدید، در #فکر باشید و بی برنامه نباشید.
📄 هیچ روز و هیچ شبی نباشد که یک #برنامه و نوشتهای جلویتان نباشد که امشب کار من این است، و فردا کار من این است. مرتب بر یک اساسی #زندگی خودتان را قرار دهید، مثل یک درخت که ریشه و ساقه و شاخه و برگ و میوه دارد. همیشه در این فکر باشید.
و لذا ما #محصلین علوم صادقی علیهالسلام نیز باید اینگونه باشیم. اصلاً باید از شهر و دیار و خانواده و اینها با این مسائل منقلب شویم.
#حوزهی علمیهی امام صادق #انقلاب میآورد، انقلاب انسانی میآورد.
انقلاب در برابر #ستمگران تمام شد؛ اما انقلاب اصلی که در برابر ستمِ #بدن و #روح و #شیطان است باقی مانده و این به دست امام صادق (علیهالسلام) است.
خب حضرت میفرماید باید زندگیتان را بر اساس یک ریشهای ترسیم کنید که این ریشه آب بدهد به ساقه، ساقه هم به شاخه، شاخه هم به برگ. حال این شاگردان سؤال میکنند که بفرمایید ببینیم خود شما بر چه اساس و ریشهای زندگیتان را بنا گذاشتهاید؟ سؤال این است:
«یابن رسول الله علی ماذا بنیت أمرک»؛
خود شما بفرمایید که ریشهی کارت چگونه است؟
این است #استاد و #شاگردیها! باید اینجور شما با اساتیدتان، به #دانش آنها رخنه کنید. از آنها بمکید دانش آنها را. طفل باید مکندهی مواد لازم از سینهی مادر باشد، طلبه هم باید مکندهی مطالب لازم انسانی خودش از #کتاب و #سنت به وسیلهی اساتیدش باشد.
✳️ «فقال علیهالسلام» حضرت هم نفرمودند فضولی نکن، من امام هستم و تو بچهای و... بلکه جواب دادند.
«علی اربعة اشیاء»؛ من زندگیام چهار پایه و ستون دارد....
ادامه دارد...
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
سیدالعلماء
🔺 داستانی عجیب از مبارزه با نفسِ حکیم الهی و عالم ربانی مرحوم "ملا هادی سبزواری" در سالروز درگذشت ایشان؛ (۲۸ #ذی_الحجه ۱۲۸۹ق)
🔹 بنده به خاطر دارم كه در مدرسه #فيضيه مَدرسی بود كه زيلو و حصير داشت و ايشان( #مرحوم_امام ) عصرهای #جمعه جلسهای داشتند كه ده، بيست نفر #بازاری و چند #طلبه، مِن جمله شهيد #مطهری و افرادی از اين قبيل میآمدند و ايشان #مواعظ بسيار مؤثری میفرمودند؛ مواعظشان خيلی مؤثر بود، به طوریکه در ما كه آن موقع #جوان بوديم خیلی اثر میگذاشت. مرحوم شهيد مطهری هم در آن هنگام يك جوانی با سن و سال ما بود که ايشان هم میآمدند و مجموعاً شايد سی نفر هم نمیشدند، ولی ايشان مطالب بسيار خوبی ذكر میفرمودند.
مثلاً يكی از مسائلی كه میفرمودند اين بود: وقتی #انسان وارد در #علوم دينی میشود از خواستهای #نفسانی او اين است كه خوب حالا ديگر ما يك #كتاب يا يك #مقاله بنويسيم يا يك #مجله پخش كنيم يا از اين قبيل، در صورتیكه اگر خوب #دقت كند خواهد ديد كه اين خواست، خواستی نفسانی است، و میخواهد به اين وسيله خودش را مطرح کند!.
اين حرفها برای ما خيلی عميق بود و آن زمان #عقلمان خوب نمیرسید كه چگونه میشود انسان وارد #حوزه يا طلبگی بشود يا مثل شما وارد #فرهنگ و #دانشکدهها و از اين قبيل مراکز بشود و وقتی هوسش گرفت که چيزی بنويسيم و پخش کنيم؛ خواست نفسانی باشد!، دقت زيادی لازم دارد تا متوجه شويم که آيا اين خواست و موقعيت واقعاً به جا و به صلاح است يا اینکه هنوز زود است؟
آدمی كه ده پانزده سال در #مدرسه يا در فرهنگ بوده و #تحصيل کرده، نفسش همان نفسِ #كودكی و بچگی اوست، خواستهایش هم همان خواستهای کودکی است که به رنگ جديد در میآید؛ به رنگ #طلبگی و #دانشجويی و #استاد شدن و #سخنرانی كردن و از اين قبيل چيزها در میآید، اگر كسی خوب در اين مسائل دقت كند، میبیند كه نه؛ هنوز برای اين شخص وقت اين حرفها نشده چون او اين #ورزش را نكرده است.
مرحوم علامه #طباطبایی معنی اين ورزش را برای ما اینگونه نقل میفرمودند: مرحوم ملا هادی #سبزواری اعلی الله مقامه در #سبزوار، حوزهی علميه داشت و روزها در #مسجد يا در يک جايی درس میگفتند. يك روز چند طلبهی كرمانی که میخواستند به #مشهد مقدس مشرَّف شوند، میگویند برويم به سبزوار و با ملا هادی سبزواری ديداری داشته باشيم، وقتی آمدند و نشستند، دائم به هم نگاه میکردند و با تعجب اشاره میکردند و مثل اینکه يک چيز عجيبی دیدهاند، برای سايرين سؤال پيش آمد که چرا اینها اینگونه حرکات را انجام میدهند؟! بعد از درس که همه متفرق شدند، از آن جوانها پرسيدند: چه مسئلهای بود كه شما در بين درس دائم با هم صحبت میکردید؟ گفتند: ما يك مطلب عجيب ديديم. پرسيدند آن مطلب عجيب چه بود؟ گفتند: ما طلاب يك مدرسهای در #كرمان هستيم، يك روز جوانی به مدرسه ما آمد و چون جايی نداشت، میخواست که در مدرسه بماند، ولی اجازهی #شرعی نبود كه او برود در حجره و مهمان طلاب شود، فلذا رفت داخل اتاق #خادم و خادم هم که ديد او تازه وارد و غريبه است، از او پذيرائی كرد، او هم فرصت نداد كه كسی به او حرفی بزند، خودش دستها را بالا زد و به خادم گفت که اگر کاری داری به من بگو و خودش شروع به کار کرد و مثلاً جاروب را برداشت و حياط را جاروب کرد و رفت برای طلاب ماست و نان خريد و خلاصه از اين کارها انجام داد.
اين خادم هم که ديد جوانی آمده و کمک میکند، خيلی خوشش آمد و او را نگه داشت، او چند شب همانجا بود و واقعاً مثل بازويی برای آن خادم شد و او را خيلی کمک میکرد. بعد هم که خادم ديد او واقعاً جوان بسيار خوبی است، دختر خود را برای #ازدواج به او پيشنهاد کرد و او را #داماد خود نمود.
حالا ما آمديم که حاجی سبزواری را ببينيم و به مشهد برويم؛ میبینیم که حاجی سبزواری همان جوان است که حدود يک سال به ما خدمت کرد و برای ما ماست و نان خريد و حياط را جاروب كرد، ولی ما نفهميديم كه او طلبه است و درس خوانده! اما حالا كه نگاه كرديم، شناختيم که ايشان همان شخص هستند. اين جريان را مرحوم علامه نقل میکردند و میفرمودند: بعضی از دوستان ما گفتند که ما فرزندان آن دوشيزهی كرمانی را كه دختر خادم و همسر ملا هادی سبزواری بود را هم ديديم.
منظور اين است که اين جور ورزشها و اینگونه #خودسازیها برای همهی #مردم مخصوصاً در اين دوره لازم است.
۸۵/۱۱/۳۰
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
🏴 أَلسَّلامُ عَلى عَلِىّ الْکَبیرِ؛ سلام بر على اکبر
🔺 پیام #اهلبیت به ما این است: ای #مردم دنیا، این #دنیا برای شما و شما برای این دنیا نیستید. این را #باور کنید. این را بفهمید!.
خُب، فهم این مطلب #علم میخواهد، #تدریس میخواهد، #استاد میخواهد، #کلاس میخواهد، #هیئت فرهنگی میخواهد.
💠 اساس #فرهنگ و #قانون اساسی باید بیاید روی این مسائل نه روی گفتار و نوشتار و #شعار، لذا در بین راه که کاروان حضرت رو به #کوفه میآمدند، حضرت روی همان مرکب سواری، چشم مبارکش روی هم رفت. بعد باز شد و فرمود: «إنّا لله و إنّا الیه راجعون». ( #بقره :۱۵۶) سه مرتبه گویا این آیه را خواند!. خُب، نزدیکش کی بود؟؛ #علی_اکبر. عرض کرد: بابا چه خبر شده؟ فرمود: چشمم روی هم رفت؛ سواری گفت: این کاروان دارد رو به #مرگ میرود!. خُب، این جوان چی گفت؟!؛ «فبشَّرناه بغلام حلیم»؛ ( #صافات :۱۰۱) عرض کرد: بابا! مگر ما رو به #حق نمیرویم؟ ما بر اساس حق حرکت نکردهایم؟ کاروان ما کاروان حق نیست؟ فرمود: چرا. عرض کرد: پس چه باکی است؟!. «خلق الموت و الحیاة لیبلوکم أیکم أحسن عملا»؛ ( #ملک :۲)
اینجا جان حضرت هیجان پیدا کرد از این حرف. مثل وقتی که #ابراهیم از پاسخ فرزندش؛ «یا أبت إفعل ما تؤمر ستجدنی إنشاءالله من الصابرین» خوشحال شد، یک چنین بشارتی روح حضرت را شادمان کرد؛ #دعا کرد، فرزندم خدا جزایی به تو بدهد، بهترین جزایی از طرف پدری که به پسری داده میشود.
☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
🏴 أَلسَّلامُ عَلى عَلِىّ الْکَبیرِ؛ سلام بر على اکبر
🔺 پیام #اهلبیت به ما این است: ای #مردم دنیا، این #دنیا برای شما و شما برای این دنیا نیستید. این را #باور کنید. این را بفهمید!.
خُب، فهم این مطلب #علم میخواهد، #تدریس میخواهد، #استاد میخواهد، #کلاس میخواهد، #هیئت فرهنگی میخواهد.
💠 اساس #فرهنگ و #قانون اساسی باید بیاید روی این مسائل نه روی گفتار و نوشتار و #شعار، لذا در بین راه که کاروان حضرت رو به #کوفه میآمدند، حضرت روی همان مرکب سواری، چشم مبارکش روی هم رفت. بعد باز شد و فرمود: «إنّا لله و إنّا الیه راجعون». ( #البقره :۱۵۶) سه مرتبه گویا این آیه را خواند!. خُب، نزدیکش کی بود؟؛ #علی_اکبر. عرض کرد: بابا چه خبر شده؟ فرمود: چشمم روی هم رفت؛ سواری گفت: این کاروان دارد رو به #مرگ میرود!. خُب، این جوان چی گفت؟!؛ «فبشَّرناه بغلام حلیم»؛ ( #الصافات :۱۰۱) عرض کرد: بابا! مگر ما رو به #حق نمیرویم؟ ما بر اساس حق حرکت نکردهایم؟ کاروان ما کاروان حق نیست؟ فرمود: چرا. عرض کرد: پس چه باکی است؟!. «خلق الموت و الحیاة لیبلوکم أیکم أحسن عملا»؛ ( #الملک :۲)
اینجا جان حضرت هیجان پیدا کرد از این حرف. مثل وقتی که #ابراهیم از پاسخ فرزندش؛ «یا أبت إفعل ما تؤمر ستجدنی إنشاءالله من الصابرین» خوشحال شد، یک چنین بشارتی روح حضرت را شادمان کرد؛ #دعا کرد، فرزندم خدا جزایی به تو بدهد، بهترین جزایی از طرف پدری که به پسری داده میشود.
☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama