eitaa logo
سیدالعلماء
1.6هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
711 ویدیو
7 فایل
کانال رسمی مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ایشان شاگرد بزرگانی مثل حضرات آیات شیخ عباس تهرانی، امام خمینی، علامه طباطبایی، بروجردی و... بودند. مرحوم امام در نامه‌های خود، از ایشان با عبارت "سیدالعلماء" یاد می‌کردند. ارتباط با ادمین @seydololama_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
سیدالعلماء
سالروز پیروزی انقلاب اسلامی ایران را تبریک عرض می نماییم. @seyedololama
🔺 خطر و ﺗﻬﺪﻳﺪی ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺑﺰﺭﮒ برای جمهوری اسلامی! 🔹 وقتی کاری را شروع می‌کند، آیا واقعاً مقیّد به این است که با نام خدا این کار را شروع بکند یا این‌که فقط است؟! غیر مستقیم می‌کند. و که بچه را می‌آورند، سر سفره به او غذا می‌دهند، لباس می‌پوشانند، می‌فرستندش ، با بردن نام خدا واقعاً او را در و حراست الاهی قرار می‌دهند یا نام خدا را بردن تشریفات است؟ یا اصلاً نام خدا برده نمی‌شود؟! این‌ها را بچه با آن حس دقیق و باریکِ ناخودآگاهش حس می‌کند. ضمیر او در بچگی با همین حس ساخته می‌شود. وقتی این‌طور شد زمانی که به ۱۵-۱۶ سالگی رسید، هیچ دستگاهی نمی‌تواند در او کند و ضمیرش را شستشو بدهد تا او را از انحرافاتی که پیدا کرده بدهد. لذا وظیفه‌ی و و ، بسیار سنگین و مهم است. ولی فعلاً آن چیزی که اهمیت داده می‌شود این است که یا بالاتر گرفته بشود. بچه‌ها خوب درس بخوانند و این‌طور چیزها. در حالی‌که باید تمام این مسائل در پوشش قرار بگیرد، اگر بخواهیم این و این ان‌شاءالله در رسوخ پیدا کند. چون رسوخ پیدا کردن در خود انسان که این همه شرایط دارد، پس رسوخ کردن در مملکت هم به مراتب شرایط مضاعفی پیدا می‌کند. باید واقعاً دل‌سوز پیدا کرد، دل‌سوز پیدا کرد. دل‌سوز پیدا کرد؛ روحانیت دل‌سوز، معلم دل‌سوز بسازد. در خودش، در خودش، در ﺟﻤﻊ رفقای خودش بگذارد و آن‌ها را و هوشیار کند به این مسائل. 🇮🇷 الآن بالاترین نیازهای مملکت به این است که این اساتید آزاد و دولتی و اﻣﺜﺎﻟﻬﻢ زیر دست یک دل‌سوز قرار بگیرند، هرشب جلسه داشته باشند و اگر بدون بی‌پول نمی‌آیند، به آن‌ها بدهند، مثل پولی که در به آن‌ها می‌دهند و این‌ها را بسازند، چون هرچه الآن متوجه نسل هست از ناحیه‌ی بی‌تفاوتی معلمین دانشگاه و دبیران است. خطر مهم ، هجوم و هرچه که ما بگوییم، از این راه است و ما خوب ملتفتش نیستیم!. می‌کنیم این‌ها بدون تمام می‌شود. همین‌که بچه رفت و دیپلم گرفت؛ می‌شود آوردش در و قبولش کرد با یک و اﻭ شد!، ﺷﺪ! و حال این‌که این‌ها یک مشکلاتی در درونش هست که به این آسانی‌ها پیدا نمی‌شود. انسان وقتی وارد زندگی شد و زندگی شد و یا یک مهمی مثل ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﺩﺭ و و این‌ها به دستش افتاد؛ آن‌جا دیگر صددرصد یک آدم می‌شود!، فقط پول است! فقط فکر این است که ساعت تدریسش تنظیم شود حقوقش بالا برود، پستش بالا برود و این‌جور چیزها!. و با این‌جور افکار مادی، و را نمی‌شود پابرجا کرد و نگه‌داری ﻧﻤﻮﺩ. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی https://eitaa.com/seyedololama
📆 حمله به مسجد گوهرشاد و کشتار ۱۶۰۰ نفر از مردم توسط رضاخان پهلوی؛ روز عفاف و حجاب؛ (۲۱ ماه) 🔺 چگونگی رفع بی‌حجابی و ترویج دین‌داری 🔹 «مَا قُلْتُ لَهُمْ إِلَّا مَا أَمَرْتَنِي بِهِ أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّي وَرَبَّكُمْ»¹ در این همه‌چیز خوابیده. همه‌ی ها، مسائل ، مسائل هوایی و زیردریایی، مسائل و . همه‌ی این‌ها جزء باید قرار بگیرد. تو گفتی بگو، بکن؛ انجام دادم. این لابراتوار، این مسائل مربوط به امور هسته‌ای، مسائل مربوط به انرژی‌ها و این چیزها، کشتی‌سازی و زیردریایی‌سازی و این‌ها تمام دستور تو بود که من انجام دادم. تمام باید این جواب را بدهند روز . تمام که این‌ها را امضا می‌کنند، باید روز قیامت همین‌طور جواب دهند. فرمودی که ما این کارها را بکنیم. آن‌وقت خدا ازشان می‌پرسد: خُب، من کِی گفتم به شما که یک مشت دانشجوی خدانشناس را جمع کنید و این را به آن‌ها بگویید؟! شما می‌خواستید شش ماه، یک سال، اولِ ورود به این‌ها را کنید، بعد مشغول به تدریس شود. آن‌وقت چه جواب می‌دهند؟! چه تقصیری دارد؟ بعدها می‌آید می‌شود. می‌شود. فرار به می‌کند. می‌شود. می‌شود؛ چون خدا را نشناخته. درس خدا هفته‌ای دو ساعت بوده! مثل درس جغرافیا. خود معلم هم تازه از خدا به عمرش به درونش نیامده!. این است که این تأسیسش از روی روحیات خدا شده. این روحیات را باید به هر قیمتی هست، در پی‌اش باشیم. در ، در محله‌ها، عده‌ای مانند انجمن شهر، انجمن تشکیل دهند. آن‌وقت پرونده داشته باشند؛ چندتا مغازه داریم ما؟ این‌ها مال چه کسانی‌ست؟ چندتا شاگرد دارند؟ خانواده‌شان چه جوری رفتار می‌شود؟ مدارس‌شان چه جوری؟ معلم‌هاشان چه جوری؟ این‌ها را تمام بنویسند. مواظبت کنند. از ، پول و بگیرند به این‌ها بدهند که مسلمانی یاد بگیرند. آن‌وقت کشور می‌شود کشور ، که می‌فرماید: تأسیساتش را حفاظت بکنید!. مجانی به دست شما نیفتاده!. خون‌های ها در این راه خرج شده!. خُب، پس آن را نگه‌داری کنید. ۸۸٫۱۰٫۱۵ @seyedololama 🔺 خداوند با یک قاطعیتی در سوره می‌فرماید: «أحسب الناس...»؛ مردم چنین می‌کنند که دست از سرشان برداشته خواهد شد به صِرف این‌که ما گرایش به پیدا کردیم، ما امام علیه‌السلام هستیم، ما می‌رویم، ما سینه می‌زنیم، می‌کنیم، می‌دهیم!. این چیزها درست و همه‌اش هم خوب، ولی پایداری یک‌چیز دیگری است که وقتی مشکلات پیش‌آمد کرد، انسان همان باشد که بود و هیچ درونش تزلزلی پیدا نشود. در وقتی که بخت برگشته‌ی ملعون به دستور ارباب خودش حکم برداشتن را در اجرا کرد؛ خب دیدیم که چه جلساتی تشکیل شد و چه افرادی هایشان، - و - خود را آوردند در آن مجالس و با وضع بسیار و خیلی دور از و مردانگی، شرف‌شان را زیر پا گذاشتند!. این بزرگی است. این را باید توی فکرش بیفتیم. @seyedololama 🔺 «اللهّمَ أقسِم لَنا مِن خَشیَتِکَ ما یَحُولُ بَینَنا و بینَ مَعصِیَتِک»² الآن صحبت بر این است که چرا در مراعات نمی‌شود؟! برای این است که نیست. خشیت یعنی پروا. پروا از چه؟ از خدای و . وقتی به خدا نباشد، وقتی دانش نباشد، وقتی آدم کر و کور باشد، از چه پروا کند؟ از در و دیوار؟! این است که مسئله خشیت اهمیت پیدا می‌کند. «اِنّما یَخشَی اللهُ مِن عِبادِهِ العُلَماءُ»³؛ علم صحیح، واقع‌بینی، و برای انسان خشیت می‌آورد. یعنی فرقی به حالش نمی‌کند در تنهایی باشد یا در بین باشد. برایش یک‌سان است. چون خدایی که در شهر و مملکت و خیابان‌ها هست، در خانه و لانه و زیرزمین‌ها هم هست. فرقی نمی‌کند. اگر آن دانایی برای پیدا بشود، درست می‌شود. پس نقص عمده‌ی ما که باید به ، ، شورای اسلامی گفت، نبودن است. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی _ ۱) [ : ۱۱۷] ۲) [ ؛ اعمال شب ] ۳) [ : ۲۸] @seyedololama
سیدالعلماء
🔺 به مناسبت سالروز بزرگداشت آیت الله شاه آبادی 🔹 علیه‌الرحمة‌ والرضوان که روح مبارک و مقدسش، با روح آن بزرگوار خیلی مناسبت دارد، در یکی از بیاناتش خطاب به بنده و شما و بشریت، می‌فرماید که: «ای گمشدگان بیابان ضلالت»، بعد می‌فرماید: «نه، بلکه ای پروانگان شمع جمال جمیل»؛ یعنی تو شدی پروانه‌ی مقام ربوبی باشی! نه این‌که تو پروانه‌ی همه‌چیز باشی غیر از او! خب این را چه‌جوری بیاوریم توی خود، توی خانواده‌مان؟ بالاترین هاست این ! و بالاترین تکالیف است برای شورای محترم و هر دل‌سوزی در این کشور. همان‌طور که مقام معظم هم در یکی از بیانات‌شان فرمودند که: مطالب معارف عقلی، این‌ها، است. خب فقه اکبر است. از شهید ثانی علیه‌الرحمة می‌پرسیم چه کنیم؟ می‌گوید: شما موظفید که افرادی را که با آن‌ها معاشرید، قبل از تکلیف، مسلمان بار بیاورید. بنابراین تمام اوضاع و احوال کشور باید زیر و رو بشود. یعنی حاج آقای ، محترم، ، ، ، همه باید برای این مطالب وقت بگذارند. پس بنابراین باید برنامه زیر و رو بشود. مرحوم آیت الله شاه‌آبادی، این بزرگوار رضوان‌الله‌علیه از کتاب‌هایش این‌جوری در می‌آید که می‌دهد، که هم باشیم نسبت به خود که ما بدن نیستیم و به زودی بدن از ما دور می‌شود. و بدانیم که چگونه باید زندگی‌مان ادراه بشود. و هم این مطالب از پیش از و از ، به آن و که به درد آن‌ها می‌خورد، توسط اساتید ما، معلم ما، دل‌سوزان ما، این‌ها همه این مطالب را دوره دیده باشند و مشغول باشند. وصلی الله علی محمّد و آله الطاهرین ۲۳ آبان‌ماه ۸۶، در تالار علامه امینی دانشگاه تهران ________ [ ح۱۱ص۱۸۴] ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
✅‌ سال‌روز ارتحال مرحوم علامه سید محمد حسین طباطبایی رضوان الله تعالی علیه؛ (۱۸ الحرام ۱۴۰۲=۲۴ ۱۳۶۰) 🔺 اول مسلمان باش بعد... 🔹 علامه رحمه الله در صفحه ۶۷ کتاب چاپ سوم نشر جهان‌آرا می‌فرماید: «يک فرد مسلمان اول بايد مسلمان واقعی باشد، بعد يک تاجر يا کشاورز يا صنعت‌گر يا کارگر.» ايشان ريشه‌ی مطالب را بيان می‌کنند، در صورتی‌که ما را بر اساس تاجر بودن و کشاورز بودن و اين‌ها حساب می‌کنیم، بعد می‌گوییم: خب شب هم می‌رویم و می‌خوانیم! نه؛ اول بايد وجود ما نمازی باشد بعد ، ، ، ، ، ، ، و هر چه که بشود... ⏪ علامه در ادامه می‌فرمایند: «و نيز فردی که می‌خواهد تشکيل خانواده دهد، اول بايد مسلمان باشد (چه دختر چه پسر) سپس تصميم خود را عملی سازد. خلاصه دست به هر کاری که بخواهد بزند و هر مقام و منصبی که می‌خواهد اختيار نمايد، در آن دين و ايمان صحيح لازم است.» ما می‌کنیم که (عجل الله تعالی فرجه الشریف) چرا تشريف نمی‌آورند؛ به خاطر اين است که اين‌گونه هنوز در و و ما رسمیت پیدا نکرده!. ما اول مسلمانيم؛ نه اين‌که اول می‌شویم، بعد دانشجو می‌شویم، بعد استاد می‌شویم، یا اداری و تاجر و صنعت‌گر می‌شویم، در ضمن می‌گوییم نمازی هم هست، هم هست، خدا هم هست. ما اين‌گونه فکر می‌کنیم. الآن اين‌گونه شده و اين کار است که از ريشه، مسئله را واژگون کرده؛ دنیایِ طبیعیِ خدا را اصل قرار داده، خودِ خدا را مخفی کرده!. ۸۶/۱۱/۲۰ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
📆 مطالبی پیرامون شناخت "دانشجوی واقعی" به مناسبت روز دانشجو؛ (۱۶ ) 🔹 حضرت علیه‌السلام در حدیث می‌فرماید: «النَّاسُ ثَلَاثَةٌ: عَالِمٌ رَبَّانِیّ»؛ متصل به دستگاه ربوبی که حرفش از آن‌جا، فکرش از آن‌جا، رفتارش هم از آن‌جاست. «وَ مُتَعَلِّمٌ عَلَى سَبِيلِ نَجَاةٍ»؛ دانشجویی که فهمیده که شدن، سعادت و است فلذا در پی آن افتاده است و هیچ دیگری ندارد که اگر همین غذا را آوردند موقع افطار در خوابگاهش دادند و فهمید که یادشان رفته به اتاق کناری بدهند، او به تنهایی نمی‌خورد یا آن غذا را قسمت می‌کند یا اصلاً خودش گرسنه می‌ماند. این دانشجو پی این عالم ربانی را می‌گیرد تا از این راه این باب این بر دلش گشوده بشود. «عَالِمٌ رَبَّانِيٌّ وَ مُتَعَلِّمٌ عَلَى سَبِيلِ نَجَاةٍ»؛ را برای کسی می‌گویند که دنبالش هستند تا بگیرندش و در پی نجات است یا گرگی دارد او را تعقیب می‌کند!. این گرگ درونی، این ناشایستی‌های که در ما - در بنده - هست از و متحجر و جامد شده و فرمانده وجود من شده، از این‌ها چطور نجات پیدا کنم؟! را برای این می‌خواهم. حالا شما ببینید در نظر ما ، دانش، ، برای چیست و به نظر حضرت علیه‌السلام دانشجویی برای چیست؟! «مُتَعَلِّمٌ عَلَى سَبِيلِ نَجَاةٍ»؛ یعنی کسانی‌که در این دنیا به این مسائل افتاده‌اند که نجات پیدا کنند؛ زیرا خودشان را در معرض و گودال سقوط می‌بینند، می‌خواهند نجات پیدا کنند با علم، با ، با ، با و این‌ها. «وَ هَمَجٌ رَعَاعٌ»؛ و عموم هم که در دو دسته اول نیستند، در حکم پشه و مگس‌هایی هستند که در اختیار این هوا و باد و طوفان‌اند که هیچ‌جا نمی‌توانند از خودشان یک وزنی داشته باشند که حتی چند لحظه بمانند. دستگاه هوا و تَمَوُّج هوا بر آن‌ها حکومت می‌کند و این طرف و آن طرفشان می‌برد!. آن‌وقت آن‌قدر این مسئله باریک و مهم است که مرحوم استاد شهید در کتاب وقتی استاد خودش حاج میرزا علی آقای را به عنوان عالم ربانی می‌گوید من شناختم، بعد از آن می‌گوید: ولی خودم را "متعلم علی سبیل نجات" هنوز تشخیص ندادم که شده باشم!؛ یعنی مقام دانشجو تا این‌جا بالا می‌آید. دانشجویی که در پی سعادت‌طلبی برای خودش و هم نوعش و مملکتش می‌باشد که در نظرش این است که فقط علم و دانش و این‌ها نجات‌بخش بشریت‌اند و ما می‌خواهیم آن را تحصیل کنیم. دیگر به چیزی دیگر کاری نداریم. ایشان می‌فرماید: من هنوز خودم باور نکرده‌ام که دانشجوی این‌طوری باشم که "مُتَعَلِّمٌ عَلَى سَبِيلِ نَجَاةٍ " شده باشم و "هَمَجٌ رَعَاعٌ" نباشم. آدم یک می گیرد، یک‌مرتبه می‌بیند که اصلاً فکرش عوض شد، شغلش عوض شد، هَمَّش عوض شد، هدفش عوض شد؛ معلوم می‌شود این "هَمَجٌ رَعَاعٌ" بوده! می‌کرده که دانشجوست!. از اول کسی نبوده که دستش را بگیرد و از او دانشجو بسازد. آدم خیال می‌کند دانشجوست بعد تا یک پیش‌آمد می‌کند، یک کسبی پیش‌آمد می‌کند، برادرش می‌گوید: داداش بیا مترجم بشو، من می‌خواهم یک فلان تأسیسی را بکنم؛ می‌بیند که درآمد خوبی است. دیگر از فردا وقتش را کم می‌کند، تحصیلش را کم می‌کند و می‌رود آن‌طرف!. این اصلاً همان "هَمَجٌ رَعَاعٌ" بوده ولی حالی‌اش نبوده، خیال می‌کرده این است، خیال می‌کرده این دانشجو است. آن‌قدر دانشِ بشر شناسی، و ارزش دارد و فوق هر الماس و هر طلا و هر جواهری است که هیچ‌چیز نمی‌تواند برای کسی که طالب او هست، جانشین آن بشود. هیچ‌چیزی نمی‌تواند خلاء او را پر کند که بگوید حالا دیگر من به آن خواسته‌ام رسیدم، و آن را رها کند. علامت این‌که دانشجوست این است که هیچ‌چیز انسان را قانع نمی‌کند و هیچ‌چیز آدم را به خود مشغول نمی‌کند. اگر دید که هیچ‌چیز فرصت‌هایش را از دستش نمی‌گیرد، این دانشجو است. بنابراین بنده که از من گذشته، شما جوانان از خدا بخواهید که آن دانشجو بودن را ان‌شاءالله به شما کند. و السلام علیکم و رحمة الله ۷۶/۸/۳ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
📆 سال‌روز درگذشت مرحوم آیت الله محمد حسین غروی اصفهانی؛ (۵ الحرام ۱۳۶۱ق=۲۳ ۱۳۲۱ ش) 🔹 به تعبیر مرحوم علامه در المیزان¹ از ثمرات پاک "واستعمال ما فی وُسع الانسان من جاهٍ و مالٍ و علمٍ و فضیلة" می‌باشد. بعضی طلبه‌ها بوده‌اند که از زمان ورودشان به ، هر آن‌چه داشته‌اند؛ باغ یا ملک یا کارخانه‌ی پدری که به این‌ها رسیده بوده، در راه تعظیم ، ، ساختن، ساختن، طلبه قبول کردن، کردن صرف کرده‌اند و آخرش می‌بینی که ورشکسته شده‌اند! و هر چه داشته‌اند خرج کرده‌اند، اما از شوق‌شان کاسته نشده. شنیدم در شرح حال مرحوم علامه شیخ ، صاحب شرح بر ² - و این‌که به ایشان می‌گویند ، لابدّ پدرشان از تجار معتبر بوده و درآمد خوبی داشته- ایشان وقتی وارد اشرف می‌شود به قدری سرشار از امور بوده که یک روز در کوچه‌های نجف، تسبیح قیمتی‌ای که دست‌شان بوده پاره می‌شود و می‌ریزد و ایشان که داشته درس می‌رفته، زورش می‌آید که بنشیند و این‌ها را جمع کند!، حالا زمین گل‌آلود بوده یا هرچه. خدا قسمت کند بروید نجف، این سبزی‌فروش‌های نجف که ما هم دیده‌ایم، یک مشت سبزی و کاهوی پس مانده را می‌گذارند بیرون که هر که خواست ببرد. ایشان چند سال بعد که این سرمایه‌ها تمام خرج می‌شود، می‌آمده از این‌ها استفاده می‌کرده! و بعد یک‌بار در بین راه این‌ها از دستش ریخته و مشغول جمع شدن می‌شود!. یک کسی به ایشان می‌رسد و می‌گوید: جناب آیت الله! بگذارید من جمع کنم. ایشان می‌گوید: من حالا داشتم می‌خندیدم، چون یادم افتاد وقتی آمدم نجف و تسبیح‌ام در کوچه پاره شد، زورم می‌آمد این‌ها را جمع کنم، اما الآن این کاهوهای غیر قابل فروش را که ریخته، دلم نمی‌آید بگذرم و می‌خواهم جمع کنم. این همان "واستعمال ما فی وُسع الانسان من جاهٍ و مالٍ و علمٍ و فضیلة" در راه آن است. اگر فطرت انسان سالم باشد، حالا خواه ، خواه ، خواه ، خواه ، خواه ؛ خودش خدا می‌شود و فعال می‌گردد و قهرمان خدمت به می‌شود. چرا؟ چون در درونش، فطرت سالم مانده. پس این‌که ما در گیر کرده‌ایم که معمولاً با هر کسی روبرو شویم، می‌بینیم درد او را گرفته، باید بفهمیم که فطرت‌های سالم را های ناسالم ، دست‌خورده و کرده است؛ ولذا این باید درک این موضوع درش بشود که ما روبرو هستیم با یک بیماری عمومی و آن این است که فطرت‌ها تغییر کرده!. این‌که دردهای ظاهریِ ما آمده مسلّط شده بر ما و دردهای ما را تحت‌الشعاع قرار داده؛ به خاطر همین است که این فطرت ناسالم است و باید یک مخصوص احیای فطرت اسلامی ما داشته باشیم که دانشمندانی بنشینند و سرچشمه‌های این بیماری‌ها را پیدا کنند و داروهایش را بیابند و در تمام اوضاع و احوال این مسائل را بگنجانند که هر در هر جا اجرا می‌شود در ضمن، احیای فطرت اسلامی هم درونش باشد. مخصوصاً در وزارت . ۸۱٫۷٫۱۵ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی _ ۱) [ ج ۱ ص ۴۵] ۲) [ ] @seyedololama
📆 سال‌روز درگذشت مرحوم آیت الله محمد حسین غروی اصفهانی؛ (۵ الحرام ۱۳۶۱ق=۲۳ ۱۳۲۱ ش) 🔹 به تعبیر مرحوم علامه در المیزان¹ از ثمرات پاک "واستعمال ما فی وُسع الانسان من جاهٍ و مالٍ و علمٍ و فضیلة" می‌باشد. بعضی طلبه‌ها بوده‌اند که از زمان ورودشان به ، هر آن‌چه داشته‌اند؛ باغ یا ملک یا کارخانه‌ی پدری که به این‌ها رسیده بوده، در راه تعظیم ، ، ساختن، ساختن، طلبه قبول کردن، کردن صرف کرده‌اند و آخرش می‌بینی که ورشکسته شده‌اند! و هر چه داشته‌اند خرج کرده‌اند، اما از شوق‌شان کاسته نشده. شنیدم در شرح حال مرحوم علامه شیخ ، صاحب شرح بر ² - و این‌که به ایشان می‌گویند ، لابدّ پدرشان از تجار معتبر بوده و درآمد خوبی داشته- ایشان وقتی وارد اشرف می‌شود به قدری سرشار از امور بوده که یک روز در کوچه‌های نجف، تسبیح قیمتی‌ای که دست‌شان بوده پاره می‌شود و می‌ریزد و ایشان که داشته درس می‌رفته، زورش می‌آید که بنشیند و این‌ها را جمع کند!، حالا زمین گل‌آلود بوده یا هرچه. خدا قسمت کند بروید نجف، این سبزی‌فروش‌های نجف که ما هم دیده‌ایم، یک مشت سبزی و کاهوی پس مانده را می‌گذارند بیرون که هر که خواست ببرد. ایشان چند سال بعد که این سرمایه‌ها تمام خرج می‌شود، می‌آمده از این‌ها استفاده می‌کرده! و بعد یک‌بار در بین راه این‌ها از دستش ریخته و مشغول جمع شدن می‌شود!. یک کسی به ایشان می‌رسد و می‌گوید: جناب آیت الله! بگذارید من جمع کنم. ایشان می‌گوید: من حالا داشتم می‌خندیدم، چون یادم افتاد وقتی آمدم نجف و تسبیح‌ام در کوچه پاره شد، زورم می‌آمد این‌ها را جمع کنم، اما الآن این کاهوهای غیر قابل فروش را که ریخته، دلم نمی‌آید بگذرم و می‌خواهم جمع کنم. این همان "واستعمال ما فی وُسع الانسان من جاهٍ و مالٍ و علمٍ و فضیلة" در راه آن است. اگر فطرت انسان سالم باشد، حالا خواه ، خواه ، خواه ، خواه ، خواه ؛ خودش خدا می‌شود و فعال می‌گردد و قهرمان خدمت به می‌شود. چرا؟ چون در درونش، فطرت سالم مانده. پس این‌که ما در گیر کرده‌ایم که معمولاً با هر کسی روبرو شویم، می‌بینیم درد او را گرفته، باید بفهمیم که فطرت‌های سالم را های ناسالم ، دست‌خورده و کرده است؛ ولذا این باید درک این موضوع درش بشود که ما روبرو هستیم با یک بیماری عمومی و آن این است که فطرت‌ها تغییر کرده!. این‌که دردهای ظاهریِ ما آمده مسلّط شده بر ما و دردهای ما را تحت‌الشعاع قرار داده؛ به خاطر همین است که این فطرت ناسالم است و باید یک مخصوص احیای فطرت اسلامی ما داشته باشیم که دانشمندانی بنشینند و سرچشمه‌های این بیماری‌ها را پیدا کنند و داروهایش را بیابند و در تمام اوضاع و احوال این مسائل را بگنجانند که هر در هر جا اجرا می‌شود در ضمن، احیای فطرت اسلامی هم درونش باشد. مخصوصاً در وزارت . ۸۱٫۷٫۱۵ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی _ ۱) [ ج ۱ ص ۴۵] ۲) [ ] @seyedololama
سیدالعلماء
📆 مطالبی پیرامون شناخت "دانشجوی واقعی" به مناسبت روز دانشجو؛ (۱۶ آذر) 🔹 حضرت امیر علیه‌السلام در حدیث کمیل می‌فرماید: «النَّاسُ ثَلَاثَةٌ: عَالِمٌ رَبَّانِیّ»؛ دانشمند متصل به دستگاه ربوبی که حرفش از آن‌جا، فکرش از آن‌جا، رفتارش هم از آن‌جاست. «وَ مُتَعَلِّمٌ عَلَى سَبِيلِ نَجَاةٍ»؛ دانشجویی که فهمیده که عالم ربانی شدن، سعادت دنیا و آخرت است فلذا در پی آن افتاده است و هیچ هدف دیگری ندارد که اگر همین غذا را آوردند موقع افطار در خوابگاهش دادند و فهمید که یادشان رفته به اتاق کناری بدهند، او به تنهایی نمی‌خورد یا آن غذا را قسمت می‌کند یا اصلاً خودش گرسنه می‌ماند. این دانشجو پی این عالم ربانی را می‌گیرد تا از این راه این باب این سعادت بر دلش گشوده بشود. «عَالِمٌ رَبَّانِيٌّ وَ مُتَعَلِّمٌ عَلَى سَبِيلِ نَجَاةٍ»؛ نجات را برای کسی می‌گویند که دنبالش هستند تا بگیرندش و در پی نجات است یا گرگی دارد او را تعقیب می‌کند!. این گرگ درونی، این ناشایستی‌های اخلاقی که در ما - در بنده - هست از کودکی و متحجر و جامد شده و فرمانده وجود من شده، از این‌ها چطور نجات پیدا کنم؟! دانش را برای این می‌خواهم. حالا شما ببینید در نظر ما ، دانش، صنعت، هنر برای چیست و به نظر حضرت علی علیه‌السلام دانشجویی برای چیست؟! «مُتَعَلِّمٌ عَلَى سَبِيلِ نَجَاةٍ»؛ یعنی کسانی‌که در این دنیا به فکر این مسائل افتاده‌اند که نجات پیدا کنند؛ زیرا خودشان را در معرض خطر و گودال سقوط می‌بینند، می‌خواهند نجات پیدا کنند با علم، با کتاب، با مطالعه، با کلاس و این‌ها. «وَ هَمَجٌ رَعَاعٌ»؛ و عموم مردمی هم که در دو دسته اول نیستند، در حکم پشه و مگس‌هایی هستند که در اختیار این هوا و باد و طوفان‌اند که هیچ‌جا نمی‌توانند از خودشان یک وزنی داشته باشند که حتی چند لحظه بمانند. دستگاه هوا و تَمَوُّج هوا بر آن‌ها حکومت می‌کند و این طرف و آن طرفشان می‌برد!. آن‌وقت آن‌قدر این مسئله باریک و مهم است که مرحوم استاد شهید مطهری در کتاب سیری در نهج البلاغه وقتی استاد خودش حاج میرزا علی آقای شیرازی را به عنوان عالم ربانی می‌گوید من شناختم، بعد از آن می‌گوید: ولی خودم را "متعلم علی سبیل نجات" هنوز تشخیص ندادم که شده باشم!؛ یعنی مقام دانشجو تا این‌جا بالا می‌آید. دانشجویی که در پی سعادت‌طلبی برای خودش و هم نوعش و مملکتش می‌باشد که در نظرش این است که فقط علم و دانش و این‌ها نجات‌بخش بشریت‌اند و ما می‌خواهیم آن را تحصیل کنیم. دیگر به چیزی دیگر کاری نداریم. ایشان می‌فرماید: من هنوز خودم باور نکرده‌ام که دانشجوی این‌طوری باشم که "مُتَعَلِّمٌ عَلَى سَبِيلِ نَجَاةٍ " شده باشم و "هَمَجٌ رَعَاعٌ" نباشم. آدم یک همسر می گیرد، یک‌مرتبه می‌بیند که اصلاً فکرش عوض شد، شغلش عوض شد، هَمَّش عوض شد، هدفش عوض شد؛ معلوم می‌شود این "هَمَجٌ رَعَاعٌ" بوده! خیال می‌کرده که دانشجوست!. از اول کسی نبوده که دستش را بگیرد و از او دانشجو بسازد. آدم خیال می‌کند دانشجوست بعد تا یک پیش‌آمد می‌کند، یک کسبی پیش‌آمد می‌کند، برادرش می‌گوید: داداش بیا مترجم بشو، من می‌خواهم یک فلان تأسیسی را بکنم؛ می‌بیند که درآمد خوبی است. دیگر از فردا وقتش را کم می‌کند، تحصیلش را کم می‌کند و می‌رود آن‌طرف!. این اصلاً همان "هَمَجٌ رَعَاعٌ" بوده ولی حالی‌اش نبوده، خیال می‌کرده این است، خیال می‌کرده این دانشجو است. آن‌قدر دانشِ بشر شناسی، انسان شناسی و جهان شناسی ارزش دارد و فوق هر الماس و هر طلا و هر جواهری است که هیچ‌چیز نمی‌تواند برای کسی که طالب او هست، جانشین آن بشود. هیچ‌چیزی نمی‌تواند خلاء او را پر کند که بگوید حالا دیگر من به آن خواسته‌ام رسیدم، و آن را رها کند. علامت این‌که انسان دانشجوست این است که هیچ‌چیز انسان را قانع نمی‌کند و هیچ‌چیز آدم را به خود مشغول نمی‌کند. اگر دید که هیچ‌چیز فرصت‌هایش را از دستش نمی‌گیرد، این دانشجو است. بنابراین بنده که از من گذشته، شما جوانان از خدا بخواهید که آن توفیق دانشجو بودن را ان‌شاءالله به شما لطف کند. و السلام علیکم و رحمة الله ۷۶/۸/۳ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
📆 سال‌روز درگذشت مرحوم آیت الله محمد حسین غروی اصفهانی؛ (۵ الحرام ۱۳۶۱ق=۲۳ ۱۳۲۱ ش) 🔹 به تعبیر مرحوم علامه در المیزان¹ از ثمرات پاک "واستعمال ما فی وُسع الانسان من جاهٍ و مالٍ و علمٍ و فضیلة" می‌باشد. بعضی طلبه‌ها بوده‌اند که از زمان ورودشان به ، هر آن‌چه داشته‌اند؛ باغ یا ملک یا کارخانه‌ی پدری که به این‌ها رسیده بوده، در راه تعظیم ، ، ساختن، ساختن، طلبه قبول کردن، کردن صرف کرده‌اند و آخرش می‌بینی که ورشکسته شده‌اند! و هر چه داشته‌اند خرج کرده‌اند، اما از شوق‌شان کاسته نشده. شنیدم در شرح حال مرحوم علامه شیخ ، صاحب شرح بر ² - و این‌که به ایشان می‌گویند ، لابدّ پدرشان از تجار معتبر بوده و درآمد خوبی داشته- ایشان وقتی وارد اشرف می‌شود به قدری سرشار از امور بوده که یک روز در کوچه‌های نجف، تسبیح قیمتی‌ای که دست‌شان بوده پاره می‌شود و می‌ریزد و ایشان که داشته درس می‌رفته، زورش می‌آید که بنشیند و این‌ها را جمع کند!، حالا زمین گل‌آلود بوده یا هرچه. خدا قسمت کند بروید نجف، این سبزی‌فروش‌های نجف که ما هم دیده‌ایم، یک مشت سبزی و کاهوی پس مانده را می‌گذارند بیرون که هر که خواست ببرد. ایشان چند سال بعد که این سرمایه‌ها تمام خرج می‌شود، می‌آمده از این‌ها استفاده می‌کرده! و بعد یک‌بار در بین راه این‌ها از دستش ریخته و مشغول جمع شدن می‌شود!. یک کسی به ایشان می‌رسد و می‌گوید: جناب آیت الله! بگذارید من جمع کنم. ایشان می‌گوید: من حالا داشتم می‌خندیدم، چون یادم افتاد وقتی آمدم نجف و تسبیح‌ام در کوچه پاره شد، زورم می‌آمد این‌ها را جمع کنم، اما الآن این کاهوهای غیر قابل فروش را که ریخته، دلم نمی‌آید بگذرم و می‌خواهم جمع کنم. این همان "واستعمال ما فی وُسع الانسان من جاهٍ و مالٍ و علمٍ و فضیلة" در راه آن است. اگر فطرت انسان سالم باشد، حالا خواه ، خواه ، خواه ، خواه ، خواه ؛ خودش خدا می‌شود و فعال می‌گردد و قهرمان خدمت به می‌شود. چرا؟ چون در درونش، فطرت سالم مانده. پس این‌که ما در گیر کرده‌ایم که معمولاً با هر کسی روبرو شویم، می‌بینیم درد او را گرفته، باید بفهمیم که فطرت‌های سالم را های ناسالم ، دست‌خورده و کرده است؛ ولذا این باید درک این موضوع درش بشود که ما روبرو هستیم با یک بیماری عمومی و آن این است که فطرت‌ها تغییر کرده!. این‌که دردهای ظاهریِ ما آمده مسلّط شده بر ما و دردهای ما را تحت‌الشعاع قرار داده؛ به خاطر همین است که این فطرت ناسالم است و باید یک مخصوص احیای فطرت اسلامی ما داشته باشیم که دانشمندانی بنشینند و سرچشمه‌های این بیماری‌ها را پیدا کنند و داروهایش را بیابند و در تمام اوضاع و احوال این مسائل را بگنجانند که هر در هر جا اجرا می‌شود در ضمن، احیای فطرت اسلامی هم درونش باشد. مخصوصاً در وزارت . ۸۱٫۷٫۱۵ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی _ ۱) [ ج ۱ ص ۴۵] ۲) [ ] @seyedololama
سیدالعلماء
📆 سال‌روز درگذشت مرحوم آیت الله محمد حسین غروی اصفهانی؛ (۵ الحرام ۱۳۶۱ق=۲۳ ۱۳۲۱ ش) 🔹 به تعبیر مرحوم علامه در المیزان¹ از ثمرات پاک "واستعمال ما فی وُسع الانسان من جاهٍ و مالٍ و علمٍ و فضیلة" می‌باشد. بعضی طلبه‌ها بوده‌اند که از زمان ورودشان به ، هر آن‌چه سرمایه داشته‌اند؛ باغ یا ملک یا کارخانه‌ی پدری که به این‌ها ارث رسیده بوده، در راه تعظیم ، درس، کتاب‌خانه ساختن، ساختن، طلبه قبول کردن، تدریس کردن صرف کرده‌اند و آخرش می‌بینی که ورشکسته شده‌اند! و هر چه داشته‌اند خرج کرده‌اند، اما از شوق‌شان کاسته نشده. شنیدم در شرح حال مرحوم علامه شیخ ، صاحب شرح بر ² - و این‌که به ایشان می‌گویند کمپانی، لابدّ پدرشان از تجار معتبر اصفهان بوده و درآمد خوبی داشته- ایشان وقتی وارد اشرف می‌شود به قدری سرشار از امور مالی بوده که یک روز در کوچه‌های نجف، تسبیح قیمتی‌ای که دست‌شان بوده پاره می‌شود و می‌ریزد و ایشان که داشته درس می‌رفته، زورش می‌آید که بنشیند و این‌ها را جمع کند!، حالا زمین گل‌آلود بوده یا هرچه. خدا قسمت کند بروید نجف، این سبزی‌فروش‌های نجف که ما هم دیده‌ایم، یک مشت سبزی و کاهوی پس مانده را می‌گذارند بیرون که هر که خواست ببرد. ایشان چند سال بعد که این سرمایه‌ها تمام خرج می‌شود، می‌آمده از این‌ها استفاده می‌کرده! و بعد یک‌بار در بین راه این‌ها از دستش ریخته و مشغول جمع شدن می‌شود!. یک کسی به ایشان می‌رسد و می‌گوید: جناب آیت الله! بگذارید من جمع کنم. ایشان می‌گوید: من حالا داشتم می‌خندیدم، چون یادم افتاد وقتی آمدم نجف و تسبیح‌ام در کوچه پاره شد، زورم می‌آمد این‌ها را جمع کنم، اما الآن این کاهوهای غیر قابل فروش را که ریخته، دلم نمی‌آید بگذرم و می‌خواهم جمع کنم. این همان "واستعمال ما فی وُسع الانسان من جاهٍ و مالٍ و علمٍ و فضیلة" در راه آن معشوق فطری است. اگر فطرت انسان سالم باشد، حالا خواه ، خواه ، خواه اداری، خواه وزیر، خواه وکیل؛ خودش کارمند خدا می‌شود و فعال می‌گردد و قهرمان خدمت به می‌شود. چرا؟ چون در درونش، فطرت سالم مانده. پس این‌که ما در گیر کرده‌ایم که معمولاً با هر کسی روبرو شویم، می‌بینیم درد او را گرفته، باید بفهمیم که فطرت‌های سالم را تربیت های ناسالم ، دست‌خورده و کرده است؛ ولذا این دولت جمهوری اسلامی باید درک این موضوع درش بشود که ما روبرو هستیم با یک بیماری عمومی و آن این است که فطرت‌ها تغییر کرده!. این‌که دردهای ظاهریِ ما آمده مسلّط شده بر ما و دردهای دینی ما را تحت‌الشعاع قرار داده؛ به خاطر همین است که این فطرت ناسالم است و باید یک وزارت‌خانه مخصوص احیای فطرت اسلامی ما داشته باشیم که دانشمندانی بنشینند و سرچشمه‌های این بیماری‌ها را پیدا کنند و داروهایش را بیابند و در تمام اوضاع و احوال کشور این مسائل را بگنجانند که هر قانونی در هر جا اجرا می‌شود در ضمن، احیای فطرت اسلامی هم درونش باشد. مخصوصاً در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی. ۸۱٫۷٫۱۵ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی _ ۱) [ ج ۱ ص ۴۵] ۲) [ ] @seyedololama
سیدالعلماء
🔺 به مناسبت سالروز بزرگداشت آیت الله شاه آبادی 🔹 مرحوم امام علیه‌الرحمة‌ والرضوان که روحش با روح آن بزرگوار خیلی مناسبت دارد، در یکی از بیاناتش خطاب به بنده و شما و بشریت، می‌فرماید که: «ای گمشدگان بیابان ضلالت»، بعد می‌فرماید: «نه، بلکه ای پروانگان شمع جمال جمیل»؛ یعنی تو خلق شدی پروانه‌ی مقام ربوبی باشی! نه این‌که تو پروانه‌ی همه‌چیز باشی غیر از او! خب این را چه‌جوری بیاوریم توی اجتماع خود، توی خانواده‌مان؟ بالاترین ریاضت‌هاست این عمل! و بالاترین تکالیف است برای شورای محترم انقلاب فرهنگی و هر دل‌سوزی در این کشور. همان‌طور که مقام معظم رهبری هم در یکی از بیانات‌شان فرمودند که: مطالب معارف عقلی، این‌ها، است. خب فقه اکبر است. از شهید ثانی علیه‌الرحمة می‌پرسیم چه کنیم؟ می‌گوید: شما موظفید که افرادی را که با آن‌ها معاشرید، قبل از تکلیف، مسلمان بار بیاورید. بنابراین تمام اوضاع و احوال کشور باید زیر و رو بشود. یعنی حاج آقای بازاری، کارمند محترم، ، صنعت‌گر، کشاورز، همه باید برای این مطالب وقت بگذارند. پس بنابراین باید برنامه زیر و رو بشود. مرحوم آیت الله شاه‌آبادی، این بزرگوار رضوان‌الله‌علیه از کتاب‌هایش این‌جوری در می‌آید که دستور می‌دهد، که هم باشیم نسبت به خود که ما بدن نیستیم و به زودی بدن از ما دور می‌شود. و بدانیم که چگونه باید زندگی‌مان ادراه بشود. و هم این مطالب از پیش از دبستان و از ، به آن فهم و شعوری که به درد آن‌ها می‌خورد، توسط اساتید ما، معلم ما، دل‌سوزان ما، این‌ها همه این مطالب را دوره دیده باشند و مشغول خدمت باشند. وصلی الله علی محمّد و آله الطاهرین ۲۳ آبان‌ماه ۸۶، در تالار علامه امینی دانشگاه تهران ____ [ ح۱۱ص۱۸۴] ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
📆 سال‌روز درگذشت مرحوم آیت الله محمد حسین غروی اصفهانی؛ (۵ الحرام ۱۳۶۱ق=۲۳ ۱۳۲۱ ش) 🔹 به تعبیر مرحوم علامه در المیزان¹ از ثمرات پاک "واستعمال ما فی وُسع الانسان من جاهٍ و مالٍ و علمٍ و فضیلة" می‌باشد. بعضی طلبه‌ها بوده‌اند که از زمان ورودشان به ، هر آن‌چه سرمایه داشته‌اند؛ باغ یا ملک یا کارخانه‌ی پدری که به این‌ها ارث رسیده بوده، در راه تعظیم ، درس، کتاب‌خانه ساختن، ساختن، طلبه قبول کردن، تدریس کردن صرف کرده‌اند و آخرش می‌بینی که ورشکسته شده‌اند! و هر چه داشته‌اند خرج کرده‌اند، اما از شوق‌شان کاسته نشده. شنیدم در شرح حال مرحوم علامه شیخ ، صاحب شرح بر ² - و این‌که به ایشان می‌گویند کمپانی، لابدّ پدرشان از تجار معتبر اصفهان بوده و درآمد خوبی داشته- ایشان وقتی وارد اشرف می‌شود به قدری سرشار از امور مالی بوده که یک روز در کوچه‌های نجف، تسبیح قیمتی‌ای که دست‌شان بوده پاره می‌شود و می‌ریزد و ایشان که داشته درس می‌رفته، زورش می‌آید که بنشیند و این‌ها را جمع کند!، حالا زمین گل‌آلود بوده یا هرچه. خدا قسمت کند بروید نجف، این سبزی‌فروش‌های نجف که ما هم دیده‌ایم، یک مشت سبزی و کاهوی پس مانده را می‌گذارند بیرون که هر که خواست ببرد. ایشان چند سال بعد که این سرمایه‌ها تمام خرج می‌شود، می‌آمده از این‌ها استفاده می‌کرده! و بعد یک‌بار در بین راه این‌ها از دستش ریخته و مشغول جمع شدن می‌شود!. یک کسی به ایشان می‌رسد و می‌گوید: جناب آیت الله! بگذارید من جمع کنم. ایشان می‌گوید: من حالا داشتم می‌خندیدم، چون یادم افتاد وقتی آمدم نجف و تسبیح‌ام در کوچه پاره شد، زورم می‌آمد این‌ها را جمع کنم، اما الآن این کاهوهای غیر قابل فروش را که ریخته، دلم نمی‌آید بگذرم و می‌خواهم جمع کنم. این همان "واستعمال ما فی وُسع الانسان من جاهٍ و مالٍ و علمٍ و فضیلة" در راه آن معشوق فطری است. اگر فطرت انسان سالم باشد، حالا خواه ، خواه ، خواه اداری، خواه وزیر، خواه وکیل؛ خودش کارمند خدا می‌شود و فعال می‌گردد و قهرمان خدمت به می‌شود. چرا؟ چون در درونش، فطرت سالم مانده. پس این‌که ما در گیر کرده‌ایم که معمولاً با هر کسی روبرو شویم، می‌بینیم درد او را گرفته، باید بفهمیم که فطرت‌های سالم را تربیت های ناسالم ، دست‌خورده و کرده است؛ ولذا این دولت جمهوری اسلامی باید درک این موضوع درش بشود که ما روبرو هستیم با یک بیماری عمومی و آن این است که فطرت‌ها تغییر کرده!. این‌که دردهای ظاهریِ ما آمده مسلّط شده بر ما و دردهای دینی ما را تحت‌الشعاع قرار داده؛ به خاطر همین است که این فطرت ناسالم است و باید یک وزارت‌خانه مخصوص احیای فطرت اسلامی ما داشته باشیم که دانشمندانی بنشینند و سرچشمه‌های این بیماری‌ها را پیدا کنند و داروهایش را بیابند و در تمام اوضاع و احوال کشور این مسائل را بگنجانند که هر قانونی در هر جا اجرا می‌شود در ضمن، احیای فطرت اسلامی هم درونش باشد. مخصوصاً در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی. ۸۱٫۷٫۱۵ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی _ ۱) [ ج ۱ ص ۴۵] ۲) [ ] @seyedololama