eitaa logo
سیدالعلماء
1.8هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
740 ویدیو
7 فایل
کانال رسمی مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ایشان شاگرد بزرگانی مثل حضرات آیات شیخ عباس تهرانی، امام خمینی، علامه طباطبایی، بروجردی و... بودند. مرحوم امام در نامه‌های خود، از ایشان با عبارت "سیدالعلماء" یاد می‌کردند. ارتباط با ادمین @seydololama_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺 نکاتی پیرامون نماز یک‌شنبه ماه ذی‌القعدة الحرام 🔹 حضرت روز در ماه تشریف آورد نزدیک . فرمود: مردم! کدام‌یک می‌خواهید کنید پیش خدا؟ عرض کردند که همه‌ی ما. فرمود: غسل کنید، وضو بگیرید، چهار رکعت نماز و در هر رکعت سوره‌ی مبارکه‌ی فاتحة‌الکتاب... بعد می‌فرماید: حالا اگر از من کسی چنین عملی را انجام داد، یک توبه کرد و این مختصر را هم انجام داد، از طرف (که باید معنا بشود که آسمان یعنی چه؟) به او خطاب می‌شود که: «یا عبدَالله» از سر بگیر زندگی خودت را. تا حالا هرچه بود پاک شد. توبه‌ی تو مورد خدا قرار گرفت و تو آمرزیده شد. از ناحیه‌ی خداوند «مِن تحت العرش» فرشته‌ای خطاب می‌کند که بر تو، بر خاندانت، بر فرزندانت. منادی دیگری می‌گوید: روز آن‌هایی که بر گردن تو حقی داشته باشند، تو را می‌بخشند. از همه مهم‌تر این‌که یک فرشته می‌گوید: ای بنده‌ی خدا تو بر خواهد بود و تو از تو گرفته نخواهد شد. دیگری می‌گوید و از تو راضی خواهند شد. پدر و مادر و فرزندان تو آمرزیده خواهند شد. فرشته‌ی وحی، می‌فرماید: من با ملک‌الموت می‌آییم و درباره‌ی تو به او سفارش می‌کنم. عرض شد که (حالا این عرض خیلی حرف خوبی بوده): اگر در ماه غیر ذی‌القعدة هم کسی چنین توبه‌ای کرد؟ می‌فرماید: همین‌ها برایش هست. پس بنابراین در مقام توبه، یک عمل بیست دقیقه‌ای یا یک ربع ساعتی این قدر ارزش دارد. ببینیم توبه چیست و چقدر مهم است که این همه آثار دارد. نقل شده که حضرت علیه‌السلام شنید که کسی گفت: استغفرالله. حضرت گویا درباره‌ی او داشت که این حرف است که دارد می‌زند، خلاصه فرمود: داغت به جگر مادرت بنشیند!. نمی‌دانی که چه خبر است که این‌طور استغفار می‌گویی. درجه‌ی مردمانی است که اهل می‌باشند و شش معنی در او خوابیده. اول آن‌ها است. پشیمانی دست خود نیست؛ وقتی انسان یک معامله‌ای کرده با کسی، خانه‌ای داشته، در اختیار او گذاشته، مال‌التجاره‌ای، سرمایه‌ای بانکی، چیزی داشته، در اختیار او گذاشته، او هم فرار کرده رفته ، مال هم به گردن این افتاده، باید ببرندش ، این پشیمان می‌شود از آن شرکتی که با این کرد. این را می‌گویند: پشیمانی!، که و درون ناراحتی پیدا می‌کند. از چشم انسان گرفته می‌شود. تمام در کام او زهر می‌شود. این را می‌گویند: ، این را می‌گویند پشیمانی، وإِلّا با نمی‌شود پشیمانی برای خود تحصیل کرد. خب با زبان که نمی‌شود، قلب هم که در ما نیست، پس چگونه ما توبه کنیم؟ راهش را عرض می‌کنم. راه مهمش کردن درباره‌ی خداوند جهان و ناچیزی و و پستی گنه‌کار است. این دو موضوع اگر خیلی درباره‌اش فکر شود آن حال پیدا می‌شود. مثلاً یک کودکی با پدرش می‌رسند خدمت یک بزرگی؛ آن بچه نمی‌داند که این کیست. شروع می‌کند به بازی‌گری و بی‌تربیتی و بی‌ادبی. بعد پدر به او حالی می‌کند که تو در حضور فلان بزرگی بوده‌ای که همیشه ما امید داشته‌ایم خدمتش ولو یک دقیقه برسیم، حالا که رسیده‌ایم، تو چنین حرکاتی کرده‌ای!، وقتی حالی‌اش می‌کند، این بچه به گریه می‌افتد که چرا من چنین کاری کردم، به سر و سینه‌ی خودش می‌زند. این به قدر فکر و فهم این بچه می‌شود توبه، می‌شود ، می‌شود پشیمانی. پس هر کسی به قدر خودش درباره‌ی بزرگواری پروردگار و ناچیزی و حقارت و بدبختی خودش فکر کند، این حال پشیمانی در او پیدا می‌شود. تا وقتی فکر نکرده، -مخصوصاً درباره‌ی که اگر مرگ من رسید و قلب من هنوز به خود نیامده و از معاصی پشیمان نشده، چه خواهد شد؟!- حالت پشیمانی در او به وجود نمی‌آید. این چیزها را که یک‌قدری تأمل کند، فکر کند و درباره‌ی این‌ها فرو برود واقعاً، کم‌کم ممکن است آن حالت پشیمانی درونش پیدا شود. وگرنه انسانی که از راه سودی می‌برد، نفعی می‌برد، درآمدی دارد، لذتی دارد، چگونه از این عیش و نوشی که داشته، از این حرامی که گیرش افتاده، از هر گناهی که کرده، پشیمان می‌شود؟!. تا مادامی‌که در درون انسان، خوب و قاطعانه وارد نشده، توبه هم به آسانی پیدا نمی‌شود. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 آماده قربانی شدن در راه خدا 🔹 بعضی اوقات امتحان‌های مشکلی پیش می‌آید، ولی در واقع آن‌قدر سخت نیست، چرا که زود می‌گذرد، مثل امتحانی که برای حضرت (علیه‌السلام) پیش آمد، عرض می‌کند: «رَبِّ هَبْ لِي مِنَ الصَّالِحِينَ». خداوند می‌فرماید: «فَبَشَّرْنَاهُ بِغُلَامٍ حَلِيمٍ»¹؛ ببینید نکات بیان می‌کند که روز ها اگر دور هم جمع بشویم، لذتش را می‌بریم. او عرض می‌کند: «هب لی من الصالحین»؛ من فرزندی که از بندگان شایسته خودت باشد، ندارم. می‌خواهم؛ «فبشَّرناه بغلام حلیم»؛ ما به او دادیم فرزندی نصیبت می‌کنیم که دارای فضیلت است. تفسیر می‌شود بر حلم. حلم تفسیر می‌شود به چی؟ به سنگینی، به وقار و و و و صاحب نظر بودن و دقیق بودن. چطور؟ برای این‌که وقتی بزرگ می‌شود و به حد رشد می‌رسد، پدر می‌بیند این اهل نظر شد، اهل فهم شد، می‌فهمد که پدر با او چه می‌گوید. لذا به فرزندش می‌گوید: نظر بده ای صاحبْ‌نظر؛ «فانظر ماذا تری»؛ من دستور گرفتم که تو را سر ببرم!. من فرزند نداشتم، از خداوند خواستم تا به من داده شد، حالا دستور آمده که گلوی تو را با کارد ببرم؛ «فانظر ماذا تری»؛ ببین چه فکر می‌کنی؟ این فرزند اهل ، اهل بصیرت، عرض می‌کند که حاضرم پدر؛ انجام بده؛ «افعل ما تؤمر»²؛ این است. این است. پس صالح و شایسته کسی است که از نظر فکری صالح باشد. در صالح باشد. زمین و آسمان‌شناس باشد، و را بشناسد و وقتی‌که آمد، فوری بگوید: من قبول دارم؛ «افعل ما تؤمر». وقتی ما است که این چنین صاحب‌نظرانی در آن باشند. و و بزرگانش، فرهنگ، وزیر ، وکلای این‌جور فهم داشته باشند. این‌ها شایستگی انتخاب را دارند. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ______ ۱) [ :۱۰۰-۱۰۱] ۲) [ :۱۰۲] @seyedololama
سیدالعلماء
🏴 سلام و صلوات خدا بر اسرای کربلا 🔹 دعایی که در شب ، در وارد شده، بسیار حکیمانه و عجیبی است: «یا مَن فَتَق العقولَ بمعرفته و أطلقَ الألسُن بحمده»؛ [ترجمه: ای کسی‌که عقل‌ها را با معرفت خود گشودی و زبان‌ها را با حمد خود پاسخ‌گو کردی] وقتی چیز بسیار عجیبی می‌بیند، خود به خود می‌پرسد این چیست؟ از کجا آمده؟ چه کسی این را ساخته؟ در زمان قدیم که هواپیما خیلی کم بود، اگر صدایی از بالا بلند می‌شد، همه می‌دویدند پشت‌بام و نگاه می‌کردند و تعجب می‌کردند که این چی بود که با این صدا آمد و از بالای سر ما ردّ شد؟! خب هر روز، ما درونِ چیزی هستیم و داریم می‌گردیم و می‌چرخیم - یعنی کره‌ی زمین- ولی هیچ به روی خودمان نمی‌آوریم!. آن‌هایی که دارند، عقل‌شان با به این چیزها درب و سرپوشش کنار می‌رود و پاسخ‌گوی به و الهی می‌شوند یعنی همان "و اطلق الألسن بحمده"؛ خود به خود در اثر آن و که به ما دادی، به و تو در می‌آییم. مانند زنان که با دیدن جمال جناب ، از خود بی‌خود شدند و به جای میوه، دست خودشان را قطع کردند و ملتفت نشدند!. ما که سینه می‌زنیم و می‌گوییم: "حسین " یا می‌گوییم: "یا امام " این بزرگواران این‌طور بودند. اگر این‌طور نبودند امام در سفر و در آن های بزرگ، باید نمازش قضا می‌شد! ولی به‌جای این‌که یک قضا بشود، اصلاً زبانش از خدا نمی‌شد! کبری می‌فرمود: «ما رایت إلا جمیلا»؛ هر چی دیدیم خوبی دیدیم! این همان حالت عجیب از خود بی‌خود شدن بود که خداوند به این‌ها داده بود. ۸۰٫۲٫۳ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🔺 به مناسبت سالروز بزرگداشت آیت الله شاه آبادی 🔹 علیه‌الرحمة‌ والرضوان که روح مبارک و مقدسش، با روح آن بزرگوار خیلی مناسبت دارد، در یکی از بیاناتش خطاب به بنده و شما و بشریت، می‌فرماید که: «ای گمشدگان بیابان ضلالت»، بعد می‌فرماید: «نه، بلکه ای پروانگان شمع جمال جمیل»؛ یعنی تو شدی پروانه‌ی مقام ربوبی باشی! نه این‌که تو پروانه‌ی همه‌چیز باشی غیر از او! خب این را چه‌جوری بیاوریم توی خود، توی خانواده‌مان؟ بالاترین هاست این ! و بالاترین تکالیف است برای شورای محترم و هر دل‌سوزی در این کشور. همان‌طور که مقام معظم هم در یکی از بیانات‌شان فرمودند که: مطالب معارف عقلی، این‌ها، است. خب فقه اکبر است. از شهید ثانی علیه‌الرحمة می‌پرسیم چه کنیم؟ می‌گوید: شما موظفید که افرادی را که با آن‌ها معاشرید، قبل از تکلیف، مسلمان بار بیاورید. بنابراین تمام اوضاع و احوال کشور باید زیر و رو بشود. یعنی حاج آقای ، محترم، ، ، ، همه باید برای این مطالب وقت بگذارند. پس بنابراین باید برنامه زیر و رو بشود. مرحوم آیت الله شاه‌آبادی، این بزرگوار رضوان‌الله‌علیه از کتاب‌هایش این‌جوری در می‌آید که می‌دهد، که هم باشیم نسبت به خود که ما بدن نیستیم و به زودی بدن از ما دور می‌شود. و بدانیم که چگونه باید زندگی‌مان ادراه بشود. و هم این مطالب از پیش از و از ، به آن و که به درد آن‌ها می‌خورد، توسط اساتید ما، معلم ما، دل‌سوزان ما، این‌ها همه این مطالب را دوره دیده باشند و مشغول باشند. وصلی الله علی محمّد و آله الطاهرین ۲۳ آبان‌ماه ۸۶، در تالار علامه امینی دانشگاه تهران ________ [ ح۱۱ص۱۸۴] ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
📆 روز بزرگ‌داشت و سال‌روز وفات جناب سلمان فارسی سلام الله علیه ؛ ( ۸ #صفر المظفر ۳۶ ق) 🔺 می‌گویند: #سلمان از #ایران حرکت کرد. دور دنیا به هر جایی شد، می‌گردید پی آن کسی که می‌خواست. می‌دانست که از طرف خدای متعال و پروردگار عالم، یک کسی هست که صدای خدا را در جهان بلند می‌کند و می‌دانست که این صدا، به او خواهد رسید، تا بالأخره به محضر شریف #نبوتی رسید و شد: «سلمان مِنّا اهلَ البیت»¹. چه مقامی است!. از #شیراز یک کسی پا بشود، با آن وسائل آن روز پیاده‌روی، با عصای چوبی و، تو این سنگ و چوب و خار و این‌ها راه برود تا آن خواسته‌ی خودش را پیدا کند. افرادی که این‌جور هستند، این‌ها از طرف مقام اقدس #ولایت کبرای الهی، با آن‌ها #توجه می‌شود و زیر بال‌شان گرفته می‌شود!. ۹۵/۵/۱۷ 🔺 ... در اخبار دارد که «سلمان مِنّا اهلَ البیت» خب این "منّا اهل البیت" که بیان شده، اگر کسی در مقام ترقیات #انسانی نباشد که "منّا اهل البیت" نیست. #عایشه هم در جوار #اهل‌بیت بود، ولی "منّا" نبود. پس جناب سلمان که در مقام #فهم و #شعور و ادراک و #عبادت می‌آید در ردیف آن‌ها قرار می‌گیرد، به خاطر این است که آن #تعلیمات و تأدیبات و آن #تربیت ها را می‌پذیرد؛ وقتی پذیرفت، خودش به #بلوغ می‌رسد. خودش که به بلوغ رسید، می‌فهمد که برای چه بوده و خودش که بوده است. خلاصه این‌که #انبیاء و #اولیاء (علیهم‌السلام) #مربیان تحمیلی نیستند. مربیان طبیعی #انسان اند و تجارب‌شان، تجارب بسیار عمیق و مفید و نافع برای #بشر است. ۷۷/۲/۲۸ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ___________ ۱) [ #بحارالانوار ج ۱۰ ص ۱۲۳] @seyedololama
سیدالعلماء
🔺 علامت قبولی زیارات و اعمال 🔹 مرحوم میرزا جواد آقای فرمودند که ما یک سال از عازم بودیم، آن سال‌ها نه موتوری بود، نه ماشینی بود و نه قطاری. مشکلاتی داشت سفر از تبریز تا عتبات شاید یک ماه، ۲۵ روز، اقلّاً ۲۰ روز باید در راه‌ها زحماتی را تحمل می‌کردند. این بود که ما هر چند ساعت که راه می‌رفتیم و خسته می‌شدیم، می‌نشستیم و چادر می‌زدیم. مسئول اداره‌ی مالیات تبریز هم آن‌جا بود و می‌آمد دیدن ما، می‌نشست و با ما صحبت می‌کرد. تا رسیدیم عتبات عالیات و زیاراتی کردیم و برگشتیم، تا در یک منزل، باز همان فرد آمد به چادر ما و این‌جا گِله کرد و گفت: آقا! من در سفر و در آن‌جا چند مرتبه به خدمت شما و مجلس شما مشرَّف شدم و به زیارت شما آمدم و شما یک مرتبه پاسخی ندادید و بازدیدی از ما نکردید!. ایشان می‌فرمایند که خب، بفرمایید ببینیم، آن‌جا که بودیم چند مرتبه شما مشرف شدید به زیارت؟ عرض می‌کند مثلا ۲۰ مرتبه. می‌فرمایند که (علیه‌السلام) چند مرتبه از شما بازدید کرد؟!. این یک مرتبه با این سؤال حساب نشده روبرو می‌شود که چه بگویم. عرض می‌کند: نمی‌دانم. می‌فرماید که نمی‌دانم، ندارد!، هیچ فردی نیست که امام از او بازدید کند و او بی‌خبر بماند!. بازدید امام خبر آور است. خبردار کننده است. تغییر دهنده است. درونی آورنده است. سازنده است. شما ببین وقتی می‌آمدی چه حالی داشتی و حالا که بر می‌گردی چه حالی داری. روشن است نزد خودت که آیا امام پاسخ سلام شما را داده یا نداده. همه‌ی این‌طوری است. اعمالی‌که انسان انجام می‌دهد و از آن ظاهری می‌برد. اما آیا این علامت این است که این زیارت را هم امام (علیه‌السلام) جواب داده یا نه. علامت آن چیست؟ این‌که آیا در درونش نسخه‌ای اضافه کرده یا نه. بر دانشش، بر او، بر و شعورش، بر و ارادتش نسبت به پروردگارش در و نسبت به معصومین و علیهم‌السلام در زیارت‌شان. این علامت قبولی است. ۸۵٫۷٫۱۱ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
📆 پیرامون خدمات مرحوم آیت الله سید عبدالحسین عاملی؛ (۸ سال ۱۳۷۷ق) 🔹تقریباً می‌شود گفت که مرحوم سید شرف‌الدین اول و زمان ما بود. ۸۰٫۲٫۲۶ 🔹مرحوم سید شرف‌الدین از بزرگ ما بودند که در حدود ۵۰-۶۰ سال پیش فوت کردند. ایشان در از بزرگوار بود. ایشان رساله‌ای نوشت به نام که از کتب خود وضع این را روشن کند که ای برادران ما -که در خود با هم برادریم- باید همگی مطالب را به طور دقیق بررسی کنیم. یکی از مطالب علمی این است که وضع چگونه بود؟ کدام بوده؟ کدام بوده؟ حرف کدام را می‌شود قبول کرد؟ کدام را قبول نکرد؟ اینها جزء است. ایشان این کار را کرد و کتابی به نام همین ابوهریره نوشته و به قدری مؤثر شده که برخی علمای و جاهای دیگر شدند؛ وقتی دیدند همچین آدمی مرجع آن‌ها بوده و خجالت کشیدند و خود آن علما هم کتابی بر ردّ همین ابوهریره نوشتند. ۸۲٫۱۱٫۶ 🔹سید عبدالحسین شرف‌الدین در حدود ۷۰-۸۰ سال پیش در لبنان و و آن‌جاها کرد و اقدامات مهمی انجام داد و از طرف دولت هم تبعید شد و به زحمت افتاد. از طرف بعضی از اشرار هم مورد تعرض قرار گرفت. با همه‌ی این‌ها یک چراغی روشن کرد که هنوز هم تابش آن به وسیله‌ی این کتاب شریف در دنیای برجاست. کتاب شریف مراجعات مورد پسند هم واقع شد و ایشان در نوشته‌های خودشان -مخصوصاً در آن کتابی که بر رد وهابیت نوشتند [ ]- اشاره کردند که مرحوم شرف‌الدین، علامه‌ی بزرگوار، این مسائل و را به بهترین صورت حل کرده و کتاب مراجعات یکی از منابع و گنجینه‌هایی است برای گروه شیعه و مسلمین و حل مشکلات شیعه و سنی. ۹۴٫۳٫۲۸ 🔹مرحوم آسید شرف‌الدین لبنانی که ناظر به اختلافات شیعه و سنی بود، ایشان به رفتند و با رئیس آن وقت که شیخ نام داشت، قرار گذاشتند که این مطالب را با سؤال و جواب مطرح کنند که چه می‌گوید و چه می‌گوید. بدون این‌که به هم پرخاشی داشته باشند فقط با قلم و . نتیجه‌ی کار وی کتاب المراجعات شد که باید ان‌شاءالله همگی داشته باشند و بعضی کتاب‌های دیگر هم ایشان نوشت که همگی مفید بود. آقای نوشته است که روی میز مرحوم آیت الله کتاب‌های صاحب مراجعات، مرحوم آسید شرف‌الدین بود. امام هم از علامه سید شرف‌الدین خیلی تجلیل کرده و در بعضی نوشته‌هایش فرمدند: سخنان ایشان هم خیلی مستدل و خیلی خوب است. ۹۳٫۲٫۲۵ 🔹بعضی‌ها هستند نه کتاب نوشته‌اند، نه معروف‌اند و نه کسی آن‌ها را می‌شناسد. اما خدا به آن‌ها و داده، نور داده. آن‌ها کسانی هستند که یک دوره آیت الله را زیرورو کرده‌اند. یک دوره کتاب‌های سید شرف‌الدین موسوی را زیرورو کرده‌اند، با این کتاب‌ها آشنایند و مشکلات را می‌توانند حل کنند. ۹۳٫۱۰٫۲ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 آماده قربانی شدن در راه خدا 🔹 بعضی اوقات امتحان‌های مشکلی پیش می‌آید، ولی در واقع آن‌قدر سخت نیست، چرا که زود می‌گذرد، مثل امتحانی که برای حضرت (علیه‌السلام) پیش آمد، عرض می‌کند: «رَبِّ هَبْ لِي مِنَ الصَّالِحِينَ». خداوند می‌فرماید: «فَبَشَّرْنَاهُ بِغُلَامٍ حَلِيمٍ»¹؛ ببینید نکات بیان می‌کند که روز ها اگر دور هم جمع بشویم، لذتش را می‌بریم. او عرض می‌کند: «هب لی من الصالحین»؛ من فرزندی که از بندگان شایسته خودت باشد، ندارم. می‌خواهم؛ «فبشَّرناه بغلام حلیم»؛ ما به او دادیم فرزندی نصیبت می‌کنیم که دارای فضیلت است. تفسیر می‌شود بر حلم. حلم تفسیر می‌شود به چی؟ به سنگینی، به وقار و و و و صاحب نظر بودن و دقیق بودن. چطور؟ برای این‌که وقتی بزرگ می‌شود و به حد رشد می‌رسد، پدر می‌بیند این اهل نظر شد، اهل فهم شد، می‌فهمد که پدر با او چه می‌گوید. لذا به فرزندش می‌گوید: نظر بده ای صاحبْ‌نظر؛ «فانظر ماذا تری»؛ من دستور گرفتم که تو را سر ببرم!. من فرزند نداشتم، از خداوند خواستم تا به من داده شد، حالا دستور آمده که گلوی تو را با کارد ببرم؛ «فانظر ماذا تری»؛ ببین چه فکر می‌کنی؟ این فرزند اهل ، اهل بصیرت، عرض می‌کند که حاضرم پدر؛ انجام بده؛ «افعل ما تؤمر»²؛ این است. این است. پس صالح و شایسته کسی است که از نظر فکری صالح باشد. در صالح باشد. زمین و آسمان‌شناس باشد، و را بشناسد و وقتی‌که آمد، فوری بگوید: من قبول دارم؛ «افعل ما تؤمر». وقتی ما است که این چنین صاحب‌نظرانی در آن باشند. و و بزرگانش، فرهنگ، وزیر ، وکلای این‌جور فهم داشته باشند. این‌ها شایستگی انتخاب را دارند. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ______ ۱) [ :۱۰۰-۱۰۱] ۲) [ :۱۰۲] @seyedololama
📆 روز بزرگ‌داشت و سال‌روز وفات جناب سلمان فارسی سلام الله علیه ؛ ( ۸ المظفر ۳۶ ق) 🔺 می‌گویند: از حرکت کرد. دور دنیا به هر جایی شد، می‌گردید پی آن کسی که می‌خواست. می‌دانست که از طرف خدای متعال و پروردگار عالم، یک کسی هست که صدای خدا را در جهان بلند می‌کند و می‌دانست که این صدا، به او خواهد رسید، تا بالأخره به محضر شریف رسید و شد: «سلمان مِنّا اهلَ البیت»¹. چه مقامی است!. از یک کسی پا بشود، با آن وسائل آن روز پیاده‌روی، با عصای چوبی و، تو این سنگ و چوب و خار و این‌ها راه برود تا آن خواسته‌ی خودش را پیدا کند. افرادی که این‌جور هستند، این‌ها از طرف مقام اقدس کبرای الهی، با آن‌ها می‌شود و زیر بال‌شان گرفته می‌شود!. ۹۵/۵/۱۷ 🔺 ... در اخبار دارد که «سلمان مِنّا اهلَ البیت» خب این "منّا اهل البیت" که بیان شده، اگر کسی در مقام ترقیات نباشد که "منّا اهل البیت" نیست. هم در جوار بود، ولی "منّا" نبود. پس جناب سلمان که در مقام و و ادراک و می‌آید در ردیف آن‌ها قرار می‌گیرد، به خاطر این است که آن و تأدیبات و آن ها را می‌پذیرد؛ وقتی پذیرفت، خودش به می‌رسد. خودش که به بلوغ رسید، می‌فهمد که برای چه بوده و خودش که بوده است. خلاصه این‌که و (علیهم‌السلام) تحمیلی نیستند. مربیان طبیعی اند و تجارب‌شان، تجارب بسیار عمیق و مفید و نافع برای است. ۷۷/۲/۲۸ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی _______ ۱) [ ج ۱۰ ص ۱۲۳] @seyedololama
🔺 علامت قبولی زیارات و اعمال 🔹 مرحوم میرزا جواد آقای فرمودند که ما یک سال از عازم بودیم، آن سال‌ها نه موتوری بود، نه ماشینی بود و نه قطاری. مشکلاتی داشت سفر از تبریز تا عتبات شاید یک ماه، ۲۵ روز، اقلّاً ۲۰ روز باید در راه‌ها زحماتی را تحمل می‌کردند. این بود که ما هر چند ساعت که راه می‌رفتیم و خسته می‌شدیم، می‌نشستیم و چادر می‌زدیم. مسئول اداره‌ی مالیات تبریز هم آن‌جا بود و می‌آمد دیدن ما، می‌نشست و با ما صحبت می‌کرد. تا رسیدیم عتبات عالیات و زیاراتی کردیم و برگشتیم، تا در یک منزل، باز همان فرد آمد به چادر ما و این‌جا گِله کرد و گفت: آقا! من در سفر و در آن‌جا چند مرتبه به خدمت شما و مجلس شما مشرَّف شدم و به زیارت شما آمدم و شما یک مرتبه پاسخی ندادید و بازدیدی از ما نکردید!. ایشان می‌فرمایند که خب، بفرمایید ببینیم، آن‌جا که بودیم چند مرتبه شما مشرف شدید به زیارت؟ عرض می‌کند مثلا ۲۰ مرتبه. می‌فرمایند که (علیه‌السلام) چند مرتبه از شما بازدید کرد؟!. این یک مرتبه با این سؤال حساب نشده روبرو می‌شود که چه بگویم. عرض می‌کند: نمی‌دانم. می‌فرماید که نمی‌دانم، ندارد!، هیچ فردی نیست که امام از او بازدید کند و او بی‌خبر بماند!. بازدید امام خبر آور است. خبردار کننده است. تغییر دهنده است. درونی آورنده است. سازنده است. شما ببین وقتی می‌آمدی چه حالی داشتی و حالا که بر می‌گردی چه حالی داری. روشن است نزد خودت که آیا امام پاسخ سلام شما را داده یا نداده. همه‌ی این‌طوری است. اعمالی‌که انسان انجام می‌دهد و از آن ظاهری می‌برد. اما آیا این علامت این است که این زیارت را هم امام (علیه‌السلام) جواب داده یا نه. علامت آن چیست؟ این‌که آیا در درونش نسخه‌ای اضافه کرده یا نه. بر دانشش، بر او، بر و شعورش، بر و ارادتش نسبت به پروردگارش در و نسبت به معصومین و علیهم‌السلام در زیارت‌شان. این علامت قبولی است. ۸۵٫۷٫۱۱ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 آماده قربانی شدن در راه خدا 🔹 بعضی اوقات امتحان‌های مشکلی پیش می‌آید، ولی در واقع آن‌قدر سخت نیست، چرا که زود می‌گذرد، مثل امتحانی که برای حضرت (علیه‌السلام) پیش آمد، عرض می‌کند: «رَبِّ هَبْ لِي مِنَ الصَّالِحِينَ». خداوند می‌فرماید: «فَبَشَّرْنَاهُ بِغُلَامٍ حَلِيمٍ»¹؛ ببینید نکات بیان می‌کند که روز ها اگر دور هم جمع بشویم، لذتش را می‌بریم. او عرض می‌کند: «هب لی من الصالحین»؛ من فرزندی که از بندگان شایسته خودت باشد، ندارم. می‌خواهم؛ «فبشَّرناه بغلام حلیم»؛ ما به او دادیم فرزندی نصیبت می‌کنیم که دارای فضیلت است. تفسیر می‌شود بر حلم. حلم تفسیر می‌شود به چی؟ به سنگینی، به وقار و و و و صاحب نظر بودن و دقیق بودن. چطور؟ برای این‌که وقتی بزرگ می‌شود و به حد رشد می‌رسد، پدر می‌بیند این اهل نظر شد، اهل فهم شد، می‌فهمد که پدر با او چه می‌گوید. لذا به فرزندش می‌گوید: نظر بده ای صاحبْ‌نظر؛ «فانظر ماذا تری»؛ من دستور گرفتم که تو را سر ببرم!. من فرزند نداشتم، از خداوند خواستم تا به من داده شد، حالا دستور آمده که گلوی تو را با کارد ببرم؛ «فانظر ماذا تری»؛ ببین چه فکر می‌کنی؟ این فرزند اهل ، اهل بصیرت، عرض می‌کند که حاضرم پدر؛ انجام بده؛ «افعل ما تؤمر»²؛ این است. این است. پس صالح و شایسته کسی است که از نظر فکری صالح باشد. در صالح باشد. زمین و آسمان‌شناس باشد، و را بشناسد و وقتی‌که آمد، فوری بگوید: من قبول دارم؛ «افعل ما تؤمر». وقتی ما است که این چنین صاحب‌نظرانی در آن باشند. و و بزرگانش، فرهنگ، وزیر ، وکلای این‌جور فهم داشته باشند. این‌ها شایستگی انتخاب را دارند. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ______ ۱) [ :۱۰۰-۱۰۱] ۲) [ :۱۰۲] @seyedololama
🏴 سلام و صلوات خدا بر اسرای کربلا 🔹 دعایی که در شب ، در وارد شده، بسیار حکیمانه و عجیبی است: «یا مَن فَتَق العقولَ بمعرفته و أطلقَ الألسُن بحمده»؛ [ترجمه: ای کسی‌که عقل‌ها را با معرفت خود گشودی و زبان‌ها را با حمد خود پاسخ‌گو کردی] وقتی چیز بسیار عجیبی می‌بیند، خود به خود می‌پرسد این چیست؟ از کجا آمده؟ چه کسی این را ساخته؟ در زمان قدیم که هواپیما خیلی کم بود، اگر صدایی از بالا بلند می‌شد، همه می‌دویدند پشت‌بام و نگاه می‌کردند و تعجب می‌کردند که این چی بود که با این صدا آمد و از بالای سر ما ردّ شد؟! خب هر روز، ما درونِ چیزی هستیم و داریم می‌گردیم و می‌چرخیم - یعنی کره‌ی زمین- ولی هیچ به روی خودمان نمی‌آوریم!. آن‌هایی که دارند، عقل‌شان با به این چیزها درب و سرپوشش کنار می‌رود و پاسخ‌گوی به و الهی می‌شوند یعنی همان "و اطلق الألسن بحمده"؛ خود به خود در اثر آن و که به ما دادی، به و تو در می‌آییم. مانند زنان که با دیدن جمال جناب ، از خود بی‌خود شدند و به جای میوه، دست خودشان را قطع کردند و ملتفت نشدند!. ما که سینه می‌زنیم و می‌گوییم: "حسین " یا می‌گوییم: "یا امام " این بزرگواران این‌طور بودند. اگر این‌طور نبودند امام در سفر و در آن های بزرگ، باید نمازش قضا می‌شد! ولی به‌جای این‌که یک قضا بشود، اصلاً زبانش از خدا نمی‌شد! کبری می‌فرمود: «ما رایت إلا جمیلا»؛ هر چی دیدیم خوبی دیدیم! این همان حالت عجیب از خود بی‌خود شدن بود که خداوند به این‌ها داده بود. ۸۰٫۲٫۳ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama