سیدالعلماء
📆 سالروز درگذشت مرحوم خواجه نصیرالدین طوسی؛ ( ۱۸ #ذی_القعدة ۶۷۲ ق) 🔺 بیان مراتب معرفت و شناخت از ک
🔺 بیان مراتب معرفت و شناخت از کلام #محقق_طوسی رحمه الله (قسمت دوم)
🔹 مرتبهی معرفت اهل #استدلال
«و أعلى منها: مرتبةُ مَن وَصلَ إليه دخانُ النّار و عَلِمَ أَنّهُ لابُدَّ له مِن مُؤثّرٍ فحَكمَ بذاتٍ لها أثرٌ هو الدّخانُ»؛ از این درجهی #تقلیدی یک درجه بالاتر این است که هر جا این سیاهیهایی که رو به آسمان میرود، پیدا شد، اینها اثر یک چیزی است که اسمش آتش است. او هم هر وقت دید که مثلاً صدای سوت قطار شنید و دید که در آسمان دودی دارد حرکت میکند، میگوید: آهان! آنجا ظرفی همراه این دستگاه قرار دادهاند و درونش آتش روشن کردهاند. چون به من گفتهاند: هر جا این دود پیدا شد، آتش هم آنجا هست. از #علامت میفهمد، اما خود آن را ندیده. از علامت آن را میشناسد. «و نظير هذه المرتبة فی معرفة الله مَعْرِفَةُ أهل النظر و الاستدلال الذين حكموا بالبراهين القاطعة على وجود الصانع»؛ آنقدر حالیاش شده که این جهانی که خودش هم یکی از آن است و پدر و مادر و زمین و آسمان و آتش و آب و کرهی زمین و کرهی ماه، اینها مثل دود میماند. یک چیزی اینها را ایجاد و درست میکند. اما آن چیز چیست، نمیداند. اینجا از روی #دلیل آمده و #خداشناس شده. مثل ماها که میگوییم: خوب چون من هستم؛ پس من را کسی درست کرده. پدر و مادر هم کارهای نیستند. پدر و مادر هم خودشان مثل منند. پس این زمینی هم که زیر پای ماست و میچرخد و ماه و خورشیدی هم که به ما نور و حرارت میدهند، جاذبه به ما میدهند، زمین ما را میچرخاند، ماه ما را میچرخانند، اینها همه دستآورد قدرتی است. آن #قدرت خداست. « حكَموا بالبراهين القاطعة على وجود الصانع.»
ادامه دارد ...
( ۱۴ #جمادی_الثانی ۱۴۲۶ = ۸۴/۴/۳۰)
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
سیدالعلماء
🔺 عید سعید قربان مبارکباد 🔹 #امتحان ابراهیم و فرزندش در #منا ، در #عاشورا واقعیت پیدا کرد! آنجا
🔺 آماده قربانی شدن در راه خدا
🔹 بعضی اوقات امتحانهای مشکلی پیش میآید، ولی در واقع آنقدر سخت نیست، چرا که زود میگذرد، مثل امتحانی که برای حضرت #ابراهیم (علیهالسلام) پیش آمد، عرض میکند: «رَبِّ هَبْ لِي مِنَ الصَّالِحِينَ». خداوند میفرماید: «فَبَشَّرْنَاهُ بِغُلَامٍ حَلِيمٍ»¹؛ ببینید #قرآن نکات #لطیفی بیان میکند که روز #جمعه ها اگر دور هم جمع بشویم، لذتش را میبریم.
او عرض میکند: «هب لی من الصالحین»؛ من فرزندی که از بندگان شایسته خودت باشد، ندارم. #فرزند میخواهم؛ «فبشَّرناه بغلام حلیم»؛ ما به او #بشارت دادیم فرزندی نصیبت میکنیم که دارای فضیلت #حلم است. تفسیر میشود #صالح بر حلم.
حلم تفسیر میشود به چی؟ به سنگینی، به وقار و #فهم و #شعور و #بصیرت و صاحب نظر بودن و دقیق بودن.
چطور؟
برای اینکه وقتی بزرگ میشود و به حد رشد میرسد، پدر میبیند این اهل نظر شد، اهل فهم شد، میفهمد که پدر با او چه میگوید. لذا به فرزندش میگوید: نظر بده ای صاحبْنظر؛ «فانظر ماذا تری»؛ من دستور گرفتم که تو را سر ببرم!. من فرزند نداشتم، از خداوند خواستم تا به من داده شد، حالا دستور آمده که گلوی تو را با کارد ببرم؛ «فانظر ماذا تری»؛ ببین چه فکر میکنی؟
این فرزند اهل #فکر، اهل بصیرت، عرض میکند که حاضرم پدر؛ انجام بده؛ «افعل ما تؤمر»²؛ این #خداشناس است. این #جهان_شناس است. پس صالح و شایسته کسی است که از نظر فکری صالح باشد. در #خداشناسی صالح باشد. زمین و آسمانشناس باشد، #مرگ و #حیات را بشناسد و وقتیکه #امتحان آمد، فوری بگوید: من قبول دارم؛ «افعل ما تؤمر».
وقتی #فرهنگ ما #حسینی است که این چنین صاحبنظرانی در آن باشند. #معلمین و #اساتید و بزرگانش، #وزیر فرهنگ، وزیر #ارشاد، وکلای #مجلس اینجور فهم داشته باشند. اینها شایستگی انتخاب را دارند.
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
__
۱) [ #صافات :۱۰۰-۱۰۱]
۲) [ #صافات :۱۰۲]
@seyedololama
📆 روز بزرگداشت مرحوم خواجه نصیرالدین طوسی؛ (۵ #اسفند )
🔺 بیان مراتب معرفت و شناخت از کلام محقق طوسی رحمه الله
🔹 دربارهی #معرفت اگر در #مجمع_البحرین ببینید، در ذیل مادهی "عَرَف" - که #عرفان و #معرفت باشد- دربارهی معرفت خدا از #محقق_طوسی (رحمه الله) که شخص بسیار کمیابی در #اسلام هست، مطلبی دربارهی #خداشناسی نقل کرده: «قال سلطان المحققین»؛ خیلی حرف است این عنوانِ #سلطان_المحققین که برای مرحوم خواجهی طوسی است. «قال سلطان المحققين: إن مراتب المعرفة مثل مراتب النار مثلاً»؛ چون برای غیر #عارف اگر بخواهند معرفت را بیان کنند، مثل این است که برای #کودک بخواهند مسائل بین مرد و زن و این چیزها را بیان کنند؛ فلذا نمیشود. باید طوری با مثال برایش حرف بزنند. برای ماها اگر بخواهند مراتب معرفتاللهی را بیان کنند، با مثالی مثل آتش میتوانند بیان کنند. آتش دانستن به چند صورت است: «و إنَّ أدناها مَن سَمِعَ أنَّ فی الوجود شيئاً يَعدِمُ كُلَّ شیءٍ يُلاقِيهِ و يَظهَرُ أثَرَه فی كُلِّ شیءٍ يُحاذيهِ و يُسَمّى ذلك الموجودَ ناراً»؛ وقتی میخواهند به بچه نشان بدهند و بفهمانند که ما چیزی به نام آتش داریم، میگویند: اگر دیدی دست به آن نزن، چون هر چیزی را که با آن تماس پیدا کند از بین میبرد و در برابر هر چیزی قرار بگیرد، ظاهرش میکند، پیدایش میکند، تاریکی باشد، نشانش میدهد. اسمش نار و آتش است.
🔺 مرتبهی معرفت مقلدین
🔹 «و نظير هذه المرتبة فی معرفة الله تعالى مَعْرِفَةُ المقلّدين الّذين صدّقوا بالدين من غير وقوف على الحجة»؛ خیلیها هستند در #خانوادههای مسلمین یا مسیحیت یا #زرتشتی، به دنیا که آمدند همینطور کمکم که بزرگ شدند، آداب و رسومِ #پدر و #مادر را که نگاه کردند، پیرو آنها شدند و اگر از آنها بپرسی چرا اینطور میکنی و معنای این #عقاید و کارهایت چیست؟، میگوید: من نمیدانم! این دینش #مسیحیت است، من هم #مسیحی هستم!. آن دیگری میگوید: من #مسلمان هستم. هم #نماز میخوانم. هم #روزه میگیرم. امّا چرا و به چه علت و به چه معنا؟ اینها را دیگر نمیدانم! این درجهی اولِ نشان دادن آتش به کسی که ندانسته و نمیداند به اینکه چیزی داریم که وقتی هر چه بیندازی در آن میسوزاند و از بین میبرد و هر جا باشد روشنی میدهد. او هم آتش را ندیده ولی میشناسد و اگر به او بگویند: آتش را معنا کن، میگوید. مثل اینکه مسلمان شنیده که این #دنیا خدا دارد، #دین دارد و او هم اینها را قبول کرده.
🔹 مرتبهی معرفت اهل #استدلال
«و أعلى منها: مرتبةُ مَن وَصلَ إليه دخانُ النّار و عَلِمَ أَنّهُ لابُدَّ له مِن مُؤثّرٍ فحَكمَ بذاتٍ لها أثرٌ هو الدّخانُ»؛ از این درجهی #تقلیدی یک درجه بالاتر این است که هر جا این سیاهیهایی که رو به آسمان میرود، پیدا شد، اینها اثر یک چیزی است که اسمش آتش است. او هم هر وقت دید که مثلاً صدای سوت قطار شنید و دید که در آسمان دودی دارد حرکت میکند، میگوید: آهان! آنجا ظرفی همراه این دستگاه قرار دادهاند و درونش آتش روشن کردهاند. چون به من گفتهاند: هر جا این دود پیدا شد، آتش هم آنجا هست. از #علامت میفهمد، اما خود آن را ندیده. از علامت آن را میشناسد. «و نظير هذه المرتبة فی معرفة الله مَعْرِفَةُ أهل النظر و الاستدلال الذين حكموا بالبراهين القاطعة على وجود الصانع»؛ آنقدر حالیاش شده که این جهانی که خودش هم یکی از آن است و پدر و مادر و زمین و آسمان و آتش و آب و کرهی زمین و کرهی ماه، اینها مثل دود میماند. یک چیزی اینها را ایجاد و درست میکند. اما آن چیز چیست، نمیداند. اینجا از روی #دلیل آمده و #خداشناس شده. مثل ماها که میگوییم: خوب چون من هستم؛ پس من را کسی درست کرده. پدر و مادر هم کارهای نیستند. پدر و مادر هم خودشان مثل منند. پس این زمینی هم که زیر پای ماست و میچرخد و ماه و خورشیدی هم که به ما نور و حرارت میدهند، جاذبه به ما میدهند، زمین ما را میچرخاند، ماه ما را میچرخانند، اینها همه دستآورد قدرتی است. آن #قدرت خداست. «حكَموا بالبراهين القاطعة على وجود الصانع.»
@seyedololama
⬇️
📆 سالروز درگذشت مرحوم خواجه نصیرالدین طوسی؛ ( ۱۸ #ذی_القعدة ۶۷۲ ق)
🔺 بیان مراتب معرفت و شناخت از کلام محقق طوسی رحمهالله
🔹 دربارهی #معرفت اگر در #مجمع_البحرین ببینید، در ذیل مادهی "عَرَف" - که #عرفان و معرفت باشد- دربارهی معرفت خدا از #محقق_طوسی (رحمهالله) که شخص بسیار کمیابی در #اسلام هست، مطلبی دربارهی #خداشناسی نقل کرده: «قال سلطان المحققین»؛ خیلی حرف است این عنوانِ #سلطان_المحققین که برای مرحوم خواجهی طوسی است. «قال سلطان المحققين: إن مراتب المعرفة مثل مراتب النار مثلاً»؛ چون برای غیر #عارف اگر بخواهند معرفت را بیان کنند، مثل این است که برای #کودک بخواهند مسائل بین مرد و زن و این چیزها را بیان کنند؛ فلذا نمیشود. باید طوری با مثال برایش حرف بزنند. برای ماها اگر بخواهند مراتب معرفةاللهی را بیان کنند، با مثالی مثل آتش میتوانند بیان کنند. آتش دانستن به چند صورت است: «و إنَّ أدناها مَن سَمِعَ أنَّ فی الوجود شيئاً يَعدِمُ كُلَّ شیءٍ يُلاقِيهِ و يَظهَرُ أثَرَه فی كُلِّ شیءٍ يُحاذيهِ و يُسَمّى ذلك الموجودَ ناراً»؛ وقتی میخواهند به بچه نشان بدهند و بفهمانند که ما چیزی به نام آتش داریم، میگویند: اگر دیدی دست به آن نزن، چون هر چیزی را که با آن تماس پیدا کند از بین میبرد و در برابر هر چیزی قرار بگیرد، ظاهرش میکند، پیدایش میکند، تاریکی باشد، نشانش میدهد. اسمش نار و آتش است.
🔺 مرتبهی معرفت مقلدین
🔹 «و نظير هذه المرتبة فی معرفة الله تعالى مَعْرِفَةُ المقلّدين الّذين صدّقوا بالدين من غير وقوف على الحجة»؛ خیلیها هستند در #خانواده های مسلمین یا #مسیحیت یا #زرتشتی، به دنیا که آمدند همینطور کمکم که بزرگ شدند، آداب و رسومِ #پدر و #مادر را که نگاه کردند، پیرو آنها شدند و اگر از آنها بپرسی چرا اینطور میکنی و معنای این #عقاید و کارهایت چیست؟، میگوید: من نمیدانم! این دینش مسیحیت است، من هم #مسیحی هستم!. آن دیگری میگوید: من #مسلمان هستم. هم #نماز میخوانم. هم #روزه میگیرم. امّا چرا و به چه علت و به چه معنا؟ اینها را دیگر نمیدانم! این درجهی اولِ نشان دادن آتش به کسی که ندانسته و نمیداند به اینکه چیزی داریم که وقتی هر چه بیندازی در آن میسوزاند و از بین میبرد و هر جا باشد روشنی میدهد. او هم آتش را ندیده ولی میشناسد و اگر به او بگویند: آتش را معنا کن، میگوید. مثل اینکه مسلمان شنیده که این #دنیا خدا دارد، #دین دارد و او هم اینها را قبول کرده.
🔹 مرتبهی معرفت اهل #استدلال
«و أعلى منها: مرتبةُ مَن وَصلَ إليه دخانُ النّار و عَلِمَ أَنّهُ لابُدَّ له مِن مُؤثّرٍ فحَكمَ بذاتٍ لها أثرٌ هو الدّخانُ»؛ از این درجهی #تقلیدی یک درجه بالاتر این است که هر جا این سیاهیهایی که رو به آسمان میرود، پیدا شد، اینها اثر یک چیزی است که اسمش آتش است. او هم هر وقت دید که مثلاً صدای سوت قطار شنید و دید که در آسمان دودی دارد حرکت میکند، میگوید: آهان! آنجا ظرفی همراه این دستگاه قرار دادهاند و درونش آتش روشن کردهاند. چون به من گفتهاند: هر جا این دود پیدا شد، آتش هم آنجا هست. از #علامت میفهمد، اما خود آن را ندیده. از علامت آن را میشناسد. «و نظير هذه المرتبة فی معرفة الله مَعْرِفَةُ أهل النظر و الاستدلال الذين حكموا بالبراهين القاطعة على وجود الصانع»؛ آنقدر حالیاش شده که این جهانی که خودش هم یکی از آن است و پدر و مادر و زمین و آسمان و آتش و آب و کرهی زمین و کرهی ماه، اینها مثل دود میماند. یک چیزی اینها را #ایجاد و درست میکند. اما آن چیز چیست، نمیداند. اینجا از روی #دلیل آمده و #خداشناس شده. مثل ماها که میگوییم: خوب چون من هستم؛ پس من را کسی درست کرده. پدر و مادر هم کارهای نیستند. پدر و مادر هم خودشان مثل منند. پس این زمینی هم که زیر پای ماست و میچرخد و ماه و خورشیدی هم که به ما نور و حرارت میدهند، جاذبه به ما میدهند، زمین ما را میچرخاند، ماه ما را میچرخانند، اینها همه دستآورد قدرتی است. آن #قدرت خداست. «حكَموا بالبراهين القاطعة على وجود الصانع.»
@seyedololama
⬇️
🔺 آماده قربانی شدن در راه خدا
🔹 بعضی اوقات امتحانهای مشکلی پیش میآید، ولی در واقع آنقدر سخت نیست، چرا که زود میگذرد، مثل امتحانی که برای حضرت #ابراهیم (علیهالسلام) پیش آمد، عرض میکند: «رَبِّ هَبْ لِي مِنَ الصَّالِحِينَ». خداوند میفرماید: «فَبَشَّرْنَاهُ بِغُلَامٍ حَلِيمٍ»¹؛ ببینید #قرآن نکات #لطیفی بیان میکند که روز #جمعه ها اگر دور هم جمع بشویم، لذتش را میبریم.
او عرض میکند: «هب لی من الصالحین»؛ من فرزندی که از بندگان شایسته خودت باشد، ندارم. #فرزند میخواهم؛ «فبشَّرناه بغلام حلیم»؛ ما به او #بشارت دادیم فرزندی نصیبت میکنیم که دارای فضیلت #حلم است. تفسیر میشود #صالح بر حلم.
حلم تفسیر میشود به چی؟ به سنگینی، به وقار و #فهم و #شعور و #بصیرت و صاحب نظر بودن و دقیق بودن.
چطور؟
برای اینکه وقتی بزرگ میشود و به حد رشد میرسد، پدر میبیند این اهل نظر شد، اهل فهم شد، میفهمد که پدر با او چه میگوید. لذا به فرزندش میگوید: نظر بده ای صاحبْنظر؛ «فانظر ماذا تری»؛ من دستور گرفتم که تو را سر ببرم!. من فرزند نداشتم، از خداوند خواستم تا به من داده شد، حالا دستور آمده که گلوی تو را با کارد ببرم؛ «فانظر ماذا تری»؛ ببین چه فکر میکنی؟
این فرزند اهل #فکر، اهل بصیرت، عرض میکند که حاضرم پدر؛ انجام بده؛ «افعل ما تؤمر»²؛ این #خداشناس است. این #جهان_شناس است. پس صالح و شایسته کسی است که از نظر فکری صالح باشد. در #خداشناسی صالح باشد. زمین و آسمانشناس باشد، #مرگ و #حیات را بشناسد و وقتیکه #امتحان آمد، فوری بگوید: من قبول دارم؛ «افعل ما تؤمر».
وقتی #فرهنگ ما #حسینی است که این چنین صاحبنظرانی در آن باشند. #معلمین و #اساتید و بزرگانش، #وزیر فرهنگ، وزیر #ارشاد، وکلای #مجلس اینجور فهم داشته باشند. اینها شایستگی انتخاب را دارند.
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
______
۱) [ #صافات :۱۰۰-۱۰۱]
۲) [ #صافات :۱۰۲]
@seyedololama
📆 سالروز درگذشت مرحوم خواجه نصیرالدین طوسی؛ ( ۱۸ #ذی_القعدة ۶۷۲ ق)
🔺 بیان مراتب معرفت و شناخت از کلام محقق طوسی رحمهالله
🔹 دربارهی #معرفت اگر در #مجمع_البحرین ببینید، در ذیل مادهی "عَرَف" - که #عرفان و معرفت باشد- دربارهی معرفت خدا از #محقق_طوسی (رحمهالله) که شخص بسیار کمیابی در #اسلام هست، مطلبی دربارهی #خداشناسی نقل کرده: «قال سلطان المحققین»؛ خیلی حرف است این عنوانِ #سلطان_المحققین که برای مرحوم خواجهی طوسی است. «قال سلطان المحققين: إن مراتب المعرفة مثل مراتب النار مثلاً»؛ چون برای غیر #عارف اگر بخواهند معرفت را بیان کنند، مثل این است که برای #کودک بخواهند مسائل بین مرد و زن و این چیزها را بیان کنند؛ فلذا نمیشود. باید طوری با مثال برایش حرف بزنند. برای ماها اگر بخواهند مراتب معرفةاللهی را بیان کنند، با مثالی مثل آتش میتوانند بیان کنند. آتش دانستن به چند صورت است: «و إنَّ أدناها مَن سَمِعَ أنَّ فی الوجود شيئاً يَعدِمُ كُلَّ شیءٍ يُلاقِيهِ و يَظهَرُ أثَرَه فی كُلِّ شیءٍ يُحاذيهِ و يُسَمّى ذلك الموجودَ ناراً»؛ وقتی میخواهند به بچه نشان بدهند و بفهمانند که ما چیزی به نام آتش داریم، میگویند: اگر دیدی دست به آن نزن، چون هر چیزی را که با آن تماس پیدا کند از بین میبرد و در برابر هر چیزی قرار بگیرد، ظاهرش میکند، پیدایش میکند، تاریکی باشد، نشانش میدهد. اسمش نار و آتش است.
🔺 مرتبهی معرفت مقلدین
🔹 «و نظير هذه المرتبة فی معرفة الله تعالى مَعْرِفَةُ المقلّدين الّذين صدّقوا بالدين من غير وقوف على الحجة»؛ خیلیها هستند در #خانواده های مسلمین یا #مسیحیت یا #زرتشتی، به دنیا که آمدند همینطور کمکم که بزرگ شدند، آداب و رسومِ #پدر و #مادر را که نگاه کردند، پیرو آنها شدند و اگر از آنها بپرسی چرا اینطور میکنی و معنای این #عقاید و کارهایت چیست؟، میگوید: من نمیدانم! این دینش مسیحیت است، من هم #مسیحی هستم!. آن دیگری میگوید: من #مسلمان هستم. هم #نماز میخوانم. هم #روزه میگیرم. امّا چرا و به چه علت و به چه معنا؟ اینها را دیگر نمیدانم! این درجهی اولِ نشان دادن آتش به کسی که ندانسته و نمیداند به اینکه چیزی داریم که وقتی هر چه بیندازی در آن میسوزاند و از بین میبرد و هر جا باشد روشنی میدهد. او هم آتش را ندیده ولی میشناسد و اگر به او بگویند: آتش را معنا کن، میگوید. مثل اینکه مسلمان شنیده که این #دنیا خدا دارد، #دین دارد و او هم اینها را قبول کرده.
🔹 مرتبهی معرفت اهل #استدلال
«و أعلى منها: مرتبةُ مَن وَصلَ إليه دخانُ النّار و عَلِمَ أَنّهُ لابُدَّ له مِن مُؤثّرٍ فحَكمَ بذاتٍ لها أثرٌ هو الدّخانُ»؛ از این درجهی #تقلیدی یک درجه بالاتر این است که هر جا این سیاهیهایی که رو به آسمان میرود، پیدا شد، اینها اثر یک چیزی است که اسمش آتش است. او هم هر وقت دید که مثلاً صدای سوت قطار شنید و دید که در آسمان دودی دارد حرکت میکند، میگوید: آهان! آنجا ظرفی همراه این دستگاه قرار دادهاند و درونش آتش روشن کردهاند. چون به من گفتهاند: هر جا این دود پیدا شد، آتش هم آنجا هست. از #علامت میفهمد، اما خود آن را ندیده. از علامت آن را میشناسد. «و نظير هذه المرتبة فی معرفة الله مَعْرِفَةُ أهل النظر و الاستدلال الذين حكموا بالبراهين القاطعة على وجود الصانع»؛ آنقدر حالیاش شده که این جهانی که خودش هم یکی از آن است و پدر و مادر و زمین و آسمان و آتش و آب و کرهی زمین و کرهی ماه، اینها مثل دود میماند. یک چیزی اینها را #ایجاد و درست میکند. اما آن چیز چیست، نمیداند. اینجا از روی #دلیل آمده و #خداشناس شده. مثل ماها که میگوییم: خوب چون من هستم؛ پس من را کسی درست کرده. پدر و مادر هم کارهای نیستند. پدر و مادر هم خودشان مثل منند. پس این زمینی هم که زیر پای ماست و میچرخد و ماه و خورشیدی هم که به ما نور و حرارت میدهند، جاذبه به ما میدهند، زمین ما را میچرخاند، ماه ما را میچرخانند، اینها همه دستآورد قدرتی است. آن #قدرت خداست. «حكَموا بالبراهين القاطعة على وجود الصانع.»
@seyedololama
⬇️
🔺 آماده قربانی شدن در راه خدا
🔹 بعضی اوقات امتحانهای مشکلی پیش میآید، ولی در واقع آنقدر سخت نیست، چرا که زود میگذرد، مثل امتحانی که برای حضرت #ابراهیم (علیهالسلام) پیش آمد، عرض میکند: «رَبِّ هَبْ لِي مِنَ الصَّالِحِينَ». خداوند میفرماید: «فَبَشَّرْنَاهُ بِغُلَامٍ حَلِيمٍ»¹؛ ببینید #قرآن نکات #لطیفی بیان میکند که روز #جمعه ها اگر دور هم جمع بشویم، لذتش را میبریم.
او عرض میکند: «هب لی من الصالحین»؛ من فرزندی که از بندگان شایسته خودت باشد، ندارم. #فرزند میخواهم؛ «فبشَّرناه بغلام حلیم»؛ ما به او #بشارت دادیم فرزندی نصیبت میکنیم که دارای فضیلت #حلم است. تفسیر میشود #صالح بر حلم.
حلم تفسیر میشود به چی؟ به سنگینی، به وقار و #فهم و #شعور و #بصیرت و صاحب نظر بودن و دقیق بودن.
چطور؟
برای اینکه وقتی بزرگ میشود و به حد رشد میرسد، پدر میبیند این اهل نظر شد، اهل فهم شد، میفهمد که پدر با او چه میگوید. لذا به فرزندش میگوید: نظر بده ای صاحبْنظر؛ «فانظر ماذا تری»؛ من دستور گرفتم که تو را سر ببرم!. من فرزند نداشتم، از خداوند خواستم تا به من داده شد، حالا دستور آمده که گلوی تو را با کارد ببرم؛ «فانظر ماذا تری»؛ ببین چه فکر میکنی؟
این فرزند اهل #فکر، اهل بصیرت، عرض میکند که حاضرم پدر؛ انجام بده؛ «افعل ما تؤمر»²؛ این #خداشناس است. این #جهان_شناس است. پس صالح و شایسته کسی است که از نظر فکری صالح باشد. در #خداشناسی صالح باشد. زمین و آسمانشناس باشد، #مرگ و #حیات را بشناسد و وقتیکه #امتحان آمد، فوری بگوید: من قبول دارم؛ «افعل ما تؤمر».
وقتی #فرهنگ ما #حسینی است که این چنین صاحبنظرانی در آن باشند. #معلمین و #اساتید و بزرگانش، #وزیر فرهنگ، وزیر #ارشاد، وکلای #مجلس اینجور فهم داشته باشند. اینها شایستگی انتخاب را دارند.
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
______
۱) [ #صافات :۱۰۰-۱۰۱]
۲) [ #صافات :۱۰۲]
@seyedololama
📆 سالروز درگذشت مرحوم خواجه نصیرالدین طوسی؛ ( ۵ اسفند)
🔺 بیان مراتب معرفت و شناخت از کلام محقق طوسی رحمهالله
🔹 دربارهی #معرفت اگر در #مجمع_البحرین ببینید، در ذیل مادهی "عَرَف" - که #عرفان و معرفت باشد- دربارهی معرفت خدا از #محقق_طوسی (رحمهالله) که شخص بسیار کمیابی در #اسلام هست، مطلبی دربارهی #خداشناسی نقل کرده: «قال سلطان المحققین»؛ خیلی حرف است این عنوانِ #سلطان_المحققین که برای مرحوم خواجهی طوسی است. «قال سلطان المحققين: إن مراتب المعرفة مثل مراتب النار مثلاً»؛ چون برای غیر #عارف اگر بخواهند معرفت را بیان کنند، مثل این است که برای #کودک بخواهند مسائل بین مرد و زن و این چیزها را بیان کنند؛ فلذا نمیشود. باید طوری با مثال برایش حرف بزنند. برای ماها اگر بخواهند مراتب معرفةاللهی را بیان کنند، با مثالی مثل آتش میتوانند بیان کنند. آتش دانستن به چند صورت است: «و إنَّ أدناها مَن سَمِعَ أنَّ فی الوجود شيئاً يَعدِمُ كُلَّ شیءٍ يُلاقِيهِ و يَظهَرُ أثَرَه فی كُلِّ شیءٍ يُحاذيهِ و يُسَمّى ذلك الموجودَ ناراً»؛ وقتی میخواهند به بچه نشان بدهند و بفهمانند که ما چیزی به نام آتش داریم، میگویند: اگر دیدی دست به آن نزن، چون هر چیزی را که با آن تماس پیدا کند از بین میبرد و در برابر هر چیزی قرار بگیرد، ظاهرش میکند، پیدایش میکند، تاریکی باشد، نشانش میدهد. اسمش نار و آتش است.
🔺 مرتبهی معرفت مقلدین
🔹 «و نظير هذه المرتبة فی معرفة الله تعالى مَعْرِفَةُ المقلّدين الّذين صدّقوا بالدين من غير وقوف على الحجة»؛ خیلیها هستند در #خانواده های مسلمین یا #مسیحیت یا #زرتشتی، به دنیا که آمدند همینطور کمکم که بزرگ شدند، آداب و رسومِ #پدر و #مادر را که نگاه کردند، پیرو آنها شدند و اگر از آنها بپرسی چرا اینطور میکنی و معنای این #عقاید و کارهایت چیست؟، میگوید: من نمیدانم! این دینش مسیحیت است، من هم #مسیحی هستم!. آن دیگری میگوید: من #مسلمان هستم. هم #نماز میخوانم. هم #روزه میگیرم. امّا چرا و به چه علت و به چه معنا؟ اینها را دیگر نمیدانم! این درجهی اولِ نشان دادن آتش به کسی که ندانسته و نمیداند به اینکه چیزی داریم که وقتی هر چه بیندازی در آن میسوزاند و از بین میبرد و هر جا باشد روشنی میدهد. او هم آتش را ندیده ولی میشناسد و اگر به او بگویند: آتش را معنا کن، میگوید. مثل اینکه مسلمان شنیده که این #دنیا خدا دارد، #دین دارد و او هم اینها را قبول کرده.
🔹 مرتبهی معرفت اهل #استدلال
«و أعلى منها: مرتبةُ مَن وَصلَ إليه دخانُ النّار و عَلِمَ أَنّهُ لابُدَّ له مِن مُؤثّرٍ فحَكمَ بذاتٍ لها أثرٌ هو الدّخانُ»؛ از این درجهی #تقلیدی یک درجه بالاتر این است که هر جا این سیاهیهایی که رو به آسمان میرود، پیدا شد، اینها اثر یک چیزی است که اسمش آتش است. او هم هر وقت دید که مثلاً صدای سوت قطار شنید و دید که در آسمان دودی دارد حرکت میکند، میگوید: آهان! آنجا ظرفی همراه این دستگاه قرار دادهاند و درونش آتش روشن کردهاند. چون به من گفتهاند: هر جا این دود پیدا شد، آتش هم آنجا هست. از #علامت میفهمد، اما خود آن را ندیده. از علامت آن را میشناسد. «و نظير هذه المرتبة فی معرفة الله مَعْرِفَةُ أهل النظر و الاستدلال الذين حكموا بالبراهين القاطعة على وجود الصانع»؛ آنقدر حالیاش شده که این جهانی که خودش هم یکی از آن است و پدر و مادر و زمین و آسمان و آتش و آب و کرهی زمین و کرهی ماه، اینها مثل دود میماند. یک چیزی اینها را #ایجاد و درست میکند. اما آن چیز چیست، نمیداند. اینجا از روی #دلیل آمده و #خداشناس شده. مثل ماها که میگوییم: خوب چون من هستم؛ پس من را کسی درست کرده. پدر و مادر هم کارهای نیستند. پدر و مادر هم خودشان مثل منند. پس این زمینی هم که زیر پای ماست و میچرخد و ماه و خورشیدی هم که به ما نور و حرارت میدهند، جاذبه به ما میدهند، زمین ما را میچرخاند، ماه ما را میچرخانند، اینها همه دستآورد قدرتی است. آن #قدرت خداست. «حكَموا بالبراهين القاطعة على وجود الصانع.»
@seyedololama
⬇️
🔺 آماده قربانی شدن در راه خدا
🔹 بعضی اوقات امتحانهای مشکلی پیش میآید، ولی در واقع آنقدر سخت نیست، چرا که زود میگذرد، مثل امتحانی که برای حضرت #ابراهیم (علیهالسلام) پیش آمد، عرض میکند: «رَبِّ هَبْ لِي مِنَ الصَّالِحِينَ». خداوند میفرماید: «فَبَشَّرْنَاهُ بِغُلَامٍ حَلِيمٍ»¹؛ ببینید #قرآن نکات #لطیفی بیان میکند که روز #جمعه ها اگر دور هم جمع بشویم، لذتش را میبریم.
او عرض میکند: «هب لی من الصالحین»؛ من فرزندی که از بندگان شایسته خودت باشد، ندارم. #فرزند میخواهم؛ «فبشَّرناه بغلام حلیم»؛ ما به او #بشارت دادیم فرزندی نصیبت میکنیم که دارای فضیلت #حلم است. تفسیر میشود #صالح بر حلم.
حلم تفسیر میشود به چی؟ به سنگینی، به وقار و #فهم و #شعور و #بصیرت و صاحب نظر بودن و دقیق بودن.
چطور؟
برای اینکه وقتی بزرگ میشود و به حد رشد میرسد، پدر میبیند این اهل نظر شد، اهل فهم شد، میفهمد که پدر با او چه میگوید. لذا به فرزندش میگوید: نظر بده ای صاحبْنظر؛ «فانظر ماذا تری»؛ من دستور گرفتم که تو را سر ببرم!. من فرزند نداشتم، از خداوند خواستم تا به من داده شد، حالا دستور آمده که گلوی تو را با کارد ببرم؛ «فانظر ماذا تری»؛ ببین چه فکر میکنی؟
این فرزند اهل #فکر، اهل بصیرت، عرض میکند که حاضرم پدر؛ انجام بده؛ «افعل ما تؤمر»²؛ این #خداشناس است. این #جهان_شناس است. پس صالح و شایسته کسی است که از نظر فکری صالح باشد. در #خداشناسی صالح باشد. زمین و آسمانشناس باشد، #مرگ و #حیات را بشناسد و وقتیکه #امتحان آمد، فوری بگوید: من قبول دارم؛ «افعل ما تؤمر».
وقتی #فرهنگ ما #حسینی است که این چنین صاحبنظرانی در آن باشند. #معلمین و #اساتید و بزرگانش، #وزیر فرهنگ، وزیر #ارشاد، وکلای #مجلس اینجور فهم داشته باشند. اینها شایستگی انتخاب را دارند.
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
______
۱) [ #صافات :۱۰۰-۱۰۱]
۲) [ #صافات :۱۰۲]
@seyedololama
🔺 آماده قربانی شدن در راه خدا
🔹 بعضی اوقات امتحانهای مشکلی پیش میآید، ولی در واقع آنقدر سخت نیست، چرا که زود میگذرد، مثل امتحانی که برای حضرت #ابراهیم (علیهالسلام) پیش آمد، عرض میکند: «رَبِّ هَبْ لِي مِنَ الصَّالِحِينَ». خداوند میفرماید: «فَبَشَّرْنَاهُ بِغُلَامٍ حَلِيمٍ»¹؛ ببینید #قرآن نکات #لطیفی بیان میکند که روز #جمعه ها اگر دور هم جمع بشویم، لذتش را میبریم.
او عرض میکند: «هب لی من الصالحین»؛ من فرزندی که از بندگان شایسته خودت باشد، ندارم. #فرزند میخواهم؛ «فبشَّرناه بغلام حلیم»؛ ما به او #بشارت دادیم فرزندی نصیبت میکنیم که دارای فضیلت #حلم است. تفسیر میشود #صالح بر حلم.
حلم تفسیر میشود به چی؟ به سنگینی، به وقار و #فهم و #شعور و #بصیرت و صاحب نظر بودن و دقیق بودن.
چطور؟
برای اینکه وقتی بزرگ میشود و به حد رشد میرسد، پدر میبیند این اهل نظر شد، اهل فهم شد، میفهمد که پدر با او چه میگوید. لذا به فرزندش میگوید: نظر بده ای صاحبْنظر؛ «فانظر ماذا تری»؛ من دستور گرفتم که تو را سر ببرم!. من فرزند نداشتم، از خداوند خواستم تا به من داده شد، حالا دستور آمده که گلوی تو را با کارد ببرم؛ «فانظر ماذا تری»؛ ببین چه فکر میکنی؟
این فرزند اهل #فکر، اهل بصیرت، عرض میکند که حاضرم پدر؛ انجام بده؛ «افعل ما تؤمر»²؛ این #خداشناس است. این #جهان_شناس است. پس صالح و شایسته کسی است که از نظر فکری صالح باشد. در #خداشناسی صالح باشد. زمین و آسمانشناس باشد، #مرگ و #حیات را بشناسد و وقتیکه #امتحان آمد، فوری بگوید: من قبول دارم؛ «افعل ما تؤمر».
وقتی #فرهنگ ما #حسینی است که این چنین صاحبنظرانی در آن باشند. #معلمین و #اساتید و بزرگانش، #وزیر فرهنگ، وزیر #ارشاد، وکلای #مجلس اینجور فهم داشته باشند. اینها شایستگی انتخاب را دارند.
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
______
۱) [ #صافات :۱۰۰-۱۰۱]
۲) [ #صافات :۱۰۲]
@seyedololama