eitaa logo
سیدالعلماء
1.5هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
689 ویدیو
7 فایل
کانال رسمی مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ایشان شاگرد بزرگانی مثل حضرات آیات شیخ عباس تهرانی، امام خمینی، علامه طباطبایی، بروجردی و... بودند. مرحوم امام در نامه‌های خود، از ایشان با عبارت "سیدالعلماء" یاد می‌کردند. ارتباط با ادمین @seydololama_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
سیدالعلماء
🔺 عید سعید قربان مبارک‌باد 🔹 #امتحان ابراهیم و فرزندش در #منا ، در #عاشورا واقعیت پیدا کرد! آن‌جا
🔺 آماده قربانی شدن در راه خدا 🔹 بعضی اوقات امتحان‌های مشکلی پیش می‌آید، ولی در واقع آن‌قدر سخت نیست، چرا که زود می‌گذرد، مثل امتحانی که برای حضرت (علیه‌السلام) پیش آمد، عرض می‌کند: «رَبِّ هَبْ لِي مِنَ الصَّالِحِينَ». خداوند می‌فرماید: «فَبَشَّرْنَاهُ بِغُلَامٍ حَلِيمٍ»¹؛ ببینید نکات بیان می‌کند که روز ها اگر دور هم جمع بشویم، لذتش را می‌بریم. او عرض می‌کند: «هب لی من الصالحین»؛ من فرزندی که از بندگان شایسته خودت باشد، ندارم. می‌خواهم؛ «فبشَّرناه بغلام حلیم»؛ ما به او دادیم فرزندی نصیبت می‌کنیم که دارای فضیلت است. تفسیر می‌شود بر حلم. حلم تفسیر می‌شود به چی؟ به سنگینی، به وقار و و و و صاحب نظر بودن و دقیق بودن. چطور؟ برای این‌که وقتی بزرگ می‌شود و به حد رشد می‌رسد، پدر می‌بیند این اهل نظر شد، اهل فهم شد، می‌فهمد که پدر با او چه می‌گوید. لذا به فرزندش می‌گوید: نظر بده ای صاحبْ‌نظر؛ «فانظر ماذا تری»؛ من دستور گرفتم که تو را سر ببرم!. من فرزند نداشتم، از خداوند خواستم تا به من داده شد، حالا دستور آمده که گلوی تو را با کارد ببرم؛ «فانظر ماذا تری»؛ ببین چه فکر می‌کنی؟ این فرزند اهل ، اهل بصیرت، عرض می‌کند که حاضرم پدر؛ انجام بده؛ «افعل ما تؤمر»²؛ این است. این است. پس صالح و شایسته کسی است که از نظر فکری صالح باشد. در صالح باشد. زمین و آسمان‌شناس باشد، و را بشناسد و وقتی‌که آمد، فوری بگوید: من قبول دارم؛ «افعل ما تؤمر». وقتی ما است که این چنین صاحب‌نظرانی در آن باشند. و و بزرگانش، فرهنگ، وزیر ، وکلای این‌جور فهم داشته باشند. این‌ها شایستگی انتخاب را دارند. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی __ ۱) [ :۱۰۰-۱۰۱] ۲) [ :۱۰۲] @seyedololama
🏴 بیاناتی بسیار ارزشمند از علما پیرامون ضرورت اتصال روحی با ائمه علیهم‌السلام از راه توسل 🔺 فرموده‌اند: علامت و این است که انسان مثل حال کسی باید باشد که گمشده‌ای دارد. چطور وقتی کسی در سفر مثلاً کیف پولش را گم می‌کند در همه‌ی احوال به گمشده‌اش است، حتی در حال غذا خوردن، خوابیدن و از خواب برخواستن. و بیدار نیز باید یک چنین حالی داشته باشد. برای این مطلب بزرگان اهل در بیان روحانیتِ اشعاری آورده‌اند: هست قرآن حال‌های انبیاء ماهیانٍ بحر پاک کبریا ور بخوانی ور نه این قرآن پذیر انبیاء و اولیاء را دیده گیر¹ (علیهم‌السلام) کسانی هستند که از طرف خدا مأموریت دارند تا و و های بشری را کنند. این‌ها کسانی هستند که با دریای و و خدا آشنا و در آن شناور هستند. با خدا هم‌نفس‌اند و با او هم‌سخن و هم‌مجلس‌اند که شرح حال آن‌ها در سوره‌های قرآن مثل ، ، و… آمده است و راه آشنائی با روحیات انبیاء (علیهم‌السلام) خواندن و شنیدن قرآن مثل قاریان قرآن نیست بلکه راه آن: چون تو در قرآنِ حق بگریختی با روان انبیاء آمیختی این است که انسان از خود فرار کند و به حالات انبیاء (علیهم‌السلام) متوجه بشود و بین خود و آن‌ها تناسب و آمادگی ایجاد کند. برای همین است که انسان به وسیله‌ی و آن، از یزیدی و ابن زیادی و عمرسعدی و شمری (لعنهم‌الله) فرار کند و به روح ابوالفضلی (علیه‌السلام) پناه ببرد و این ممکن نیست مگر این‌که انسان طعم دوری از روحانیت را درک کرده باشد. در احوال شیخ (علیه‌الرحمة) آمده است که در شبانه‌روز دو مرتبه زیارت عاشورا می‌خوانده است. ممکن است این سؤال پیش بیاید که طلبگی با این‌گونه عباداتِ وقت‌گیر خیلی سازش ندارد. در جواب باید گفت که طلبگی مانند غذائی است که نمک ندارد و این زیارات نمک آن محسوب می‌شوند. مرحوم حاج میرزا جواد آقا (علیه‌الرحمة) از شیخ (رحمه‌الله) نقل می‌کند که طلبه‌ای به ایشان عرض کرد که من به خاطر و نمی‌توانم بخوانم. ایشان فرمودند: تو قلیان می‌کشی؟ گفت: بله. ایشان فرمودند: نماز شبت را جایگزینِ وقت قلیان کشیدنت کن. ایشان به این مطلب اشاره دارد که انسانی که دارد، مطالعه را با نماز شب معاوضه نمی‌‌کند، بلکه با کارهائی که برای انسان ضرر دارد جای‌گزین می‌کند، نه با کارهائی که نباید آن‌ها را حذف کرد. مرحوم آمیرزا عبدالعلی آقا (رحمه‌الله) پدر بزرگوار حاج آقا (رحمه‌الله) به من سفارش می‌کردند که در روز یک زیارت (علیه‌السلام) بخوان ولو نیم صفحه‌ای، یا یک صفحه‌ای؛ اما همان آمیخته با روح انبیاء و اولیاء (علیهم‌السلام) باشد. اصل این است، کمیت مهم نیست. باید این برای انسان دل‌سوختگی بیاورد و خود را با اولیاء هم‌درد ببیند. طلبه‌ای که هم‌درد حضرت (علیه‌السلام) شد خوشا به حالش، هر و ای برود، در هر گوشه‌ی باشد، را بیدار و هوشیار می‌کند. ای خنک، آن مُرده کز خود رسته شد در وجود زنده‌ای پیوسته شد یعنی تا یک موجود زنده‌ای پیدا نشود و انسان با وجود او رابطه پیدا نکند، او در وجود انسان دمیده نمی‌شود. و حالا که ما دسترسی به این نداریم راهش همین به (علیهم‌السلام) می‌باشد ولو نیم ساعت در شب یا . حتی در قدم زدن بعد از صبح می‌شود انسان در تماس با ارواح انبیاء(علیهم‌‌‌السلام) قدم بزند. ۸۸٫۷٫۱۹ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی _______ ۱) [ ] @seyedololama
سیدالعلماء
🔺 «أَلَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِی السَّمَاءِ (۲۴) تُؤْتِی أُكُلَهَا كُلَّ حِينٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا»؛ ( علیه‌السلام:۲۵) 🔹 همانند یک نهالی، درختی، گلبنی، اساس و او بر یک مطلب بسیار مهمی تأسیس شده، که خشت اول ساختمان و بر اوست. ناشی از اوست. و اطلاعات ناشی از اوست. همه چیز انسان طفیل و شاخ و برگ آن ساقه‌ی محکم و درخت طیبه و پاکیزه است. و آن اعتقاد به خدای جهان است. این به قدری عظمت دارد که درباره‌اش فرموده‌اند: «کلِمةُ لا إله إلّا الله حِصنی»؛ این شعار که جز خداوند متعال کاره‌ای در جهان نیست، این پناه‌گاه است. انسان هم نیاز به پناه‌گاه و هم دارد و مایه‌ی می‌خواهد. این‌طور نیستند. لانه‌ای پیدا می‌کنند، علفی یا صیدی پیدا می‌کنند، دیگر حواس‌شان جمع به خودشان و زندگی‌شان است. اما انسان است که یک اطمینان خاطری لازم دارد. می‌خواهد زندگی‌اش را، را، حیاتش را، ببیند بر چه پایه و اساسی قرار دارد. ۸۴/۶/۲۸ ☑️ مرحوم آیت الله سیدابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺ما همیشگی هستیم ومردنی نیستیم، بلکه ما #جاودانه هستیم. این جاودانی و #حیات ابدی، از اول #مرگ شروع می‌شود. اول برخوردی که دم مرگ می‌کنیم با کیفیتی است که در وجود خود پیدا کرده‌ایم؛ آیا #انسانیت است یا #حیوانیت؟ #اخلاق_انبیاء و #اولیاء است یا #شعارهای پوچ و #دنیوی و #شیطانی است؟! 📸 تصویری از تدریس در ماه‌های پایانی حیات پربرکت مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی؛ (مرداد ۹۵/منزل) @seyedololama
سیدالعلماء
🌹میلاد سراسر خیر و سعادت حضرت امام محمدباقر صلوات‌الله‌علیه و حلول ماه رجب المرجب بر همگان مبارک‌باد
🔺ضرورت و اهمیت «تفقه در دین» (قسمت اول) 🔹 یکی از افتخارات در ایشان، اشاره به نام علیه‌السلام است که مقام مقدسی دارد و به جز علیهم‌السلام کسی نمی‌تواند آن را درک کند. حدیثی از شخص بزرگواری که مایه‌ی افتخار امثال مرحوم امام به شاگردی ایشان است نقل شده: «الکمال کل الکمال التفقه فی الدین...» در برابر تمام مزایا و مدارک ، مدارک ، مدارک و بسیار دقیق، مانند ارزش خاکستر در برابر سایر . چرا؟ برای این‌که همه‌ی می‌گویند که ما بعد از این به دنیایی وارد می‌شویم که تمام نشدنی است. یعنی دیگر در آن نیست. دنیایی که از اول زایمان تا وقت مرگ ۵۰ سال یا ۱۰۰ سال بیشتر نیست، نسبت به دنیایی که در آن دیگر راه ندارد، فاقد ارزش است. مثل اقیانوس در برابر یک قطره. بنابراین ما همیشگی هستیم و مردنی نیستیم، بلکه ما جاودانه هستیم. این جاودانی و ابدی از اول مرگ شروع می‌شود. اول برخوردی که دم مرگ می‌کنیم، با کیفیتی است که در وجود خود پیدا کردیم. آیا است یا ؟ انبیاء و اولیاء است یا شعارهای پوچ و دنیوی و شیطانی است؟ بنابراین این «الکمال کل الکمال» یک جمله بیشتر نیست، اما ارزشی فوق ارزش‌ها دارد. اگر به آن دقت کند، در می‌یابد که هیچ‌چیز به اندازه‌ی تفقه در دین برایش ارزش پیدا نخواهد کرد. دنیای کنونی مانند رحم مادر است، منتهی قدری وسیع‌تر. پس پیدا شدن ما در دنیای دیگر، اولِ واقعی است. اول زندگی واقعی، شیر و پستانش چیست؟ ماست. اعمال ما از کجا پیدا می‌شود؟ "تفقه فی الدین" این است. پس گویا واقعاً امام علیه‌السلام در این جمله‌ی کوتاه برای ما یک خلعتی فرستاده تا در آن بیاندیشیم و هر مشکلی که در این راه باشد را نادیده بگیریم. 🔺 ضرورت احیای مسئله‌ی تفقه در دین 🔹 الکمال کلُّ الکمالِ التفقُّهُ فی الدین و الصبرُ علی النائبة وتقدیرُ المعیشة؛ ( ج ۱ ص ۳۲) 🔹 یکی از موقتی و دم دستی حال امروز همین مسئله‌ی است که در پیش است. بعضی از آقایان روحانی که متصدی اعتکاف بودند، روز گذشته به این‌جا تشریف آوردند و ما خدمت‌شان رسیدیم. بنده این تذکرات را خدمت‌شان عرض کردم که ما یکی از مسائل تفقهی دین‌مان این است که هیچ‌وقت واجبی را به واسطه‌ی یک کار خوب و و پرثواب و پرنتیجه از دست ندهیم. واجب دو قسم است؛ عمل کردن به واجبات و ترک که این نتیجه‌ی تفقه در دین است. یکی از کلاس‌های مهم فهمیدن این است که ما چند چیز در شبانه‌روز برای‌مان لازم و واجب است و چند چیز برای‌مان ممنوع است. حالا اگر اعتکاف یا سفر مبارکِ عتبات و یا سفر مبارکِ عمره پیش آمد، نمی‌شود این‌ها را در برابر هم قرار داد؛ یعنی گفت: ما آماده‌ی عمره هستیم! یعنی بماند برای بیست روز دیگر یا یک ماه دیگر!. یکی از مسائل تفقه در دین که نجات‌بخش ماست این است که هیچ‌وقت کار مستحب نباید در برابر کار واجب قرار بگیرد. همیشه بالاترین وظیفه‌، واجب است که یا انجام عملی است یا ترک آن. اگر به جای این‌که ما چند ساعت کنیم، یا بخوانیم، می‌توانستیم به جای آن چند مسئله‌ی دینی یاد بگیریم و این کار را نکردیم، این خلاف است و از تفقه دینی به دور است. فرمایش امام علیه‌السلام این‌جا معلوم می‌شود. یعنی باز کننده‌ی جملات بسته. @seyedololama ص۱ ⬇️
🔺«شجرة النبوة و موضع الرسالة و...» 🔹 نخست از خداوند طلب می‌کند بر اکرم و خاندانش، ولی در قالب "درخت و مخزن و " برای این‌که به گوش بخواند که این جهانی که تو در آن قرار داری، یک جهان پر از و و و مدیریت و تحت اداره است. یک بیابان بی سر و ته نیست که در آن علم و و ، نایاب باشد. جهان موج می‌زند از آثار علم و حیات. فرض بفرمایید که الآن ما در یک سفینه قرار بگیریم و پرتاب شویم به خارج از محیط زمین. آن‌جا هیچ شک نمی‌کنیم به این‌که در یک دستگاه عظیم از نمایش علم و قدرت قرار داریم و خداوند با نمایش دارد خودش را به ما معرفی می‌کند. ولی الآن که روی زمین هستیم، کرده‌ایم به دیدن زمین و سنگ و خاک و سیمان و آهن و دیوار و... اما اگر پرتاب شویم به خارج از محیط زمین، در دید ما زمین دارای درخشندگی بیشتر از ماه خواهد بود. چون زمین چندین برابر ماه است و نورگیری آن زیادتر است، پس درخشندگی آن هم زیادتر است. چشم انسان را از زیبایی خیره می‌کند. یک طرفش ماه، یک طرفش منبع نور و حرارت، بعد هم سیارات در گردش عجیب. این‌جاست که اگر بتواند به خاک می‌افتد، پیشانی بر زمین می‌گذارد و می‌گوید. همه‌ی فاصله‌ی انسان‌های متدین و آگاه با انسان‌های دیگر در یک است، که این غفلت اگر برداشته شود فریادشان به و لا إله إلا الله بلند می‌شود. نقل کرده‌اند که یکی از دانشمندان دوستی داشت که مایل بود او را به متمایل کند، فکر کرد این دوست من چگونه ممکن است غفلتش پاره شود؟ این بود که دستور داد یک متخصص هنرمند، ماکتی از تهیه کند. او هم با آن دقت و ظرافتی که بلد بود، دستگاه کوچکی ساخت، مرکزش ، اطرافش هم و کرات دیگر به طوری‌که این‌ها با هم متصل بودند و به وسیله‌ی برق در مدار خودشان به صورتی‌که به هم برخورد نکنند به دور خورشید می‌گشتند!. یک فیلم تماشایی ایجاد کرد. این را در دفتر کارش گذاشت و بعد از ورود دوستش کلید را زد و این دستگاه شروع کرد به گردش کردن. او یک مرتبه متحیّر شد؛ گفت: دوست من این کار چه کسی بوده که این‌قدر به خرج داده؟! ابتدا جوابی نداد. باز پرسید. او هم گفت: من نمی‌دانم! این اتفاقی درست شده!. گفت: به نظرم می‌خواهی با من شوخی کنی! مگر می‌شود؟!. گفت: خب برادر! تو که درباره‌ی گردش شب و روز و زمین و آسمان یک چنین فکری داری! می‌گویی ما نمی‌دانیم چه شده، این دم و دستگاه همین‌طوری خود به خود، بر ا‌‌‌ثر تأثیر و تأثرات ماده به مرور زمان پیدا شده. این یک‌مرتبه در رفت و تصدیق کرد که نه! من در اشتباه بودم. پس تفاوت بین و در اختلاف در مسائل نیست. فقط در و بی‌هوشی و سُکر است. یک نوع مستی طبیعی در برخی ایجاد شده. این مستی مانند یک ابر اگر زائل بشود انسان فوری معتقد به دستگاه و آفریننده می‌شود و اطاعت می‌کند از برنامه‌های . پس این که می‌گوید: خدایا رحمتت را نازل کن بر این خاندان . آن‌ها را به عنوان درخت معرفی می‌کند؛ «شجرة النبوة و....» انسان را یک مرتبه به خود می‌آورد، می‌گوید: عجب! ما چگونه بی‌گانه هستیم از دستگاه روح‌پرور و از درخت عظیم پُر سایه و سرافراز که در دنیا هست. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🔺 نعمت ولایت ائمه اطهار علیهم‌السلام و معنای قرآن بر سر گرفتن 🔹 «یا محمّد! إنّی خَلقتُک و خلقتُ علیاً و فاطمةَ و الحسنَ و الحسینَ و الأئمةَ مِن وُلدِه مِن سنخِ نورٍ مِن نوری»؛ از یک مقام اعلایی شماها را آفریدم. شماها مافوق من هستید. در آخرین رتبه و مقام. «و عَرضتُ ولایَتَکُم علی أهلِ السّماواتِ و الأرض»؛ من و و شما را بر اهل آسمان‌ها و زمین عرضه کردم. «فمَن قَبِلَها کان عندی مِنَ المُومنین»؛ پس آن شد که کسی ایمان بیاورد و سروری و سرپرستی اکرم و خاندان او را قبول کند. همین‌هایی که با سرگرفتن درب خانه‌ی خدا می‌آوریم. «و مَن جَحَدها کان عِندی مِنَ الکافرین»؛ آن که خیلی باید از او پرهیز کرد همین نافرمانی و انکار نسبت به این‌هاست که الآن در ممالک دارد پر می‌شود!. این و امثالهم همه . «لو أنَّ عبداً مِن عَبیدی»؛ اگر یک نفر از بندگان من، «عَبدَنی حتّی یَنقطِعَ»؛ تا آخر نفس من را عبادت کند، «أو یَصیرَ»؛ یا اگر آخر نفسش نیامده از بس کند مانند مشک خشک، برای او گوشت و پوستی نماند؛ ولی وقتی که می‌میرد، منکر ولایت شما باشد؛ «ما غفَرتُ له حتّی یُقَرَّ بِوِالایتِکم» «أتُحِبُّ أَن تَراهُم»؛ دوست داری که این‌ها را به تو نشان بدهم؟ عرض کردم : بله یارب. فرمود: به طرف راست ـ که حالا چه مقامی است؟ ما نمی‌دانیم ـ کن!. توجه کردم، دیدم بله. آن مرکزی که این در همه پرتوگاه آن مقام می‌شوند. نگاه کردم، دیدم و و و و همین‌طور تا به حضرت علیه‌السلام در یک جایگاهی پر و پر و پر از و همه‌ی ، مشغول عبادت‌ند. پس ما قرآن که سر می‌گیریم «بعلیٍّ، بالحسن، بالحسین» می‌گوییم؛ باید بدانیم که چه می‌کنیم. ما نقشه پیامبر را داریم عملی می‌کنیم. «قیاماً یُصَلّونَ و هو فی وسطِهم»؛ همه ایستاده‌اند به عبادت، حضرت مهدی در وسط آن‌ها قرارگرفته، «کأنها کوکب درّی»؛ مثل ستاره‌ی درخشانی است این امام بزرگوار. بله این معنای سرگرفتن است. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 نعمت مرگ 🔹 مرگ خیلی بزرگی است که خداوند فرموده: «خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَياةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً»²؛ اول را فرموده، موت مقدم شده بر ، چون راهی است بسیار مفید و بانتیجه. در اگر بکند، می‌بیند که یکی از نعمت‌های بزرگ خداوند است، چون اگر مرگ نبود، نبود. زندگی به‌خاطر بودن مرگ اداره می‌شود. هیچ‌وقت چنین فکری برای یک انسان نمی‌آید. یک انسان جوان اصلاً فکر می‌کند زندگی یعنی جوانی و این‌ها؛ در صورتی‌که نه، زندگی مخلوطی است از موت و حیات که هر کدام اگر نباشد، زندگی به هم می‌خورد. مگر وسعت این کره‌ی خاکی چقدر است؟ وسعت زمین‌های قابل کشاورزی آن چقدر است؟ آب‌های قابل استفاده‌ی آن چقدر است؟ این‌ها همه در عرض صد هزار سال تمام می‌شود. آن‌وقت دیگر نه برای کسی جایی می‌ماند، نه برای کسی راه و زندگی‌ای می‌ماند. همه به جان هم می‌افتند که هم‌دیگر را بکشند که بلکه جا باز شود. آخر این فکرها را ما نکرده‌ایم؛ می‌کنیم دنیایی بهتر از این می‌شود کرد. و این خودش مال این است که انسان اطلاعاتی ندارد و فکرش کودکانه است. این را بعضی از گفته‌اند و به این زندگی ایراد گرفته‌اند، ولی کودکانه است. اگر انسان فکر کند، مرگ بهترین نعمت‌های خداست، در صورتی‌که با همین مسئله‌ی تمایلات نفسانی باید حل شود و آدم برای فکر بعد از مرگ وقت بگذارد. و زندگی‌اش را یک‌پارچه در اختیار خودش و و خودش قرار ندهد. آن‌وقت می‌فهمد که آن زندگی‌ای که خداوند برای بعد از این دنیا آفریده، چقدر قیمت دارد و برای او، در راه او، از خدا سرعت می‌خواهد که زودتر به آن زندگی‌ای که تو برای من آفریده‌ای برسم. ۹۴٫۵٫۲۲=۲۷ ۱۴۳۶ ✅ مرحوم آیت‌الله سید ابراهیم خسروشاهی ___ ۱) [ :۲] @seyedololama
🔺 هوای نفس! 🔹 اطهار (علیهم‌السلام) با شریف، هشدار می‌دهند، که ازحضرت (علیه‌السلام) در کتاب نقل شده که فرمودند: «إحذروا أهوائکم کما تحضرون أعدائکم»¹؛ یعنی و ، و ، حرف جدیدی برای آورده و آن این است که: ای بشریت! تو همیشه همراه خودت، در درون لباس وجود خودت، یک زهر کشنده و یک گرگ کشنده داری، یک داری. هیچ‌وقت از آن نشو!. این حرف‌ها را و و نمی‌فهمد و نمی‌داند و اطلاعی ندارد. دانشگاه از چه اطلاع دارد؟ دانشگاه از معدن‌ها اطلاع دارد که زیر این کوه‌های کرمان و یزد طلا و آهن پیدا می‌شود. آهن چه طور پیدا می‌شود؟ تمدن راهش را درست می‌کند و کارخانه‌های آن را درست می‌کند، با خرج زیاد، با جاده‌کشی و ریل‌کشی به آن معدن ما را وصل می‌کند که بتوانیم با آن امکانات، عده‌ای را زیرِ زمین بفرستیم تا خاکی که آهن دارد یا خاکی که طلا دارد را از پنجاه متر، صد متر، دویست متر، بالا بیاورند. گاهی هم در این راه جان‌شان را از دست بدهند. آن‌وقت این مصالح تبدیل شود، دست‌کاری شود، روی آن‌ها عملیات فنی انجام شود تا از آن سنگ‌ها، آهن در بیاید، طلا در بیاید. دانشگاه برای این کارها درست شده. دانشگاه این‌ها را می‌فهمد؛ اما این‌ها وسیله‌ی زندگی‌ست. خود برای چیست؟ حالا ما این کارها را هم کردیم. آهن هم به‌دست آوردیم و ساختمان‌ها را همه آهنی کردیم، دانشگاه‌های مختلف ما در دنیا، جزء دانشگاه‌های درجه‌ی اول هم حساب شد، جایزه هم به دانشجویان دختر و پسر ما هم دادند. خیلی خوب، این زندگی راه افتاده، این زندگی برای چیست؟ اگر مرگی نبود، آن‌گاه همیشه بودیم و می‌گفتیم زندگی است. هدف این ، زندگی روی این کره خاکی‌ست. ولی آن‌موقع آن‌قدر زیاد می‌شد که روی کره‌ی خاکی دیگر یک وجب جا باقی نمی‌ماند. مرگ خیلی بزرگی است که خداوند فرموده: «خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَياةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً»²؛ اول را فرموده، موت مقدم شده بر ، چون راهی است بسیار مفید و بانتیجه. در اگر بکند، می‌بیند که یکی از نعمت‌های بزرگ خداوند است، چون اگر مرگ نبود، نبود. زندگی به‌خاطر بودن مرگ اداره می‌شود. هیچ‌وقت چنین فکری برای یک انسان نمی‌آید. یک انسان جوان اصلاً فکر می‌کند زندگی یعنی جوانی و این‌ها؛ در صورتی‌که نه، زندگی مخلوطی است از موت و حیات که هر کدام اگر نباشد، زندگی به هم می‌خورد. مگر وسعت این کره‌ی خاکی چقدر است؟ وسعت زمین‌های قابل کشاورزی آن چقدر است؟ آب‌های قابل استفاده‌ی آن چقدر است؟ این‌ها همه در عرض صد هزار سال تمام می‌شود. آن‌وقت دیگر نه برای کسی جایی می‌ماند، نه برای کسی راه و زندگی‌ای می‌ماند. همه به جان هم می‌افتند که هم‌دیگر را بکشند که بلکه جا باز شود. آخر این فکرها را ما نکرده‌ایم؛ می‌کنیم دنیایی بهتر از این می‌شود کرد. و این خودش مال این است که انسان اطلاعاتی ندارد و فکرش کودکانه است. این را بعضی از گفته‌اند و به این زندگی ایراد گرفته‌اند، ولی کودکانه است. اگر انسان فکر کند، مرگ بهترین نعمت‌های خداست، در صورتی‌که با همین مسئله‌ی تمایلات نفسانی باید حل شود و آدم برای فکر بعد از مرگ وقت بگذارد. و زندگی‌اش را یک‌پارچه در اختیار خودش و و خودش قرار ندهد. آن‌وقت می‌فهمد که آن زندگی‌ای که خداوند برای بعد از این دنیا آفریده، چقدر قیمت دارد و برای او، در راه او، از خدا سرعت می‌خواهد که زودتر به آن زندگی‌ای که تو برای من آفریده‌ای برسم. ۹۴٫۵٫۲۲=۲۷ ۱۴۳۶ ✅ مرحوم آیت‌الله سید ابراهیم خسروشاهی ___ ۱) «(باب اتباع الهوى) ۱- محمد بن يحيى، عن أحمد بن محمد بن عيسى، عن ابن محبوب، عن أبي محمد الوابشي قال: سمعت أباعبد الله (عليه‌السلام) يقول: احذروا أهواءكم كما تحذرون أعداءكم فليس شئ أعدى للرجال من اتباع أهوائهم وحصائد ألسنتهم»؛ [ ج۲ص۳۳۵] ۲) [ :۲] @seyedololama
🔺 لا اله الا الله 🔹 در دعای¹ ایام دهه‌ی اول وارد شده: «لا اله الا الله عدد اللیالی والدهور، لا اله الا الله عدد امواج البحور، ... لا اله الا الله عدد شوک والشجر، ... لا اله الا الله عدد الحجر و المدر»؛ یعنی همه‌چیز صدای لااله‌الاالله‌اش بلند است. به هر چیز نگاه کنیم باید به چشم نمایشی نگاه کنیم، نه به چشم استقلالیِ حیوانی؛ و حشره‌ای مثل یک مورچه اگر الآن روی دست بنده راه برود، چیزی نمی‌فهمد که مثلاً این‌جا دست است یا انسان است، حیوان است، هست، است، این‌ها را که نمی‌فهمد. ما هم به اشیاء و خودمان که نگاه بکنیم، اگر به چشم‌مان یک سرمه‌ای از لا اله الا الله بکشیم، می‌بینیم ما و جهان همه داریم لا اله الا الله می‌گوییم. ۷۸٫۳٫۱۲ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ______ ۱) [ اعمال دهه‌ی اول ذی‌الحجة‌الحرام: ... پنجم: در هر روز اين دهه اين تهليلات را كه از اميرالمؤمنين عليه‌السّلام با ثواب بسيار روايت شده بخواند. و اگر روزی ده مرتبه بخواند بهتر است: لا إِلَهَ إِلّا اللَّهُ عَدَدَ اللَّيَالِي وَ الدُّهُورِ لا إِلَهَ إِلّا اللَّهُ عَدَدَ أَمْوَاجِ الْبُحُورِ لا إِلَهَ إِلّا اللَّهُ وَ رَحْمَتُهُ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ لا إِلَهَ إِلّا اللَّهُ عَدَدَ الشَّوْكِ وَ الشَّجَرِ لا إِلَهَ إِلّا اللَّهُ عَدَدَ الشَّعْرِ وَ الْوَبَرِ لا إِلَهَ إِلّا اللَّهُ عَدَدَ الْحَجَرِ وَ الْمَدَرِ لا إِلَهَ إِلّا اللَّهُ عَدَدَ لَمْحِ الْعُيُونِ لا إِلَهَ إِلّا اللَّهُ فِي اللَّيْلِ إِذَا عَسْعَسَ وَ [فِي] الصُّبْحِ إِذَا تَنَفَّسَ لا إِلَهَ إِلّا اللَّهُ عَدَدَ الرِّيَاحِ فِي الْبَرَارِي وَ الصُّخُورِ لا إِلَهَ إِلّا اللَّهُ مِنَ الْيَوْمِ إِلَى يَوْمِ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ. {معبودى جز خدا نيست به شمار شب‌ها و روزگاران، معبودى جز خدا نيست به شمار امواج درياها، معبودى جز خدا نيست، و رحمت او از آن‌چه گرد می‌آورند بهتر است، معبودى جز خدا نيست، به شمار خارها و درختان، معبودى جز خدا نيست به شمار موها و كرک‌ها، معبودى جز خدا نيست به شمار سنگ‌ها و كلوخ‌ها، معبودى جز خدا نيست به شمار به‌هم خوردن پلک‌ها، معبودى جز خدا نيست در شب چون سياهى بنمايد و در صبح چون سپيدى سر برآورد، معبودى جز خدا نيست به شمار بادها در صحراها و كوه‌ها، معبودى جز خدا نيست از امروز تا روز دميده شدن در صور.}] @seyedololama
سیدالعلماء
🏴 در آستانه‌ی شهادت جان‌سوز امام محمد باقر صلوات‌الله‌علیه، ارائه می‌گردد. 🔺ضرورت و اهمیت «تفقه در دین» 🔹 یکی از افتخارات در ایشان، اشاره به نام علیه‌السلام است که مقام مقدسی دارد و به جز علیهم‌السلام کسی نمی‌تواند آن را درک کند. حدیثی از شخص بزرگواری که مایه‌ی افتخار امثال مرحوم امام به شاگردی ایشان است نقل شده: «الکمال کل الکمال التفقه فی الدین...» در برابر تمام مزایا و مدارک ، مدارک ، مدارک و بسیار دقیق، مانند ارزش خاکستر در برابر سایر هاست. چرا؟ برای این‌که همه‌ی می‌گویند که ما بعد از این به دنیایی وارد می‌شویم که تمام نشدنی است. یعنی دیگر در آن نیست. دنیایی که از اول زایمان تا وقت مرگ ۵۰ سال یا ۱۰۰ سال بیشتر نیست، نسبت به دنیایی که در آن دیگر راه ندارد، فاقد ارزش است. مثل اقیانوس در برابر یک قطره. بنابراین ما همیشگی هستیم و مردنی نیستیم، بلکه ما جاودانه هستیم. این جاودانی و ابدی از اول مرگ شروع می‌شود. اول برخوردی که دم مرگ می‌کنیم، با کیفیتی است که در وجود خود پیدا کردیم. آیا است یا ؟ انبیاء و اولیاء است یا شعارهای پوچ و دنیوی و شیطانی است؟ بنابراین این «الکمال کل الکمال» یک جمله بیشتر نیست، اما ارزشی فوق ارزش‌ها دارد. اگر به آن دقت کند، در می‌یابد که هیچ‌چیز به اندازه‌ی تفقه در دین برایش ارزش پیدا نخواهد کرد. دنیای کنونی مانند رحم مادر است، منتهی قدری وسیع‌تر. پس پیدا شدن ما در دنیای دیگر، اولِ واقعی است. اول زندگی واقعی، شیر و پستانش چیست؟ ماست. اعمال ما از کجا پیدا می‌شود؟ "تفقه فی الدین" این است. پس گویا واقعاً امام علیه‌السلام در این جمله‌ی کوتاه برای ما یک خلعتی فرستاده تا در آن بیاندیشیم و هر مشکلی که در این راه باشد را نادیده بگیریم. @seyedololama ص۱ ⬇️
🔺 آماده قربانی شدن در راه خدا 🔹 بعضی اوقات امتحان‌های مشکلی پیش می‌آید، ولی در واقع آن‌قدر سخت نیست، چرا که زود می‌گذرد، مثل امتحانی که برای حضرت (علیه‌السلام) پیش آمد، عرض می‌کند: «رَبِّ هَبْ لِي مِنَ الصَّالِحِينَ». خداوند می‌فرماید: «فَبَشَّرْنَاهُ بِغُلَامٍ حَلِيمٍ»¹؛ ببینید نکات بیان می‌کند که روز ها اگر دور هم جمع بشویم، لذتش را می‌بریم. او عرض می‌کند: «هب لی من الصالحین»؛ من فرزندی که از بندگان شایسته خودت باشد، ندارم. می‌خواهم؛ «فبشَّرناه بغلام حلیم»؛ ما به او دادیم فرزندی نصیبت می‌کنیم که دارای فضیلت است. تفسیر می‌شود بر حلم. حلم تفسیر می‌شود به چی؟ به سنگینی، به وقار و و و و صاحب نظر بودن و دقیق بودن. چطور؟ برای این‌که وقتی بزرگ می‌شود و به حد رشد می‌رسد، پدر می‌بیند این اهل نظر شد، اهل فهم شد، می‌فهمد که پدر با او چه می‌گوید. لذا به فرزندش می‌گوید: نظر بده ای صاحبْ‌نظر؛ «فانظر ماذا تری»؛ من دستور گرفتم که تو را سر ببرم!. من فرزند نداشتم، از خداوند خواستم تا به من داده شد، حالا دستور آمده که گلوی تو را با کارد ببرم؛ «فانظر ماذا تری»؛ ببین چه فکر می‌کنی؟ این فرزند اهل ، اهل بصیرت، عرض می‌کند که حاضرم پدر؛ انجام بده؛ «افعل ما تؤمر»²؛ این است. این است. پس صالح و شایسته کسی است که از نظر فکری صالح باشد. در صالح باشد. زمین و آسمان‌شناس باشد، و را بشناسد و وقتی‌که آمد، فوری بگوید: من قبول دارم؛ «افعل ما تؤمر». وقتی ما است که این چنین صاحب‌نظرانی در آن باشند. و و بزرگانش، فرهنگ، وزیر ، وکلای این‌جور فهم داشته باشند. این‌ها شایستگی انتخاب را دارند. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ______ ۱) [ :۱۰۰-۱۰۱] ۲) [ :۱۰۲] @seyedololama
🏴 بیاناتی بسیار ارزشمند از علما پیرامون ضرورت اتصال روحی با ائمه علیهم‌السلام از راه توسل 🔺 فرموده‌اند: علامت و این است که انسان مثل حال کسی باید باشد که گمشده‌ای دارد. چطور وقتی کسی در سفر مثلاً کیف پولش را گم می‌کند در همه‌ی احوال به گمشده‌اش است، حتی در حال غذا خوردن، خوابیدن و از خواب برخواستن. و بیدار نیز باید یک چنین حالی داشته باشد. برای این مطلب بزرگان اهل در بیان روحانیتِ اشعاری آورده‌اند: هست قرآن حال‌های انبیاء ماهیانٍ بحر پاک کبریا ور بخوانی ور نه این قرآن پذیر انبیاء و اولیاء را دیده گیر¹ (علیهم‌السلام) کسانی هستند که از طرف خدا مأموریت دارند تا و و های بشری را کنند. این‌ها کسانی هستند که با دریای و و خدا آشنا و در آن شناور هستند. با خدا هم‌نفس‌اند و با او هم‌سخن و هم‌مجلس‌اند که شرح حال آن‌ها در سوره‌های قرآن مثل ، ، و… آمده است و راه آشنائی با روحیات انبیاء (علیهم‌السلام) خواندن و شنیدن قرآن مثل قاریان قرآن نیست بلکه راه آن: چون تو در قرآنِ حق بگریختی با روان انبیاء آمیختی این است که انسان از خود فرار کند و به حالات انبیاء (علیهم‌السلام) متوجه بشود و بین خود و آن‌ها تناسب و آمادگی ایجاد کند. برای همین است که انسان به وسیله‌ی و آن، از یزیدی و ابن زیادی و عمرسعدی و شمری (لعنهم‌الله) فرار کند و به روح ابوالفضلی (علیه‌السلام) پناه ببرد و این ممکن نیست مگر این‌که انسان طعم دوری از روحانیت را درک کرده باشد. در احوال شیخ (علیه‌الرحمة) آمده است که در شبانه‌روز دو مرتبه زیارت عاشورا می‌خوانده است. ممکن است این سؤال پیش بیاید که طلبگی با این‌گونه عباداتِ وقت‌گیر خیلی سازش ندارد. در جواب باید گفت که طلبگی مانند غذائی است که نمک ندارد و این زیارات نمک آن محسوب می‌شوند. مرحوم حاج میرزا جواد آقا (علیه‌الرحمة) از شیخ (رحمه‌الله) نقل می‌کند که طلبه‌ای به ایشان عرض کرد که من به خاطر و نمی‌توانم بخوانم. ایشان فرمودند: تو قلیان می‌کشی؟ گفت: بله. ایشان فرمودند: نماز شبت را جایگزینِ وقت قلیان کشیدنت کن. ایشان به این مطلب اشاره دارد که انسانی که دارد، مطالعه را با نماز شب معاوضه نمی‌‌کند، بلکه با کارهائی که برای انسان ضرر دارد جای‌گزین می‌کند، نه با کارهائی که نباید آن‌ها را حذف کرد. مرحوم آمیرزا عبدالعلی آقا (رحمه‌الله) پدر بزرگوار حاج آقا (رحمه‌الله) به من سفارش می‌کردند که در روز یک زیارت (علیه‌السلام) بخوان ولو نیم صفحه‌ای، یا یک صفحه‌ای؛ اما همان آمیخته با روح انبیاء و اولیاء (علیهم‌السلام) باشد. اصل این است، کمیت مهم نیست. باید این برای انسان دل‌سوختگی بیاورد و خود را با اولیاء هم‌درد ببیند. طلبه‌ای که هم‌درد حضرت (علیه‌السلام) شد خوشا به حالش، هر و ای برود، در هر گوشه‌ی باشد، را بیدار و هوشیار می‌کند. ای خنک، آن مُرده کز خود رسته شد در وجود زنده‌ای پیوسته شد یعنی تا یک موجود زنده‌ای پیدا نشود و انسان با وجود او رابطه پیدا نکند، او در وجود انسان دمیده نمی‌شود. و حالا که ما دسترسی به این نداریم راهش همین به (علیهم‌السلام) می‌باشد ولو نیم ساعت در شب یا . حتی در قدم زدن بعد از صبح می‌شود انسان در تماس با ارواح انبیاء(علیهم‌‌‌السلام) قدم بزند. ۸۸٫۷٫۱۹ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ___________ ۱) [ ] @seyedololama
🔺 هوای نفس! 🔹 اطهار (علیهم‌السلام) با شریف، هشدار می‌دهند، که ازحضرت (علیه‌السلام) در کتاب نقل شده که فرمودند: «إحذروا أهوائکم کما تحضرون أعدائکم»¹؛ یعنی و ، و ، حرف جدیدی برای آورده و آن این است که: ای بشریت! تو همیشه همراه خودت، در درون لباس وجود خودت، یک زهر کشنده و یک گرگ کشنده داری، یک داری. هیچ‌وقت از آن نشو!. این حرف‌ها را و و نمی‌فهمد و نمی‌داند و اطلاعی ندارد. دانشگاه از چه اطلاع دارد؟ دانشگاه از معدن‌ها اطلاع دارد که زیر این کوه‌های کرمان و یزد طلا و آهن پیدا می‌شود. آهن چه طور پیدا می‌شود؟ تمدن راهش را درست می‌کند و کارخانه‌های آن را درست می‌کند، با خرج زیاد، با جاده‌کشی و ریل‌کشی به آن معدن ما را وصل می‌کند که بتوانیم با آن امکانات، عده‌ای را زیرِ زمین بفرستیم تا خاکی که آهن دارد یا خاکی که طلا دارد را از پنجاه متر، صد متر، دویست متر، بالا بیاورند. گاهی هم در این راه جان‌شان را از دست بدهند. آن‌وقت این مصالح تبدیل شود، دست‌کاری شود، روی آن‌ها عملیات فنی انجام شود تا از آن سنگ‌ها، آهن در بیاید، طلا در بیاید. دانشگاه برای این کارها درست شده. دانشگاه این‌ها را می‌فهمد؛ اما این‌ها وسیله‌ی زندگی‌ست. خود برای چیست؟ حالا ما این کارها را هم کردیم. آهن هم به‌دست آوردیم و ساختمان‌ها را همه آهنی کردیم، دانشگاه‌های مختلف ما در دنیا، جزء دانشگاه‌های درجه‌ی اول هم حساب شد، جایزه هم به دانشجویان دختر و پسر ما هم دادند. خیلی خوب، این زندگی راه افتاده، این زندگی برای چیست؟ اگر مرگی نبود، آن‌گاه همیشه بودیم و می‌گفتیم زندگی است. هدف این ، زندگی روی این کره خاکی‌ست. ولی آن‌موقع آن‌قدر زیاد می‌شد که روی کره‌ی خاکی دیگر یک وجب جا باقی نمی‌ماند. مرگ خیلی بزرگی است که خداوند فرموده: «خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَياةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً»²؛ اول را فرموده، موت مقدم شده بر ، چون راهی است بسیار مفید و بانتیجه. در اگر بکند، می‌بیند که یکی از نعمت‌های بزرگ خداوند است، چون اگر مرگ نبود، نبود. زندگی به‌خاطر بودن مرگ اداره می‌شود. هیچ‌وقت چنین فکری برای یک انسان نمی‌آید. یک انسان جوان اصلاً فکر می‌کند زندگی یعنی جوانی و این‌ها؛ در صورتی‌که نه، زندگی مخلوطی است از موت و حیات که هر کدام اگر نباشد، زندگی به هم می‌خورد. مگر وسعت این کره‌ی خاکی چقدر است؟ وسعت زمین‌های قابل کشاورزی آن چقدر است؟ آب‌های قابل استفاده‌ی آن چقدر است؟ این‌ها همه در عرض صد هزار سال تمام می‌شود. آن‌وقت دیگر نه برای کسی جایی می‌ماند، نه برای کسی راه و زندگی‌ای می‌ماند. همه به جان هم می‌افتند که هم‌دیگر را بکشند که بلکه جا باز شود. آخر این فکرها را ما نکرده‌ایم؛ می‌کنیم دنیایی بهتر از این می‌شود کرد. و این خودش مال این است که انسان اطلاعاتی ندارد و فکرش کودکانه است. این را بعضی از گفته‌اند و به این زندگی ایراد گرفته‌اند، ولی کودکانه است. اگر انسان فکر کند، مرگ بهترین نعمت‌های خداست، در صورتی‌که با همین مسئله‌ی تمایلات نفسانی باید حل شود و آدم برای فکر بعد از مرگ وقت بگذارد. و زندگی‌اش را یک‌پارچه در اختیار خودش و و خودش قرار ندهد. آن‌وقت می‌فهمد که آن زندگی‌ای که خداوند برای بعد از این دنیا آفریده، چقدر قیمت دارد و برای او، در راه او، از خدا سرعت می‌خواهد که زودتر به آن زندگی‌ای که تو برای من آفریده‌ای برسم. ۹۴٫۵٫۲۲=۲۷ ۱۴۳۶ ✅ مرحوم آیت‌الله سید ابراهیم خسروشاهی ___ ۱) «(باب اتباع الهوى) ۱- محمد بن يحيى، عن أحمد بن محمد بن عيسى، عن ابن محبوب، عن أبي محمد الوابشي قال: سمعت أباعبد الله (عليه‌السلام) يقول: احذروا أهواءكم كما تحذرون أعداءكم فليس شئ أعدى للرجال من اتباع أهوائهم وحصائد ألسنتهم»؛ [ ج۲ص۳۳۵] ۲) [ :۲] @seyedololama
سیدالعلماء
🔺 لا اله الا الله 🔹 در دعای¹ ایام دهه‌ی اول وارد شده: «لا اله الا الله عدد اللیالی والدهور، لا اله الا الله عدد امواج البحور، ... لا اله الا الله عدد شوک والشجر، ... لا اله الا الله عدد الحجر و المدر»؛ یعنی همه‌چیز صدای لااله‌الاالله‌اش بلند است. به هر چیز نگاه کنیم باید به چشم نمایشی نگاه کنیم، نه به چشم استقلالیِ حیوانی؛ و حشره‌ای مثل یک مورچه اگر الآن روی دست بنده راه برود، چیزی نمی‌فهمد که مثلاً این‌جا دست است یا انسان است، حیوان است، هست، است، این‌ها را که نمی‌فهمد. ما هم به اشیاء و خودمان که نگاه بکنیم، اگر به چشم‌مان یک سرمه‌ای از لا اله الا الله بکشیم، می‌بینیم ما و جهان همه داریم لا اله الا الله می‌گوییم. ۷۸٫۳٫۱۲ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی __ ۱) [ اعمال دهه‌ی اول ذی‌الحجة‌الحرام: ... پنجم: در هر روز اين دهه اين تهليلات را كه از اميرالمؤمنين عليه‌السّلام با ثواب بسيار روايت شده بخواند. و اگر روزی ده مرتبه بخواند بهتر است: لا إِلَهَ إِلّا اللَّهُ عَدَدَ اللَّيَالِي وَ الدُّهُورِ لا إِلَهَ إِلّا اللَّهُ عَدَدَ أَمْوَاجِ الْبُحُورِ لا إِلَهَ إِلّا اللَّهُ وَ رَحْمَتُهُ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ لا إِلَهَ إِلّا اللَّهُ عَدَدَ الشَّوْكِ وَ الشَّجَرِ لا إِلَهَ إِلّا اللَّهُ عَدَدَ الشَّعْرِ وَ الْوَبَرِ لا إِلَهَ إِلّا اللَّهُ عَدَدَ الْحَجَرِ وَ الْمَدَرِ لا إِلَهَ إِلّا اللَّهُ عَدَدَ لَمْحِ الْعُيُونِ لا إِلَهَ إِلّا اللَّهُ فِي اللَّيْلِ إِذَا عَسْعَسَ وَ [فِي] الصُّبْحِ إِذَا تَنَفَّسَ لا إِلَهَ إِلّا اللَّهُ عَدَدَ الرِّيَاحِ فِي الْبَرَارِي وَ الصُّخُورِ لا إِلَهَ إِلّا اللَّهُ مِنَ الْيَوْمِ إِلَى يَوْمِ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ. {معبودى جز خدا نيست به شمار شب‌ها و روزگاران، معبودى جز خدا نيست به شمار امواج درياها، معبودى جز خدا نيست، و رحمت او از آن‌چه گرد می‌آورند بهتر است، معبودى جز خدا نيست، به شمار خارها و درختان، معبودى جز خدا نيست به شمار موها و كرک‌ها، معبودى جز خدا نيست به شمار سنگ‌ها و كلوخ‌ها، معبودى جز خدا نيست به شمار به‌هم خوردن پلک‌ها، معبودى جز خدا نيست در شب چون سياهى بنمايد و در صبح چون سپيدى سر برآورد، معبودى جز خدا نيست به شمار بادها در صحراها و كوه‌ها، معبودى جز خدا نيست از امروز تا روز دميده شدن در صور.}] @seyedololama
🔺 آماده قربانی شدن در راه خدا 🔹 بعضی اوقات امتحان‌های مشکلی پیش می‌آید، ولی در واقع آن‌قدر سخت نیست، چرا که زود می‌گذرد، مثل امتحانی که برای حضرت (علیه‌السلام) پیش آمد، عرض می‌کند: «رَبِّ هَبْ لِي مِنَ الصَّالِحِينَ». خداوند می‌فرماید: «فَبَشَّرْنَاهُ بِغُلَامٍ حَلِيمٍ»¹؛ ببینید نکات بیان می‌کند که روز ها اگر دور هم جمع بشویم، لذتش را می‌بریم. او عرض می‌کند: «هب لی من الصالحین»؛ من فرزندی که از بندگان شایسته خودت باشد، ندارم. می‌خواهم؛ «فبشَّرناه بغلام حلیم»؛ ما به او دادیم فرزندی نصیبت می‌کنیم که دارای فضیلت است. تفسیر می‌شود بر حلم. حلم تفسیر می‌شود به چی؟ به سنگینی، به وقار و و و و صاحب نظر بودن و دقیق بودن. چطور؟ برای این‌که وقتی بزرگ می‌شود و به حد رشد می‌رسد، پدر می‌بیند این اهل نظر شد، اهل فهم شد، می‌فهمد که پدر با او چه می‌گوید. لذا به فرزندش می‌گوید: نظر بده ای صاحبْ‌نظر؛ «فانظر ماذا تری»؛ من دستور گرفتم که تو را سر ببرم!. من فرزند نداشتم، از خداوند خواستم تا به من داده شد، حالا دستور آمده که گلوی تو را با کارد ببرم؛ «فانظر ماذا تری»؛ ببین چه فکر می‌کنی؟ این فرزند اهل ، اهل بصیرت، عرض می‌کند که حاضرم پدر؛ انجام بده؛ «افعل ما تؤمر»²؛ این است. این است. پس صالح و شایسته کسی است که از نظر فکری صالح باشد. در صالح باشد. زمین و آسمان‌شناس باشد، و را بشناسد و وقتی‌که آمد، فوری بگوید: من قبول دارم؛ «افعل ما تؤمر». وقتی ما است که این چنین صاحب‌نظرانی در آن باشند. و و بزرگانش، فرهنگ، وزیر ، وکلای این‌جور فهم داشته باشند. این‌ها شایستگی انتخاب را دارند. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ______ ۱) [ :۱۰۰-۱۰۱] ۲) [ :۱۰۲] @seyedololama
🏴 بیاناتی بسیار ارزشمند از علما پیرامون ضرورت اتصال روحی با ائمه علیهم‌السلام از راه توسل 🔺 فرموده‌اند: علامت و این است که انسان مثل حال کسی باید باشد که گمشده‌ای دارد. چطور وقتی کسی در سفر مثلاً کیف پولش را گم می‌کند در همه‌ی احوال به گمشده‌اش است، حتی در حال غذا خوردن، خوابیدن و از خواب برخواستن. و بیدار نیز باید یک چنین حالی داشته باشد. برای این مطلب بزرگان اهل در بیان روحانیتِ اشعاری آورده‌اند: هست قرآن حال‌های انبیاء ماهیانٍ بحر پاک کبریا ور بخوانی ور نه این قرآن پذیر انبیاء و اولیاء را دیده گیر¹ (علیهم‌السلام) کسانی هستند که از طرف خدا مأموریت دارند تا و و های بشری را کنند. این‌ها کسانی هستند که با دریای و و خدا آشنا و در آن شناور هستند. با خدا هم‌نفس‌اند و با او هم‌سخن و هم‌مجلس‌اند که شرح حال آن‌ها در سوره‌های قرآن مثل ، ، و… آمده است و راه آشنائی با روحیات انبیاء (علیهم‌السلام) خواندن و شنیدن قرآن مثل قاریان قرآن نیست بلکه راه آن: چون تو در قرآنِ حق بگریختی با روان انبیاء آمیختی این است که انسان از خود فرار کند و به حالات انبیاء (علیهم‌السلام) متوجه بشود و بین خود و آن‌ها تناسب و آمادگی ایجاد کند. برای همین است که انسان به وسیله‌ی و آن، از یزیدی و ابن زیادی و عمرسعدی و شمری (لعنهم‌الله) فرار کند و به روح ابوالفضلی (علیه‌السلام) پناه ببرد و این ممکن نیست مگر این‌که انسان طعم دوری از روحانیت را درک کرده باشد. در احوال شیخ (علیه‌الرحمة) آمده است که در شبانه‌روز دو مرتبه زیارت عاشورا می‌خوانده است. ممکن است این سؤال پیش بیاید که طلبگی با این‌گونه عباداتِ وقت‌گیر خیلی سازش ندارد. در جواب باید گفت که طلبگی مانند غذائی است که نمک ندارد و این زیارات نمک آن محسوب می‌شوند. مرحوم حاج میرزا جواد آقا (علیه‌الرحمة) از شیخ (رحمه‌الله) نقل می‌کند که طلبه‌ای به ایشان عرض کرد که من به خاطر و نمی‌توانم بخوانم. ایشان فرمودند: تو قلیان می‌کشی؟ گفت: بله. ایشان فرمودند: نماز شبت را جایگزینِ وقت قلیان کشیدنت کن. ایشان به این مطلب اشاره دارد که انسانی که دارد، مطالعه را با نماز شب معاوضه نمی‌‌کند، بلکه با کارهائی که برای انسان ضرر دارد جای‌گزین می‌کند، نه با کارهائی که نباید آن‌ها را حذف کرد. مرحوم آمیرزا عبدالعلی آقا (رحمه‌الله) پدر بزرگوار حاج آقا (رحمه‌الله) به من سفارش می‌کردند که در روز یک زیارت (علیه‌السلام) بخوان ولو نیم صفحه‌ای، یا یک صفحه‌ای؛ اما همان آمیخته با روح انبیاء و اولیاء (علیهم‌السلام) باشد. اصل این است، کمیت مهم نیست. باید این برای انسان دل‌سوختگی بیاورد و خود را با اولیاء هم‌درد ببیند. طلبه‌ای که هم‌درد حضرت (علیه‌السلام) شد خوشا به حالش، هر و ای برود، در هر گوشه‌ی باشد، را بیدار و هوشیار می‌کند. ای خنک، آن مُرده کز خود رسته شد در وجود زنده‌ای پیوسته شد یعنی تا یک موجود زنده‌ای پیدا نشود و انسان با وجود او رابطه پیدا نکند، او در وجود انسان دمیده نمی‌شود. و حالا که ما دسترسی به این نداریم راهش همین به (علیهم‌السلام) می‌باشد ولو نیم ساعت در شب یا . حتی در قدم زدن بعد از صبح می‌شود انسان در تماس با ارواح انبیاء(علیهم‌‌‌السلام) قدم بزند. ۸۸٫۷٫۱۹ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی _______ ۱) [ ] @seyedololama
🔺 نعمت ولایت ائمه اطهار علیهم‌السلام و معنای قرآن بر سر گرفتن 🔹 «یا محمّد! إنّی خَلقتُک و خلقتُ علیاً و فاطمةَ و الحسنَ و الحسینَ و الأئمةَ مِن وُلدِه مِن سنخِ نورٍ مِن نوری»؛ از یک مقام اعلایی شماها را آفریدم. شماها مافوق من هستید. در آخرین رتبه و مقام. «و عَرضتُ ولایَتَکُم علی أهلِ السّماواتِ و الأرض»؛ من و و شما را بر اهل آسمان‌ها و زمین عرضه کردم. «فمَن قَبِلَها کان عندی مِنَ المُومنین»؛ پس آن شد که کسی ایمان بیاورد و سروری و سرپرستی اکرم و خاندان او را قبول کند. همین‌هایی که با سرگرفتن درب خانه‌ی خدا می‌آوریم. «و مَن جَحَدها کان عِندی مِنَ الکافرین»؛ آن که خیلی باید از او پرهیز کرد همین نافرمانی و انکار نسبت به این‌هاست که الآن در ممالک دارد پر می‌شود!. این و امثالهم همه . «لو أنَّ عبداً مِن عَبیدی»؛ اگر یک نفر از بندگان من، «عَبدَنی حتّی یَنقطِعَ»؛ تا آخر نفس من را عبادت کند، «أو یَصیرَ»؛ یا اگر آخر نفسش نیامده از بس کند مانند مشک خشک، برای او گوشت و پوستی نماند؛ ولی وقتی که می‌میرد، منکر ولایت شما باشد؛ «ما غفَرتُ له حتّی یُقَرَّ بِوِالایتِکم» «أتُحِبُّ أَن تَراهُم»؛ دوست داری که این‌ها را به تو نشان بدهم؟ عرض کردم :بله یارب. فرمود: به طرف راست ـ که حالا چه مقامی است؟ ما نمی‌دانیم ـ کن!. توجه کردم، دیدم بله. آن مرکزی که این در همه پرتوگاه آن مقام می‌شوند. نگاه کردم، دیدم و و و و همین‌طور تا به حضرت علیه‌السلام در یک جایگاهی پر و پر و پر از و همه‌ی ، مشغول عبادت‌ند. پس ما قرآن که سر می‌گیریم «بعلیٍّ، بالحسن، بالحسین» می‌گوییم؛ باید بدانیم که چه می‌کنیم. ما نقشه پیامبر را داریم عملی می‌کنیم. «قیاماً یُصَلّونَ و هو فی وسطِهم»؛ همه ایستاده‌اند به عبادت، حضرت مهدی در وسط آن‌ها قرارگرفته، «کأنها کوکب درّی»؛ مثل ستاره‌ی درخشانی است این امام بزرگوار. بله این معنای سرگرفتن است. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 لا اله الا الله 🔹 در دعای¹ ایام دهه‌ی اول وارد شده: «لا اله الا الله عدد اللیالی والدهور، لا اله الا الله عدد امواج البحور، ... لا اله الا الله عدد شوک والشجر، ... لا اله الا الله عدد الحجر و المدر»؛ یعنی همه‌چیز صدای لااله‌الاالله‌اش بلند است. به هر چیز نگاه کنیم باید به چشم نمایشی نگاه کنیم، نه به چشم استقلالیِ حیوانی؛ و حشره‌ای مثل یک مورچه اگر الآن روی دست بنده راه برود، چیزی نمی‌فهمد که مثلاً این‌جا دست است یا انسان است، حیوان است، هست، است، این‌ها را که نمی‌فهمد. ما هم به اشیاء و خودمان که نگاه بکنیم، اگر به چشم‌مان یک سرمه‌ای از لا اله الا الله بکشیم، می‌بینیم ما و جهان همه داریم لا اله الا الله می‌گوییم. ۷۸٫۳٫۱۲ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی __ ۱) [ اعمال دهه‌ی اول ذی‌الحجة‌الحرام: ... پنجم: در هر روز اين دهه اين تهليلات را كه از اميرالمؤمنين عليه‌السّلام با ثواب بسيار روايت شده بخواند. و اگر روزی ده مرتبه بخواند بهتر است: لا إِلَهَ إِلّا اللَّهُ عَدَدَ اللَّيَالِي وَ الدُّهُورِ لا إِلَهَ إِلّا اللَّهُ عَدَدَ أَمْوَاجِ الْبُحُورِ لا إِلَهَ إِلّا اللَّهُ وَ رَحْمَتُهُ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ لا إِلَهَ إِلّا اللَّهُ عَدَدَ الشَّوْكِ وَ الشَّجَرِ لا إِلَهَ إِلّا اللَّهُ عَدَدَ الشَّعْرِ وَ الْوَبَرِ لا إِلَهَ إِلّا اللَّهُ عَدَدَ الْحَجَرِ وَ الْمَدَرِ لا إِلَهَ إِلّا اللَّهُ عَدَدَ لَمْحِ الْعُيُونِ لا إِلَهَ إِلّا اللَّهُ فِي اللَّيْلِ إِذَا عَسْعَسَ وَ [فِي] الصُّبْحِ إِذَا تَنَفَّسَ لا إِلَهَ إِلّا اللَّهُ عَدَدَ الرِّيَاحِ فِي الْبَرَارِي وَ الصُّخُورِ لا إِلَهَ إِلّا اللَّهُ مِنَ الْيَوْمِ إِلَى يَوْمِ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ. {معبودى جز خدا نيست به شمار شب‌ها و روزگاران، معبودى جز خدا نيست به شمار امواج درياها، معبودى جز خدا نيست، و رحمت او از آن‌چه گرد می‌آورند بهتر است، معبودى جز خدا نيست، به شمار خارها و درختان، معبودى جز خدا نيست به شمار موها و كرک‌ها، معبودى جز خدا نيست به شمار سنگ‌ها و كلوخ‌ها، معبودى جز خدا نيست به شمار به‌هم خوردن پلک‌ها، معبودى جز خدا نيست در شب چون سياهى بنمايد و در صبح چون سپيدى سر برآورد، معبودى جز خدا نيست به شمار بادها در صحراها و كوه‌ها، معبودى جز خدا نيست از امروز تا روز دميده شدن در صور.}] @seyedololama
🔺 آماده قربانی شدن در راه خدا 🔹 بعضی اوقات امتحان‌های مشکلی پیش می‌آید، ولی در واقع آن‌قدر سخت نیست، چرا که زود می‌گذرد، مثل امتحانی که برای حضرت (علیه‌السلام) پیش آمد، عرض می‌کند: «رَبِّ هَبْ لِي مِنَ الصَّالِحِينَ». خداوند می‌فرماید: «فَبَشَّرْنَاهُ بِغُلَامٍ حَلِيمٍ»¹؛ ببینید نکات بیان می‌کند که روز ها اگر دور هم جمع بشویم، لذتش را می‌بریم. او عرض می‌کند: «هب لی من الصالحین»؛ من فرزندی که از بندگان شایسته خودت باشد، ندارم. می‌خواهم؛ «فبشَّرناه بغلام حلیم»؛ ما به او دادیم فرزندی نصیبت می‌کنیم که دارای فضیلت است. تفسیر می‌شود بر حلم. حلم تفسیر می‌شود به چی؟ به سنگینی، به وقار و و و و صاحب نظر بودن و دقیق بودن. چطور؟ برای این‌که وقتی بزرگ می‌شود و به حد رشد می‌رسد، پدر می‌بیند این اهل نظر شد، اهل فهم شد، می‌فهمد که پدر با او چه می‌گوید. لذا به فرزندش می‌گوید: نظر بده ای صاحبْ‌نظر؛ «فانظر ماذا تری»؛ من دستور گرفتم که تو را سر ببرم!. من فرزند نداشتم، از خداوند خواستم تا به من داده شد، حالا دستور آمده که گلوی تو را با کارد ببرم؛ «فانظر ماذا تری»؛ ببین چه فکر می‌کنی؟ این فرزند اهل ، اهل بصیرت، عرض می‌کند که حاضرم پدر؛ انجام بده؛ «افعل ما تؤمر»²؛ این است. این است. پس صالح و شایسته کسی است که از نظر فکری صالح باشد. در صالح باشد. زمین و آسمان‌شناس باشد، و را بشناسد و وقتی‌که آمد، فوری بگوید: من قبول دارم؛ «افعل ما تؤمر». وقتی ما است که این چنین صاحب‌نظرانی در آن باشند. و و بزرگانش، فرهنگ، وزیر ، وکلای این‌جور فهم داشته باشند. این‌ها شایستگی انتخاب را دارند. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ______ ۱) [ :۱۰۰-۱۰۱] ۲) [ :۱۰۲] @seyedololama
🏴 بیاناتی بسیار ارزشمند از علما پیرامون ضرورت اتصال روحی با ائمه علیهم‌السلام از راه توسل 🔺 فرموده‌اند: علامت و این است که انسان مثل حال کسی باید باشد که گمشده‌ای دارد. چطور وقتی کسی در سفر مثلاً کیف پولش را گم می‌کند در همه‌ی احوال به گمشده‌اش است، حتی در حال غذا خوردن، خوابیدن و از خواب برخواستن. و بیدار نیز باید یک چنین حالی داشته باشد. برای این مطلب بزرگان اهل در بیان روحانیتِ اشعاری آورده‌اند: هست قرآن حال‌های انبیاء ماهیانٍ بحر پاک کبریا ور بخوانی ور نه این قرآن پذیر انبیاء و اولیاء را دیده گیر¹ (علیهم‌السلام) کسانی هستند که از طرف خدا مأموریت دارند تا و و های بشری را کنند. این‌ها کسانی هستند که با دریای و و خدا آشنا و در آن شناور هستند. با خدا هم‌نفس‌اند و با او هم‌سخن و هم‌مجلس‌اند که شرح حال آن‌ها در سوره‌های قرآن مثل ، ، و… آمده است و راه آشنائی با روحیات انبیاء (علیهم‌السلام) خواندن و شنیدن قرآن مثل قاریان قرآن نیست بلکه راه آن: چون تو در قرآنِ حق بگریختی با روان انبیاء آمیختی این است که انسان از خود فرار کند و به حالات انبیاء (علیهم‌السلام) متوجه بشود و بین خود و آن‌ها تناسب و آمادگی ایجاد کند. برای همین است که انسان به وسیله‌ی و آن، از یزیدی و ابن زیادی و عمرسعدی و شمری (لعنهم‌الله) فرار کند و به روح ابوالفضلی (علیه‌السلام) پناه ببرد و این ممکن نیست مگر این‌که انسان طعم دوری از روحانیت را درک کرده باشد. در احوال شیخ (علیه‌الرحمة) آمده است که در شبانه‌روز دو مرتبه زیارت عاشورا می‌خوانده است. ممکن است این سؤال پیش بیاید که طلبگی با این‌گونه عباداتِ وقت‌گیر خیلی سازش ندارد. در جواب باید گفت که طلبگی مانند غذائی است که نمک ندارد و این زیارات نمک آن محسوب می‌شوند. مرحوم حاج میرزا جواد آقا (علیه‌الرحمة) از شیخ (رحمه‌الله) نقل می‌کند که طلبه‌ای به ایشان عرض کرد که من به خاطر و نمی‌توانم بخوانم. ایشان فرمودند: تو قلیان می‌کشی؟ گفت: بله. ایشان فرمودند: نماز شبت را جایگزینِ وقت قلیان کشیدنت کن. ایشان به این مطلب اشاره دارد که انسانی که دارد، مطالعه را با نماز شب معاوضه نمی‌‌کند، بلکه با کارهائی که برای انسان ضرر دارد جای‌گزین می‌کند، نه با کارهائی که نباید آن‌ها را حذف کرد. مرحوم آمیرزا عبدالعلی آقا (رحمه‌الله) پدر بزرگوار حاج آقا (رحمه‌الله) به من سفارش می‌کردند که در روز یک زیارت (علیه‌السلام) بخوان ولو نیم صفحه‌ای، یا یک صفحه‌ای؛ اما همان آمیخته با روح انبیاء و اولیاء (علیهم‌السلام) باشد. اصل این است، کمیت مهم نیست. باید این برای انسان دل‌سوختگی بیاورد و خود را با اولیاء هم‌درد ببیند. طلبه‌ای که هم‌درد حضرت (علیه‌السلام) شد خوشا به حالش، هر و ای برود، در هر گوشه‌ی باشد، را بیدار و هوشیار می‌کند. ای خنک، آن مُرده کز خود رسته شد در وجود زنده‌ای پیوسته شد یعنی تا یک موجود زنده‌ای پیدا نشود و انسان با وجود او رابطه پیدا نکند، او در وجود انسان دمیده نمی‌شود. و حالا که ما دسترسی به این نداریم راهش همین به (علیهم‌السلام) می‌باشد ولو نیم ساعت در شب یا . حتی در قدم زدن بعد از صبح می‌شود انسان در تماس با ارواح انبیاء(علیهم‌‌‌السلام) قدم بزند. ۸۸٫۷٫۱۹ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی _______ ۱) [ ] @seyedololama
🔺 لا اله الا الله 🔹 در دعای¹ ایام دهه‌ی اول وارد شده: «لا اله الا الله عدد اللیالی والدهور، لا اله الا الله عدد امواج البحور، ... لا اله الا الله عدد شوک والشجر، ... لا اله الا الله عدد الحجر و المدر»؛ یعنی همه‌چیز صدای لااله‌الاالله‌اش بلند است. به هر چیز نگاه کنیم باید به چشم نمایشی نگاه کنیم، نه به چشم استقلالیِ حیوانی؛ و حشره‌ای مثل یک مورچه اگر الآن روی دست بنده راه برود، چیزی نمی‌فهمد که مثلاً این‌جا دست است یا انسان است، حیوان است، هست، است، این‌ها را که نمی‌فهمد. ما هم به اشیاء و خودمان که نگاه بکنیم، اگر به چشم‌مان یک سرمه‌ای از لا اله الا الله بکشیم، می‌بینیم ما و جهان همه داریم لا اله الا الله می‌گوییم. ۷۸٫۳٫۱۲ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی __ ۱) [ اعمال دهه‌ی اول ذی‌الحجة‌الحرام: ... پنجم: در هر روز اين دهه اين تهليلات را كه از اميرالمؤمنين عليه‌السّلام با ثواب بسيار روايت شده بخواند. و اگر روزی ده مرتبه بخواند بهتر است: لا إِلَهَ إِلّا اللَّهُ عَدَدَ اللَّيَالِي وَ الدُّهُورِ لا إِلَهَ إِلّا اللَّهُ عَدَدَ أَمْوَاجِ الْبُحُورِ لا إِلَهَ إِلّا اللَّهُ وَ رَحْمَتُهُ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ لا إِلَهَ إِلّا اللَّهُ عَدَدَ الشَّوْكِ وَ الشَّجَرِ لا إِلَهَ إِلّا اللَّهُ عَدَدَ الشَّعْرِ وَ الْوَبَرِ لا إِلَهَ إِلّا اللَّهُ عَدَدَ الْحَجَرِ وَ الْمَدَرِ لا إِلَهَ إِلّا اللَّهُ عَدَدَ لَمْحِ الْعُيُونِ لا إِلَهَ إِلّا اللَّهُ فِي اللَّيْلِ إِذَا عَسْعَسَ وَ [فِي] الصُّبْحِ إِذَا تَنَفَّسَ لا إِلَهَ إِلّا اللَّهُ عَدَدَ الرِّيَاحِ فِي الْبَرَارِي وَ الصُّخُورِ لا إِلَهَ إِلّا اللَّهُ مِنَ الْيَوْمِ إِلَى يَوْمِ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ. {معبودى جز خدا نيست به شمار شب‌ها و روزگاران، معبودى جز خدا نيست به شمار امواج درياها، معبودى جز خدا نيست، و رحمت او از آن‌چه گرد می‌آورند بهتر است، معبودى جز خدا نيست، به شمار خارها و درختان، معبودى جز خدا نيست به شمار موها و كرک‌ها، معبودى جز خدا نيست به شمار سنگ‌ها و كلوخ‌ها، معبودى جز خدا نيست به شمار به‌هم خوردن پلک‌ها، معبودى جز خدا نيست در شب چون سياهى بنمايد و در صبح چون سپيدى سر برآورد، معبودى جز خدا نيست به شمار بادها در صحراها و كوه‌ها، معبودى جز خدا نيست از امروز تا روز دميده شدن در صور.}] @seyedololama
🔺 آماده قربانی شدن در راه خدا 🔹 بعضی اوقات امتحان‌های مشکلی پیش می‌آید، ولی در واقع آن‌قدر سخت نیست، چرا که زود می‌گذرد، مثل امتحانی که برای حضرت (علیه‌السلام) پیش آمد، عرض می‌کند: «رَبِّ هَبْ لِي مِنَ الصَّالِحِينَ». خداوند می‌فرماید: «فَبَشَّرْنَاهُ بِغُلَامٍ حَلِيمٍ»¹؛ ببینید نکات بیان می‌کند که روز ها اگر دور هم جمع بشویم، لذتش را می‌بریم. او عرض می‌کند: «هب لی من الصالحین»؛ من فرزندی که از بندگان شایسته خودت باشد، ندارم. می‌خواهم؛ «فبشَّرناه بغلام حلیم»؛ ما به او دادیم فرزندی نصیبت می‌کنیم که دارای فضیلت است. تفسیر می‌شود بر حلم. حلم تفسیر می‌شود به چی؟ به سنگینی، به وقار و و و و صاحب نظر بودن و دقیق بودن. چطور؟ برای این‌که وقتی بزرگ می‌شود و به حد رشد می‌رسد، پدر می‌بیند این اهل نظر شد، اهل فهم شد، می‌فهمد که پدر با او چه می‌گوید. لذا به فرزندش می‌گوید: نظر بده ای صاحبْ‌نظر؛ «فانظر ماذا تری»؛ من دستور گرفتم که تو را سر ببرم!. من فرزند نداشتم، از خداوند خواستم تا به من داده شد، حالا دستور آمده که گلوی تو را با کارد ببرم؛ «فانظر ماذا تری»؛ ببین چه فکر می‌کنی؟ این فرزند اهل ، اهل بصیرت، عرض می‌کند که حاضرم پدر؛ انجام بده؛ «افعل ما تؤمر»²؛ این است. این است. پس صالح و شایسته کسی است که از نظر فکری صالح باشد. در صالح باشد. زمین و آسمان‌شناس باشد، و را بشناسد و وقتی‌که آمد، فوری بگوید: من قبول دارم؛ «افعل ما تؤمر». وقتی ما است که این چنین صاحب‌نظرانی در آن باشند. و و بزرگانش، فرهنگ، وزیر ، وکلای این‌جور فهم داشته باشند. این‌ها شایستگی انتخاب را دارند. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ______ ۱) [ :۱۰۰-۱۰۱] ۲) [ :۱۰۲] @seyedololama
سیدالعلماء
🔺 لا اله الا الله 🔹 در دعای¹ ایام دهه‌ی اول وارد شده: «لا اله الا الله عدد اللیالی والدهور، لا اله الا الله عدد امواج البحور، ... لا اله الا الله عدد شوک والشجر، ... لا اله الا الله عدد الحجر و المدر»؛ یعنی همه‌چیز صدای لااله‌الاالله‌اش بلند است. به هر چیز نگاه کنیم باید به چشم نمایشی نگاه کنیم، نه به چشم استقلالیِ حیوانی؛ و حشره‌ای مثل یک مورچه اگر الآن روی دست بنده راه برود، چیزی نمی‌فهمد که مثلاً این‌جا دست است یا انسان است، حیوان است، هست، است، این‌ها را که نمی‌فهمد. ما هم به اشیاء و خودمان که نگاه بکنیم، اگر به چشم‌مان یک سرمه‌ای از لا اله الا الله بکشیم، می‌بینیم ما و جهان همه داریم لا اله الا الله می‌گوییم. ۷۸٫۳٫۱۲ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی __ ۱) [ اعمال دهه‌ی اول ذی‌الحجة‌الحرام: ... پنجم: در هر روز اين دهه اين تهليلات را كه از اميرالمؤمنين عليه‌السّلام با ثواب بسيار روايت شده بخواند. و اگر روزی ده مرتبه بخواند بهتر است: لا إِلَهَ إِلّا اللَّهُ عَدَدَ اللَّيَالِي وَ الدُّهُورِ لا إِلَهَ إِلّا اللَّهُ عَدَدَ أَمْوَاجِ الْبُحُورِ لا إِلَهَ إِلّا اللَّهُ وَ رَحْمَتُهُ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ لا إِلَهَ إِلّا اللَّهُ عَدَدَ الشَّوْكِ وَ الشَّجَرِ لا إِلَهَ إِلّا اللَّهُ عَدَدَ الشَّعْرِ وَ الْوَبَرِ لا إِلَهَ إِلّا اللَّهُ عَدَدَ الْحَجَرِ وَ الْمَدَرِ لا إِلَهَ إِلّا اللَّهُ عَدَدَ لَمْحِ الْعُيُونِ لا إِلَهَ إِلّا اللَّهُ فِي اللَّيْلِ إِذَا عَسْعَسَ وَ [فِي] الصُّبْحِ إِذَا تَنَفَّسَ لا إِلَهَ إِلّا اللَّهُ عَدَدَ الرِّيَاحِ فِي الْبَرَارِي وَ الصُّخُورِ لا إِلَهَ إِلّا اللَّهُ مِنَ الْيَوْمِ إِلَى يَوْمِ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ. {معبودى جز خدا نيست به شمار شب‌ها و روزگاران، معبودى جز خدا نيست به شمار امواج درياها، معبودى جز خدا نيست، و رحمت او از آن‌چه گرد می‌آورند بهتر است، معبودى جز خدا نيست، به شمار خارها و درختان، معبودى جز خدا نيست به شمار موها و كرک‌ها، معبودى جز خدا نيست به شمار سنگ‌ها و كلوخ‌ها، معبودى جز خدا نيست به شمار به‌هم خوردن پلک‌ها، معبودى جز خدا نيست در شب چون سياهى بنمايد و در صبح چون سپيدى سر برآورد، معبودى جز خدا نيست به شمار بادها در صحراها و كوه‌ها، معبودى جز خدا نيست از امروز تا روز دميده شدن در صور.}] @seyedololama
سیدالعلماء
🔺 لا اله الا الله 🔹 در دعای¹ ایام دهه‌ی اول وارد شده: «لا اله الا الله عدد اللیالی والدهور، لا اله الا الله عدد امواج البحور، ... لا اله الا الله عدد شوک والشجر، ... لا اله الا الله عدد الحجر و المدر»؛ یعنی همه‌چیز صدای لااله‌الاالله‌اش بلند است. به هر چیز نگاه کنیم باید به چشم نمایشی نگاه کنیم، نه به چشم استقلالیِ حیوانی؛ و حشره‌ای مثل یک مورچه اگر الآن روی دست بنده راه برود، چیزی نمی‌فهمد که مثلاً این‌جا دست است یا انسان است، حیوان است، هست، است، این‌ها را که نمی‌فهمد. ما هم به اشیاء و خودمان که نگاه بکنیم، اگر به چشم‌مان یک سرمه‌ای از لا اله الا الله بکشیم، می‌بینیم ما و جهان همه داریم لا اله الا الله می‌گوییم. ۷۸٫۳٫۱۲ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی __ ۱) [ اعمال دهه‌ی اول ذی‌الحجة‌الحرام: ... پنجم: در هر روز اين دهه اين تهليلات را كه از اميرالمؤمنين عليه‌السّلام با ثواب بسيار روايت شده بخواند. و اگر روزی ده مرتبه بخواند بهتر است: لا إِلَهَ إِلّا اللَّهُ عَدَدَ اللَّيَالِي وَ الدُّهُورِ لا إِلَهَ إِلّا اللَّهُ عَدَدَ أَمْوَاجِ الْبُحُورِ لا إِلَهَ إِلّا اللَّهُ وَ رَحْمَتُهُ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ لا إِلَهَ إِلّا اللَّهُ عَدَدَ الشَّوْكِ وَ الشَّجَرِ لا إِلَهَ إِلّا اللَّهُ عَدَدَ الشَّعْرِ وَ الْوَبَرِ لا إِلَهَ إِلّا اللَّهُ عَدَدَ الْحَجَرِ وَ الْمَدَرِ لا إِلَهَ إِلّا اللَّهُ عَدَدَ لَمْحِ الْعُيُونِ لا إِلَهَ إِلّا اللَّهُ فِي اللَّيْلِ إِذَا عَسْعَسَ وَ [فِي] الصُّبْحِ إِذَا تَنَفَّسَ لا إِلَهَ إِلّا اللَّهُ عَدَدَ الرِّيَاحِ فِي الْبَرَارِي وَ الصُّخُورِ لا إِلَهَ إِلّا اللَّهُ مِنَ الْيَوْمِ إِلَى يَوْمِ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ. {معبودى جز خدا نيست به شمار شب‌ها و روزگاران، معبودى جز خدا نيست به شمار امواج درياها، معبودى جز خدا نيست، و رحمت او از آن‌چه گرد می‌آورند بهتر است، معبودى جز خدا نيست، به شمار خارها و درختان، معبودى جز خدا نيست به شمار موها و كرک‌ها، معبودى جز خدا نيست به شمار سنگ‌ها و كلوخ‌ها، معبودى جز خدا نيست به شمار به‌هم خوردن پلک‌ها، معبودى جز خدا نيست در شب چون سياهى بنمايد و در صبح چون سپيدى سر برآورد، معبودى جز خدا نيست به شمار بادها در صحراها و كوه‌ها، معبودى جز خدا نيست از امروز تا روز دميده شدن در صور.}] @seyedololama