🔺 نعمت مرگ
🔹 مرگ #نعمت خیلی بزرگی است که خداوند فرموده: «خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَياةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً»²؛ اول #موت را فرموده، موت مقدم شده بر #حیات، چون راهی است بسیار مفید و بانتیجه. #فکر در #مرگ اگر #انسان بکند، میبیند که یکی از نعمتهای بزرگ خداوند است، چون اگر مرگ نبود، #زندگی نبود. زندگی بهخاطر بودن مرگ اداره میشود. هیچوقت چنین فکری برای یک انسان #جوان نمیآید. یک انسان جوان اصلاً فکر میکند زندگی یعنی جوانی و اینها؛ در صورتیکه نه، زندگی مخلوطی است از موت و حیات که هر کدام اگر نباشد، زندگی به هم میخورد. مگر وسعت این کرهی خاکی چقدر است؟ وسعت زمینهای قابل کشاورزی آن چقدر است؟ آبهای قابل استفادهی آن چقدر است؟ اینها همه در عرض صد هزار سال تمام میشود. آنوقت دیگر نه برای کسی جایی میماند، نه برای کسی راه #معیشت و زندگیای میماند. همه به جان هم میافتند که همدیگر را بکشند که بلکه جا باز شود.
آخر این فکرها را ما نکردهایم؛ #خیال میکنیم دنیایی بهتر از این #دنیا میشود #خلق کرد. و این خودش مال این است که انسان اطلاعاتی ندارد و فکرش کودکانه است. این را بعضی از #اروپاییان گفتهاند و به این زندگی ایراد گرفتهاند، ولی کودکانه است. اگر انسان #واقعبینانه فکر کند، مرگ بهترین نعمتهای خداست، در صورتیکه با همین مسئلهی تمایلات نفسانی باید حل شود و آدم برای فکر بعد از مرگ وقت بگذارد. و زندگیاش را یکپارچه در اختیار #هوای_نفس خودش و #فرزند و #همسر خودش قرار ندهد. آنوقت میفهمد که آن زندگیای که خداوند برای #بشر بعد از این دنیا آفریده، چقدر قیمت دارد و برای او، در راه او، از خدا سرعت میخواهد که زودتر به آن زندگیای که تو برای من آفریدهای برسم.
۹۴٫۵٫۲۲=۲۷ #شوال ۱۴۳۶
✅ مرحوم آیتالله سید ابراهیم خسروشاهی
___
۱) [ #ملک :۲]
@seyedololama
🔺 هوای نفس!
🔹 #ائمه اطهار (علیهمالسلام) با #احادیث شریف، هشدار میدهند، که ازحضرت #صادق (علیهالسلام) در کتاب #کافی نقل شده که فرمودند: «إحذروا أهوائکم کما تحضرون أعدائکم»¹؛ یعنی #حقشناسی و #دینشناسی، #قرآن و #اسلامشناسی، حرف جدیدی برای #بشریت آورده و آن این است که: ای بشریت! تو همیشه همراه خودت، در درون لباس وجود خودت، یک زهر کشنده و یک گرگ کشنده داری، یک #دشمن داری. هیچوقت از آن #غافل نشو!. این حرفها را #تمدن و #علم و #دانشگاه نمیفهمد و نمیداند و اطلاعی ندارد.
دانشگاه از چه اطلاع دارد؟ دانشگاه از معدنها اطلاع دارد که زیر این کوههای کرمان و یزد طلا و آهن پیدا میشود. آهن چه طور پیدا میشود؟ تمدن راهش را درست میکند و کارخانههای آن را درست میکند، با خرج زیاد، با جادهکشی و ریلکشی به آن معدن ما را وصل میکند که بتوانیم با آن امکانات، عدهای را زیرِ زمین بفرستیم تا خاکی که آهن دارد یا خاکی که طلا دارد را از پنجاه متر، صد متر، دویست متر، بالا بیاورند. گاهی هم در این راه جانشان را از دست بدهند. آنوقت این مصالح تبدیل شود، دستکاری شود، روی آنها عملیات فنی انجام شود تا از آن سنگها، آهن در بیاید، طلا در بیاید. دانشگاه برای این کارها درست شده. دانشگاه اینها را میفهمد؛ اما اینها وسیلهی زندگیست.
خود #زندگی برای چیست؟ حالا ما این کارها را هم کردیم. آهن هم بهدست آوردیم و ساختمانها را همه آهنی کردیم، دانشگاههای مختلف ما در دنیا، جزء دانشگاههای درجهی اول هم حساب شد، جایزه هم به دانشجویان دختر و پسر ما هم دادند. خیلی خوب، این زندگی راه افتاده، این زندگی برای چیست؟ اگر مرگی نبود، آنگاه همیشه بودیم و میگفتیم زندگی #هدف است. هدف این #خلقت، زندگی روی این کره خاکیست. ولی آنموقع آنقدر #جمعیت زیاد میشد که روی کرهی خاکی دیگر یک وجب جا باقی نمیماند.
مرگ #نعمت خیلی بزرگی است که خداوند فرموده: «خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَياةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً»²؛ اول #موت را فرموده، موت مقدم شده بر #حیات، چون راهی است بسیار مفید و بانتیجه. #فکر در #مرگ اگر #انسان بکند، میبیند که یکی از نعمتهای بزرگ خداوند است، چون اگر مرگ نبود، #زندگی نبود. زندگی بهخاطر بودن مرگ اداره میشود. هیچوقت چنین فکری برای یک انسان #جوان نمیآید. یک انسان جوان اصلاً فکر میکند زندگی یعنی جوانی و اینها؛ در صورتیکه نه، زندگی مخلوطی است از موت و حیات که هر کدام اگر نباشد، زندگی به هم میخورد. مگر وسعت این کرهی خاکی چقدر است؟ وسعت زمینهای قابل کشاورزی آن چقدر است؟ آبهای قابل استفادهی آن چقدر است؟ اینها همه در عرض صد هزار سال تمام میشود. آنوقت دیگر نه برای کسی جایی میماند، نه برای کسی راه #معیشت و زندگیای میماند. همه به جان هم میافتند که همدیگر را بکشند که بلکه جا باز شود.
آخر این فکرها را ما نکردهایم؛ #خیال میکنیم دنیایی بهتر از این #دنیا میشود #خلق کرد. و این خودش مال این است که انسان اطلاعاتی ندارد و فکرش کودکانه است. این را بعضی از #اروپاییان گفتهاند و به این زندگی ایراد گرفتهاند، ولی کودکانه است. اگر انسان #واقعبینانه فکر کند، مرگ بهترین نعمتهای خداست، در صورتیکه با همین مسئلهی تمایلات نفسانی باید حل شود و آدم برای فکر بعد از مرگ وقت بگذارد. و زندگیاش را یکپارچه در اختیار #هوای_نفس خودش و #فرزند و #همسر خودش قرار ندهد. آنوقت میفهمد که آن زندگیای که خداوند برای #بشر بعد از این دنیا آفریده، چقدر قیمت دارد و برای او، در راه او، از خدا سرعت میخواهد که زودتر به آن زندگیای که تو برای من آفریدهای برسم.
۹۴٫۵٫۲۲=۲۷ #شوال ۱۴۳۶
✅ مرحوم آیتالله سید ابراهیم خسروشاهی
___
۱) «(باب اتباع الهوى) ۱- محمد بن يحيى، عن أحمد بن محمد بن عيسى، عن ابن محبوب، عن أبي محمد الوابشي قال: سمعت أباعبد الله (عليهالسلام) يقول: احذروا أهواءكم كما تحذرون أعداءكم فليس شئ أعدى للرجال من اتباع أهوائهم وحصائد ألسنتهم»؛ [ #الکافی ج۲ص۳۳۵]
۲) [ #ملک :۲]
@seyedololama
🔺 دشمنیهای نفس!
🔹 فرمودهاند که مثل دشمنانتان از خودتان بر حذر باشید. در روایت فرمایش مولا #علی علیهالسلام: «إِنَ أَخْوَفَ مَا أَخَافُ عَلَيْكُم إثنتان»؛ به تحقیق ترسناکترین چیزها که من بر شما میترسم، دو چیز است: «اتِّبَاعُ الْهَوَى وَ طُولُ الْأَمَلِ»¹؛ خوب این #ترس نترسترین #مردم دنیا است؛ حضرت علی (علیهالسلام) نترسترین بود، شجاعترین بود، با #شجاعت او دشمنان #پیامبر نتوانستند آزار و اذیت و شکنجهها را انجام دهند و از ترس او این آزارها را ترک کردند. شجاعترین آدمها میفرماید: من بر شما بیشتر از هر چیز از پیروی #هوای_نفس شما میترسم.
پس مسئله اوج گرفت. فرمودند مانند #دشمن، از خودتان بترسید حالا #امام و نترسترین بشر، شجاعترین بشر میفرماید: من فقط برای شما، از درونتان، از خواهشهای #نفس تان میترسم. آنوقت #مرحوم_امام (رحمةاللهعلیه) این جملهها را توضیح میدهد. میفرماید: امیر مؤمنان، #ولی_امر، #مولا، #مرشد، متکفل #هدایت، راهنمای عائلهی #انسانیت از این #خوف دارد و ترسناک است. بلکه استادش هم همینطور است. روح مکرم #رسول اکرم و #ائمه هدی (صلیاللهعلیهماجمعین) و وجود اقدسِ اقدسِ مبارکِ مبارکِ حضرت #مهدی (علیهالسلام) که آخرین آنهاست، اینها همه از این برای ما میترسند!. همه هم شجاعاند، هیچکدام هم از هیچ جنگی نمیترسند، از هیچ دشمنی نمیترسند؛ ولی از این مسئله در اضطراب و وحشت هستند.
چرا؟ برای اینکه خداوند یک #درخت_طوبی آفریده: ریشهی آن، ساقهی آن، این بزرگواران هستند: #پیامبر اکرم و حضرت علی، و شاخههای آن ائمه، برگهای آن ما #شیعیان هستیم. میترسم درختشان خزان شود و برگهایش بریزد.
در روز #عاشورا مانند خزانِ سرد هوای طوفانی، مردم #کوفه ریختند!. اینها همه با #خاندان_رسالت آشنا بودند. اگر مانند #حر و اینها #توبه میکردند، نمیافتادند. اینها بهخاطر #پول، بهخاطر چند من گندم و جو، که وقتی به خانه بر میگردند، دستخالی بر نگردند، این برگها از #درخت_ولایت ریخت و همه زیر پای #شیاطین رفتند. مبادا برگهای #درخت_نبوت و ولایت ریخته شود و خزان گردد. مگر چه خبر است؟ مگر درخت ولایت چه میگوید؟ میفرمایند: حدیث است - موقع #عقد و موقع صیغهی عقد را مگر نشنیدهاید؟ـ از قول پیامبر: «تَنَاكَحُوا تَنَاسَلُوا» ای #امت من! #همسر بگیرید، #عزب نمانید تا #نسل پیدا کنید. چرا؟؛ «فَإِنِّی أُبَاهِی بِكُمُ الْأُمَمَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَوْ بِالسِّقْطِ»². من دفتر آنقدر بزرگی دارم که از اولادهای سقط شما تا بزرگترها و انسانهای رشید و کامل، همه در آن ثبت میشوند. و من افتخار میکنم که یک پیامبری هستم که درخت #وجود من این همه برگ دارد.
خب وقتی اینطور شد، اگر ما دنبال #شیطنت_نفس خود رفتیم، از این درخت فاصله میگیریم، زیر پای شیاطین میرویم، زیر پای #صهیونیست ها میرویم، زیر پای #آمریکا ییها میرویم، زیر پای #انگلیس ها میرویم!؛ دشمنان بشریت هم در داخل هستند، و هم در خارج. وسیلهاش هم فعلاً همین #ماهواره ها و همین #فیلم ها و همین چیزهایی است که دست بچههایمان است که معلوم نیست چه به #بچه ها نشان میدهد که اینها از #مدرسه که میآیند، آنها را به دست میگیرند و #سرگرم آنها میشوند و دیگر نمیفهمند که آیا کسی در اتاق هست یا نیست! دراز میکشند و این را در دست میگیرند و نگاه میکنند. این وسائل آنها را از پیامبر دور میکند، از علی دور میکند، از عاشورا دور میکند، باید #مملکت را، #تمدن مملکت را ترساند، باید #دولت را، #مجلس را از این ترسانید که این وسیله بشود که اولادهای ما از خاندان رسالت دور بیفتند!. #اسیر شیاطین بشوند. خدایی نکرده در خیابانها بر ضد ما #شعار بدهند، بر ضد #مساجد، بر ضد #قرآن و #دین شعار بدهند!. اینها همه دنبالهی این چیزهاست.
#زناشویی کنید تا #فرزند آورید، پس همانا من فخر میکنم به واسطهی شما به امتهای دیگر، گرچه به بچهی ساقط شده باشد. پس دفتر خیلی بزرگی است و در عالم #ملکوت برای پیامبر و امتش حساب بزرگی باز است که اگر این امت سالم بمانند و به دست آن حضرت، به #شفاعت آن حضرت برسند، لیاقتشان از بین نرود، اینها #نجات پیدا میکنند.
۹۴٫۵٫۲۲=۲۷ #شوال ۱۴۳۶
✅ مرحوم آیتالله سید ابراهیم خسروشاهی
___
۱) [ #اربعین ح۱۰ص۱۶۷]
۲) [ همان صص۱۷۱-۱۷۲]
@seyedololama
سیدالعلماء
🔺 ضرورت احیای مسئلهی تفقه در دین 🔹 #تفقه_در_دین یعنی آگاه بودن به دین #اسلام و خواست خداوند از #ب
🔺 ضرورت احیای مسئلهی تفقه در دین
🔹 #تفقه_در_دین یعنی آشنا بودن به مسائلی که فعلاً مثل موشک به #عقاید شلیک میشود. اگر عقاید خدا نکرده سست شود #مملکت دیگر چیزی ندارد!. چون #جمهوری_اسلامی بر اساس عقاید بنا شده. #مرحوم_امام هم در #وصیتنامه اش هر جا سخن از #ملت آورده، مقصودش ملت فداکار است؛ زنانِ فرزند از دست داده که با #عقیده در میدان مبارزه آمدهاند. پس امام با مردمِ با عقیده کار دارد. با ملتی که آن ملت آگاه و متفقه در دین است. از این جهت میگوید: ملت ما از همهی ملتها بالاترند. مقصودش این نیست که ۷۰ ملیون جمعیت که ما داریم، همهی اینها ملت #مسلمان واقعی هستند و ما به اینها افتخار میکنیم! کجا چنین چیزی است؟ بعضی از #معلم ها، #دبیر ها، #استاد دانشگاهها، وظیفهی خود را نمیدانند و مثل کارهای اداری به کلاس میآیند، یک درسی میگویند و میروند.
ولی مرحوم #شهید_ثانی با تفقهی که دارد در #منیة_المرید میفرماید: حفظ #دین افرادِ تحت پوشش و تحت نفوذ، به عهدهی شخص صاحب نفوذ است؛ #پدر و #مادر، #تاجری که شاگرد و ماشیننویس دارد، #مدیر کلی که زیر دست دارد، آقای #شهردار محترم در هر نقطه #مسئول کارمندان خودش است، آقای #فرماندار محترم در هر کجا که هست، مسئول کارمندان است. یعنی برای اینها باید نقشه و طرح بریزد. خودش و #خانواده اش را یک مسلمانِ اسلامشناس متعهد و آشنا به #شبهات تربیت کند و تا به حال چنین چیزی شنیده نشده؛ ولی بنده از گفتهی شهید ثانی عرض میکنم که میفرماید: چون در قرآن وارد شده که: «يا أَيُّهَاالَّذين آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُم وَأَهْليكُم ْناراً»³؛ ای مسلمین! ای مؤمنین! دست خودتان و اهل خودتان را بگیرید و از آتش نجات دهید.
میفرماید: اهل یعنی چه؟ یعنی #همسر و #فرزند، #کارگر و زیر دست، فرمانبردار. منتهی باید #بودجه هم داشته باشند. به #کارمندان بودجهی اضافه بدهند تا این کارها را انجام دهند، #کتاب پخش کنند به خانوادهها و به محلهها. #مسجد بشود محل پخش اینگونه کتابهای عقیدتی.
☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
__
۱) [ #الکافی ج۱ ص۳۲]
۲) [ #جن :۱۸]
۳) [ #تحریم :۶]
@seyedololama
🔺 آماده قربانی شدن در راه خدا
🔹 بعضی اوقات امتحانهای مشکلی پیش میآید، ولی در واقع آنقدر سخت نیست، چرا که زود میگذرد، مثل امتحانی که برای حضرت #ابراهیم (علیهالسلام) پیش آمد، عرض میکند: «رَبِّ هَبْ لِي مِنَ الصَّالِحِينَ». خداوند میفرماید: «فَبَشَّرْنَاهُ بِغُلَامٍ حَلِيمٍ»¹؛ ببینید #قرآن نکات #لطیفی بیان میکند که روز #جمعه ها اگر دور هم جمع بشویم، لذتش را میبریم.
او عرض میکند: «هب لی من الصالحین»؛ من فرزندی که از بندگان شایسته خودت باشد، ندارم. #فرزند میخواهم؛ «فبشَّرناه بغلام حلیم»؛ ما به او #بشارت دادیم فرزندی نصیبت میکنیم که دارای فضیلت #حلم است. تفسیر میشود #صالح بر حلم.
حلم تفسیر میشود به چی؟ به سنگینی، به وقار و #فهم و #شعور و #بصیرت و صاحب نظر بودن و دقیق بودن.
چطور؟
برای اینکه وقتی بزرگ میشود و به حد رشد میرسد، پدر میبیند این اهل نظر شد، اهل فهم شد، میفهمد که پدر با او چه میگوید. لذا به فرزندش میگوید: نظر بده ای صاحبْنظر؛ «فانظر ماذا تری»؛ من دستور گرفتم که تو را سر ببرم!. من فرزند نداشتم، از خداوند خواستم تا به من داده شد، حالا دستور آمده که گلوی تو را با کارد ببرم؛ «فانظر ماذا تری»؛ ببین چه فکر میکنی؟
این فرزند اهل #فکر، اهل بصیرت، عرض میکند که حاضرم پدر؛ انجام بده؛ «افعل ما تؤمر»²؛ این #خداشناس است. این #جهان_شناس است. پس صالح و شایسته کسی است که از نظر فکری صالح باشد. در #خداشناسی صالح باشد. زمین و آسمانشناس باشد، #مرگ و #حیات را بشناسد و وقتیکه #امتحان آمد، فوری بگوید: من قبول دارم؛ «افعل ما تؤمر».
وقتی #فرهنگ ما #حسینی است که این چنین صاحبنظرانی در آن باشند. #معلمین و #اساتید و بزرگانش، #وزیر فرهنگ، وزیر #ارشاد، وکلای #مجلس اینجور فهم داشته باشند. اینها شایستگی انتخاب را دارند.
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
______
۱) [ #صافات :۱۰۰-۱۰۱]
۲) [ #صافات :۱۰۲]
@seyedololama
سیدالعلماء
🔺 همزمان با شروع تحصیلی جدید #حوزه های علمیه؛ خدمت دلسوزانه به ساحت مقدس #اسلام 🔹 ذکر برخی از عنای
🔺 همزمان با شروع تحصیلی جدید #حوزه های علمیه؛ خدمت دلسوزانه به ساحت مقدس اسلام
🔹 از ما که گذشت ولی شما #جوان ها سعی کنید انشاءالله شیرینی #روحانیت را دریابید؛ که دیگر [در این صورت] تا آخر عمر منتظر #شهریه، منتظر #سهم_امام و #خمس و اینها نیستید؛ خودتان پایهریز هستید؛ خودتان کسب میکنید و خرج میکنید. برای دین #اسلام مادر میشوید، نه آنکه از دین اسلام استفاده کنید. انسان حکم مادری پیدا میکند. یک #مسجد میسازد و در اطراف آن #فکر میکند که چه #موقوفه هایی برای مسجد درست کند، #روحانی از کجا بیاورد، #مداح از کجا پیدا کند. همهاش در این فکر است. و تا آخر عمر خرج مسجد میکند چون نتیجهی آن را یافته است؛ عین مادری که #فرزند خود را به #دانشگاه میفرستد و برای او زحمت میکشد، قرض میگیرد تا او را اداره کند.
بنابراین مسجدداری اینگونه است نه آنکه مسجدداری این باشد که خداینخواسته مثلاً بگوید: فلان مسجد درآمدش بیشتر است! -نعوذ بالله، چنین کسی ما نداریم-. بنده در یک مسجدی بودم که یک حاج آقایی از بازاریها با همین طرز تفکر بود که گفته بود که: فلانی مسجدش سرقفلی دارد. من روی منبر گفتم: آن مسجدی که سرقفلی داشته باشد پارکینگ است، مسجد نیست. پارکینگ سرقفلی دارد. مسجد که سر قفلی نمیشود داشته باشد.
اینکه انسان بخواهد در خدمت دین اسلام قرار بگیرد، منصب و #توفیق بالایی است. فکر کسب درآمد -خدای نخواسته- از #حماقت و نفهمی است. از این است که از روحانیت چیزی نفهمیده است؛ بله، انسانی که محتاج هست، احتیاجات او را خداوند متعال به وسیلهی #بیتالمال یا امور دیگر رفع میکند. دستگاه حضرت #صاحبالامر (علیهالسلام) در معنا مواظب است، حضرت دفتر دارد. رفت و آمد افراد تحت نظر است که کجا میروند، چگونه خدمت میکنند، از کجا سواد و #علم کسب میکنند، و در کجا خود را خرج میکنند، چند نفر را تا حالا #هدایت کرده، حمد و سوره چند نفر را تصحیح نموده، چقدر #امر_به_معروف و #نهی_از_منکر کردهاند. تمام اینها در دفتر ثبت میشود. وارد شده که در ایام قدر ماه #رمضان و در #شب_قدر، پروندهی اعمال را خدمت حضرت میآورند. در روز ۲۳ رمضان در #خواب مرحوم علامه #عسکری را دیدم که پروندهای را در دست داشت و مشغول صحبت بودند، در خواب به من گفت: فلانی دوم شد و چه شد و... . در #باطن [ عالم] اینگونه است. در زمان جوانی دوستی به من گفت که من ماه رمضان به فلان آبادی نزدیک #اراک برای #تبلیغ میروم، امسال نمیتوانم بروم، شما بهجای من بروید. من هم گفتم انشاءالله میروم. در خواب دیدم که مثل ماشین ژاندارمری که هرکس را از سر پست خودش پیاده میکند، من هم جزء آنها هستم [ که سر پست پیاده میشوند]. خدمتها همگی در دفتر ثبت میشود، و مدیر دارد. شناخته میشود، حقوق دارد.
۹۱٫۱۱٫۱۶
☑️ مرحوم آیتالله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
🔺به مناسبت زاد روز شهید ثانی
🔹 #تفقه_در_دین یعنی آشنا بودن به مسائلی که فعلاً مثل موشک به #عقاید شلیک میشود. اگر عقاید خدا نکرده سست شود #مملکت دیگر چیزی ندارد!. چون #جمهوری_اسلامی بر اساس عقاید بنا شده. #مرحوم_امام هم در #وصیتنامهاش هر جا سخن از #ملت آورده، مقصودش ملت فداکار است؛ زنانِ فرزند از دست داده که با #عقیده در میدان مبارزه آمدهاند. پس امام با مردمِ با عقیده کار دارد. با ملتی که آن ملت آگاه و متفقه در دین است. از این جهت میگوید: ملت ما از همهی ملتها بالاترند. مقصودش این نیست که ۷۰ ملیون جمعیت که ما داریم، همهی اینها ملت #مسلمان واقعی هستند و ما به اینها افتخار میکنیم! کجا چنین چیزی است؟ بعضی از #معلمها، #دبیرها، #استاد دانشگاهها، وظیفهی خود را نمیدانند و مثل کارهای اداری به کلاس میآیند، یک درسی میگویند و میروند.
ولی مرحوم #شهید_ثانی با تفقهی که دارد در #منیة_المرید میفرماید: حفظ #دین افرادِ تحت پوشش و تحت نفوذ، به عهدهی شخص صاحب نفوذ است؛ #پدر و #مادر ، #تاجری که شاگرد و ماشیننویس دارد، #مدیر کلی که زیر دست دارد، آقای #شهردار محترم در هر نقطه #مسئول کارمندان خودش است، آقای #فرماندار محترم در هر کجا که هست، مسئول کارمندان است. یعنی برای اینها باید نقشه و طرح بریزد. خودش و #خانوادهاش را یک مسلمانِ اسلامشناس متعهد و آشنا به #شبهات تربیت کند و تا به حال چنین چیزی شنیده نشده؛ ولی بنده از گفتهی شهید ثانی عرض میکنم که میفرماید: چون در قرآن وارد شده که: «يا أَيُّهَاالَّذين آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُم وَأَهْليكُم ْناراً»؛ ( #تحریم :۶)؛ ای مسلمین! ای مؤمنین! دست خودتان و اهل خودتان را بگیرید و از آتش نجات دهید.
میفرماید: اهل یعنی چه؟ یعنی #همسر و #فرزند ، #کارگر و زیر دست، فرمانبردار. منتهی باید #بودجه هم داشته باشند. به #کارمندان بودجهی اضافه بدهند تا این کارها را انجام دهند، #کتاب پخش کنند به خانوادهها و به محلهها. #مسجد بشود محل پخش اینگونه کتابهای عقیدتی.
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
🔺 هوای نفس!
🔹 #ائمه اطهار (علیهمالسلام) با #احادیث شریف، هشدار میدهند، که ازحضرت #صادق (علیهالسلام) در کتاب #کافی نقل شده که فرمودند: «إحذروا أهوائکم کما تحضرون أعدائکم»¹؛ یعنی #حقشناسی و #دینشناسی، #قرآن و #اسلامشناسی، حرف جدیدی برای #بشریت آورده و آن این است که: ای بشریت! تو همیشه همراه خودت، در درون لباس وجود خودت، یک زهر کشنده و یک گرگ کشنده داری، یک #دشمن داری. هیچوقت از آن #غافل نشو!. این حرفها را #تمدن و #علم و #دانشگاه نمیفهمد و نمیداند و اطلاعی ندارد.
دانشگاه از چه اطلاع دارد؟ دانشگاه از معدنها اطلاع دارد که زیر این کوههای کرمان و یزد طلا و آهن پیدا میشود. آهن چه طور پیدا میشود؟ تمدن راهش را درست میکند و کارخانههای آن را درست میکند، با خرج زیاد، با جادهکشی و ریلکشی به آن معدن ما را وصل میکند که بتوانیم با آن امکانات، عدهای را زیرِ زمین بفرستیم تا خاکی که آهن دارد یا خاکی که طلا دارد را از پنجاه متر، صد متر، دویست متر، بالا بیاورند. گاهی هم در این راه جانشان را از دست بدهند. آنوقت این مصالح تبدیل شود، دستکاری شود، روی آنها عملیات فنی انجام شود تا از آن سنگها، آهن در بیاید، طلا در بیاید. دانشگاه برای این کارها درست شده. دانشگاه اینها را میفهمد؛ اما اینها وسیلهی زندگیست.
خود #زندگی برای چیست؟ حالا ما این کارها را هم کردیم. آهن هم بهدست آوردیم و ساختمانها را همه آهنی کردیم، دانشگاههای مختلف ما در دنیا، جزء دانشگاههای درجهی اول هم حساب شد، جایزه هم به دانشجویان دختر و پسر ما هم دادند. خیلی خوب، این زندگی راه افتاده، این زندگی برای چیست؟ اگر مرگی نبود، آنگاه همیشه بودیم و میگفتیم زندگی #هدف است. هدف این #خلقت، زندگی روی این کره خاکیست. ولی آنموقع آنقدر #جمعیت زیاد میشد که روی کرهی خاکی دیگر یک وجب جا باقی نمیماند.
مرگ #نعمت خیلی بزرگی است که خداوند فرموده: «خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَياةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً»²؛ اول #موت را فرموده، موت مقدم شده بر #حیات، چون راهی است بسیار مفید و بانتیجه. #فکر در #مرگ اگر #انسان بکند، میبیند که یکی از نعمتهای بزرگ خداوند است، چون اگر مرگ نبود، #زندگی نبود. زندگی بهخاطر بودن مرگ اداره میشود. هیچوقت چنین فکری برای یک انسان #جوان نمیآید. یک انسان جوان اصلاً فکر میکند زندگی یعنی جوانی و اینها؛ در صورتیکه نه، زندگی مخلوطی است از موت و حیات که هر کدام اگر نباشد، زندگی به هم میخورد. مگر وسعت این کرهی خاکی چقدر است؟ وسعت زمینهای قابل کشاورزی آن چقدر است؟ آبهای قابل استفادهی آن چقدر است؟ اینها همه در عرض صد هزار سال تمام میشود. آنوقت دیگر نه برای کسی جایی میماند، نه برای کسی راه #معیشت و زندگیای میماند. همه به جان هم میافتند که همدیگر را بکشند که بلکه جا باز شود.
آخر این فکرها را ما نکردهایم؛ #خیال میکنیم دنیایی بهتر از این #دنیا میشود #خلق کرد. و این خودش مال این است که انسان اطلاعاتی ندارد و فکرش کودکانه است. این را بعضی از #اروپاییان گفتهاند و به این زندگی ایراد گرفتهاند، ولی کودکانه است. اگر انسان #واقعبینانه فکر کند، مرگ بهترین نعمتهای خداست، در صورتیکه با همین مسئلهی تمایلات نفسانی باید حل شود و آدم برای فکر بعد از مرگ وقت بگذارد. و زندگیاش را یکپارچه در اختیار #هوای_نفس خودش و #فرزند و #همسر خودش قرار ندهد. آنوقت میفهمد که آن زندگیای که خداوند برای #بشر بعد از این دنیا آفریده، چقدر قیمت دارد و برای او، در راه او، از خدا سرعت میخواهد که زودتر به آن زندگیای که تو برای من آفریدهای برسم.
۹۴٫۵٫۲۲=۲۷ #شوال ۱۴۳۶
✅ مرحوم آیتالله سید ابراهیم خسروشاهی
___
۱) «(باب اتباع الهوى) ۱- محمد بن يحيى، عن أحمد بن محمد بن عيسى، عن ابن محبوب، عن أبي محمد الوابشي قال: سمعت أباعبد الله (عليهالسلام) يقول: احذروا أهواءكم كما تحذرون أعداءكم فليس شئ أعدى للرجال من اتباع أهوائهم وحصائد ألسنتهم»؛ [ #الکافی ج۲ص۳۳۵]
۲) [ #ملک :۲]
@seyedololama
🔺 آماده قربانی شدن در راه خدا
🔹 بعضی اوقات امتحانهای مشکلی پیش میآید، ولی در واقع آنقدر سخت نیست، چرا که زود میگذرد، مثل امتحانی که برای حضرت #ابراهیم (علیهالسلام) پیش آمد، عرض میکند: «رَبِّ هَبْ لِي مِنَ الصَّالِحِينَ». خداوند میفرماید: «فَبَشَّرْنَاهُ بِغُلَامٍ حَلِيمٍ»¹؛ ببینید #قرآن نکات #لطیفی بیان میکند که روز #جمعه ها اگر دور هم جمع بشویم، لذتش را میبریم.
او عرض میکند: «هب لی من الصالحین»؛ من فرزندی که از بندگان شایسته خودت باشد، ندارم. #فرزند میخواهم؛ «فبشَّرناه بغلام حلیم»؛ ما به او #بشارت دادیم فرزندی نصیبت میکنیم که دارای فضیلت #حلم است. تفسیر میشود #صالح بر حلم.
حلم تفسیر میشود به چی؟ به سنگینی، به وقار و #فهم و #شعور و #بصیرت و صاحب نظر بودن و دقیق بودن.
چطور؟
برای اینکه وقتی بزرگ میشود و به حد رشد میرسد، پدر میبیند این اهل نظر شد، اهل فهم شد، میفهمد که پدر با او چه میگوید. لذا به فرزندش میگوید: نظر بده ای صاحبْنظر؛ «فانظر ماذا تری»؛ من دستور گرفتم که تو را سر ببرم!. من فرزند نداشتم، از خداوند خواستم تا به من داده شد، حالا دستور آمده که گلوی تو را با کارد ببرم؛ «فانظر ماذا تری»؛ ببین چه فکر میکنی؟
این فرزند اهل #فکر، اهل بصیرت، عرض میکند که حاضرم پدر؛ انجام بده؛ «افعل ما تؤمر»²؛ این #خداشناس است. این #جهان_شناس است. پس صالح و شایسته کسی است که از نظر فکری صالح باشد. در #خداشناسی صالح باشد. زمین و آسمانشناس باشد، #مرگ و #حیات را بشناسد و وقتیکه #امتحان آمد، فوری بگوید: من قبول دارم؛ «افعل ما تؤمر».
وقتی #فرهنگ ما #حسینی است که این چنین صاحبنظرانی در آن باشند. #معلمین و #اساتید و بزرگانش، #وزیر فرهنگ، وزیر #ارشاد، وکلای #مجلس اینجور فهم داشته باشند. اینها شایستگی انتخاب را دارند.
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
______
۱) [ #صافات :۱۰۰-۱۰۱]
۲) [ #صافات :۱۰۲]
@seyedololama
سیدالعلماء
🔺 شرح حدیث قسمت دوم 🔹 عبارت « عَلِمتُ... » حضرت میفرمایند "عَلِمتُ". نمیفرمایند "ظَنَنتُ". #گمان
🔺 شرح حدیث
قسمت سوم
عبارت «عَلِمتُ أنّ رِزقی لایَأکُلُه غَیری فَاطمَأنَنتُ»
فهمیدم که آنچه که روزی من باشد دیگر کسی آن را نمیخورد. در نتیجهی این اعتقاد، #حرص از بین میرود.
ولذا #تاجر مسلمانِ بی حرص، آخرین کسی است که سر میزش میآید. اما تاجری که فقط امیدش به چک و سفته و داد و ستد است، اول کسی است که بر سر کار میرود؛ چرا که آن شخص، خاطرش جمع است و با خودش میگوید #قرآنم را میخوانم و #تربیت زن و بچهام را انجام میدهم و #زن و #فرزند را رسیدگی میکنم و ساعت ۸ یا هرموقع شد میروم سر کار.
اما شخص حریص میگوید حتماً باید راننده قبل از طلوع در خانه من حاضر باشد که من را برساند به #بازار و تا کاسبهای دیگر نیامدهاند من زود مشتریها را جلب کنم. وقتی اینطور در کار افتاد، خسته میشود و آنوقت که به خانه برمیگردد نه حال #نماز دارد، نه حال تربیت فرزند دارد، نه حال #همسر دارد. حرص اینجور میکند آدم را.
واعظ هم همینطور است، اگر خدایی نکرده #واعظ، #مداح، #طلبه، خدایی نکرده در این #فکر افتاد که ما هرچی درس برویم #حقوقمان زیادتر میشود، مداح و #منبری بگویند هر چی مجلس بیشتر برویم پاکتمان بیشتر میشود، اینها دیگر به خودشان و خانوادهشان نمیرسند.
و لذا یک وقت میبینید اولادهای ما خدایی نکرده بیتربیت میشوند. برای اینکه تفکرمان درست نبوده، هِیْ اینجا برو، هی آنجا برو. اینور منبر برو، آنور درس بگو، در خانهها درس بگو، به دخترها درس بگو، از این مدرسه به آن مدرسه...
#دبیر و #معلم وقتی که حریص شدند درسشان هم فایده ندارد، #اخلاقشان هم فایده ندارد.
این «علمت أن رزقی لایأکله غیری فاطمأننتُ»، یعنی دیگر هیچ تشویش و دلهره ندارم که درآمدم کم میشود یا زیاد؛ و لذا شما وقتی #دبیر و #معلم شدید میفرستند شما را #دانشگاه که درس بدهید یا چیز دیگر. خاطرتان جمع باید باشد که مثلاً من این کلاس را باید خوب درس بدهم بعد بروم کلاس دیگر. پس اگر شاگردی سؤالی کرده اگر دیدم نفهمید، زنگ میزنم آن کلاس را تعطیل میکنم تا این مسئله را به این بچه بفهمانم، اگر #شبهه کرده شبههاش رفع شود.
فکر #پول نباید بود، پِی پول نباید بود، دنبال #هدایت باید باشیم.
معلمی که حقّش از #پدر بیشتر است یعنی اینجور معلم. نه کسی که میآید روی تخته سیاه ریاضیات را حل میکند و میرود که خودش را برساند به آن یکی کلاس! این معلمی نیست، این حرفه است. مثل نجار و بنا، کاسب است.
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
🔺 آماده قربانی شدن در راه خدا
🔹 بعضی اوقات امتحانهای مشکلی پیش میآید، ولی در واقع آنقدر سخت نیست، چرا که زود میگذرد، مثل امتحانی که برای حضرت #ابراهیم (علیهالسلام) پیش آمد، عرض میکند: «رَبِّ هَبْ لِي مِنَ الصَّالِحِينَ». خداوند میفرماید: «فَبَشَّرْنَاهُ بِغُلَامٍ حَلِيمٍ»¹؛ ببینید #قرآن نکات #لطیفی بیان میکند که روز #جمعه ها اگر دور هم جمع بشویم، لذتش را میبریم.
او عرض میکند: «هب لی من الصالحین»؛ من فرزندی که از بندگان شایسته خودت باشد، ندارم. #فرزند میخواهم؛ «فبشَّرناه بغلام حلیم»؛ ما به او #بشارت دادیم فرزندی نصیبت میکنیم که دارای فضیلت #حلم است. تفسیر میشود #صالح بر حلم.
حلم تفسیر میشود به چی؟ به سنگینی، به وقار و #فهم و #شعور و #بصیرت و صاحب نظر بودن و دقیق بودن.
چطور؟
برای اینکه وقتی بزرگ میشود و به حد رشد میرسد، پدر میبیند این اهل نظر شد، اهل فهم شد، میفهمد که پدر با او چه میگوید. لذا به فرزندش میگوید: نظر بده ای صاحبْنظر؛ «فانظر ماذا تری»؛ من دستور گرفتم که تو را سر ببرم!. من فرزند نداشتم، از خداوند خواستم تا به من داده شد، حالا دستور آمده که گلوی تو را با کارد ببرم؛ «فانظر ماذا تری»؛ ببین چه فکر میکنی؟
این فرزند اهل #فکر، اهل بصیرت، عرض میکند که حاضرم پدر؛ انجام بده؛ «افعل ما تؤمر»²؛ این #خداشناس است. این #جهان_شناس است. پس صالح و شایسته کسی است که از نظر فکری صالح باشد. در #خداشناسی صالح باشد. زمین و آسمانشناس باشد، #مرگ و #حیات را بشناسد و وقتیکه #امتحان آمد، فوری بگوید: من قبول دارم؛ «افعل ما تؤمر».
وقتی #فرهنگ ما #حسینی است که این چنین صاحبنظرانی در آن باشند. #معلمین و #اساتید و بزرگانش، #وزیر فرهنگ، وزیر #ارشاد، وکلای #مجلس اینجور فهم داشته باشند. اینها شایستگی انتخاب را دارند.
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
______
۱) [ #صافات :۱۰۰-۱۰۱]
۲) [ #صافات :۱۰۲]
@seyedololama
🔺 آماده قربانی شدن در راه خدا
🔹 بعضی اوقات امتحانهای مشکلی پیش میآید، ولی در واقع آنقدر سخت نیست، چرا که زود میگذرد، مثل امتحانی که برای حضرت #ابراهیم (علیهالسلام) پیش آمد، عرض میکند: «رَبِّ هَبْ لِي مِنَ الصَّالِحِينَ». خداوند میفرماید: «فَبَشَّرْنَاهُ بِغُلَامٍ حَلِيمٍ»¹؛ ببینید #قرآن نکات #لطیفی بیان میکند که روز #جمعه ها اگر دور هم جمع بشویم، لذتش را میبریم.
او عرض میکند: «هب لی من الصالحین»؛ من فرزندی که از بندگان شایسته خودت باشد، ندارم. #فرزند میخواهم؛ «فبشَّرناه بغلام حلیم»؛ ما به او #بشارت دادیم فرزندی نصیبت میکنیم که دارای فضیلت #حلم است. تفسیر میشود #صالح بر حلم.
حلم تفسیر میشود به چی؟ به سنگینی، به وقار و #فهم و #شعور و #بصیرت و صاحب نظر بودن و دقیق بودن.
چطور؟
برای اینکه وقتی بزرگ میشود و به حد رشد میرسد، پدر میبیند این اهل نظر شد، اهل فهم شد، میفهمد که پدر با او چه میگوید. لذا به فرزندش میگوید: نظر بده ای صاحبْنظر؛ «فانظر ماذا تری»؛ من دستور گرفتم که تو را سر ببرم!. من فرزند نداشتم، از خداوند خواستم تا به من داده شد، حالا دستور آمده که گلوی تو را با کارد ببرم؛ «فانظر ماذا تری»؛ ببین چه فکر میکنی؟
این فرزند اهل #فکر، اهل بصیرت، عرض میکند که حاضرم پدر؛ انجام بده؛ «افعل ما تؤمر»²؛ این #خداشناس است. این #جهان_شناس است. پس صالح و شایسته کسی است که از نظر فکری صالح باشد. در #خداشناسی صالح باشد. زمین و آسمانشناس باشد، #مرگ و #حیات را بشناسد و وقتیکه #امتحان آمد، فوری بگوید: من قبول دارم؛ «افعل ما تؤمر».
وقتی #فرهنگ ما #حسینی است که این چنین صاحبنظرانی در آن باشند. #معلمین و #اساتید و بزرگانش، #وزیر فرهنگ، وزیر #ارشاد، وکلای #مجلس اینجور فهم داشته باشند. اینها شایستگی انتخاب را دارند.
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
______
۱) [ #صافات :۱۰۰-۱۰۱]
۲) [ #صافات :۱۰۲]
@seyedololama