eitaa logo
سیدالعلماء
1.5هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
681 ویدیو
7 فایل
کانال رسمی مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ایشان شاگرد بزرگانی مثل حضرات آیات شیخ عباس تهرانی، امام خمینی، علامه طباطبایی، بروجردی و... بودند. مرحوم امام در نامه‌های خود، از ایشان با عبارت "سیدالعلماء" یاد می‌کردند. ارتباط با ادمین @seydololama_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 ریشه‌ی مصائب در اسلام 🔹 حضرت و (صلوات الله علیهما) تنها مظلومیت و خوردن در به پهلو نیست؛ بلکه باید دید ریشه‌ی این مصائب کجاست؟ ریشه‌ی این مصائبِ خاندان (علیهم‌السلام)، این است که اسلام را نفهمیدند و در پی نبودند!. الآن در و ، مأمور می‌آید و را معاینه می‌کند که کسی نداشته باشد و اگر بیماری مسریِّ خطرناک داشته باشد، باید درمان شود. امّا این مسأله اصلاً مطرح نیست که ما صوری هستیم و شاید گرفتار مرض باشیم!؛ «وَمِنَ النَّاسِ مَن يَقُولُ آمَنَّا بِاللّهِ وَبِالْيَوْمِ الآخِرِ وَمَا هُم بِمُؤْمِنِينَ»؛ ( : ۸)؛ یعنی بعضی‌ها نادرست و ظاهری است. ولو این‌که هم بکنند یا بدهند، ولی نیستند. ⚫️ این بزرگترین است که پس از رحلت خدا (صلّی الله علیه وآله وسلم) پیش آمد. یعنی بودند افرای که در جماعت حضرت حاضر می‌شدند، امّا هنوز باور و کامل نداشتند و جاهلی هنوز در باقی بود!. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🗓 سال‌روز وقوع جنگ ؛ (۱۰ ۳۶ ه ق) 🔹هرگاه توصیه‌ی یکی از بزرگان نقل می‌شود، یا به صورت یک دستور و یا یک خواهش است که باید آقایان این را بنویسند و مقابل چشم‌شان قرار بدهند، تا هر روز به آن کنند. ⏪ مرحوم شعرانی در مورد شبهه‌هایی که در حاصل می‌شود، توصیه می‌فرماید که می‌تواند به تعبیر بنده واکسنش را بزند و از جهت شبهه‌ها، خودش را در سنگر قرار بدهد. می‌فرماید که، به‌وسیله این‌که چند محکم و را برای خودش تهیه کند و همیشه در خاطر داشته باشد. درخاطر داشتن یعنی هر روز وقتی‌که می‌خواهد بلند شود و به برود، آن‌را کند وإلّا یادش می‌رود، اگر این کار را بکند، مثل این‌است‌که متخصصین به او آمپول زده‌اند. این عمل چنین خاصیتی دارد. چند دلیل قانع کننده‌ای که خودش در نفسش به او قانع می‌شود از نبوت و ولایت، این‌ها را تهیه کند و همیشه همراهش یا در خاطرش یا در کیفش باشد. چون وقتی مجهز شد به شبهه، دفع می‌شود و همانند یک آدم مسلح می‌شود. مثل این آقایان پاسداری که محافظ هستند و هیچ‌وقت بی‌اسلحه نیستند. 📕 خود مرحوم یک کتابی در رد شبهات نبوت به نام نوشته است. چند تا از ادله‌اش چه ما درس خوانده باشیم، چه نخوانده باشیم برای انسان کافی است که هم ولایت را در نگه دارد و تزلزل را ببرد و هم نبوت را. ✅ دشمنان همان‌هایی که نه ، نه و نه مثل ماست، احادیثی نقل کرده‌اند که خداوند به واسطه‌ی این‌که می‌خواسته ما داشته باشیم این‌ها را کور و کر کرده تا این را نقل کنند و ما دیگر شبهه‌ای در روایت نداشته باشیم. 🔘 یکی از ادله ای که ایشان نقل فرموده این است که حضرت صلی الله علیه وآله خطاب به زن‌هایش فرمود: «أیتکن صاحبة الجمل الأدبب الأحمر» کدام‌یک از شما سوار بر چنین شتری، بر وقت‌تان طغیان می‌کنید؟! خنده‌اش گرفت که چطور می‌شود که ما سوار شتر بشویم و… حضرت فرمود: نکند تو خودت باشی! ❎ حضرت در ادامه می‌فرماید سگ‌های حُوأَب -که نام یکی از منازل بین راه و است- به آن شتر حمله‌ور می‌شوند!. زمانی‌که این جریان پیش آمد عایشه گفت: این‌جا کجاست؟ تا اسم را شنید، گفت: مرا برگردانید. اما و با مقداری پول ساکنان آن‌جا را خریدند و به نزد عایشه آوردند تا بخورند که این‌جا حوأب نیست!. ⚠️ همان‌گونه که انسان با برخی چیزها می‌شود، انسان نیز با شبهه نجس می‌شود. پس باید لباسی به آن پوشاند که آب به آن فرو نرود. مثل غواص‌ها و آن لباس این ادله است که برای انسان ایجاد می‌کند. ۸۹٫۳٫۴ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
📆 سال‌روز فتح قلعه‌ی خیبر و خوار و دلیل شدن یهود به دستان حضرت مولا امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام؛ ( ۲۴ ۷ ه‌ق) 🔹 در یکی از جنگ‌ها بعضی‌ها برای کسب افتخار، پرچم را برداشتند و حمله کردند، ولی با دفاعی که از طرف دشمنان شد، دست خالی برگشتند. نه شدند و نه کسی را به فرستادند. فقط تنها شخصی که اکرم (صلی الله علیه وآله) معرفی کرد ماجرایش از این قرار بود که فرمود: فردا پرچم را به کسی می‌دهم که خدا و را بدارد و خدا و رسول او را دوست بدارند. معلوم می‌شود در دل‌ها نیست!. یعنی به تعبیر ما پارسیان، به امور و دینی در ما شعله نزده و ما را روشن نکرده. از این جهت، حضرت مسئله را روی محبت برد؛ «فردا پرچم را به کسی خواهم داد که خدا و رسولش را دوست بدارد و خدا و رسول او را دوست بدارند.» این شرط، شرط مهمی است. شرط یک شرط مهمی است. باید افرادی باشند که به واسطه‌ی محبت به خدا و پیامبر، دین را خود به خود جلب کنند و یاد بگیرند؛ چون عشق به دین و عشق به خدا و رسول دارند و بعد عملاً به دیگران نشان بدهند. چون فرمود کسانی که خدا را دوست می‌دارند، فردا من پرچم را به او می‌دهم. بعضی‌ها کردند ما خواهیم بود! ولی حضرت اشتباه نکرد و تنها حضرت (علیه‌السلام) را به نام محبت انتخاب فرمود و کسی که به نام محبت، -محبت کامل- به می‌رود، یا جسدش را از راه نشان می‌دهد یا از بین بردن را. هیچ‌وقت خسته نمی‌شود، هیچ‌وقت از شهادت نمی‌ترسد؛ فلذا یک امر عجیبی است؛ در ظاهر صف اول، در باطن اصلاً از صف‌ها خارج!، ندارد؛ حضور و محبتی ندارد. این را باید خداوند روشن کند تا مردم محبت خدا و رسول را از جهت ولیِّ امر و از جهت دارا شدن خودشان به محبت دین و پیامبر و خدا پیگیری کنند. ۹۵.۹.۱۱ @seyedololama 🔹حضرت علی علیه‌السلام وقتی درب را می‌کند یا یک کار مهمی انجام می‌دهد، می‌فرماید نکنید من به‌خاطر این‌که علی پسر ابوطالب، زاییده شده‌ی فلان‌جا هستم از مادرم، من همه‌ی این کارها را می‌کنم، نه!. من به این کارها را کردم. یعنی من مظهر می‌شوم. مظهر الله می‌شوم و کار می‌کنم. آن موقع می‌گوید: دیگر من نیستم، خداست، دست خداست، فلذا به او می‌گویند: الباسطة و یا الناظرة. ۸۰٫۱۰٫۱۷ @seyedololama 🔹 در ریز و درشت باطل است، ولی اگر در کار بیاید و خداوند به معنای مغلولة از بین برود و او را صحیح ندانستیم و هر چیزی را نیاز به واجب الوجود در ذاتش و صفتش و فعلش قبول کردیم، در این‌جا می‌گویند: دیگر امور بسیار عظیم هم که مثلاً یک کهکشان هم بیافریند، مانعی ندارد، چون با الاهی است در این شخص فلذا حضرت علیه‌السلام فرمود: «ما قلعت باب خيبر بقوة جسمانية بل بقوة ربانية»؛ [ ج۵۸ص۴۷] ۸۱٫۴٫۳۰ @seyedololama 🔹 خیبر که یک قلعه‌ی محکمی بود از عهدشکنِ فریبکارِ که در محاصره‌ی سپاه قرار گرفته بود. یهودیان در خیبر را بسته بودند و از همان بالا نبرد و جنگ می‌کردند. بعضی از افراد در نزد حضرت که می‌خواستند بلکه یک کاری انجام بدهند که خوب باشد و مشهور بشوند فلذا برای گشودن درب این قلعه رفتند، ولی موفق نشده و بازگشتند. او را حضرت به خودشان نفرمود اما به این بیان فرمود: فردا پرچم را به دست کسی می‌دهم که خدا و را دارد. این به طور کنایه در ماند که کسی‌که خدا و پیامبر را دوست داشته باشد وقتی که در جبهه‌ای وارد می‌شود یا می‌شود و یا می‌کند. چون می‌خواهد خدمت کند، کند، و محبت در این محل، اثرش همین است که یا انسان را به می‌رساند یا به . حضرت به طور کنایه و رمز این‌که چرا این‌ها برگشتند را بیان کرد که این‌ها ظاهرفریب و فریبنده هستند نه دوست‌دار و فداکار. قبل از روز خیبر فرمود: فردا پرچم را به دست کسی می‌دهم که خدا و پیامبر، او را دوست دارند. افسران و فرماندهان عالی‌قدر اسلام در آرزوی نیل به چنین مقامی بودند!. ولی فکر می‌کردند آیا به آن‌ها داده می‌شود یا نه؟ در فردای آن روز پیامبر، علی را خواست و پرچم را به او داد و خدا در پرتو جانبازی (علیه‌السلام) پیروزی بزرگی نصیب ما نمود. در همین‌جا یکی از پیامبر هم انجام گرفت که حضرت علی تشریف نداشت به خاطر چشم دردی بود که در آن موقع عارضش شده بود. حضرت دست مبارک یا آب دهان مبارک به چشمان او کشیدند و چشمانش سالم شد و پرچم را به دست او دادند. ۹۴٫۷٫۱۶ ✅ مرحوم آیت سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
📆 ﻫﻼﻛﺖ مروان بن حكم لعنه‌الله؛ (۳ ۶۵ ق) 🔺 نمونه‌ای از رفتار کریمانه‌ی اهل‌بیت علیهم‌السلام با دشمنان خودشان 🔹... مثلاً ، دشمن‌ترین خلق به خاندان است و چه به سر علیهم‌السلام آورد و چقدر خودش و خانواده‌اش اذیت کردند. اما وقتی لشکر لعنه‌الله ریختند برای قتل و غارت ، این دید که زن و بچه‌اش در است؛ زن و بچه‌اش را آورد خدمت حضرت علیه‌السلام و گفت: من این‌ها را آورده‌ام که به دست تو بسپارم!. بعد از جریان که مدینه قرار شد قتل و غارت شود، این خدا و و امام علیهم‌السلام، خانواده‌اش را که در خطر بود به دست حضرت سپرد و حضرت هم آن‌ها را با خانواده‌ی خودش فرستاد به جایی که در نظر داشت برای محافظت!. این‌جور نمایش ، این‌جور نمایش گذشت، نمایش مافوق صفاتی که ما عقل‌مان نمی‌رسد!... ۸۲٫۷٫۲۰ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🗓 سال‌روز مرگ عایشه؛ (۱۷ ۵۸ ه‌ق) 🔹هرگاه توصیه‌ی یکی از بزرگان نقل می‌شود، یا به صورت یک دستور و یا یک خواهش است که باید آقایان این را بنویسند و مقابل چشم‌شان قرار بدهند، تا هر روز به آن کنند. ⏪ مرحوم شعرانی در مورد شبهه‌هایی که در حاصل می‌شود، توصیه می‌فرماید که می‌تواند به تعبیر بنده واکسنش را بزند و از جهت شبهه‌ها، خودش را در سنگر قرار بدهد. می‌فرماید که، به‌وسیله‌ی این‌که چند محکم و را برای خودش تهیه کند و همیشه در خاطر داشته باشد. در خاطر داشتن یعنی هر روز وقتی‌که می‌خواهد بلند شود و به برود، آن‌را کند وإلّا یادش می‌رود، اگر این کار را بکند، مثل این‌است‌که متخصصین به او آمپول زده‌اند. این عمل چنین خاصیتی دارد. چند دلیل قانع کننده‌ای که خودش در نفسش به او قانع می‌شود از نبوت و ولایت، این‌ها را تهیه کند و همیشه همراهش یا در خاطرش یا در کیفش باشد. چون وقتی مجهز شد به شبهه، دفع می‌شود و همانند یک آدم مسلح می‌شود. مثل این آقایان پاسداری که محافظ هستند و هیچ‌وقت بی‌اسلحه نیستند. خود مرحوم یک کتابی در رد شبهات نبوت به نام نوشته است. چند تا از ادله‌اش چه ما درس خوانده باشیم، چه نخوانده باشیم برای انسان کافی است که هم ولایت را در نگه دارد و تزلزل را ببرد و هم نبوت را. دشمنان ، همان‌هایی که نه ، نه و نه آن‌ها مثل ماست، احادیثی نقل کرده‌اند که خداوند به واسطه‌ی این‌که می‌خواسته ما داشته باشیم، این‌ها را کور و کر کرده تا این را نقل کنند و ما دیگر شبهه‌ای در روایت نداشته باشیم. یکی از ادله‌ای که ایشان نقل فرموده این است که: حضرت صلی الله علیه وآله خطاب به زن‌هایش فرمود: «أیتکن صاحبة الجمل الأدبب الأحمر» کدام‌یک از شما سوار بر چنین شتری، بر وقت‌تان طغیان می‌کنید؟! خنده‌اش گرفت که چطور می‌شود که ما سوار شتر بشویم و… حضرت فرمود: نکند تو خودت باشی! حضرت در ادامه می‌فرماید سگ‌های حُوأَب -که نام یکی از منازل بین راه و است- به آن شتر حمله‌ور می‌شوند!. زمانی‌که این جریان پیش آمد، عایشه گفت: این‌جا کجاست؟ تا اسم را شنید، گفت: مرا برگردانید. اما و با مقداری پول، ساکنان آن‌جا را خریدند و به نزد عایشه آوردند تا بخورند که این‌جا حوأب نیست!. همان‌گونه که انسان با برخی چیزها می‌شود، انسان نیز با شبهه نجس می‌شود. پس باید لباسی به آن پوشاند که آب به آن فرو نرود. مثل غواص‌ها و آن لباس، این ادله است که برای انسان ایجاد می‌کند. ۸۹٫۳٫۴ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
⬆️ ص۳ 🔺 شرح حدیث قسمت سوم 🔹 عبارت «عَلِمتُ أنّ رِزقی لایَأکُلُه غَیری فَاطمَأنَنتُ» فهمیدم که آن‌چه که روزی من باشد دیگر کسی آن را نمی‌خورد. در نتیجه‌ی این ، از بین می‌رود. ولذا مسلمانِ بی‌حرص، آخرین کسی است که سر میزش می‌آید. اما تاجری که فقط امیدش به چک و سفته و داد و ستد است، اول کسی است که بر سر کار می‌رود؛ چرا که آن شخص، خاطرش جمع است و با خودش می‌گوید خود را می‌خوانم و زن و بچه‌ام را انجام می‌دهم و و را رسیدگی می‌کنم و ساعت ۸ یا هرموقع شد می‌روم سر کار. اما شخص حریص می‌گوید حتماً باید راننده قبل از طلوع در خانه‌ی من حاضر باشد که من را برساند به و تا کاسب‌های دیگر نیامده‌اند، من زود مشتری‌ها را جلب کنم. وقتی این‌طور در کار افتاد، خسته می‌شود و آن‌وقت که به خانه برمی‌گردد، نه حال دارد، نه حال تربیت فرزند دارد، نه حال دارد. حرص این‌جور می‌کند آدم را‌. واعظ هم همین‌طور است، اگر خدایی نکرده ، ، ، خدایی نکرده در این افتاد که ما هرچی درس برویم، مان زیادتر می‌شود، مداح و بگویند هر چی مجلس بیشتر برویم، پاکت‌مان بیشتر می‌شود؛ این‌ها دیگر به خودشان و خانواده‌شان نمی‌رسند؛ ولذا یک‌وقت می‌بینید اولادهای ما خدایی نکرده بی‌تربیت می‌شوند. برای این‌که تفکرمان درست نبوده، هِیْ این‌جا برو، هِیْ آن‌جا برو. این‌ور منبر برو، آن‌ور درس بگو، در خانه‌ها درس بگو، به دخترها درس بگو، از این مدرسه به آن مدرسه... و وقتی که حریص شدند درس‌شان هم فایده ندارد، شان‌ هم فایده ندارد. این «علمت أن رزقی لایأکله غیری فاطمأننتُ»، یعنی دیگر هیچ تشویش و دل‌هره ندارم که درآمدم کم می‌شود یا زیاد؛ ولذا شما وقتی و شدید، می‌فرستند شما را که درس بدهید یا چیز دیگر. خاطرتان جمع باید باشد که مثلاً من این کلاس را باید خوب درس بدهم، بعد بروم کلاس دیگر. پس اگر شاگردی سؤالی کرده، اگر دیدم نفهمید، زنگ می‌زنم آن کلاس را تعطیل می‌کنم تا این مسئله را به این بچه بفهمانم، اگر دارد، شبهه‌اش رفع شود. فکر نباید بود، پِیِ پول نباید بود، دنبال باید باشیم. معلمی که حقّش از بیشتر است یعنی این‌جور معلم. نه کسی که می‌آید روی تخته سیاه ریاضیات را حل می‌کند و می‌رود که خودش را برساند به آن یکی کلاس! این معلمی نیست، این حرفه است. مثل نجار و بنا، کاسب است. عبارت «عَلِمتُ أنّ آخِرَ أمری المَوت فَاستَعدَدتُ» این مطلب برای من ثابت شده و ندارم که من راه هستم. مانند ماشین‌سواری که روی پل آمده و یا راننده‌ی قطاری که روی پل است، این شخص می‌داند که این‌جا، جای ماندن نیست، اگر یک ربع ساعت این‌جا بماند از پشت سر بوق می‌زنند که چرا ایستاده‌ای؟ ماشین هم که روی پل ایستاده همین‌طور، پلیس می‌گوید چرا پارک کردی و جریمه برایش می‌نویسد. من نمی‌توانم در مسیر مرگ ترافیک ایجاد کنم و عقب و جلو بیندازم. مُردنی هستم. حال که مردنی هستم چه کنم؟؛ «فَاستَعدَدتُ» آن‌وقت آذوقه‌ی آن‌جا افتادم. در کتاب آمده که: مرحوم یکی از کارهایش متبرک نمودن کفنش در اماکن متبرکه بوده. در آن را حاضر می‌کرد و هم‌چنین به ، ، مطهر حضرت (صلی‌الله‌علیه‌وآله) و مشاهد علیهم‌السلام در ، ، ، ، و مطهر و… متبرک می‌نمود¹. این معنی به مردن است. «در روایت وارد شده است که همیشه کفن را قبل از مرگ مهیا نمائید، و همیشه به آن نظر کنید»²؛ که شاید همین امروز مورد نیازتان قرار گیرد. مرحوم سید می‌فرموده: «من این کار را می‌نمایم، گوئیا خود را مشاهده می‌کنم که آن را پوشیده و در پیش‌گاه خداوند متعال ایستاده‌ام»³. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ____ ۱ و ۲ و ۳) [ ترجمه‌ی کتاب صص۴-۵] @seyedololama
🔺 آرزوی شهادت 🔹 یک وقتی، یک ، مورد لحاظ حضرت اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) قرار گرفت. این جوان خیلی زرد و نحیف و لاغر شده بود به‌طوری‌که هر کسی او را می‌دید، می‌گفت: مریض است. حضرت از او احوال‌پرسی کرد. عرض کرد که: حالت و قلبی من به خدا و ، مرا این‌طور کرده که شب خوابم نمی‌برد. از بی‌خوابی، از این‌که نمی‌توانم بخوابم و حالت خواب به من دست نمی‌دهد، این وضعیت را دارم. وقتی بخواهم بخوابم، مثل این‌که صدای ناله‌ی اهل به گوشم می‌رسد، از خودم، نه از ظاهر؛ چون اگر از باشد همه می‌شنوند. ولی از انسان به عالم و صدای ناله‌های اهل شکنجه و عذاب اجازه نمی‌دهد به من که بخوابم. از این وضع خودش برای حضرت بیان کرد. حضرت هم برای امثال او و جوان‌ها و حاضران سفارش کردند و فرمودند: آدم باید این‌طور رفتار کند و این‌طور شود؛ این‌طور افراد را نگاه کنید و آدم باید این‌طور رفتار بکند. یعنی تابع نباشید. خب حالا این شخص از حضرت چه خواست؟ به حضرت عرض کرد: دعا کنید که من به برسم. زودتر از این و از این و و از این احتیاج به دست‌شویی و این‌ها پیدا کنم؛ آن‌جا خیلی خوبی است. اگر ما قدری تأمل کنیم، از خدا پرواز می‌خواهیم که به آن‌جا برسیم. و راهش هم همین فهم و است. به دست آوردن حلال و حرام که این‌ها چه هستند و خدا ما را از چه چیزی در این منع کرده و به چه دستور داده؟ این دو کلمه را اگر ما بتوانیم در بفهمیم و کنیم مثل آن جوان، آرزوی شهادت می‌کنیم که به‌زودی به آن‌جا پرواز کنیم و برسیم و این تنفس در این دنیا، برای شکنجه و ناراحتی می‌شود. پس بنابراین از بهترین های خداست. منتهی باید کرد مرگ ما را همراه با آمرزش خودت قرار بده. ۹۴٫۵٫۲۲=۲۷ ۱۴۳۶ ✅ مرحوم آیت‌الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 دشمنی‌های نفس! 🔹 فرموده‌اند که مثل دشمنان‌تان از خودتان بر حذر باشید. در روایت فرمایش مولا علیه‌السلام: «إِنَ أَخْوَفَ مَا أَخَافُ عَلَيْكُم إثنتان»؛ به تحقیق ترسناک‌ترین چیزها که من بر شما می‌ترسم، دو چیز است: «اتِّبَاعُ الْهَوَى وَ طُولُ الْأَمَلِ»¹؛ خوب این نترس‌ترین دنیا است؛ حضرت علی (علیه‌السلام) نترس‌ترین بود، شجاع‌ترین بود، با او دشمنان نتوانستند آزار و اذیت و شکنجه‌ها را انجام دهند و از ترس او این آزارها را ترک کردند. شجاع‌ترین آدم‌ها می‌فرماید: من بر شما بیشتر از هر چیز از پیروی شما می‌ترسم. پس مسئله اوج گرفت. فرمودند مانند ، از خودتان بترسید‌ حالا و نترس‌ترین بشر، شجاع‌ترین بشر می‌فرماید: من فقط برای شما، از درون‌تان، از خواهش‌های تان می‌ترسم. آن‌وقت (رحمةالله‌علیه) این جمله‌ها را توضیح می‌دهد. می‌فرماید: امیر مؤمنان، ، ، ، متکفل ، راهنمای عائله‌ی از این دارد و ترس‌ناک است. بلکه استادش هم همین‌طور است. روح مکرم اکرم و هدی (صلی‌الله‌علیهم‌اجمعین) و وجود اقدسِ اقدسِ مبارکِ مبارکِ حضرت (علیه‌السلام) که آخرین آن‌هاست، این‌ها همه از این برای ما می‌ترسند!. همه هم شجاع‌اند، هیچ‌کدام هم از هیچ جنگی نمی‌ترسند، از هیچ دشمنی نمی‌ترسند؛ ولی از این مسئله در اضطراب و وحشت هستند. چرا؟ برای این‌که خداوند یک آفریده: ریشه‌ی آن، ساقه‌ی آن، این بزرگواران هستند: اکرم و حضرت علی، و شاخه‌های آن ائمه، برگ‌های آن ما هستیم. می‌ترسم درخت‌شان خزان شود و برگ‌هایش بریزد. در روز مانند خزانِ سرد هوای طوفانی، مردم ریختند!. این‌ها همه با آشنا بودند. اگر مانند و این‌ها می‌کردند، نمی‌افتادند. این‌ها به‌خاطر ، به‌خاطر چند من گندم و جو، که وقتی به خانه بر می‌گردند، دست‌خالی بر نگردند، این برگ‌ها از ریخت و همه زیر پای رفتند. مبادا برگ‌های و ولایت ریخته شود و خزان گردد. مگر چه خبر است؟ مگر درخت ولایت چه می‌گوید؟ می‌فرمایند: حدیث است - موقع و موقع صیغه‌ی عقد را مگر نشنیده‌اید؟ـ از قول پیامبر: «تَنَاكَحُوا تَنَاسَلُوا» ای من! بگیرید، نمانید تا پیدا کنید. چرا؟؛ «فَإِنِّی أُبَاهِی بِكُمُ الْأُمَمَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَوْ بِالسِّقْطِ»². من دفتر آن‌قدر بزرگی دارم که از اولادهای سقط شما تا بزرگ‌ترها و انسان‌های رشید و کامل، همه در آن ثبت می‌شوند. و من افتخار می‌کنم که یک پیامبری هستم که درخت من این همه برگ دارد. خب وقتی این‌طور شد، اگر ما دنبال خود رفتیم، از این درخت فاصله می‌گیریم، زیر پای شیاطین می‌رویم، زیر پای ها می‌رویم، زیر پای یی‌ها می‌رویم، زیر پای ها می‌رویم!؛ دشمنان بشریت هم در داخل هستند، و هم در خارج. وسیله‌اش هم فعلاً همین ها و همین ها و همین چیزهایی است که دست بچه‌های‌مان است که معلوم نیست چه به ها نشان می‌دهد که این‌ها از که می‌آیند، آن‌ها را به دست می‌گیرند و آن‌ها می‌شوند و دیگر نمی‌فهمند که آیا کسی در اتاق هست یا نیست! دراز می‌کشند و این را در دست می‌گیرند و نگاه می‌کنند. این وسائل آن‌ها را از پیامبر دور می‌کند، از علی دور می‌کند، از عاشورا دور می‌کند، باید را، مملکت را ترساند، باید را، را از این ترسانید که این وسیله بشود که اولادهای ما از خاندان رسالت دور بیفتند!. شیاطین بشوند. خدایی نکرده در خیابان‌ها بر ضد ما بدهند، بر ضد ، بر ضد و شعار بدهند!. این‌ها همه دنباله‌ی این چیزهاست. کنید تا آورید، پس همانا من فخر می‌کنم به واسطه‌ی شما به امت‌های دیگر، گرچه به بچه‌ی ساقط شده باشد. پس دفتر خیلی بزرگی است و در عالم برای پیامبر و امتش حساب بزرگی باز است که اگر این امت سالم بمانند و به دست آن حضرت، به آن حضرت برسند، لیاقت‌شان از بین نرود، این‌ها پیدا می‌کنند. ۹۴٫۵٫۲۲=۲۷ ۱۴۳۶ ✅ مرحوم آیت‌الله سید ابراهیم خسروشاهی ___ ۱) [ ح۱۰ص۱۶۷] ۲) [ همان صص۱۷۱-۱۷۲] @seyedololama
▪️شهادت رسول الله و امام مجتبی (علیهما و آلهما السلام) تسلیت باد 🏴 ریشه‌ی مصائب در اسلام 🔹 حضرت و (صلوات الله علیهما) تنها مظلومیت و خوردن در به پهلو نیست؛ بلکه باید دید ریشه‌ی این مصائب کجاست؟ ریشه‌ی این مصائبِ خاندان (علیهم‌السلام)، این است که اسلام را نفهمیدند و در پی نبودند! الآن در ها و ، مأمور می‌آید و ها را معاینه می‌کند که کسی نداشته باشد و اگر بیماری مسریِّ خطرناک داشته باشد، باید درمان شود. امّا این مسأله اصلاً مطرح نیست که ما صوری هستیم و شاید گرفتار مرض باشیم!؛ «وَمِنَ النَّاسِ مَن يَقُولُ آمَنَّا بِاللّهِ وَبِالْيَوْمِ الآخِرِ وَمَا هُم بِمُؤْمِنِينَ»؛ ( : ۸)؛ یعنی بعضی‌ها نادرست و ظاهری است. ولو این‌که هم بکنند یا درس بدهند، ولی نیستند. ⚫️ این بزرگترین است که پس از رحلت خدا (صلّی الله علیه وآله وسلم) پیش آمد. یعنی بودند افرای که در های جماعت حضرت حاضر می‌شدند، امّا هنوز باور و کامل نداشتند و جاهلی هنوز در دل‌هایشان باقی بود!. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 آرزوی شهادت 🔹 یک وقتی، یک ، مورد لحاظ حضرت اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) قرار گرفت. این جوان خیلی زرد و نحیف و لاغر شده بود به‌طوری‌که هر کسی او را می‌دید، می‌گفت: مریض است. حضرت از او احوال‌پرسی کرد. عرض کرد که: حالت و قلبی من به خدا و ، مرا این‌طور کرده که شب خوابم نمی‌برد. از بی‌خوابی، از این‌که نمی‌توانم بخوابم و حالت خواب به من دست نمی‌دهد، این وضعیت را دارم. وقتی بخواهم بخوابم، مثل این‌که صدای ناله‌ی اهل به گوشم می‌رسد، از خودم، نه از ظاهر؛ چون اگر از باشد همه می‌شنوند. ولی از انسان به عالم و صدای ناله‌های اهل شکنجه و عذاب اجازه نمی‌دهد به من که بخوابم. از این وضع خودش برای حضرت بیان کرد. حضرت هم برای امثال او و جوان‌ها و حاضران سفارش کردند و فرمودند: آدم باید این‌طور رفتار کند و این‌طور شود؛ این‌طور افراد را نگاه کنید و آدم باید این‌طور رفتار بکند. یعنی تابع نباشید. خب حالا این شخص از حضرت چه خواست؟ به حضرت عرض کرد: دعا کنید که من به برسم. زودتر از این و از این و و از این احتیاج به دست‌شویی و این‌ها پیدا کنم؛ آن‌جا خیلی خوبی است. اگر ما قدری تأمل کنیم، از خدا پرواز می‌خواهیم که به آن‌جا برسیم. و راهش هم همین فهم و است. به دست آوردن حلال و حرام که این‌ها چه هستند و خدا ما را از چه چیزی در این منع کرده و به چه دستور داده؟ این دو کلمه را اگر ما بتوانیم در بفهمیم و کنیم مثل آن جوان، آرزوی شهادت می‌کنیم که به‌زودی به آن‌جا پرواز کنیم و برسیم و این تنفس در این دنیا، برای شکنجه و ناراحتی می‌شود. پس بنابراین از بهترین های خداست. منتهی باید کرد مرگ ما را همراه با آمرزش خودت قرار بده. ۹۴٫۵٫۲۲=۲۷ ۱۴۳۶ ✅ مرحوم آیت‌الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
⚫️ #فاطمیه 🏴 ریشه‌ی مصائب در اسلام 🔹 #مصائب حضرت #زهرا و #امیرالمؤمنین (صلوات الله علیهما) تنها مظلومیت و خوردن در به پهلو نیست؛ بلکه باید دید ریشه‌ی این مصائب کجاست؟ ریشه‌ی این مصائبِ خاندان #پیامبر (علیهم‌السلام)، این است که #مردم اسلام را نفهمیدند و در پی #اصلاح_قلب نبودند! الآن در #دبستان ها و #مدارس، مأمور #بهداشت می‌آید و #بچه ها را معاینه می‌کند که کسی #بیماری نداشته باشد و اگر بیماری مسریِّ خطرناک داشته باشد، باید درمان شود. امّا این مسأله اصلاً مطرح نیست که ما #مسلمان صوری هستیم و شاید گرفتار مرض #نفاق باشیم!؛ ⚫️ این بزرگترین #مصیبتی است که پس از رحلت #رسول خدا (صلّی الله علیه وآله وسلم) پیش آمد. یعنی بودند افرای که در #نماز های جماعت حضرت حاضر می‌شدند، امّا هنوز باور و #ایمان کامل نداشتند و #افکار جاهلی هنوز در دل‌هایشان باقی بود!. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
📆 سال‌روز شهادت جناب عمار رضی الله عنه؛ (۹ المظفر ۳۷ ق) 🔹 مذهب ، همان‌هایی که نه شان، نه شان و نه شان مثل ماست، احادیثی نقل کرده‌اند که خداوند به واسطه‌ی این‌که می‌خواسته ما سند داشته باشیم، این‌ها را کور و کر کرده تا این احادیث را نقل کنند و ما دیگر ای در نداشته باشیم. می‌فرماید: حضرت (صلی‌الله‌علیه وآله) خطاب به فرمود: «تقتلک الفئة الباغیة». همان دسته‌ای که نویسندگان این وقتی اسم بزرگ‌شان را می‌برند، یک "رضی‌الله‌عنه" نیز می‌گویند این حدیث را نقل کرده‌اند. به طوری در این مطلب ثابت است که در روز با معاویه، وقتی که جناب عمار شدند، در لشکر معاویه همهمه‌ای رخ داد و همه به یاد این کلام حضرت افتادند و معاویه که دست‌پاچه شده بود گفت: ، عمار را کشت نه ما، چون او عمار را به جنگ آورد!. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 ثمرات شوم سقیفه! 💠 «فَأقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنيفاً فِطْرَتَ الله الَّتی فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها لا تَبْديلَ لِخَلْق الله ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَ لكِنَّ أكْثَرَ النَّاس لايَعْلَمُون»؛( :۳۰)؛ یعنی خود را مقابل نگه‌دار و به آن پشت نکن. هیچ‌وقت به راست و چپ تمایل پیدا نکن و دین را سرلوحه‌ قرار بده و بر اساس آن حرکت و کن. همان مهندسی و طرز ساخت توسط خداوند است و در تمام ادیان، نمونه‌ی آن وجود دارد تا برسد به زمان حضرت اکرم (صلی الله علیه وآله) و حضرت در آخر عمر شریف‌شان مسئله‌ی را عَلَم نمود تا این مسائل عملی شود و بشر دچار سختی و ناراحتی نشود ولی از همان زمان، از خود صدای مخالفت برخواست و که در دل داشته و منتظر بودند تا (صلی الله علیه وآله) رحلت نمایند، پس از رحلت ایشان، در حالی‌که‌ هنوز بدن مبارک ایشان تشییع نشده با عجله در (محلی برای سخنرانی، مانند سالن سخنرانی در این زمان) جمع شده و به بهانه‌ی آن‌که ، مدینه را می‌گیرند و دین از دست می‌رود، جریان غدیر را فراموش نموده و به تعیین جانشین برای پیامبر پرداخته و برای خود تعیین نمودند!. بنابراین آن‌چه که در این ۱۴۰۰ سالی که از ظهور می‌گذرد بر پیش آمده، نتیجه‌ی سقیفه است؛ تمام کشتارها و و سختی‌ها از آن روز شروع شد و هنوز هم ادامه دارد. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 ریشه‌ی مصائب در اسلام 🔹 حضرت و (صلوات الله علیهما) تنها مظلومیت و خوردن در به پهلو نیست؛ بلکه باید دید ریشه‌ی این مصائب کجاست؟ ریشه‌ی این مصائبِ خاندان (علیهم‌السلام)، این است که اسلام را نفهمیدند و در پی نبودند!. الآن در ها و ، مأمور می‌آید و ها را معاینه می‌کند که کسی نداشته باشد و اگر بیماری مسریِّ خطرناک داشته باشد، باید درمان شود. امّا این مسأله اصلاً مطرح نیست که ما صوری هستیم و شاید گرفتار مرض باشیم!؛ «وَمِنَ النَّاسِ مَن يَقُولُ آمَنَّا بِاللّهِ وَبِالْيَوْمِ الآخِرِ وَمَا هُم بِمُؤْمِنِينَ»؛ ( : ۸)؛ یعنی بعضی‌ها نادرست و ظاهری است، ولو این‌که هم بکنند یا بدهند، ولی نیستند. ⚫️ این بزرگ‌ترین است که پس از رحلت خدا (صلّی الله علیه وآله وسلم) پیش آمد؛ یعنی بودند افرای که در های جماعت حضرت حاضر می‌شدند، امّا هنوز باور و کامل نداشتند و جاهلی هنوز در هایشان باقی بود!. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
⚫️ 🏴 ریشه‌ی مصائب در اسلام 🔹 حضرت و (صلوات الله علیهما) تنها مظلومیت و خوردن در به پهلو نیست؛ بلکه باید دید ریشه‌ی این مصائب کجاست؟ ریشه‌ی این مصائبِ خاندان (علیهم‌السلام)، این است که اسلام را نفهمیدند و در پی نبودند! الآن در ها و ، مأمور می‌آید و ها را معاینه می‌کند که کسی نداشته باشد و اگر بیماری مسریِّ خطرناک داشته باشد، باید درمان شود. امّا این مسأله اصلاً مطرح نیست که ما صوری هستیم و شاید گرفتار مرض باشیم!؛ ⚫️ این بزرگترین است که پس از رحلت خدا (صلّی الله علیه وآله وسلم) پیش آمد. یعنی بودند افرای که در های جماعت حضرت حاضر می‌شدند، امّا هنوز باور و کامل نداشتند و جاهلی هنوز در دل‌هایشان باقی بود!. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
📆 سال‌روز فتح قلعه‌ی خیبر و خوار و ذلیل شدن یهود به دستان حضرت مولا امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام؛ ( ۲۴ ۷ ه‌ق) 🔹 در یکی از جنگ‌ها بعضی‌ها برای کسب افتخار، پرچم را برداشتند و حمله کردند، ولی با دفاعی که از طرف دشمنان شد، دست خالی برگشتند. نه شدند و نه کسی را به فرستادند. فقط تنها شخصی که اکرم (صلی الله علیه وآله) معرفی کرد ماجرایش از این قرار بود که فرمود: فردا پرچم را به کسی می‌دهم که خدا و را بدارد و خدا و رسول او را دوست بدارند. معلوم می‌شود در دل‌ها نیست!. یعنی به تعبیر ما پارسیان، به امور و دینی در ما شعله نزده و ما را روشن نکرده. از این جهت، حضرت مسئله را روی محبت برد؛ «فردا پرچم را به کسی خواهم داد که خدا و رسولش را دوست بدارد و خدا و رسول او را دوست بدارند.» این شرط، شرط مهمی است. شرط یک شرط مهمی است. باید افرادی باشند که به واسطه‌ی محبت به خدا و پیامبر، دین را خود به خود جلب کنند و یاد بگیرند؛ چون عشق به دین و عشق به خدا و رسول دارند و بعد عملاً به دیگران نشان بدهند. چون فرمود کسانی که خدا را دوست می‌دارند، فردا من پرچم را به او می‌دهم. بعضی‌ها کردند ما خواهیم بود! ولی حضرت اشتباه نکرد و تنها حضرت (علیه‌السلام) را به نام محبت انتخاب فرمود و کسی که به نام محبت، -محبت کامل- به می‌رود، یا جسدش را از راه نشان می‌دهد یا از بین بردن را. هیچ‌وقت خسته نمی‌شود، هیچ‌وقت از شهادت نمی‌ترسد؛ فلذا یک امر عجیبی است؛ در ظاهر صف اول، در باطن اصلاً از صف‌ها خارج!، ندارد؛ حضور و محبتی ندارد. این را باید خداوند روشن کند تا مردم محبت خدا و رسول را از جهت ولیِّ امر و از جهت دارا شدن خودشان به محبت دین و پیامبر و خدا پیگیری کنند. ۹۵.۹.۱۱ @seyedololama 🔹حضرت علی علیه‌السلام وقتی درب را می‌کند یا یک کار مهمی انجام می‌دهد، می‌فرماید نکنید من به‌خاطر این‌که علی پسر ابوطالب، زاییده شده‌ی فلان‌جا هستم از مادرم، من همه‌ی این کارها را می‌کنم، نه!. من به این کارها را کردم. یعنی من مظهر می‌شوم. مظهر الله می‌شوم و کار می‌کنم. آن موقع می‌گوید: دیگر من نیستم، خداست، دست خداست، فلذا به او می‌گویند: الباسطة و یا الناظرة. ۸۰٫۱۰٫۱۷ @seyedololama 🔹 در ریز و درشت باطل است، ولی اگر در کار بیاید و خداوند به معنای مغلولة از بین برود و او را صحیح ندانستیم و هر چیزی را نیاز به واجب الوجود در ذاتش و صفتش و فعلش قبول کردیم، در این‌جا می‌گویند: دیگر امور بسیار عظیم هم که مثلاً یک کهکشان هم بیافریند، مانعی ندارد، چون با الاهی است در این شخص فلذا حضرت علیه‌السلام فرمود: «ما قلعت باب خيبر بقوة جسمانية بل بقوة ربانية»؛ [ ج۵۸ص۴۷] ۸۱٫۴٫۳۰ @seyedololama 🔹 خیبر که یک قلعه‌ی محکمی بود از عهدشکنِ فریبکارِ که در محاصره‌ی سپاه قرار گرفته بود. یهودیان در خیبر را بسته بودند و از همان بالا نبرد و جنگ می‌کردند. بعضی از افراد در نزد حضرت که می‌خواستند بلکه یک کاری انجام بدهند که خوب باشد و مشهور بشوند فلذا برای گشودن درب این قلعه رفتند، ولی موفق نشده و بازگشتند. او را حضرت به خودشان نفرمود اما به این بیان فرمود: فردا پرچم را به دست کسی می‌دهم که خدا و را دارد. این به طور کنایه در ماند که کسی‌که خدا و پیامبر را دوست داشته باشد وقتی که در جبهه‌ای وارد می‌شود یا می‌شود و یا می‌کند. چون می‌خواهد خدمت کند، کند، و محبت در این محل، اثرش همین است که یا انسان را به می‌رساند یا به . حضرت به طور کنایه و رمز این‌که چرا این‌ها برگشتند را بیان کرد که این‌ها ظاهرفریب و فریبنده هستند نه دوست‌دار و فداکار. قبل از روز خیبر فرمود: فردا پرچم را به دست کسی می‌دهم که خدا و پیامبر، او را دوست دارند. افسران و فرماندهان عالی‌قدر اسلام در آرزوی نیل به چنین مقامی بودند!. ولی فکر می‌کردند آیا به آن‌ها داده می‌شود یا نه؟ در فردای آن روز پیامبر، علی را خواست و پرچم را به او داد و خدا در پرتو جانبازی (علیه‌السلام) پیروزی بزرگی نصیب ما نمود. در همین‌جا یکی از پیامبر هم انجام گرفت که حضرت علی تشریف نداشت به خاطر چشم دردی بود که در آن موقع عارضش شده بود. حضرت دست مبارک یا آب دهان مبارک به چشمان او کشیدند و چشمانش سالم شد و پرچم را به دست او دادند. ۹۴٫۷٫۱۶ ✅ مرحوم آیت سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔹 در یکی از جنگ‌ها بعضی‌ها برای کسب افتخار، پرچم را برداشتند و حمله کردند، ولی با دفاعی که از طرف دشمنان شد، دست خالی برگشتند. نه شدند و نه کسی را به فرستادند. فقط تنها شخصی که اکرم (صلی الله علیه وآله) معرفی کرد ماجرایش از این قرار بود که فرمود: فردا پرچم را به کسی می‌دهم که خدا و را بدارد و خدا و رسول او را دوست بدارند. معلوم می‌شود در دل‌ها نیست!. یعنی به تعبیر ما پارسیان، به امور و دینی در ما شعله نزده و ما را روشن نکرده. از این جهت، حضرت مسئله را روی محبت برد؛ «فردا پرچم را به کسی خواهم داد که خدا و رسولش را دوست بدارد و خدا و رسول او را دوست بدارند.» این شرط، شرط مهمی است. شرط یک شرط مهمی است. باید افرادی باشند که به واسطه‌ی محبت به خدا و پیامبر، دین را خود به خود جلب کنند و یاد بگیرند؛ چون عشق به دین و عشق به خدا و رسول دارند و بعد عملاً به دیگران نشان بدهند. چون فرمود کسانی که خدا را دوست می‌دارند، فردا من پرچم را به او می‌دهم. بعضی‌ها کردند ما خواهیم بود! ولی حضرت اشتباه نکرد و تنها حضرت (علیه‌السلام) را به نام محبت انتخاب فرمود و کسی که به نام محبت، -محبت کامل- به می‌رود، یا جسدش را از راه نشان می‌دهد یا از بین بردن را. هیچ‌وقت خسته نمی‌شود، هیچ‌وقت از شهادت نمی‌ترسد؛ فلذا یک امر عجیبی است؛ در ظاهر صف اول، در باطن اصلاً از صف‌ها خارج!، ندارد؛ حضور و محبتی ندارد. این را باید خداوند روشن کند تا مردم محبت خدا و رسول را از جهت ولیِّ امر و از جهت دارا شدن خودشان به محبت دین و پیامبر و خدا پیگیری کنند. ۹۵.۹.۱۱ ✅ مرحوم آیت سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
📆 سال‌روز شهادت جناب عمار رضی الله عنه؛ (۹ المظفر ۳۷ ق) 🔹 مذهب ، همان‌هایی که نه شان، نه شان و نه شان مثل ماست، احادیثی نقل کرده‌اند که خداوند به واسطه‌ی این‌که می‌خواسته ما سند داشته باشیم، این‌ها را کور و کر کرده تا این احادیث را نقل کنند و ما دیگر ای در نداشته باشیم. می‌فرماید: حضرت (صلی‌الله‌علیه وآله) خطاب به فرمود: «تقتلک الفئة الباغیة». همان دسته‌ای که نویسندگان این وقتی اسم بزرگ‌شان را می‌برند، یک "رضی‌الله‌عنه" نیز می‌گویند این حدیث را نقل کرده‌اند. به طوری در این مطلب ثابت است که در روز با معاویه، وقتی که جناب عمار شدند، در لشکر معاویه همهمه‌ای رخ داد و همه به یاد این کلام حضرت افتادند و معاویه که دست‌پاچه شده بود گفت: ، عمار را کشت نه ما، چون او عمار را به جنگ آورد!. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
▪️شهادت رسول الله و امام مجتبی (علیهما و آلهما السلام) تسلیت باد 🏴 ریشه‌ی مصائب در اسلام 🔹 حضرت و (صلوات الله علیهما) تنها مظلومیت و خوردن در به پهلو نیست؛ بلکه باید دید ریشه‌ی این مصائب کجاست؟ ریشه‌ی این مصائبِ خاندان (علیهم‌السلام)، این است که اسلام را نفهمیدند و در پی نبودند! الآن در ها و ، مأمور می‌آید و ها را معاینه می‌کند که کسی نداشته باشد و اگر بیماری مسریِّ خطرناک داشته باشد، باید درمان شود. امّا این مسأله اصلاً مطرح نیست که ما صوری هستیم و شاید گرفتار مرض باشیم!؛ «وَمِنَ النَّاسِ مَن يَقُولُ آمَنَّا بِاللّهِ وَبِالْيَوْمِ الآخِرِ وَمَا هُم بِمُؤْمِنِينَ»؛ ( : ۸)؛ یعنی بعضی‌ها نادرست و ظاهری است. ولو این‌که هم بکنند یا درس بدهند، ولی نیستند. ⚫️ این بزرگترین است که پس از رحلت خدا (صلّی الله علیه وآله وسلم) پیش آمد. یعنی بودند افرای که در های جماعت حضرت حاضر می‌شدند، امّا هنوز باور و کامل نداشتند و جاهلی هنوز در دل‌هایشان باقی بود!. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 ثمرات شوم سقیفه! 💠 «فَأقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنيفاً فِطْرَتَ الله الَّتی فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها لا تَبْديلَ لِخَلْق الله ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَ لكِنَّ أكْثَرَ النَّاس لايَعْلَمُون»؛( :۳۰)؛ یعنی خود را مقابل نگه‌دار و به آن پشت نکن. هیچ‌وقت به راست و چپ تمایل پیدا نکن و دین را سرلوحه‌ قرار بده و بر اساس آن حرکت و کن. همان مهندسی و طرز ساخت توسط خداوند است و در تمام ادیان، نمونه‌ی آن وجود دارد تا برسد به زمان حضرت اکرم (صلی الله علیه وآله) و حضرت در آخر عمر شریف‌شان مسئله‌ی را عَلَم نمود تا این مسائل عملی شود و بشر دچار سختی و ناراحتی نشود ولی از همان زمان، از خود صدای مخالفت برخواست و که در دل داشته و منتظر بودند تا (صلی الله علیه وآله) رحلت نمایند، پس از رحلت ایشان، در حالی‌که‌ هنوز بدن مبارک ایشان تشییع نشده با عجله در (محلی برای سخنرانی، مانند سالن سخنرانی در این زمان) جمع شده و به بهانه‌ی آن‌که ، مدینه را می‌گیرند و دین از دست می‌رود، جریان غدیر را فراموش نموده و به تعیین جانشین برای پیامبر پرداخته و برای خود تعیین نمودند!. بنابراین آن‌چه که در این ۱۴۰۰ سالی که از ظهور می‌گذرد بر پیش آمده، نتیجه‌ی سقیفه است؛ تمام کشتارها و و سختی‌ها از آن روز شروع شد و هنوز هم ادامه دارد. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
📆 سال‌روز فتح قلعه‌ی خیبر و خوار و ذلیل شدن یهود به دستان حضرت مولا امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام؛ ( ۲۴ ۷ ه‌ق) 🔹 در یکی از جنگ‌ها بعضی‌ها برای کسب افتخار، پرچم را برداشتند و حمله کردند، ولی با دفاعی که از طرف دشمنان شد، دست خالی برگشتند. نه شدند و نه کسی را به فرستادند. فقط تنها شخصی که اکرم (صلی الله علیه وآله) معرفی کرد ماجرایش از این قرار بود که فرمود: فردا پرچم را به کسی می‌دهم که خدا و را بدارد و خدا و رسول او را دوست بدارند. معلوم می‌شود در دل‌ها نیست!. یعنی به تعبیر ما پارسیان، به امور و دینی در ما شعله نزده و ما را روشن نکرده. از این جهت، حضرت مسئله را روی محبت برد؛ «فردا پرچم را به کسی خواهم داد که خدا و رسولش را دوست بدارد و خدا و رسول او را دوست بدارند.» این شرط، شرط مهمی است. شرط یک شرط مهمی است. باید افرادی باشند که به واسطه‌ی محبت به خدا و پیامبر، دین را خود به خود جلب کنند و یاد بگیرند؛ چون عشق به دین و عشق به خدا و رسول دارند و بعد عملاً به دیگران نشان بدهند. چون فرمود کسانی که خدا را دوست می‌دارند، فردا من پرچم را به او می‌دهم. بعضی‌ها کردند ما خواهیم بود! ولی حضرت اشتباه نکرد و تنها حضرت (علیه‌السلام) را به نام محبت انتخاب فرمود و کسی که به نام محبت، -محبت کامل- به می‌رود، یا جسدش را از راه نشان می‌دهد یا از بین بردن را. هیچ‌وقت خسته نمی‌شود، هیچ‌وقت از شهادت نمی‌ترسد؛ فلذا یک امر عجیبی است؛ در ظاهر صف اول، در باطن اصلاً از صف‌ها خارج!، ندارد؛ حضور و محبتی ندارد. این را باید خداوند روشن کند تا مردم محبت خدا و رسول را از جهت ولیِّ امر و از جهت دارا شدن خودشان به محبت دین و پیامبر و خدا پیگیری کنند. ۹۵.۹.۱۱ @seyedololama 🔹حضرت علی علیه‌السلام وقتی درب را می‌کند یا یک کار مهمی انجام می‌دهد، می‌فرماید نکنید من به‌خاطر این‌که علی پسر ابوطالب، زاییده شده‌ی فلان‌جا هستم از مادرم، من همه‌ی این کارها را می‌کنم، نه!. من به این کارها را کردم. یعنی من مظهر می‌شوم. مظهر الله می‌شوم و کار می‌کنم. آن موقع می‌گوید: دیگر من نیستم، خداست، دست خداست، فلذا به او می‌گویند: الباسطة و یا الناظرة. ۸۰٫۱۰٫۱۷ @seyedololama 🔹 در ریز و درشت باطل است، ولی اگر در کار بیاید و خداوند به معنای مغلولة از بین برود و او را صحیح ندانستیم و هر چیزی را نیاز به واجب الوجود در ذاتش و صفتش و فعلش قبول کردیم، در این‌جا می‌گویند: دیگر امور بسیار عظیم هم که مثلاً یک کهکشان هم بیافریند، مانعی ندارد، چون با الاهی است در این شخص فلذا حضرت علیه‌السلام فرمود: «ما قلعت باب خيبر بقوة جسمانية بل بقوة ربانية»؛ [ ج۵۸ص۴۷] ۸۱٫۴٫۳۰ @seyedololama 🔹 خیبر که یک قلعه‌ی محکمی بود از عهدشکنِ فریبکارِ که در محاصره‌ی سپاه قرار گرفته بود. یهودیان در خیبر را بسته بودند و از همان بالا نبرد و جنگ می‌کردند. بعضی از افراد در نزد حضرت که می‌خواستند بلکه یک کاری انجام بدهند که خوب باشد و مشهور بشوند فلذا برای گشودن درب این قلعه رفتند، ولی موفق نشده و بازگشتند. او را حضرت به خودشان نفرمود اما به این بیان فرمود: فردا پرچم را به دست کسی می‌دهم که خدا و را دارد. این به طور کنایه در ماند که کسی‌که خدا و پیامبر را دوست داشته باشد وقتی که در جبهه‌ای وارد می‌شود یا می‌شود و یا می‌کند. چون می‌خواهد خدمت کند، کند، و محبت در این محل، اثرش همین است که یا انسان را به می‌رساند یا به . حضرت به طور کنایه و رمز این‌که چرا این‌ها برگشتند را بیان کرد که این‌ها ظاهرفریب و فریبنده هستند نه دوست‌دار و فداکار. قبل از روز خیبر فرمود: فردا پرچم را به دست کسی می‌دهم که خدا و پیامبر، او را دوست دارند. افسران و فرماندهان عالی‌قدر اسلام در آرزوی نیل به چنین مقامی بودند!. ولی فکر می‌کردند آیا به آن‌ها داده می‌شود یا نه؟ در فردای آن روز پیامبر، علی را خواست و پرچم را به او داد و خدا در پرتو جانبازی (علیه‌السلام) پیروزی بزرگی نصیب ما نمود. در همین‌جا یکی از پیامبر هم انجام گرفت که حضرت علی تشریف نداشت به خاطر چشم دردی بود که در آن موقع عارضش شده بود. حضرت دست مبارک یا آب دهان مبارک به چشمان او کشیدند و چشمانش سالم شد و پرچم را به دست او دادند. ۹۴٫۷٫۱۶ ✅ مرحوم آیت سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
📆 سال‌روز شهادت جناب عمار رضی الله عنه؛ (۹ المظفر ۳۷ ق) 🔹 مذهب ، همان‌هایی که نه شان، نه شان و نه شان مثل ماست، احادیثی نقل کرده‌اند که خداوند به واسطه‌ی این‌که می‌خواسته ما سند داشته باشیم، این‌ها را کور و کر کرده تا این احادیث را نقل کنند و ما دیگر ای در نداشته باشیم. می‌فرماید: حضرت (صلی‌الله‌علیه وآله) خطاب به فرمود: «تقتلک الفئة الباغیة». همان دسته‌ای که نویسندگان این وقتی اسم بزرگ‌شان را می‌برند، یک "رضی‌الله‌عنه" نیز می‌گویند این حدیث را نقل کرده‌اند. به طوری در این مطلب ثابت است که در روز با معاویه، وقتی که جناب عمار شدند، در لشکر معاویه همهمه‌ای رخ داد و همه به یاد این کلام حضرت افتادند و معاویه که دست‌پاچه شده بود گفت: ، عمار را کشت نه ما، چون او عمار را به جنگ آورد!. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
▪️شهادت رسول الله و امام مجتبی (علیهما و آلهما السلام) تسلیت باد 🏴 ریشه‌ی مصائب در اسلام 🔹 حضرت و (صلوات الله علیهما) تنها مظلومیت و خوردن در به پهلو نیست؛ بلکه باید دید ریشه‌ی این مصائب کجاست؟ ریشه‌ی این مصائبِ خاندان (علیهم‌السلام)، این است که اسلام را نفهمیدند و در پی نبودند! الآن در ها و ، مأمور می‌آید و ها را معاینه می‌کند که کسی نداشته باشد و اگر بیماری مسریِّ خطرناک داشته باشد، باید درمان شود. امّا این مسأله اصلاً مطرح نیست که ما صوری هستیم و شاید گرفتار مرض باشیم!؛ «وَمِنَ النَّاسِ مَن يَقُولُ آمَنَّا بِاللّهِ وَبِالْيَوْمِ الآخِرِ وَمَا هُم بِمُؤْمِنِينَ»؛ ( : ۸)؛ یعنی بعضی‌ها نادرست و ظاهری است. ولو این‌که هم بکنند یا درس بدهند، ولی نیستند. ⚫️ این بزرگترین است که پس از رحلت خدا (صلّی الله علیه وآله وسلم) پیش آمد. یعنی بودند افرای که در های جماعت حضرت حاضر می‌شدند، امّا هنوز باور و کامل نداشتند و جاهلی هنوز در دل‌هایشان باقی بود!. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 ثمرات شوم سقیفه! 💠 «فَأقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنيفاً فِطْرَتَ الله الَّتی فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها لا تَبْديلَ لِخَلْق الله ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَ لكِنَّ أكْثَرَ النَّاس لايَعْلَمُون»؛( :۳۰)؛ یعنی خود را مقابل نگه‌دار و به آن پشت نکن. هیچ‌وقت به راست و چپ تمایل پیدا نکن و دین را سرلوحه‌ قرار بده و بر اساس آن حرکت و کن. همان مهندسی و طرز ساخت توسط خداوند است و در تمام ادیان، نمونه‌ی آن وجود دارد تا برسد به زمان حضرت اکرم (صلی الله علیه وآله) و حضرت در آخر عمر شریف‌شان مسئله‌ی را عَلَم نمود تا این مسائل عملی شود و بشر دچار سختی و ناراحتی نشود ولی از همان زمان، از خود صدای مخالفت برخواست و که در دل داشته و منتظر بودند تا (صلی الله علیه وآله) رحلت نمایند، پس از رحلت ایشان، در حالی‌که‌ هنوز بدن مبارک ایشان تشییع نشده با عجله در (محلی برای سخنرانی، مانند سالن سخنرانی در این زمان) جمع شده و به بهانه‌ی آن‌که ، مدینه را می‌گیرند و دین از دست می‌رود، جریان غدیر را فراموش نموده و به تعیین جانشین برای پیامبر پرداخته و برای خود تعیین نمودند!. بنابراین آن‌چه که در این ۱۴۰۰ سالی که از ظهور می‌گذرد بر پیش آمده، نتیجه‌ی سقیفه است؛ تمام کشتارها و و سختی‌ها از آن روز شروع شد و هنوز هم ادامه دارد. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
📆 سال‌روز شهادت جناب عمار رضی الله عنه 🔹 مذهب ، همان‌هایی که نه شان، نه شان و نه شان مثل ماست، احادیثی نقل کرده‌اند که خداوند به واسطه‌ی این‌که می‌خواسته ما سند داشته باشیم، این‌ها را کور و کر کرده تا این احادیث را نقل کنند و ما دیگر ای در نداشته باشیم. می‌فرماید: حضرت (صلی‌الله‌علیه وآله) خطاب به فرمود: «تقتلک الفئة الباغیة». همان دسته‌ای که نویسندگان این وقتی اسم بزرگ‌شان را می‌برند، یک "رضی‌الله‌عنه" نیز می‌گویند این حدیث را نقل کرده‌اند. به طوری در این مطلب ثابت است که در روز با معاویه، وقتی که جناب عمار شدند، در لشکر معاویه همهمه‌ای رخ داد و همه به یاد این کلام حضرت افتادند و معاویه که دست‌پاچه شده بود گفت: ، عمار را کشت نه ما، چون او عمار را به جنگ آورد!. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama