eitaa logo
سیدالعلماء
1.6هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
711 ویدیو
7 فایل
کانال رسمی مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ایشان شاگرد بزرگانی مثل حضرات آیات شیخ عباس تهرانی، امام خمینی، علامه طباطبایی، بروجردی و... بودند. مرحوم امام در نامه‌های خود، از ایشان با عبارت "سیدالعلماء" یاد می‌کردند. ارتباط با ادمین @seydololama_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
سیدالعلماء
🏴 اهمیت اخلاص در دستگاه اباعبدالله الحسین علیه‌السلام (قسمت اول) 🔺 #انسان تا وقتی که خود را #خالص
🏴 اهمیت اخلاص در دستگاه اباعبدالله الحسین علیه‌السلام (قسمت دوم) 🔺 و لذا از عبارت خود حضرت (علیه‌السلام) که در خطبه‌ی خروج از نقل شده، آن موقعی که دنیا از هر جا می‌آمدند رو به خدا، هر کس می‌خواست خودش را می‌رساند به آن‌جا که شب و فردای عرفه و این‌ها، آن‌جا باشد؛ آن حضرت روی از آن‌جا خارج شد! دست را گرفت و فرمود: "مَن کانَ فینا باذِلاً مُهجَتَه" هر کسی در خود، در درون خود، خود را آماده‌ی این کرده که خون جگرش را در راه ما بدهد و این فکر و این را دارد، بیاید و ما هم داریم از مکه خارج می‌شویم. هنوز هیچ کسی همچنین کاری نکرده که در موقعی‌که همه مخارج می‌کنند، زحمات متحمل می‌شوند برای عرفه و عید و برای اعمال وارد می‌شوند، یک خانواده‌ای که از خانواده‌ی اسلام هستند از مکه خارج بشوند!. این معنی خلوص است. یعنی در قید هیچ‌چیز نیست، جز خدا. هر چه فهمید که خدا می‌خواهد، پای آن می‌ایستد. مردم هر چه می‌گویند، بگویند. کسی می‌پسندد، کسی نمی‌پسندد، برای او فرقی نمی‌کند. زحمات در راه ارزشش به خلوص است. لذا باید در بیشتر از همه چیز درباره‌ی خلوصش کار کرد که من که می‌خواهم بشوم، امور دینی بشوم، بشوم، بشوم، دینی بشوم، دینی بشوم، پخش کنم و درست کنم، راه بیندازم و ... این کارهایی که برای دین می‌شود؛ آیا همان‌وقت اگر به من بگویند که یک کسی از تو بلد است بهتر این کار را انجام دهد، می‌گویم قربانش بروم او را بیاورید؟!. این درست است همین‌جور می‌شود یا نه؟!، یا آدم می‌گوید: نه بی‌خود می‌گوید!. من چند سال این کارم هست، ولی او تازه است. او چه می‌داند که مثلاً یعنی چه؟ آخوندی یعنی چه؟ هیئت‌داری یعنی چه؟ سینه‌زنی یعنی چه؟ این‌ها را ما جدّ اندر جدّ انجام داده‌ایم! ما پدران‌مان این کاره بودند و از این‌جور حرف‌ها می‌زنیم!. این معلوم می‌شود که ندانسته، غیرخالص است، تا روی خودش کار بکند. تا زود است باید آدم فرصت را از دست ندهد و این چهار تا کار خوبی که می‌کند، این‌ها خالص بشود که به دردش بخورد، وإلّا خرج بکند، وقت بگذارد، همه کاری بکند و آخرش هم می‌بیند که هیچ کاری نکرده و همه‌اش باد و طوفان‌زده شد و از بین رفت!. باید درست بشود. ۸۵.۷.۱۶ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
📆 پیرامون خدمات مرحوم آیت الله سید عبدالحسین عاملی؛ (۸ سال ۱۳۷۷ق) 🔹تقریباً می‌شود گفت که مرحوم سید شرف‌الدین اول و زمان ما بود. ۸۰٫۲٫۲۶ 🔹مرحوم سید شرف‌الدین از بزرگ ما بودند که در حدود ۵۰-۶۰ سال پیش فوت کردند. ایشان در از بزرگوار بود. ایشان رساله‌ای نوشت به نام که از کتب خود وضع این را روشن کند که ای برادران ما -که در خود با هم برادریم- باید همگی مطالب را به طور دقیق بررسی کنیم. یکی از مطالب علمی این است که وضع چگونه بود؟ کدام بوده؟ کدام بوده؟ حرف کدام را می‌شود قبول کرد؟ کدام را قبول نکرد؟ اینها جزء است. ایشان این کار را کرد و کتابی به نام همین ابوهریره نوشته و به قدری مؤثر شده که برخی علمای و جاهای دیگر شدند؛ وقتی دیدند همچین آدمی مرجع آن‌ها بوده و خجالت کشیدند و خود آن علما هم کتابی بر ردّ همین ابوهریره نوشتند. ۸۲٫۱۱٫۶ 🔹سید عبدالحسین شرف‌الدین در حدود ۷۰-۸۰ سال پیش در لبنان و و آن‌جاها کرد و اقدامات مهمی انجام داد و از طرف دولت هم تبعید شد و به زحمت افتاد. از طرف بعضی از اشرار هم مورد تعرض قرار گرفت. با همه‌ی این‌ها یک چراغی روشن کرد که هنوز هم تابش آن به وسیله‌ی این کتاب شریف در دنیای برجاست. کتاب شریف مراجعات مورد پسند هم واقع شد و ایشان در نوشته‌های خودشان -مخصوصاً در آن کتابی که بر رد وهابیت نوشتند [ ]- اشاره کردند که مرحوم شرف‌الدین، علامه‌ی بزرگوار، این مسائل و را به بهترین صورت حل کرده و کتاب مراجعات یکی از منابع و گنجینه‌هایی است برای گروه شیعه و مسلمین و حل مشکلات شیعه و سنی. ۹۴٫۳٫۲۸ 🔹مرحوم آسید شرف‌الدین لبنانی که ناظر به اختلافات شیعه و سنی بود، ایشان به رفتند و با رئیس آن وقت که شیخ نام داشت، قرار گذاشتند که این مطالب را با سؤال و جواب مطرح کنند که چه می‌گوید و چه می‌گوید. بدون این‌که به هم پرخاشی داشته باشند فقط با قلم و . نتیجه‌ی کار وی کتاب المراجعات شد که باید ان‌شاءالله همگی داشته باشند و بعضی کتاب‌های دیگر هم ایشان نوشت که همگی مفید بود. آقای نوشته است که روی میز مرحوم آیت الله کتاب‌های صاحب مراجعات، مرحوم آسید شرف‌الدین بود. امام هم از علامه سید شرف‌الدین خیلی تجلیل کرده و در بعضی نوشته‌هایش فرمدند: سخنان ایشان هم خیلی مستدل و خیلی خوب است. ۹۳٫۲٫۲۵ 🔹بعضی‌ها هستند نه کتاب نوشته‌اند، نه معروف‌اند و نه کسی آن‌ها را می‌شناسد. اما خدا به آن‌ها و داده، نور داده. آن‌ها کسانی هستند که یک دوره آیت الله را زیرورو کرده‌اند. یک دوره کتاب‌های سید شرف‌الدین موسوی را زیرورو کرده‌اند، با این کتاب‌ها آشنایند و مشکلات را می‌توانند حل کنند. ۹۳٫۱۰٫۲ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
بسم الله الرحمن الرحیم مسئله‌ی اول در رساله‌ی [تألیف مرحوم آیت الله ، چاپ قدیم] این بود که فرمودند: «من از صمیم دل و یقین راسخ قلب با سراسر وجود و هستی‌ام معتقدم به وجود الله تعالی.» الله تعالی عربی است یعنی خداوند بالذات. خداوند معنایش معلوم نیست. واجب بالذات هم معنایش معلوم نیست؛ این‌ها توضیح می‌خواهد. توضیحش بعدش است. «مبدأ همه‌ی موجودات و سرچشمه‌ی همه‌ی هستی‌ها...»؛ هر جمله‌ای جمله‌ی قبلش را تفسیر می‌کند. وقتی می‌گوید: «من معتقدم با تمام وجودم» این یک مطلب، «یقینِ راسخِ قلب با سراسر وجود» این می‌خواهد بگوید که آن و آن و آن به درد می‌خورد که در وجود انسان یک سر مو باقی نماند مگر این‌که این علم بشود. این بشود. ببینید ما الآن معتقدیم به این‌که باید جان‌مان را از خیلی سخت به هر شکلی که شده بدهیم. این شده جزء خون و گوشت ما. حالا شما جوان‌ها شاید زمان موشک‌باران را یادتان نباشد که وقتی می‌گفت: توجه! توجه! دیگر همه‌ی کاری تعطیل می‌شد. تاکسی‌ران‌ها می‌ایستادند، اتوبوس‌ها می‌ایستادند، این‌طرف آن‌طرف می‌رفتند. چرا؟! یک توجه توجه این‌قدر اثر دارد؟ بله!. چون این خبر می‌کند به یک چیزی که جزء خون و گوشت ماست. و آن این است که ما می‌خواهیم باشیم، می‌خواهیم موجود باشیم، می‌خواهیم کشته نشویم، این خواسته‌ها و این علم‌ها در هیچ جای این سر تا پای ما جای خالی ندارد و همه را گرفته است. می‌گوید این‌طور باید به خدا بود. اگر انسان در خود معتقد هست نه در و و خود، این هنوز در این مسئله کاری نکرده. آن علومی که در در و و به ما می‌دادند آن این‌طوری نبود، بود، بود، بود، بود، آن‌جا به درد ما می‌خورد که بگوییم یا نمره بگیریم و بیاییم بیرون. یادمان هم رفت، برود. ضرری به ما وارد نمی‌کند. این است که ما کردیم به علوم دبستانی، دبیرستانی و می‌کنیم هم یک چنین چیزی است. یک سطری بخوانیم، یک امتحانی بدهیم. نه!. این نه خداشناسی است، نه است، نه به درد شخص خود ما می‌خورد نه به درد می‌خورد. آن‌چه که اسمش را می‌شود گذاشت واقعی - حالا چه برسد به علوم دینی یا یا اسلامی، و این‌طور چیزها- آن‌چه که اصل که پذیرفته باشد و انسان خودش پیش خودش بفهمد که است، آن وقتی است که جان و تن و همه چیزش را مثل یک کف آب در خدا ببیند. وقتی که باران می‌آید این حباب و کفی که روی آب می‌بینیم پیدا می‌شود، این هیچ چیزی از خودش ندارد غیر از باران و استخر و آب و این‌ها. فقط یک نمایشی بیشتر نیست. آن هم از بین می‌رود. همه‌ی ماها این‌طور هستیم؛ حتی این ما، این ما، این ما مثل این حباب است. یک چیزی است که زود از بین می‌رود. منتهی هر چیزی زودش یک‌طور است. مگس یک زود و دیری دارد، پشه یک‌طور، مورچه یک‌طور، فیل یک‌طور، انسان یک‌طور، زمین یک‌طور، کهکشان یک‌طور. همه حبابند. حباب‌های مختلفند در قدرت الهی. این‌ها نابودند، موجودند به قدرت خدا. خدا برپادارنده‌ی تمام اشیاء است. یک چنین نیرو و قدرتی را اگر انسان فهمید و و باور کرد، خداشناس شده؛ اگر نه هنوز اول کار است. مثل کسی‌که اول وارد کلاس شده دارند روی تخته برایش می‌نویسند: این یک، این دو، این سه، این چهار و...، این اول کار است. خیال نکن داداش که ما چیزی یاد گرفتیم، چیزی فهمیدیم! نه، باید وارد بشویم در خداشناسی. یک خداشناسی‌ای که موقع رفتن به درد بخورد، موقع شدن به درد بخورد، موقع وکیل شدن به درد بخورد. یک محل چقدر می‌تواند بکند؟ چقدر می‌تواند جنس بد به مردم بفروشد؟ چقدر می‌تواند به مردم بد نگاه کند؟ چقدر می‌تواند بکند؟! پس این خداشناسی که به درد یک مسلمان بخورد، باید یک چنین چیزی باشد. @seyedololama ص۱ ⬇️
🔺 خداشناسی 🔹 آن و و به درد انسان می‌خورد که در وجود انسان، یک سر مو باقی نماند، مگر این‌که این علم و بشود. ببینید ما الآن معتقدیم به این‌که باید جان‌مان را از خطرات خیلی سخت، به هر شکلی که شده بدهیم. این شده جزء خون و گوشت ما. حالا شما جوان‌ها شاید زمان موشک‌باران را یادتان نباشد که وقتی رادیو می‌گفت: توجه! توجه!، دیگر همه کاری تعطیل می‌شد؛ تاکسی‌ها و اتوبوس‌ها می‌ایستادند، مردم این‌طرف، آن‌طرف می‌رفتند. چرا؟ یک توجه توجه این‌قدر اثر دارد؟ بله. چون این خبر می‌کند به یک چیزی که جزء خون و گوشت ماست. و آن این است که: ما می‌خواهیم سالم و موجود باشیم و کشته نشویم. این خواسته‌ها و این علم‌ها در هیچ جای این سر تا پای ما جای خالی ندارد و همه را گرفته است. این‌طور باید به خدا معتقد بود. اگر در خود فقط معتقد هست، نه در و جان و روح خود، این هنوز در این مسئله کاری نکرده و به درد هم نمی‌خورد؛ نه به درد خودش، نه به درد دیگری. آن علمی که در ، در و و به ما می‌دادند، آن علوم، علوم این‌طوری نبود. و و و بود. آن‌جا در کلاس به درد ما می‌خورد که بگوییم یا نمره بگیریم و بیاییم بیرون. یادمان هم رفت، برود؛ ضرری به ما وارد نمی‌کند. این است که ما کردیم به علوم دبستانی، دبیرستانی، می‌کنیم هم یک‌چنین چیزی است که یک سطری بخوانیم و یک امتحانی بدهیم. در حالی‌که نه؛ این نه خداشناسی است، نه است، نه به درد شخص خود ما می‌خورد، نه به درد می‌خورد. آن‌که اسمش را می‌شود گذاشت واقعی -حالا تا چه برسد به علوم دینی یا یا اسلامی، و این‌طور چیزها- آن است که اصل اسلام را پذیرفته باشد و انسان خودش، پیش خودش بفهمد که مسلمان است و این در وقتی است که جان و تن و همه‌چیز خودش را مثل یک کف روی آب، در خدا ببیند. وقتی‌که باران می‌آید، حباب و کفی که روی آب می‌بینیم پیدا می‌شود، این هیچ‌چیزی از خودش ندارد غیر از آن‌چه از باران و آب دارد. فقط یک نمایشی بیشتر نیست که آن هم از بین می‌رود؛ همه‌ی ماها این‌طور هستیم. حتی این کهکشان و و ما، مثل این حباب است. یک چیزی است که زود از بین می‌رود. منتهی هر چیزی زودش یک‌طور است. مگس یک زود و دیری دارد، مورچه یک‌طور، فیل یک‌طور، انسان یک‌طور، زمین یک‌طور، کهکشان یک‌طور؛ همه حباب‌اند. حباب‌های مختلف‌اند در قدرت الهی. این‌ها نابودند از خودشان و موجودند به قدرت خدا. خدا برپادارنده‌ی تمام اشیاء است. یک‌چنین نیرو و قدرتی را اگر انسان فهمید و و کرد، خداشناس شده؛ اگر نه هنوز اول کار است. مثل کسی‌که اول وارد کلاس شده، دارند روی تخته برایش می‌نویسند: این یک، این دو، این سه. دو، دو تا می‌شود چهار. این اول کار است. خیال نکن داداش که ما چیزی یاد گرفتیم، چیزی فهمیدیم. نه!. باید جدی وارد بشویم در . یک خداشناسی‌ای که موقع رفتن به درد بخورد، موقع شدن به درد بخورد، موقع مجلس شدن به درد بخورد. حتی موقع کاسب محل شدن به درد بخورد؛ یک چقدر می‌تواند بکند؟ چقدر می‌تواند جنس بد به بفروشد؟ چقدر می‌تواند به مردم بد نگاه کند؟ چقدر دزدی می‌تواند بکند؟! پس این خداشناسی که به درد یک مسلمان بخورد، باید یک چنین چیزی باشد. پس این یک موضوعی است که وجود ما را باید بگیرد و هنوز نگرفته است. بنده خودم را عرض می‌کنم شما ان‌شاءالله گرفته باشید. تا دم در این کلاس ما باید کار بکنیم. خیال نکن که حالا یک کاری است که خواندیم و تمام شد. این‌ها حرف‌های دبستان و دبیرستان است. خداشناسی یک‌چیز مهمی است که بعضی از پیغمبر از عهده‌اش برنیامدند و رفوزه شدند! با این‌که در بهترین کلاس‌های دنیا شرکت کرده بودند که مدیر و و ناظمش، خدا بود. خطرناک است و چیز مهمی است!. یک‌وقتی یادم می‌آید که جناب معظم صحبت می‌کرد در . گویا شنیدم که می‌فرمود که «بعضی از روشن‌فکرها دارند رو به جای دیگر عقب‌گرد می‌کنند و به اسلام پشت می‌کنند»؛ واقعش این‌طوری است و مخصوص هم نیست، هم همین‌طور است، و هم همین‌طور است، و اساتید هم همین‌طورند. هر کسی در این دنیا یک‌طور دارد؛ یک‌طور امتحان، یک‌طور. یک‌طور. یک‌طور. پس این‌که کسی بخواهد از این امتحانات ان‌شاءالله به در برود، خیلی کار می‌خواهد و خیلی هم نتیجه دارد. یک شاهی و صنار نیست. حتی به قدر ارزش تمام کره‌ی زمین هم نمی‌شود گفت هست. ارزش مسلمانی و اسلام خیلی از این چیزها بالاتر است. ۷۷٫۳٫۹ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🏴 اهمیت اخلاص در دستگاه اباعبدالله الحسین علیه‌السلام (قسمت اول) 🔺 #انسان تا وقتی که خود را #خالص
🏴 اهمیت اخلاص در دستگاه اباعبدالله الحسین علیه‌السلام (قسمت دوم) 🔺 و لذا از عبارت خود حضرت (علیه‌السلام) که در خطبه‌ی خروج از نقل شده، آن موقعی که دنیا از هر جا می‌آمدند رو به خدا، هر کس می‌خواست خودش را می‌رساند به آن‌جا که شب و فردای عرفه و این‌ها، آن‌جا باشد؛ آن حضرت روی از آن‌جا خارج شد! دست را گرفت و فرمود: "مَن کانَ فینا باذِلاً مُهجَتَه" هر کسی در خود، در درون خود، خود را آماده‌ی این کرده که خون جگرش را در راه ما بدهد و این فکر و این را دارد، بیاید و ما هم داریم از مکه خارج می‌شویم. هنوز هیچ کسی همچنین کاری نکرده که در موقعی‌که همه مخارج می‌کنند، زحمات متحمل می‌شوند برای عرفه و عید و برای اعمال وارد می‌شوند، یک خانواده‌ای که از خانواده‌ی اسلام هستند از مکه خارج بشوند!. این معنی خلوص است. یعنی در قید هیچ‌چیز نیست، جز خدا. هر چه فهمید که خدا می‌خواهد، پای آن می‌ایستد. مردم هر چه می‌گویند، بگویند. کسی می‌پسندد، کسی نمی‌پسندد، برای او فرقی نمی‌کند. زحمات در راه ارزشش به خلوص است. لذا باید در بیشتر از همه چیز درباره‌ی خلوصش کار کرد که من که می‌خواهم بشوم، امور دینی بشوم، بشوم، بشوم، دینی بشوم، دینی بشوم، پخش کنم و درست کنم، راه بیندازم و ... این کارهایی که برای دین می‌شود؛ آیا همان‌وقت اگر به من بگویند که یک کسی از تو بلد است بهتر این کار را انجام دهد، می‌گویم قربانش بروم او را بیاورید؟!. این درست است همین‌جور می‌شود یا نه؟!، یا آدم می‌گوید: نه بی‌خود می‌گوید!. من چند سال این کارم هست، ولی او تازه است. او چه می‌داند که مثلاً یعنی چه؟ آخوندی یعنی چه؟ هیئت‌داری یعنی چه؟ سینه‌زنی یعنی چه؟ این‌ها را ما جدّ اندر جدّ انجام داده‌ایم! ما پدران‌مان این کاره بودند و از این‌جور حرف‌ها می‌زنیم!. این معلوم می‌شود که ندانسته، غیرخالص است، تا روی خودش کار بکند. تا زود است باید آدم فرصت را از دست ندهد و این چهار تا کار خوبی که می‌کند، این‌ها خالص بشود که به دردش بخورد، وإلّا خرج بکند، وقت بگذارد، همه کاری بکند و آخرش هم می‌بیند که هیچ کاری نکرده و همه‌اش باد و طوفان‌زده شد و از بین رفت!. باید درست بشود. ۸۵.۷.۱۶ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
📆 پیرامون خدمات مرحوم آیت الله سید عبدالحسین عاملی؛ (۸ سال ۱۳۷۷ق) 🔹تقریباً می‌شود گفت که مرحوم سید شرف‌الدین اول و زمان ما بود. ۸۰٫۲٫۲۶ 🔹مرحوم سید شرف‌الدین از بزرگ ما بودند که در حدود ۵۰-۶۰ سال پیش فوت کردند. ایشان در از بزرگوار بود. ایشان رساله‌ای نوشت به نام که از کتب خود وضع این را روشن کند که ای برادران ما -که در خود با هم برادریم- باید همگی مطالب را به طور دقیق بررسی کنیم. یکی از مطالب علمی این است که وضع چگونه بود؟ کدام بوده؟ کدام بوده؟ حرف کدام را می‌شود قبول کرد؟ کدام را قبول نکرد؟ اینها جزء است. ایشان این کار را کرد و کتابی به نام همین ابوهریره نوشته و به قدری مؤثر شده که برخی علمای و جاهای دیگر شدند؛ وقتی دیدند همچین آدمی مرجع آن‌ها بوده و خجالت کشیدند و خود آن علما هم کتابی بر ردّ همین ابوهریره نوشتند. ۸۲٫۱۱٫۶ 🔹سید عبدالحسین شرف‌الدین در حدود ۷۰-۸۰ سال پیش در لبنان و و آن‌جاها کرد و اقدامات مهمی انجام داد و از طرف دولت هم تبعید شد و به زحمت افتاد. از طرف بعضی از اشرار هم مورد تعرض قرار گرفت. با همه‌ی این‌ها یک چراغی روشن کرد که هنوز هم تابش آن به وسیله‌ی این کتاب شریف در دنیای برجاست. کتاب شریف مراجعات مورد پسند هم واقع شد و ایشان در نوشته‌های خودشان -مخصوصاً در آن کتابی که بر رد وهابیت نوشتند [ ]- اشاره کردند که مرحوم شرف‌الدین، علامه‌ی بزرگوار، این مسائل و را به بهترین صورت حل کرده و کتاب مراجعات یکی از منابع و گنجینه‌هایی است برای گروه شیعه و مسلمین و حل مشکلات شیعه و سنی. ۹۴٫۳٫۲۸ 🔹مرحوم آسید شرف‌الدین لبنانی که ناظر به اختلافات شیعه و سنی بود، ایشان به رفتند و با رئیس آن وقت که شیخ نام داشت، قرار گذاشتند که این مطالب را با سؤال و جواب مطرح کنند که چه می‌گوید و چه می‌گوید. بدون این‌که به هم پرخاشی داشته باشند فقط با قلم و . نتیجه‌ی کار وی کتاب المراجعات شد که باید ان‌شاءالله همگی داشته باشند و بعضی کتاب‌های دیگر هم ایشان نوشت که همگی مفید بود. آقای نوشته است که روی میز مرحوم آیت الله کتاب‌های صاحب مراجعات، مرحوم آسید شرف‌الدین بود. امام هم از علامه سید شرف‌الدین خیلی تجلیل کرده و در بعضی نوشته‌هایش فرمدند: سخنان ایشان هم خیلی مستدل و خیلی خوب است. ۹۳٫۲٫۲۵ 🔹بعضی‌ها هستند نه کتاب نوشته‌اند، نه معروف‌اند و نه کسی آن‌ها را می‌شناسد. اما خدا به آن‌ها و داده، نور داده. آن‌ها کسانی هستند که یک دوره آیت الله را زیرورو کرده‌اند. یک دوره کتاب‌های سید شرف‌الدین موسوی را زیرورو کرده‌اند، با این کتاب‌ها آشنایند و مشکلات را می‌توانند حل کنند. ۹۳٫۱۰٫۲ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
‍ ‍ 🔺 توصیه علامه شعرانی برای دفع شبهات (۲) 🔹 این کتاب چندتا از ادله‌اش چه ما درس خوانده باشیم چه نخوانده باشیم، برای انسان کافی است که هم را و هم را در دل محکم نگه بدارد و تزلزل را ببرد. حتماً این‌جور جاهای کتاب و ادله را تکثیر کنید. و همه داشته باشید و به هر کس که می‌شناسید تحفه و ارمغان بدهید. در مجالسی که هست و افراد جمع می‌شوند، جلویشان تخمه و میوه گذاشته می‌شود، این میوه معنوی هم اضافه شود. این خداست در کنار تخمه، پرتغال، سیب. وقتی ، آدم است که این خدا را با این‌جور مسائل مخلوط کند. جلسه را تنها برای شکم قرار ندهد. اغلب مجالس ما، ما، رستوران‌های ما، دعوت‌های ما، چه برای مرده‌ها که جلسه می‌گیریم، چه برای زنده‌ها که عیش و نوش می‌گیریم، از این مسائل خالی است. و چون خالی است مرتب می‌آید. و اسلحه و سپر و واکسنی نیست که جلویش را بگیرد؛ همه شبهه‌ناک می‌شوند. معلم‌ها سر کلاس حرف‌های می‌زنند. و آن‌هایی که مغرضند هم با و با چیزهای دیگر مردم را پراکنده و مسموم می‌کنند. إن‌شاءالله هر تعطیلی که در پیش بود، باید شما تحقیقاتی در این مسائل بکنید و این‌جور مطالب دفع را جمع‌آوری کنید و بتوانید درباره‌اش صحبت کنید. در مسجد محله‌تان و در جاهایی که هستند و در مسافرت‌ها و یا حتی در اتوبوس! استاد ما [مرحوم حاج شیخ ] خدا رحمتش کند می‌گفت: من در اتوبوس بین قم و تهران یک بغل دستی داشتم که اهل این حرف‌ها نبود، به مناسبتی با او شروع کردم به صحبت کردن. همین‌که از اتوبوس پیاده شدیم یک [توضیح المسائل] تهیه کرد و زیر بغلش گرفت. اگر انسان با اشخاص گمراهِ بی‌تقصیر سخن بگوید و مطلبش اساسی و مستند باشد، همین‌طور تقویت می‌شود. تقویت می‌شود. و واقعاً ما و می‌شویم. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama