سیدالعلماء
#صلوات_شعبانیه (۳) بسم الله الرحمن الرحیم «اللهمَّ صلِّ علی محمّد وآل محمّد شجرةِ النبوّة وموضعِ ال
#صلوات_شعبانیه (۴)
🔺 در همان آخرین نفَسهای حیات #پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) این مطلب تکرار شد و لازم بود که طبق دستور حضرت ثبت شود و به کاغذ بیاید. اما آنهایی که در انتظار چنین پیشآمدی نبودند، یکمرتبه مجهز شدند که با او مقابله کنند و نگذارند که این مطلب مانند خود #قرآن به کاغذها ثبت شود و قابل انکار نباشد. این #مصیبتی بود که در هنگام رحلت #پیامبر از این جهان به این #امت وارد شد و چاره او هم نشد، بلکه روز به روز فشار به این دو یادگار پیامبر وارد شد و اینها از آن هدفی که آن حضرت داشت محروم شدند؛ #هدف اصلاح جهان.
آنهایی که منتظر بودند که آن حضرت از دنیا رحلت کند و خلافتها را به دست خودشان بگیرند، آنها #فکرشان با پیامبر یکجور نبود؛ فلذا در #اذان هم تصرف کردند، اذان وقتیکه گفته میشود، در آن آنجا که گفته میشود: «حیِّ علی خیرِ العمل»؛ بشتاب ای مسلمان به بهترین اعمال. آنها گفتند اگر #نماز و #عبادت بهترین اعمال باشد، ما چطور میتوانیم مردم را به #جنگ و #جبهه ببریم و با دولتهای #روم و #ایران بجنگیم؟ پس صلاح این است که این را برداریم، فلذا الآن در #دنیا غیر از #شیعه کسی "حی علی خیر العمل" نمیگوید. این طرز فکری بود که #امت غافل، برای استفاده دنیوی از #دین، برای خودشان نقشه کشیده بودند؛ که این دین طبق اطلاعاتی که به ما رسیده فراگیر میشود و باید ما بر سر کار باشیم تا وسعت این مملکتِ تأسیس شده در #مدینه، به همهجا برسد و ما مردم را برای مقابله با #دشمنان مجهّز کنیم، و این نمیشود جز اینکه کارهایی که صلاح دین میدانیم جزء #دین قرار دهیم و مردم را به آن دعوت کنیم. این است تفاوت #سنی و #شیعه. سنی میگوید ما باید دین را طوری تبلیغ کنیم که وسیلهای باشد برای #خلافت و #سلطنت ما و به دست ما، مردم #مسلمان شوند. ما بر آنها خلافت پیامبر داشته باشیم. این شرط اصلیاش چه بود؟ شرط اصلیاش این بود که #شجره_نبوت اینجا شاخه داشته باشد، برگ داشته باشد؛ فرمودند: ما شجره #نبوتیم و #شیعیانِ ما برگهای آن شجره هستند. #شجره یعنی چه؟ یعنی درخت معنویِ سعادت بشر که خداوند همانطوریکه بسیاری از نعمتهایش مثل میوههای گوناگون را در درخت قرار داده، یک درخت #معنوی هم آفریده، که #پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله، ریشه و ساقه اوست و #ائمهی خانوادهی او، شاخههای آن هستند و #مؤمنین واقعی برگهای آن. این باید به طوری فراگیر شود که ممالک زیر این درخت بیایند و در ظلّ آن زندگی کنند. #تمسک به این درخت به این شکل است. ولی آنها گفتند که با اینکه ما مسائل #علمی قرآن را بلد نیستیم و نفهمیدیم، اما ما شایستگی #سیاسی داریم و باید بر این اوضاع و احوال مسلَّط بشویم. این نتایجی که کشیده شد به واقعهی #کربلا، از اینجا شد.
۲۱ شعبان المعظم ۱۴۳۵= ۹۳/۳/۲۹
ادامه دارد...
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
🏴 اهمیت اخلاص در دستگاه اباعبدالله الحسین علیهالسلام
(قسمت اول)
🔺 #انسان تا وقتی که خود را #خالص نکند، نمیتواند #عمل صحیح انجام دهد و این #مجاهده با #نفس میخواهد. چرا؟ برای اینکه میخواهد یک #افطاری بدهد، مخصوصاً #شب_قدر هم هست، شب #جمعه هم هست. این افطاری فرض کنید ۲ میلیون هم خرجش است و توی محله همه سر و صدا میکنند که فلان حاج آقا یک افطاری دادند و از همه دعوت کردند. زن و مرد بیایند. عدهای که جا میشوند توی محل تشریف بیاورند داخل و آنهایی هم که جا نمیشنود، غذاها را به آنها بدهند تا ببرند و بر در خانهها هم غذا بدهند. خب این سر و صدا و آبرو و اهمیت دارد و خیلی کار خوبی است اما به یک شرط!؛ آن این است که وقتی شنید که مردم قدردانی نکردند، برایش فرقی نکند و بگوید من این کار را برای #مردم نکردم. وقتیکه همان موقع که دعوت کرد، دید یک بیچارهای هست که باید هزینهی این إطعام را به آن بیچارهها برساند، از این مهمانان عذر میخواهد و به آن بیچارگان میرساند. اینها شرایط یک کار خالص است.
آدم هست که در #محرم میخواهد خرج بدهد، میخواهد در #مدارس دینی فلان کار خداپسندانه را انجام بدهد، اما میفهمد که در #یزد یک جمعیت گرفتاری هستند و کسی هم به آنها نمیرسد. همانوقتکه میخواهد همهی این کارها را بکند و همهی این دعوتها را کرده، جلویش را میگیرد و هزینهی این مخارج را برای آنها میفرستد؛ ای آقا! حاج آقا چرا #دروغ گفت و چرا #منافقی کرد؟!، چرا نداد؟ چرا #مهمانیها را به هم زد؟ همهی اینها را به خودش میخرد. چرا؟ برای اینکه او برای خاطر خودش این کارها را نکرده بوده که مردم او را بشناسند؛. حاج آقا و آقا و اینها برایش پیغام بیاید!. عکسش را بیندازند و #رادیو اسمش را ببرد. هیچکدام از این حرفها برای او یک کاه هم فرقی نمیکند.
خب این #جهاد_با_نفس است. جهاد از #شهادت بالاتر است. از #جبهه رفتن و تیر خوردن اهمیتش بیشتر است. چون آن تیر خوردن هم به شرط جهاد قبول است وإلّا بعضیها که به فشار یا رو در بایستی میروند تیر هم میخورند، ظاهرش هم مردم خیال میکنند که اینها شهیدند، ولی واقعاً #شهید نیستند؛ چون شهادت در درون است نه در برون.
اگر انسانی به خود چنان پیروز شد که هیچ مسئلهای او را به خود مشغول نکرد، غیر از خواست پروردگار، این ارزش دارد و این به آسانی گیر کسی نمیآید. در هر دورهای گاهی ۵ نفر ، ۱۰ نفر پیدا میشوند که چنین سعادتی را میبرند. آنوقت به خاطر آنهاست که #اجتماع محفوظ میماند و #مساجد برپاست و #سینهزنیها برپاست، اینها خیال میکنند برای خاطر خودشان است. نه! اگر یک #بندهی صالح خالص در یک جا زندگی کرد، آثار #برکات او، آنجا را خیلی وقتها تأمین میکند و خیلی وقتها #زلزله عقب میرود. خیلی وقتها #طوفان جلو نمیآید، #بیماریها جلو نمیآید. اینها همه آثار #خلوص است.
پس بنابراین انسان باید رسالهی خلوص داشته باشد، غیر از رسالهی عملیات و #عبادات. رسالهی اینکه #روزهی خالص چگونه است؟ #إطعام خالص چگونه است؟ #زیارت کربلای خالص چگونه است؟ مرحوم شیخ #زاهد، شیخ مرتضی (رحمة الله علیه) جدّ این آقای #جاودان، ایشان تا پیر شده بود و از حرکت هم افتاده بود، جلسات شبانه را وِل نمیکرد!. مقداری از #بازاریهای #تهران، وجوهات بدهها، خیرخواهان، اینها تحت #تربیت او بودند. شنیدم که به او گفته بودند که آقا شما چرا #کربلا نمیروی؟ فرموده بود: هر شب که من جلسه میروم، یک کربلا حساب میکنم.
پس او میفهمد که کربلای امام #حسین یعنی چه. میفهمد که اصلاً خود زیارت کربلا برای چه بنا شده؛ برای این بنا شده که افراد طبق خواستهای امام حسین علیهالسلام که در راه #رضای خدا از همه چیز گذشت؛ همانگونه هم ما هم توی این راه بیفتیم، ما هم پیرو او بشویم، ما هم #شیعهی او بشویم، یاد بگیریم این #صفات و این #کمالات را. این #اسلامیت و این #تشیع را.
۸۵.۷.۱۶
ادامه دارد ...
☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
سیدالعلماء
#نفاق 🔺 خطر نفاق (۷) 🔺 تذکرات مولا امیرالمؤمنین علی صلواتاللهعلیه در هنگام نزول بلا 🔹 «راغِبینَ
#نفاق
🔺 خطر نفاق (۸)
🔺 تذکرات مولا امیرالمؤمنین علی صلواتاللهعلیه در هنگام نزول بلا
🔹 ... این مسئله را اقلاً باید #انسان در موقعیکه #اذان را میشنود در خاطرش بیاورد، و اگر دید برایش این مسئله روشن است که چه بهتر؛ این هم با #مؤذن تکرار میکند، -ولذا #مستحب است آدم وقتی عبارات را شنید تکرار بکند- وقتی مؤذن میگوید: "اشهد ان لا اله الا الله" بنده هم بگوئیم: "اشهد ان لا اله الا الله". اما اگر نه، یک مسئلهی تشریفاتی شده زود تکان بخوریم و #اصلاح کنیم خودمان را و از اینجور مطالبی که حضرت #علی علیهالسلام درسش را چندین قرن قبل به #مسلمانها در مواقع مخصوص دادهاند استفاده و خود را اصلاح کنیم.
مثلاً در #جنگ؛ در زمان جنگ که آدم میرود #جبهه نیاز به وسیله دارد، اگر بیوسیله آدم برود چی کار میخواهد بکند؟ اما آیا این وسیله هم کارهای هست؟ حرف سر این است.
آیا #وسیله اگر من به هر صورتی باشم و هر کاری کرده باشم، باز هم #نجات بخش من است؟ گاهی شده که خود وسیله را آدم عوضی استفاده کرده و مثلاً رفته کاری بکند، زده خودش را کشته! یا رفیقش را کشته!
جنگ و نزاع وقتی مؤثر است که #ارادهی حق تعالی هم پشتش باشد. و وقتیکه این #جهادگر ، شب #نماز خوانده باشد، و صبح به درگاه خدا #استغفار کرده باشد، طلب #نصرت و یاری کرده باشد و اینها را مجموعاً انجام داده باشد، اینها مؤثرند. اما اگر نه؛ همهاش منحصر شد به وسائل و دیگر انسان پشت گرم شد و گفت که مثلاً اگر #اسلحهی من نو و خوب شد، دیگر غصه ندارم؛ به خاطر اینکه پشتیبان من دیگر در دستم است!؛ مشکل این است.
#ژاپنیها یک قدری که #صنعتشان پیشرفت کرد و قدرتی پیدا کردند، طغیان کردند؛ شروع کردند به گرفتن مملکت و جزائر اطراف و به #چین حمله کردند و به این طرف و آن طرف. خب، اینقدر مشغول شدند به این مسائل و دنبال کردند که یکمرتبه #بمب اتم آمد روی سرشان!. در تمام #دنیا فقط آنها هستند که طعم بمب اتم چشیدهاند.
در سوره مبارکه #فجر میخوانیم که میفرماید: «وثَمودَ الّذینَ جابُوا الصَّخرَ بِالوادِ (۹) وفرعونَ ذِی الاَوتادِ (۱۰)»؛ اصلاً اینها یک دستگاهی داشتند که «لَم یُخلَق مِثلُها فی البلاد (۸)»؛ آخرین درجه از محکمکاری را در ساختمانهایشان داشتند. «جابُوا الصَّخرَ بِالوادِ(۹)»؛ محکمترین وضع را برای خودشان ایجاد کرده بودند. لکن «وصَبَّ علیهم ربُّک َسوطَ عذاب (۱۳) إن ربَّک لَبِالمِرصاد»؛ ( #فجر :۱۴)؛ فرمودهاند که این سوره مال امام #حسین (علیهالسلام) است، در نماز #مستحب و #واجب زیاد بخوانید؛ چون یکی از مسائل مهمش همین تکیه نکردن بر اوضاع و احوال و ابزار و #زندگی و اینهاست و امام حسین (علیهالسلام) هم هیچ تکیهای بر غیر خدا نداشت؛ این بود که توانست یک چنین فعالیتی به نفع #اسلام و #قرآن انجام بدهد. خب، هر کسی حضرت را میدید که دارد رو به #کوفه میرود منعش میکرد، برای خاطر اینکه میدید که اینجور رفتن رو به #دشمن نتیجهاش چه جور است. وقتی میدیدند که اهل و #عیال هم همراه حضرت هستند که دیگر بیشتر اصرار میکردند؛ اما آن حضرت دلش به جای دیگهای گرم بود، با خدا #عهد و پیمان بسته بود. در #شیعه سینهزنان و #گریه کنندگان بر امام حسین علیهالسلام هستند، باید از این #اعتقادات آن حضرت و پدر بزرگوارش و تعلیمات آنها تا میشود، در #فکر استفاده باشند.
خدایا به آبرویشان ما را محروم از معارف اسلامی مفرما.
و صلی الله علی محمد وآله الطاهرین
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
#توحید
بسم الله الرحمن الرحیم
مسئلهی اول در رسالهی #واجبات_و_محرمات [تألیف مرحوم آیت الله #مشکینی ، چاپ قدیم] این بود که فرمودند: «من از صمیم دل و یقین راسخ قلب با سراسر وجود و هستیام معتقدم به وجود الله تعالی.» الله تعالی عربی است یعنی خداوند #واجب بالذات. خداوند معنایش معلوم نیست. واجب بالذات هم معنایش معلوم نیست؛ اینها توضیح میخواهد. توضیحش بعدش است. «مبدأ همهی موجودات و سرچشمهی همهی هستیها...»؛ هر جملهای جملهی قبلش را تفسیر میکند. وقتی میگوید: «من معتقدم با تمام وجودم» این یک مطلب، «یقینِ راسخِ قلب با سراسر وجود» این میخواهد بگوید که آن #علم و آن #معرفت و آن #دینی به درد #انسان میخورد که در وجود انسان یک سر مو باقی نماند مگر اینکه #تسلیم این علم بشود. این #یقین بشود.
ببینید ما الآن معتقدیم به اینکه باید جانمان را از #خطرات خیلی سخت به هر شکلی که شده #نجات بدهیم. این شده جزء خون و گوشت ما. حالا شما جوانها شاید زمان موشکباران را یادتان نباشد که وقتی #رادیو میگفت: توجه! توجه! دیگر همهی کاری تعطیل میشد. تاکسیرانها میایستادند، اتوبوسها میایستادند، #مردم اینطرف آنطرف میرفتند. چرا؟! یک توجه توجه اینقدر اثر دارد؟ بله!. چون این خبر میکند به یک چیزی که جزء خون و گوشت ماست. و آن این است که ما میخواهیم #سالم باشیم، میخواهیم موجود باشیم، میخواهیم کشته نشویم، این خواستهها و این علمها در هیچ جای این سر تا پای ما جای خالی ندارد و همه را گرفته است. میگوید اینطور باید به خدا #معتقد بود. اگر انسان در #فکر خود معتقد هست نه در #قلب و #جان و #روح خود، این هنوز در این مسئله کاری نکرده. آن علومی که در #دنیا در #دبستان و #دبیرستان و #دانشگاه به ما #آموزش میدادند آن #علوم اینطوری نبود، #ریاضی بود، #فیزیک بود، #جغرافی بود، #تاریخ بود، آنجا به درد ما میخورد که بگوییم یا نمره بگیریم و بیاییم بیرون. یادمان هم رفت، برود. ضرری به ما وارد نمیکند. این است که ما #عادت کردیم به علوم دبستانی، دبیرستانی و #خیال میکنیم #خداشناسی هم یک چنین چیزی است. یک سطری بخوانیم، یک امتحانی بدهیم. نه!. این نه خداشناسی است، نه #دینداری است، نه به درد شخص خود ما میخورد نه به درد #جامعه میخورد. آنچه که اسمش را میشود گذاشت #مسلمان واقعی - حالا چه برسد به #دانشجوی علوم دینی یا #مبلغ یا #سخنران اسلامی، #مؤلف و اینطور چیزها- آنچه که اصل #اسلامی که پذیرفته باشد و انسان خودش پیش خودش بفهمد که #مسلمان است، آن وقتی است که جان و تن و همه چیزش را مثل یک کف آب در #قدرت خدا ببیند. وقتی که باران میآید این حباب و کفی که روی آب میبینیم پیدا میشود، این هیچ چیزی از خودش ندارد غیر از باران و استخر و آب و اینها. فقط یک نمایشی بیشتر نیست. آن هم از بین میرود.
همهی ماها اینطور هستیم؛ حتی این #کهکشان ما، این #زمین ما، این #آسمان ما مثل این حباب است. یک چیزی است که زود از بین میرود. منتهی هر چیزی زودش یکطور است. #زندگی مگس یک زود و دیری دارد، پشه یکطور، مورچه یکطور، فیل یکطور، انسان یکطور، زمین یکطور، کهکشان یکطور. همه حبابند. حبابهای مختلفند در قدرت الهی. اینها نابودند، موجودند به قدرت خدا. خدا برپادارندهی تمام اشیاء است. یک چنین نیرو و قدرتی را اگر انسان فهمید و #شناخت و باور کرد، خداشناس شده؛ اگر نه هنوز اول کار است. مثل کسیکه اول وارد کلاس شده دارند روی تخته برایش مینویسند: این یک، این دو، این سه، این چهار و...، این اول کار است. خیال نکن داداش که ما چیزی یاد گرفتیم، چیزی فهمیدیم! نه، باید #جدی وارد بشویم در خداشناسی. یک خداشناسیای که موقع #جبهه رفتن به درد بخورد، موقع #قاضی شدن به درد بخورد، موقع وکیل #مجلس شدن به درد بخورد.
یک #کاسب محل چقدر میتواند #خیانت بکند؟ چقدر میتواند جنس بد به مردم بفروشد؟ چقدر میتواند به #ناموس مردم بد نگاه کند؟ چقدر میتواند #دزدی بکند؟! پس این خداشناسی که به درد یک مسلمان بخورد، باید یک چنین چیزی باشد.
@seyedololama
ص۱
⬇️
🔺 مجاهده برای رفع موانع بینش و بصیرت
🔹 #جوان باید در جوانی #بصيرت پیدا کند، جوانی موقع باز شدن چشم است، در كودکی صلاح نبود چمشش باز شود چون اگر چشمش باز میشد، بازی نمیكرد و بدنش سالم نمیماند و رشد نمیكرد. اما حالا كه به #تكليف رسيده يا نزدیک تكليف است، بايد کمکم اين پردهها را كنار بزند و چشم بصيرت را تقويت كند. ورود در #حوزه علميه نیز باید اینگونه باشد، نه اینکه فقط اسمنويسی و نمره گرفتن و قبول شدن باشد. چون ممكن است شخصی برای بصیرت پیدا کردن نيامده باشد، بلکه چون رشتهی ديگری پیدا نکرده، طلبه شده است!. چنین کسی هنوز طلبه نشده است.
آن ساعتی كه انسان شروع كرد به رفع موانع از #قلب و #فطرت و #درک انسانی، آنوقت است که #طلبه میشود. حالا لباس پوشيده باشد يا نپوشيده باشد، وارد حوزه شده باشد يا نشده باشد، قبول شده باشد يا نشده باشد؛ اينها مسائل ظاهری است. كلاس #روحانيت، يك كلاسی است كه مدرسهی ظاهری و يا #مدير و… ندارد. بستگی به خود آدم دارد، چون میتواند داخل حوزه باشد و قبول شده باشد و نمره هم آورده باشد، ولی طلبه نشده باشد؛ چون حواسش متوجه طلب #بينش نيست. نمیخواهد راه و چاه را تشخيص بدهد. سود و زيان واقعی را نمیخواهد تشخيص بدهد. پس اين طالب نيست. يعنی جوينده نيست، #دانشجو نيست.
بنابراين هر كدام از ما بايد در اين #فكر باشيم كه رفع موانع بينشی از خود بكنيم. و آن به اين است كه موانعی را كه تا به حال جمع شده، کمکم بساييم و از بين ببريم، سوهان بزنيم. تنها با حرف زدن و صحبت و #موعظه كار درست نمیشود. تا جايی #انسان نياز به سوهانزن دارد كه اسمش را #مجاهده گذاشتهاند. مجاهده مثل جانبازی است، منتها جانبازی #فكری، نه جانبازیای که از ناحیهی دست و پا باشد. آن جانبازی كه در #جبهه، #جانباز شده، وقتی بر میگردد، باید به او بگويند جانبازی روحیات تازه شروع شده است، حواست جمع باشد!. چون ممكن است در همين حالیكه يک دست يا چشم يا پا از دست دادهای و به #سعادت رسيدهای و #ثواب آن را بردهای و پرونده خوب هم داری، خدایی نکرده همهی اينها را خراب كنی!. چون ممکن است به خاطر بیبصيرتی #مغرور شوی و از نصايح #ائمه (عليهمالسلام) بیبهره شوی و تحت تسخير #شيطان در بيایی و به سود او كار كنی.
۸۸٫۷٫۶
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
🔺 خداشناسی
🔹 آن #علم و #معرفت و #دینی به درد انسان میخورد که در وجود انسان، یک سر مو باقی نماند، مگر اینکه #تسلیم این علم و #یقین بشود.
ببینید ما الآن معتقدیم به اینکه باید جانمان را از خطرات خیلی سخت، به هر شکلی که شده #نجات بدهیم. این شده جزء خون و گوشت ما. حالا شما جوانها شاید زمان موشکباران را یادتان نباشد که وقتی رادیو میگفت: توجه! توجه!، دیگر همه کاری تعطیل میشد؛ تاکسیها و اتوبوسها میایستادند، مردم اینطرف، آنطرف میرفتند. چرا؟ یک توجه توجه اینقدر اثر دارد؟ بله. چون این خبر میکند به یک چیزی که جزء خون و گوشت ماست. و آن این است که: ما میخواهیم سالم و موجود باشیم و کشته نشویم. این خواستهها و این علمها در هیچ جای این سر تا پای ما جای خالی ندارد و همه را گرفته است. اینطور باید به خدا معتقد بود.
اگر #انسان در #فکر خود فقط معتقد هست، نه در #قلب و جان و روح خود، این هنوز در این مسئله کاری نکرده و به درد هم نمیخورد؛ نه به درد خودش، نه به درد دیگری. آن علمی که در #دنیا، در #دبستان و #دبیرستان و #دانشگاه به ما #آموزش میدادند، آن علوم، علوم اینطوری نبود. #ریاضی و #فیزیک و #جغرافی و #تاریخ بود. آنجا در کلاس به درد ما میخورد که بگوییم یا نمره بگیریم و بیاییم بیرون. یادمان هم رفت، برود؛ ضرری به ما وارد نمیکند. این است که ما #عادت کردیم به علوم دبستانی، دبیرستانی، #خیال میکنیم #خداشناسی هم یکچنین چیزی است که یک سطری بخوانیم و یک امتحانی بدهیم. در حالیکه نه؛ این نه خداشناسی است، نه #دینداری است، نه به درد شخص خود ما میخورد، نه به درد #جامعه میخورد. آنکه اسمش را میشود گذاشت #مسلمان واقعی -حالا تا چه برسد به #دانشجوی علوم دینی یا #مبلغ یا #سخنران اسلامی، #مؤلف و اینطور چیزها- آن است که اصل اسلام را پذیرفته باشد و انسان خودش، پیش خودش بفهمد که مسلمان است و این در وقتی است که جان و تن و همهچیز خودش را مثل یک کف روی آب، در #قدرت خدا ببیند. وقتیکه باران میآید، حباب و کفی که روی آب میبینیم پیدا میشود، این هیچچیزی از خودش ندارد غیر از آنچه از باران و آب دارد. فقط یک نمایشی بیشتر نیست که آن هم از بین میرود؛ همهی ماها اینطور هستیم. حتی این کهکشان و #زمین و #آسمان ما، مثل این حباب است. یک چیزی است که زود از بین میرود. منتهی هر چیزی زودش یکطور است. #زندگی مگس یک زود و دیری دارد، مورچه یکطور، فیل یکطور، انسان یکطور، زمین یکطور، کهکشان یکطور؛ همه حباباند. حبابهای مختلفاند در قدرت الهی. اینها نابودند از خودشان و موجودند به قدرت خدا. خدا برپادارندهی تمام اشیاء است.
یکچنین نیرو و قدرتی را اگر انسان فهمید و #شناخت و #باور کرد، خداشناس شده؛ اگر نه هنوز اول کار است. مثل کسیکه اول وارد کلاس شده، دارند روی تخته برایش مینویسند: این یک، این دو، این سه. دو، دو تا میشود چهار. این اول کار است. خیال نکن داداش که ما چیزی یاد گرفتیم، چیزی فهمیدیم. نه!. باید جدی وارد بشویم در #خداشناسی. یک خداشناسیای که موقع #جبهه رفتن به درد بخورد، موقع #قاضی شدن به درد بخورد، موقع #وکیل مجلس شدن به درد بخورد. حتی موقع کاسب محل شدن به درد بخورد؛ یک #کاسب چقدر میتواند #خیانت بکند؟ چقدر میتواند جنس بد به #مردم بفروشد؟ چقدر میتواند به #ناموس مردم بد نگاه کند؟ چقدر دزدی میتواند بکند؟!
پس این خداشناسی که به درد یک مسلمان بخورد، باید یک چنین چیزی باشد. پس این یک موضوعی است که وجود ما را باید بگیرد و هنوز نگرفته است. بنده خودم را عرض میکنم شما انشاءالله گرفته باشید. تا دم #مرگ در این کلاس ما باید کار بکنیم. خیال نکن که حالا یک کاری است که #معارف_اسلامی خواندیم و تمام شد. اینها حرفهای دبستان و دبیرستان است. خداشناسی یکچیز مهمی است که بعضی از #صحابه پیغمبر از عهدهاش برنیامدند و رفوزه شدند! با اینکه در بهترین کلاسهای دنیا شرکت کرده بودند که مدیر و #معلم و ناظمش، #پیامبر خدا بود.
خطرناک است و چیز مهمی است!.
یکوقتی یادم میآید که جناب #رهبر معظم صحبت میکرد در #تلویزیون. گویا شنیدم که میفرمود که «بعضی از روشنفکرها دارند رو به جای دیگر عقبگرد میکنند و به اسلام پشت میکنند»؛ واقعش اینطوری است و مخصوص #روشنفکر هم نیست، #طلبه هم همینطور است، #آخوند و #روحانی هم همینطور است، #دانشجو و اساتید هم همینطورند. هر کسی در این دنیا یکطور #امتحان دارد؛ #زن یکطور امتحان، #مرد یکطور. #جوان یکطور. #پیر یکطور.
پس اینکه کسی بخواهد از این امتحانات انشاءالله به #سلامت در برود، خیلی کار میخواهد و خیلی هم نتیجه دارد. یک شاهی و صنار نیست. حتی به قدر ارزش تمام کرهی زمین هم نمیشود گفت هست. ارزش مسلمانی و اسلام خیلی از این چیزها بالاتر است.
۷۷٫۳٫۹
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
🏴 اهمیت اخلاص در دستگاه اباعبدالله الحسین علیهالسلام
(قسمت اول)
🔺 #انسان تا وقتی که خود را #خالص نکند، نمیتواند #عمل صحیح انجام دهد و این #مجاهده با #نفس میخواهد. چرا؟ برای اینکه میخواهد یک #افطاری بدهد، مخصوصاً #شب_قدر هم هست، شب #جمعه هم هست. این افطاری فرض کنید ۲ میلیون هم خرجش است و توی محله همه سر و صدا میکنند که فلان حاج آقا یک افطاری دادند و از همه دعوت کردند. زن و مرد بیایند. عدهای که جا میشوند توی محل تشریف بیاورند داخل و آنهایی هم که جا نمیشنود، غذاها را به آنها بدهند تا ببرند و بر در خانهها هم غذا بدهند. خب این سر و صدا و آبرو و اهمیت دارد و خیلی کار خوبی است اما به یک شرط!؛ آن این است که وقتی شنید که مردم قدردانی نکردند، برایش فرقی نکند و بگوید من این کار را برای #مردم نکردم. وقتیکه همان موقع که دعوت کرد، دید یک بیچارهای هست که باید هزینهی این إطعام را به آن بیچارهها برساند، از این مهمانان عذر میخواهد و به آن بیچارگان میرساند. اینها شرایط یک کار خالص است.
آدم هست که در #محرم میخواهد خرج بدهد، میخواهد در #مدارس دینی فلان کار خداپسندانه را انجام بدهد، اما میفهمد که در #یزد یک جمعیت گرفتاری هستند و کسی هم به آنها نمیرسد. همانوقتکه میخواهد همهی این کارها را بکند و همهی این دعوتها را کرده، جلویش را میگیرد و هزینهی این مخارج را برای آنها میفرستد؛ ای آقا! حاج آقا چرا #دروغ گفت و چرا #منافقی کرد؟!، چرا نداد؟ چرا #مهمانیها را به هم زد؟ همهی اینها را به خودش میخرد. چرا؟ برای اینکه او برای خاطر خودش این کارها را نکرده بوده که مردم او را بشناسند؛. حاج آقا و آقا و اینها برایش پیغام بیاید!. عکسش را بیندازند و #رادیو اسمش را ببرد. هیچکدام از این حرفها برای او یک کاه هم فرقی نمیکند.
خب این #جهاد_با_نفس است. جهاد از #شهادت بالاتر است. از #جبهه رفتن و تیر خوردن اهمیتش بیشتر است. چون آن تیر خوردن هم به شرط جهاد قبول است وإلّا بعضیها که به فشار یا رو در بایستی میروند تیر هم میخورند، ظاهرش هم مردم خیال میکنند که اینها شهیدند، ولی واقعاً #شهید نیستند؛ چون شهادت در درون است نه در برون.
اگر انسانی به خود چنان پیروز شد که هیچ مسئلهای او را به خود مشغول نکرد، غیر از خواست پروردگار، این ارزش دارد و این به آسانی گیر کسی نمیآید. در هر دورهای گاهی ۵ نفر ، ۱۰ نفر پیدا میشوند که چنین سعادتی را میبرند. آنوقت به خاطر آنهاست که #اجتماع محفوظ میماند و #مساجد برپاست و #سینهزنیها برپاست، اینها خیال میکنند برای خاطر خودشان است. نه! اگر یک #بندهی صالح خالص در یک جا زندگی کرد، آثار #برکات او، آنجا را خیلی وقتها تأمین میکند و خیلی وقتها #زلزله عقب میرود. خیلی وقتها #طوفان جلو نمیآید، #بیماریها جلو نمیآید. اینها همه آثار #خلوص است.
پس بنابراین انسان باید رسالهی خلوص داشته باشد، غیر از رسالهی عملیات و #عبادات. رسالهی اینکه #روزهی خالص چگونه است؟ #إطعام خالص چگونه است؟ #زیارت کربلای خالص چگونه است؟ مرحوم شیخ #زاهد، شیخ مرتضی (رحمة الله علیه) جدّ این آقای #جاودان، ایشان تا پیر شده بود و از حرکت هم افتاده بود، جلسات شبانه را وِل نمیکرد!. مقداری از #بازاریهای #تهران، وجوهات بدهها، خیرخواهان، اینها تحت #تربیت او بودند. شنیدم که به او گفته بودند که آقا شما چرا #کربلا نمیروی؟ فرموده بود: هر شب که من جلسه میروم، یک کربلا حساب میکنم.
پس او میفهمد که کربلای امام #حسین یعنی چه. میفهمد که اصلاً خود زیارت کربلا برای چه بنا شده؛ برای این بنا شده که افراد طبق خواستهای امام حسین علیهالسلام که در راه #رضای خدا از همه چیز گذشت؛ همانگونه هم ما هم توی این راه بیفتیم، ما هم پیرو او بشویم، ما هم #شیعهی او بشویم، یاد بگیریم این #صفات و این #کمالات را. این #اسلامیت و این #تشیع را.
۸۵.۷.۱۶
ادامه دارد ...
☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama