eitaa logo
سیدالعلماء
1.8هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
740 ویدیو
7 فایل
کانال رسمی مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ایشان شاگرد بزرگانی مثل حضرات آیات شیخ عباس تهرانی، امام خمینی، علامه طباطبایی، بروجردی و... بودند. مرحوم امام در نامه‌های خود، از ایشان با عبارت "سیدالعلماء" یاد می‌کردند. ارتباط با ادمین @seydololama_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
▪️🔷 قابل مقایسه نبودن مقام عصمت 🔹 با این‌که حضرت #موسی (علیه‌السلام) معجزات عجيبی به مردم نشان داد که ديگر جای ترديد باقی نبود، اما قوم ايشان چنان بی تصميمی و بی عزمی نشان دادند که حضرت موسی (علیه‌السلام) عرض کرد: خدايا! من تنها خودم و برادرم را می‌شناسم و با ديگران کاری ندارم!. 🔹 حضرت موسی (ﻋﻠﻴﻪالسلام) اين قدر غريب بود که وقتی در محضر الهی آمار خودش و پيراونش را معرفی کرد؛ فرمود: تنها خودم هستم و برادرم!. #پيامبر اسلام هم همین‌گونه حضرت #علی (علیه‌السلام) را در #غدير خم معرفی فرمود، و #قرآن و #عترت را در حديث #ثقلين همین‌گونه معرفی نمودند. 🔹 پس این‌ها را بايد از مقام #زن و #مرد مجزا دانست و کاملاً جدا کرد. 🔹 مردانی که #مسلمان می‌شوند و تا آخر عمر #عبادت و #جهاد و تحمل زحمات می‌کنند و روزها، #روزه و شب‌ها، طاعت و هنگام مبارزه با اعداء باکی ندارند و دست و پا، يا چشم‌شان را در راه خدا فدا می‌کنند، همه‌ی این‌ها مقاماتی مربوط به انسان #متدين خوب است که عزم راسخ دارد، اما #عزم راسخی که مخصوص #امامت و #رسالت است در هيچ کجا وجود ندارد جز همان که پيامبر اکرم نشان دادند و فرمودند: «اَنتَ مِنّی بِمَنزلة هارونَ مِن موسی» #هارون تنها يار حضرت موسی بود، حضرت علی علیه‌السلام هم دومين نداشت؛ حضرت #زهرا سلام الله عليها نيز دومين نداشت. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
▪️ مظلومیت مولا امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام 🔹 با این‌که حضرت (علیه‌السلام) معجزات عجيبی به مردم نشان داد که ديگر جای ترديد باقی نبود، اما قوم ايشان چنان بی تصميمی و بی عزمی نشان دادند که حضرت موسی (علیه‌السلام) عرض کرد: خدايا! من تنها خودم و برادرم را می‌شناسم و با ديگران کاری ندارم!. حضرت موسی (ﻋﻠﻴﻪالسلام) اين قدر غريب بود که وقتی در محضر الهی آمار خودش و پيراونش را معرفی کرد؛ فرمود: تنها خودم هستم و برادرم!. اسلام هم همین‌گونه حضرت (علیه‌السلام) را در خم معرفی فرمود، و و را در حديث همین‌گونه معرفی نمودند. پس این‌ها را بايد از مقام و مجزا دانست و کاملاً جدا کرد. 🔹 مردانی که می‌شوند و تا آخر عمر و و تحمل زحمات می‌کنند و روزها، و شب‌ها، طاعت و هنگام مبارزه با اعداء باکی ندارند و دست و پا، يا چشم‌شان را در راه خدا فدا می‌کنند، همه‌ی این‌ها مقاماتی مربوط به انسان خوب است که عزم راسخ دارد، اما راسخی که مخصوص و است در هيچ کجا وجود ندارد جز همان که پيامبر اکرم نشان دادند و فرمودند: «اَنتَ مِنّی بِمَنزلة هارونَ مِن موسی» تنها يار حضرت موسی بود، حضرت علی علیه‌السلام هم دومين نداشت؛ حضرت سلام الله عليها نيز دومين نداشت. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 جنایات یهود صهیونیست به پشتوانه‌ی تورات تحریف شده! 🔹 «إنا أنزلنا التوراة فیها هدی و نور یحکم بها النبیون الذین أسلموا للذین هادوا والربانیون والأحبار بما استحفظوا من کتاب الله»؛ ( :۴۴)؛ این توراتی که بود و برای مردم آن عصر آمده بود، علمای ، و ، مأموریت استحفاظی داشتند نسبت به کتاب خدا که نگذارند به دست افراد ناجور بیفتد تا این‌که آن‌ها هرگونه خواستند آن کتاب را معنی کنند و توضیح بدهند و بر مردم به عنوان سوار شوند، مسلط شوند؛ بچاپند، غارت کنند، کنند و همه‌اش هم به نام دین تمام شود!. آن‌وقت اتفاقاً بر عکس شد؛ این به وظایف خود عمل نکردند و کتاب شریف افتاد به دست دشمنان ، -اسلام آن‌وقت- و دشمنان دین ، تا این‌که هرچه خواستند به تورات وارد کردند که الآن بعضی از آیاتش تقریباً پشتوانه‌ی عمل این هاست! یعنی اگر ما بخواهیم ببینیم که این‌ها طبق کتاب تورات عمل می‌کنند یا نه؟ می‌بینیم که راست می‌گویند و خیلی قشنگ احکام توراتِ شده را عملی می‌کنند!؛ در آن‌جا دارد که وقتی شما مسلّط شدید به یک شهری، مکانی، محلی که در آن‌جا مخالفین شما بودند و بر آن‌ها پیروز شدید؛ شهرشان را آتش بزنید! ، بزرگ، کوچک، ، را همه را از بین ببرید!. ۸۱.۴.۱۷ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
📆 سال‌روز درگذشت مرحوم خواجه نصیرالدین طوسی؛ ( ۱۸ #ذی_القعدة ۶۷۲ ق) 🔺 بیان مراتب معرفت و شناخت از ک
⬇️ 🔹 مرتبه‌ی معرفت مخلص «و أعلى منها: مرتبةُ مَن أَحسَّ بحرارةِ النّار بسببِ مُجاورتِها، و شاهَدَ الموجوداتِ بنورها»؛ کسی‌که قبول دارد که آتش هست و دود هم اثر آن هست، ولی یک اثری هم در خود می‌بیند؛ من سردم بود، حالا گرم شدم. این چیزی است که مرا گرم کرده. و این اشیاء همه آثار او هستند مثل خود من و این‌ها.«و شاهد الموجودات بنورها و انتفع بذلك الأثرَ، و نظيرُ هذه المرتبةِ فی معرفة الله مَعْرِفَةُ المؤمنينَ المخلصينَ الّذينَ اطمَأَنَّت قلوبُهُم بالله و تَيقَّنُوا أنَّ اللهَ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ كما وصفَ به نفسَه.» آن دیگر مقام خیلی خوبی است که آسمان و زمین و بنده و شما و این‌ها قدرت‌مندی خداست و خداست که الآن بنده را سخن‌گو می‌کند که بتوانم حرف بزنم و باشم و جان داشته باشم و شما جان داشته باشید و بشنوید و با هم حرف بزنیم. این‌ها همه خودسرانه که نیست. ما بی‌صاحب و بی‌منبع و بی‌کارخانه و موتور که نیستیم. ما هم مثل سایر چیزهای متحرک به موتورها و نیروها، آثار الهی هستیم. 🔹 مرتبه‌ی معرفت اهل «و أعلى منها: مرتبةُ مَن احتَرَقَ بالنّار»؛ اما کسی را در آتش انداختند آن دیگر نه از دود می‌کند نه از حرارت استدلال می‌کند. اصلاً آتش را می‌کند و خود آتش را می‌شناسد. «بِكُلّيَّتِه و تلاشا فيها بجُملَتِه»؛ و علاوه بر آن، خودش هم درب و داغان می‌شود!. «و نظير هذه المرتبة فی معرفة الله، مَعْرِفَةُ أهلِ الشهود و الفناء فی الله و هی الدرجة العليا و المرتبة القُصوى، رزقنا الله الوصول إليها و الوقوف عليها بمنّه و كرمه - انتهى كلامه.» تا همین‌جا عبارت ( رحمه الله) است. پس معلوم می‌شود که یک مقامی است در که متلاشی می‌شود!. یعنی دیگر از خودش چیزی باقی نمی‌ماند. هر چه هست معنای است و قائم به معنای . مثل ما نسبت به خودشان که از خودشان هیچ‌اند. هیچی‌اند. هر چه هست از ماست درباره‌ی آن‌ها [که آن‌ها را تصور می‌کنیم]. 🔺 ارزش معرفة الله 🔹 این‌جاست که حدیث دارد که « و فی الحدیث لؤ یعلموا الناس ما فی فضل معرفة الله تعالی»؛ اگر می‌دانستند که چه خبر می‌شود در این‌که انسان خدا را بشناسد به ؛ « ما مُدُّو اَعیُنَهُم اِلی ما مُتَّعَ بهِ الاَعداءُ مِن زَهرةِ الحیاةِ الدّنیا»؛ اصلاً نگاه نمی‌کردند به آن چیزهایی که خدانشناس‌ها به آن‌ها افتخار می‌کنند و به آن‌ها هستند از ساختمان‌ها و از باغ‌ها، از هواپیماها و از کشتی‌ها و از نیروها و هر چه بگویی از کسانی‌که در غیر از این معرفت قرار دارند، آن‌ها اصلاً به این‌ها نگاه نمی‌کنند. مثل کسی‌که چند پرِ کاه در دستش گرفته و دارد راه می‌رود؛ هیچ‌کس نگاه نمی‌کند که ببیند این چه چیزی دارد. اصلاً آن را چیز نمی‌داند. مثل مقداری گرد و غبار است که به سر و رویش نشسته، به لباسش نشسته، کسی اصلاً آن را نگاه نمی‌کند که مثلاً بگوید: آقا به چی داری نگاه می‌کنی؟ دارم به این گرد و غباری که به کت و شلوار این شخص نشسته نگاه می‌کنم!. خوب که چی مثلاً؟! هیچی!. اصلاً در نزد اهل معرفت این‌طوری می‌شود ؛ طلا و نقره‌اش، و آن، و آن، و حیثیت آن، و و شهنشاهی‌اش، همه‌شان از نظر می‌افتند و هیچ می‌شوند نزد کسی که خدا را بشناسد. «کأنّ المراد المعرفة الثقة به تعالی»؛ چون وقتی آدم به چنین مقامی دل‌گرم شد، «والانقطاع الیه» از همه چیز بُرید و به او پیدا کرد و به او پیدا کرد، دیگر این چیزی برایش باقی نمی‌ماند که اهمیتی برایش داشته باشد و در آن برود و فکری درباره‌اش داشته باشد. همه‌اش می‌شود یک‌پارچه؛ «الهی هب لی الکمال الانقطاع الیک»¹ این " انقطاع الیک" چنین چیزی است. « ما مُدُّو اَعیُنَهُم اِلی ما مُتَّعَ بهِ الاَعداءُ مِن زَهرةِ الحیاةِ الدّنیا»²؛ "زهرة" یعنی زیور. زیورهای دنیا پیش این‌ها لجن می‌شود و اصلاً قیمتی ندارد که نگاه بکند. وصلی الله علی محمد و آله الطاهرین ( ۱۴ ۱۴۲۶ = ۸۴/۴/۳۰) ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی __ ۱) [ ، ] ۲) [ ج۵صص۹۶-۹۷] @seyedololama
▪️ مظلومیت مولا امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام 🔹 با این‌که حضرت (علیه‌السلام) معجزات عجيبی به مردم نشان داد که ديگر جای ترديد باقی نبود، اما قوم ايشان چنان بی تصميمی و بی عزمی نشان دادند که حضرت موسی (علیه‌السلام) عرض کرد: خدايا! من تنها خودم و برادرم را می‌شناسم و با ديگران کاری ندارم!. حضرت موسی (ﻋﻠﻴﻪالسلام) اين قدر غريب بود که وقتی در محضر الهی آمار خودش و پيراونش را معرفی کرد؛ فرمود: تنها خودم هستم و برادرم!. اسلام هم همین‌گونه حضرت (علیه‌السلام) را در خم معرفی فرمود، و و را در حديث همین‌گونه معرفی نمودند. پس این‌ها را بايد از مقام و مجزا دانست و کاملاً جدا کرد. 🔹 مردانی که می‌شوند و تا آخر عمر و و تحمل زحمات می‌کنند و روزها، و شب‌ها، طاعت و هنگام مبارزه با اعداء باکی ندارند و دست و پا، يا چشم‌شان را در راه خدا فدا می‌کنند، همه‌ی این‌ها مقاماتی مربوط به انسان خوب است که عزم راسخ دارد، اما راسخی که مخصوص و است در هيچ کجا وجود ندارد جز همان که پيامبر اکرم نشان دادند و فرمودند: «اَنتَ مِنّی بِمَنزلة هارونَ مِن موسی» تنها يار حضرت موسی بود، حضرت علی علیه‌السلام هم دومين نداشت؛ حضرت سلام الله عليها نيز دومين نداشت. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
▪️ مظلومیت مولا امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام 🔹 با این‌که حضرت (علیه‌السلام) معجزات عجيبی به مردم نشان داد که ديگر جای ترديد باقی نبود، اما قوم ايشان چنان بی تصميمی و بی عزمی نشان دادند که حضرت موسی (علیه‌السلام) عرض کرد: خدايا! من تنها خودم و برادرم را می‌شناسم و با ديگران کاری ندارم!. حضرت موسی (ﻋﻠﻴﻪالسلام) اين قدر غريب بود که وقتی در محضر الهی آمار خودش و پيراونش را معرفی کرد؛ فرمود: تنها خودم هستم و برادرم!. اسلام هم همین‌گونه حضرت (علیه‌السلام) را در خم معرفی فرمود، و و را در حديث همین‌گونه معرفی نمودند. پس این‌ها را بايد از مقام و مجزا دانست و کاملاً جدا کرد. 🔹 مردانی که می‌شوند و تا آخر عمر و و تحمل زحمات می‌کنند و روزها، و شب‌ها، طاعت و هنگام مبارزه با اعداء باکی ندارند و دست و پا، يا چشم‌شان را در راه خدا فدا می‌کنند، همه‌ی این‌ها مقاماتی مربوط به انسان خوب است که عزم راسخ دارد، اما راسخی که مخصوص و است در هيچ کجا وجود ندارد جز همان که پيامبر اکرم نشان دادند و فرمودند: «اَنتَ مِنّی بِمَنزلة هارونَ مِن موسی» تنها يار حضرت موسی بود، حضرت علی علیه‌السلام هم دومين نداشت؛ حضرت سلام الله عليها نيز دومين نداشت. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
📆 سال‌روز درگذشت مرحوم خواجه نصیرالدین طوسی؛ ( ۵ اسفند) 🔺 بیان مراتب معرفت و شناخت از کلام محقق طوس
⬇️ 🔹 مرتبه‌ی معرفت مخلص «و أعلى منها: مرتبةُ مَن أَحسَّ بحرارةِ النّار بسببِ مُجاورتِها، و شاهَدَ الموجوداتِ بنورها»؛ کسی‌که قبول دارد که آتش هست و دود هم اثر آن هست، ولی یک اثری هم در خود می‌بیند؛ من سردم بود، حالا گرم شدم. این چیزی است که مرا گرم کرده. و این اشیاء همه آثار او هستند مثل خود من و این‌ها.«و شاهد الموجودات بنورها و انتفع بذلك الأثرَ، و نظيرُ هذه المرتبةِ فی معرفة الله مَعْرِفَةُ المؤمنينَ المخلصينَ الّذينَ اطمَأَنَّت قلوبُهُم بالله و تَيقَّنُوا أنَّ اللهَ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ كما وصفَ به نفسَه.» آن دیگر مقام خیلی خوبی است که آسمان و زمین و بنده و شما و این‌ها قدرت‌مندی خداست و خداست که الآن بنده را سخن‌گو می‌کند که بتوانم حرف بزنم و باشم و جان داشته باشم و شما جان داشته باشید و بشنوید و با هم حرف بزنیم. این‌ها همه خودسرانه که نیست. ما بی‌صاحب و بی‌منبع و بی‌کارخانه و موتور که نیستیم. ما هم مثل سایر چیزهای متحرک به موتورها و نیروها، آثار الهی هستیم. 🔹 مرتبه‌ی معرفت اهل «و أعلى منها: مرتبةُ مَن احتَرَقَ بالنّار»؛ اما کسی را در آتش انداختند آن دیگر نه از دود می‌کند نه از حرارت استدلال می‌کند. اصلاً آتش را می‌کند و خود آتش را می‌شناسد. «بِكُلّيَّتِه و تلاشا فيها بجُملَتِه»؛ و علاوه بر آن، خودش هم درب و داغان می‌شود!. «و نظير هذه المرتبة فی معرفة الله، مَعْرِفَةُ أهلِ الشهود و الفناء فی الله و هی الدرجة العليا و المرتبة القُصوى، رزقنا الله الوصول إليها و الوقوف عليها بمنّه و كرمه - انتهى كلامه.» تا همین‌جا عبارت ( رحمه الله) است. پس معلوم می‌شود که یک مقامی است در که متلاشی می‌شود!. یعنی دیگر از خودش چیزی باقی نمی‌ماند. هر چه هست معنای است و قائم به معنای . مثل ما نسبت به خودشان که از خودشان هیچ‌اند. هیچی‌اند. هر چه هست از ماست درباره‌ی آن‌ها [که آن‌ها را تصور می‌کنیم]. 🔺 ارزش معرفة الله 🔹 این‌جاست که حدیث دارد که « و فی الحدیث لؤ یعلموا الناس ما فی فضل معرفة الله تعالی»؛ اگر می‌دانستند که چه خبر می‌شود در این‌که انسان خدا را بشناسد به ؛ « ما مُدُّو اَعیُنَهُم اِلی ما مُتَّعَ بهِ الاَعداءُ مِن زَهرةِ الحیاةِ الدّنیا»؛ اصلاً نگاه نمی‌کردند به آن چیزهایی که خدانشناس‌ها به آن‌ها افتخار می‌کنند و به آن‌ها هستند از ساختمان‌ها و از باغ‌ها، از هواپیماها و از کشتی‌ها و از نیروها و هر چه بگویی از کسانی‌که در غیر از این معرفت قرار دارند، آن‌ها اصلاً به این‌ها نگاه نمی‌کنند. مثل کسی‌که چند پرِ کاه در دستش گرفته و دارد راه می‌رود؛ هیچ‌کس نگاه نمی‌کند که ببیند این چه چیزی دارد. اصلاً آن را چیز نمی‌داند. مثل مقداری گرد و غبار است که به سر و رویش نشسته، به لباسش نشسته، کسی اصلاً آن را نگاه نمی‌کند که مثلاً بگوید: آقا به چی داری نگاه می‌کنی؟ دارم به این گرد و غباری که به کت و شلوار این شخص نشسته نگاه می‌کنم!. خوب که چی مثلاً؟! هیچی!. اصلاً در نزد اهل معرفت این‌طوری می‌شود ؛ طلا و نقره‌اش، و آن، و آن، و حیثیت آن، و و شهنشاهی‌اش، همه‌شان از نظر می‌افتند و هیچ می‌شوند نزد کسی که خدا را بشناسد. «کأنّ المراد المعرفة الثقة به تعالی»؛ چون وقتی آدم به چنین مقامی دل‌گرم شد، «والانقطاع الیه» از همه چیز بُرید و به او پیدا کرد و به او پیدا کرد، دیگر این چیزی برایش باقی نمی‌ماند که اهمیتی برایش داشته باشد و در آن برود و فکری درباره‌اش داشته باشد. همه‌اش می‌شود یک‌پارچه؛ «الهی هب لی الکمال الانقطاع الیک»¹ این " انقطاع الیک" چنین چیزی است. « ما مُدُّو اَعیُنَهُم اِلی ما مُتَّعَ بهِ الاَعداءُ مِن زَهرةِ الحیاةِ الدّنیا»²؛ "زهرة" یعنی زیور. زیورهای دنیا پیش این‌ها لجن می‌شود و اصلاً قیمتی ندارد که نگاه بکند. وصلی الله علی محمد و آله الطاهرین ( ۱۴ ۱۴۲۶ = ۸۴/۴/۳۰) ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی __ ۱) [ ، ] ۲) [ ج۵صص۹۶-۹۷] @seyedololama
سیدالعلماء
🔺پیرامون و 🔹 استفاده از اشعار شیخ در جهت ضرورت اهل‌بیت علیهم‌السلام و دشمنان خاندان رسالت 🔺دیوان عطار ص۲۲: دوستی احمد و حب علی می‌کند آیینه دل منجلی؛ قُل لا أَسئَلُكُم عَلَیهِ أَجراً إِلاَّ المَوَدَّةَ فِی القُربى؛ ( :۲۳)؛ قُل ما سَئَلتُکُم مِن اَجر فَهُوَ لَکُم؛ ( :۴۷)؛ وقلت: ما سئلتکم من أجر فهو لکم؛ ( دعای ) 🔹 دفع برخی از به 🔺 لسان‌الغیب: پيرو ايشان حياتی يافته دست بوجهل زمان برتافته می‌رود او شاد و خندان در بهشت چون گل خود را ز حب او سرشت؛ 🔹 ج۴۴ص۲۸۲؛ فرحم الله من احیا امرنا؛ 🔺لسان‌الغیب: گر هزاران سال طاعت کرده‌ای بی ولای او نه ايمان برده‌ای گر تو را عمری بود چون عمر نوح وين جهان‌را می‌کنی پر از فتوح؛ ذمّ در شعر شیخ عطار 🔹 لسان‌الغیب: بی ولای مرتضی مردود تو در شريعت کمتر از نمرود تو مرتضی را تو مگر نشناختی خويش را از گمرهی در باختی مصطفی را بن عم و داماد بود پيک حضرت را بحق استاد بود؛ جریان پس گرفتن پیک خطاب از مشرکین از و ابلاغ پیام توسط صلوات الله علیه 🔺لسان‌الغیب: احمدش خوانده برادر بارها گفته اندر پيش او اسرارها محرم راز نهان من توئی واقف سر عيان من توئی گفته‌ام سرّ يقين دوست را با تو اندر اين جهان ای پيشوا تو چرا با او بدی در اعتقاد ظاهراً از مادرت هست اين فساد؛ سخن رحمه‌الله با در مورد مواظبت اولاد و این‌که مبغضین علیه‌السلام به مادرشان رجوع کنند!؛ حکمت جلوگیری از اختلاط و در 🔹لسان‌الغیب: تو چرا کس بر علی بگزيده‌ای غالباً گفت نبی نشنيده‌ای مصطفی او را وصی خويش خواند از همه اصحاب او را پيش خواند گفت او را روح و جسم و جان خويش ديگر آن‌که واقفی بر سرّ تو پيش يار جان و نور عين اين بدن نيستی غايب دمی از پيش من گفت احمد گوش کن ای خارجی بگذر از بغض علی گر قابلی دشمن او دشمن احمد بود پيش قهّار جهان او بد بود 🔹 معنای ۸۰٫۲٫۱۳ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
▪️ مظلومیت مولا امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام 🔹 با این‌که حضرت (علیه‌السلام) معجزات عجيبی به مردم نشان داد که ديگر جای ترديد باقی نبود، اما قوم ايشان چنان بی تصميمی و بی عزمی نشان دادند که حضرت موسی (علیه‌السلام) عرض کرد: خدايا! من تنها خودم و برادرم را می‌شناسم و با ديگران کاری ندارم!. حضرت موسی (ﻋﻠﻴﻪالسلام) اين قدر غريب بود که وقتی در محضر الهی آمار خودش و پيراونش را معرفی کرد؛ فرمود: تنها خودم هستم و برادرم!. اسلام هم همین‌گونه حضرت (علیه‌السلام) را در خم معرفی فرمود، و و را در حديث همین‌گونه معرفی نمودند. پس این‌ها را بايد از مقام و مجزا دانست و کاملاً جدا کرد. 🔹 مردانی که می‌شوند و تا آخر عمر و و تحمل زحمات می‌کنند و روزها، و شب‌ها، طاعت و هنگام مبارزه با اعداء باکی ندارند و دست و پا، يا چشم‌شان را در راه خدا فدا می‌کنند، همه‌ی این‌ها مقاماتی مربوط به انسان خوب است که عزم راسخ دارد، اما راسخی که مخصوص و است در هيچ کجا وجود ندارد جز همان که پيامبر اکرم نشان دادند و فرمودند: «اَنتَ مِنّی بِمَنزلة هارونَ مِن موسی» تنها يار حضرت موسی بود، حضرت علی علیه‌السلام هم دومين نداشت؛ حضرت سلام الله عليها نيز دومين نداشت. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 جنایات یهود صهیونیست به پشتوانه‌ی تورات تحریف شده! 🔹 «إنا أنزلنا التوراة فیها هدی و نور یحکم بها النبیون الذین أسلموا للذین هادوا والربانیون والأحبار بما استحفظوا من کتاب الله»؛ ( :۴۴)؛ این توراتی که بود و برای مردم آن عصر آمده بود، علمای ، و ، مأموریت استحفاظی داشتند نسبت به کتاب خدا که نگذارند به دست افراد ناجور بیفتد تا این‌که آن‌ها هرگونه خواستند آن کتاب را معنی کنند و توضیح بدهند و بر مردم به عنوان سوار شوند، مسلط شوند؛ بچاپند، غارت کنند، کنند و همه‌اش هم به نام دین تمام شود!. آن‌وقت اتفاقاً بر عکس شد؛ این به وظایف خود عمل نکردند و کتاب شریف افتاد به دست دشمنان ، -اسلام آن‌وقت- و دشمنان دین ، تا این‌که هرچه خواستند به تورات وارد کردند که الآن بعضی از آیاتش تقریباً پشتوانه‌ی عمل این هاست! یعنی اگر ما بخواهیم ببینیم که این‌ها طبق کتاب تورات عمل می‌کنند یا نه؟ می‌بینیم که راست می‌گویند و خیلی قشنگ احکام توراتِ شده را عملی می‌کنند!؛ در آن‌جا دارد که وقتی شما مسلّط شدید به یک شهری، مکانی، محلی که در آن‌جا مخالفین شما بودند و بر آن‌ها پیروز شدید؛ شهرشان را آتش بزنید! ، بزرگ، کوچک، ، را همه را از بین ببرید!. ۸۱.۴.۱۷ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
📆 سال‌روز بخشش به حضرت توسط (سلام‌الله‌علیهماوآلهما) پس از نزول آیه‌ی ؛ (۱۴ ۷ ق) 🔺 نمونه‌ای از سیاست حضرت زهرا سلام الله علیها در برابر دشمنان 🔹 نوشته‌اند که وقتی حضرت ﺳﻼﻡ اﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻬﺎ شنید که می‌خواهند را از دست‌شان بگیرند، نرفت حضرت (علیه السلام) و بچه‌هایشان را جمع کند و یک حالت تقابل ایجاد کند، بلکه خودش به تنهایی اقدام نمود و این خیلی پرمعنا است؛ پدرشان در بین مردم شاید بارها گفته بودند که: پاره تن من است و هر کسی‌که او را آزار بدهد و ناراضی کند، مرا ناراضی کرده و هر کسی من را ناراضی کند، خدا را از خود ناراضی کرده. ایشان این را به کار گرفت و کسی را با خودش همراه نکرد تا بهانه نداشته باشند که مثلاً شوهرت فلان کار را کرده، فلان کس را کشته و ما نمی‌توانیم به حرفش گوش دهیم و نتوانند عذری بیاورند. این است که خودش به تنهایی پا می‌شود و به می‌آید... وقتی که حضرت زهرا به سمت مسجد حرکت می‌کند، همان پوشش همیشگی را به خود می‌گیرد. هم روسری و هم خودش را بر می‌دارد حتی به طوری‌که در بین راه چادر به زیر پایش می‌رفته! و این هم درسی است به زن‌های فعلی ما که نگویند: حالا آن زمان یک‌طور بوده و این زمان یک‌گونه‌ی دیگر است!. الآن یک عده بهانه می‌آورند: ما ناچاریم برای انجام امور ، و این چادر جلوی دست و پایمان را می‌گیرد و این ﮔﻮﻧﻪ ﺣﺮﻑ‌ها!. آن حضرت هم آن موقع ناچار بوده و داشته! می‌توانسته خدای نکرده همین‌طور سر برهنه بیرون بیاید؛ چون فشار آمده و می‌خواهند اذیتش کنند. می‌خواهد فریاد بزند، می‌خواهد مثل آدم‌هایی رفتار کند که خبر بدی به آن ها می‌رسد: که خدایی نکرده ماشین شما چپ شد یا فرزندت، پدرت، شوهرت از بین رفتند، - خب این دیگر حواسی برایش نیست که خودش را بپوشاند- می‌زند بر سرش و فریاد می‌کشد و غش می‌کند. اما حضرت کاملاً خوددار بود و مواظب خودش بود!. تازه وقتی به آن‌جا آمد، پرده و چادر زدند، با این‌که او و همراهانِ زنش ﺑﺎ ﭼﺎﺩﺭ ﺑﻮﺩﻧﺪ، همراه مردها نشدند، مثل حالا نبوده که یک می‌نشیند و دو این طرف و آن طرفش می‌نشینند!. این‌ها همه مسائل جدای از است و دارد رونق می‌گیرد و کسی هم نمی‌تواند حرف بزند!. حضرت با این عملش روی ﻫﻤﻪ این کارهای روزانه‌ی ما و زنان ما قلم کشیده! و پیش‌آمدهای سخت هم نباید و کارهای مهم را تقلیل بدهد. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
▪️ مظلومیت مولا امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام 🔹 با این‌که حضرت (علیه‌السلام) معجزات عجيبی به مردم نشان داد که ديگر جای ترديد باقی نبود، اما قوم ايشان چنان بی تصميمی و بی عزمی نشان دادند که حضرت موسی (علیه‌السلام) عرض کرد: خدايا! من تنها خودم و برادرم را می‌شناسم و با ديگران کاری ندارم!. حضرت موسی (ﻋﻠﻴﻪالسلام) اين قدر غريب بود که وقتی در محضر الهی آمار خودش و پيراونش را معرفی کرد؛ فرمود: تنها خودم هستم و برادرم!. اسلام هم همین‌گونه حضرت (علیه‌السلام) را در خم معرفی فرمود، و و را در حديث همین‌گونه معرفی نمودند. پس این‌ها را بايد از مقام و مجزا دانست و کاملاً جدا کرد. 🔹 مردانی که می‌شوند و تا آخر عمر و و تحمل زحمات می‌کنند و روزها، و شب‌ها، طاعت و هنگام مبارزه با اعداء باکی ندارند و دست و پا، يا چشم‌شان را در راه خدا فدا می‌کنند، همه‌ی این‌ها مقاماتی مربوط به انسان خوب است که عزم راسخ دارد، اما راسخی که مخصوص و است در هيچ کجا وجود ندارد جز همان که پيامبر اکرم نشان دادند و فرمودند: «اَنتَ مِنّی بِمَنزلة هارونَ مِن موسی» تنها يار حضرت موسی بود، حضرت علی علیه‌السلام هم دومين نداشت؛ حضرت سلام الله عليها نيز دومين نداشت. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama