سیدالعلماء
🔺 بیان مراتب معرفت و شناخت از کلام #محقق_طوسی رحمه الله (قسمت سوم) 🔹 مرتبهی معرفت #مؤمن مخلص «و أ
🔺 بیان مراتب معرفت و شناخت از کلام #محقق_طوسی رحمه الله (قسمت چهارم و پایانی)
🔹 مرتبهی معرفت اهل #شهود
«و أعلى منها: مرتبةُ مَن احتَرَقَ بالنّار»؛ اما کسی را در آتش انداختند آن دیگر نه از دود #استدلال میکند نه از حرارت استدلال میکند. اصلاً آتش را #حس میکند و خود آتش را میشناسد.
«بِكُلّيَّتِه و تلاشا فيها بجُملَتِه»؛ و علاوه بر آن خودش هم درب و داغان میشود!
«و نظير هذه المرتبة فی معرفة الله، مَعْرِفَةُ أهلِ الشهود و الفناء فی الله و هی الدرجة العليا و المرتبة القُصوى، رزقنا الله الوصول إليها و الوقوف عليها بمنّه و كرمه - انتهى كلامه.» تا همینجا عبارت #محقق_طوسی ( رحمه الله) است. پس معلوم میشود که یک مقامی است در #معرفت که #انسان متلاشی میشود!. یعنی دیگر از خودش چیزی باقی نمیماند. هر چه هست معنای #حرفی است و قائم به معنای #اسمی. مثل #تصورات ما نسبت به خودشان که از خودشان هیچاند. هیچیاند. هر چه هست از ماست دربارهی آنها [که آنها را تصور میکنیم].
🔺 ارزش معرفة الله
🔹 اینجاست که حدیث دارد که « و فی الحدیث لو یعلموا الناس ما فی فضل معرفة الله تعالی»؛ اگر مردم میدانستند که چه خبر میشود در اینکه انسان خدا را بشناسد به #شناخت_شهودی؛ « ما مُدُّو اَعیُنَهُم اِلی ما مُتَّعَ بهِ الاَعداءُ مِن زَهرةِ الحیاةِ الدّنیا»؛ اصلاً نگاه نمیکردند به آن چیزهایی که خدانشناسها به آنها افتخار میکنند و به آنها #حریص هستند از ساختمانها و از باغها، از هواپیماها و از کشتیها و از نیروها و هر چه بگویی از کسانی که در غیر از این معرفت #توحیدی قرار دارند، آنها اصلاً به اینها نگاه نمیکنند. مثل کسی که چند پرِ کاه در دستش گرفته و دارد راه میرود؛ هیچکس نگاه نمیکند که ببیند این چه چیزی دارد. اصلاً آن را چیز نمیداند. مثل مقداری گرد و غبار است که به سر و رویش نشسته، به لباسش نشسته، کسی اصلاً آن را نگاه نمیکند که مثلاً بگوید: آقا به چی داری نگاه میکنی؟ دارم به این گرد و غباری که به کت و شلوار این نشسته نگاه میکنم!. خوب که چی مثلاً؟! هیچی!. اصلاً در نزد اهل معرفت اینطوری میشود #دنیا؛ #طلا و نقرهاش، #زن و #مردش، #زیبا و #زشتش، #پول و حیثیتش، #ریاست و #خلافت و شهنشاهیاش، همهشان از نظر میافتند و هیچ میشوند نزد کسی که خدا را بشناسد.
«کأنّ المراد المعرفة الثقة به تعالی»؛ چون وقتی آدم به چنین مقامی دلگرم شد، «والانقطاع الیه» از همه چیز بُرید و #توکل به او پیدا کرد و #استغناء به او پیدا کرد، دیگر این چیزی برایش باقی نمیماند که اهمیتی برایش داشته باشد و در #فکر آن برود و فکری دربارهاش داشته باشد. همهاش میشود #توجه یکپارچه؛ «الهی هب لی الکمال الانقطاع الیک» [ #مفاتیح_الجنان، #مناجات_شعبانیه ]
این " انقطاع الیک" چنین چیزی است. « ما مُدُّو اَعیُنَهُم اِلی ما مُتَّعَ بهِ الاَعداءُ مِن زَهرةِ الحیاةِ الدّنیا» [ #مجمع_البحرین ج۵ صص ۹۶-۹۷] " زهرة" یعنی زیور. زیورهای #زندگی دنیا پیش اینها لجن میشود و اصلاً قیمتی ندارد که نگاه بکند.
وصلی الله علی محمد و آله الطاهرین
( ۱۴ #جمادی_الثانی ۱۴۲۶ = ۸۴/۴/۳۰)
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
سیدالعلماء
📆 روز بزرگداشت مرحوم خواجه نصیرالدین طوسی؛ (۵ #اسفند ) 🔺 بیان مراتب معرفت و شناخت از کلام محقق طوسی
⬆️
🔹 مرتبهی معرفت #مؤمن مخلص
«و أعلى منها: مرتبةُ مَن أَحسَّ بحرارةِ النّار بسببِ مُجاورتِها، و شاهَدَ الموجوداتِ بنورها»؛ کسیکه قبول دارد که آتش هست و دود هم اثر آن هست، ولی یک اثری هم در خود میبیند؛ من سردم بود، حالا گرم شدم. این چیزی است که مرا گرم کرده. و این اشیاء همه آثار او هستند مثل خود من و اینها. «و شاهد الموجودات بنورها و انتفع بذلك الأثرَ، و نظيرُ هذه المرتبةِ فی معرفة الله مَعْرِفَةُ المؤمنينَ المخلصينَ الّذينَ اطمَأَنَّت قلوبُهُم بالله و تَيقَّنُوا أنَّ اللهَ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ كما وصفَ به نفسَه.» آن دیگر مقام خیلی خوبی است که آسمان و زمین و بنده و شما و اینها #نمایشات قدرتمندی خداست و خداست که الآن بنده را سخنگو میکند که بتوانم حرف بزنم و باشم و جان داشته باشم و شما جان داشته باشید و بشنوید و با هم حرف بزنیم. اینها همه خودسرانه که نیست. ما بیصاحب و بیمنبع و بیکارخانه و موتور که نیستیم. ما هم مثل سایر چیزهای متحرک به موتورها و نیروها، آثار #قدرت الهی هستیم.
🔹 مرتبهی معرفت اهل #شهود
«و أعلى منها: مرتبةُ مَن احتَرَقَ بالنّار»؛ اما کسی را در آتش انداختند آن دیگر نه از دود #استدلال میکند نه از حرارت استدلال میکند. اصلاً آتش را #حس میکند و خود آتش را میشناسد.
«بِكُلّيَّتِه و تلاشا فيها بجُملَتِه»؛ و علاوه بر آن خودش هم درب و داغان میشود!
«و نظير هذه المرتبة فی معرفة الله، مَعْرِفَةُ أهلِ الشهود و الفناء فی الله و هی الدرجة العليا و المرتبة القُصوى، رزقنا الله الوصول إليها و الوقوف عليها بمنّه و كرمه - انتهى كلامه.» تا همینجا عبارت #محقق_طوسی ( رحمه الله) است. پس معلوم میشود که یک مقامی است در #معرفت که #انسان متلاشی میشود!. یعنی دیگر از خودش چیزی باقی نمیماند. هر چه هست معنای #حرفی است و قائم به معنای #اسمی. مثل #تصورات ما نسبت به خودشان که از خودشان هیچاند. هیچیاند. هر چه هست از ماست دربارهی آنها [که آنها را تصور میکنیم].
🔺 ارزش معرفة الله
🔹 اینجاست که حدیث دارد که «و فی الحدیث لؤ یعلموا الناس ما فی فضل معرفة الله تعالی»؛ اگر مردم میدانستند که چه خبر میشود در اینکه #انسان خدا را بشناسد به #شناخت_شهودی؛ «ما مُدُّو اَعیُنَهُم اِلی ما مُتَّعَ بهِ الاَعداءُ مِن زَهرةِ الحیاةِ الدّنیا»؛ اصلاً نگاه نمیکردند به آن چیزهایی که خدانشناسها به آنها افتخار میکنند و به آنها #حریص هستند از ساختمانها و از باغها، از هواپیماها و از کشتیها و از نیروها و هر چه بگویی از کسانی که در غیر از این معرفت #توحیدی قرار دارند، آنها اصلاً به اینها نگاه نمیکنند. مثل کسیکه چند پرِ کاه در دستش گرفته و دارد راه میرود؛ هیچکس نگاه نمیکند که ببیند این چه چیزی دارد. اصلاً آن را چیز نمیداند. مثل مقداری گرد و غبار است که به سر و رویش نشسته، به لباسش نشسته، کسی اصلاً آن را نگاه نمیکند که مثلاً بگوید: آقا به چی داری نگاه میکنی؟ دارم به این گرد و غباری که به کت و شلوار این نشسته نگاه میکنم!. خوب که چی مثلاً؟! هیچی!. اصلاً در نزد اهل معرفت اینطوری میشود #دنیا؛ #طلا و نقرهاش، #زن و #مردش، #زیبا و #زشتش، #پول و حیثیتش، #ریاست و #خلافت و شهنشاهیاش، همهشان از نظر میافتند و هیچ میشوند نزد کسی که خدا را بشناسد.
«کأنّ المراد المعرفة الثقة به تعالی»؛ چون وقتی آدم به چنین مقامی دلگرم شد، «والانقطاع الیه» از همه چیز بُرید و #توکل به او پیدا کرد و #استغناء به او پیدا کرد، دیگر این چیزی برایش باقی نمیماند که اهمیتی برایش داشته باشد و در #فکر آن برود و فکری دربارهاش داشته باشد. همهاش میشود #توجه یکپارچه؛ «الهی هب لی الکمال الانقطاع الیک» [ #مفاتیح_الجنان، #مناجات_شعبانیه ]
این " انقطاع الیک" چنین چیزی است. «ما مُدُّو اَعیُنَهُم اِلی ما مُتَّعَ بهِ الاَعداءُ مِن زَهرةِ الحیاةِ الدّنیا» [ #مجمع_البحرین ج۵ صص ۹۶-۹۷] "زهرة" یعنی زیور. زیورهای #زندگی دنیا پیش اینها لجن میشود و اصلاً قیمتی ندارد که نگاه بکند.
وصلی الله علی محمد و آله الطاهرین
( ۱۴ #جمادی_الثانی ۱۴۲۶ = ۸۴/۴/۳۰)
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
🔺 استفاده از برکات مناجات شعبانیه
🔹 در #مناجات_شعبانیه وارد شده: «اِلهی هَب لی کَمالَ الاِنقِطاعِ اِلیکَ»؛ این "کمال انقطاع الیک"، به معنای این است که آن انقطاعی که من دارم را به من بفهمان، نه اینکه من به یک جاهایی وابسته هستم، من را از آن جاها بِبُر و به خود متصل کن، بلکه شاید مقصود همین است که این انقطاعی که من دارم و به غیر تو وابسته نیستم، در من #تذکر آن را بده؛ ولی افرادی که #نعمت تذکر ندارند، این چنین نیستند.
آنهایی که اینگونه نیستند در پوشش حجابهای مختلفی هستند، هفتاد، صد، ده هزار، صد هزار #حجاب برای آنهایی که از خدای خودشان #غافل هستند، میتوان فرض کرد.
آنوقت این #تذکر، #امید به انسان میدهد که حجابی که برایش هست، آن حجاب را برطرف بکند.
«وَ اَنِر اَبصارَ قُلوبِنا بِضِیآءِ نَظَرِها اِلَیک»؛ چشم ما اینقدر بینا بشود که در یابد اینکه در جای دیگر، چیز دیگری نمیبیند، با کسی دیگری سر و کار نداشته و به موجود دیگری وابستگی ندارد.
۷۶٫۹٫۲۹
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
سیدالعلماء
📆 سالروز درگذشت مرحوم خواجه نصیرالدین طوسی؛ ( ۱۸ #ذی_القعدة ۶۷۲ ق) 🔺 بیان مراتب معرفت و شناخت از ک
⬇️
🔹 مرتبهی معرفت #مؤمن مخلص
«و أعلى منها: مرتبةُ مَن أَحسَّ بحرارةِ النّار بسببِ مُجاورتِها، و شاهَدَ الموجوداتِ بنورها»؛ کسیکه قبول دارد که آتش هست و دود هم اثر آن هست، ولی یک اثری هم در خود میبیند؛ من سردم بود، حالا گرم شدم. این چیزی است که مرا گرم کرده. و این اشیاء همه آثار او هستند مثل خود من و اینها.«و شاهد الموجودات بنورها و انتفع بذلك الأثرَ، و نظيرُ هذه المرتبةِ فی معرفة الله مَعْرِفَةُ المؤمنينَ المخلصينَ الّذينَ اطمَأَنَّت قلوبُهُم بالله و تَيقَّنُوا أنَّ اللهَ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ كما وصفَ به نفسَه.» آن دیگر مقام خیلی خوبی است که آسمان و زمین و بنده و شما و اینها #نمایشات قدرتمندی خداست و خداست که الآن بنده را سخنگو میکند که بتوانم حرف بزنم و باشم و جان داشته باشم و شما جان داشته باشید و بشنوید و با هم حرف بزنیم. اینها همه خودسرانه که نیست. ما بیصاحب و بیمنبع و بیکارخانه و موتور که نیستیم. ما هم مثل سایر چیزهای متحرک به موتورها و نیروها، آثار #قدرت الهی هستیم.
🔹 مرتبهی معرفت اهل #شهود
«و أعلى منها: مرتبةُ مَن احتَرَقَ بالنّار»؛ اما کسی را در آتش انداختند آن دیگر نه از دود #استدلال میکند نه از حرارت استدلال میکند. اصلاً آتش را #حس میکند و خود آتش را میشناسد.
«بِكُلّيَّتِه و تلاشا فيها بجُملَتِه»؛ و علاوه بر آن، خودش هم درب و داغان میشود!.
«و نظير هذه المرتبة فی معرفة الله، مَعْرِفَةُ أهلِ الشهود و الفناء فی الله و هی الدرجة العليا و المرتبة القُصوى، رزقنا الله الوصول إليها و الوقوف عليها بمنّه و كرمه - انتهى كلامه.» تا همینجا عبارت #محقق_طوسی ( رحمه الله) است. پس معلوم میشود که یک مقامی است در #معرفت که #انسان متلاشی میشود!. یعنی دیگر از خودش چیزی باقی نمیماند. هر چه هست معنای #حرفی است و قائم به معنای #اسمی. مثل #تصورات ما نسبت به خودشان که از خودشان هیچاند. هیچیاند. هر چه هست از ماست دربارهی آنها [که آنها را تصور میکنیم].
🔺 ارزش معرفة الله
🔹 اینجاست که حدیث دارد که « و فی الحدیث لؤ یعلموا الناس ما فی فضل معرفة الله تعالی»؛ اگر #مردم میدانستند که چه خبر میشود در اینکه انسان خدا را بشناسد به #شناخت_شهودی؛ « ما مُدُّو اَعیُنَهُم اِلی ما مُتَّعَ بهِ الاَعداءُ مِن زَهرةِ الحیاةِ الدّنیا»؛ اصلاً نگاه نمیکردند به آن چیزهایی که خدانشناسها به آنها افتخار میکنند و به آنها #حریص هستند از ساختمانها و از باغها، از هواپیماها و از کشتیها و از نیروها و هر چه بگویی از کسانیکه در غیر از این معرفت #توحیدی قرار دارند، آنها اصلاً به اینها نگاه نمیکنند. مثل کسیکه چند پرِ کاه در دستش گرفته و دارد راه میرود؛ هیچکس نگاه نمیکند که ببیند این چه چیزی دارد. اصلاً آن را چیز نمیداند. مثل مقداری گرد و غبار است که به سر و رویش نشسته، به لباسش نشسته، کسی اصلاً آن را نگاه نمیکند که مثلاً بگوید: آقا به چی داری نگاه میکنی؟ دارم به این گرد و غباری که به کت و شلوار این شخص نشسته نگاه میکنم!. خوب که چی مثلاً؟! هیچی!. اصلاً در نزد اهل معرفت اینطوری میشود #دنیا؛ طلا و نقرهاش، #زن و #مرد آن، #زیبا و #زشت آن، #پول و حیثیت آن، #ریاست و #خلافت و شهنشاهیاش، همهشان از نظر میافتند و هیچ میشوند نزد کسی که خدا را بشناسد.
«کأنّ المراد المعرفة الثقة به تعالی»؛ چون وقتی آدم به چنین مقامی دلگرم شد، «والانقطاع الیه» از همه چیز بُرید و #توکل به او پیدا کرد و #استغناء به او پیدا کرد، دیگر این چیزی برایش باقی نمیماند که اهمیتی برایش داشته باشد و در #فکر آن برود و فکری دربارهاش داشته باشد. همهاش میشود #توجه یکپارچه؛ «الهی هب لی الکمال الانقطاع الیک»¹
این " انقطاع الیک" چنین چیزی است. « ما مُدُّو اَعیُنَهُم اِلی ما مُتَّعَ بهِ الاَعداءُ مِن زَهرةِ الحیاةِ الدّنیا»²؛ "زهرة" یعنی زیور. زیورهای #زندگی دنیا پیش اینها لجن میشود و اصلاً قیمتی ندارد که نگاه بکند.
وصلی الله علی محمد و آله الطاهرین
( ۱۴ #جمادی_الثانی ۱۴۲۶ = ۸۴/۴/۳۰)
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
______
۱) [ #مفاتیح_الجنان، #مناجات_شعبانیه ]
۲) [ #مجمع_البحرین ج۵صص۹۶-۹۷]
@seyedololama
🔺 کسب معرفت و شناخت و محبت الهی
🔹 ما باید هدفمان را این قرار دهیم که تا آخرین نفس در راه تمکن دادن و جایگیر کردن #معرفت الهی و #محبت الهی در وجود خودمان کار کنیم و بدانیم که این امر یک چیزی نیست که با #تحصیلات درست شود، با #عبادات درست شود. همهی اینها اجزای این کارند، ولی کافی نیستند.
باید #توسل، ناله، فریاد، #خدمت_به_خلق، احسانها، و هر چه که قابل انجام است، انجام دهیم، شاید یک بویی از این مسائل بیریم.
در #مناجات_شعبانیه یک جملهاش هست که خدایا من مأیوس نیستم که در مسألهای که عمرم را در آن صرف کردم مرا محروم کنی.
عمر #انسان اگر بخواهد #عمر گربه و موش حساب نشود، آن چیزی است که در این راه خرج میشود. از وقتی میفهمد خدا دارد و نمیشناسد او را، باید بیافتد در جادهی #شناخت او تا دم #مرگ.
حالا هر چه قسمتش شد، شد؛ دیگر این #تقدیرات دست ما نیست. ما نمیدانیم پیش خدا چه ارزشی داریم و #اعمال ما نزد او چه ارزشی دارند و چه نتیجهای بر آنها بار میشود. برنامه این است.
۸۲.۱.۲۷
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
سیدالعلماء
📆 سالروز درگذشت مرحوم خواجه نصیرالدین طوسی؛ ( ۱۸ #ذی_القعدة ۶۷۲ ق) 🔺 بیان مراتب معرفت و شناخت از ک
⬇️
🔹 مرتبهی معرفت #مؤمن مخلص
«و أعلى منها: مرتبةُ مَن أَحسَّ بحرارةِ النّار بسببِ مُجاورتِها، و شاهَدَ الموجوداتِ بنورها»؛ کسیکه قبول دارد که آتش هست و دود هم اثر آن هست، ولی یک اثری هم در خود میبیند؛ من سردم بود، حالا گرم شدم. این چیزی است که مرا گرم کرده. و این اشیاء همه آثار او هستند مثل خود من و اینها.«و شاهد الموجودات بنورها و انتفع بذلك الأثرَ، و نظيرُ هذه المرتبةِ فی معرفة الله مَعْرِفَةُ المؤمنينَ المخلصينَ الّذينَ اطمَأَنَّت قلوبُهُم بالله و تَيقَّنُوا أنَّ اللهَ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ كما وصفَ به نفسَه.» آن دیگر مقام خیلی خوبی است که آسمان و زمین و بنده و شما و اینها #نمایشات قدرتمندی خداست و خداست که الآن بنده را سخنگو میکند که بتوانم حرف بزنم و باشم و جان داشته باشم و شما جان داشته باشید و بشنوید و با هم حرف بزنیم. اینها همه خودسرانه که نیست. ما بیصاحب و بیمنبع و بیکارخانه و موتور که نیستیم. ما هم مثل سایر چیزهای متحرک به موتورها و نیروها، آثار #قدرت الهی هستیم.
🔹 مرتبهی معرفت اهل #شهود
«و أعلى منها: مرتبةُ مَن احتَرَقَ بالنّار»؛ اما کسی را در آتش انداختند آن دیگر نه از دود #استدلال میکند نه از حرارت استدلال میکند. اصلاً آتش را #حس میکند و خود آتش را میشناسد.
«بِكُلّيَّتِه و تلاشا فيها بجُملَتِه»؛ و علاوه بر آن، خودش هم درب و داغان میشود!.
«و نظير هذه المرتبة فی معرفة الله، مَعْرِفَةُ أهلِ الشهود و الفناء فی الله و هی الدرجة العليا و المرتبة القُصوى، رزقنا الله الوصول إليها و الوقوف عليها بمنّه و كرمه - انتهى كلامه.» تا همینجا عبارت #محقق_طوسی ( رحمه الله) است. پس معلوم میشود که یک مقامی است در #معرفت که #انسان متلاشی میشود!. یعنی دیگر از خودش چیزی باقی نمیماند. هر چه هست معنای #حرفی است و قائم به معنای #اسمی. مثل #تصورات ما نسبت به خودشان که از خودشان هیچاند. هیچیاند. هر چه هست از ماست دربارهی آنها [که آنها را تصور میکنیم].
🔺 ارزش معرفة الله
🔹 اینجاست که حدیث دارد که « و فی الحدیث لؤ یعلموا الناس ما فی فضل معرفة الله تعالی»؛ اگر #مردم میدانستند که چه خبر میشود در اینکه انسان خدا را بشناسد به #شناخت_شهودی؛ « ما مُدُّو اَعیُنَهُم اِلی ما مُتَّعَ بهِ الاَعداءُ مِن زَهرةِ الحیاةِ الدّنیا»؛ اصلاً نگاه نمیکردند به آن چیزهایی که خدانشناسها به آنها افتخار میکنند و به آنها #حریص هستند از ساختمانها و از باغها، از هواپیماها و از کشتیها و از نیروها و هر چه بگویی از کسانیکه در غیر از این معرفت #توحیدی قرار دارند، آنها اصلاً به اینها نگاه نمیکنند. مثل کسیکه چند پرِ کاه در دستش گرفته و دارد راه میرود؛ هیچکس نگاه نمیکند که ببیند این چه چیزی دارد. اصلاً آن را چیز نمیداند. مثل مقداری گرد و غبار است که به سر و رویش نشسته، به لباسش نشسته، کسی اصلاً آن را نگاه نمیکند که مثلاً بگوید: آقا به چی داری نگاه میکنی؟ دارم به این گرد و غباری که به کت و شلوار این شخص نشسته نگاه میکنم!. خوب که چی مثلاً؟! هیچی!. اصلاً در نزد اهل معرفت اینطوری میشود #دنیا؛ طلا و نقرهاش، #زن و #مرد آن، #زیبا و #زشت آن، #پول و حیثیت آن، #ریاست و #خلافت و شهنشاهیاش، همهشان از نظر میافتند و هیچ میشوند نزد کسی که خدا را بشناسد.
«کأنّ المراد المعرفة الثقة به تعالی»؛ چون وقتی آدم به چنین مقامی دلگرم شد، «والانقطاع الیه» از همه چیز بُرید و #توکل به او پیدا کرد و #استغناء به او پیدا کرد، دیگر این چیزی برایش باقی نمیماند که اهمیتی برایش داشته باشد و در #فکر آن برود و فکری دربارهاش داشته باشد. همهاش میشود #توجه یکپارچه؛ «الهی هب لی الکمال الانقطاع الیک»¹
این " انقطاع الیک" چنین چیزی است. « ما مُدُّو اَعیُنَهُم اِلی ما مُتَّعَ بهِ الاَعداءُ مِن زَهرةِ الحیاةِ الدّنیا»²؛ "زهرة" یعنی زیور. زیورهای #زندگی دنیا پیش اینها لجن میشود و اصلاً قیمتی ندارد که نگاه بکند.
وصلی الله علی محمد و آله الطاهرین
( ۱۴ #جمادی_الثانی ۱۴۲۶ = ۸۴/۴/۳۰)
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
__
۱) [ #مفاتیح_الجنان، #مناجات_شعبانیه ]
۲) [ #مجمع_البحرین ج۵صص۹۶-۹۷]
@seyedololama
سیدالعلماء
📆 سالروز درگذشت مرحوم خواجه نصیرالدین طوسی؛ ( ۵ اسفند) 🔺 بیان مراتب معرفت و شناخت از کلام محقق طوس
⬇️
🔹 مرتبهی معرفت #مؤمن مخلص
«و أعلى منها: مرتبةُ مَن أَحسَّ بحرارةِ النّار بسببِ مُجاورتِها، و شاهَدَ الموجوداتِ بنورها»؛ کسیکه قبول دارد که آتش هست و دود هم اثر آن هست، ولی یک اثری هم در خود میبیند؛ من سردم بود، حالا گرم شدم. این چیزی است که مرا گرم کرده. و این اشیاء همه آثار او هستند مثل خود من و اینها.«و شاهد الموجودات بنورها و انتفع بذلك الأثرَ، و نظيرُ هذه المرتبةِ فی معرفة الله مَعْرِفَةُ المؤمنينَ المخلصينَ الّذينَ اطمَأَنَّت قلوبُهُم بالله و تَيقَّنُوا أنَّ اللهَ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ كما وصفَ به نفسَه.» آن دیگر مقام خیلی خوبی است که آسمان و زمین و بنده و شما و اینها #نمایشات قدرتمندی خداست و خداست که الآن بنده را سخنگو میکند که بتوانم حرف بزنم و باشم و جان داشته باشم و شما جان داشته باشید و بشنوید و با هم حرف بزنیم. اینها همه خودسرانه که نیست. ما بیصاحب و بیمنبع و بیکارخانه و موتور که نیستیم. ما هم مثل سایر چیزهای متحرک به موتورها و نیروها، آثار #قدرت الهی هستیم.
🔹 مرتبهی معرفت اهل #شهود
«و أعلى منها: مرتبةُ مَن احتَرَقَ بالنّار»؛ اما کسی را در آتش انداختند آن دیگر نه از دود #استدلال میکند نه از حرارت استدلال میکند. اصلاً آتش را #حس میکند و خود آتش را میشناسد.
«بِكُلّيَّتِه و تلاشا فيها بجُملَتِه»؛ و علاوه بر آن، خودش هم درب و داغان میشود!.
«و نظير هذه المرتبة فی معرفة الله، مَعْرِفَةُ أهلِ الشهود و الفناء فی الله و هی الدرجة العليا و المرتبة القُصوى، رزقنا الله الوصول إليها و الوقوف عليها بمنّه و كرمه - انتهى كلامه.» تا همینجا عبارت #محقق_طوسی ( رحمه الله) است. پس معلوم میشود که یک مقامی است در #معرفت که #انسان متلاشی میشود!. یعنی دیگر از خودش چیزی باقی نمیماند. هر چه هست معنای #حرفی است و قائم به معنای #اسمی. مثل #تصورات ما نسبت به خودشان که از خودشان هیچاند. هیچیاند. هر چه هست از ماست دربارهی آنها [که آنها را تصور میکنیم].
🔺 ارزش معرفة الله
🔹 اینجاست که حدیث دارد که « و فی الحدیث لؤ یعلموا الناس ما فی فضل معرفة الله تعالی»؛ اگر #مردم میدانستند که چه خبر میشود در اینکه انسان خدا را بشناسد به #شناخت_شهودی؛ « ما مُدُّو اَعیُنَهُم اِلی ما مُتَّعَ بهِ الاَعداءُ مِن زَهرةِ الحیاةِ الدّنیا»؛ اصلاً نگاه نمیکردند به آن چیزهایی که خدانشناسها به آنها افتخار میکنند و به آنها #حریص هستند از ساختمانها و از باغها، از هواپیماها و از کشتیها و از نیروها و هر چه بگویی از کسانیکه در غیر از این معرفت #توحیدی قرار دارند، آنها اصلاً به اینها نگاه نمیکنند. مثل کسیکه چند پرِ کاه در دستش گرفته و دارد راه میرود؛ هیچکس نگاه نمیکند که ببیند این چه چیزی دارد. اصلاً آن را چیز نمیداند. مثل مقداری گرد و غبار است که به سر و رویش نشسته، به لباسش نشسته، کسی اصلاً آن را نگاه نمیکند که مثلاً بگوید: آقا به چی داری نگاه میکنی؟ دارم به این گرد و غباری که به کت و شلوار این شخص نشسته نگاه میکنم!. خوب که چی مثلاً؟! هیچی!. اصلاً در نزد اهل معرفت اینطوری میشود #دنیا؛ طلا و نقرهاش، #زن و #مرد آن، #زیبا و #زشت آن، #پول و حیثیت آن، #ریاست و #خلافت و شهنشاهیاش، همهشان از نظر میافتند و هیچ میشوند نزد کسی که خدا را بشناسد.
«کأنّ المراد المعرفة الثقة به تعالی»؛ چون وقتی آدم به چنین مقامی دلگرم شد، «والانقطاع الیه» از همه چیز بُرید و #توکل به او پیدا کرد و #استغناء به او پیدا کرد، دیگر این چیزی برایش باقی نمیماند که اهمیتی برایش داشته باشد و در #فکر آن برود و فکری دربارهاش داشته باشد. همهاش میشود #توجه یکپارچه؛ «الهی هب لی الکمال الانقطاع الیک»¹
این " انقطاع الیک" چنین چیزی است. « ما مُدُّو اَعیُنَهُم اِلی ما مُتَّعَ بهِ الاَعداءُ مِن زَهرةِ الحیاةِ الدّنیا»²؛ "زهرة" یعنی زیور. زیورهای #زندگی دنیا پیش اینها لجن میشود و اصلاً قیمتی ندارد که نگاه بکند.
وصلی الله علی محمد و آله الطاهرین
( ۱۴ #جمادی_الثانی ۱۴۲۶ = ۸۴/۴/۳۰)
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
__
۱) [ #مفاتیح_الجنان، #مناجات_شعبانیه ]
۲) [ #مجمع_البحرین ج۵صص۹۶-۹۷]
@seyedololama
🔺 کسب معرفت و شناخت و محبت الهی
🔹 ما باید هدفمان را این قرار دهیم که تا آخرین نفس در راه تمکن دادن و جایگیر کردن #معرفت الهی و #محبت الهی در وجود خودمان کار کنیم و بدانیم که این امر یک چیزی نیست که با #تحصیلات درست شود، با #عبادات درست شود. همهی اینها اجزای این کارند، ولی کافی نیستند.
باید #توسل، ناله، فریاد، #خدمت_به_خلق، احسانها، و هر چه که قابل انجام است، انجام دهیم، شاید یک بویی از این مسائل بیریم.
در #مناجات_شعبانیه یک جملهاش هست که خدایا من مأیوس نیستم که در مسألهای که عمرم را در آن صرف کردم مرا محروم کنی.
عمر #انسان اگر بخواهد #عمر گربه و موش حساب نشود، آن چیزی است که در این راه خرج میشود. از وقتی میفهمد خدا دارد و نمیشناسد او را، باید بیافتد در جادهی #شناخت او تا دم #مرگ.
حالا هر چه قسمتش شد، شد؛ دیگر این #تقدیرات دست ما نیست. ما نمیدانیم پیش خدا چه ارزشی داریم و #اعمال ما نزد او چه ارزشی دارند و چه نتیجهای بر آنها بار میشود. برنامه این است.
۸۲.۱.۲۷
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seydololama
🔺 کسب معرفت و شناخت و محبت الهی
🔹 ما باید هدفمان را این قرار دهیم که تا آخرین نفس در راه تمکن دادن و جایگیر کردن #معرفت الهی و #محبت الهی در وجود خودمان کار کنیم و بدانیم که این امر یک چیزی نیست که با #تحصیلات درست شود، با #عبادات درست شود. همهی اینها اجزای این کارند، ولی کافی نیستند.
باید #توسل، ناله، فریاد، #خدمت_به_خلق، احسانها، و هر چه که قابل انجام است، انجام دهیم، شاید یک بویی از این مسائل بیریم.
در #مناجات_شعبانیه یک جملهاش هست که خدایا من مأیوس نیستم که در مسألهای که عمرم را در آن صرف کردم مرا محروم کنی.
عمر #انسان اگر بخواهد #عمر گربه و موش حساب نشود، آن چیزی است که در این راه خرج میشود. از وقتی میفهمد خدا دارد و نمیشناسد او را، باید بیافتد در جادهی #شناخت او تا دم #مرگ.
حالا هر چه قسمتش شد، شد؛ دیگر این #تقدیرات دست ما نیست. ما نمیدانیم پیش خدا چه ارزشی داریم و #اعمال ما نزد او چه ارزشی دارند و چه نتیجهای بر آنها بار میشود. برنامه این است.
۸۲.۱.۲۷
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
سیدالعلماء
🔺 ارزش معرفة الله
🔹 در #حدیث دارد که «و فی الحدیث لؤ یعلموا الناس ما فی فضل معرفة الله تعالی»؛ اگر مردم میدانستند که چه خبر میشود در اینکه #انسان خدا را بشناسد به شناخت #شهودی؛ «ما مُدُّو اَعیُنَهُم اِلی ما مُتَّعَ بهِ الاَعداءُ مِن زَهرةِ الحیاةِ الدّنیا»؛ اصلاً نگاه نمیکردند به آن چیزهایی که خدانشناسها به آنها افتخار میکنند و به آنها حریص هستند، از ساختمانها و از باغها، از هواپیماها و از کشتیها و از نیروها و هرچه بگویی از کسانی که در غیر از این #معرفت_توحیدی قرار دارند، آنها اصلاً به اینها نگاه نمیکنند.
مثل کسی که چند پرِ کاه در دستش گرفته و دارد راه میرود؛ هیچکس نگاه نمیکند که ببیند این چه چیزی دارد. اصلاً آن را چیز نمیداند. مثل مقداری گرد و غبار است که به سر و رویش نشسته، به لباسش نشسته، کسی اصلاً آن را نگاه نمیکند که مثلاً بگوید: آقا به چی داری نگاه میکنی؟ دارم به این گرد و غباری که به کت و شلوار این نشسته نگاه میکنم!. خوب که چی مثلاً؟! هیچی. اصلاً در نزد اهل #معرفت اینطوری میشود #دنیا؛ طلا و نقرهاش، زن و مردش، زیبا و زشتش، پول و حیثیتش، #ریاست و خلافت و شهنشاهیاش، همهشان از نظر میافتند و هیچ میشوند نزد کسی که خدا را بشناسد.
«کأنّ المراد المعرفة الثقة به تعالی»؛ چون وقتی آدم به چنین مقامی دلگرم شد، «والانقطاع الیه»؛ از همه چیز برید و #توکل به او پیدا کرد و استغنا به او پیدا کرد، دیگر این چیزی برایش باقی نمیماند که اهمیتی برایش داشته باشد و در فکرش برود و #فکری دربارهاش داشته باشد. همهاش میشود #توجه یکپارچه؛ « الهی هب لی الکمال الانقطاع الیک» [ مفاتیح الجنان، #مناجات_شعبانیه] این " انقطاع الیک" چنین چیزی است.
«ما مُدُّو اَعیُنَهُم اِلی ما مُتَّعَ بهِ الاَعداءُ مِن زَهرةِ الحیاةِ الدّنیا»؛ [ مجمع البحرین، ج۵، صص ۹۶-۹۷] " زهرة" یعنی زیور. زیورهای زندگی #دنیا پیش اینها لجن میشود و اصلاً قیمتی ندارد که نگاه بکند.
۱۴ جمادیالثانی ۱۴۲۶= ۳۰-۴-۸۴
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
🔺 کسب معرفت و شناخت و محبت الهی
🔹 ما باید هدفمان را این قرار دهیم که تا آخرین نفس در راه تمکن دادن و جایگیر کردن #معرفت الهی و #محبت الهی در وجود خودمان کار کنیم و بدانیم که این امر یک چیزی نیست که با #تحصیلات درست شود، با #عبادات درست شود. همهی اینها اجزای این کارند، ولی کافی نیستند.
باید #توسل، ناله، فریاد، #خدمت_به_خلق، احسانها، و هر چه که قابل انجام است، انجام دهیم، شاید یک بویی از این مسائل بیریم.
در #مناجات_شعبانیه یک جملهاش هست که خدایا من مأیوس نیستم که در مسألهای که عمرم را در آن صرف کردم مرا محروم کنی.
عمر #انسان اگر بخواهد #عمر گربه و موش حساب نشود، آن چیزی است که در این راه خرج میشود. از وقتی میفهمد خدا دارد و نمیشناسد او را، باید بیافتد در جادهی #شناخت او تا دم #مرگ.
حالا هر چه قسمتش شد، شد؛ دیگر این #تقدیرات دست ما نیست. ما نمیدانیم پیش خدا چه ارزشی داریم و #اعمال ما نزد او چه ارزشی دارند و چه نتیجهای بر آنها بار میشود. برنامه این است.
۸۲.۱.۲۷
✅ مرحوم آیت الله خسروشاهی
@seyedololama
#مناجات_شعبانیه
🔺 در مناجات شعبانیه وارد شده: «اِلهی هَب لی کَمالَ الاِنقِطاعِ اِلیکَ»؛ این "کمال انقطاع الیک"، به معنای این است که آن انقطاعی که من دارم را به من بفهمان، نه اینکه من به یک جاهایی وابسته هستم، من را از آن جاها ببر و به خود متصل کن، بلکه شاید مقصود همین است که این انقطاعی که من دارم و به غیر تو وابسته نیستم، در من #تذکر آن را بده؛ ولی افرادی که #نعمت تذکر ندارند، این چنین نیستند.
آنهایی که اینگونه نیستند در پوشش حجابهای مختلفی هستند، هفتاد، صد، ده هزار، صد هزار #حجاب برای آنهایی که از خدای خودشان #غافل هستند، میتوان فرض کرد.
آنوقت این #تذکر، #امید به انسان میدهد که حجابی که برایش هست، آن حجاب را برطرف بکند.
«وَ اَنِر اَبصارَ قُلوبِنا بِضِیآءِ نَظَرِها اِلَیک»؛ چشم ما اینقدر بینا بشود که در یابد اینکه در جای دیگر، چیز دیگری نمیبیند، با کسی دیگری سر و کار نداشته و به موجود دیگری وابستگی ندارد.
۷۶.۹.۲۹
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama