eitaa logo
سیدالعلماء
1.5هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
681 ویدیو
7 فایل
کانال رسمی مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ایشان شاگرد بزرگانی مثل حضرات آیات شیخ عباس تهرانی، امام خمینی، علامه طباطبایی، بروجردی و... بودند. مرحوم امام در نامه‌های خود، از ایشان با عبارت "سیدالعلماء" یاد می‌کردند. ارتباط با ادمین @seydololama_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 اهمیت اخلاص در دستگاه اباعبدالله الحسین علیه‌السلام (قسمت اول) 🔺 تا وقتی که خود را نکند، نمی‌تواند صحیح انجام دهد و این با می‌خواهد. چرا؟ برای این‌که می‌خواهد یک بدهد، مخصوصاً هم هست، شب هم هست. این افطاری فرض کنید ۲ میلیون هم خرجش است و توی محله همه سر و صدا می‌کنند که فلان حاج آقا یک افطاری دادند و از همه دعوت کردند. زن و مرد بیایند. عده‌ای که جا می‌شوند توی محل تشریف بیاورند داخل و آن‌هایی هم که جا نمی‌شنود، غذاها را به آن‌ها بدهند تا ببرند و بر در خانه‌ها هم غذا بدهند. خب این سر و صدا و آبرو و اهمیت دارد و خیلی کار خوبی است اما به یک شرط!؛ آن این است که وقتی شنید که مردم قدردانی نکردند، برایش فرقی نکند و بگوید من این کار را برای نکردم. وقتی‌که همان موقع که دعوت کرد، دید یک بی‌چاره‌ای هست که باید هزینه‌ی این إطعام را به آن بی‌چاره‌ها برساند، از این‌ مهمانان عذر می‌خواهد و به آن بی‌چارگان می‌رساند. این‌ها شرایط یک کار خالص است. آدم هست که در می‌خواهد خرج بدهد، می‌خواهد در دینی فلان کار خداپسندانه را انجام بدهد، اما می‌فهمد که در یک جمعیت گرفتاری هستند و کسی هم به آن‌ها نمی‌رسد. همان‌وقت‌که می‌خواهد همه‌ی این کارها را بکند و همه‌ی این دعوت‌ها را کرده، جلویش را می‌گیرد و هزینه‌ی این مخارج را برای آن‌ها می‌فرستد؛ ای آقا! حاج آقا چرا گفت و چرا کرد؟!، چرا نداد؟ چرا را به هم زد؟ همه‌ی این‌ها را به خودش می‌خرد. چرا؟ برای این‌که او برای خاطر خودش این کارها را نکرده بوده که مردم او را بشناسند؛. حاج آقا و آقا و این‌ها برایش پیغام بیاید!. عکسش را بیندازند و اسمش را ببرد. هیچ‌کدام از این حرف‌ها برای او یک کاه هم فرقی نمی‌کند. خب این است. جهاد از بالاتر است. از رفتن و تیر خوردن اهمیتش بیشتر است. چون آن تیر خوردن هم به شرط جهاد قبول است وإلّا بعضی‌ها که به فشار یا رو در بایستی می‌روند تیر هم می‌خورند، ظاهرش هم مردم خیال می‌کنند که این‌ها شهیدند، ولی واقعاً نیستند؛ چون شهادت در درون است نه در برون. اگر انسانی به خود چنان پیروز شد که هیچ مسئله‌ای او را به خود مشغول نکرد، غیر از خواست پروردگار، این ارزش دارد و این به آسانی گیر کسی نمی‌آید. در هر دوره‌ای گاهی ۵ نفر ، ۱۰ نفر پیدا می‌شوند که چنین سعادتی را می‌برند. آن‌وقت به خاطر آن‌هاست که محفوظ می‌ماند و برپاست و برپاست، این‌ها خیال می‌کنند برای خاطر خودشان است. نه! اگر یک صالح خالص در یک جا زندگی کرد، آثار او، آن‌جا را خیلی وقت‌ها تأمین می‌کند و خیلی وقت‌ها عقب می‌رود. خیلی وقت‌ها جلو نمی‌آید، جلو نمی‌آید. این‌ها همه آثار است. پس بنابراین انسان باید رساله‌ی خلوص داشته باشد، غیر از رساله‌ی عملیات و . رساله‌ی این‌که خالص چگونه است؟ خالص چگونه است؟ کربلای خالص چگونه است؟ مرحوم شیخ ، شیخ مرتضی (رحمة الله علیه) جدّ این آقای ، ایشان تا پیر شده بود و از حرکت هم افتاده بود، جلسات شبانه را وِل نمی‌کرد!. مقداری از ، وجوهات بده‌ها، خیرخواهان، این‌ها تحت او بودند. شنیدم که به او گفته بودند که آقا شما چرا نمی‌روی؟ فرموده بود: هر شب که من جلسه می‌روم، یک کربلا حساب می‌کنم. پس او می‌فهمد که کربلای امام یعنی چه. می‌فهمد که اصلاً خود زیارت کربلا برای چه بنا شده؛ برای این بنا شده که افراد طبق خواست‌های امام حسین علیه‌السلام که در راه خدا از همه چیز گذشت؛ همان‌گونه هم ما هم توی این راه بیفتیم، ما هم پیرو او بشویم، ما هم او بشویم، یاد بگیریم این و این را. این و این را. ۸۵.۷.۱۶ ادامه دارد ... ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
📆 سال‌روز وفات مرحوم حاج شیخ محمد حسین زاهد؛ (۲۱ الحرام ۱۳۲۷ ق) 🔹 آقا شیخ محمدحسین در بازار زندگی می‌کرد، و این‌ها تشکیل نداده بود. خیلی مرد پاکیزه‌ای بود، به دردخور بود. به او می‌گفتند آقا شیخ محمدحسین نفتی. چون اولش نفت‌فروش بود و بعد آمده بود درس. تا و آن‌جاها هم بیشتر نخوانده بود، ولی شاید هر متدینی در تهران که پیدا کنیم، یا خودش یا پدرش، او را دیده بودند. یک پول مختصری، -مثلاً ماهی پنج ریال- از شاگردها، از بازاری‌ها می‌گرفت که خرجش درست شود، چون درآمدی که نداشت، برای این‌ها می‌گفت، می‌گفت، این آقای که امروز این را دارد، شاگرد او بود. این‌ها را جمع و جور می‌کرد. برای این‌ها می‌گفت. مثلاً شاید آقای هم درک کرده باشد درس او را، مباحث مقدماتی مثل ، چیزی پیش ایشان خوانده باشد. یک آدمی بود که به گفته‌ی استاد ما [ مرحوم آشیخ ] درباره‌شان می‌گفت: ایشان کلاه سر دنیا گذاشته!. یعنی را فریفته. ۸۱٫۴٫۱۸ 🔹 دردِ ، دردِ ،دردِ بايد اين جامعه‌ای را كه سی سال است می‌گوید به خود بياورد. بنشينند ، ، ، ، جمع بشوند، بگويند بشری که در بی‌بصيرتی، اين‌جور می‌غلتد، اين‌جور افتضاح به بار می‌آورد، اين‌جور آبروی خودش را می‌برد، درد چیست؟ چه بايدش كرد؟ آقايان ها! سه روز تعطيل كردنِ بازار، خون‌بهای امام می‌شود؟! سينه زدن شما را نجات می‌دهد؟! افكار را به جا می‌آوره؟ را خشنود می‌كند؟ داغ‌های كبری را تخفيف می‌دهد؟ خدا به شما بيشتر بدهد. دست شما درد نكند، اما همه‌ی اين‌ها غير از آن مسئله‌ای است كه شيخ محمد حسین در شما می‌نشست و را می‌داد، ماهی پنج ريال والدین هر بچه‌ای به او می‌دادند، چون نمی‌خواست سهم و بخورد. اسلام‌پروری می‌كرد. چرا الآن ما نداريم؟ در بازار شماها، در شماها، كه بچه‌هاتون رو صبح‌ها قبل از ، يا بعد از مدرسه، در عصر و شب، پيشش بفرستيد كه اين‌ها رو كن. اين‌ها دارند می‌خوانند، می‌خوانند، می‌خوانند، اما مسلمانی كسی نيست يادشان بدهد، خدا بودن كسی نيست به اين‌ها ياد بدهد، به این‌صورت‌که به تو گفته شود: يک ساعت با اين‌ها کار بکن، اين‌ها را مسلمان کن، تا وقتی به می‌رسند، و علاقه‌ی دنيايی ها در اين‌ها نباشد! ظاهر مسلمان و باطن نباشند. وقتی در خارج برنامه‌های خارج به گوش‌شان می‌رسد كه: خوب شد به اختلاف افتاد، اين‌ها بی‌تفاوت نباشند. بگويند: نه! ما رگِ داريم. ما اختلاف اگر داريم خانوادگی است. ما همه در يک صفيم. ما همه حسينی هستيم. ، خانم‌ها تو خيابان‌ها بگويند: نه! ما همه زينبی هستيم. ديگری نداريم. اين فريادِ است!. ۸۸٫۱۰٫۶ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 «وَافْتَحِ اللّهُمَّ لَنَا مَصَارِيعَ الصَّبَاحِ بِمَفَاتِيحِ الرَّحْمَةِ وَ الْفَلاحِ»¹؛ باز کردن درب رحمت و رستگاری الهی با 🔹 سیره‌ی مستمره‌ی مرحوم شیخ مرتضی و مرحوم حاج شیخ عبدالکریم در استفاده از زیارت عاشورا ۸۹٫۱٫۳۰ ☑️ مرحوم آیت‌الله سید ابراهیم خسروشاهی ______ ۱) [ دعای ؛ ] @seyedololama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 «وَافْتَحِ اللّهُمَّ لَنَا مَصَارِيعَ الصَّبَاحِ بِمَفَاتِيحِ الرَّحْمَةِ وَ الْفَلاحِ»¹؛ باز کردن درب رحمت و رستگاری الهی با #زیارت_عاشورا 🔹 سیره‌ی مستمره‌ی مرحوم شیخ مرتضی #زاهد و مرحوم حاج شیخ عبدالکریم #حق‌شناس در استفاده از زیارت عاشورا ۸۹٫۱٫۳۰ ☑️ مرحوم آیت‌الله سید ابراهیم خسروشاهی ______ ۱) [ دعای #صباح؛ #مفاتیح_الجنان ] @seyedololama
📆 سال‌روز وفات مرحوم حاج شیخ محمد حسین زاهد؛ (۲۱ الحرام ۱۳۲۷ ق) 🔹 آقا شیخ محمدحسین در بازار زندگی می‌کرد، و این‌ها تشکیل نداده بود. خیلی مرد پاکیزه‌ای بود، به دردخور بود. به او می‌گفتند آقا شیخ محمدحسین نفتی. چون اولش نفت‌فروش بود و بعد آمده بود درس. تا و آن‌جاها هم بیشتر نخوانده بود، ولی شاید هر متدینی در تهران که پیدا کنیم، یا خودش یا پدرش، او را دیده بودند. یک پول مختصری، -مثلاً ماهی پنج ریال- از شاگردها، از بازاری‌ها می‌گرفت که خرجش درست شود، چون درآمدی که نداشت، برای این‌ها می‌گفت، می‌گفت، این آقای که امروز این را دارد، شاگرد او بود. این‌ها را جمع و جور می‌کرد. برای این‌ها می‌گفت. مثلاً شاید آقای هم درک کرده باشد درس او را، مباحث مقدماتی مثل ، چیزی پیش ایشان خوانده باشد. یک آدمی بود که به گفته‌ی استاد ما [ مرحوم آشیخ ] درباره‌شان می‌گفت: ایشان کلاه سر دنیا گذاشته!. یعنی را فریفته. ۸۱٫۴٫۱۸ 🔹 دردِ ، دردِ ،دردِ بايد اين جامعه‌ای را كه سی سال است می‌گوید به خود بياورد. بنشينند ، ، ، ، جمع بشوند، بگويند بشری که در بی‌بصيرتی، اين‌جور می‌غلتد، اين‌جور افتضاح به بار می‌آورد، اين‌جور آبروی خودش را می‌برد، درد چیست؟ چه بايدش كرد؟ آقايان ها! سه روز تعطيل كردنِ بازار، خون‌بهای امام می‌شود؟! سينه زدن شما را نجات می‌دهد؟! افكار را به جا می‌آوره؟ را خشنود می‌كند؟ داغ‌های كبری را تخفيف می‌دهد؟ خدا به شما بيشتر بدهد. دست شما درد نكند، اما همه‌ی اين‌ها غير از آن مسئله‌ای است كه شيخ محمد حسین در شما می‌نشست و را می‌داد، ماهی پنج ريال والدین هر بچه‌ای به او می‌دادند، چون نمی‌خواست سهم و بخورد. اسلام‌پروری می‌كرد. چرا الآن ما نداريم؟ در بازار شماها، در شماها، كه بچه‌هاتون رو صبح‌ها قبل از ، يا بعد از مدرسه، در عصر و شب، پيشش بفرستيد كه اين‌ها رو كن. اين‌ها دارند می‌خوانند، می‌خوانند، می‌خوانند، اما مسلمانی كسی نيست يادشان بدهد، خدا بودن كسی نيست به اين‌ها ياد بدهد، به این‌صورت‌که به تو گفته شود: يک ساعت با اين‌ها کار بکن، اين‌ها را مسلمان کن، تا وقتی به می‌رسند، و علاقه‌ی دنيايی ها در اين‌ها نباشد! ظاهر مسلمان و باطن نباشند. وقتی در خارج برنامه‌های خارج به گوش‌شان می‌رسد كه: خوب شد به اختلاف افتاد، اين‌ها بی‌تفاوت نباشند. بگويند: نه! ما رگِ داريم. ما اختلاف اگر داريم خانوادگی است. ما همه در يک صفيم. ما همه حسينی هستيم. ، خانم‌ها تو خيابان‌ها بگويند: نه! ما همه زينبی هستيم. ديگری نداريم. اين فريادِ است!. ۸۸٫۱۰٫۶ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 «وَافْتَحِ اللّهُمَّ لَنَا مَصَارِيعَ الصَّبَاحِ بِمَفَاتِيحِ الرَّحْمَةِ وَ الْفَلاحِ»¹؛ باز کردن درب رحمت و رستگاری الهی با 🔹 سیره‌ی مستمره‌ی مرحوم شیخ مرتضی و مرحوم حاج شیخ عبدالکریم در استفاده از زیارت عاشورا ۸۹٫۱٫۳۰ ☑️ مرحوم آیت‌الله سید ابراهیم خسروشاهی ______ ۱) [ دعای ؛ ] @seyedololama
🏴 اهمیت اخلاص در دستگاه اباعبدالله الحسین علیه‌السلام (قسمت اول) 🔺 تا وقتی که خود را نکند، نمی‌تواند صحیح انجام دهد و این با می‌خواهد. چرا؟ برای این‌که می‌خواهد یک بدهد، مخصوصاً هم هست، شب هم هست. این افطاری فرض کنید ۲ میلیون هم خرجش است و توی محله همه سر و صدا می‌کنند که فلان حاج آقا یک افطاری دادند و از همه دعوت کردند. زن و مرد بیایند. عده‌ای که جا می‌شوند توی محل تشریف بیاورند داخل و آن‌هایی هم که جا نمی‌شنود، غذاها را به آن‌ها بدهند تا ببرند و بر در خانه‌ها هم غذا بدهند. خب این سر و صدا و آبرو و اهمیت دارد و خیلی کار خوبی است اما به یک شرط!؛ آن این است که وقتی شنید که مردم قدردانی نکردند، برایش فرقی نکند و بگوید من این کار را برای نکردم. وقتی‌که همان موقع که دعوت کرد، دید یک بی‌چاره‌ای هست که باید هزینه‌ی این إطعام را به آن بی‌چاره‌ها برساند، از این‌ مهمانان عذر می‌خواهد و به آن بی‌چارگان می‌رساند. این‌ها شرایط یک کار خالص است. آدم هست که در می‌خواهد خرج بدهد، می‌خواهد در دینی فلان کار خداپسندانه را انجام بدهد، اما می‌فهمد که در یک جمعیت گرفتاری هستند و کسی هم به آن‌ها نمی‌رسد. همان‌وقت‌که می‌خواهد همه‌ی این کارها را بکند و همه‌ی این دعوت‌ها را کرده، جلویش را می‌گیرد و هزینه‌ی این مخارج را برای آن‌ها می‌فرستد؛ ای آقا! حاج آقا چرا گفت و چرا کرد؟!، چرا نداد؟ چرا را به هم زد؟ همه‌ی این‌ها را به خودش می‌خرد. چرا؟ برای این‌که او برای خاطر خودش این کارها را نکرده بوده که مردم او را بشناسند؛. حاج آقا و آقا و این‌ها برایش پیغام بیاید!. عکسش را بیندازند و اسمش را ببرد. هیچ‌کدام از این حرف‌ها برای او یک کاه هم فرقی نمی‌کند. خب این است. جهاد از بالاتر است. از رفتن و تیر خوردن اهمیتش بیشتر است. چون آن تیر خوردن هم به شرط جهاد قبول است وإلّا بعضی‌ها که به فشار یا رو در بایستی می‌روند تیر هم می‌خورند، ظاهرش هم مردم خیال می‌کنند که این‌ها شهیدند، ولی واقعاً نیستند؛ چون شهادت در درون است نه در برون. اگر انسانی به خود چنان پیروز شد که هیچ مسئله‌ای او را به خود مشغول نکرد، غیر از خواست پروردگار، این ارزش دارد و این به آسانی گیر کسی نمی‌آید. در هر دوره‌ای گاهی ۵ نفر ، ۱۰ نفر پیدا می‌شوند که چنین سعادتی را می‌برند. آن‌وقت به خاطر آن‌هاست که محفوظ می‌ماند و برپاست و برپاست، این‌ها خیال می‌کنند برای خاطر خودشان است. نه! اگر یک صالح خالص در یک جا زندگی کرد، آثار او، آن‌جا را خیلی وقت‌ها تأمین می‌کند و خیلی وقت‌ها عقب می‌رود. خیلی وقت‌ها جلو نمی‌آید، جلو نمی‌آید. این‌ها همه آثار است. پس بنابراین انسان باید رساله‌ی خلوص داشته باشد، غیر از رساله‌ی عملیات و . رساله‌ی این‌که خالص چگونه است؟ خالص چگونه است؟ کربلای خالص چگونه است؟ مرحوم شیخ ، شیخ مرتضی (رحمة الله علیه) جدّ این آقای ، ایشان تا پیر شده بود و از حرکت هم افتاده بود، جلسات شبانه را وِل نمی‌کرد!. مقداری از ، وجوهات بده‌ها، خیرخواهان، این‌ها تحت او بودند. شنیدم که به او گفته بودند که آقا شما چرا نمی‌روی؟ فرموده بود: هر شب که من جلسه می‌روم، یک کربلا حساب می‌کنم. پس او می‌فهمد که کربلای امام یعنی چه. می‌فهمد که اصلاً خود زیارت کربلا برای چه بنا شده؛ برای این بنا شده که افراد طبق خواست‌های امام حسین علیه‌السلام که در راه خدا از همه چیز گذشت؛ همان‌گونه هم ما هم توی این راه بیفتیم، ما هم پیرو او بشویم، ما هم او بشویم، یاد بگیریم این و این را. این و این را. ۸۵.۷.۱۶ ادامه دارد ... ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
📆 سال‌روز وفات مرحوم حاج شیخ محمد حسین زاهد؛ (۲۱ الحرام ۱۳۲۷ ق) 🔹 آقا شیخ محمدحسین در بازار زندگی می‌کرد، و این‌ها تشکیل نداده بود. خیلی مرد پاکیزه‌ای بود، به دردخور بود. به او می‌گفتند آقا شیخ محمدحسین نفتی. چون اولش نفت‌فروش بود و بعد آمده بود درس. تا و آن‌جاها هم بیشتر نخوانده بود، ولی شاید هر متدینی در تهران که پیدا کنیم، یا خودش یا پدرش، او را دیده بودند. یک پول مختصری، -مثلاً ماهی پنج ریال- از شاگردها، از بازاری‌ها می‌گرفت که خرجش درست شود، چون درآمدی که نداشت، برای این‌ها می‌گفت، می‌گفت، این آقای که امروز این را دارد، شاگرد او بود. این‌ها را جمع و جور می‌کرد. برای این‌ها می‌گفت. مثلاً شاید آقای هم درک کرده باشد درس او را، مباحث مقدماتی مثل ، چیزی پیش ایشان خوانده باشد. یک آدمی بود که به گفته‌ی استاد ما [ مرحوم آشیخ ] درباره‌شان می‌گفت: ایشان کلاه سر دنیا گذاشته!. یعنی را فریفته. ۸۱٫۴٫۱۸ 🔹 دردِ ، دردِ ،دردِ بايد اين جامعه‌ای را كه سی سال است می‌گوید به خود بياورد. بنشينند ، ، ، ، جمع بشوند، بگويند بشری که در بی‌بصيرتی، اين‌جور می‌غلتد، اين‌جور افتضاح به بار می‌آورد، اين‌جور آبروی خودش را می‌برد، درد چیست؟ چه بايدش كرد؟ آقايان ها! سه روز تعطيل كردنِ بازار، خون‌بهای امام می‌شود؟! سينه زدن شما را نجات می‌دهد؟! افكار را به جا می‌آوره؟ را خشنود می‌كند؟ داغ‌های كبری را تخفيف می‌دهد؟ خدا به شما بيشتر بدهد. دست شما درد نكند، اما همه‌ی اين‌ها غير از آن مسئله‌ای است كه شيخ محمد حسین در شما می‌نشست و را می‌داد، ماهی پنج ريال والدین هر بچه‌ای به او می‌دادند، چون نمی‌خواست سهم و بخورد. اسلام‌پروری می‌كرد. چرا الآن ما نداريم؟ در بازار شماها، در شماها، كه بچه‌هاتون رو صبح‌ها قبل از ، يا بعد از مدرسه، در عصر و شب، پيشش بفرستيد كه اين‌ها رو كن. اين‌ها دارند می‌خوانند، می‌خوانند، می‌خوانند، اما مسلمانی كسی نيست يادشان بدهد، خدا بودن كسی نيست به اين‌ها ياد بدهد، به این‌صورت‌که به تو گفته شود: يک ساعت با اين‌ها کار بکن، اين‌ها را مسلمان کن، تا وقتی به می‌رسند، و علاقه‌ی دنيايی ها در اين‌ها نباشد! ظاهر مسلمان و باطن نباشند. وقتی در خارج برنامه‌های خارج به گوش‌شان می‌رسد كه: خوب شد به اختلاف افتاد، اين‌ها بی‌تفاوت نباشند. بگويند: نه! ما رگِ داريم. ما اختلاف اگر داريم خانوادگی است. ما همه در يک صفيم. ما همه حسينی هستيم. ، خانم‌ها تو خيابان‌ها بگويند: نه! ما همه زينبی هستيم. ديگری نداريم. اين فريادِ است!. ۸۸٫۱۰٫۶ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama