eitaa logo
سیدالعلماء
1.5هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
681 ویدیو
7 فایل
کانال رسمی مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ایشان شاگرد بزرگانی مثل حضرات آیات شیخ عباس تهرانی، امام خمینی، علامه طباطبایی، بروجردی و... بودند. مرحوم امام در نامه‌های خود، از ایشان با عبارت "سیدالعلماء" یاد می‌کردند. ارتباط با ادمین @seydololama_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺تربیت از کودکی 🔹 آن کسانی که طعم معنویتِ در و درک می‌شود، یاد از و اهل‌بیت (علیهم‌السلام) خوراکشان می‌شود و خودشان را از راه و شکسته شدن خاطر و قلب، به کشتی متصل می‌کنند. در کمتر از صد سال پیش رسم بود که در شب زفاف زوجین یک نفر را دعوت می‌کردند که بخواند تا بنای زندگی‌شان را بر اساس و بگذارند. (لعنه الله) از اطفال را با خاندان رسالت بار می‌آورد به طوری‌که لشکر با نیروی بغض به خاندان رسالت شمشیر می‌زدنند. حالا ما هم براى برنامه‌ریزی در امور باید از آن ملعون یاد بگیریم؛ مرحوم سیّد (رضوان الله علیه) صاحب ، مدرسه‌ای در جنوب تأسیس کرده بود که گویا آن مدرسه بر این اساس بود که: «لا ینتشر الهدی إلا من حیث انتشر الضلال»؛ ما درس هدایت را باید از درس ضلالت دین یاد بگیریم. از همان راهی‌که آن‌ها تخم می‌کارند، ما باید یاد بگیریم که چگونه تخم در نفوس بكاريم. باید از کودکی در خانواده‌ها، این مسائل را شروع کرد. و باید در جلسه‌ای که به این برنامه‌های انسانیتی مساعدت نمی‌شود، شرکت نکند و عذرخواهی کند... ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 یا امیرالمؤمنین روحی فداک 🔹 اللّهمّ صلّ علی محمد و آل محمد صلوات‌الله‌علیه تبدیل شده بود به خدا ولذا چیزهایی که از ایشان در مورد بندگی نقل می‌شود، ما نمی‌توانیم بفهمیم و هضم بکنیم که یعنی چه و این وجود مقدس از جهت بندگی خداوند چطور بوده؛ یکی از علمای است ولی یک قدری با است؛ می‌گوید: چه بگویم درباره‌ی شخصی که عبادتش را آن‌قدر اهمیت می‌داد که در شب مشکل‌ترین جنگ‌های با لشکر دستور داد که جانمازش را بیاورند همان محلی که ایستاده برای و همان‌جا بیاندازند!؛ تیرباران می‌شد و از اطراف سر و صورتش تیرها ردّ می‌شدند، مثل این‌که یک نسیمی می‌وزد، هیچ درونش تغییری نمی‌داد. این معنی است، این معنی مقام مقدس است، این چیزی است که هرگز ما تا آخر عمر حتی یک شمّه‌ای از آن به مشام ما از این مطلب نمی‌رسد. و لذا ما می‌گوییم: ما این‌ها هستیم؛ آن‌وقت باید لوازم دوستی این‌ها را تهیه کنیم. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 سال‌روز مباهله‌ی پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله با مسیحیان نجران؛ ( ۲۴ ۹ق) 🔹 رفتار (صلی الله علیه وآله وسلم) با حضرت سلام الله علیها خیلی عجیب بوده که نمونه‌ی آن در وقتی است که منطقه‌ی که مکانی است بین و و ، به آمدند تا با حضرت در مورد دین‌شان صحبت بکنند. این‌ها خیلی بودند و به خرج می‌دادند، فلذا این لجاجت‌شان باعث شد که آیه‌ی شریفه‌ی ( :۶۱) نازل شود که در این آیه فرموده: «فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ»؛ با این‌که این‌ها دینی‌شان به این‌جا رسیده که می‌دانند تو پیامبری و بعد از آن‌ها آمده‌ای، اما دست بر نمی‌دارند و چانه‌زنی می‌کنند؛ «فَقُلْ تَعَالَوْا» بگو: بیایید که چاره‌اش به دست من است؛ «نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَكُمْ وَ نِسَاءَنَا وَ نِسَاءَكُمْ وَ أَنْفُسَنَا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ»؛ این آیه خیلی عجیب است. خیلی!. خیلی دقت می‌خواهد. اگر این‌ها دست از لجاجت‌شان بر ندارند، با آن‌که مطلب را هم می‌دانند، بگو بیایید بکنیم، بکنیم؛ از خدا بر یکدیگر کنیم که خدایا آن‌که در این قضیه نادرستی به خرج می‌دهد و نمی‌خواهد زیر بار برود، تو او را مورد خودت قرار بده!. خوب در این‌جا پیامبری که مدعی است که من پیامبرم و دین شما را کرده‌ام و دیگر شما بر دین سابق‌تان باقی نیستید و دین فعلی شما دینی است که من آورده‌ام و اگر به آن نکنید؛ اهل خواهید بود، بی‌دین خواهید بود، نه این‌که دین خواهید داشت و با دین از دنیا خواهید رفت، نه! دیگر چون آن دین منسوخ شد؛ دوره‌اش تمام شده است. حالا اگر شما قبول ندارید و نمی‌خواهید زیر این بار بروید، بیایید تا دعوت کنیم و یک دعوتی انجام بدهیم. نه این‌که من پیغمبرم؛ بیایم، شما هم بیایید و یک دعوتی انجام دهیم، نه. بلکه من از افرادی دعوت می‌کنم، شما هم از افرادی دعوت کنید. چون وقتی دو طرف گروهی شدند، خطرش بیشتر است. خطر از یک نفر بیشتر می‌شود. عزیزان‌تان را جمع کنید، ما هم عزیزان‌مان را جمع می‌کنیم. آن‌وقت این‌جا خداوند عزیزان پیامبر را معیَّن کرده و نگذاشته به دست خودش که هر که را بخواهد، بیاورد بلکه فرموده بگو: پسران‌مان را بیاوریم؛ " أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَكُمْ". و زن‌هایمان را بیاوریم و جان‌هایمان را بیاوریم. کسانی که به آن‌ها می‌گوییم: ای جان من! عزیز من! عزیزان‌مان را بیاوریم. آن‌وقت برویم کنار در خانه‌ی خدا و بگوییم: خدایا این‌ها این‌طور می‌گویند. آن‌ها هم آن‌طور می‌گویند. هر کدام را تو قبول نداری، لعنت کن و از بین ببر!. پس معلوم می‌شود که یک گروهی در بودند که هم شأن پیامبر و بودند که حدیث هم از همین مقام این‌ها انتزاع می‌شود. آن‌وقت در این آیه "نِسَاءَنَا" فرموده نه "بناتنا" که دختران‌مان را بیاوریم، بلکه فرموده: زن‌هایمان را بیاوریم. زن‌ها؛ چه ، چه زن و . اما در مقام آوردن، حضرت فقط حضرت زهرا (علیهاالسلام) را آوردند و هیچ‌کدام از همسران و اهل حرم و این‌ها را نیاوردند. پس معلوم می‌شود نفرین حضرت به مخالفینِ سرسخت و متعصب و ناجنس، متوقف بود بر این‌که حضرت این کار را بکند و از طرفی عزیزان خودش را به مردم نشان دهد که این‌ها چه کسانی هستند و از طرفی، ناقابل بودن زن‌هایشان را نشان بدهد!؛ چون عبارت آیه "نِسَاءَنَا" است و نساء هم بیشتر در حرم و همسر استعمال می‌شود، ولی آن‌ها را اصلاً قابل ندانست و لذا بعضی از مفسرین مثل * و غیره می‌گویند از این آیه، دیگر بالاتر چیزی در فضیلت (علیهم‌السلام) نیست. چون این چنین با چند کلمه این‌ها را معرفی کرده و حضرت هم به ایشان می‌گوید که وقتی من دعا کردم و نفرین کردم، شما هم آمین بگویید. این هم در هست که نقل کرده‌اند. معلوم می‌شود که نفرین و دعای پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) که است، آمین گفتنی می‌خواهد که آن باید از طرف افرادی مخصوص باشد که خدا آن‌ها را معین کرده باشد و قول‌شان ردّ نشود و نفرین‌شان هدر نرود. _____________ * [ ج ۱ ص ۳۷۰ : «... وفيه دليل لا شیء أقوى منه على فضل أصحاب الكساء عليهم‌السلام»] ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🏴 سلام و صلوات خدا بر اسرای کربلا 🔹 دعایی که در شب ، در وارد شده، بسیار حکیمانه و عجیبی است: «یا مَن فَتَق العقولَ بمعرفته و أطلقَ الألسُن بحمده»؛ [ترجمه: ای کسی‌که عقل‌ها را با معرفت خود گشودی و زبان‌ها را با حمد خود پاسخ‌گو کردی] وقتی چیز بسیار عجیبی می‌بیند، خود به خود می‌پرسد این چیست؟ از کجا آمده؟ چه کسی این را ساخته؟ در زمان قدیم که هواپیما خیلی کم بود، اگر صدایی از بالا بلند می‌شد، همه می‌دویدند پشت‌بام و نگاه می‌کردند و تعجب می‌کردند که این چی بود که با این صدا آمد و از بالای سر ما ردّ شد؟! خب هر روز، ما درونِ چیزی هستیم و داریم می‌گردیم و می‌چرخیم - یعنی کره‌ی زمین- ولی هیچ به روی خودمان نمی‌آوریم!. آن‌هایی که دارند، عقل‌شان با به این چیزها درب و سرپوشش کنار می‌رود و پاسخ‌گوی به و الهی می‌شوند یعنی همان "و اطلق الألسن بحمده"؛ خود به خود در اثر آن و که به ما دادی، به و تو در می‌آییم. مانند زنان که با دیدن جمال جناب ، از خود بی‌خود شدند و به جای میوه، دست خودشان را قطع کردند و ملتفت نشدند!. ما که سینه می‌زنیم و می‌گوییم: "حسین " یا می‌گوییم: "یا امام " این بزرگواران این‌طور بودند. اگر این‌طور نبودند امام در سفر و در آن های بزرگ، باید نمازش قضا می‌شد! ولی به‌جای این‌که یک قضا بشود، اصلاً زبانش از خدا نمی‌شد! کبری می‌فرمود: «ما رایت إلا جمیلا»؛ هر چی دیدیم خوبی دیدیم! این همان حالت عجیب از خود بی‌خود شدن بود که خداوند به این‌ها داده بود. ۸۰٫۲٫۳ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🏴 سلام و صلوات خدا بر اسرای کربلا 🔹 دعایی که در شب ، در وارد شده، بسیار حکیمانه و عجیبی است: «یا مَن فَتَق العقولَ بمعرفته و أطلقَ الألسُن بحمده»؛ [ترجمه: ای کسی‌که عقل‌ها را با معرفت خود گشودی و زبان‌ها را با حمد خود پاسخ‌گو کردی] وقتی چیز بسیار عجیبی می‌بیند، خود به خود می‌پرسد این چیست؟ از کجا آمده؟ چه کسی این را ساخته؟ در زمان قدیم که هواپیما خیلی کم بود، اگر صدایی از بالا بلند می‌شد، همه می‌دویدند پشت‌بام و نگاه می‌کردند و تعجب می‌کردند که این چی بود که با این صدا آمد و از بالای سر ما ردّ شد؟! خب هر روز، ما درونِ چیزی هستیم و داریم می‌گردیم و می‌چرخیم - یعنی کره‌ی زمین- ولی هیچ به روی خودمان نمی‌آوریم!. آن‌هایی که دارند، عقل‌شان با به این چیزها درب و سرپوشش کنار می‌رود و پاسخ‌گوی به و الهی می‌شوند یعنی همان "و اطلق الألسن بحمده"؛ خود به خود در اثر آن و که به ما دادی، به و تو در می‌آییم. مانند زنان که با دیدن جمال جناب ، از خود بی‌خود شدند و به جای میوه، دست خودشان را قطع کردند و ملتفت نشدند!. ما که سینه می‌زنیم و می‌گوییم: "حسین " یا می‌گوییم: "یا امام " این بزرگواران این‌طور بودند. اگر این‌طور نبودند امام در سفر و در آن های بزرگ، باید نمازش قضا می‌شد! ولی به‌جای این‌که یک قضا بشود، اصلاً زبانش از خدا نمی‌شد! کبری می‌فرمود: «ما رایت إلا جمیلا»؛ هر چی دیدیم خوبی دیدیم! این همان حالت عجیب از خود بی‌خود شدن بود که خداوند به این‌ها داده بود. ۸۰٫۲٫۳ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 یا امیرالمؤمنین روحی فداک اللّهمّ صلّ علی محمد و آل محمد 🔹 صلوات الله علیه تبدیل شده بود به خدا ولذا چیزهایی که از ایشان در مورد بندگی نقل می‌شود را ما نمی‌توانیم بفهمیم و هضم بکنیم که یعنی چه و این وجود مقدس از جهت بندگی خداوند چطور بوده؛ یکی از علمای است ولی یک قدری با است؛ می‌گوید: چه بگویم درباره‌ی شخصی که را آن‌قدر اهمیت می‌داد که در شب مشکل‌ترین جنگ‌های با لشکر دستور داد که جانمازش را بیاورند همان محلی که ایستاده برای و همان‌جا بیاندازند!؛ تیرباران می‌شد و از اطراف سر و صورتش تیرها ردّ می‌شدند، مثل این‌که یک نسیمی می‌وزد، هیچ درونش تغییری نمی‌داد. این معنی است، این معنی مقام مقدس است، این چیزی است که هرگز ما تا آخر عمر حتی یک شمّه‌ای از آن به مشام ما از این مطلب نمی‌رسد. و لذا ما می‌گوییم: ما این‌ها هستیم؛ آن‌وقت باید [لوازم] دوستی این‌ها را تهیه کنیم. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
📆 پیرامون خدمات مرحوم آیت الله سید عبدالحسین عاملی؛ (۸ سال ۱۳۷۷ق) 🔹تقریباً می‌شود گفت که مرحوم سید شرف‌الدین اول و زمان ما بود. ۸۰٫۲٫۲۶ 🔹مرحوم سید شرف‌الدین از بزرگ ما بودند که در حدود ۵۰-۶۰ سال پیش فوت کردند. ایشان در از بزرگوار بود. ایشان رساله‌ای نوشت به نام که از کتب خود وضع این را روشن کند که ای برادران ما -که در خود با هم برادریم- باید همگی مطالب را به طور دقیق بررسی کنیم. یکی از مطالب علمی این است که وضع چگونه بود؟ کدام بوده؟ کدام بوده؟ حرف کدام را می‌شود قبول کرد؟ کدام را قبول نکرد؟ اینها جزء است. ایشان این کار را کرد و کتابی به نام همین ابوهریره نوشته و به قدری مؤثر شده که برخی علمای و جاهای دیگر شدند؛ وقتی دیدند همچین آدمی مرجع آن‌ها بوده و خجالت کشیدند و خود آن علما هم کتابی بر ردّ همین ابوهریره نوشتند. ۸۲٫۱۱٫۶ 🔹سید عبدالحسین شرف‌الدین در حدود ۷۰-۸۰ سال پیش در لبنان و و آن‌جاها کرد و اقدامات مهمی انجام داد و از طرف دولت هم تبعید شد و به زحمت افتاد. از طرف بعضی از اشرار هم مورد تعرض قرار گرفت. با همه‌ی این‌ها یک چراغی روشن کرد که هنوز هم تابش آن به وسیله‌ی این کتاب شریف در دنیای برجاست. کتاب شریف مراجعات مورد پسند هم واقع شد و ایشان در نوشته‌های خودشان -مخصوصاً در آن کتابی که بر رد وهابیت نوشتند [ ]- اشاره کردند که مرحوم شرف‌الدین، علامه‌ی بزرگوار، این مسائل و را به بهترین صورت حل کرده و کتاب مراجعات یکی از منابع و گنجینه‌هایی است برای گروه شیعه و مسلمین و حل مشکلات شیعه و سنی. ۹۴٫۳٫۲۸ 🔹مرحوم آسید شرف‌الدین لبنانی که ناظر به اختلافات شیعه و سنی بود، ایشان به رفتند و با رئیس آن وقت که شیخ نام داشت، قرار گذاشتند که این مطالب را با سؤال و جواب مطرح کنند که چه می‌گوید و چه می‌گوید. بدون این‌که به هم پرخاشی داشته باشند فقط با قلم و . نتیجه‌ی کار وی کتاب المراجعات شد که باید ان‌شاءالله همگی داشته باشند و بعضی کتاب‌های دیگر هم ایشان نوشت که همگی مفید بود. آقای نوشته است که روی میز مرحوم آیت الله کتاب‌های صاحب مراجعات، مرحوم آسید شرف‌الدین بود. امام هم از علامه سید شرف‌الدین خیلی تجلیل کرده و در بعضی نوشته‌هایش فرمدند: سخنان ایشان هم خیلی مستدل و خیلی خوب است. ۹۳٫۲٫۲۵ 🔹بعضی‌ها هستند نه کتاب نوشته‌اند، نه معروف‌اند و نه کسی آن‌ها را می‌شناسد. اما خدا به آن‌ها و داده، نور داده. آن‌ها کسانی هستند که یک دوره آیت الله را زیرورو کرده‌اند. یک دوره کتاب‌های سید شرف‌الدین موسوی را زیرورو کرده‌اند، با این کتاب‌ها آشنایند و مشکلات را می‌توانند حل کنند. ۹۳٫۱۰٫۲ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 سال‌روز هلاکت معاویه؛ (۱۲ المرجب ۶۰ ه ق) 🔹 آن کسانی‌که طعم معنویتِ در و قلب‌شان درک می‌شود، یاد از و مصائب (علیهم‌السلام) خوراک‌شان می‌شود و خودشان را از راه گریستن و شکسته شدن خاطر و ، به کشتی متصل می‌کنند. در کمتر از صد سال پیش رسم بود که در شب زفاف زوجین یک نفر را دعوت می‌کردند که روضه‌ای بخواند تا بنای زندگی‌شان را بر اساس و بگذارند. (لعنه‌الله) از کودکی اطفال را با خاندان رسالت بار می‌آورد به طوری‌که لشکر با نیروی بغض به شمشیر می‌زدنند. حالا ما هم براى برنامه‌ریزی در امور باید از آن ملعون یاد بگیریم. مرحوم سیّد (رضوان الله علیه) صاحب ، مدرسه‌ای در جنوب تأسیس کرده بود که گویا آن مدرسه بر این اساس بود که: «لا ینتشر الهدی إلّا من حیث انتشر الضلال»؛ ما درس را باید از درس دشمنان دین یاد بگیریم. از همان راهی‌که آن‌ها تخم ضلالت می‌کارند، ما باید یاد بگیریم که چگونه تخم هدایت در نفوس بكاريم. باید از در ، این مسائل را شروع کرد. و باید در جلسه‌ای که به این برنامه‌های انسانیتی مساعدت نمی‌شود، شرکت نکند و عذرخواهی کند... @seyedololama 🔺... زمانی‌که دوران ضعفِ پس از اسلام به وسیله‌ی دولت پیدا شد؛ امر به منکر و نهی از معروف رواج گرفت!. و به خاطر جنگی که بین و علیه‌السلام رخ داد و خون‌های بسیاری که ریخته شد؛ یک کینه و یک دشمنی پایان‌ناپذیر در اسلام رخ داد و نهال آن به دست خبیث این نشانده شد و هنوز هم باقی است. همه‌ی این آثار شوم این طایفه‌ی ها و آن گروه ها و این آدم‌کشی‌ها که کار هم نیست و هنوز هم باقی است؛ بانی آن معاویه می‌باشد. ۹۴.۷.۱۶ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 صدق و دروغ بسم الله الرحمن الرحیم از ابتدای اول که گروه و وابستگانش را گرفتند، امور پیش رفت تا نوبت رسید به و ایشان -در اثر چه کاری بوده و چه عملی شده، آیا داشته-، در هر حال، روشش را قدری تغییر داد و بزرگترین خدمت را در اسلام انجام داد که در روزهای در خطبه‌ی نماز، به زشتی از یاد نشود و آن‌ها مورد تنفر و شتم و سب و و این‌ها قرار نگیرند و تا اندازه‌ای به رفتار شود. بعد از ایشان یک شخص دیگری آمد به نام و او هم یک چند روزی به همین مقدار که قبل از روی کار آمدن او تغییر کرده بود، او هم همین‌طور رفتار کرد. نوشته‌اند که چهل روز راه و روش عمر بن عبدالعزیز را ادامه داد؛ بعد مردمی که دور این‌ها بودند و از خوان این‌ها استفاده می‌کردند، دیدند این‌طور که نمی‌شود. های سنگینی که می‌گرفتند، دیگر نمی‌گیرند. عیش و نوشی که داشتند، دیگر ندارند؛ این بود که چهل نفر از بزرگان و و شیوخ نزد این شخص آمدند و یاد کردند که اگر تو عدالت کنی یا نکنی، در هر حال در روز کسی به کاری ندارد و حساب و کتابی برای‌شان نیست!. وقتی این‌ها این قسم‌ها را خوردند، درون او که او باشد، مانند ماری که خوابیده باشد، بیدار شد! و ورق به قبل از عمر بن عبدالعزیز برگشت و امور را تغییر داد به طوری‌که یک جاریه‌ای حَبّابه نام را که خیلی مورد پسندش بود، دائم خودش قرار داد. به جای حکومت‌رانی، تبدیل شد به یک آدم شهوت‌رانِ از همه‌چیز بی‌خبر. اتفاقاً این کنیز هم فوت کرد. وقتی داغ به این نشست، خیلی ناراحت شد. یعنی شاید بتوان گفت که به حالت دیوانگی درآمد؛ این بود که از دفن کردن این جلوگیری کرد. به قدری او را کنار خودش نگه داشت که متعفن شد و با او می‌ورزید!. به او خیلی بدگویی کردند که این چه کاری است؟ کسی هیچ‌وقت در مردن دیگر بر نمی‌گردد که تو او را نگه داشته‌ای! اجازه‌ی دفنش را داد و بالای مکان دفن او زندگی می‌کرد. وقتی او إشباع نشد، دستور داد او را از در آوردند، در حالی‌که متعفن شده بود، باز برگرداندند!. در هر حال چند روزی خودش هم زندگی نکرد و فوت کرد. در این تاریخ‌ها، پیام‌ها و دروس زیادی هست برای فرد و برای ؛ نزدیکان سلاطین و امراء اگر اهل عیش و نوش باشند، به هر وسیله‌ای شده او را به طریق خودشان وا می‌دارند و اگر اسلام را واژگون کنند و به جای و ، و بیاورند، حرفی ندارند!. @seyedololama ص۱ ⬇️
🔺 سال‌روز مباهله‌ی پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله با مسیحیان نجران؛ ( ۲۴ ۹ق) 🔹 رفتار (صلی الله علیه وآله وسلم) با حضرت سلام الله علیها خیلی عجیب بوده که نمونه‌ی آن در وقتی است که منطقه‌ی که مکانی است بین و و ، به آمدند تا با حضرت در مورد دین‌شان صحبت بکنند. این‌ها خیلی بودند و به خرج می‌دادند، فلذا این لجاجت‌شان باعث شد که آیه‌ی شریفه‌ی نازل شود که در این آیه فرموده: «فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ»¹؛ با این‌که این‌ها دینی‌شان به این‌جا رسیده که می‌دانند تو پیامبری و بعد از آن‌ها آمده‌ای، اما دست بر نمی‌دارند و چانه‌زنی می‌کنند؛ «فَقُلْ تَعَالَوْا» بگو: بیایید که چاره‌اش به دست من است؛ «نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَكُمْ وَ نِسَاءَنَا وَ نِسَاءَكُمْ وَ أَنْفُسَنَا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ»؛ این آیه خیلی عجیب است. خیلی!. خیلی دقت می‌خواهد. اگر این‌ها دست از لجاجت‌شان بر ندارند، با آن‌که مطلب را هم می‌دانند، بگو بیایید بکنیم، بکنیم؛ از خدا بر یکدیگر کنیم که خدایا آن‌که در این قضیه نادرستی به خرج می‌دهد و نمی‌خواهد زیر بار برود، تو او را مورد خودت قرار بده!. خب در این‌جا پیامبری که مدعی است که من پیامبرم و دین شما را کرده‌ام و دیگر شما بر دین سابق‌تان باقی نیستید و دین فعلی شما دینی است که من آورده‌ام و اگر به آن نکنید؛ اهل خواهید بود، بی‌دین خواهید بود، نه این‌که دین خواهید داشت و با دین از دنیا خواهید رفت، نه! دیگر چون آن دین منسوخ شد؛ دوره‌اش تمام شده است. حالا اگر شما قبول ندارید و نمی‌خواهید زیر این بار بروید، بیایید تا دعوت کنیم و یک دعوتی انجام بدهیم. نه این‌که من پیغمبرم؛ بیایم، شما هم بیایید و یک دعوتی انجام دهیم، نه. بلکه من از افرادی دعوت می‌کنم، شما هم از افرادی دعوت کنید. چون وقتی دو طرف گروهی شدند، خطرش بیشتر است. خطر از یک نفر بیشتر می‌شود. عزیزان‌تان را جمع کنید، ما هم عزیزان‌مان را جمع می‌کنیم. آن‌وقت این‌جا خداوند عزیزان پیامبر را معیَّن کرده و نگذاشته به دست خودش که هر که را بخواهد، بیاورد بلکه فرموده بگو: پسران‌مان را بیاوریم؛ "أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَكُمْ". و زن‌هایمان را بیاوریم و جان‌هایمان را بیاوریم. کسانی که به آن‌ها می‌گوییم: ای جان من! عزیز من! عزیزان‌مان را بیاوریم. آن‌وقت برویم کنار در خانه‌ی خدا و بگوییم: خدایا این‌ها این‌طور می‌گویند. آن‌ها هم آن‌طور می‌گویند. هر کدام را تو قبول نداری، لعنت کن و از بین ببر!. پس معلوم می‌شود که یک گروهی در بودند که هم شأن پیامبر و بودند که حدیث هم از همین مقام این‌ها انتزاع می‌شود. آن‌وقت در این آیه "نِسَاءَنَا" فرموده نه "بناتنا" که دختران‌مان را بیاوریم، بلکه فرموده: زن‌هایمان را بیاوریم. زن‌ها؛ چه ، چه زن و . اما در مقام آوردن، حضرت فقط حضرت زهرا (علیهاالسلام) را آوردند و هیچ‌کدام از همسران و اهل حرم و این‌ها را نیاوردند. پس معلوم می‌شود نفرین حضرت به مخالفینِ سرسخت و متعصب و ناجنس، متوقف بود بر این‌که حضرت این کار را بکند و از طرفی عزیزان خودش را به مردم نشان دهد که این‌ها چه کسانی هستند و از طرفی، ناقابل بودن زن‌هایشان را نشان بدهد!؛ چون عبارت آیه "نِسَاءَنَا" است و نساء هم بیشتر در حرم و همسر استعمال می‌شود، ولی آن‌ها را اصلاً قابل ندانست و لذا بعضی از مفسرین مثل ² و غیره می‌گویند از این آیه، دیگر بالاتر چیزی در فضیلت (علیهم‌السلام) نیست. چون این چنین با چند کلمه این‌ها را معرفی کرده و حضرت هم به ایشان می‌گوید که وقتی من دعا کردم و نفرین کردم، شما هم آمین بگویید. این هم در هست که نقل کرده‌اند. معلوم می‌شود که نفرین و دعای پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) که است، آمین گفتنی می‌خواهد که آن باید از طرف افرادی مخصوص باشد که خدا آن‌ها را معین کرده باشد و قول‌شان ردّ نشود و نفرین‌شان هدر نرود. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ______________ ۱) [ :۶۱] ۲)[ ج۱ ص۳۷۰: «... وفيه دليل لا شیء أقوى منه على فضل أصحاب الكساء عليهم‌السلام»] @seyedololama
🏴 سلام و صلوات خدا بر اسرای کربلا 🔹 دعایی که در شب ، در وارد شده، بسیار حکیمانه و عجیبی است: «یا مَن فَتَق العقولَ بمعرفته و أطلقَ الألسُن بحمده»؛ [ترجمه: ای کسی‌که عقل‌ها را با معرفت خود گشودی و زبان‌ها را با حمد خود پاسخ‌گو کردی] وقتی چیز بسیار عجیبی می‌بیند، خود به خود می‌پرسد این چیست؟ از کجا آمده؟ چه کسی این را ساخته؟ در زمان قدیم که هواپیما خیلی کم بود، اگر صدایی از بالا بلند می‌شد، همه می‌دویدند پشت‌بام و نگاه می‌کردند و تعجب می‌کردند که این چی بود که با این صدا آمد و از بالای سر ما ردّ شد؟! خب هر روز، ما درونِ چیزی هستیم و داریم می‌گردیم و می‌چرخیم - یعنی کره‌ی زمین- ولی هیچ به روی خودمان نمی‌آوریم!. آن‌هایی که دارند، عقل‌شان با به این چیزها درب و سرپوشش کنار می‌رود و پاسخ‌گوی به و الهی می‌شوند یعنی همان "و اطلق الألسن بحمده"؛ خود به خود در اثر آن و که به ما دادی، به و تو در می‌آییم. مانند زنان که با دیدن جمال جناب ، از خود بی‌خود شدند و به جای میوه، دست خودشان را قطع کردند و ملتفت نشدند!. ما که سینه می‌زنیم و می‌گوییم: "حسین " یا می‌گوییم: "یا امام " این بزرگواران این‌طور بودند. اگر این‌طور نبودند امام در سفر و در آن های بزرگ، باید نمازش قضا می‌شد! ولی به‌جای این‌که یک قضا بشود، اصلاً زبانش از خدا نمی‌شد! کبری می‌فرمود: «ما رایت إلا جمیلا»؛ هر چی دیدیم خوبی دیدیم! این همان حالت عجیب از خود بی‌خود شدن بود که خداوند به این‌ها داده بود. ۸۰٫۲٫۳ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 سال‌روز مباهله‌ی پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله با مسیحیان نجران؛ ( ۲۴ ۹ق) 🔹 رفتار (صلی الله علیه وآله وسلم) با حضرت سلام الله علیها خیلی عجیب بوده که نمونه‌ی آن در وقتی است که منطقه‌ی که مکانی است بین و و ، به آمدند تا با حضرت در مورد دین‌شان صحبت بکنند. این‌ها خیلی بودند و به خرج می‌دادند، فلذا این لجاجت‌شان باعث شد که آیه‌ی شریفه‌ی نازل شود که در این آیه فرموده: «فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ»¹؛ با این‌که این‌ها دینی‌شان به این‌جا رسیده که می‌دانند تو پیامبری و بعد از آن‌ها آمده‌ای، اما دست بر نمی‌دارند و چانه‌زنی می‌کنند؛ «فَقُلْ تَعَالَوْا» بگو: بیایید که چاره‌اش به دست من است؛ «نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَكُمْ وَ نِسَاءَنَا وَ نِسَاءَكُمْ وَ أَنْفُسَنَا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ»؛ این آیه خیلی عجیب است. خیلی!. خیلی دقت می‌خواهد. اگر این‌ها دست از لجاجت‌شان بر ندارند، با آن‌که مطلب را هم می‌دانند، بگو بیایید بکنیم، بکنیم؛ از خدا بر یکدیگر کنیم که خدایا آن‌که در این قضیه نادرستی به خرج می‌دهد و نمی‌خواهد زیر بار برود، تو او را مورد خودت قرار بده!. خب در این‌جا پیامبری که مدعی است که من پیامبرم و دین شما را کرده‌ام و دیگر شما بر دین سابق‌تان باقی نیستید و دین فعلی شما دینی است که من آورده‌ام و اگر به آن نکنید؛ اهل خواهید بود، بی‌دین خواهید بود، نه این‌که دین خواهید داشت و با دین از دنیا خواهید رفت، نه! دیگر چون آن دین منسوخ شد؛ دوره‌اش تمام شده است. حالا اگر شما قبول ندارید و نمی‌خواهید زیر این بار بروید، بیایید تا دعوت کنیم و یک دعوتی انجام بدهیم. نه این‌که من پیغمبرم؛ بیایم، شما هم بیایید و یک دعوتی انجام دهیم، نه. بلکه من از افرادی دعوت می‌کنم، شما هم از افرادی دعوت کنید. چون وقتی دو طرف گروهی شدند، خطرش بیشتر است. خطر از یک نفر بیشتر می‌شود. عزیزان‌تان را جمع کنید، ما هم عزیزان‌مان را جمع می‌کنیم. آن‌وقت این‌جا خداوند عزیزان پیامبر را معیَّن کرده و نگذاشته به دست خودش که هر که را بخواهد، بیاورد بلکه فرموده بگو: پسران‌مان را بیاوریم؛ "أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَكُمْ". و زن‌هایمان را بیاوریم و جان‌هایمان را بیاوریم. کسانی که به آن‌ها می‌گوییم: ای جان من! عزیز من! عزیزان‌مان را بیاوریم. آن‌وقت برویم کنار در خانه‌ی خدا و بگوییم: خدایا این‌ها این‌طور می‌گویند. آن‌ها هم آن‌طور می‌گویند. هر کدام را تو قبول نداری، لعنت کن و از بین ببر!. پس معلوم می‌شود که یک گروهی در بودند که هم شأن پیامبر و بودند که حدیث هم از همین مقام این‌ها انتزاع می‌شود. آن‌وقت در این آیه "نِسَاءَنَا" فرموده نه "بناتنا" که دختران‌مان را بیاوریم، بلکه فرموده: زن‌هایمان را بیاوریم. زن‌ها؛ چه ، چه زن و . اما در مقام آوردن، حضرت فقط حضرت زهرا (علیهاالسلام) را آوردند و هیچ‌کدام از همسران و اهل حرم و این‌ها را نیاوردند. پس معلوم می‌شود نفرین حضرت به مخالفینِ سرسخت و متعصب و ناجنس، متوقف بود بر این‌که حضرت این کار را بکند و از طرفی عزیزان خودش را به مردم نشان دهد که این‌ها چه کسانی هستند و از طرفی، ناقابل بودن زن‌هایشان را نشان بدهد!؛ چون عبارت آیه "نِسَاءَنَا" است و نساء هم بیشتر در حرم و همسر استعمال می‌شود، ولی آن‌ها را اصلاً قابل ندانست و لذا بعضی از مفسرین مثل ² و غیره می‌گویند از این آیه، دیگر بالاتر چیزی در فضیلت (علیهم‌السلام) نیست. چون این چنین با چند کلمه این‌ها را معرفی کرده و حضرت هم به ایشان می‌گوید که وقتی من دعا کردم و نفرین کردم، شما هم آمین بگویید. این هم در هست که نقل کرده‌اند. معلوم می‌شود که نفرین و دعای پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) که است، آمین گفتنی می‌خواهد که آن باید از طرف افرادی مخصوص باشد که خدا آن‌ها را معین کرده باشد و قول‌شان ردّ نشود و نفرین‌شان هدر نرود. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ______________ ۱) [ :۶۱] ۲)[ ج۱ ص۳۷۰: «... وفيه دليل لا شیء أقوى منه على فضل أصحاب الكساء عليهم‌السلام»] @seyedololama
🏴 سلام و صلوات خدا بر اسرای کربلا 🔹 دعایی که در شب ، در وارد شده، بسیار حکیمانه و عجیبی است: «یا مَن فَتَق العقولَ بمعرفته و أطلقَ الألسُن بحمده»؛ [ترجمه: ای کسی‌که عقل‌ها را با معرفت خود گشودی و زبان‌ها را با حمد خود پاسخ‌گو کردی] وقتی چیز بسیار عجیبی می‌بیند، خود به خود می‌پرسد این چیست؟ از کجا آمده؟ چه کسی این را ساخته؟ در زمان قدیم که هواپیما خیلی کم بود، اگر صدایی از بالا بلند می‌شد، همه می‌دویدند پشت‌بام و نگاه می‌کردند و تعجب می‌کردند که این چی بود که با این صدا آمد و از بالای سر ما ردّ شد؟! خب هر روز، ما درونِ چیزی هستیم و داریم می‌گردیم و می‌چرخیم - یعنی کره‌ی زمین- ولی هیچ به روی خودمان نمی‌آوریم!. آن‌هایی که دارند، عقل‌شان با به این چیزها درب و سرپوشش کنار می‌رود و پاسخ‌گوی به و الهی می‌شوند یعنی همان "و اطلق الألسن بحمده"؛ خود به خود در اثر آن و که به ما دادی، به و تو در می‌آییم. مانند زنان که با دیدن جمال جناب ، از خود بی‌خود شدند و به جای میوه، دست خودشان را قطع کردند و ملتفت نشدند!. ما که سینه می‌زنیم و می‌گوییم: "حسین " یا می‌گوییم: "یا امام " این بزرگواران این‌طور بودند. اگر این‌طور نبودند امام در سفر و در آن های بزرگ، باید نمازش قضا می‌شد! ولی به‌جای این‌که یک قضا بشود، اصلاً زبانش از خدا نمی‌شد! کبری می‌فرمود: «ما رایت إلا جمیلا»؛ هر چی دیدیم خوبی دیدیم! این همان حالت عجیب از خود بی‌خود شدن بود که خداوند به این‌ها داده بود. ۸۰٫۲٫۳ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
📆 پیرامون خدمات مرحوم آیت الله سید عبدالحسین عاملی؛ (۸ سال ۱۳۷۷ق) 🔹تقریباً می‌شود گفت که مرحوم سید شرف‌الدین اول و زمان ما بود. ۸۰٫۲٫۲۶ 🔹مرحوم سید شرف‌الدین از بزرگ ما بودند که در حدود ۵۰-۶۰ سال پیش فوت کردند. ایشان در از بزرگوار بود. ایشان رساله‌ای نوشت به نام که از کتب خود وضع این را روشن کند که ای برادران ما -که در خود با هم برادریم- باید همگی مطالب را به طور دقیق بررسی کنیم. یکی از مطالب علمی این است که وضع چگونه بود؟ کدام بوده؟ کدام بوده؟ حرف کدام را می‌شود قبول کرد؟ کدام را قبول نکرد؟ اینها جزء است. ایشان این کار را کرد و کتابی به نام همین ابوهریره نوشته و به قدری مؤثر شده که برخی علمای و جاهای دیگر شدند؛ وقتی دیدند همچین آدمی مرجع آن‌ها بوده و خجالت کشیدند و خود آن علما هم کتابی بر ردّ همین ابوهریره نوشتند. ۸۲٫۱۱٫۶ 🔹سید عبدالحسین شرف‌الدین در حدود ۷۰-۸۰ سال پیش در لبنان و و آن‌جاها کرد و اقدامات مهمی انجام داد و از طرف دولت هم تبعید شد و به زحمت افتاد. از طرف بعضی از اشرار هم مورد تعرض قرار گرفت. با همه‌ی این‌ها یک چراغی روشن کرد که هنوز هم تابش آن به وسیله‌ی این کتاب شریف در دنیای برجاست. کتاب شریف مراجعات مورد پسند هم واقع شد و ایشان در نوشته‌های خودشان -مخصوصاً در آن کتابی که بر رد وهابیت نوشتند [ ]- اشاره کردند که مرحوم شرف‌الدین، علامه‌ی بزرگوار، این مسائل و را به بهترین صورت حل کرده و کتاب مراجعات یکی از منابع و گنجینه‌هایی است برای گروه شیعه و مسلمین و حل مشکلات شیعه و سنی. ۹۴٫۳٫۲۸ 🔹مرحوم آسید شرف‌الدین لبنانی که ناظر به اختلافات شیعه و سنی بود، ایشان به رفتند و با رئیس آن وقت که شیخ نام داشت، قرار گذاشتند که این مطالب را با سؤال و جواب مطرح کنند که چه می‌گوید و چه می‌گوید. بدون این‌که به هم پرخاشی داشته باشند فقط با قلم و . نتیجه‌ی کار وی کتاب المراجعات شد که باید ان‌شاءالله همگی داشته باشند و بعضی کتاب‌های دیگر هم ایشان نوشت که همگی مفید بود. آقای نوشته است که روی میز مرحوم آیت الله کتاب‌های صاحب مراجعات، مرحوم آسید شرف‌الدین بود. امام هم از علامه سید شرف‌الدین خیلی تجلیل کرده و در بعضی نوشته‌هایش فرمدند: سخنان ایشان هم خیلی مستدل و خیلی خوب است. ۹۳٫۲٫۲۵ 🔹بعضی‌ها هستند نه کتاب نوشته‌اند، نه معروف‌اند و نه کسی آن‌ها را می‌شناسد. اما خدا به آن‌ها و داده، نور داده. آن‌ها کسانی هستند که یک دوره آیت الله را زیرورو کرده‌اند. یک دوره کتاب‌های سید شرف‌الدین موسوی را زیرورو کرده‌اند، با این کتاب‌ها آشنایند و مشکلات را می‌توانند حل کنند. ۹۳٫۱۰٫۲ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 سال‌روز مباهله‌ی پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله با مسیحیان نجران؛ ( ۲۴ ۹ق) 🔹 رفتار (صلی الله علیه وآله وسلم) با حضرت سلام الله علیها خیلی عجیب بوده که نمونه‌ی آن در وقتی است که منطقه‌ی که مکانی است بین و و ، به آمدند تا با حضرت در مورد دین‌شان صحبت بکنند. این‌ها خیلی بودند و به خرج می‌دادند، فلذا این لجاجت‌شان باعث شد که آیه‌ی شریفه‌ی نازل شود که در این آیه فرموده: «فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ»¹؛ با این‌که این‌ها دینی‌شان به این‌جا رسیده که می‌دانند تو پیامبری و بعد از آن‌ها آمده‌ای، اما دست بر نمی‌دارند و چانه‌زنی می‌کنند؛ «فَقُلْ تَعَالَوْا» بگو: بیایید که چاره‌اش به دست من است؛ «نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَكُمْ وَ نِسَاءَنَا وَ نِسَاءَكُمْ وَ أَنْفُسَنَا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ»؛ این آیه خیلی عجیب است. خیلی!. خیلی دقت می‌خواهد. اگر این‌ها دست از لجاجت‌شان بر ندارند، با آن‌که مطلب را هم می‌دانند، بگو بیایید بکنیم، بکنیم؛ از خدا بر یکدیگر کنیم که خدایا آن‌که در این قضیه نادرستی به خرج می‌دهد و نمی‌خواهد زیر بار برود، تو او را مورد خودت قرار بده!. خب در این‌جا پیامبری که مدعی است که من پیامبرم و دین شما را کرده‌ام و دیگر شما بر دین سابق‌تان باقی نیستید و دین فعلی شما دینی است که من آورده‌ام و اگر به آن نکنید؛ اهل خواهید بود، بی‌دین خواهید بود، نه این‌که دین خواهید داشت و با دین از دنیا خواهید رفت، نه! دیگر چون آن دین منسوخ شد؛ دوره‌اش تمام شده است. حالا اگر شما قبول ندارید و نمی‌خواهید زیر این بار بروید، بیایید تا دعوت کنیم و یک دعوتی انجام بدهیم. نه این‌که من پیغمبرم؛ بیایم، شما هم بیایید و یک دعوتی انجام دهیم، نه. بلکه من از افرادی دعوت می‌کنم، شما هم از افرادی دعوت کنید. چون وقتی دو طرف گروهی شدند، خطرش بیشتر است. خطر از یک نفر بیشتر می‌شود. عزیزان‌تان را جمع کنید، ما هم عزیزان‌مان را جمع می‌کنیم. آن‌وقت این‌جا خداوند عزیزان پیامبر را معیَّن کرده و نگذاشته به دست خودش که هر که را بخواهد، بیاورد بلکه فرموده بگو: پسران‌مان را بیاوریم؛ "أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَكُمْ". و زن‌هایمان را بیاوریم و جان‌هایمان را بیاوریم. کسانی که به آن‌ها می‌گوییم: ای جان من! عزیز من! عزیزان‌مان را بیاوریم. آن‌وقت برویم کنار در خانه‌ی خدا و بگوییم: خدایا این‌ها این‌طور می‌گویند. آن‌ها هم آن‌طور می‌گویند. هر کدام را تو قبول نداری، لعنت کن و از بین ببر!. پس معلوم می‌شود که یک گروهی در بودند که هم شأن پیامبر و بودند که حدیث هم از همین مقام این‌ها انتزاع می‌شود. آن‌وقت در این آیه "نِسَاءَنَا" فرموده نه "بناتنا" که دختران‌مان را بیاوریم، بلکه فرموده: زن‌هایمان را بیاوریم. زن‌ها؛ چه ، چه زن و . اما در مقام آوردن، حضرت فقط حضرت زهرا (علیهاالسلام) را آوردند و هیچ‌کدام از همسران و اهل حرم و این‌ها را نیاوردند. پس معلوم می‌شود نفرین حضرت به مخالفینِ سرسخت و متعصب و ناجنس، متوقف بود بر این‌که حضرت این کار را بکند و از طرفی عزیزان خودش را به مردم نشان دهد که این‌ها چه کسانی هستند و از طرفی، ناقابل بودن زن‌هایشان را نشان بدهد!؛ چون عبارت آیه "نِسَاءَنَا" است و نساء هم بیشتر در حرم و همسر استعمال می‌شود، ولی آن‌ها را اصلاً قابل ندانست و لذا بعضی از مفسرین مثل ² و غیره می‌گویند از این آیه، دیگر بالاتر چیزی در فضیلت (علیهم‌السلام) نیست. چون این چنین با چند کلمه این‌ها را معرفی کرده و حضرت هم به ایشان می‌گوید که وقتی من دعا کردم و نفرین کردم، شما هم آمین بگویید. این هم در هست که ها نقل کرده‌اند. معلوم می‌شود که نفرین و دعای پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) که است، آمین گفتنی می‌خواهد که آن باید از طرف افرادی مخصوص باشد که خدا آن‌ها را معین کرده باشد و قول‌شان ردّ نشود و نفرین‌شان هدر نرود. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی __________ ۱) [ :۶۱] ۲)[ ج۱ ص۳۷۰: «... وفيه دليل لا شیء أقوى منه على فضل أصحاب الكساء عليهم‌السلام»] @seyedololama
🔺 سال‌روز مباهله‌ی پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله با مسیحیان نجران؛ ( ۲۴ ۹ق) 🔹 رفتار (صلی الله علیه وآله وسلم) با حضرت سلام الله علیها خیلی عجیب بوده که نمونه‌ی آن در وقتی است که منطقه‌ی که مکانی است بین و و ، به آمدند تا با حضرت در مورد دین‌شان صحبت بکنند. این‌ها خیلی بودند و به خرج می‌دادند، فلذا این لجاجت‌شان باعث شد که آیه‌ی شریفه‌ی نازل شود که در این آیه فرموده: «فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ»¹؛ با این‌که این‌ها دینی‌شان به این‌جا رسیده که می‌دانند تو پیامبری و بعد از آن‌ها آمده‌ای، اما دست بر نمی‌دارند و چانه‌زنی می‌کنند؛ «فَقُلْ تَعَالَوْا» بگو: بیایید که چاره‌اش به دست من است؛ «نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَكُمْ وَ نِسَاءَنَا وَ نِسَاءَكُمْ وَ أَنْفُسَنَا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ»؛ این آیه خیلی عجیب است. خیلی!. خیلی دقت می‌خواهد. اگر این‌ها دست از لجاجت‌شان بر ندارند، با آن‌که مطلب را هم می‌دانند، بگو بیایید بکنیم، بکنیم؛ از خدا بر یکدیگر کنیم که خدایا آن‌که در این قضیه نادرستی به خرج می‌دهد و نمی‌خواهد زیر بار برود، تو او را مورد خودت قرار بده!. خب در این‌جا پیامبری که مدعی است که من پیامبرم و دین شما را کرده‌ام و دیگر شما بر دین سابق‌تان باقی نیستید و دین فعلی شما دینی است که من آورده‌ام و اگر به آن نکنید؛ اهل خواهید بود، بی‌دین خواهید بود، نه این‌که دین خواهید داشت و با دین از دنیا خواهید رفت، نه! دیگر چون آن دین منسوخ شد؛ دوره‌اش تمام شده است. حالا اگر شما قبول ندارید و نمی‌خواهید زیر این بار بروید، بیایید تا دعوت کنیم و یک دعوتی انجام بدهیم. نه این‌که من پیغمبرم؛ بیایم، شما هم بیایید و یک دعوتی انجام دهیم، نه. بلکه من از افرادی دعوت می‌کنم، شما هم از افرادی دعوت کنید. چون وقتی دو طرف گروهی شدند، خطرش بیشتر است. خطر از یک نفر بیشتر می‌شود. عزیزان‌تان را جمع کنید، ما هم عزیزان‌مان را جمع می‌کنیم. آن‌وقت این‌جا خداوند عزیزان پیامبر را معیَّن کرده و نگذاشته به دست خودش که هر که را بخواهد، بیاورد بلکه فرموده بگو: پسران‌مان را بیاوریم؛ "أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَكُمْ". و زن‌هایمان را بیاوریم و جان‌هایمان را بیاوریم. کسانی که به آن‌ها می‌گوییم: ای جان من! عزیز من! عزیزان‌مان را بیاوریم. آن‌وقت برویم کنار در خانه‌ی خدا و بگوییم: خدایا این‌ها این‌طور می‌گویند. آن‌ها هم آن‌طور می‌گویند. هر کدام را تو قبول نداری، لعنت کن و از بین ببر!. پس معلوم می‌شود که یک گروهی در بودند که هم شأن پیامبر و بودند که حدیث هم از همین مقام این‌ها انتزاع می‌شود. آن‌وقت در این آیه "نِسَاءَنَا" فرموده نه "بناتنا" که دختران‌مان را بیاوریم، بلکه فرموده: زن‌هایمان را بیاوریم. زن‌ها؛ چه ، چه زن و . اما در مقام آوردن، حضرت فقط حضرت زهرا (علیهاالسلام) را آوردند و هیچ‌کدام از همسران و اهل حرم و این‌ها را نیاوردند. پس معلوم می‌شود نفرین حضرت به مخالفینِ سرسخت و متعصب و ناجنس، متوقف بود بر این‌که حضرت این کار را بکند و از طرفی عزیزان خودش را به مردم نشان دهد که این‌ها چه کسانی هستند و از طرفی، ناقابل بودن زن‌هایشان را نشان بدهد!؛ چون عبارت آیه "نِسَاءَنَا" است و نساء هم بیشتر در حرم و همسر استعمال می‌شود، ولی آن‌ها را اصلاً قابل ندانست و لذا بعضی از مفسرین مثل ² و غیره می‌گویند از این آیه، دیگر بالاتر چیزی در فضیلت (علیهم‌السلام) نیست. چون این چنین با چند کلمه این‌ها را معرفی کرده و حضرت هم به ایشان می‌گوید که وقتی من دعا کردم و نفرین کردم، شما هم آمین بگویید. این هم در هست که ها نقل کرده‌اند. معلوم می‌شود که نفرین و دعای پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) که است، آمین گفتنی می‌خواهد که آن باید از طرف افرادی مخصوص باشد که خدا آن‌ها را معین کرده باشد و قول‌شان ردّ نشود و نفرین‌شان هدر نرود. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ______ ۱) [ :۶۱] ۲)[ ج۱ ص۳۷۰: «... وفيه دليل لا شیء أقوى منه على فضل أصحاب الكساء عليهم‌السلام»] @seyedololama
🏴 سلام و صلوات خدا بر اسرای کربلا 🔹 دعایی که در شب ، در وارد شده، بسیار حکیمانه و عجیبی است: «یا مَن فَتَق العقولَ بمعرفته و أطلقَ الألسُن بحمده»؛ [ترجمه: ای کسی‌که عقل‌ها را با معرفت خود گشودی و زبان‌ها را با حمد خود پاسخ‌گو کردی] وقتی چیز بسیار عجیبی می‌بیند، خود به خود می‌پرسد این چیست؟ از کجا آمده؟ چه کسی این را ساخته؟ در زمان قدیم که هواپیما خیلی کم بود، اگر صدایی از بالا بلند می‌شد، همه می‌دویدند پشت‌بام و نگاه می‌کردند و تعجب می‌کردند که این چی بود که با این صدا آمد و از بالای سر ما ردّ شد؟! خب هر روز، ما درونِ چیزی هستیم و داریم می‌گردیم و می‌چرخیم - یعنی کره‌ی زمین- ولی هیچ به روی خودمان نمی‌آوریم!. آن‌هایی که دارند، عقل‌شان با به این چیزها درب و سرپوشش کنار می‌رود و پاسخ‌گوی به و الهی می‌شوند یعنی همان "و اطلق الألسن بحمده"؛ خود به خود در اثر آن و که به ما دادی، به و تو در می‌آییم. مانند زنان که با دیدن جمال جناب ، از خود بی‌خود شدند و به جای میوه، دست خودشان را قطع کردند و ملتفت نشدند!. ما که سینه می‌زنیم و می‌گوییم: "حسین " یا می‌گوییم: "یا امام " این بزرگواران این‌طور بودند. اگر این‌طور نبودند امام در سفر و در آن های بزرگ، باید نمازش قضا می‌شد! ولی به‌جای این‌که یک قضا بشود، اصلاً زبانش از خدا نمی‌شد! کبری می‌فرمود: «ما رایت إلا جمیلا»؛ هر چی دیدیم خوبی دیدیم! این همان حالت عجیب از خود بی‌خود شدن بود که خداوند به این‌ها داده بود. ۸۰٫۲٫۳ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama