eitaa logo
سیدالعلماء
1.8هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
740 ویدیو
7 فایل
کانال رسمی مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ایشان شاگرد بزرگانی مثل حضرات آیات شیخ عباس تهرانی، امام خمینی، علامه طباطبایی، بروجردی و... بودند. مرحوم امام در نامه‌های خود، از ایشان با عبارت "سیدالعلماء" یاد می‌کردند. ارتباط با ادمین @seydololama_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
سیدالعلماء
🔺 استقبال از ماه مبارک رمضان (۵) 🔹 ... همین الآن فرودگاه #بغداد مرکز آمد و شد #وزیر خارجه و وزیر دف
🔺 استقبال از ماه مبارک رمضان (۶) 🔹 ... خوب حالا چه کار کنیم؟ آخر ماه است یک دعایی هست که: «الَّلهُمَّ اِن لَم تَکُن غَفرتَ لَنا فی ما مَضَی مِن شعبانٍ فاغفِرلَنا فیما بَقِیَ مِنه»؛ (، اعمال ماه مبارک )؛ یعنی خدایا اگر تا حالا در این ماه ما کاری نکردیم، نکردیم، ما را موفق به آن شرط بخشش خودت بگردان والّا خدا که می‌آمرزد، خدا که در آمرزشش هیچ سخنی نیست؛ ما ممکن است صحیح نکنیم؛ چون شرایط توبه را نداریم. شرایط توبه این است که انسان حساب‌های ، حساب‌های قولی، حساب‌های نظری، چشمی و فکری، همه را روی کاغذ بیاورد و همه را مشاهده کند که کدامش با اصول، مخالف بوده و از آن‌ها کند. اگر این کار را نکند "اِن لَم تَکُن غَفرتَ لَنا فی ما مَضَی مِن شعبانٍ" جوابش این است که تو که نکردی که ما تو را بیامرزیم!. می‌خواهی وارد ما شوی باید پاک شوی؛ پاک شدنت به توبه است. توبه به دانستن بد و خوب و و است. در ماه چه مطالعه‌ای کردی؟ آیا این رساله [] مرحوم را از اول تا آخر خوب خوانده‌ای؟ حلال‌ها و حرام‌ها را خوب حالی‌ات شده است؟ مثلاً یکی از بیدار کردن و متوجه کردن است که آدم نگذارد و که از و و که بیرون می‌آیند، باشند، به خانه که می‌آیند، در را که باز می‌کنند، حواس‌شان به این باشد که وسایل کجاست، کجاست، تلفن‌شان را به دست‌شان بگیرند و با رفیق‌شان حرف بزنند. بی توجهی به این مسائل است که باعث می‌شود انسان، بار می‌آید و ندارد!. معنای تربیت، و داشتن و را به آسانی باز نکردن است، را به آسانی به چیزی ندادن است، را به آسانی به یک ، به یک صفحه، به یک نینداختن است. باید احکام این مسائل دانسته شود که آیا جزء گناهان و حرام هستند یا جزء واجبات به شمار می‌آیند. این‌ها را که دانستیم و پیش خدا کردیم، این را هم می‌خوانیم. «الَّلهُمَّ اِن لَم تَکُن غَفرتَ لَنا فی ما مَضَی مِن شعبانٍ فاغفِرلَنا فیما بَقِیَ مِنه»؛ (، اعمال ماه مبارک ) خدایا توفیق به همه‌ی ما بده، به طوری‌که ما، را روشن نکنند مگر به خاطر و و . این‌طور صحنه‌های پر از جوان‌های برهنه و لخت، برای خانواده‌ها، بدترین است!؛ چه انسان یک نخراشیده‌ی خارجی را بیاورد در خانه، چه فیلمش را نشان بدهد!؛ آن را به خاطر این نشان می‌دهند که بچه‌ها سرگرم شوند که خانم خانه به آشپزخانه برسد، یا مرد خانه سر میز کار یا به مغازه‌اش برود. این و این هم، با این و سرگرم می‌شوند، و این کار راحت است؛ پس تربیت کجا رفت؟! تربیت ممکن نیست!. وقتی ممکن نشد، خدایی نخواسته پسر یک ، از فرار می‌کند و می‌شود! آن‌وقت اسرار را از او می‌پرسند و در قبال جواب او، یک ساختمان یا یک ماشین خوب هم به او می‌دهند!. این می‌شود حاصل کار یک !، یک !، حتی یک ! من از یکی از همکارانِ ، ، آقا، شنیدم [مقصود مرحوم آیت الله می‌باشد] که فرمود: من نسل مرد ندارم، فقط نسل زن و دختر دارم. نسل مرد من، یکی در خیابان کشته شد و یکی را هم نیروهای امنیتی گرفتند و اعدامش کردند. دو سه تا پسر داشتم، این‌طوری شد. جنازه‌ی پسرم که در خیابان افتاد، به مادرش گفتم من که نمی‌روم او را بردارم. اگر می‌خواهی تو برو بردار!. این آقا یک مجتهد عادل قاضی بود که به من گفت. به خاطر چه بود؟ چون از بس در کار زیاد بود و کار داشتند، نمی‌توانستند بچه‌هایشان را نگه‌داری کنند. بچه‌هایشان به پیوسته بودند. یکی‌شان را اعدام کردند، یکی‌شان هم در شلوغی‌های خیابان کشته شد. این برای همه هست. «یا ایّهاالّذینَ آمَنوا کُتِبَ علیکُمُ الصّیامُ کَما کُتِبَ علَی الّذینَ مِن قَبلِکُم لَعلَّکُم تَتَّقُونَ»؛ (:۱۸۳)؛ این تمرین . طوری هم مؤثر است که هر انسانی که موفق به درک این ماه می‌شود، آخر این ماه، دل‌گیر می‌شود که چرا ماه دارد تمام می‌شود؛ علامت قبولی همین است. و بعد از ماه حتماً برنامه‌ی ماهی سه روز روزه را ترک نمی‌کند. از بس در و در لذت برده. این . این است و این قبولی است. ۲۸ شعبان المعظم ۱۴۳۵=۹۳/۴/۵ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🔺 سال‌روز مباهله‌ی پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله با مسیحیان نجران؛ ( ۲۴ ۹ق) 🔹 رفتار (صلی الله علیه وآله وسلم) با حضرت سلام الله علیها خیلی عجیب بوده که نمونه‌ی آن در وقتی است که منطقه‌ی که مکانی است بین و و ، به آمدند تا با حضرت در مورد دین‌شان صحبت بکنند. این‌ها خیلی بودند و به خرج می‌دادند، فلذا این لجاجت‌شان باعث شد که آیه‌ی شریفه‌ی ( :۶۱) نازل شود که در این آیه فرموده: «فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ»؛ با این‌که این‌ها دینی‌شان به این‌جا رسیده که می‌دانند تو پیامبری و بعد از آن‌ها آمده‌ای، اما دست بر نمی‌دارند و چانه‌زنی می‌کنند؛ «فَقُلْ تَعَالَوْا» بگو: بیایید که چاره‌اش به دست من است؛ «نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَكُمْ وَ نِسَاءَنَا وَ نِسَاءَكُمْ وَ أَنْفُسَنَا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ»؛ این آیه خیلی عجیب است. خیلی!. خیلی دقت می‌خواهد. اگر این‌ها دست از لجاجت‌شان بر ندارند، با آن‌که مطلب را هم می‌دانند، بگو بیایید بکنیم، بکنیم؛ از خدا بر یکدیگر کنیم که خدایا آن‌که در این قضیه نادرستی به خرج می‌دهد و نمی‌خواهد زیر بار برود، تو او را مورد خودت قرار بده!. خوب در این‌جا پیامبری که مدعی است که من پیامبرم و دین شما را کرده‌ام و دیگر شما بر دین سابق‌تان باقی نیستید و دین فعلی شما دینی است که من آورده‌ام و اگر به آن نکنید؛ اهل خواهید بود، بی‌دین خواهید بود، نه این‌که دین خواهید داشت و با دین از دنیا خواهید رفت، نه! دیگر چون آن دین منسوخ شد؛ دوره‌اش تمام شده است. حالا اگر شما قبول ندارید و نمی‌خواهید زیر این بار بروید، بیایید تا دعوت کنیم و یک دعوتی انجام بدهیم. نه این‌که من پیغمبرم؛ بیایم، شما هم بیایید و یک دعوتی انجام دهیم، نه. بلکه من از افرادی دعوت می‌کنم، شما هم از افرادی دعوت کنید. چون وقتی دو طرف گروهی شدند، خطرش بیشتر است. خطر از یک نفر بیشتر می‌شود. عزیزان‌تان را جمع کنید، ما هم عزیزان‌مان را جمع می‌کنیم. آن‌وقت این‌جا خداوند عزیزان پیامبر را معیَّن کرده و نگذاشته به دست خودش که هر که را بخواهد، بیاورد بلکه فرموده بگو: پسران‌مان را بیاوریم؛ " أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَكُمْ". و زن‌هایمان را بیاوریم و جان‌هایمان را بیاوریم. کسانی که به آن‌ها می‌گوییم: ای جان من! عزیز من! عزیزان‌مان را بیاوریم. آن‌وقت برویم کنار در خانه‌ی خدا و بگوییم: خدایا این‌ها این‌طور می‌گویند. آن‌ها هم آن‌طور می‌گویند. هر کدام را تو قبول نداری، لعنت کن و از بین ببر!. پس معلوم می‌شود که یک گروهی در بودند که هم شأن پیامبر و بودند که حدیث هم از همین مقام این‌ها انتزاع می‌شود. آن‌وقت در این آیه "نِسَاءَنَا" فرموده نه "بناتنا" که دختران‌مان را بیاوریم، بلکه فرموده: زن‌هایمان را بیاوریم. زن‌ها؛ چه ، چه زن و . اما در مقام آوردن، حضرت فقط حضرت زهرا (علیهاالسلام) را آوردند و هیچ‌کدام از همسران و اهل حرم و این‌ها را نیاوردند. پس معلوم می‌شود نفرین حضرت به مخالفینِ سرسخت و متعصب و ناجنس، متوقف بود بر این‌که حضرت این کار را بکند و از طرفی عزیزان خودش را به مردم نشان دهد که این‌ها چه کسانی هستند و از طرفی، ناقابل بودن زن‌هایشان را نشان بدهد!؛ چون عبارت آیه "نِسَاءَنَا" است و نساء هم بیشتر در حرم و همسر استعمال می‌شود، ولی آن‌ها را اصلاً قابل ندانست و لذا بعضی از مفسرین مثل * و غیره می‌گویند از این آیه، دیگر بالاتر چیزی در فضیلت (علیهم‌السلام) نیست. چون این چنین با چند کلمه این‌ها را معرفی کرده و حضرت هم به ایشان می‌گوید که وقتی من دعا کردم و نفرین کردم، شما هم آمین بگویید. این هم در هست که نقل کرده‌اند. معلوم می‌شود که نفرین و دعای پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) که است، آمین گفتنی می‌خواهد که آن باید از طرف افرادی مخصوص باشد که خدا آن‌ها را معین کرده باشد و قول‌شان ردّ نشود و نفرین‌شان هدر نرود. _____________ * [ ج ۱ ص ۳۷۰ : «... وفيه دليل لا شیء أقوى منه على فضل أصحاب الكساء عليهم‌السلام»] ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
#نفاق 🔺 خطر نفاق (۵) 🔺 تذکرات مولا امیرالمؤمنین علی صلوات‌الله‌علیه در هنگام نزول بلا 🔹 ... «إِنّ
🔺 خطر نفاق (۶) 🔺 تذکرات مولا امیرالمؤمنین علی صلوات‌الله‌علیه در هنگام نزول بلا 🔹 ... «وقد جعلَ اللهُ الاستغفارَ سَبباً لِدُرورِ الرِّزقِ»؛ توبه‌ی واقعی و بازگشت به سوی از و عدم از و را خداوند وسیله‌ی و فراوانی ارزاق قرار داده. از زمان حضرت علیه‌السلام که و نشان داده که حضرت نوح علیه‌السلام عرض می‌کند که من به این قوم گفتم که از خدا بخواهید؛ «فقلت اِستَغفَروا ربَّکُم اِنَّهُ کان غَفّاراً»(۱۰)؛ خیلی خدایی که من می‌شناسم مستغفر و است. «یُرسِلِ السَّماءَ علیکم مِدراراً»(۱۱)؛ باران رحمتش را برای شما می‌فرستد. «ویُمدِدکُم بِاموالٍ و بَنینَ»( علیه‌السلام:۱۲)؛ اگر می‌خواهید، فرزند دار می‌شوید، می‌خواهید، می‌خواهید، راه می‌افتد. خب، این‌ها چگونه حساب می‌شود؟! چرا ما از این‌ها صحبت نمی‌کنیم؟! آیا مشکلات ناشی از تنها خلاصه می‌شود در این‌که ساختمان، ساختمان درستی نبوده؟! «فرَحمَ اللهُ»؛ با این‌که طلب خوانده‌اند، حضرت علیه‌السلام هنوز نکرده! بلکه دارد می‌گوید: «فَرحِمَ اللهُ إمرءًا اِستَقبَلَ تُوبَتَه»؛ خدا کند کسی را که رو به بیاورد؛ چون می‌خواهد مانع را بر طرف کند، آخر دعا با وجود مانع که نمی‌شود. خدا رحمت کند کسی را که رو به توبه بیاورد. «و اِستِقالَ خطیئَتَه»؛ اظهار پشیمانی کند و از او بخواهد که از او بگذرد. و «بادَرَ مَنیّتَه» زود حرکت کند، بجنبد؛ وقت کم است و یک‌مرتبه می‌رسد!. تا این‌جا حضرت بعد از نماز، و حاضران را آماده می‌فرماید، بعد درخواست خود را از خدا می‌کند: «اللهمّ اِنّا خَرجنَا اِلیک مِن تحتِ الاَستارِ والاَکنانِ»؛ خدایا ما به سوی تو آمدیم از ساختمان، اتاق و زندگی‌مان. معلوم می‌شود که حضرت علی علیه‌السلام خدا را حضرت و می‌دانستند و این نماز زلزله و نماز طلب باران را یک امور واقعی و اسباب کار می‌دانسته نه یک تشریفات!. خدایا ما آمدیم، «و بعدَ عَجیجِ البَهائِم»؛ از بس ما بدیم، حضرت اول را می‌برند روی چهارپایان و گاوها و گوسفندان!، که این‌ها ناله می‌کردند، این‌ها فریاد آه و ناله‌شان بلند بدود. «وَالوِلدانِ»؛ ، کوچک‌ها و و بی‌تقصیرها، حضرت از آن‌ها صحبت می‌کند. معلوم می‌شود که عمده‌ی فشارهای از بزرگ‌هاست! و وقتی هم که بخواهند توبه کنند، باید جوری توبه کنند که شفاعت را بدهند به بچه‌هایشان و به حیوانات‌شان و برای این‌ها از خدا چیز بخواهند. از بس ما پر رو و دریده و بی‌حیا شدیم!. بعضی از عجیب‌اند!؛ ما از می‌آمدیم، در یکی از بین راه -که از است که خدا به ما داده- پیاده شدیم که برویم در قسمت مردان که بگیریم، دیدیم که دخترها آمده‌اند این‌جا! یک خانمی آستینش را هم داده بالا و دارد وضو می‌گیرد! ما را هم که دید، هیچی، کنار نرفت! گفتیم: خانم! زنانه آن‌جا است و این‌جا مردانه است. گفت: آن‌جا شلوغ است و من می‌خواهم به من نماز اول وقت برسم!. این‌طوری شده، اصلاً و و دارد رنگ می‌بازد!. از این جهت باید فرزندان را وسیله کرد، را وسیله کرد. ادامه دارد ... ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🔺 استقبال از ماه مبارک رمضان (۵) 🔹 همین الآن فرودگاه #بغداد مرکز آمد و شد #وزیر خارجه و وزیر دفاع #
🔺 استقبال از ماه مبارک رمضان (۶) 🔹 ... خوب حالا چه کار کنیم؟ آخر ماه است یک دعایی هست که: «الَّلهُمَّ اِن لَم تَکُن غَفرتَ لَنا فی ما مَضَی مِن شعبانٍ فاغفِرلَنا فیما بَقِیَ مِنه»؛ (، اعمال ماه مبارک شعبان)؛ یعنی خدایا اگر تا حالا در این ماه ما کاری نکردیم، توبه‌ای نکردیم، ما را موفق به آن شرط بخشش خودت بگردان والّا خدا که می‌آمرزد، خدا که در آمرزشش هیچ سخنی نیست؛ ما ممکن است صحیح نکنیم؛ چون شرایط توبه را نداریم. شرایط توبه این است که انسان حساب‌های ، حساب‌های قولی، حساب‌های نظری، چشمی و فکری، همه را روی کاغذ بیاورد و همه را مشاهده کند که کدامش با اصول، مخالف بوده و از آن‌ها کند. اگر این کار را نکند "اِن لَم تَکُن غَفرتَ لَنا فی ما مَضَی مِن شعبانٍ" جوابش این است که تو که توبه نکردی که ما تو را بیامرزیم!. می‌خواهی وارد ما شوی، باید پاک شوی؛ پاک شدنت به توبه است. توبه به دانستن بد و خوب و و است. در ماه چه مطالعه‌ای کردی؟ آیا این رساله [ ] مرحوم را از اول تا آخر خوب خوانده‌ای؟ حلال‌ها و حرام‌ها را خوب حالی‌ات شده است؟ مثلاً یکی از بیدار کردن و متوجه کردن است که آدم نگذارد و که از و و که بیرون می‌آیند، باشند، به خانه که می‌آیند، در را که باز می‌کنند، حواس‌شان به این باشد که وسایل کجاست، کجاست، خود را به دست‌شان بگیرند و با خود حرف بزنند. بی‌توجهی به این مسائل است که باعث می‌شود انسان، بار می‌آید و ندارد!. معنای تربیت، و داشتن و را به آسانی باز نکردن است، را به آسانی به چیزی ندادن است، را به آسانی به یک ، به یک صفحه، به یک نینداختن است. باید احکام این مسائل دانسته شود که آیا جزء گناهان و حرام هستند یا جزء واجبات به شمار می‌آیند. این‌ها را که دانستیم و پیش خدا توبه کردیم، این را هم می‌خوانیم. «الَّلهُمَّ اِن لَم تَکُن غَفرتَ لَنا فی ما مَضَی مِن شعبانٍ فاغفِرلَنا فیما بَقِیَ مِنه»؛ خدایا توفیق به همه‌ی ما بده، به طوری‌که ما، را روشن نکنند مگر به خاطر و و . این‌طور صحنه‌های پر از جوان‌های برهنه و لخت، برای خانواده‌ها، بدترین است!؛ چه انسان یک نخراشیده‌ی خارجی را بیاورد در خانه، چه فیلمش را نشان بدهد!؛ آن را به خاطر این نشان می‌دهند که بچه‌ها سرگرم شوند که خانم خانه به آشپزخانه برسد، یا مرد خانه سر میز کار یا به مغازه‌اش برود. این و این هم، با این و تلفن سرگرم می‌شوند، و این کار راحت است؛ پس تربیت کجا رفت؟! تربیت ممکن نیست!. وقتی ممکن نشد، خدایی نخواسته پسر یک ، از فرار می‌کند و می‌شود! آن‌وقت اسرار را از او می‌پرسند و در قبال جواب او، یک ساختمان یا یک ماشین خوب هم به او می‌دهند!. این می‌شود حاصل کار یک !، یک !، حتی یک !؛ من از یکی از همکارانِ ، ، آقا، شنیدم [مقصود مرحوم آیت الله می‌باشد] که فرمود: من نسل مرد ندارم، فقط نسل زن و دختر دارم. نسل مرد من، یکی در خیابان کشته شد و یکی را هم نیروهای امنیتی گرفتند و اعدامش کردند. دو سه تا پسر داشتم، این‌طوری شد. جنازه‌ی پسرم که در خیابان افتاد، به مادرش گفتم من که نمی‌روم او را بردارم. اگر می‌خواهی تو برو بردار!. این آقا یک عادل قاضی بود که به من گفت. به خاطر چه بود؟ چون از بس در کار زیاد بود و آخوندها کار داشتند، نمی‌توانستند بچه‌هایشان را نگه‌داری کنند. بچه‌هایشان به ها پیوسته بودند. یکی‌شان را اعدام کردند، یکی‌شان هم در شلوغی‌های خیابان کشته شد. این برای همه هست. «یا ایّهاالّذینَ آمَنوا کُتِبَ علیکُمُ الصّیامُ کَما کُتِبَ علَی الّذینَ مِن قَبلِکُم لَعلَّکُم تَتَّقُونَ»؛ ( :۱۸۳)؛ این تمرین . طوری هم مؤثر است که هر انسانی که موفق به درک این ماه می‌شود، آخر این ماه، دل‌گیر می‌شود که چرا ماه دارد تمام می‌شود؛ علامت قبولی همین است. و بعد از ماه حتماً برنامه‌ی ماهی سه روز روزه را ترک نمی‌کند. از بس در و در لذت برده. این . این است و این قبولی است. ۲۸ شعبان المعظم ۱۴۳۵=۹۳/۴/۵ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 سال‌روز مباهله‌ی پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله با مسیحیان نجران؛ ( ۲۴ ۹ق) 🔹 رفتار (صلی الله علیه وآله وسلم) با حضرت سلام الله علیها خیلی عجیب بوده که نمونه‌ی آن در وقتی است که منطقه‌ی که مکانی است بین و و ، به آمدند تا با حضرت در مورد دین‌شان صحبت بکنند. این‌ها خیلی بودند و به خرج می‌دادند، فلذا این لجاجت‌شان باعث شد که آیه‌ی شریفه‌ی نازل شود که در این آیه فرموده: «فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ»¹؛ با این‌که این‌ها دینی‌شان به این‌جا رسیده که می‌دانند تو پیامبری و بعد از آن‌ها آمده‌ای، اما دست بر نمی‌دارند و چانه‌زنی می‌کنند؛ «فَقُلْ تَعَالَوْا» بگو: بیایید که چاره‌اش به دست من است؛ «نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَكُمْ وَ نِسَاءَنَا وَ نِسَاءَكُمْ وَ أَنْفُسَنَا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ»؛ این آیه خیلی عجیب است. خیلی!. خیلی دقت می‌خواهد. اگر این‌ها دست از لجاجت‌شان بر ندارند، با آن‌که مطلب را هم می‌دانند، بگو بیایید بکنیم، بکنیم؛ از خدا بر یکدیگر کنیم که خدایا آن‌که در این قضیه نادرستی به خرج می‌دهد و نمی‌خواهد زیر بار برود، تو او را مورد خودت قرار بده!. خب در این‌جا پیامبری که مدعی است که من پیامبرم و دین شما را کرده‌ام و دیگر شما بر دین سابق‌تان باقی نیستید و دین فعلی شما دینی است که من آورده‌ام و اگر به آن نکنید؛ اهل خواهید بود، بی‌دین خواهید بود، نه این‌که دین خواهید داشت و با دین از دنیا خواهید رفت، نه! دیگر چون آن دین منسوخ شد؛ دوره‌اش تمام شده است. حالا اگر شما قبول ندارید و نمی‌خواهید زیر این بار بروید، بیایید تا دعوت کنیم و یک دعوتی انجام بدهیم. نه این‌که من پیغمبرم؛ بیایم، شما هم بیایید و یک دعوتی انجام دهیم، نه. بلکه من از افرادی دعوت می‌کنم، شما هم از افرادی دعوت کنید. چون وقتی دو طرف گروهی شدند، خطرش بیشتر است. خطر از یک نفر بیشتر می‌شود. عزیزان‌تان را جمع کنید، ما هم عزیزان‌مان را جمع می‌کنیم. آن‌وقت این‌جا خداوند عزیزان پیامبر را معیَّن کرده و نگذاشته به دست خودش که هر که را بخواهد، بیاورد بلکه فرموده بگو: پسران‌مان را بیاوریم؛ "أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَكُمْ". و زن‌هایمان را بیاوریم و جان‌هایمان را بیاوریم. کسانی که به آن‌ها می‌گوییم: ای جان من! عزیز من! عزیزان‌مان را بیاوریم. آن‌وقت برویم کنار در خانه‌ی خدا و بگوییم: خدایا این‌ها این‌طور می‌گویند. آن‌ها هم آن‌طور می‌گویند. هر کدام را تو قبول نداری، لعنت کن و از بین ببر!. پس معلوم می‌شود که یک گروهی در بودند که هم شأن پیامبر و بودند که حدیث هم از همین مقام این‌ها انتزاع می‌شود. آن‌وقت در این آیه "نِسَاءَنَا" فرموده نه "بناتنا" که دختران‌مان را بیاوریم، بلکه فرموده: زن‌هایمان را بیاوریم. زن‌ها؛ چه ، چه زن و . اما در مقام آوردن، حضرت فقط حضرت زهرا (علیهاالسلام) را آوردند و هیچ‌کدام از همسران و اهل حرم و این‌ها را نیاوردند. پس معلوم می‌شود نفرین حضرت به مخالفینِ سرسخت و متعصب و ناجنس، متوقف بود بر این‌که حضرت این کار را بکند و از طرفی عزیزان خودش را به مردم نشان دهد که این‌ها چه کسانی هستند و از طرفی، ناقابل بودن زن‌هایشان را نشان بدهد!؛ چون عبارت آیه "نِسَاءَنَا" است و نساء هم بیشتر در حرم و همسر استعمال می‌شود، ولی آن‌ها را اصلاً قابل ندانست و لذا بعضی از مفسرین مثل ² و غیره می‌گویند از این آیه، دیگر بالاتر چیزی در فضیلت (علیهم‌السلام) نیست. چون این چنین با چند کلمه این‌ها را معرفی کرده و حضرت هم به ایشان می‌گوید که وقتی من دعا کردم و نفرین کردم، شما هم آمین بگویید. این هم در هست که نقل کرده‌اند. معلوم می‌شود که نفرین و دعای پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) که است، آمین گفتنی می‌خواهد که آن باید از طرف افرادی مخصوص باشد که خدا آن‌ها را معین کرده باشد و قول‌شان ردّ نشود و نفرین‌شان هدر نرود. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ______________ ۱) [ :۶۱] ۲)[ ج۱ ص۳۷۰: «... وفيه دليل لا شیء أقوى منه على فضل أصحاب الكساء عليهم‌السلام»] @seyedololama
🔺 سال‌روز مباهله‌ی پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله با مسیحیان نجران؛ ( ۲۴ ۹ق) 🔹 رفتار (صلی الله علیه وآله وسلم) با حضرت سلام الله علیها خیلی عجیب بوده که نمونه‌ی آن در وقتی است که منطقه‌ی که مکانی است بین و و ، به آمدند تا با حضرت در مورد دین‌شان صحبت بکنند. این‌ها خیلی بودند و به خرج می‌دادند، فلذا این لجاجت‌شان باعث شد که آیه‌ی شریفه‌ی نازل شود که در این آیه فرموده: «فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ»¹؛ با این‌که این‌ها دینی‌شان به این‌جا رسیده که می‌دانند تو پیامبری و بعد از آن‌ها آمده‌ای، اما دست بر نمی‌دارند و چانه‌زنی می‌کنند؛ «فَقُلْ تَعَالَوْا» بگو: بیایید که چاره‌اش به دست من است؛ «نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَكُمْ وَ نِسَاءَنَا وَ نِسَاءَكُمْ وَ أَنْفُسَنَا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ»؛ این آیه خیلی عجیب است. خیلی!. خیلی دقت می‌خواهد. اگر این‌ها دست از لجاجت‌شان بر ندارند، با آن‌که مطلب را هم می‌دانند، بگو بیایید بکنیم، بکنیم؛ از خدا بر یکدیگر کنیم که خدایا آن‌که در این قضیه نادرستی به خرج می‌دهد و نمی‌خواهد زیر بار برود، تو او را مورد خودت قرار بده!. خب در این‌جا پیامبری که مدعی است که من پیامبرم و دین شما را کرده‌ام و دیگر شما بر دین سابق‌تان باقی نیستید و دین فعلی شما دینی است که من آورده‌ام و اگر به آن نکنید؛ اهل خواهید بود، بی‌دین خواهید بود، نه این‌که دین خواهید داشت و با دین از دنیا خواهید رفت، نه! دیگر چون آن دین منسوخ شد؛ دوره‌اش تمام شده است. حالا اگر شما قبول ندارید و نمی‌خواهید زیر این بار بروید، بیایید تا دعوت کنیم و یک دعوتی انجام بدهیم. نه این‌که من پیغمبرم؛ بیایم، شما هم بیایید و یک دعوتی انجام دهیم، نه. بلکه من از افرادی دعوت می‌کنم، شما هم از افرادی دعوت کنید. چون وقتی دو طرف گروهی شدند، خطرش بیشتر است. خطر از یک نفر بیشتر می‌شود. عزیزان‌تان را جمع کنید، ما هم عزیزان‌مان را جمع می‌کنیم. آن‌وقت این‌جا خداوند عزیزان پیامبر را معیَّن کرده و نگذاشته به دست خودش که هر که را بخواهد، بیاورد بلکه فرموده بگو: پسران‌مان را بیاوریم؛ "أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَكُمْ". و زن‌هایمان را بیاوریم و جان‌هایمان را بیاوریم. کسانی که به آن‌ها می‌گوییم: ای جان من! عزیز من! عزیزان‌مان را بیاوریم. آن‌وقت برویم کنار در خانه‌ی خدا و بگوییم: خدایا این‌ها این‌طور می‌گویند. آن‌ها هم آن‌طور می‌گویند. هر کدام را تو قبول نداری، لعنت کن و از بین ببر!. پس معلوم می‌شود که یک گروهی در بودند که هم شأن پیامبر و بودند که حدیث هم از همین مقام این‌ها انتزاع می‌شود. آن‌وقت در این آیه "نِسَاءَنَا" فرموده نه "بناتنا" که دختران‌مان را بیاوریم، بلکه فرموده: زن‌هایمان را بیاوریم. زن‌ها؛ چه ، چه زن و . اما در مقام آوردن، حضرت فقط حضرت زهرا (علیهاالسلام) را آوردند و هیچ‌کدام از همسران و اهل حرم و این‌ها را نیاوردند. پس معلوم می‌شود نفرین حضرت به مخالفینِ سرسخت و متعصب و ناجنس، متوقف بود بر این‌که حضرت این کار را بکند و از طرفی عزیزان خودش را به مردم نشان دهد که این‌ها چه کسانی هستند و از طرفی، ناقابل بودن زن‌هایشان را نشان بدهد!؛ چون عبارت آیه "نِسَاءَنَا" است و نساء هم بیشتر در حرم و همسر استعمال می‌شود، ولی آن‌ها را اصلاً قابل ندانست و لذا بعضی از مفسرین مثل ² و غیره می‌گویند از این آیه، دیگر بالاتر چیزی در فضیلت (علیهم‌السلام) نیست. چون این چنین با چند کلمه این‌ها را معرفی کرده و حضرت هم به ایشان می‌گوید که وقتی من دعا کردم و نفرین کردم، شما هم آمین بگویید. این هم در هست که نقل کرده‌اند. معلوم می‌شود که نفرین و دعای پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) که است، آمین گفتنی می‌خواهد که آن باید از طرف افرادی مخصوص باشد که خدا آن‌ها را معین کرده باشد و قول‌شان ردّ نشود و نفرین‌شان هدر نرود. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ______________ ۱) [ :۶۱] ۲)[ ج۱ ص۳۷۰: «... وفيه دليل لا شیء أقوى منه على فضل أصحاب الكساء عليهم‌السلام»] @seyedololama
سیدالعلماء
🔺 آخر ماه است یک دعایی هست که: «الَّلهُمَّ اِن لَم تَکُن غَفرتَ لَنا فی ما مَضَی مِن شعبانٍ فاغفِرلَنا فیما بَقِیَ مِنه»؛ (، اعمال ماه مبارک شعبان)؛ یعنی خدایا اگر تا حالا در این ماه ما کاری نکردیم، توبه‌ای نکردیم، ما را موفق به آن شرط بخشش خودت بگردان والّا خدا که می‌آمرزد، خدا که در آمرزشش هیچ سخنی نیست؛ ما ممکن است صحیح نکنیم؛ چون شرایط توبه را نداریم. شرایط توبه این است که انسان حساب‌های ، حساب‌های قولی، حساب‌های نظری، چشمی و فکری، همه را روی کاغذ بیاورد و همه را مشاهده کند که کدامش با اصول، مخالف بوده و از آن‌ها کند. اگر این کار را نکند "اِن لَم تَکُن غَفرتَ لَنا فی ما مَضَی مِن شعبانٍ" جوابش این است که تو که توبه نکردی که ما تو را بیامرزیم!. می‌خواهی وارد ما شوی، باید پاک شوی؛ پاک شدنت به توبه است. توبه به دانستن بد و خوب و و است. در ماه چه مطالعه‌ای کردی؟ آیا این رساله [ ] مرحوم را از اول تا آخر خوب خوانده‌ای؟ حلال‌ها و حرام‌ها را خوب حالی‌ات شده است؟ مثلاً یکی از بیدار کردن و متوجه کردن است که آدم نگذارد و که از و و که بیرون می‌آیند، باشند، به خانه که می‌آیند، در را که باز می‌کنند، حواس‌شان به این باشد که وسایل کجاست، کجاست، خود را به دست‌شان بگیرند و با خود حرف بزنند. بی‌توجهی به این مسائل است که باعث می‌شود انسان، بار می‌آید و ندارد!. معنای تربیت، و داشتن و را به آسانی باز نکردن است، را به آسانی به چیزی ندادن است، را به آسانی به یک ، به یک صفحه، به یک نینداختن است. باید احکام این مسائل دانسته شود که آیا جزء گناهان و حرام هستند یا جزء واجبات به شمار می‌آیند. این‌ها را که دانستیم و پیش خدا توبه کردیم، این را هم می‌خوانیم. «الَّلهُمَّ اِن لَم تَکُن غَفرتَ لَنا فی ما مَضَی مِن شعبانٍ فاغفِرلَنا فیما بَقِیَ مِنه»؛ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 سال‌روز مباهله‌ی پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله با مسیحیان نجران؛ ( ۲۴ ۹ق) 🔹 رفتار (صلی الله علیه وآله وسلم) با حضرت سلام الله علیها خیلی عجیب بوده که نمونه‌ی آن در وقتی است که منطقه‌ی که مکانی است بین و و ، به آمدند تا با حضرت در مورد دین‌شان صحبت بکنند. این‌ها خیلی بودند و به خرج می‌دادند، فلذا این لجاجت‌شان باعث شد که آیه‌ی شریفه‌ی نازل شود که در این آیه فرموده: «فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ»¹؛ با این‌که این‌ها دینی‌شان به این‌جا رسیده که می‌دانند تو پیامبری و بعد از آن‌ها آمده‌ای، اما دست بر نمی‌دارند و چانه‌زنی می‌کنند؛ «فَقُلْ تَعَالَوْا» بگو: بیایید که چاره‌اش به دست من است؛ «نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَكُمْ وَ نِسَاءَنَا وَ نِسَاءَكُمْ وَ أَنْفُسَنَا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ»؛ این آیه خیلی عجیب است. خیلی!. خیلی دقت می‌خواهد. اگر این‌ها دست از لجاجت‌شان بر ندارند، با آن‌که مطلب را هم می‌دانند، بگو بیایید بکنیم، بکنیم؛ از خدا بر یکدیگر کنیم که خدایا آن‌که در این قضیه نادرستی به خرج می‌دهد و نمی‌خواهد زیر بار برود، تو او را مورد خودت قرار بده!. خب در این‌جا پیامبری که مدعی است که من پیامبرم و دین شما را کرده‌ام و دیگر شما بر دین سابق‌تان باقی نیستید و دین فعلی شما دینی است که من آورده‌ام و اگر به آن نکنید؛ اهل خواهید بود، بی‌دین خواهید بود، نه این‌که دین خواهید داشت و با دین از دنیا خواهید رفت، نه! دیگر چون آن دین منسوخ شد؛ دوره‌اش تمام شده است. حالا اگر شما قبول ندارید و نمی‌خواهید زیر این بار بروید، بیایید تا دعوت کنیم و یک دعوتی انجام بدهیم. نه این‌که من پیغمبرم؛ بیایم، شما هم بیایید و یک دعوتی انجام دهیم، نه. بلکه من از افرادی دعوت می‌کنم، شما هم از افرادی دعوت کنید. چون وقتی دو طرف گروهی شدند، خطرش بیشتر است. خطر از یک نفر بیشتر می‌شود. عزیزان‌تان را جمع کنید، ما هم عزیزان‌مان را جمع می‌کنیم. آن‌وقت این‌جا خداوند عزیزان پیامبر را معیَّن کرده و نگذاشته به دست خودش که هر که را بخواهد، بیاورد بلکه فرموده بگو: پسران‌مان را بیاوریم؛ "أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَكُمْ". و زن‌هایمان را بیاوریم و جان‌هایمان را بیاوریم. کسانی که به آن‌ها می‌گوییم: ای جان من! عزیز من! عزیزان‌مان را بیاوریم. آن‌وقت برویم کنار در خانه‌ی خدا و بگوییم: خدایا این‌ها این‌طور می‌گویند. آن‌ها هم آن‌طور می‌گویند. هر کدام را تو قبول نداری، لعنت کن و از بین ببر!. پس معلوم می‌شود که یک گروهی در بودند که هم شأن پیامبر و بودند که حدیث هم از همین مقام این‌ها انتزاع می‌شود. آن‌وقت در این آیه "نِسَاءَنَا" فرموده نه "بناتنا" که دختران‌مان را بیاوریم، بلکه فرموده: زن‌هایمان را بیاوریم. زن‌ها؛ چه ، چه زن و . اما در مقام آوردن، حضرت فقط حضرت زهرا (علیهاالسلام) را آوردند و هیچ‌کدام از همسران و اهل حرم و این‌ها را نیاوردند. پس معلوم می‌شود نفرین حضرت به مخالفینِ سرسخت و متعصب و ناجنس، متوقف بود بر این‌که حضرت این کار را بکند و از طرفی عزیزان خودش را به مردم نشان دهد که این‌ها چه کسانی هستند و از طرفی، ناقابل بودن زن‌هایشان را نشان بدهد!؛ چون عبارت آیه "نِسَاءَنَا" است و نساء هم بیشتر در حرم و همسر استعمال می‌شود، ولی آن‌ها را اصلاً قابل ندانست و لذا بعضی از مفسرین مثل ² و غیره می‌گویند از این آیه، دیگر بالاتر چیزی در فضیلت (علیهم‌السلام) نیست. چون این چنین با چند کلمه این‌ها را معرفی کرده و حضرت هم به ایشان می‌گوید که وقتی من دعا کردم و نفرین کردم، شما هم آمین بگویید. این هم در هست که ها نقل کرده‌اند. معلوم می‌شود که نفرین و دعای پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) که است، آمین گفتنی می‌خواهد که آن باید از طرف افرادی مخصوص باشد که خدا آن‌ها را معین کرده باشد و قول‌شان ردّ نشود و نفرین‌شان هدر نرود. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی __________ ۱) [ :۶۱] ۲)[ ج۱ ص۳۷۰: «... وفيه دليل لا شیء أقوى منه على فضل أصحاب الكساء عليهم‌السلام»] @seyedololama
🔺 سال‌روز مباهله‌ی پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله با مسیحیان نجران؛ ( ۲۴ ۹ق) 🔹 رفتار (صلی الله علیه وآله وسلم) با حضرت سلام الله علیها خیلی عجیب بوده که نمونه‌ی آن در وقتی است که منطقه‌ی که مکانی است بین و و ، به آمدند تا با حضرت در مورد دین‌شان صحبت بکنند. این‌ها خیلی بودند و به خرج می‌دادند، فلذا این لجاجت‌شان باعث شد که آیه‌ی شریفه‌ی نازل شود که در این آیه فرموده: «فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ»¹؛ با این‌که این‌ها دینی‌شان به این‌جا رسیده که می‌دانند تو پیامبری و بعد از آن‌ها آمده‌ای، اما دست بر نمی‌دارند و چانه‌زنی می‌کنند؛ «فَقُلْ تَعَالَوْا» بگو: بیایید که چاره‌اش به دست من است؛ «نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَكُمْ وَ نِسَاءَنَا وَ نِسَاءَكُمْ وَ أَنْفُسَنَا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ»؛ این آیه خیلی عجیب است. خیلی!. خیلی دقت می‌خواهد. اگر این‌ها دست از لجاجت‌شان بر ندارند، با آن‌که مطلب را هم می‌دانند، بگو بیایید بکنیم، بکنیم؛ از خدا بر یکدیگر کنیم که خدایا آن‌که در این قضیه نادرستی به خرج می‌دهد و نمی‌خواهد زیر بار برود، تو او را مورد خودت قرار بده!. خب در این‌جا پیامبری که مدعی است که من پیامبرم و دین شما را کرده‌ام و دیگر شما بر دین سابق‌تان باقی نیستید و دین فعلی شما دینی است که من آورده‌ام و اگر به آن نکنید؛ اهل خواهید بود، بی‌دین خواهید بود، نه این‌که دین خواهید داشت و با دین از دنیا خواهید رفت، نه! دیگر چون آن دین منسوخ شد؛ دوره‌اش تمام شده است. حالا اگر شما قبول ندارید و نمی‌خواهید زیر این بار بروید، بیایید تا دعوت کنیم و یک دعوتی انجام بدهیم. نه این‌که من پیغمبرم؛ بیایم، شما هم بیایید و یک دعوتی انجام دهیم، نه. بلکه من از افرادی دعوت می‌کنم، شما هم از افرادی دعوت کنید. چون وقتی دو طرف گروهی شدند، خطرش بیشتر است. خطر از یک نفر بیشتر می‌شود. عزیزان‌تان را جمع کنید، ما هم عزیزان‌مان را جمع می‌کنیم. آن‌وقت این‌جا خداوند عزیزان پیامبر را معیَّن کرده و نگذاشته به دست خودش که هر که را بخواهد، بیاورد بلکه فرموده بگو: پسران‌مان را بیاوریم؛ "أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَكُمْ". و زن‌هایمان را بیاوریم و جان‌هایمان را بیاوریم. کسانی که به آن‌ها می‌گوییم: ای جان من! عزیز من! عزیزان‌مان را بیاوریم. آن‌وقت برویم کنار در خانه‌ی خدا و بگوییم: خدایا این‌ها این‌طور می‌گویند. آن‌ها هم آن‌طور می‌گویند. هر کدام را تو قبول نداری، لعنت کن و از بین ببر!. پس معلوم می‌شود که یک گروهی در بودند که هم شأن پیامبر و بودند که حدیث هم از همین مقام این‌ها انتزاع می‌شود. آن‌وقت در این آیه "نِسَاءَنَا" فرموده نه "بناتنا" که دختران‌مان را بیاوریم، بلکه فرموده: زن‌هایمان را بیاوریم. زن‌ها؛ چه ، چه زن و . اما در مقام آوردن، حضرت فقط حضرت زهرا (علیهاالسلام) را آوردند و هیچ‌کدام از همسران و اهل حرم و این‌ها را نیاوردند. پس معلوم می‌شود نفرین حضرت به مخالفینِ سرسخت و متعصب و ناجنس، متوقف بود بر این‌که حضرت این کار را بکند و از طرفی عزیزان خودش را به مردم نشان دهد که این‌ها چه کسانی هستند و از طرفی، ناقابل بودن زن‌هایشان را نشان بدهد!؛ چون عبارت آیه "نِسَاءَنَا" است و نساء هم بیشتر در حرم و همسر استعمال می‌شود، ولی آن‌ها را اصلاً قابل ندانست و لذا بعضی از مفسرین مثل ² و غیره می‌گویند از این آیه، دیگر بالاتر چیزی در فضیلت (علیهم‌السلام) نیست. چون این چنین با چند کلمه این‌ها را معرفی کرده و حضرت هم به ایشان می‌گوید که وقتی من دعا کردم و نفرین کردم، شما هم آمین بگویید. این هم در هست که ها نقل کرده‌اند. معلوم می‌شود که نفرین و دعای پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) که است، آمین گفتنی می‌خواهد که آن باید از طرف افرادی مخصوص باشد که خدا آن‌ها را معین کرده باشد و قول‌شان ردّ نشود و نفرین‌شان هدر نرود. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ______ ۱) [ :۶۱] ۲)[ ج۱ ص۳۷۰: «... وفيه دليل لا شیء أقوى منه على فضل أصحاب الكساء عليهم‌السلام»] @seyedololama
سیدالعلماء
🔺 سال‌روز مباهله‌ی پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله با مسیحیان نجران؛ ( ۲۴ ۹ق) 🔹 رفتار (صلی الله علیه وآله وسلم) با حضرت سلام الله علیها خیلی عجیب بوده که نمونه‌ی آن در وقتی است که منطقه‌ی که مکانی است بین و و ، به آمدند تا با حضرت در مورد دین‌شان صحبت بکنند. این‌ها خیلی بودند و به خرج می‌دادند، فلذا این لجاجت‌شان باعث شد که آیه‌ی شریفه‌ی ( :۶۱) نازل شود که در این آیه فرموده: «فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ»؛ با این‌که این‌ها دینی‌شان به این‌جا رسیده که می‌دانند تو پیامبری و بعد از آن‌ها آمده‌ای، اما دست بر نمی‌دارند و چانه‌زنی می‌کنند؛ «فَقُلْ تَعَالَوْا» بگو: بیایید که چاره‌اش به دست من است؛ «نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَكُمْ وَ نِسَاءَنَا وَ نِسَاءَكُمْ وَ أَنْفُسَنَا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ»؛ این آیه خیلی عجیب است. خیلی!. خیلی دقت می‌خواهد. اگر این‌ها دست از لجاجت‌شان بر ندارند، با آن‌که مطلب را هم می‌دانند، بگو بیایید بکنیم، بکنیم؛ از خدا بر یکدیگر کنیم که خدایا آن‌که در این قضیه نادرستی به خرج می‌دهد و نمی‌خواهد زیر بار برود، تو او را مورد خودت قرار بده!. خوب در این‌جا پیامبری که مدعی است که من پیامبرم و دین شما را کرده‌ام و دیگر شما بر دین سابق‌تان باقی نیستید و دین فعلی شما دینی است که من آورده‌ام و اگر به آن نکنید؛ اهل خواهید بود، بی‌دین خواهید بود، نه این‌که دین خواهید داشت و با دین از دنیا خواهید رفت، نه! دیگر چون آن دین منسوخ شد؛ دوره‌اش تمام شده است. حالا اگر شما قبول ندارید و نمی‌خواهید زیر این بار بروید، بیایید تا دعوت کنیم و یک دعوتی انجام بدهیم. نه این‌که من پیغمبرم؛ بیایم، شما هم بیایید و یک دعوتی انجام دهیم، نه. بلکه من از افرادی دعوت می‌کنم، شما هم از افرادی دعوت کنید. چون وقتی دو طرف گروهی شدند، خطرش بیشتر است. خطر از یک نفر بیشتر می‌شود. عزیزان‌تان را جمع کنید، ما هم عزیزان‌مان را جمع می‌کنیم. آن‌وقت این‌جا خداوند عزیزان پیامبر را معیَّن کرده و نگذاشته به دست خودش که هر که را بخواهد، بیاورد بلکه فرموده بگو: پسران‌مان را بیاوریم؛ " أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَكُمْ". و زن‌هایمان را بیاوریم و جان‌هایمان را بیاوریم. کسانی که به آن‌ها می‌گوییم: ای جان من! عزیز من! عزیزان‌مان را بیاوریم. آن‌وقت برویم کنار در خانه‌ی خدا و بگوییم: خدایا این‌ها این‌طور می‌گویند. آن‌ها هم آن‌طور می‌گویند. هر کدام را تو قبول نداری، لعنت کن و از بین ببر!. پس معلوم می‌شود که یک گروهی در بودند که هم شأن پیامبر و بودند که حدیث هم از همین مقام این‌ها انتزاع می‌شود. آن‌وقت در این آیه "نِسَاءَنَا" فرموده نه "بناتنا" که دختران‌مان را بیاوریم، بلکه فرموده: زن‌هایمان را بیاوریم. زن‌ها؛ چه ، چه زن و . اما در مقام آوردن، حضرت فقط حضرت زهرا (علیهاالسلام) را آوردند و هیچ‌کدام از همسران و اهل حرم و این‌ها را نیاوردند. پس معلوم می‌شود نفرین حضرت به مخالفینِ سرسخت و متعصب و ناجنس، متوقف بود بر این‌که حضرت این کار را بکند و از طرفی عزیزان خودش را به مردم نشان دهد که این‌ها چه کسانی هستند و از طرفی، ناقابل بودن زن‌هایشان را نشان بدهد!؛ چون عبارت آیه "نِسَاءَنَا" است و نساء هم بیشتر در حرم و همسر استعمال می‌شود، ولی آن‌ها را اصلاً قابل ندانست و لذا بعضی از مفسرین مثل * و غیره می‌گویند از این آیه، دیگر بالاتر چیزی در فضیلت (علیهم‌السلام) نیست. چون این چنین با چند کلمه این‌ها را معرفی کرده و حضرت هم به ایشان می‌گوید که وقتی من دعا کردم و نفرین کردم، شما هم آمین بگویید. این هم در هست که نقل کرده‌اند. معلوم می‌شود که نفرین و دعای پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) که است، آمین گفتنی می‌خواهد که آن باید از طرف افرادی مخصوص باشد که خدا آن‌ها را معین کرده باشد و قول‌شان ردّ نشود و نفرین‌شان هدر نرود. _________ * [ ج ۱ ص ۳۷۰ :  «... وفيه دليل لا شیء أقوى منه على فضل أصحاب الكساء عليهم‌السلام»] ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama