eitaa logo
سیدالعلماء
1.5هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
681 ویدیو
7 فایل
کانال رسمی مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ایشان شاگرد بزرگانی مثل حضرات آیات شیخ عباس تهرانی، امام خمینی، علامه طباطبایی، بروجردی و... بودند. مرحوم امام در نامه‌های خود، از ایشان با عبارت "سیدالعلماء" یاد می‌کردند. ارتباط با ادمین @seydololama_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 اگر انسان با هر وسیله‌ای بیاید و یک ربع ساعت به «نور الله فی ظلمات الارض» عرض سلام بکند، مثل این است که بر بال #جبرئیل علیه‌السلام نشسته و به #عرش الهی رفته، خدا را #زیارت کرده، #حاجت‌هایش را خواسته و به عالم #ظلمات زمین برگشته است. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 نکاتی پیرامون نماز یکشنبه ماه ذی القعدة (قسمت اول) 🔹 حضرت روز در ماه تشریف آورد نزدیک مردم. فرمود: مردم! کدامیک می‌خواهید کنید پیش خدا؟ عرض کردند که همه‌ی ما. فرمود: غسل کنید، وضو بگیرید، چهار رکعت نماز و در هر رکعت سوره‌ی مبارکه‌ی فاتحة الکتاب... 🔺 بعد می‌فرماید: حالا اگر از من کسی چنین عملی را انجام داد، یک توبه کرد و این مختصر را هم انجام داد، از طرف (که باید معنا بشود یعنی چه آسمان؟) به او خطاب می‌شود که «یا عبدَالله» از سر بگیر زندگی خودت را. تاحالا هرچه بود پاک شد. توبه تو مورد لطف خدا قرار گرفت و تو آمرزیده شد. از ناحیه‌ی خداوند «مِن تحت العرش» فرشته‌ای خطاب می‌کند که برکت بر تو، بر خاندانت، بر فرزندانت. منادی دیگری می‌گوید روز آن‌هایی که بر گردن تو حقی داشته باشند، تو را می‌بخشند. از همه مهمتر این‌که یک فرشته می‌گوید: ای بنده‌ی خدا تو بر خواهد بود و تو از تو گرفته نخواهد شد. دیگری می‌گوید و از تو راضی خواهند شد. پدر و مادر و فرزندان تو آمرزیده خواهند شد. فرشته وحی، می‌فرماید: من با ملک الموت می‌آییم و درباره‌ی تو به او سفارش می‌کنم. عرض شد که (حالا این عرض خیلی حرف خوبی بوده): اگر در ماه غیر ذی القعدة هم کسی چنین توبه‌ای کرد؟ می‌فرماید: همین‌ها برایش هست. پس بنابراین در مقام توبه، یک عمل بیست دقیقه‌ای یا یک ربع ساعتی این قدر ارزش دارد. ببینیم توبه چیست و چقدر مهم است که این همه آثار دارد. ️ ادامه دارد ... ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺نسبت ما با امام زمان علیه‌السلام 🔹 شیخ در کتاب فرموده: تمار یک بنده بود که حضرت علیه‌السلام او را از خرید و آزاد کرد. به او گفت: چه نام داری؟ عرض کرد: سالم. فرمود: مرا خبر داده در بلاد و که بودی، پدرت تو را میثم نامیده بود. گفت: درست است. فرمود: پس همان اسم قبلی را داشته باش. خب؛ این یعنی چه که یک بنده‌ی زرخریدِ یک زن، که از نوکر هم پایین‌تر است و هیچ و اختیاری از خودش ندارد و پایین‌ترین مراتب را دارد، حضرت علی علیه‌السلام چطور او را پیدا کرده؟! پیامبر چطور وضع او را به حضرت سفارش کرده بود؟ این حرف‌ها چه طور است؟ و ما الآن نسبت به امام زمان‌مان علیه‌السلام چطور می‌کنیم؟ آیا داریم به این‌که نسبت علیه‌السلام با ما، همان نسبت جدش با میثم است؟! 🔺 معنای شیعه‌ی واقعی 🔹 ... به برگشت در حالی‌که همه‌ی حرف‌ها را مولایش به او گفته بود. وارد کوفه شد و به دستور عبیدالله ملعون، او را گرفتند. گفتند این شخص اولِ دوستان بود. گفت این عجمی؟! تعجب کرد که یک غیر آن‌قدر آقا شده باشد که امیرالمؤمنین به او این‌قدر علاقه داشته باشد. گفت: أین ربّک؟ اولین حرفی که با او زد این بود: خدای تو کجاست؟ او از سوره‌ی والفجر جوابش را داد و گفت: «بالمِرصاد»¹؛ یعنی خداوند در کمین هر است. یعنی هیچ ستم‌گری در از خدا و مدّنظر خدا و احاطه‌ی خدا به او و اطلاع پروردگار به او جدا نیست. گفت خدای من در مرصاد است، یعنی در سنگر کمین‌گاهی است. کنایه‌ای به ابن زیاد بود که یعنی تو یکی از ستم‌گران هستی و بدان‌که وضعت خیلی خطرناک است، به طوری‌که گرفتار می‌شوی!. ابن زیاد گفت: مولایت به تو چه خبری داده؟ گفت: خبر داده که ما ۱۰ نفریم که به دار آویخته می‌شویم و خصوصیات آن را هم به من گفته. گفت که: آن کارهایی را که مولایت گفته را انجام نمی‌دهم تا خلافش ثابت شود. جواب میثم را ببینید. گفت: مگر می‌توانی چنین کاری بکنی؟ به خدا قسم او آن را از و او از و جبرئیل هم از خداست. تو چه کسی هستی که بتوانی چنین کاری را تغییر دهی!. «یا ایتهاالنفس المطمئنة»² یعنی این، یعنی این. آن‌وقت ببینید ما نه تنها با امام‌مان هزاران فرسخ فاصله داریم، بلکه با چنین شخصی هم بسیار فاصله داریم!. اصلاً گویا با یک بچه دارد حرف می‌زند که می‌شود او را با یک مشت از بین برد. ابن زیادی که حضرت را آن‌طور کرد. آن‌طور کوفه را به جوش و خروش از وادار کرد که هزاران نفر، شمشیر بردارند و به بروند. چنین جبار قهاری بود. حالا میثم با چنین شخصی این‌گونه صحبت می‌کند!.... ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ________ ۱) [ :۱۴] ۲) [ :۲۷] @seyedololama
🔺 شیعیان امام حسین علیه‌السلام مثل پیامبران 🔹 حضرت علیه‌السلام فرمودند: در خانه‌ی ام سلمه بود. پیامبر دستور داده بودند که کسی داخل نیاید. می‌گوید: علیه‌السلام آمد. من نتوانستم جلویش را بگیرم و پیش جدّش رفت. در تعقیبش بودم که او را بگیرم که داخل اتاق نرود. دیدم حسین رفته و بر سینه‌ی پیامبر نشسته و حضرت هم دارد می‌کند. در دست‌شان هم چیزی قرار داشت. 💔 فرمودند: ام سلمه، پیش من بود به من گفت: این فرزند کشته می‌شود. این هم تربت اوست. این را بگیر، وقتی تبدیل به خون شد، بدان که این عزیز من کشته شده است!. عرض کرد که از خدا بخواهید این پیش‌آمد از او دفع شود. گفتند: از خدا خواستم اما فرمود: او درجه‌ای دارد که هیچ آفریده‌ای به آن درجه نمی‌رسد. او را شیعیانی است که می‌کنند، مثل می‌مانند. مثل که گویا یکی از پیامبران است. است که شفاعت می‌کند و شفاعت آن‌ها هم مورد قبول قرار می‌گیرد. خوشا به حال کسی که از دوستان امام حسین علیه‌السلام و از او باشد. آنان‌ والله فائزین روز هستند. همه این مطالب، به ما می‌دهد به این‌که و انسان‌شناسی آن چیزی نیست که تا به حال ما خوانده‌ایم و گفته‌ایم. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 نکاتی پیرامون شرایط تفسیر و ترجمه و برداشت‌های قرآنی (۱) 🔹 در موضوع و مقربین درگاه الاهی از قبیل عظام و کرام و مقربین مانند و و ، خشیتی که از الاهی درک می‌کنند و سپس از درون شان عرائضی بیرون می‌آید به نام ، به نام ، به نام ، این‌ها را ما بعد از آن که مقداری از رفتارشان، کردارشان، سلیقه‌هایشان را ببینیم و کنیم، آشنا می‌شویم. معمولاً و خصوصاً در بررسی خشک و بی‌مقدمه‌ای که در کتاب‌ها، در نوشتارها می‌شود، از این موضوعات می‌شود. مثلاً نسبت می‌دادند به یکی از مسئولین که ایشان گفته‌اند که آیا خلیل علیه‌السلام می‌شود که به خدا عرض کند که: به من زنده ساختن مرده را نشان بده تا من مثلاً درست بشود، آن وقت ها حق این‌جور درخواست‌ها نداشته باشند؟! این حرف ناشی از همین‌طور مطالعه‌ی سطحی کریم و و نقل شده از اکرم و علیهم‌السلام است که باید مطالب خصوصی این مسائل برای‌شان عرض می‌شد یا در کلاس‌های مخصوص و شرکت می‌کردند، بعد کم‌کم با این مطالب آشنا می‌شدند. آن‌وقت برای آن‌ها بعضی از و که بود، حل می‌شد. این‌ها از مطالبی نیست که جزء سطح عمومی قرآن کریم باشد. رفتار انبیاء هر کدام در عصر خودشان؛ عبادات‌شان، سنت‌شان، این‌ها باید فن، اساتید تفسیر مانند مرحوم علامه یا اساتید قسمت‌های معرفتی آیات و روایات، این‌ها توضیح بدهند، بنویسند، بیان کنند، آن‌وقت آن‌ها استفاده کنند. و این یک روش نادرستی است که به سطح هرکسی مراجعه کند، ولذا یک روز هم عرض شد که در یک اشتباه شده و آن این‌که یک اساتیدی، از در این صدد بر می‌آیند که قرآن را ترجمه کنند، بعد ترجمه می‌کنند، ولی شاید ثواب که نمی‌برند، مشکل هم برای‌شان ایجاد شود!. چرا؟ برای این‌که ترجمه‌ی سطح قرآن برای بعضی‌ها، باعث می‌شود!. ادامه دارد... ۸۸/۸/۳۰ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🏴 صلی‌الله علیک یا علی بن موسی الرضا المرتضی 🔹 اگر #انسان با هر وسیله‌ای بیاید و یک ربع ساعت به «نور الله فی ظلمات الارض» عرض سلام بکند، مثل این است که بر بال #جبرئیل علیه‌السلام نشسته و به #عرش الهی رفته، خدا را #زیارت کرده، #حاجت‌هایش را خواسته و به عالم #ظلمات زمین برگشته است. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
📆 سال‌روز درگذشت مرحوم حاج ملا مهدی نراقی؛ (۱۸ #شعبان ۱۲۰۹ ه‌ق) 🔺 کرامات بزرگان 🔹 اگر به قدر یک دریا نشود، به قدر یک کوزه‌ی آب، به قدر یک ظرف آبی از این دریای #معارف اگر قسمت آدم بشود و آن را بچشد، تا حداقل بفهمد که این‌ها راست است و #دروغ نیست. اشخاصی بودند که از این #علوم استفاده کردند، کتاب‌ها نوشتند. مرحوم مجتهد #اخلاق، صاحب #جامع_السعادات، در مقدمه‌اش نوشتند که ایشان آن‌قدر #فقیر بود که پول نداشت که یک فتیله‌ای، ظرفی و یا روغن زیتونی - آن‌زمان که نفتی، چیزی نبوده- تهیه کند تا با آن درون حجره‌اش #مطالعه بکند. به دستشویی می‌رفته!، آن‌موقع یک چراغی هم در دستشویی می‌گذاشتند دیگر، در یکی از این دستشویی‌ها مشغول خواندن یا نوشتن می‌شده، اگر کسی هم می‌آمد از ترس این‌که او را ببینند، سروصدا می‌کرد که یعنی این‌جا کسی هست. این‌طوری شب‌ها مطالعه و درس‌خوانی می‌کرد. آن‌وقت این #انسان می‌شود صاحب کتاب جامع‌السعادات، مرحوم #نراقی بزرگ. این‌ها را که آدم می‌شنود، می‌بیند اینها مسائلی عادی نیست، این‌ها #کرامت است. خدا می‌خواهد بعضی از بندگانش را مثل #جبرئیل کند، مثل فرشتگان کند، چنین سختی‌هایی را به آن‌ها می‌دهد تا آن‌هایی که می‌خواهند فرار بکنند، بکنند و اگر می‌خواهند بمانند، بمانند تا به مقصدشان برسند. ۸۴٫۸٫۱۸ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 نکاتی پیرامون نماز یک‌شنبه ماه ذی‌القعدة الحرام 🔹 حضرت روز در ماه تشریف آورد نزدیک . فرمود: مردم! کدام‌یک می‌خواهید کنید پیش خدا؟ عرض کردند که همه‌ی ما. فرمود: غسل کنید، وضو بگیرید، چهار رکعت نماز و در هر رکعت سوره‌ی مبارکه‌ی فاتحة‌الکتاب... بعد می‌فرماید: حالا اگر از من کسی چنین عملی را انجام داد، یک توبه کرد و این مختصر را هم انجام داد، از طرف (که باید معنا بشود که آسمان یعنی چه؟) به او خطاب می‌شود که: «یا عبدَالله» از سر بگیر زندگی خودت را. تا حالا هرچه بود پاک شد. توبه‌ی تو مورد خدا قرار گرفت و تو آمرزیده شد. از ناحیه‌ی خداوند «مِن تحت العرش» فرشته‌ای خطاب می‌کند که بر تو، بر خاندانت، بر فرزندانت. منادی دیگری می‌گوید: روز آن‌هایی که بر گردن تو حقی داشته باشند، تو را می‌بخشند. از همه مهم‌تر این‌که یک فرشته می‌گوید: ای بنده‌ی خدا تو بر خواهد بود و تو از تو گرفته نخواهد شد. دیگری می‌گوید و از تو راضی خواهند شد. پدر و مادر و فرزندان تو آمرزیده خواهند شد. فرشته‌ی وحی، می‌فرماید: من با ملک‌الموت می‌آییم و درباره‌ی تو به او سفارش می‌کنم. عرض شد که (حالا این عرض خیلی حرف خوبی بوده): اگر در ماه غیر ذی‌القعدة هم کسی چنین توبه‌ای کرد؟ می‌فرماید: همین‌ها برایش هست. پس بنابراین در مقام توبه، یک عمل بیست دقیقه‌ای یا یک ربع ساعتی این قدر ارزش دارد. ببینیم توبه چیست و چقدر مهم است که این همه آثار دارد. نقل شده که حضرت علیه‌السلام شنید که کسی گفت: استغفرالله. حضرت گویا درباره‌ی او داشت که این حرف است که دارد می‌زند، خلاصه فرمود: داغت به جگر مادرت بنشیند!. نمی‌دانی که چه خبر است که این‌طور استغفار می‌گویی. درجه‌ی مردمانی است که اهل می‌باشند و شش معنی در او خوابیده. اول آن‌ها است. پشیمانی دست خود نیست؛ وقتی انسان یک معامله‌ای کرده با کسی، خانه‌ای داشته، در اختیار او گذاشته، مال‌التجاره‌ای، سرمایه‌ای بانکی، چیزی داشته، در اختیار او گذاشته، او هم فرار کرده رفته ، مال هم به گردن این افتاده، باید ببرندش ، این پشیمان می‌شود از آن شرکتی که با این کرد. این را می‌گویند: پشیمانی!، که و درون ناراحتی پیدا می‌کند. از چشم انسان گرفته می‌شود. تمام در کام او زهر می‌شود. این را می‌گویند: ، این را می‌گویند پشیمانی، وإِلّا با نمی‌شود پشیمانی برای خود تحصیل کرد. خب با زبان که نمی‌شود، قلب هم که در ما نیست، پس چگونه ما توبه کنیم؟ راهش را عرض می‌کنم. راه مهمش کردن درباره‌ی خداوند جهان و ناچیزی و و پستی گنه‌کار است. این دو موضوع اگر خیلی درباره‌اش فکر شود آن حال پیدا می‌شود. مثلاً یک کودکی با پدرش می‌رسند خدمت یک بزرگی؛ آن بچه نمی‌داند که این کیست. شروع می‌کند به بازی‌گری و بی‌تربیتی و بی‌ادبی. بعد پدر به او حالی می‌کند که تو در حضور فلان بزرگی بوده‌ای که همیشه ما امید داشته‌ایم خدمتش ولو یک دقیقه برسیم، حالا که رسیده‌ایم، تو چنین حرکاتی کرده‌ای!، وقتی حالی‌اش می‌کند، این بچه به گریه می‌افتد که چرا من چنین کاری کردم، به سر و سینه‌ی خودش می‌زند. این به قدر فکر و فهم این بچه می‌شود توبه، می‌شود ، می‌شود پشیمانی. پس هر کسی به قدر خودش درباره‌ی بزرگواری پروردگار و ناچیزی و حقارت و بدبختی خودش فکر کند، این حال پشیمانی در او پیدا می‌شود. تا وقتی فکر نکرده، -مخصوصاً درباره‌ی که اگر مرگ من رسید و قلب من هنوز به خود نیامده و از معاصی پشیمان نشده، چه خواهد شد؟!- حالت پشیمانی در او به وجود نمی‌آید. این چیزها را که یک‌قدری تأمل کند، فکر کند و درباره‌ی این‌ها فرو برود واقعاً، کم‌کم ممکن است آن حالت پشیمانی درونش پیدا شود. وگرنه انسانی که از راه سودی می‌برد، نفعی می‌برد، درآمدی دارد، لذتی دارد، چگونه از این عیش و نوشی که داشته، از این حرامی که گیرش افتاده، از هر گناهی که کرده، پشیمان می‌شود؟!. تا مادامی‌که در درون انسان، خوب و قاطعانه وارد نشده، توبه هم به آسانی پیدا نمی‌شود. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
صالح المؤمنین-@seyedololama.mp3
440.4K
📆 سال‌روز افشای سرّ رسول‌الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله) توسط عایشه و حفصه و نزول سوره‌ی مبارکه‌ی تحریم در حمایت از رسول‌الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله)؛ ( ۱۴ ۱۰ ق) 🔺 تهدید و از طرف خداوند؛ «إِنْ تَتُوبَا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُمَا وإِنْ تَظَاهَرَا عَلَيْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلَاهُ وَجِبْرِيلُ وَصَالِحُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمَلَائِكَةُ بَعْدَ ذَٰلِكَ ظَهِيرٌ»¹؛ خدای متعال و (علیه‌السلام) و و ، پشتیبانان رسول‌الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در صورت ادامه‌ی توطئه توسط عایشه و حفصه 🔹 معرفی حضرت امام امیرالمؤمنین از جانب رسول‌الله (صلوات‌الله‌علیهما وآلهما) به در واقعه‌ی خم و به‌عنوان صالح‌المؤمنین² ۸۴٫۵٫۱۰ ✅ مرحوم آیت‌الله سید ابراهیم خسروشاهی ___ ۱) [ :۴] ۲) [ ج۱۰ص۴۷۵] @seyedololama
🔺نسبت ما با امام زمان علیه‌السلام 🔹 شیخ در کتاب فرموده: تمار یک بنده بود که حضرت علیه‌السلام او را از خرید و آزاد کرد. به او گفت: چه نام داری؟ عرض کرد: سالم. فرمود: مرا خبر داده در بلاد و که بودی، پدرت تو را میثم نامیده بود. گفت: درست است. فرمود: پس همان اسم قبلی را داشته باش. خب؛ این یعنی چه که یک بنده‌ی زرخریدِ یک زن، که از نوکر هم پایین‌تر است و هیچ و اختیاری از خودش ندارد و پایین‌ترین مراتب را دارد، حضرت علی علیه‌السلام چطور او را پیدا کرده؟! پیامبر چطور وضع او را به حضرت سفارش کرده بود؟ این حرف‌ها چه طور است؟ و ما الآن نسبت به امام زمان‌مان علیه‌السلام چطور می‌کنیم؟ آیا داریم به این‌که نسبت علیه‌السلام با ما، همان نسبت جدش با میثم است؟! 🔺 معنای شیعه‌ی واقعی 🔹 ... به برگشت در حالی‌که همه‌ی حرف‌ها را مولایش به او گفته بود. وارد کوفه شد و به دستور عبیدالله ملعون، او را گرفتند. گفتند این شخص اولِ دوستان بود. گفت این عجمی؟! تعجب کرد که یک غیر آن‌قدر آقا شده باشد که امیرالمؤمنین به او این‌قدر علاقه داشته باشد. گفت: أین ربّک؟ اولین حرفی که با او زد این بود: خدای تو کجاست؟ او از سوره‌ی والفجر جوابش را داد و گفت: «بالمِرصاد»¹؛ یعنی خداوند در کمین هر است. یعنی هیچ ستم‌گری در از خدا و مدّنظر خدا و احاطه‌ی خدا به او و اطلاع پروردگار به او جدا نیست. گفت خدای من در مرصاد است، یعنی در سنگر کمین‌گاهی است. کنایه‌ای به ابن زیاد بود که یعنی تو یکی از ستم‌گران هستی و بدان‌که وضعت خیلی خطرناک است، به طوری‌که گرفتار می‌شوی!. ابن زیاد گفت: مولایت به تو چه خبری داده؟ گفت: خبر داده که ما ۱۰ نفریم که به دار آویخته می‌شویم و خصوصیات آن را هم به من گفته. گفت که: آن کارهایی را که مولایت گفته را انجام نمی‌دهم تا خلافش ثابت شود. جواب میثم را ببینید. گفت: مگر می‌توانی چنین کاری بکنی؟ به خدا قسم او آن را از و او از و جبرئیل هم از خداست. تو چه کسی هستی که بتوانی چنین کاری را تغییر دهی!. «یا ایتهاالنفس المطمئنة»² یعنی این، یعنی این. آن‌وقت ببینید ما نه تنها با امام‌مان هزاران فرسخ فاصله داریم، بلکه با چنین شخصی هم بسیار فاصله داریم!. اصلاً گویا با یک بچه دارد حرف می‌زند که می‌شود او را با یک مشت از بین برد. ابن زیادی که حضرت را آن‌طور کرد. آن‌طور کوفه را به جوش و خروش از وادار کرد که هزاران نفر، شمشیر بردارند و به بروند. چنین جبار قهاری بود. حالا میثم با چنین شخصی این‌گونه صحبت می‌کند!.... ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ____________ ۱) [ :۱۴] ۲) [ :۲۷] @seyedololama
🏴 صلی‌الله علیک یا علی بن موسی الرضا المرتضی 🔹 اگر #انسان با هر وسیله‌ای بیاید و یک ربع ساعت به «نور الله فی ظلمات الارض» عرض سلام بکند، مثل این است که بر بال #جبرئیل علیه‌السلام نشسته و به #عرش الهی رفته، خدا را #زیارت کرده، #حاجت‌هایش را خواسته و به عالم #ظلمات زمین برگشته است. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺نسبت ما با امام زمان علیه‌السلام 🔹 شیخ در کتاب فرموده: تمار یک بنده بود که حضرت علیه‌السلام او را از خرید و آزاد کرد. فرمود: چه نام داری؟ عرض کرد: سالم. فرمود: مرا خبر داده در بلاد و که بودی، پدرت تو را میثم نامیده بود. گفت: درست است. فرمود: پس همان اسم قبلی را داشته باش. 🔶 خب؛ این یعنی چه که یک بنده‌ی زرخریدِ یک زن، که از نوکر هم پایین‌تر است و هیچ و اختیاری از خودش ندارد و پایین‌ترین مراتب را دارد، حضرت علی علیه‌السلام چطور او را پیدا کرده؟! 🔻 پیامبر چطور وضع او را به حضرت سفارش کرده بود؟ این حرف‌ها چه طور است؟ 🔴 و ما الآن نسبت به امام زمان‌مان علیه‌السلام چطور می‌کنیم؟ آیا داریم به این‌که نسبت علیه‌السلام با ما، همان نسبت جدش با میثم است؟! 🔹 ... به برگشت در حالی‌که همه‌ی حرف‌ها را مولایش به او گفته بود. وارد کوفه شد و به دستور عبیدالله ملعون، او را گرفتند. گفتند این شخص اولِ دوستان بود. گفت این عجمی؟! تعجب کرد که یک غیر آن‌قدر آقا شده باشد که امیرالمؤمنین به او این‌قدر علاقه داشته باشد. 🔸 اولین حرفی که با او زد این بود: خدای تو کجاست؟ گفت: «بالمِرصاد»؛ یعنی خداوند در کمین هر است. یعنی هیچ ستم‌گری در از خدا و مدّنظر خدا و احاطه‌ی خدا به او و اطلاع پروردگار به او جدا نیست. 🔻 کنایه‌ای به ابن زیاد بود که یعنی تو یکی از ستم‌گران هستی و بدان‌که وضعت خیلی خطرناک است، به طوری‌که گرفتار می‌شوی!. ابن زیاد گفت: مولایت به تو چه خبری داده؟ گفت: خبر داده که ما ۱۰ نفریم که به دار آویخته می‌شویم و خصوصیات آن را هم به من گفته. گفت که: آن کارهایی را که مولایت گفته را انجام نمی‌دهم تا خلافش ثابت شود. جواب میثم را ببینید! گفت: مگر می‌توانی چنین کاری بکنی؟ به خدا قسم او آن را از و او از و جبرئیل هم از خداست. تو چه کسی هستی که بتوانی چنین کاری را تغییر دهی!. 🔷 «یا ایتهاالنفس المطمئنة» یعنی این، یعنی این. ⁉️ آن‌وقت ببینید ما نه تنها با امام‌مان هزاران فرسخ فاصله داریم، بلکه با چنین شخصی هم بسیار فاصله داریم!. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 نکاتی پیرامون نماز یک‌شنبه ماه ذی‌القعدة الحرام 🔹 حضرت روز در ماه تشریف آورد نزدیک . فرمود: مردم! کدام‌یک می‌خواهید کنید پیش خدا؟ عرض کردند که همه‌ی ما. فرمود: غسل کنید، وضو بگیرید، چهار رکعت نماز و در هر رکعت سوره‌ی مبارکه‌ی فاتحة‌الکتاب... بعد می‌فرماید: حالا اگر از من کسی چنین عملی را انجام داد، یک توبه کرد و این مختصر را هم انجام داد، از طرف (که باید معنا بشود که آسمان یعنی چه؟) به او خطاب می‌شود که: «یا عبدَالله» از سر بگیر زندگی خودت را. تا حالا هرچه بود پاک شد. توبه‌ی تو مورد خدا قرار گرفت و تو آمرزیده شد. از ناحیه‌ی خداوند «مِن تحت العرش» فرشته‌ای خطاب می‌کند که بر تو، بر خاندانت، بر فرزندانت. منادی دیگری می‌گوید: روز آن‌هایی که بر گردن تو حقی داشته باشند، تو را می‌بخشند. از همه مهم‌تر این‌که یک فرشته می‌گوید: ای بنده‌ی خدا تو بر خواهد بود و تو از تو گرفته نخواهد شد. دیگری می‌گوید و از تو راضی خواهند شد. پدر و مادر و فرزندان تو آمرزیده خواهند شد. فرشته‌ی وحی، می‌فرماید: من با ملک‌الموت می‌آییم و درباره‌ی تو به او سفارش می‌کنم. عرض شد که (حالا این عرض خیلی حرف خوبی بوده): اگر در ماه غیر ذی‌القعدة هم کسی چنین توبه‌ای کرد؟ می‌فرماید: همین‌ها برایش هست. پس بنابراین در مقام توبه، یک عمل بیست دقیقه‌ای یا یک ربع ساعتی این قدر ارزش دارد. ببینیم توبه چیست و چقدر مهم است که این همه آثار دارد. نقل شده که حضرت علیه‌السلام شنید که کسی گفت: استغفرالله. حضرت گویا درباره‌ی او داشت که این حرف است که دارد می‌زند، خلاصه فرمود: داغت به جگر مادرت بنشیند!. نمی‌دانی که چه خبر است که این‌طور استغفار می‌گویی. درجه‌ی مردمانی است که اهل می‌باشند و شش معنی در او خوابیده. اول آن‌ها است. پشیمانی دست خود نیست؛ وقتی انسان یک معامله‌ای کرده با کسی، خانه‌ای داشته، در اختیار او گذاشته، مال‌التجاره‌ای، سرمایه‌ای بانکی، چیزی داشته، در اختیار او گذاشته، او هم فرار کرده رفته ، مال هم به گردن این افتاده، باید ببرندش ، این پشیمان می‌شود از آن شرکتی که با این کرد. این را می‌گویند: پشیمانی!، که و درون ناراحتی پیدا می‌کند. از چشم انسان گرفته می‌شود. تمام در کام او زهر می‌شود. این را می‌گویند: ، این را می‌گویند پشیمانی، وإِلّا با نمی‌شود پشیمانی برای خود تحصیل کرد. خب با زبان که نمی‌شود، قلب هم که در ما نیست، پس چگونه ما توبه کنیم؟ راهش را عرض می‌کنم. راه مهمش کردن درباره‌ی خداوند جهان و ناچیزی و و پستی گنه‌کار است. این دو موضوع اگر خیلی درباره‌اش فکر شود آن حال پیدا می‌شود. مثلاً یک کودکی با پدرش می‌رسند خدمت یک بزرگی؛ آن بچه نمی‌داند که این کیست. شروع می‌کند به بازی‌گری و بی‌تربیتی و بی‌ادبی. بعد پدر به او حالی می‌کند که تو در حضور فلان بزرگی بوده‌ای که همیشه ما امید داشته‌ایم خدمتش ولو یک دقیقه برسیم، حالا که رسیده‌ایم، تو چنین حرکاتی کرده‌ای!، وقتی حالی‌اش می‌کند، این بچه به گریه می‌افتد که چرا من چنین کاری کردم، به سر و سینه‌ی خودش می‌زند. این به قدر فکر و فهم این بچه می‌شود توبه، می‌شود ، می‌شود پشیمانی. پس هر کسی به قدر خودش درباره‌ی بزرگواری پروردگار و ناچیزی و حقارت و بدبختی خودش فکر کند، این حال پشیمانی در او پیدا می‌شود. تا وقتی فکر نکرده، -مخصوصاً درباره‌ی که اگر مرگ من رسید و قلب من هنوز به خود نیامده و از معاصی پشیمان نشده، چه خواهد شد؟!- حالت پشیمانی در او به وجود نمی‌آید. این چیزها را که یک‌قدری تأمل کند، فکر کند و درباره‌ی این‌ها فرو برود واقعاً، کم‌کم ممکن است آن حالت پشیمانی درونش پیدا شود. وگرنه انسانی که از راه سودی می‌برد، نفعی می‌برد، درآمدی دارد، لذتی دارد، چگونه از این عیش و نوشی که داشته، از این حرامی که گیرش افتاده، از هر گناهی که کرده، پشیمان می‌شود؟!. تا مادامی‌که در درون انسان، خوب و قاطعانه وارد نشده، توبه هم به آسانی پیدا نمی‌شود. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama