سیدالعلماء
📆 سالروز درگذشت مرحوم ملا هادی سبزواری؛ (۲۸ #ذی_الحجه ۱۲۸۹ق)
🔺داستانی عجیب از مبارزه با نفسِ حکیم الهی و عالم ربانی مرحوم ملا هادی سبزواری
🔹 بنده به خاطر دارم كه در مدرسه #فيضيه مَدرسی بود كه زيلو و حصير داشت و ايشان [ #مرحوم_امام] عصرهای #جمعه جلسهای داشتند كه ده، بيست نفر #بازاری و چند #طلبه، مِنجمله شهيد #مطهری و افرادی از اين قبيل میآمدند و ايشان #مواعظ بسيار مؤثری میفرمودند؛ مواعظشان خيلی مؤثر بود، بهطوریکه در ما كه آن موقع #جوان بوديم خیلی اثر میگذاشت. مرحوم شهيد مطهری هم در آن هنگام يك جوانی با سن و سال ما بود که ايشان هم میآمدند و مجموعاً شايد سی نفر هم نمیشدند، ولی ايشان مطالب بسيار خوبی ذكر میفرمودند.
مثلاً يكی از مسائلی كه میفرمودند اين بود: وقتی #انسان وارد در #علوم دينی میشود از خواستهای #نفسانی او اين است كه: خب، حالا ديگر ما يک #كتاب يا يك #مقاله بنويسيم يا يک #مجله پخش كنيم يا از اين قبيل، در صورتیكه اگر خوب #دقت كند خواهد ديد كه اين خواست، خواستی نفسانی است، و میخواهد به اين وسيله خودش را مطرح کند!.
اين حرفها برای ما خيلی عميق بود و آن زمان #عقل مان خوب نمیرسید كه چگونه میشود انسان وارد #حوزه يا طلبگی بشود يا مثل شما وارد #فرهنگ و #دانشکده ها و از اين قبيل مراکز بشود و وقتی هوسش گرفت که چيزی بنويسيم و پخش کنيم؛ خواست نفسانی باشد!، دقت زيادی لازم دارد تا متوجه شويم که آيا اين خواست و موقعيت واقعاً بهجا و بهصلاح است يا اینکه هنوز زود است؟
آدمی كه ده پانزده سال در #مدرسه يا در فرهنگ بوده و #تحصيل کرده، نفسش همان نفسِ #كودكی و بچگی اوست، خواستهایش هم همان خواستهای کودکی است که به رنگ جديد در میآید؛ به رنگ #طلبگی و #دانشجويی و #استاد شدن و #سخنرانی كردن و از اين قبيل چيزها در میآید، اگر كسی خوب در اين مسائل دقت كند، میبیند كه نه؛ هنوز برای اين شخص وقت اين حرفها نشده چون او اين #ورزش را نكرده است.
مرحوم علامه #طباطبایی معنی اين ورزش را برای ما اینگونه نقل میفرمودند: مرحوم ملا هادی #سبزواری اعلیاللهمقامه در #سبزوار، حوزهی علميه داشت و روزها در #مسجد يا در يک جايی درس میگفتند. يک روز چند طلبهی كرمانی که میخواستند به #مشهد مقدس مشرَّف شوند، میگویند برويم به سبزوار و با ملا هادی سبزواری ديداری داشته باشيم. وقتی آمدند و نشستند، دائم به هم نگاه میکردند و با تعجب اشاره میکردند و مثل اینکه يک چيز عجيبی دیدهاند، برای سايرين سؤال پيش آمد که چرا اینها اینگونه حرکات را انجام میدهند؟! بعد از درس که همه متفرق شدند، از آن جوانها پرسيدند: چه مسئلهای بود كه شما در بين درس دائم با هم صحبت میکردید؟ گفتند: ما يک مطلب عجيب ديديم. پرسيدند آن مطلب عجيب چه بود؟ گفتند: ما طلاب مدرسهای در #كرمان هستيم، يک روز جوانی به مدرسه ما آمد و چون جايی نداشت، میخواست که در مدرسه بماند، ولی اجازهی #شرعی نبود كه او برود در حجره و مهمان طلاب شود، فلذا رفت داخل اتاق #خادم و خادم هم که ديد او تازه وارد و غريبه است، از او پذيرائی كرد، او هم فرصت نداد كه كسی به او حرفی بزند، خودش دستها را بالا زد و به خادم گفت که اگر کاری داری به من بگو و خودش شروع به کار کرد و مثلاً جاروب را برداشت و حياط را جارو کرد و رفت برای طلاب ماست و نان خريد و خلاصه از اين کارها انجام داد.
اين خادم هم که ديد جوانی آمده و کمک میکند، خيلی خوشش آمد و او را نگه داشت، او چند شب همانجا بود و واقعاً مثل بازويی برای آن خادم شد و او را خيلی کمک میکرد. بعد هم که خادم ديد او واقعاً جوان بسيار خوبی است، دختر خود را برای #ازدواج به او پيشنهاد کرد و او را #داماد خود نمود.
حالا ما آمديم که حاجی سبزواری را ببينيم و به مشهد برويم؛ میبینیم که حاجی سبزواری همان جوان است که حدود يک سال به ما خدمت کرد و برای ما ماست و نان خريد و حياط را جارو كرد، ولی ما نفهميديم كه او طلبه است و درس خوانده! اما حالا كه نگاه كرديم، شناختيم که ايشان همان شخص هستند. اين جريان را مرحوم علامه نقل میکردند و میفرمودند: بعضی از دوستان ما گفتند که ما فرزندان آن دوشيزهی كرمانی را كه دختر خادم و همسر ملا هادی سبزواری بود را هم ديديم.
منظور اين است که اينجور ورزشها و اینگونه #خودسازی ها برای همهی #مردم مخصوصاً در اين دوره لازم است.
۸۵٫۱۱٫۳۰
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
سیدالعلماء
🏴 رفع تاریکیهای دل و حل مشکلات با تضرع بر مصائب سیدالشهداء علیهالسلام
🔺 شما دوستان و فرزندان عزیز فکر نکنید که #شبههها و #جهل و تاریکیها، برطرف شدنی نیست! اینها با قدری #دقت داشتن و کارکردن و #فکر کردن در آنها، برطرف میشود. کار #پیامبر اسلام این بوده که تاریکیها را از #دلها برطرف کند؛ «كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَى صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ»؛ ( #ابراهیم علیهالسلام: ۱) کدام #ظلمت؟ ظلماتِ نفهمیها و جهل و تاریکیها، که در اثر سؤالاتی که از ناحیهی #شیطان و #ماهوارهها و #روزنامهها به #ذهن انسان، وارد میشوند. همهی اینها برطرف شدنی است. همه در #قرآن کریم، #روایات و کتب اساتید ذکر و برطرف شدهاند. ما مشکلی که نتوان حلاش کرد، نداریم.
اگر شما برای خودتان - درصورتیکه واقعاً تاریکی و مشکل حس میکنید - در شبانهروز یک مقدار وقت بگذارید که دردِ #دل واقعیتان را با خداوند متعال بکنید؛ پیامبر(صلی الله علیه وآله) برای شما رفع اشکال میکند. این کتابهای حکمای ما مثل مرحوم علامه #طباطبایی، #مرحوم_امام و اینها که شاگردان پیامبرند، رفع اشکال میکنند. اگر شما میگویید به اینها رجوع کردهایم و حل نشد، بدانید که این شرط انجام نگرفته است!.
مقداری برای خودتان در شبانهروز وقت بگذارید. مثل انسانی که به او گفتهاند فردا میخواهند تو را عمل خطرناکی کنند، چهطور #انسان بیچارگیاش را پیش خدا میبرد؟ آنگونه پیش خدا بیچارگیتان را ببرید که در آن صورت، قطعاً #گریه و زاری همراهش است؛ «فلیتضرَّع إلی الله»؛ ( #بحارالانوار ج۱ ص۱۳۹)
حال، اگر این #تضرع پیدا نشد، چند تا شعر از #مصیبات بلد باشد یا کتابش را داشته باشد و بر مصیبات #سیدالشهداء (علیهالسلام) چند دقیقهای گریه کند. آنوقت این حال #اخلاص هم برایش پیدا میشود و پس از آن #مناجات را شروع کند.
تضرع را اگر در خانوادههایتان دیده باشید در آن وقتی است که کودکِ شیرخوار محتاج به شیر میشود و جیغ و داد میکند و تا مادر شیر به او ندهد، آرام نمیگیرد. این حال باید در ما ایجاد شود. #تحصیلات، مشکلات دارد. تحصیل #عقاید خوب، #اخلاق خوب، مشکلات دارد. #تبلیغ کردن و #عمامه سرگذاشتن، مشکلات دارد.
و مشکلترین مسئلهی انسانی، رفتن از این دنیاست بدین صورتکه #انسان با عقیدهی سالم و #اسلام از دنیا برود. اینها تنها به وسیلهی این مسألهای که در حدیث "ینبغی" ( #بحارالانوار ج ۱ ص ۱۳۱) آمده، حل میشود.
#دنیا برای ما خودنمایی واقعی نکرده است. آنطوریوکه نقل است حضرت فرمودند: «اللهم أرنا الأشیاءَ کما هی»؛ دنیا را با آن وضع واقعی که دارد، به ما نشان بده تا ما آن را بفهمیم و بشناسیم. انسان #خیال میکند دنیا هم یک #زندگی است، در حالیکه اینطور نیست. دنیا مثل یک #کلاس و #مدرسهای میماند که انسان باید در آن کلاس یک حرکاتی را یاد گرفته و انجام بدهد. #امتحاناتی بدهد که یکی از امتحانش رفتن از این دنیاست.
اگر ما دنیا را یک زندگی مستقل حساب میکنیم، در اثر همان ابهامات و تاریکیهایی است که در آیه آمده: «لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ» و در این آیه فرموده که خداوند هیچ مشکلی برای بشر باقی نگذاشته است که حل نشود، البته به شرط اینکه به حال خودش تضرع کند تا این مشکلات حل شود.
۸۹.۲.۲۸
☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
سیدالعلماء
🌹 مدح پنج تن آل عبا علیهمالسلام
🔹 ما قبلاً که در #قم بودیم بعضی از #مداحان، خطبه و مدیحه و #ذکر خودشان را با این رباعی بیان میکردند؛
آنکس که زبان نهاد اندر دهنم
جا داد چو عندلیب اندر چمنم
مأمور نمود است از صبح ازل
تا شام ابد به مدحت پنج تنم
💠 یعنی ما آنقدر باید از کمالات این بزرگان بخوانیم و در آنها #دقت کنیم و دریابیم تا اینکه بفهمیم که ما بلبلهای چمن #محمدی هستیم و #عبادت ما عبادت نمیشود مگر با ذکر #محمد و #آل_محمد.
🌺 اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
🔺 مطالبی پیرامون نفاق و خدعهی اصحاب سقیفه و پیروان آنها؛ (۱)
🔹 در مسئلهی #ایمان چه در طرف پذیرش و چه در نفی و رد کردن، مسئله به صورت بسیار خطرناک میباشد؛ و ممکن است که #انسان دچار #کفر بشود و کفر در او سرچشمه پیدا کند و رخنه نماید و جایگیر شود!. ممکن هم هست انشاءالله اهل ایمان بشود و ایمان در او رخنه کند و او را به اسارت خود بگیرد، در اختیار خود بگیرد.
اگر یک مرامی، یک #اصول_عقایدی، جوری در انسان و در #قلب انسان مسلط شد که انسان نتوانست که دیگر آنها را نادیده بگیرد، این میشود ایمان.
در برابر او هم بعضیها دچار کفر میشوند و ضد مسائل ایمانی میشوند و آنها هم در دلشان مخالفت با #انبیا و با #مؤمنین و از اینجور چیزها جایگیر میشود!.
این دو گروه #مومن و #کافر، ظاهراً بحثشان با دو سه تا از #آیات شریفهی ابتدایی سورهی #بقره میگذرد، اما به بحث گروه سومین که میرسد، آنجا نه، بلکه چندین آیه میآید و دربارهی شرححال و پیشآمدهایی که برای آنها هست و رفتاری که آنها دارند و حرفهایی که میزنند، این گروه سومین یعنی #منافق و منافقین، بحثشان از دو گروه قبلی مهمتر است، و البته مفیدتر هم هست، از جهت اینکه لازم است انسان در آن #دقت کند، چون هم سرچشمهی ایمان را به هم میزند و هم کفر #ظاهری و ساده را مبدل به یک کفر #باطنی که بدتر است، میکند. این است که باید دقت کرد که چرا این آیات شریفهی مربوط به گروه سوم، اینطور تفصیل داده و بیان کرده و به مشکلات و مسائل آنها و گفتگوهای آنها و #شیطنتها و #تمسخرهای آنها و #تحقیرهایی را که نسبت به یکدیگر دارند، به اینجور چیزها پرداخته. حتماً در این مسئله، یک مسائل مهمی باید بیان شود. مرحوم علامه #طباطبایی یکی از فرمایشاتشان این بود که ما میبینیم که در آیات شریفه قرآنیه از این گروه مطالبی گفته شده؛ از وضع #زندگی آنها با #پیامبر اکرم (صلیالله علیه وآله وسلم) و با #مسلمین، رفت و آمدشان، از معاشرتشان، از کارهایشان که بیان شده است. اینها مطمع نظر و مورد بیان بودند. خب وقتی که یک پیامبری، یک نبوتی را بر قرار کرد، یک #حکومتی را بر اساس آن #نبوت تأسیس فرمود، آنوقت دربارهی یک قسم از اقسام مردمی که در آن #امت شرکت کردند، بیاناتی شد و شرححالی بیان گردید، یکمرتبه تعطیل بشود و دیگر از آنها حرفی به میان نیاید، این خیلی عجیب است!. ایشان میفرمود که ما این آیات را داریم و این سخنانیکه مربوط به آنها هست را در #قرآن میبینیم، اما یکمرتبه میبینیم که وقتی پیامبر رحلت میکنند، دیگر تمام مردم #عادل میشوند!. هیچ صحبتی دربارهشان نمیشود و هر کتابی هم که نوشته میشود، همهاش دربارهی خوبیهای #مردم و تشکیلاتشان و حرفهایشان و اینها میشود. این چرا اینجور شده؟!؛ مشکلی هست.
اگر شما رجوع کنید به کتابهایی که دربارهی مردم مسلمانی که این آیات دربارهشان نازل شده، میبینید که هیچ این چیزها نیست. تمامش دربارهی #عدالت اینها و خوبی اینها و کارهای خوب اینها هست. یک کتاب شما پیدا نمیکنید یک تعدادی از این افرادی که بعد از رحلت آن حضرت در اسلام باقی ماندند وضع اینها را همانطوریکه قرآن وضعشان را بیان کرده، بیان کند. این مسأله است و کم کسی به این مسأله میتواند #توجه کند، مگر یک شخص با #تفکر و #متفکری که یکمرتبه به این مشکل بر بخورد که چه شد که قرآن کریم مردم مسلمان را سه قسم معرفی کرد و نسبت به یک قسم از آنها خیلی توجه بیشتری داشت. #صفات آنها، #حالات آنها، خوبیهای آنها، بدیهای آنها، خلاصه هرچه که میشد دربارهی آنها توضیح بدهی، داد و گفت، ولی اینها دیگه تعطیل شدند و در #مملکت اسلامی نمونهای ازشان یافت نشد!. همه یکپارچه شدند مؤمن و مسلمان و پیرو پیامبر و پیرو قرآن و اینها!. این یک مسئلهی مرموزی است که چرا اینطور شد.
۸۹/۹/۱۵
ادامه دارد...
☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
🌹 مدح پنج تن آل عبا علیهمالسلام
🔹 ما قبلاً که در #قم بودیم بعضی از #مداحان، #خطبه و مدیحه و #ذکر خودشان را با این #رباعی بیان میکردند؛
آنکس که زبان نهاد اندر دهنم
جا داد چو عندلیب اندر چمنم
مأمور نمود است از صبح ازل
تا شام ابد به مدحت پنج تنم
یعنی ما آنقدر باید از #کمالات این بزرگان بخوانیم و در آنها #دقت کنیم و دریابیم تا اینکه بفهمیم که ما بلبلهای چمن محمّدی هستیم و #عبادت ما عبادت نمیشود مگر با ذکر #محمد و #آلمحمد .
🌺 اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
🔺 رفع تاریکیهای دل و حل مشکلات با استفاده از برکات محمد و آل محمد علیهمالسلام
🔹 شما دوستان و فرزندان عزیز فکر نکنید که #شبههها و #جهل و #تاریکیها، برطرف شدنی نیست! اینها با قدری #دقت داشتن و کارکردن و #فکر کردن در آنها، برطرف میشود. کار #پیامبر اسلام این بوده که تاریکیها را از دلها برطرف کند؛ «كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَى صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ» ( #ابراهیم علیه السلام: ۱) کدام #ظلمت؟ ظلماتِ نفهمیها و #جهل و تاریکیها، که در اثر سؤالاتی که از ناحیه #شیطان و #ماهوارهها و #روزنامهها به #ذهن انسان، وارد میشوند. همهی اینها برطرف شدنی است. همه در #قرآن کریم، #روایات و کتب اساتید، ذکر و برطرف شدهاند. ما مشکلی که نتوان حلاش کرد، نداریم.
اگر شما برای خودتان – درصورتیکه واقعاً تاریکی و مشکل حس میکنید - در شبانهروز یک مقدار وقت بگذارید که دردِ دل واقعیتان را با خداوند متعال بکنید؛ پیامبر(صلی الله علیه وآله) برای شما رفع اشکال میکند. این کتابهای حکمای ما مثل #مرحوم_علامه، #مرحوم_امام و اینها که شاگردان پیامبرند، رفع اشکال میکنند. اگر شما میگویید به اینها رجوع کردهایم و حل نشد، بدانید که این شرط انجام نگرفته است!.
مقداری برای خودتان در شبانهروز وقت بگذارید. مثل انسانی که به او گفتهاند فردا میخواهند تو را عمل خطرناکی کنند، چهطور #انسان بیچارگیاش را پیش خدا میبرد؟ آنگونه پیش خدا بیچارگیتان را ببرید که در آن صورت، قطعاً #گریه و زاری همراهش است؛ «فلیتضرَّع إلی الله»؛ ( #بحارالانوار ج۱ ص۱۳۹)
حال، اگر این #تضرع پیدا نشد، چند تا شعر از #مصیبات بلد باشد یا کتابش را داشته باشد و بر مصیبات #سیدالشهداء (علیهالسلام) چند دقیقهای گریه کند. آنوقت این حال #اخلاص هم برایش پیدا میشود و پس از آن #مناجات را شروع کند.
تضرع را اگر در خانوادههایتان دیده باشید در آن وقتی است که کودکِ شیرخوار محتاج به شیر میشود و جیغ و داد میکند و تا مادر شیر به او ندهد، آرام نمیگیرد. این حال باید در ما ایجاد شود. #تحصیلات، مشکلات دارد. تحصیل #عقاید خوب، #اخلاق خوب، مشکلات دارد. #تبلیغ کردن و #عمامه سرگذاشتن، مشکلات دارد.
و مشکلترین مسئلهی انسانی، رفتن از این دنیاست بدین صورت که انسان با عقیدهی سالم و #اسلام از دنیا برود. اینها تنها به وسیلهی این مسألهای که در حدیث #ینبغی ( بحارالانوار ج ۱ ص ۱۳۱) آمده، حل میشود.
#دنیا برای ما خودنمایی واقعی نکرده است. آنطوری که نقل است حضرت فرمودند: «اللهم أرنا الأشیاءَ کما هی»؛ دنیا را با آن وضع واقعی که دارد، به ما نشان بده تا ما آن را بفهمیم و بشناسیم. انسان #خیال میکند دنیا هم یک #زندگی است، در حالیکه اینطور نیست. دنیا مثل یک #کلاس و #مدرسهای میماند که انسان باید در آن کلاس یک حرکاتی را یاد گرفته و انجام بدهد. #امتحاناتی بدهد که یکی از امتحانش رفتن از این دنیاست.
اگر ما دنیا را یک زندگی مستقل حساب میکنیم، در اثر همان ابهامات و تاریکیهایی است که در آیه آمده: «لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ» و در این آیه فرموده که خداوند هیچ مشکلی برای بشر باقی نگذاشته است که حل نشود، البته به شرط اینکه به حال خودش تضرع کند تا این مشکلات حل شود.
۸۹/۲/۲۸
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
سیدالعلماء
📆 سالروز درگذشت مرحوم ملا هادی سبزواری؛ (۲۸ #ذی_الحجه ۱۲۸۹ق)
🔺داستانی عجیب از مبارزه با نفسِ حکیم الهی و عالم ربانی مرحوم ملا هادی سبزواری
🔹 بنده به خاطر دارم كه در مدرسه #فيضيه مَدرسی بود كه زيلو و حصير داشت و ايشان [ #مرحوم_امام] عصرهای #جمعه جلسهای داشتند كه ده، بيست نفر #بازاری و چند #طلبه، مِنجمله شهيد #مطهری و افرادی از اين قبيل میآمدند و ايشان #مواعظ بسيار مؤثری میفرمودند؛ مواعظشان خيلی مؤثر بود، بهطوریکه در ما كه آن موقع #جوان بوديم خیلی اثر میگذاشت. مرحوم شهيد مطهری هم در آن هنگام يك جوانی با سن و سال ما بود که ايشان هم میآمدند و مجموعاً شايد سی نفر هم نمیشدند، ولی ايشان مطالب بسيار خوبی ذكر میفرمودند.
مثلاً يكی از مسائلی كه میفرمودند اين بود: وقتی #انسان وارد در #علوم دينی میشود از خواستهای #نفسانی او اين است كه: خب، حالا ديگر ما يک #كتاب يا يك #مقاله بنويسيم يا يک #مجله پخش كنيم يا از اين قبيل، در صورتیكه اگر خوب #دقت كند خواهد ديد كه اين خواست، خواستی نفسانی است، و میخواهد به اين وسيله خودش را مطرح کند!.
اين حرفها برای ما خيلی عميق بود و آن زمان #عقل مان خوب نمیرسید كه چگونه میشود انسان وارد #حوزه يا طلبگی بشود يا مثل شما وارد #فرهنگ و #دانشکده ها و از اين قبيل مراکز بشود و وقتی هوسش گرفت که چيزی بنويسيم و پخش کنيم؛ خواست نفسانی باشد!، دقت زيادی لازم دارد تا متوجه شويم که آيا اين خواست و موقعيت واقعاً بهجا و بهصلاح است يا اینکه هنوز زود است؟
آدمی كه ده پانزده سال در #مدرسه يا در فرهنگ بوده و #تحصيل کرده، نفسش همان نفسِ #كودكی و بچگی اوست، خواستهایش هم همان خواستهای کودکی است که به رنگ جديد در میآید؛ به رنگ #طلبگی و #دانشجويی و #استاد شدن و #سخنرانی كردن و از اين قبيل چيزها در میآید، اگر كسی خوب در اين مسائل دقت كند، میبیند كه نه؛ هنوز برای اين شخص وقت اين حرفها نشده چون او اين #ورزش را نكرده است.
مرحوم علامه #طباطبایی معنی اين ورزش را برای ما اینگونه نقل میفرمودند: مرحوم ملا هادی #سبزواری اعلیاللهمقامه در #سبزوار، حوزهی علميه داشت و روزها در #مسجد يا در يک جايی درس میگفتند. يک روز چند طلبهی كرمانی که میخواستند به #مشهد مقدس مشرَّف شوند، میگویند برويم به سبزوار و با ملا هادی سبزواری ديداری داشته باشيم. وقتی آمدند و نشستند، دائم به هم نگاه میکردند و با تعجب اشاره میکردند و مثل اینکه يک چيز عجيبی دیدهاند، برای سايرين سؤال پيش آمد که چرا اینها اینگونه حرکات را انجام میدهند؟! بعد از درس که همه متفرق شدند، از آن جوانها پرسيدند: چه مسئلهای بود كه شما در بين درس دائم با هم صحبت میکردید؟ گفتند: ما يک مطلب عجيب ديديم. پرسيدند آن مطلب عجيب چه بود؟ گفتند: ما طلاب مدرسهای در #كرمان هستيم، يک روز جوانی به مدرسه ما آمد و چون جايی نداشت، میخواست که در مدرسه بماند، ولی اجازهی #شرعی نبود كه او برود در حجره و مهمان طلاب شود، فلذا رفت داخل اتاق #خادم و خادم هم که ديد او تازه وارد و غريبه است، از او پذيرائی كرد، او هم فرصت نداد كه كسی به او حرفی بزند، خودش دستها را بالا زد و به خادم گفت که اگر کاری داری به من بگو و خودش شروع به کار کرد و مثلاً جاروب را برداشت و حياط را جارو کرد و رفت برای طلاب ماست و نان خريد و خلاصه از اين کارها انجام داد.
اين خادم هم که ديد جوانی آمده و کمک میکند، خيلی خوشش آمد و او را نگه داشت، او چند شب همانجا بود و واقعاً مثل بازويی برای آن خادم شد و او را خيلی کمک میکرد. بعد هم که خادم ديد او واقعاً جوان بسيار خوبی است، دختر خود را برای #ازدواج به او پيشنهاد کرد و او را #داماد خود نمود.
حالا ما آمديم که حاجی سبزواری را ببينيم و به مشهد برويم؛ میبینیم که حاجی سبزواری همان جوان است که حدود يک سال به ما خدمت کرد و برای ما ماست و نان خريد و حياط را جارو كرد، ولی ما نفهميديم كه او طلبه است و درس خوانده! اما حالا كه نگاه كرديم، شناختيم که ايشان همان شخص هستند. اين جريان را مرحوم علامه نقل میکردند و میفرمودند: بعضی از دوستان ما گفتند که ما فرزندان آن دوشيزهی كرمانی را كه دختر خادم و همسر ملا هادی سبزواری بود را هم ديديم.
منظور اين است که اينجور ورزشها و اینگونه #خودسازی ها برای همهی #مردم مخصوصاً در اين دوره لازم است.
۸۵٫۱۱٫۳۰
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
🌹 مدح پنج تن آل عبا علیهمالسلام
🔹 ما قبلاً که در #قم بودیم بعضی از #مداحان، #خطبه و مدیحه و #ذکر خودشان را با این #رباعی بیان میکردند؛
آنکس که زبان نهاد اندر دهنم
جا داد چو عندلیب اندر چمنم
مأمور نمود است از صبح ازل
تا شام ابد به مدحت پنج تنم
یعنی ما آنقدر باید از #کمالات این بزرگان بخوانیم و در آنها #دقت کنیم و دریابیم تا اینکه بفهمیم که ما بلبلهای چمن محمّدی هستیم و #عبادت ما عبادت نمیشود مگر با ذکر #محمد و #آلمحمد .
🌺 اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
🔺 رفع تاریکیهای دل و حل مشکلات با استفاده از برکات محمد و آل محمد علیهمالسلام
🔹 شما دوستان و فرزندان عزیز فکر نکنید که #شبهه ها و #جهل و #تاریکی ها، برطرف شدنی نیست! اینها با قدری #دقت داشتن و کارکردن و #فکر کردن در آنها، برطرف میشود.
کار #پیامبر اسلام این بوده که تاریکیها را از دلها برطرف کند؛
«كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَى صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ» ( #ابراهیم علیه السلام: ۱)
کدام #ظلمت؟ ظلماتِ نفهمیها و #جهل و تاریکیها، که در اثر سؤالاتی که از ناحیه #شیطان و #ماهواره ها و #روزنامه ها به #ذهن انسان، وارد میشوند. همهی اینها برطرف شدنی است.
همه در #قرآن کریم، #روایات و کتب اساتید، ذکر و برطرف شدهاند. ما مشکلی که نتوان حلاش کرد، نداریم.
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
🔺 رفع تاریکیهای دل و حل مشکلات با استفاده از برکات محمد و آل محمد علیهمالسلام
🔹 شما دوستان و فرزندان عزیز فکر نکنید که #شبهه ها و #جهل و #تاریکی ها، برطرف شدنی نیست! اینها با قدری #دقت داشتن و کارکردن و #فکر کردن در آنها، برطرف میشود.
کار #پیامبر اسلام این بوده که تاریکیها را از دلها برطرف کند؛
«كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَى صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ» ( #ابراهیم علیه السلام: ۱)
کدام #ظلمت؟ ظلماتِ نفهمیها و #جهل و تاریکیها، که در اثر سؤالاتی که از ناحیه #شیطان و #ماهواره ها و #روزنامه ها به #ذهن انسان، وارد میشوند. همهی اینها برطرف شدنی است.
همه در #قرآن کریم، #روایات و کتب اساتید، ذکر و برطرف شدهاند. ما مشکلی که نتوان حلاش کرد، نداریم.
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
سیدالعلماء
📆 به مناسبت بزرگداشت مرحوم ملا هادی سبزواری؛
🔺داستانی عجیب از مبارزه با نفسِ حکیم الهی و عالم ربانی مرحوم ملا هادی سبزواری
🔹 بنده به خاطر دارم كه در مدرسه #فيضيه مَدرسی بود كه زيلو و حصير داشت و ايشان [ #مرحوم_امام] عصرهای #جمعه جلسهای داشتند كه ده، بيست نفر #بازاری و چند #طلبه، مِنجمله شهيد #مطهری و افرادی از اين قبيل میآمدند و ايشان #مواعظ بسيار مؤثری میفرمودند؛ مواعظشان خيلی مؤثر بود، بهطوریکه در ما كه آن موقع #جوان بوديم خیلی اثر میگذاشت. مرحوم شهيد مطهری هم در آن هنگام يك جوانی با سن و سال ما بود که ايشان هم میآمدند و مجموعاً شايد سی نفر هم نمیشدند، ولی ايشان مطالب بسيار خوبی ذكر میفرمودند.
مثلاً يكی از مسائلی كه میفرمودند اين بود: وقتی #انسان وارد در #علوم دينی میشود از خواستهای #نفسانی او اين است كه: خب، حالا ديگر ما يک #كتاب يا يك #مقاله بنويسيم يا يک #مجله پخش كنيم يا از اين قبيل، در صورتیكه اگر خوب #دقت كند خواهد ديد كه اين خواست، خواستی نفسانی است، و میخواهد به اين وسيله خودش را مطرح کند!.
اين حرفها برای ما خيلی عميق بود و آن زمان #عقل مان خوب نمیرسید كه چگونه میشود انسان وارد #حوزه يا طلبگی بشود يا مثل شما وارد #فرهنگ و #دانشکده ها و از اين قبيل مراکز بشود و وقتی هوسش گرفت که چيزی بنويسيم و پخش کنيم؛ خواست نفسانی باشد!، دقت زيادی لازم دارد تا متوجه شويم که آيا اين خواست و موقعيت واقعاً بهجا و بهصلاح است يا اینکه هنوز زود است؟
آدمی كه ده پانزده سال در #مدرسه يا در فرهنگ بوده و #تحصيل کرده، نفسش همان نفسِ #كودكی و بچگی اوست، خواستهایش هم همان خواستهای کودکی است که به رنگ جديد در میآید؛ به رنگ #طلبگی و #دانشجويی و #استاد شدن و #سخنرانی كردن و از اين قبيل چيزها در میآید، اگر كسی خوب در اين مسائل دقت كند، میبیند كه نه؛ هنوز برای اين شخص وقت اين حرفها نشده چون او اين #ورزش را نكرده است.
مرحوم علامه #طباطبایی معنی اين ورزش را برای ما اینگونه نقل میفرمودند: مرحوم ملا هادی #سبزواری اعلیاللهمقامه در #سبزوار، حوزهی علميه داشت و روزها در #مسجد يا در يک جايی درس میگفتند. يک روز چند طلبهی كرمانی که میخواستند به #مشهد مقدس مشرَّف شوند، میگویند برويم به سبزوار و با ملا هادی سبزواری ديداری داشته باشيم. وقتی آمدند و نشستند، دائم به هم نگاه میکردند و با تعجب اشاره میکردند و مثل اینکه يک چيز عجيبی دیدهاند، برای سايرين سؤال پيش آمد که چرا اینها اینگونه حرکات را انجام میدهند؟! بعد از درس که همه متفرق شدند، از آن جوانها پرسيدند: چه مسئلهای بود كه شما در بين درس دائم با هم صحبت میکردید؟ گفتند: ما يک مطلب عجيب ديديم. پرسيدند آن مطلب عجيب چه بود؟ گفتند: ما طلاب مدرسهای در #كرمان هستيم، يک روز جوانی به مدرسه ما آمد و چون جايی نداشت، میخواست که در مدرسه بماند، ولی اجازهی #شرعی نبود كه او برود در حجره و مهمان طلاب شود، فلذا رفت داخل اتاق #خادم و خادم هم که ديد او تازه وارد و غريبه است، از او پذيرائی كرد، او هم فرصت نداد كه كسی به او حرفی بزند، خودش دستها را بالا زد و به خادم گفت که اگر کاری داری به من بگو و خودش شروع به کار کرد و مثلاً جاروب را برداشت و حياط را جارو کرد و رفت برای طلاب ماست و نان خريد و خلاصه از اين کارها انجام داد.
اين خادم هم که ديد جوانی آمده و کمک میکند، خيلی خوشش آمد و او را نگه داشت، او چند شب همانجا بود و واقعاً مثل بازويی برای آن خادم شد و او را خيلی کمک میکرد. بعد هم که خادم ديد او واقعاً جوان بسيار خوبی است، دختر خود را برای #ازدواج به او پيشنهاد کرد و او را #داماد خود نمود.
حالا ما آمديم که حاجی سبزواری را ببينيم و به مشهد برويم؛ میبینیم که حاجی سبزواری همان جوان است که حدود يک سال به ما خدمت کرد و برای ما ماست و نان خريد و حياط را جارو كرد، ولی ما نفهميديم كه او طلبه است و درس خوانده! اما حالا كه نگاه كرديم، شناختيم که ايشان همان شخص هستند. اين جريان را مرحوم علامه نقل میکردند و میفرمودند: بعضی از دوستان ما گفتند که ما فرزندان آن دوشيزهی كرمانی را كه دختر خادم و همسر ملا هادی سبزواری بود را هم ديديم.
منظور اين است که اينجور ورزشها و اینگونه #خودسازی ها برای همهی #مردم مخصوصاً در اين دوره لازم است.
۸۵٫۱۱٫۳۰
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
سیدالعلماء
🔺 داستانی عجیب از مبارزه با نفسِ حکیم الهی و عالم ربانی مرحوم "ملا هادی سبزواری" در سالروز درگذشت ایشان؛ (۲۸ #ذی_الحجه ۱۲۸۹ق)
🔹 بنده به خاطر دارم كه در مدرسه #فيضيه مَدرسی بود كه زيلو و حصير داشت و ايشان( #مرحوم_امام ) عصرهای #جمعه جلسهای داشتند كه ده، بيست نفر #بازاری و چند #طلبه، مِن جمله شهيد #مطهری و افرادی از اين قبيل میآمدند و ايشان #مواعظ بسيار مؤثری میفرمودند؛ مواعظشان خيلی مؤثر بود، به طوریکه در ما كه آن موقع #جوان بوديم خیلی اثر میگذاشت. مرحوم شهيد مطهری هم در آن هنگام يك جوانی با سن و سال ما بود که ايشان هم میآمدند و مجموعاً شايد سی نفر هم نمیشدند، ولی ايشان مطالب بسيار خوبی ذكر میفرمودند.
مثلاً يكی از مسائلی كه میفرمودند اين بود: وقتی #انسان وارد در #علوم دينی میشود از خواستهای #نفسانی او اين است كه خوب حالا ديگر ما يك #كتاب يا يك #مقاله بنويسيم يا يك #مجله پخش كنيم يا از اين قبيل، در صورتیكه اگر خوب #دقت كند خواهد ديد كه اين خواست، خواستی نفسانی است، و میخواهد به اين وسيله خودش را مطرح کند!.
اين حرفها برای ما خيلی عميق بود و آن زمان #عقلمان خوب نمیرسید كه چگونه میشود انسان وارد #حوزه يا طلبگی بشود يا مثل شما وارد #فرهنگ و #دانشکدهها و از اين قبيل مراکز بشود و وقتی هوسش گرفت که چيزی بنويسيم و پخش کنيم؛ خواست نفسانی باشد!، دقت زيادی لازم دارد تا متوجه شويم که آيا اين خواست و موقعيت واقعاً به جا و به صلاح است يا اینکه هنوز زود است؟
آدمی كه ده پانزده سال در #مدرسه يا در فرهنگ بوده و #تحصيل کرده، نفسش همان نفسِ #كودكی و بچگی اوست، خواستهایش هم همان خواستهای کودکی است که به رنگ جديد در میآید؛ به رنگ #طلبگی و #دانشجويی و #استاد شدن و #سخنرانی كردن و از اين قبيل چيزها در میآید، اگر كسی خوب در اين مسائل دقت كند، میبیند كه نه؛ هنوز برای اين شخص وقت اين حرفها نشده چون او اين #ورزش را نكرده است.
مرحوم علامه #طباطبایی معنی اين ورزش را برای ما اینگونه نقل میفرمودند: مرحوم ملا هادی #سبزواری اعلی الله مقامه در #سبزوار، حوزهی علميه داشت و روزها در #مسجد يا در يک جايی درس میگفتند. يك روز چند طلبهی كرمانی که میخواستند به #مشهد مقدس مشرَّف شوند، میگویند برويم به سبزوار و با ملا هادی سبزواری ديداری داشته باشيم، وقتی آمدند و نشستند، دائم به هم نگاه میکردند و با تعجب اشاره میکردند و مثل اینکه يک چيز عجيبی دیدهاند، برای سايرين سؤال پيش آمد که چرا اینها اینگونه حرکات را انجام میدهند؟! بعد از درس که همه متفرق شدند، از آن جوانها پرسيدند: چه مسئلهای بود كه شما در بين درس دائم با هم صحبت میکردید؟ گفتند: ما يك مطلب عجيب ديديم. پرسيدند آن مطلب عجيب چه بود؟ گفتند: ما طلاب يك مدرسهای در #كرمان هستيم، يك روز جوانی به مدرسه ما آمد و چون جايی نداشت، میخواست که در مدرسه بماند، ولی اجازهی #شرعی نبود كه او برود در حجره و مهمان طلاب شود، فلذا رفت داخل اتاق #خادم و خادم هم که ديد او تازه وارد و غريبه است، از او پذيرائی كرد، او هم فرصت نداد كه كسی به او حرفی بزند، خودش دستها را بالا زد و به خادم گفت که اگر کاری داری به من بگو و خودش شروع به کار کرد و مثلاً جاروب را برداشت و حياط را جاروب کرد و رفت برای طلاب ماست و نان خريد و خلاصه از اين کارها انجام داد.
اين خادم هم که ديد جوانی آمده و کمک میکند، خيلی خوشش آمد و او را نگه داشت، او چند شب همانجا بود و واقعاً مثل بازويی برای آن خادم شد و او را خيلی کمک میکرد. بعد هم که خادم ديد او واقعاً جوان بسيار خوبی است، دختر خود را برای #ازدواج به او پيشنهاد کرد و او را #داماد خود نمود.
حالا ما آمديم که حاجی سبزواری را ببينيم و به مشهد برويم؛ میبینیم که حاجی سبزواری همان جوان است که حدود يک سال به ما خدمت کرد و برای ما ماست و نان خريد و حياط را جاروب كرد، ولی ما نفهميديم كه او طلبه است و درس خوانده! اما حالا كه نگاه كرديم، شناختيم که ايشان همان شخص هستند. اين جريان را مرحوم علامه نقل میکردند و میفرمودند: بعضی از دوستان ما گفتند که ما فرزندان آن دوشيزهی كرمانی را كه دختر خادم و همسر ملا هادی سبزواری بود را هم ديديم.
منظور اين است که اين جور ورزشها و اینگونه #خودسازیها برای همهی #مردم مخصوصاً در اين دوره لازم است.
۸۵/۱۱/۳۰
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
🔺 رفع تاریکیهای دل و حل مشکلات با استفاده از برکات محمد و آل محمد علیهمالسلام
🔹 شما دوستان و فرزندان عزیز فکر نکنید که #شبهه ها و #جهل و #تاریکی ها، برطرف شدنی نیست! اینها با قدری #دقت داشتن و کارکردن و #فکر کردن در آنها، برطرف میشود.
کار #پیامبر اسلام این بوده که تاریکیها را از دلها برطرف کند؛
«كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَى صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ» ( #ابراهیم علیه السلام: ۱)
کدام #ظلمت؟ ظلماتِ نفهمیها و #جهل و تاریکیها، که در اثر سؤالاتی که از ناحیه #شیطان و #ماهواره ها و #روزنامه ها به #ذهن انسان، وارد میشوند. همهی اینها برطرف شدنی است.
همه در #قرآن کریم، #روایات و کتب اساتید، ذکر و برطرف شدهاند. ما مشکلی که نتوان حلاش کرد، نداریم.
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama