eitaa logo
سیدالعلماء
1.6هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
689 ویدیو
7 فایل
کانال رسمی مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ایشان شاگرد بزرگانی مثل حضرات آیات شیخ عباس تهرانی، امام خمینی، علامه طباطبایی، بروجردی و... بودند. مرحوم امام در نامه‌های خود، از ایشان با عبارت "سیدالعلماء" یاد می‌کردند. ارتباط با ادمین @seydololama_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
سیدالعلماء
🏴یا جوادالائمه ادرکنی (قسمت دوم) 🔺شرایط دریافت نصیحت 🔹و حال این‌که ما آن‌چه را که فهمیده ودانسته‌ای
🏴یا جوادالائمه ادرکنی (قسمت سوم) 🔺شرایط دریافت نصیحت 🔹 در هر حال، «قال له رجل: اوصنی. قال: او تقبل؟ قال: نعم»، خوش به حالش که حساب خودش را کرده بود، گفت: بله، من پذیرش دارم هر چه بفرمایی. 🔺 اهمیت صبر و پایداری 🔹«فقال علیه‌السلام: تَوَسَّدِ الصَّبرَ»؛ فرمودند که استراحت‌گاه خودت، تکیه‌گاه خودت، آرامش جان و دل خودت را در صبرت قرار بده. ببینید ما همان‌طوری‌که یک حواسی داریم خدایی نخواسته اگر مادرزادی یکی از آن‌ها کمبود داشت چه وضعی داشتیم؟ بینایی نبود، شنوایی نبود، شامه نبود، ذائقه نبود، این‌ها نبود، چه وضعی در برای ما بود؟ همین‌طور درباره‌ی زندگی ما، ما، ما - از بگیر تا خانواده‌های بزرگ و و - این‌ها باید یک منابعی در اختیارشان باشد که به آن منابع تکیه کنند. منبعی که می‌شود یک انسان در زندگی و به آن تکیه کند، نیروی و است. این خیلی حرف است. چه برای ، چه برای طلبه‌ی محترم، چه برای سایر افرادی که در اجتماع زندگی می‌کنند. هر کسی در آن قسمتی که هست یک پناه‌گاهی باید از صبر و بردباری برای خودش تهیه کند؛ تَوَسُد کند و وِساده و بالش و مُخَده‌اش را این فضیلتِ صبر و بردباری قرار بدهد. انسان وقتی می‌آید با یک مقدار شوق و ذوقی که در این لباس هست برای بعضی‌ها، می‌شود و لباس طلبگی می‌پوشد، وارد می‌شود، پذیرش می‌شود و در همه‌ی این‌ها قبول می‌شود تا این‌که انسان در به یک مرحله‌ای می‌رسد که به نظرش می‌رسد که آثار خوبی دارد مثلاً، ولی وقتی می‌بیند آن آثار مورد نظرش نیست؛ سال اول نیست، سال دوم نیست، سال سوم نیست؛ می‌گوید: هان! معلوم می‌شود در مدرسه هم چیزی پیدا نمی‌شود!. می‌رود از این و از آن می‌پرسد، می‌گویند بله فلان مرکز، فلان ، فلان که به یک کسی داد، همان شب دید و به رسید و حاجتش برآورده شد. می‌گوید: هان! حیف از این سه سالی‌که ما صرف این رشته کردیم، همه‌اش ضَرَبَ یَضْرِبُ و این چیزها خواندیم فلذا این می‌شود. چرا؟ برای این‌که خودش را صبر قرار نداده بود که اگر این‌جا سه سال و چهار سال و پنج سال انسان اثری پیدا نمی‌کند، شاید برای این باشد که این کاوش‌ها باید به نتیجه برسد، باید برای او اثر پیدا بکند، نه شنیدنی‌ها و گفتنی‌ها و و بدون و بدون و این‌طور چیزها؛ فلذا صبر را از دست می‌دهد. پس یکی از پشتیبانان محکم طلبه، طبق و محکم ما، پایداری است. یا اول انسان تشخیص نداده وارد شده، اشتباه کرده. تشخیص داد که ما در ، در خودمان، یک رشته‌ی خاصی به نام روحانیت، طلبگی، درس و تدریس داریم و آن نتایجی دارد. آن نتایج را بررسی کرد و فهمید که چگونه به آن رسیده‌اند، با چه زحماتی رسیده‌اند، خب باید دنبالش را بگیرد. ولی اگر کرد که حالا من دو سال که در مدرسه یا در فلان درس‌ها و بحث‌ها شرکت کردم، حتماً برای من مشکلاتی از زندگی، مشکلاتی از امور روحانی، از این‌ها برطرف می‌شود و نشد، خب این می‌لغزد دیگر، چنان می‌لغزد که پشت می‌کند به این حرف‌ها. می‌گوید اصلاً نه در چیزی هست، نه در چیزی هست، هر چه هست در پیش فلان مرشد، فلان دستورات و فلان نشینی‌ها هست، می‌غلتد به آن سو. در حالی‌که این آمادگی خودش را از جهت پناه‌گاه صبر و بردباری تهیه نکرده بود. و صبر و بردباری در اثر این می‌شود که انسان، راه را راهِ طولانی بفهمد و بشناسد، پرمشقت بشناسد. ساخته شدن یک انسان مشکل‌ترین کارهایی است که در دوره‌ی بشر برای بشر پیش می‌آید. چرا؟ برای خاطر این‌که هر کدورتی، هر پلیدی‌ای که عارض و لباس و فرش و زندگی می‌شود، این‌ها به آسانی با یک وسایلی رفع می‌شود؛ اما انسانی که از وقتی یاد دارد در قنداق بوده، زورگویی در او حکومت داشته؛ خب یک بچه قنداقی را نگاه کنید، چگونه پستانک را از دست مثلاً همتای خودش می‌گیرد و اگر به او ندهند می‌کند. با زور شده، با هر چه شده، و را وادار می‌کند که غذایی که برایش بد است را به او بدهند، آب برای او بد است به او بدهند، خوابیدن را که برای او خوب است، نمی‌خواهد قبول کند، همین‌طور از در یک مرحله‌ی ضعیفی انسان به ، به گرایی مشغول بوده تا شده پانزده سال، شانزده سال، بیست سال، و این مسائل حیوانی در و انسان تراکم یافته، یک بار آمده. حالا این می‌خواهد در عرض یک سال درست شود؛ در عرض دو سال درست شود؛ نمی‌شود. این است که باید حتماً چه در فردی، چه در اصلاح اجتماعی، پناه به صبر برد. ادامه دارد... ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 مطالبی پیرامون نفاق و خدعه‌ی اصحاب سقیفه و پیروان آن‌ها؛ (۱) 🔹 در مسئله‌ی چه در طرف پذیرش و چه در نفی و رد کردن، مسئله به صورت بسیار خطرناک می‌باشد؛ و ممکن است که دچار بشود و کفر در او سرچشمه پیدا کند و رخنه نماید و جای‌گیر شود!. ممکن هم هست ان‌شاءالله اهل ایمان بشود و ایمان در او رخنه کند و او را به اسارت خود بگیرد، در اختیار خود بگیرد. اگر یک مرامی، یک ، جوری در انسان و در انسان مسلط شد که انسان نتوانست که دیگر آن‌ها را نادیده بگیرد، این می‌شود ایمان. در برابر او هم بعضی‌ها دچار کفر می‌شوند و ‌ضد مسائل ایمانی می‌شوند و آن‌ها هم در دل‌شان مخالفت با و با و از این‌جور چیزها جای‌گیر می‌شود!. این دو گروه و ، ظاهراً بحث‌شان با دو سه تا از شریفه‌ی ابتدایی سوره‌ی می‌گذرد، اما به بحث گروه سومین که می‌رسد، آن‌جا نه، بلکه چندین آیه می‌آید و درباره‌ی شرح‌حال و پیش‌آمدهایی که برای آن‌ها هست و رفتاری که آن‌ها دارند و حرف‌هایی که می‌زنند، این گروه سومین یعنی و منافقین، بحث‌شان از دو گروه قبلی مهم‌تر است، و البته مفیدتر هم هست، از جهت این‌که لازم است انسان در آن کند، چون هم سرچشمه‌ی ایمان را به هم می‌زند و هم کفر و ساده را مبدل به یک کفر که بدتر است، می‌کند. این است که باید دقت کرد که چرا این آیات شریفه‌ی مربوط به گروه سوم، این‌طور تفصیل داده و بیان کرده و به مشکلات و مسائل آن‌ها و گفتگوهای آن‌ها و و آن‌ها و را که نسبت به یکدیگر دارند، به این‌جور چیزها پرداخته. حتماً در این مسئله، یک مسائل مهمی باید بیان شود. مرحوم علامه یکی از فرمایشات‌شان این بود که ما می‌بینیم که در آیات شریفه قرآنیه از این گروه مطالبی گفته شده؛ از وضع آن‌ها با اکرم (صلی‌الله علیه وآله وسلم) و با ، رفت و آمدشان، از معاشرت‌شان، از کارهای‌شان که بیان شده است. این‌ها مطمع نظر و مورد بیان بودند. خب وقتی که یک پیامبری، یک نبوتی را بر قرار کرد، یک را بر اساس آن تأسیس فرمود، آن‌وقت درباره‌ی یک قسم از اقسام مردمی که در آن شرکت کردند، بیاناتی شد و شرح‌حالی بیان گردید، یک‌مرتبه تعطیل بشود و دیگر از آن‌ها حرفی به میان نیاید، این خیلی عجیب است!. ایشان می‌فرمود که ما این آیات را داریم و این سخنانی‌که مربوط به آن‌ها هست را در می‌بینیم، اما یک‌مرتبه می‌بینیم که وقتی پیامبر رحلت می‌کنند، دیگر تمام مردم می‌شوند!. هیچ صحبتی درباره‌شان نمی‌شود و هر کتابی هم که نوشته می‌شود، همه‌اش درباره‌ی خوبی‌های و تشکیلات‌شان و حرفهای‌شان و این‌ها می‌شود. این چرا این‌جور شده؟!؛ مشکلی هست. اگر شما رجوع کنید به کتاب‌هایی که درباره‌ی مردم مسلمانی که این آیات درباره‌شان نازل شده، می‌بینید که هیچ این چیزها نیست. تمامش درباره‌ی این‌ها و خوبی این‌ها و کارهای خوب این‌ها هست. یک کتاب شما پیدا نمی‌کنید یک تعدادی از این افرادی که بعد از رحلت آن حضرت در اسلام باقی ماندند وضع این‌ها را همان‌طوری‌که قرآن وضع‌شان را بیان کرده، بیان کند. این مسأله است و کم کسی به این مسأله می‌تواند کند، مگر یک شخص با و که یک‌مرتبه به این مشکل بر بخورد که چه شد که قرآن کریم مردم مسلمان را سه قسم معرفی کرد و نسبت به یک قسم از آن‌ها خیلی توجه بیشتری داشت. آن‌ها، آن‌ها، خوبی‌های آن‌ها، بدی‌های آن‌ها، خلاصه هرچه که می‌شد درباره‌ی آن‌ها توضیح بدهی، داد و گفت، ولی این‌ها دیگه تعطیل شدند و در اسلامی نمونه‌ای ازشان یافت نشد!. همه یک‌پارچه شدند مؤمن و مسلمان و پیرو پیامبر و پیرو قرآن و این‌ها!. این یک مسئله‌ی مرموزی است که چرا این‌طور شد. ۸۹/۹/۱۵ ادامه دارد... ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
⬇️ ص۲ 🔹 در هر حال حضرت به او فرمودند که: «او تقبل»؛ حالا من یک چیزی گفتم. تو قبولش می‌کنی؟ این خیل
⬇️ ص۳ 🔺 اهمیت صبر و پایداری 🔹«فقال علیه‌السلام: تَوَسَّدِ الصَّبرَ»؛ فرمودند که استراحت‌گاه خودت، تکیه‌گاه خودت، آرامش جان و دل خودت را در صبرت قرار بده. ببینید ما همان‌طوری‌که یک حواسی داریم خدایی نخواسته اگر مادرزادی یکی از آن‌ها کمبود داشت چه وضعی داشتیم؟ بینایی نبود، شنوایی نبود، شامه نبود، ذائقه نبود، این‌ها نبود، چه وضعی در برای ما بود؟ همین‌طور درباره‌ی زندگی ما، ما، ما - از بگیر تا خانواده‌های بزرگ و و - این‌ها باید یک منابعی در اختیارشان باشد که به آن منابع تکیه کنند. منبعی که می‌شود یک انسان در زندگی و به آن تکیه کند، نیروی و است. این خیلی حرف است. چه برای ، چه برای طلبه‌ی محترم، چه برای سایر افرادی که در اجتماع زندگی می‌کنند. هر کسی در آن قسمتی که هست یک پناه‌گاهی باید از صبر و بردباری برای خودش تهیه کند؛ تَوَسُد کند و وِساده و بالش و مُخَده‌اش را این فضیلتِ صبر و بردباری قرار بدهد. انسان وقتی می‌آید با یک مقدار شوق و ذوقی که در این لباس هست برای بعضی‌ها، می‌شود و لباس طلبگی می‌پوشد، وارد می‌شود، پذیرش می‌شود و در همه‌ی این‌ها قبول می‌شود تا این‌که انسان در به یک مرحله‌ای می‌رسد که به نظرش می‌رسد که آثار خوبی دارد مثلاً، ولی وقتی می‌بیند آن آثار مورد نظرش نیست؛ سال اول نیست، سال دوم نیست، سال سوم نیست؛ می‌گوید: هان! معلوم می‌شود در مدرسه هم چیزی پیدا نمی‌شود!. می‌رود از این و از آن می‌پرسد، می‌گویند بله فلان مرکز، فلان ، فلان که به یک کسی داد، همان شب دید و به رسید و حاجتش برآورده شد. می‌گوید: هان! حیف از این سه سالی‌که ما صرف این رشته کردیم، همه‌اش ضَرَبَ یَضْرِبُ و این چیزها خواندیم فلذا این می‌شود. چرا؟ برای این‌که خودش را صبر قرار نداده بود که اگر این‌جا سه سال و چهار سال و پنج سال انسان اثری پیدا نمی‌کند، شاید برای این باشد که این کاوش‌ها باید به نتیجه برسد، باید برای او اثر پیدا بکند، نه شنیدنی‌ها و گفتنی‌ها و و بدون و بدون و این‌طور چیزها؛ فلذا صبر را از دست می‌دهد. پس یکی از پشتیبانان محکم طلبه، طبق و محکم ما، پایداری است. یا اول انسان تشخیص نداده وارد شده، اشتباه کرده. تشخیص داد که ما در ، در خودمان، یک رشته‌ی خاصی به نام روحانیت، طلبگی، درس و تدریس داریم و آن نتایجی دارد. آن نتایج را بررسی کرد و فهمید که چگونه به آن رسیده‌اند، با چه زحماتی رسیده‌اند، خب باید دنبالش را بگیرد. ولی اگر کرد که حالا من دو سال که در مدرسه یا در فلان درس‌ها و بحث‌ها شرکت کردم، حتماً برای من مشکلاتی از زندگی، مشکلاتی از امور روحانی، از این‌ها برطرف می‌شود و نشد، خب این می‌لغزد دیگر، چنان می‌لغزد که پشت می‌کند به این حرف‌ها. می‌گوید اصلاً نه در چیزی هست، نه در چیزی هست، هر چه هست در پیش فلان مرشد، فلان دستورات و فلان چله‌نشینی‌ها هست، می‌غلتد به آن سو. در حالی‌که این آمادگی خودش را از جهت پناه‌گاه صبر و بردباری تهیه نکرده بود. و صبر و بردباری در اثر این می‌شود که انسان، راه را راهِ طولانی بفهمد و بشناسد، پرمشقت بشناسد. ساخته شدن یک انسان مشکل‌ترین کارهایی است که در دوره‌ی بشر برای بشر پیش می‌آید. چرا؟ برای خاطر این‌که هر کدورتی، هر پلیدی‌ای که عارض و لباس و فرش و زندگی می‌شود، این‌ها به آسانی با یک وسایلی رفع می‌شود؛ اما انسانی که از وقتی یاد دارد در قنداق بوده، زورگویی در او حکومت داشته؛ خب یک بچه قنداقی را نگاه کنید، چگونه پستانک را از دست مثلاً همتای خودش می‌گیرد و اگر به او ندهند می‌کند. با زور شده، با هر چه شده، و را وادار می‌کند که غذایی که برایش بد است را به او بدهند، آب برای او بد است به او بدهند، خوابیدن را که برای او خوب است، نمی‌خواهد قبول کند، همین‌طور از در یک مرحله‌ی ضعیفی انسان به ، به گرایی مشغول بوده تا شده پانزده سال، شانزده سال، بیست سال، و این مسائل حیوانی در و انسان تراکم یافته، یک بار آمده. حالا این می‌خواهد در عرض یک سال درست شود؛ در عرض دو سال درست شود؛ نمی‌شود. این است که باید حتماً چه در فردی، چه در اصلاح اجتماعی، پناه به صبر برد. @seyedololama ص۳ ⬇️