eitaa logo
سیدالعلماء
1.6هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
692 ویدیو
7 فایل
کانال رسمی مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ایشان شاگرد بزرگانی مثل حضرات آیات شیخ عباس تهرانی، امام خمینی، علامه طباطبایی، بروجردی و... بودند. مرحوم امام در نامه‌های خود، از ایشان با عبارت "سیدالعلماء" یاد می‌کردند. ارتباط با ادمین @seydololama_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
📆 سال‌روز ازدواج رسول خدا با خدیجه کبری صلوات الله علیهما وآلهما؛ ( ۱۰ ۲۵ ) 🔹 ... بعد از مراسم جشن حضرت سلام الله علیها، دو نفر از بانوان خاندان به نام و که دو باشخصیت بودند و خیلی به حضرت زهرا علاقه داشتند، به خدمت حضرت آمدند و گفتند: یا رسول الله! اگر زنده بود با تشکیل مراسم جشن عروسیِ زهرا چشمش روشن می‌شد. این‌طور نیست؟! تا آن‌ها نام آن بانوی فداکار را بردند، اشک در چشمان پیامبر حلقه زد و یاد آن مهربانی‌ها و آن و از خود گذشتگی‌های خدیجه افتاد. فرمود: کجا مانند خدیجه زنی پیدا می‌شود؟! آن روز که همه‌ی مرا تکذیب کردند، او مرا تصدیق نمود. تمام و خود را برای نشر آیین خداوند در اختیار من گذاشت. امروز هم اگر یک زن از این پیدا شود، یک خانم ، یک خانم پیدا شود، بگوید: من دارایی‌ام این است؛ مثلاً کاخ فلان‌جا در مال من است، این دستگاه در مال من است، در فلان سهم دارم. دارایی‌های من این‌هاست، همه‌ی این‌ها را به دفتر آقا می‌دهم که در راه آن‌چه که لازم می‌دانند صرف کنند. برای خودم دو اتاق گذاشته‌ام که در یکی بخوابم و در یکی دیگر هم مثلاً مهمانی کنم و این‌ها. خود این می‌شود خدیجه. خدیجه چنین کاری کرد. هر چه داشت داد. و زنها از این عمل خیلی ناراحت شدند؛ به طوری‌که وقتی باردار شد؛ فرستاد از این‌ها کمک خواست. گفتند: ما نمی‌آییم!، چقدر به تو گفتیم: به این شخص شوهر نکن!. نشنیدی!. حالا موقعش شده که ما نشان بدهیم که ما تو را می‌خواستیم که می‌گفتیم این را قبول نکن! وقتی شوهرِ این شخصِ دست خالی شدی ما هم نمی‌آییم!. این بانو خیلی شکست در حالی‌که و باردار بود و موقع وضع حملش فرا رسیده بود، و در بود که چه کار بکند؟! نشست، زانوی غم به بغل گرفت. یک وقت دید دو سه تا خانم آمدند در اتاق، تعجب کرد و تکانی خورد!.، یکی‌شان گفت: خانم تکان نخور؛ نترس!. یکی از این‌ها زن است، یکی از این‌ها است، یکی از این‌ها خواهر بن عمران است، ما آمده‌ایم به کمک تو برای این پیش‌آمد زایمان!. این است که می‌کند را؛ «إِنَّ الَّذِينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلَّا تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِی كُنْتُمْ تُوعَدُونَ»؛ ( :۳۰)؛ کسانی‌که کنند - چه در ، چه در پیش‌آمدهای دیگر مشکل زندگی- و مرامِ خواهی و حق‌محوری را بر همه چیز مقدم بدارند؛ در همین چشم‌شان روشن می‌شود. «قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا»؛ می‌گویند: ما خدا داریم و این‌که خدا داریم می‌شود دل و جان و ، و و را تسخیر می‌کند. دیگر جایی را نمی‌بینند، کسی را نمی‌بینند، به چیزی اهمیت نمی‌دهند، این‌ها می‌شوند. و از این جهت باید نتیجه گرفت و آن این است که در پی این بود که در خود جنس چنین بانویی پیدا شود و چنین بکند. در هر اگر یکی دو تا پیدا شود کافی است. دیگر مردم و زنان دیگر خجالت نمی‌کشند که مثلاً دست‌شان خالی از زینت باشد. گوش‌شان خالی از زینت باشد. لباس‌شان لباس پارسال باشد. هر سال لباس نو نداشته باشند. برای‌شان این نیست. وضع زندگی پایین می‌آید. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
‌‌🏴 وفات ام المومنین حضرت خديجه کبری سلام الله عليها ( ۱۰ ۱۰ ق) تسلیت و تعزیت باد 🔹 ... بعد از مراسم جشن عروسی حضرت سلام الله علیها، دو نفر از بانوان خاندان پیامبر به نام و که دو زن باشخصیت بودند و خیلی به حضرت زهرا علاقه داشتند، به خدمت حضرت آمدند و گفتند: یا رسول الله! اگر زنده بود با تشکیل مراسم جشن زهرا، چشمش روشن می‌شد. این‌طور نیست؟! تا آن‌ها نام آن بانوی فداکار را بردند، اشک در چشمان حلقه زد و یاد آن مهربانی‌ها و آن ها و از خود گذشتگی‌های خدیجه افتاد. فرمود: کجا مانند زنی پیدا می‌شود؟! آن روز که همه مردم مرا تکذیب کردند، او مرا تصدیق نمود. تمام و خود را برای نشر آیین خداوند در اختیار من گذاشت. امروز هم اگر یک از این دانشمندان پیدا شود، یک خانم ، یک خانم پیدا شود، بگوید: من دارایی‌ام این است؛ مثلاً کاخ فلان‌جا در شمال مال من است، این دستگاه در تجریش مال من است، در فلان کارخانه سهم دارم. دارایی‌های من این‌هاست، همه‌ی این‌ها را به دفتر آقا می‌دهم که در راه آن‌چه که لازم می‌دانند، صرف کنند. برای خودم دو اتاق گذشته‌ام که در یکی بخوابم و در یکی دیگر هم مثلاً مهمانی بگیرم. خود این می‌شود خدیجه. خدیجه چنین کاری کرد. هر چه داشت داد. و زن‌ها از این عمل خیلی ناراحت شدند. به طوری‌که وقتی باردار شد؛ فرستاد از این‌ها کمک خواست. گفتند: ما نمی‌آییم!. چقدر به تو گفتیم: به این شخص شوهر نکن!. نشنیدی!. حالا موقعش شده که ما نشان بدهیم که ما خیر تو را می‌خواستیم که می‌گفتیم این را قبول نکن! وقتی شوهرِ این شخصِ دست خالی شدی، ما هم نمی‌آییم!. دل این بانو خیلی شکست در حالی‌که غریب و باردار بود و موقع وضع حملش فرا رسیده بود، و در بود که چه کار بکند؟! نشست زانوی غم به بغل گرفت. یک‌وقت دید دو سه تا خانم آمدند در اتاق، تعجب کرد و تکانی خورد!. یکی‌شان گفت: خانم تکان نخور؛ نترس!. یکی از این‌ها، زن است، یکی از این‌ها است، یکی از این‌ها خواهر بن عمران است، ما آمده‌ایم به کمک تو برای این پیش‌آمد زایمان!. این است که می‌کند را؛ «إِنَّ الَّذِينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلَّا تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ»؛ ( : ۳۰)؛ کسانی‌که کنند - چه در ، چه در پیش‌آمدهای دیگر مشکل زندگی- و مرامِ خواهی و حق‌محوری را بر همه چیز مقدم بدارند؛ در همین چشم‌شان روشن می‌شود. "قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا"، می‌گویند: ماخدا داریم و این‌که خدا داریم می‌شود امید و جان و ، و روح‌شان و وجودشان را تسخیر می‌کند. دیگر جایی را نمی‌بینند، کسی را نمی‌بینند، به چیزی اهمیت نمی‌دهند، این‌ها مقاوم می‌شود. و از این جهت باید نتیجه گرفت و آن این است که در پی این بود که در خود جنس چنین بانویی پیدا شود و چنین فداکاری‌ای بکند. در هر استانی یکی دو تا پیدا شود، کافی است. دیگر و زنان دیگر خجالت نمی‌کشند که مثلاً دست‌شان خالی از زینت باشد. گوش‌شان خالی از زینت باشد. لباس‌شان، لباس پارسال باشد. هر سال لباس نو نداشته باشند. برای‌شان این ننگ نیست. وضع زندگی پایین می‌آید. ۹۳٫۱۲٫۶ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
‌‌🏴 وفات ام المومنین حضرت خديجه کبری سلام الله عليها ( ۱۰ ۱۰ ق) تسلیت و تعزیت باد 🔹 ... بعد از مراسم جشن عروسی حضرت سلام الله علیها، دو نفر از بانوان خاندان پیامبر به نام و که دو زن باشخصیت بودند و خیلی به حضرت زهرا علاقه داشتند، به خدمت حضرت آمدند و گفتند: یا رسول الله! اگر زنده بود با تشکیل مراسم جشن زهرا، چشمش روشن می‌شد. این‌طور نیست؟! تا آن‌ها نام آن بانوی فداکار را بردند، اشک در چشمان حلقه زد و یاد آن مهربانی‌ها و آن ها و از خود گذشتگی‌های خدیجه افتاد. فرمود: کجا مانند زنی پیدا می‌شود؟! آن روز که همه مردم مرا تکذیب کردند، او مرا تصدیق نمود. تمام و خود را برای نشر آیین خداوند در اختیار من گذاشت. امروز هم اگر یک از این دانشمندان پیدا شود، یک خانم ، یک خانم پیدا شود، بگوید: من دارایی‌ام این است؛ مثلاً کاخ فلان‌جا در شمال مال من است، این دستگاه در تجریش مال من است، در فلان کارخانه سهم دارم. دارایی‌های من این‌هاست، همه‌ی این‌ها را به دفتر آقا می‌دهم که در راه آن‌چه که لازم می‌دانند، صرف کنند. برای خودم دو اتاق گذشته‌ام که در یکی بخوابم و در یکی دیگر هم مثلاً مهمانی بگیرم. خود این می‌شود خدیجه. خدیجه چنین کاری کرد. هر چه داشت داد. و زن‌ها از این عمل خیلی ناراحت شدند. به طوری‌که وقتی باردار شد؛ فرستاد از این‌ها کمک خواست. گفتند: ما نمی‌آییم!. چقدر به تو گفتیم: به این شخص شوهر نکن!. نشنیدی!. حالا موقعش شده که ما نشان بدهیم که ما خیر تو را می‌خواستیم که می‌گفتیم این را قبول نکن! وقتی شوهرِ این شخصِ دست خالی شدی، ما هم نمی‌آییم!. دل این بانو خیلی شکست در حالی‌که غریب و باردار بود و موقع وضع حملش فرا رسیده بود، و در بود که چه کار بکند؟! نشست زانوی غم به بغل گرفت. یک‌وقت دید دو سه تا خانم آمدند در اتاق، تعجب کرد و تکانی خورد!. یکی‌شان گفت: خانم تکان نخور؛ نترس!. یکی از این‌ها، زن است، یکی از این‌ها است، یکی از این‌ها خواهر بن عمران است، ما آمده‌ایم به کمک تو برای این پیش‌آمد زایمان!. این است که می‌کند را؛ «إِنَّ الَّذِينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلَّا تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ»؛ ( : ۳۰)؛ کسانی‌که کنند - چه در ، چه در پیش‌آمدهای دیگر مشکل زندگی- و مرامِ خواهی و حق‌محوری را بر همه چیز مقدم بدارند؛ در همین چشم‌شان روشن می‌شود. "قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا"، می‌گویند: ماخدا داریم و این‌که خدا داریم می‌شود امید و جان و ، و روح‌شان و وجودشان را تسخیر می‌کند. دیگر جایی را نمی‌بینند، کسی را نمی‌بینند، به چیزی اهمیت نمی‌دهند، این‌ها مقاوم می‌شود. و از این جهت باید نتیجه گرفت و آن این است که در پی این بود که در خود جنس چنین بانویی پیدا شود و چنین فداکاری‌ای بکند. در هر استانی یکی دو تا پیدا شود، کافی است. دیگر و زنان دیگر خجالت نمی‌کشند که مثلاً دست‌شان خالی از زینت باشد. گوش‌شان خالی از زینت باشد. لباس‌شان، لباس پارسال باشد. هر سال لباس نو نداشته باشند. برای‌شان این ننگ نیست. وضع زندگی پایین می‌آید. ۹۳٫۱۲٫۶ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
📆 سال‌روز ازدواج رسول خدا با خدیجه کبری صلوات الله علیهما وآلهما؛ ( ۱۰ ۲۵ ) 🔹 ... بعد از مراسم جشن حضرت سلام الله علیها، دو نفر از بانوان خاندان به نام و که دو باشخصیت بودند و خیلی به حضرت زهرا علاقه داشتند، به خدمت حضرت آمدند و گفتند: یا رسول الله! اگر زنده بود با تشکیل مراسم جشن عروسیِ زهرا چشمش روشن می‌شد. این‌طور نیست؟! تا آن‌ها نام آن بانوی فداکار را بردند، اشک در چشمان پیامبر حلقه زد و یاد آن مهربانی‌ها و آن و از خود گذشتگی‌های خدیجه افتاد. فرمود: کجا مانند خدیجه زنی پیدا می‌شود؟! آن روز که همه‌ی مرا تکذیب کردند، او مرا تصدیق نمود. تمام و خود را برای نشر آیین خداوند در اختیار من گذاشت. امروز هم اگر یک زن از این پیدا شود، یک خانم ، یک خانم پیدا شود، بگوید: من دارایی‌ام این است؛ مثلاً کاخ فلان‌جا در مال من است، این دستگاه در مال من است، در فلان سهم دارم. دارایی‌های من این‌هاست، همه‌ی این‌ها را به دفتر آقا می‌دهم که در راه آن‌چه که لازم می‌دانند صرف کنند. برای خودم دو اتاق گذاشته‌ام که در یکی بخوابم و در یکی دیگر هم مثلاً مهمانی کنم و این‌ها. خود این می‌شود خدیجه. خدیجه چنین کاری کرد. هر چه داشت داد. و زنها از این عمل خیلی ناراحت شدند؛ به طوری‌که وقتی باردار شد؛ فرستاد از این‌ها کمک خواست. گفتند: ما نمی‌آییم!، چقدر به تو گفتیم: به این شخص شوهر نکن!. نشنیدی!. حالا موقعش شده که ما نشان بدهیم که ما تو را می‌خواستیم که می‌گفتیم این را قبول نکن! وقتی شوهرِ این شخصِ دست خالی شدی ما هم نمی‌آییم!. این بانو خیلی شکست در حالی‌که و باردار بود و موقع وضع حملش فرا رسیده بود، و در بود که چه کار بکند؟! نشست، زانوی غم به بغل گرفت. یک وقت دید دو سه تا خانم آمدند در اتاق، تعجب کرد و تکانی خورد!.، یکی‌شان گفت: خانم تکان نخور؛ نترس!. یکی از این‌ها زن است، یکی از این‌ها است، یکی از این‌ها خواهر بن عمران است، ما آمده‌ایم به کمک تو برای این پیش‌آمد زایمان!. این است که می‌کند را؛ «إِنَّ الَّذِينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلَّا تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِی كُنْتُمْ تُوعَدُونَ»؛ ( :۳۰)؛ کسانی‌که کنند - چه در ، چه در پیش‌آمدهای دیگر مشکل زندگی- و مرامِ خواهی و حق‌محوری را بر همه چیز مقدم بدارند؛ در همین چشم‌شان روشن می‌شود. «قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا»؛ می‌گویند: ما خدا داریم و این‌که خدا داریم می‌شود دل و جان و ، و و را تسخیر می‌کند. دیگر جایی را نمی‌بینند، کسی را نمی‌بینند، به چیزی اهمیت نمی‌دهند، این‌ها می‌شوند. و از این جهت باید نتیجه گرفت و آن این است که در پی این بود که در خود جنس چنین بانویی پیدا شود و چنین بکند. در هر اگر یکی دو تا پیدا شود کافی است. دیگر مردم و زنان دیگر خجالت نمی‌کشند که مثلاً دست‌شان خالی از زینت باشد. گوش‌شان خالی از زینت باشد. لباس‌شان لباس پارسال باشد. هر سال لباس نو نداشته باشند. برای‌شان این نیست. وضع زندگی پایین می‌آید. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
‌‌🏴 وفات ام المومنین حضرت خديجه کبری سلام الله عليها تسلیت و تعزیت باد 🔹 ... بعد از مراسم جشن عروسی حضرت سلام الله علیها، دو نفر از بانوان خاندان پیامبر به نام و که دو زن باشخصیت بودند و خیلی به حضرت زهرا علاقه داشتند، به خدمت حضرت آمدند و گفتند: یا رسول الله! اگر زنده بود با تشکیل مراسم جشن زهرا، چشمش روشن می‌شد. این‌طور نیست؟! تا آن‌ها نام آن بانوی فداکار را بردند، اشک در چشمان حلقه زد و یاد آن مهربانی‌ها و آن ها و از خود گذشتگی‌های خدیجه افتاد. فرمود: کجا مانند زنی پیدا می‌شود؟! آن روز که همه مردم مرا تکذیب کردند، او مرا تصدیق نمود. تمام و خود را برای نشر آیین خداوند در اختیار من گذاشت. امروز هم اگر یک از این دانشمندان پیدا شود، یک خانم ، یک خانم پیدا شود، بگوید: من دارایی‌ام این است؛ مثلاً کاخ فلان‌جا در شمال مال من است، این دستگاه در تجریش مال من است، در فلان کارخانه سهم دارم. دارایی‌های من این‌هاست، همه‌ی این‌ها را به دفتر آقا می‌دهم که در راه آن‌چه که لازم می‌دانند، صرف کنند. برای خودم دو اتاق گذشته‌ام که در یکی بخوابم و در یکی دیگر هم مثلاً مهمانی بگیرم. خود این می‌شود خدیجه. خدیجه چنین کاری کرد. هر چه داشت داد. و زن‌ها از این عمل خیلی ناراحت شدند. به طوری‌که وقتی باردار شد؛ فرستاد از این‌ها کمک خواست. گفتند: ما نمی‌آییم!. چقدر به تو گفتیم: به این شخص شوهر نکن!. نشنیدی!. حالا موقعش شده که ما نشان بدهیم که ما خیر تو را می‌خواستیم که می‌گفتیم این را قبول نکن! وقتی شوهرِ این شخصِ دست خالی شدی، ما هم نمی‌آییم!. دل این بانو خیلی شکست در حالی‌که غریب و باردار بود و موقع وضع حملش فرا رسیده بود، و در بود که چه کار بکند؟! نشست زانوی غم به بغل گرفت. یک‌وقت دید دو سه تا خانم آمدند در اتاق، تعجب کرد و تکانی خورد!. یکی‌شان گفت: خانم تکان نخور؛ نترس!. یکی از این‌ها، زن است، یکی از این‌ها است، یکی از این‌ها خواهر بن عمران است، ما آمده‌ایم به کمک تو برای این پیش‌آمد زایمان!. این است که می‌کند را؛ «إِنَّ الَّذِينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلَّا تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ»؛ ( : ۳۰)؛ کسانی‌که کنند - چه در ، چه در پیش‌آمدهای دیگر مشکل زندگی- و مرامِ خواهی و حق‌محوری را بر همه چیز مقدم بدارند؛ در همین چشم‌شان روشن می‌شود. "قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا"، می‌گویند: ماخدا داریم و این‌که خدا داریم می‌شود امید و جان و ، و روح‌شان و وجودشان را تسخیر می‌کند. دیگر جایی را نمی‌بینند، کسی را نمی‌بینند، به چیزی اهمیت نمی‌دهند، این‌ها مقاوم می‌شود. و از این جهت باید نتیجه گرفت و آن این است که در پی این بود که در خود جنس چنین بانویی پیدا شود و چنین فداکاری‌ای بکند. در هر استانی یکی دو تا پیدا شود، کافی است. دیگر و زنان دیگر خجالت نمی‌کشند که مثلاً دست‌شان خالی از زینت باشد. گوش‌شان خالی از زینت باشد. لباس‌شان، لباس پارسال باشد. هر سال لباس نو نداشته باشند. برای‌شان این ننگ نیست. وضع زندگی پایین می‌آید. ۹۳٫۱۲٫۶ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
📆 سال‌روز ازدواج رسول خدا با خدیجه کبری صلوات الله علیهما وآلهما؛ ( ۱۰ ۲۵ ) 🔹 ... بعد از مراسم جشن حضرت سلام الله علیها، دو نفر از بانوان خاندان به نام و که دو باشخصیت بودند و خیلی به حضرت زهرا علاقه داشتند، به خدمت حضرت آمدند و گفتند: یا رسول الله! اگر زنده بود با تشکیل مراسم جشن عروسیِ زهرا چشمش روشن می‌شد. این‌طور نیست؟! تا آن‌ها نام آن بانوی فداکار را بردند، اشک در چشمان پیامبر حلقه زد و یاد آن مهربانی‌ها و آن و از خود گذشتگی‌های خدیجه افتاد. فرمود: کجا مانند خدیجه زنی پیدا می‌شود؟! آن روز که همه‌ی مرا تکذیب کردند، او مرا تصدیق نمود. تمام و خود را برای نشر آیین خداوند در اختیار من گذاشت. امروز هم اگر یک زن از این پیدا شود، یک خانم ، یک خانم پیدا شود، بگوید: من دارایی‌ام این است؛ مثلاً کاخ فلان‌جا در مال من است، این دستگاه در مال من است، در فلان سهم دارم. دارایی‌های من این‌هاست، همه‌ی این‌ها را به دفتر آقا می‌دهم که در راه آن‌چه که لازم می‌دانند صرف کنند. برای خودم دو اتاق گذاشته‌ام که در یکی بخوابم و در یکی دیگر هم مثلاً مهمانی کنم و این‌ها. خود این می‌شود خدیجه. خدیجه چنین کاری کرد. هر چه داشت داد. و زنها از این عمل خیلی ناراحت شدند؛ به طوری‌که وقتی باردار شد؛ فرستاد از این‌ها کمک خواست. گفتند: ما نمی‌آییم!، چقدر به تو گفتیم: به این شخص شوهر نکن!. نشنیدی!. حالا موقعش شده که ما نشان بدهیم که ما تو را می‌خواستیم که می‌گفتیم این را قبول نکن! وقتی شوهرِ این شخصِ دست خالی شدی ما هم نمی‌آییم!. این بانو خیلی شکست در حالی‌که و باردار بود و موقع وضع حملش فرا رسیده بود، و در بود که چه کار بکند؟! نشست، زانوی غم به بغل گرفت. یک وقت دید دو سه تا خانم آمدند در اتاق، تعجب کرد و تکانی خورد!.، یکی‌شان گفت: خانم تکان نخور؛ نترس!. یکی از این‌ها زن است، یکی از این‌ها است، یکی از این‌ها خواهر بن عمران است، ما آمده‌ایم به کمک تو برای این پیش‌آمد زایمان!. این است که می‌کند را؛ «إِنَّ الَّذِينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلَّا تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِی كُنْتُمْ تُوعَدُونَ»؛ ( :۳۰)؛ کسانی‌که کنند - چه در ، چه در پیش‌آمدهای دیگر مشکل زندگی- و مرامِ خواهی و حق‌محوری را بر همه چیز مقدم بدارند؛ در همین چشم‌شان روشن می‌شود. «قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا»؛ می‌گویند: ما خدا داریم و این‌که خدا داریم می‌شود دل و جان و ، و و را تسخیر می‌کند. دیگر جایی را نمی‌بینند، کسی را نمی‌بینند، به چیزی اهمیت نمی‌دهند، این‌ها می‌شوند. و از این جهت باید نتیجه گرفت و آن این است که در پی این بود که در خود جنس چنین بانویی پیدا شود و چنین بکند. در هر اگر یکی دو تا پیدا شود کافی است. دیگر مردم و زنان دیگر خجالت نمی‌کشند که مثلاً دست‌شان خالی از زینت باشد. گوش‌شان خالی از زینت باشد. لباس‌شان لباس پارسال باشد. هر سال لباس نو نداشته باشند. برای‌شان این نیست. وضع زندگی پایین می‌آید. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
📆 سال‌روز ازدواج رسول خدا با خدیجه کبری صلوات الله علیهما وآلهما؛ ( ۱۰ ۲۵ ) 🔹 ... بعد از مراسم جشن حضرت سلام الله علیها، دو نفر از بانوان خاندان به نام و که دو باشخصیت بودند و خیلی به حضرت زهرا علاقه داشتند، به خدمت حضرت آمدند و گفتند: یا رسول الله! اگر زنده بود با تشکیل مراسم جشن عروسیِ زهرا چشمش روشن می‌شد. این‌طور نیست؟! تا آن‌ها نام آن بانوی فداکار را بردند، اشک در چشمان پیامبر حلقه زد و یاد آن مهربانی‌ها و آن و از خود گذشتگی‌های خدیجه افتاد. فرمود: کجا مانند خدیجه زنی پیدا می‌شود؟! آن روز که همه‌ی مرا تکذیب کردند، او مرا تصدیق نمود. تمام و خود را برای نشر آیین خداوند در اختیار من گذاشت. امروز هم اگر یک زن از این پیدا شود، یک خانم ، یک خانم پیدا شود، بگوید: من دارایی‌ام این است؛ مثلاً کاخ فلان‌جا در مال من است، این دستگاه در مال من است، در فلان سهم دارم. دارایی‌های من این‌هاست، همه‌ی این‌ها را به دفتر آقا می‌دهم که در راه آن‌چه که لازم می‌دانند صرف کنند. برای خودم دو اتاق گذاشته‌ام که در یکی بخوابم و در یکی دیگر هم مثلاً مهمانی کنم و این‌ها. خود این می‌شود خدیجه. خدیجه چنین کاری کرد. هر چه داشت داد. و زنها از این عمل خیلی ناراحت شدند؛ به طوری‌که وقتی باردار شد؛ فرستاد از این‌ها کمک خواست. گفتند: ما نمی‌آییم!، چقدر به تو گفتیم: به این شخص شوهر نکن!. نشنیدی!. حالا موقعش شده که ما نشان بدهیم که ما تو را می‌خواستیم که می‌گفتیم این را قبول نکن! وقتی شوهرِ این شخصِ دست خالی شدی ما هم نمی‌آییم!. این بانو خیلی شکست در حالی‌که و باردار بود و موقع وضع حملش فرا رسیده بود، و در بود که چه کار بکند؟! نشست، زانوی غم به بغل گرفت. یک وقت دید دو سه تا خانم آمدند در اتاق، تعجب کرد و تکانی خورد!.، یکی‌شان گفت: خانم تکان نخور؛ نترس!. یکی از این‌ها زن است، یکی از این‌ها است، یکی از این‌ها خواهر بن عمران است، ما آمده‌ایم به کمک تو برای این پیش‌آمد زایمان!. این است که می‌کند را؛ «إِنَّ الَّذِينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلَّا تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِی كُنْتُمْ تُوعَدُونَ»؛ ( :۳۰)؛ کسانی‌که کنند - چه در ، چه در پیش‌آمدهای دیگر مشکل زندگی- و مرامِ خواهی و حق‌محوری را بر همه چیز مقدم بدارند؛ در همین چشم‌شان روشن می‌شود. «قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا»؛ می‌گویند: ما خدا داریم و این‌که خدا داریم می‌شود دل و جان و ، و و را تسخیر می‌کند. دیگر جایی را نمی‌بینند، کسی را نمی‌بینند، به چیزی اهمیت نمی‌دهند، این‌ها می‌شوند. و از این جهت باید نتیجه گرفت و آن این است که در پی این بود که در خود جنس چنین بانویی پیدا شود و چنین بکند. در هر اگر یکی دو تا پیدا شود کافی است. دیگر مردم و زنان دیگر خجالت نمی‌کشند که مثلاً دست‌شان خالی از زینت باشد. گوش‌شان خالی از زینت باشد. لباس‌شان لباس پارسال باشد. هر سال لباس نو نداشته باشند. برای‌شان این نیست. وضع زندگی پایین می‌آید. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
📆 سال‌روز ازدواج رسول خدا با خدیجه کبری صلوات الله علیهما وآلهما؛ ( ۱۰ ۲۵ ) 🔹 ... بعد از مراسم جشن حضرت سلام الله علیها، دو نفر از بانوان خاندان به نام و که دو باشخصیت بودند و خیلی به حضرت زهرا علاقه داشتند، به خدمت حضرت آمدند و گفتند: یا رسول الله! اگر زنده بود با تشکیل مراسم جشن عروسیِ زهرا چشمش روشن می‌شد. این‌طور نیست؟! تا آن‌ها نام آن بانوی فداکار را بردند، اشک در چشمان پیامبر حلقه زد و یاد آن مهربانی‌ها و آن و از خود گذشتگی‌های خدیجه افتاد. فرمود: کجا مانند خدیجه زنی پیدا می‌شود؟! آن روز که همه‌ی مرا تکذیب کردند، او مرا تصدیق نمود. تمام و خود را برای نشر آیین خداوند در اختیار من گذاشت. امروز هم اگر یک زن از این پیدا شود، یک خانم ، یک خانم پیدا شود، بگوید: من دارایی‌ام این است؛ مثلاً کاخ فلان‌جا در مال من است، این دستگاه در مال من است، در فلان سهم دارم. دارایی‌های من این‌هاست، همه‌ی این‌ها را به دفتر آقا می‌دهم که در راه آن‌چه که لازم می‌دانند صرف کنند. برای خودم دو اتاق گذاشته‌ام که در یکی بخوابم و در یکی دیگر هم مثلاً مهمانی کنم و این‌ها. خود این می‌شود خدیجه. خدیجه چنین کاری کرد. هر چه داشت داد. و زنها از این عمل خیلی ناراحت شدند؛ به طوری‌که وقتی باردار شد؛ فرستاد از این‌ها کمک خواست. گفتند: ما نمی‌آییم!، چقدر به تو گفتیم: به این شخص شوهر نکن!. نشنیدی!. حالا موقعش شده که ما نشان بدهیم که ما تو را می‌خواستیم که می‌گفتیم این را قبول نکن! وقتی شوهرِ این شخصِ دست خالی شدی ما هم نمی‌آییم!. این بانو خیلی شکست در حالی‌که و باردار بود و موقع وضع حملش فرا رسیده بود، و در بود که چه کار بکند؟! نشست، زانوی غم به بغل گرفت. یک وقت دید دو سه تا خانم آمدند در اتاق، تعجب کرد و تکانی خورد!.، یکی‌شان گفت: خانم تکان نخور؛ نترس!. یکی از این‌ها زن است، یکی از این‌ها است، یکی از این‌ها خواهر بن عمران است، ما آمده‌ایم به کمک تو برای این پیش‌آمد زایمان!. این است که می‌کند را؛ «إِنَّ الَّذِينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلَّا تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِی كُنْتُمْ تُوعَدُونَ»؛ ( :۳۰)؛ کسانی‌که کنند - چه در ، چه در پیش‌آمدهای دیگر مشکل زندگی- و مرامِ خواهی و حق‌محوری را بر همه چیز مقدم بدارند؛ در همین چشم‌شان روشن می‌شود. «قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا»؛ می‌گویند: ما خدا داریم و این‌که خدا داریم می‌شود دل و جان و ، و و را تسخیر می‌کند. دیگر جایی را نمی‌بینند، کسی را نمی‌بینند، به چیزی اهمیت نمی‌دهند، این‌ها می‌شوند. و از این جهت باید نتیجه گرفت و آن این است که در پی این بود که در خود جنس چنین بانویی پیدا شود و چنین بکند. در هر اگر یکی دو تا پیدا شود کافی است. دیگر مردم و زنان دیگر خجالت نمی‌کشند که مثلاً دست‌شان خالی از زینت باشد. گوش‌شان خالی از زینت باشد. لباس‌شان لباس پارسال باشد. هر سال لباس نو نداشته باشند. برای‌شان این نیست. وضع زندگی پایین می‌آید. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
📆 سال‌روز ازدواج رسول خدا با خدیجه کبری صلوات الله علیهما وآلهما؛ ( ۱۰ ۲۵ ) 🔹 ... بعد از مراسم جشن حضرت سلام الله علیها، دو نفر از بانوان خاندان به نام و که دو باشخصیت بودند و خیلی به حضرت زهرا علاقه داشتند، به خدمت حضرت آمدند و گفتند: یا رسول الله! اگر زنده بود با تشکیل مراسم جشن عروسیِ زهرا چشمش روشن می‌شد. این‌طور نیست؟! تا آن‌ها نام آن بانوی فداکار را بردند، اشک در چشمان پیامبر حلقه زد و یاد آن مهربانی‌ها و آن و از خود گذشتگی‌های خدیجه افتاد. فرمود: کجا مانند خدیجه زنی پیدا می‌شود؟! آن روز که همه‌ی مرا تکذیب کردند، او مرا تصدیق نمود. تمام و خود را برای نشر آیین خداوند در اختیار من گذاشت. امروز هم اگر یک زن از این پیدا شود، یک خانم ، یک خانم پیدا شود، بگوید: من دارایی‌ام این است؛ مثلاً کاخ فلان‌جا در مال من است، این دستگاه در مال من است، در فلان سهم دارم. دارایی‌های من این‌هاست، همه‌ی این‌ها را به دفتر آقا می‌دهم که در راه آن‌چه که لازم می‌دانند صرف کنند. برای خودم دو اتاق گذاشته‌ام که در یکی بخوابم و در یکی دیگر هم مثلاً مهمانی کنم و این‌ها. خود این می‌شود خدیجه. خدیجه چنین کاری کرد. هر چه داشت داد. و زنها از این عمل خیلی ناراحت شدند؛ به طوری‌که وقتی باردار شد؛ فرستاد از این‌ها کمک خواست. گفتند: ما نمی‌آییم!، چقدر به تو گفتیم: به این شخص شوهر نکن!. نشنیدی!. حالا موقعش شده که ما نشان بدهیم که ما تو را می‌خواستیم که می‌گفتیم این را قبول نکن! وقتی شوهرِ این شخصِ دست خالی شدی ما هم نمی‌آییم!. این بانو خیلی شکست در حالی‌که و باردار بود و موقع وضع حملش فرا رسیده بود، و در بود که چه کار بکند؟! نشست، زانوی غم به بغل گرفت. یک وقت دید دو سه تا خانم آمدند در اتاق، تعجب کرد و تکانی خورد!.، یکی‌شان گفت: خانم تکان نخور؛ نترس!. یکی از این‌ها زن است، یکی از این‌ها است، یکی از این‌ها خواهر بن عمران است، ما آمده‌ایم به کمک تو برای این پیش‌آمد زایمان!. این است که می‌کند را؛ «إِنَّ الَّذِينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلَّا تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِی كُنْتُمْ تُوعَدُونَ»؛ ( :۳۰)؛ کسانی‌که کنند - چه در ، چه در پیش‌آمدهای دیگر مشکل زندگی- و مرامِ خواهی و حق‌محوری را بر همه چیز مقدم بدارند؛ در همین چشم‌شان روشن می‌شود. «قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا»؛ می‌گویند: ما خدا داریم و این‌که خدا داریم می‌شود دل و جان و ، و و را تسخیر می‌کند. دیگر جایی را نمی‌بینند، کسی را نمی‌بینند، به چیزی اهمیت نمی‌دهند، این‌ها می‌شوند. و از این جهت باید نتیجه گرفت و آن این است که در پی این بود که در خود جنس چنین بانویی پیدا شود و چنین بکند. در هر اگر یکی دو تا پیدا شود کافی است. دیگر مردم و زنان دیگر خجالت نمی‌کشند که مثلاً دست‌شان خالی از زینت باشد. گوش‌شان خالی از زینت باشد. لباس‌شان لباس پارسال باشد. هر سال لباس نو نداشته باشند. برای‌شان این نیست. وضع زندگی پایین می‌آید. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama