eitaa logo
سیدالعلماء
1.5هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
681 ویدیو
7 فایل
کانال رسمی مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ایشان شاگرد بزرگانی مثل حضرات آیات شیخ عباس تهرانی، امام خمینی، علامه طباطبایی، بروجردی و... بودند. مرحوم امام در نامه‌های خود، از ایشان با عبارت "سیدالعلماء" یاد می‌کردند. ارتباط با ادمین @seydololama_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
‌🔺 #تعلیم و #تعلم خوب، وقتی مفید است که زیانی به باورهای #کودک نخورده باشد؛ باورهای #بدیهی . و باورهای بدیهی هم مثل خود یک طفل نگه‌داری می‌خواهد، حفظ می‌خواهد؛ باید در زیر پرچم محافظت #اولیاء_فرهنگی و مرزداران #فرهنگی قرار بگیرد تا این‌ها #سالم برسند به این جایی‌که قدرت #تفکر و #برهان درون‌شان پیدا بشود. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 به مناسبت آغاز سال تحصیلی حوزه‌های علمیه 🔹 علوم دینی که به و می‌آید، باید هر چه که در خارج است را کنار بگذارد؛ صاف و پاک، آیینه بشود، بیاید این‌جا رنگ بگیرد، بگیرد. اگر ایمان یک مسئله مهمی است؛ تحصیلات ایمانی غیر از تحصیلات می‌شود. مثل رانندگی می‌ماند که آدم که می‌خواهد رانندگی یاد بگیرد، نمی‌تواند برود مرتباً کتاب را ورق بزند که سر پیچ این کار بکن، ماشین جلویی‌ات را این‌طور ردّ کن، چه کن!. دستش کار نمی‌کند، چشمش کار نمی‌کند، حواسش کار نمی‌کند، بلکه در مغزش یک مطالبی می‌آید!. اگر این‌گونه باشد؛ این‌که نمی‌شود ، این‌که نمی‌شود ، این‌که نمی‌شود . حتی هم نمی‌شود. یک محصل این‌طوری اصلاً در اسلامی جا ندارد، به درد نمی‌خورد. چنین را اصلاً باید از دور ریخت. باید را، مخصوصاً دانشجوی را، حوزوی را، تربیت بکنند و به این است که رفته‌رفته مثل یک زمینی که باید به این هر روز آب داد، مثل این دستگاه‌های آبیاری را دیده‌اید که در چمن‌ها چطور با لطافت و ظرافتی به این سبزی‌ها و چمن‌ها آب می‌پاشد؛ این چمنِ وجود آدم به تدریج از ، از ، از تمرینات کار ، از خیر ، این کم‌کم آبیاری بشود تا جزء معنویت و واقعیتش خداشناسی در بیاید، در بیاید، در بیاید، مسائل بشر از این دنیای پر از حادثه را کم‌کم در روحش تمرکز بدهد. این پرواز می‌کند، این روح از این خالی می‌شود و عالَم واقعی خودش را می‌یابد. آن‌موقع چیزی باید از این مسائل همراهش باشد وإلّا از بیرون نگاه کند، ببیند در این حوزه چه می‌گذرد، در این کلاس‌ها چه می‌گذرد، این همان به درد می‌خورد نه به درد و تعلم و یادگیری و تربیت و این‌ها!. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
‌🔺 #تعلیم و #تعلم خوب وقتی مفید است که زیانی به باورهای #کودک نخورده باشد؛ #باورهای بدیهی. و باورهای #بدیهی هم مثل خود یک طفل، نگه‌داری می‌خواهد، حفظ می‌خواهد؛ باید در زیر پرچم محافظت #اولیاء فرهنگی و مرزداران #فرهنگی قرار بگیرد تا این‌ها #سالم برسند به این جایی‌که قدرت #تفکر و #برهان درون‌شان پیدا بشود. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
📆 به مناسبت سال‌روز ارتحال مرحوم آیت‌الله میرزا محمد علی شاه‌آبادی؛ (پنج‌شنبه سوم  المظفر ۱۳۶۹ ه ق = سوم  ۱۳۲۸ ش) 🔺 ضرورت انقلاب فرهنگی (۱) 🔹 فرمايش شيخ بزرگوار مرحوم آيت الله رضوان الله عليه در رساله‌ی اين بود که اولين انبياء و و انبياء برای و اول پيام از جانب خدا برای خدا اين است که «لَستَ بدَناً»؛ تو نيستی و چيز ديگری هستی. وقتی بدن نبودی، کن ببين که چه هستی؟ بنابراين لوازم و خودت را فراموش مکن؛ «در زمين ديگران خانه مکن کار خود کن کار بيگانه مکن» ( ) اين زمين بدن، برای ديگريست. برای کيست؟ برای همين خشت و گِل‌هایی است که روی آن‌ها پا می‌گذاریم و راه می‌رویم. وقتی روی زمين پا می‌گذاری، روی چشم و ابروی مردان و زنان قدم می‌زنی که اين خاک‌ها، همه آن‌ها بوده‌اند که به اين صورت در آمده‌اند و حالا شما آن‌ها را با آب مخلوط می‌کنی و به صورت آجر در می‌آوری، درون کوره می‌گذاری و با آن ساختمان می‌سازی! هيچ نمی‌دانی که این‌ها چيستند؟! و يک روز تو هم همین‌طور می‌شوی. پس تو این‌ها نيستی. «در زمين ديگران خانه مکن کار خود کن کار بیگانه مکن» هیچ‌گاه هيچ ، سر کاری که صاحبش را نمی‌شناسد، نمی‌رود. تا دستش را نگيرند و مزدش را با او توافق نکنند، کار نمی‌کند، چون می‌گوید که عصر چه کسی از من پذيرايی می‌کند؟ چه کسی شکم مرا سير می‌کند؟ من برای چه کسی بايد کار کنم و چه کسی مزد مرا می‌دهد؟ انبياء آمده‌اند و به ما بشريت گفته‌اند که شما بدن نيستيد، پس بنابراين بدن ما هر چقدر هم که قوی شد، ما خيلی اهميت نمی‌دهیم، مثل اين‌که اسب ما خيلی قوی شده و يا گاو ما خيلی شيرده شده، اما ممکن است ما باشيم و در بيمارستان بستری باشيم، اما گاو ما در طويله سالم باشد و این‌ها از هم جدا می‌شوند. اين است که فرمود: اول تعاليم انبياء اين است. بعد من عرض کردم که معظم هم به مناسبتی فرموده‌اند که «فلسفه فقه اکبر است». يعنی از هم مقامش بالاتر است؛ يعنی مرحوم آيت الله شاه‌آبادی از ساير آيت الله‌هايی که فقط کارشان است، شأنش بالاتر است، گرچه آن‌ها هم دارای شأن و بالايی هستند و ما را در امر ياری می‌کنند، ولی متفاوتی دارند. درجه‌ی فقاهت این‌جور افراد مثل مرحوم علامه و (رحمهم‌الله‌تعالی) که و را تحصيل کرده‌اند بسيار بالاتر است. با توجه به فرمايش رهبر معظم که ، است و فرمايش عالی‌مقام مرحوم آيت الله شاه‌آبادی که ما بدن نيستيم و جمع بين اين فرمايشات؛ نتيجه می‌گیریم که بايد ايجاد کنيم و خودمان و را آموزش دهيم و از پيش از برای برنامه‌ریزی کنيم و در صدد اين باشيم که به آن‌ها بفهمانيم که ما غير از بدن مادیِ محسوس هستيم و بر اين اساس را آغاز کنيم و به پيش ببريم. وقتی این‌گونه شد آن‌وقت به يک خوشگل و زيبايی که دلش را از زيبايی می‌برد، توجهی نمی‌کند؛ برای این‌که می‌داند او بدن نيست و اين پوست بدنش است که اين قدر قشنگ و زيباست و يا می‌داند که اين که در خيابان پيدا کرده و زيباست و دل‌بری دارد، اين مسئله‌ای است مربوط به پوست بدن و چشم و ابروی او، اما این‌ها که خود او نيست! پس خودش چيست؟ آيا واقعاً او يک مار خطرناک نيست؟ اژدها و گرگ نيست؟ يک موجود و نيست؟! نه اصلاً درباره‌ی اين مسائل نمی‌کنند و وقتی هم که در از اين مسائل خبری نبود؛ دو سال بعد، بزن بزن‌ها و رفتن‌ها و به جان هم افتادن‌ها شروع می‌شود!، چون هم‌ديگر را نشناخته‌اند و فقط پوست بدن هم‌ديگر را دیده‌اند و بيشتر از اين از هم اطلاعی ندارند! بنابراين ما بايد در هر سنی که هستيم، با هم کنيم، تهيه کنيم، را دعوت کنيم، فدای آن‌ها بشويم و دور آن‌ها بگرديم و بگوئيم که بيائيد به دادِ خودتان و فرهنگ‌تان برسيد!. تا به حال اين مسئله در شما مطرح نبود و تقصيری هم نداشتيد، اما از اين به بعد بيائيد و اين فقه اکبر را بگيريد و دنبال کنيد تا این‌که خودتان و همچنين زير دستان خود را که زحمت می‌کشید و می‌دهید، به جايی برسانيد... * [ ؛ کتاب صص۷-۸؛ «... هذا الکشف اول مقاصد الانبیاء علیهم‌السلام ... فلتحکم بانی لست بدنا و لا مادة»] 🔹ادامه مطلب در صفحه بعد ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 مسئله‌ی بسیار مهم امامت 🔹 ماه شریفی است این ماه ؛ ماه و می‌شود به او گفت. در با وجودی که هیچ‌گاه قطع نشده و همیشه بوده، منتهی یا همراه نبوت یا خالی از نبوت بلکه همراه با امامت بوده است. امامت فی حد نفسه بسیار امر بزرگی است و به تنهایی اگر در کسی پیدا شد -مانند جناب علیه‌السلام - مورد نیاز نبوت می‌شود و باید با امامت همراه باشد تا چیزی که می‌فرماید، انجام آن و نداشته باشد. نظرات مختلف دارند، ولی معصومین (علیهم‌السلام) هیچ نظر مختلفی ندارند؛ بلاواسطه از (صلی الله علیه وآله) و از دستور می‌گیرند و اجرا می‌کنند، مگر در وقتی که مشکلاتی در این راه باشد که آن‌وقت می‌کنند و دستور می‌دهند که هم تقیه کنند. امامت شأنش خیلی عالی است. الآن این ماهِ ربیع الاول زیر نظر حضرت علیه‌السلام هست. زیر نظر حضرت علیه‌السلام است. باید با به آن‌ها از پیش‌آمدهای سنگین و سخت عبور کرد و از آن‌ها خواست که راه و چاه ما را به ما با وسایلی که خودشان می‌دانند ارائه کنند و ما بدانیم چه باید بکنیم؛ تا این‌که اگر چند نفر ادعا کردند که ما هستیم، روشن بشود که کدام صحیح است و کدام نادرست است. نشستن و صحبت کردن در تشخیص امام، امام، بزرگواری امام جزء بهترین است، خصوصاً در زمان ما که و پذیرشِ امامت از ، کمتر شروع می‌شود. معمولاً در این مطالب هست؛ در کتب هست، اما گاهی شده که خود نیاز به داشته که به او گفته شود که امامت یعنی چه، و اشتباه او را به او نشان بدهند. از این جهت ناچاراً باید اسلامی در منزل شروع بشود و منزل هم خودش کافی باشد در تعلیم و در ایجاد و نسبت به ولی امر. در یکی از جنگ‌ها بعضی‌ها برای کسب افتخار، پرچم را برداشتند و حمله کردند، ولی با دفاعی که از طرف دشمنان شد، دست خالی برگشتند. نه شدند و نه کسی را به فرستادند. فقط تنها شخصی که پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) معرفی کرد ماجرایش از این قرار بود که فرمود: فردا پرچم را به کسی می‌دهم که خدا و رسول را دوست بدارد و خدا و رسول او را دوست بدارند. معلوم می‌شود محبت در دل‌ها نیست!. یعنی به تعبیر ما پارسیان، به امور و دینی در ما شعله نزده و ما را روشن نکرده. از این جهت، حضرت مسئله را روی محبت برد؛ «فردا پرچم را به کسی خواهم داد که خدا و رسولش را دوست بدارد و خدا و رسول او را دوست بدارند.» این شرط، شرط مهمی است. شرط امامت یک شرط مهمی است. باید افرادی باشند که به واسطه‌ی محبت به خدا و پیامبر، دین را خود به خود جلب کنند و یاد بگیرند؛ چون عشق به دین و عشق به خدا و رسول دارند و بعد عملاً به دیگران نشان بدهند. چون فرمود کسانی که خدا را دوست می‌دارند، فردا من پرچم را به او می‌دهم. بعضی‌ها کردند ما خواهیم بود! ولی حضرت اشتباه نکرد و تنها حضرت (علیه‌السلام) را به نام محبت انتخاب فرمود و کسی که به نام محبت، -محبت کامل- به می‌رود، یا جسدش را از راه شهادت نشان می‌دهد یا از بین بردن را. هیچ‌وقت خسته نمی‌شود، هیچ‌وقت از شهادت نمی‌ترسد؛ فلذا یک امر عجیبی است؛ در ظاهر صف اول، در باطن اصلاً از صف‌ها خارج!، ندارد؛ حضور و محبتی ندارد. این را باید خداوند روشن کند تا مردم محبت خدا و رسول را از جهت ولیِّ امر و از جهت دارا شدن خودشان به محبت دین و پیامبر و خدا پیگیری کنند. خدایا به آبروی پیامبر اکرم (صلی‌الله علیه وآله)، به آبروی امام صادق (علیه‌السلام) ما را تابع این افراد، محب این افراد، پیرو این افراد، پیرو خود ما قرار بده. سلام ما را به محضرش برسان و از و جواب سلام آن حضرت ما را محروم نفرما. و صلی الله علی محمد وآل محمد ۹۵.۹.۱۱ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔹 این مرا به هر شکلی که شده، به هر وسیله‌ای که شده، به مسئولین و به مسئولین دیگر برسانید که: این در خطر است! در رنگ و رو گرفتن از دشمنان. حتماً دیده‌اید فرزندان ما در موقع بعضی از ورزش‌ها مثل این‌که لخت‌اند! فقط مختصری لباس دارند. و در موقع دوچرخه‌سواری و مسابقه هم همین‌طور. پاها که لخت است، قسمت بالاتنه هم خیلی شبیه لباس خواب است. دیروز که می‌خواستیم به دکتر برویم، یک‌دفعه چشم‌مان افتاد به یک دوچرخه‌سوار. دیدیم با همان وضع به خیابان آمده! ببینید این صدا و سیماست که این چیزها را برای ما عادی کرده و دارد روز به روز از این راه عادی‌سازی می‌شود. فردا همین آدم با دوچرخه می‌آید به ! پیاده می‌شود و می‌آید در صف می‌ایستد. هر کسی به او ایراد بگیرد، می‌گوید چه مشکلی دارد؟! چون چند سال است که دارد این ورزش از پخش می‌شود. همه داریم یاد می‌گیریم و مأنوس می‌شویم. این از مسائل روانی است. از راه دیدن، اُنس به این چیزها که پیدا شد، و زشتی آن از بین می‌رود. مثل لباسی که مدام صابون می‌خورد، صابون می‌خورد، تا هر چه لکه دارد از بین می‌رود، ما هم هر چه روحیات داریم، در این راه از بین می‌رود. با اُنس به این‌ها، دیدنِ آن‌ها، رفتنِ آن‌ها به و و .... غلبه‌ی از راه ، از راه های نامحسوس باطنی معنوی، از راه اُنس به این مطالب و از بین رفتن قبح آن است. بعضی از ما پیرمرد بودند؛ وقتی یک خانمی به داخل مجلس می‌آمد تا مسئله بپرسد، اگر آستینش را برای بالا زده بود، آن را پایین می‌آورد. خب، این برای ما مایه‌ی می‌شد. پیرمرد ۷۰-۸۰ ساله دستی را که اصلاً معلوم نیست گوشتی هم داشته باشد، ولی از روی و آستینش را پایین می‌کشید. برای این‌که معلوم نیست ملاقات و بیشتر از سر و صورت و دست جایز باشد. حالا این‌قدر این چیزها را به ما نشان می‌دهند و تکرار می‌کنند که می‌شود. وقتی عادی شد دیگر نمی‌شود از بیرون کرد. زن و ها، های بعدی اصلاً به این‌طور ها اُنس می‌گیرند و در زبان اند ولی در عمل، . در هم در مورد مردم وارد شده که: «حَیارَی، سُکارَی، لا مسلمینَ و لا نَصارَی»¹ یعنی مثل کسی‌که در بیابان گم شده باشد، حیران‌اند و مست‌اند!. آدم و آدم نمی‌داند چه کار بکند، چه بگوید، کجا برود، بنشیند، بلند شود، لباسش را دربیاورد، لباسش را بپوشد... «حیاری، سکاری، لا مسلمین و لا نصاری» ۹۴/۱/۲ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ____ ۱) [ ج ۷۴ ص ۱۶۶] @seyedololama
📆 به مناسبت سال‌روز ارتحال مرحوم آیت‌الله میرزا محمد علی شاه‌آبادی؛ (پنج‌شنبه سوم  ۱۳۲۸ ش = سوم  المظفر ۱۳۶۹ ه ق) 🔺 ضرورت انقلاب فرهنگی (۱) 🔹 فرمايش شيخ بزرگوار مرحوم آيت الله رضوان الله عليه در رساله‌ی اين بود که اولين انبياء و و انبياء برای و اول پيام از جانب خدا برای خدا اين است که «لَستَ بدَناً»؛ تو نيستی و چيز ديگری هستی. وقتی بدن نبودی، کن ببين که چه هستی؟ بنابراين لوازم و خودت را فراموش مکن؛ «در زمين ديگران خانه مکن کار خود کن کار بيگانه مکن» ( ) اين زمين بدن، برای ديگری‌ست. برای کيست؟ برای همين خشت و گِل‌هایی است که روی آن‌ها پا می‌گذاریم و راه می‌رویم. وقتی روی زمين پا می‌گذاری، روی چشم و ابروی مردان و زنان قدم می‌زنی که اين خاک‌ها، همه آن‌ها بوده‌اند که به اين صورت در آمده‌اند و حالا شما آن‌ها را با آب مخلوط می‌کنی و به صورت آجر در می‌آوری، درون کوره می‌گذاری و با آن ساختمان می‌سازی! هيچ نمی‌دانی که این‌ها چيست‌اند؟! و يک روز تو هم همین‌طور می‌شوی. پس تو این‌ها نيستی. «در زمين ديگران خانه مکن کار خود کن کار بیگانه مکن» هیچ‌گاه هيچ ، سر کاری که صاحبش را نمی‌شناسد، نمی‌رود. تا دستش را نگيرند و مزدش را با او توافق نکنند، کار نمی‌کند، چون می‌گوید که عصر چه کسی از من پذيرايی می‌کند؟ چه کسی شکم مرا سير می‌کند؟ من برای چه کسی بايد کار کنم و چه کسی مزد مرا می‌دهد؟ انبياء آمده‌اند و به ما بشريت گفته‌اند که شما بدن نيستيد، پس بنابراين بدن ما هر چقدر هم که قوی شد، ما خيلی اهميت نمی‌دهیم، مثل اين‌که اسب ما خيلی قوی شده و يا گاو ما خيلی شيردِهْ شده، اما ممکن است ما باشيم و در بيمارستان بستری باشيم، اما گاو ما در طويله سالم باشد و این‌ها از هم جدا می‌شوند. اين است که فرمود: اول تعاليم انبياء اين است. بعد من عرض کردم که معظم هم به مناسبتی فرموده‌اند که «فلسفه فقه اکبر است». يعنی از هم مقامش بالاتر است؛ يعنی مرحوم آيت الله شاه‌آبادی از ساير آيت‌الله‌هايی که فقط کارشان است، شأنش بالاتر است، گرچه آن‌ها هم دارای شأن و بالايی هستند و ما را در امر ياری می‌کنند، ولی متفاوتی دارند. درجه‌ی فقاهت این‌جور افراد مثل مرحوم علامه و (رحمهم‌الله‌تعالی) که و را تحصيل کرده‌اند، بسيار بالاتر است. با به فرمايش رهبر معظم که ، است و فرمايش عالی‌مقام مرحوم آيت الله شاه‌آبادی که ما بدن نيستيم و جمع بين اين فرمايشات؛ نتيجه می‌گیریم که بايد ايجاد کنيم و خودمان و را آموزش دهيم و از پيش از برای کنيم و در صدد اين باشيم که به آن‌ها بفهمانيم که ما غير از بدن مادیِ محسوس هستيم و بر اين اساس را آغاز کنيم و به پيش ببريم. وقتی این‌گونه شد آن‌وقت به يک خوشگل و زيبايی که دلش را از زيبايی می‌برد، توجهی نمی‌کند؛ برای این‌که می‌داند او بدن نيست و اين پوست بدنش است که اين قدر قشنگ و زيباست و يا می‌داند که اين که در خيابان پيدا کرده و زيباست و دل‌بری دارد، اين مسئله‌ای است مربوط به پوست بدن و چشم و ابروی او، اما این‌ها که خود او نيست! پس خودش چيست؟ آيا واقعاً او يک مار خطرناک نيست؟ اژدها و گرگ نيست؟ يک موجود و نيست؟!. نه اصلاً درباره‌ی اين مسائل نمی‌کنند و وقتی هم که در از اين مسائل خبری نبود؛ دو سال بعد، بزن بزن‌ها و رفتن‌ها و به جان هم افتادن‌ها شروع می‌شود!، چون هم‌ديگر را نشناخته‌اند و فقط پوست بدن هم‌ديگر را دیده‌اند و بيشتر از اين از هم اطلاعی ندارند!. بنابراين ما بايد در هر سنی که هستيم، با هم کنيم، تهيه کنيم، را دعوت کنيم، فدای آن‌ها بشويم و دور آن‌ها بگرديم و بگوئيم که بيائيد به دادِ خودتان و فرهنگ‌تان برسيد!. تا به حال اين مسئله در شما مطرح نبود و تقصيری هم نداشتيد، اما از اين به بعد بيائيد و اين فقه اکبر را بگيريد و دنبال کنيد تا این‌که خودتان و همچنين زير دستان خود را که زحمت می‌کشید و می‌دهید، به جايی برسانيد... * [ ؛ کتاب صص۷-۸؛ «... هذا الکشف اول مقاصد الانبیاء علیهم‌السلام ... فَلْتَحْکُمْ بانّی لستُ بدناً و لا مادةً»] 🔹ادامه مطلب در صفحه بعد ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺نعمت‌شماری 🔹 #انسان از صبح که بلند می‌شود و پای #درس و کلاسی می‌رود، در همان حال حواسش به این باشد که این #استاد که دارد صحبت می‌کند، کیست؟ از کجا آمده؟ چه شده که ما آمده‌ایم این‌جا و او برای ما صحبت می‌کند؟ چقدر خرج شده در #زمین و #آسمان تا این کلاس برپا شده؟ بنابراین باید قدر این کلاس دانسته شود به این صورت‌که آن‌را #نعمت الهی بدانیم. ولذا باید «بسم الله الرحمن الرحیم» او را وارد کلاس بکند. وقت خروج، «الحمد لله رب العالمین» از درون و #عقل و #قلبش تراوش کند؛ چرا که این استاد، نیم ساعت، یک ساعت تنفس کرد از نفسی که خدا به او داد؛ پس ما #مهمان خدا بودیم، تحت #تعلیم خدا بودیم، ولو این‌که استاد خودش نداند. این روش اقلّ اقلّ زندگی #طلبگی است: به #فکر فرورفتن و هیچ‌گاه از این فکر خارج نشدن! ۸۹٫۱٫۲۴ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 بیاناتی پیرامون ضرورت اهتمام به و اسلامی در تمام افراد اجتماع 🔹 ضرورت برنامه‌ریزی طبق اقسام سه‌گانه‌ی در حدیث ¹ 🔹 فرمایش در کتاب پیرامون بودن آموزش با استفاده از آیه‌ی: «يا أَيُّهَاالَّذين آمَنُوا‌ قُوا أَنْفُسَكُم وَأَهْليكُم ناراً»² ۹۴٫۳٫۷ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی __ ۱) [ حکمت۱۳۹] ۲) [ :۶] @seyedololama
🔺 بقای اسلام بر اثر مجاهدت‌های حضرت زهرا سلام الله علیها 🔹 «یا ایّها النَّبی اِنّا اَرسَلنَاکَ شَاهِداً ومُبَشِراً ونَذِیراً ودَاعِیاً الی اللهِ بِإذنِهِ وسِرَاجَاً مُنیرا»؛ ( : ۴۵-۴۶) وقتی از کودکی به و نیرومندی می‌رسد چیزی‌که در او نمی‌آید این است که فقط بدنش از کودکی بیرون آمده نه و او! و این مسئله اولین دل‌سوزان بشر به اوست و چیزی است که در حوزه‌های نمونه‌ای ندارد و کسی‌که این چنین رشد پیدا نکرده است. پس این سؤال پیش می‌آید که چه کسی از کودکی در آمده؟ در جواب باید گفت: همه کودک‌اند. می‌روی میان کودکان هستی، می‌شوی، کودک تو را تدریس می‌کند. برای این‌که هر کسی در آن که خدا برای او قرار داده نکند در آن جهت کودک است. ⏪ طبق این آیات مذکوره بشر در کودکی به سر می‌برد و با فرقی ندارد چون‌که نه چراغ روشن‌کننده‌ی راه را دارد و نه بزرگتری دارد و نه درستی دارد. خدای مهربان را برای فریادرسی او قرار داده و به وسیله‌ی چراغ یعنی اکرم‌ (صلی الله‌علیه وآله) و بعد از ایشان بر حق‌شان حضرت (علیه‌السلام) به هدایت‌گری بشر پرداخته است و در این راه علی (علیه‌السلام) دردها را به دلش ریخت و تحمل کرد و حضرت (سلام الله علیها) با اجازه‌ی همسرشان برای این‌که این مطلب را در اسلام ثبت کند؛ دست بچه‌هایش را گرفت و در بیرون شهر به پرداخت. پس اگر حضرت زهرا (سلام الله علیها) نبود الآن دیگر از چیزی باقی نمانده بود چون‌که حضرت علی(علیه‌السلام) در آن شرائط نمی‌توانست کاری از پیش ببرد برای این‌که زیر بارش نرفتند. بنابراین، این علمیه و قرآن و و که ما الآن داریم، همه‌ی این‌ها به برکت دو سه ماه فعالیت حضرت زهرا (سلام الله علیها) می‌باشد که در این ماه‌ها ما باید شاهدِ تاریخی آن وقایع باشیم. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 سخنانی کوتاه پیرامون فرمایش مهم مرحوم آیت الله میرزا محمدعلی در کنگره‌ی نکوداشت مرحوم آیت الله شیخ محمدعلی شاه‌آبادی 🔹 زمان برگزاری: ۳ آبان‌ماه ۸۶ 🔸محل برگزاری: تالار علامه امینی دانشگاه تهران بسم الله الرحمن الرحیم کسی‌که به مختصر مطالعه‌ای از آثار آن بزرگوار [مرحوم آیت الله شیخ محمدعلی ] موفق شده باشد، علاوه‌بر مطالب علمی، فلسفی، تفسیری، فقهی این مطلب را هم ملتفت می‌شود که باید مجالس، مجالسی باشد که وقتی مستمع و حاضران از آن‌جا بیرون می‌آیند مانند این‌که از آن بلند آن بزرگوار به آن‌ها یک شده باشد، یک نتیجه‌ای را هم با خود بردارند. دوستان، آقایان، دانشمندان، مطالب بسیار مفیدی برای ما بیان کردند. یک مطلب را هم بنده اضافه می‌کنم که ایشان در [کتاب] انسان و فطرت* با استدلال مختصری، یک دنیا نتیجه گرفته و خطاب به ما کرده، الآن ما مخاطب او هستیم. آن استدلال این است که می‌فرمایند: بدن نیست [بلکه] است. چرا؟! برای این‌که ، ندارد؛ ، ، مالِ انسان است، انسان است. وقتی این‌طور شد، پس ای مخاطب من! بشناس خودت را که: «فلتحکم: بأنی لستُ بدنا و لا مادة»؛ من بدن نیستم!. خب این چه نتیجه‌ای می‌دهد؟ خیلی نتیجه می‌دهد. برای این‌که الآن اگر بنده می‌کردم که ماشین یا منزل یا فرش و ، یا باغ و عمارت در من است و من با او هستم و برای آن‌ها باید نتیجه بگیرم!؛ چقدر این خیال احمقانه بود؟! حالا می‌فهمم که بدن من هم برای من این‌طور است! و من بدن نیستم. خب وقتی بدن نیستم، من چه کاره‌ام؟ جایگاه من کجاست؟ سرانجام من کجاست؟ ابتدای من چه جور بوده است؟ این‌ها همه مطالبی است که پیش می‌آید. ما باید آن‌وقت این‌ها را پاسخ بدهد. نویسنده‌ی [ ] یک چندتا این‌جور سؤال می‌کند، بعد می‌گوید: این سوالات را اگر کسی به ما پاسخ بدهد، ارزشش از تمام ثروت‌های روی زمین برای ما بیشتر است. مربوط به چی؟ مربوط به همین "نفس" است که من چی هستم؟ خب الآن فرهنگ ما باید این دغدغه درونش پیدا بشود: که ما چه باید بکنیم؟! به عقیده‌ی این ناچیز، باید یک عجیبی در ، و در افراد فامیل، از درس‌نخوانده تا به بالا، تا ، تا اساتید محترم، شکل بگیرد. از فرمایش ایشان بگیرند و آن این است که: از تا دانشگاهی، سخن -آموزگار دل‌سوز اسلامی- محترم و عزیز، تعلیمات‌شان در هر و در هر بر اساس این‌که ما بدن نیستیم، باشد. خب وقتی ما بدن نیستیم، ما هم‌دیگر را هم نمی‌بینیم اصلاً! نه استاد، را می‌بیند. نه شاگرد، استاد را می‌بیند؛ ما اصلاً در چه جهانی هستیم؟ نمی‌دانیم!. ما همین‌طور سردرگمیم! اصلاً از خود خبر نداریم که داریم به چیزهایی که از آن‌ها مفارقت می‌کنیم، می‌پردازیم. خب حالا چی کار کنیم که به این دغدغه بیفتیم؟ چه کند؟ چه کند؟ جواب این را مرحوم در بیان کرده. و این یک مطلبی است‌که کم‌تر در ، و رساله‌ها و پیدا می‌شود. و آن این است که می‌فرماید: طبق آیه‌ی شریفه‌ی «قو انفسکم واهلیکم ناراً»؛ (تحریم:۶)، این خطاب یک مرتبه‌ی می‌آورد برای مسلمان‌ها!. ابتدا آدم خیال می‌کند که تنها خودش باید انسان باشد، باشد، سالم باشد، و چه باشد. ولی این آیه به هر شخصی می‌کند که: خودش و آن افرادی را که می‌تواند در آن‌ها موثر باشد از یا غیر، آن‌ها را از قبل از سن ، ملتفت به این‌که: "من بدن نیستم"، بکند؛ یعنی یک کند. برای این‌که مرحوم آیت الله شاه‌آبادی می‌فرماید: این‌که ما بدن نیستیم؛ «هذا الکشف اول مقاصد الانبیاء (علیهم‌السلام)» خب ما اول از را آوردیم توی کلاس‌ها؟ آوردیم تو دستورات فرهنگی‌مان؟ یا ازش بودیم؟! 🔺 ص۱ ⬇️
🔺لزوم برگزاری کلاس‌های مخصوص درمان عقب‌ماندگیِ بندگی 🔹 مثلاً کسی‌که می‌خواهد در مدارس وارد شود از او می‌پرسند: پسر چه كسی هستی؟ خانه‌ات كجاست؟ تحصيلاتت چیست؟ يك پرسش‌نامه را پركرده و او وارد می‌شود. اما آن موقع بايد يك مسائل ديگری هم مطرح شود و كشف كنند كه اين بی‌تقصیر در اثر نفوذ شرقی و غربی چقدر از مرحله‌ی و خدا محروم شده است؟ محرومیت از بندگی، عقب‌افتادگی است و ما باید این موضوع باورمان بیاید. مانند اطفال عقب‌افتاده كه آن‌ها را به جای خاصی می‌برند و كلاس مخصوصی برای آن‌ها می‌گذارند، - چون خاص می‌خواهند، آن‌ها تخصص می‌خواهد و هر معلمی نمی‌تواند عقب‌افتاده‌ها را بدهد-، هر محيطی هم به درد آن‌ها نمی‌خورد؛ همين‌طور باید ماها را در مدارس و در كلاس‌ها و درس‌هايی ببرند تا عقب‌افتادگی ما به‌تدريج درمان شود. شايد به همین دلیل است كه (عجل الله تعالی فرجه الشريف) نمی‌كنند، چون ما هنوز عقب‌افتاده‌ايم و نرسيده‌ايم و نشده‌ايم. شما همين شرح حال ابوذر را ببينيد، آن‌وقت می‌بينيد كه چیست و ما چه هستيم، چقدر عقب افتاده‌ايم؟ چون انسان تا خودش را با اين افراد مقايسه نكند، از خودش جز چيزی نمی‌بيند؛ من الحمدلله نمره‌ام خوب است، درسم هم كه خوب است، مدركم را هم كه گرفته‌ام و چند سال است که دارم تدريس می‌كنم و... پس من برای خودم آدمی هستم!، ولی وقتی خودم را با ابوذر مقایسه می‌کنم، آن‌وقت کمی می‌فهمم كه من كجا هستم و يك انسان عقب‌نيفتاده كجاست!. ابوذر خارج از مکرمه می‌كرد، از چند مسافر که ردّ می‌شدند شنيد که می‌گفتند: يك حرف‌هايی در مكه پيدا شده، يك كسی آمده می‌گويد: من خدا هستم. ايشان به برادرش می‌گويد برو و خبر بياور، او می‌رود ولی تفحصی كه برای ابوذر مفيد باشد، انجام نمی‌دهد و بر می‌گردد. خبرهايش برای ايشان قانع‌كننده نبود و به همین خاطر خودش يك آذوقه‌ای بر می‌دارد و پياده راه می‌افتد، حالا چقدر راه بوده و در آن گرما با چه مشقتی به مكه می‌رسد، نمی‌دانیم. آن‌جا از ترس چند روز درگوشه‌ای استراحت می‌كند، تا اين‌كه جوانی با او مواجه می‌شود، این جوان حضرت (علیه‌السلام) بود، او را می‌كند و به مبارک پيامبر می‌برد. وقتی به حضور حضرت می‌رسد، آن خواسته‌ای را كه در وجودش جويا و تشنه‌ی آن بود می‌يابد. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 محصل علم و ایمان 🔹 علوم دینی در دین که به مدرسه و می‌آید، باید هر چه که در خارج است را کنار بگذارد؛ صاف و پاک. آیینه بشود، بیاید این‌جا رنگ بگیرد، بگیرد. اگر ایمان یک مسئله‌ی مهمی است، تحصیلات ایمانی غیر از تحصیلات می‌شود. مثل رانندگی می‌ماند که آدمی که می‌خواهد رانندگی یاد بگیرد، نمی‌تواند برود مرتباً کتاب را ورق بزند که: سر پیچ این کار بکن، ماشین جلویی‌ات را این‌طور ردّ کن، چه کن؛ دستش کار نمی‌کند، چشمش کار نمی‌کند، حواسش کار نمی‌کند. در مغزش یک مطالبی می‌آید ولی رانندگی یاد نمی‌گیرد. [ همان‌گونه در مورد کسی‌که فقط به دنبال تحصیلات علمی است،] این‌که نمی‌شود ، این‌که نمی‌شود ، این‌که نمی‌شود . حتی هم نمی‌شود. یک محصل این‌طوری اصلاً در جا ندارد، به درد نمی‌خورد. چنین را اصلاً باید از دور ریخت. باید را، مخصوصاً دانشجوی را، را، تربیت بکنند و به این است که رفته‌رفته مثل یک زمینی که باید به این هر روز آب داد -این دستگاه‌های آبیاری را دیده‌اید که در چمن‌ها چطور با لطافت و ظرافتی به این سبزی‌ها و چمن‌ها آب می‌پاشند- این چمن وجود آدم به از ، از ، از تمرینات کار خیر، از خیر، این کم‌کم آبیاری بشود تا جزء واقعیت‌اش، خداشناسی در بیاید، دربیاید، دربیاید. مسائل بشر از این دنیای پر از حادثه را کم‌کم در روحش تمرکز بدهد؛ این پرواز می‌کند، این روح از این خالی می‌شود و عالَم واقعی خودش را می‌یابد. آن‌موقع چیزی باید از این مسائل همراهش باشد وإلّا از بیرون نگاه کند، ببیند در این چه می‌گذرد، در این کلاس‌ها چه می‌گذرد، این همان به درد می‌خورد نه به درد و تعلم و یادگیری و تربیت!. [ تاریخ سخنرانی سال ۱۳۷۶ ش] ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
‌ 📅 به مناسبت سال‌روز وفات مرحوم علامه شیخ محمد رضا مظفر (۱۶ المبارک ۱۳۸۳ ه‌ق) 🔺 تذکری دل‌سوزانه از مرحوم مظفر 🔹 ... بنده در این‌جا یک مسئله‌ای را لازم است از قول مرحوم آیت الله ذکر کنم؛ ایشان در اوایل کتاب به مناسبت و تقسیم علم به و و تقسیم علم به و ، مشکلاتی که از برای علم بدیهی پیدا می‌شود را ذکر کرده و در باب هم اشاره کرده که این مطالبی که من تذکر می‌دهم، در جای دیگر یافت نمی‌شود!. پس بنابراین لازم است که هم مسئولین ها و هم مسئولین ها که إن‌شاءالله دل‌سوزند، به این مطلب بسیار دقیق کنند. آن مسئله چیست؟ این است که ما آفاتی را که علم "بدیهی" را در خطر قرار می‌دهد به دست بیاوریم. چون بر اساس همان است. این بدیهیات زیربنای علوم ماست!، زیربنای ماست!، زیربنای ماست! زیربنای همه‌چیز ماست!. ایشان می‌فرمایند: گرچه بدیهیات مسبوق به علم دیگری نیست - مثل نظریات که تکیه کند بر مسائل دیگری- لکن متوجه آن‌ها هست که آن‌ها را باید دانست و جلوگیری کرد. مثلاً . اگر پراکندگی شبهه در اذهان آزاد باشد، آن بدیهیات در ذهن قرار نمی‌گیرد. دیگر در مغز و ذهن بچه جا نمی‌گیرد و او طوری بالا می‌آید که پای‌بند به هیچی نیست!. مطلبی‌که برای دیگران است، برای این بچه از نظری هم بالاتر است! برایش این مطالب حل نمی‌شود وگرنه علیهم‌السلام فرموده‌اند: «قالت رسلهم أ فی الله شک فاطر السماوات والأرض»؛ ( علیه‌السلام:۱۰) [ترجمه: رسولان به منکران گفتند: مگر می‌شود در خداوند که پدید آورنده‌ی جهان است، شک کرد؟!] اما اگر یک بچه‌ای زیر دست یا یا باشد که در بدیهیات کند، طعن بزند! بخندد و این‌ها را در نظر این بچه جلوه دهد، این بچه هیچ‌وقت معنای این آیه را نمی‌فهمد!. و شاید هم الآن در اثر همین باز بودن ها به این شبهاتی که از داخل و خارج پخش می‌شود، این و انسان بسیار در خطر قرار می‌گیرد. این است که بنده - از وقتی‌که این موضوع را از ایشان (مرحوم مظفر) دیدم که می‌گوید: این مطلب در جای دیگر پیدا نمی شود- بسیار بسیار اصرار دارم که باید حتماً ما، ما، وزارت‌خانه‌هایی که مربوط به و و هست و حوزه‌ها و و ارباب و سخن و و ، به حفظ بدیهیات بپردازند و جلوگیری کنند از پخش آن چیزهایی‌که بدیهیات را خدشه‌دار می‌کند و سبب می‌شود که یک موجودات سر در گمِ متحیرِ بالذاتی شوند که این‌ها هیچ چیزی سرشان نشود! و هیچ چیزی نفهمند!؛ در اثر این‌که اصلاً باوری ندارند و باورهایی که باید از در این‌ها جا بگیرد، دچار خدشه شده است. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
اهمیت تعلیم و تعلم-@seyedololama.mp3
807.3K
‌🔺 اهمیت و تعلم دینی¹ در بیان امام صلوات‌الله‌علیه 🔹 ضرورت آموزی دینیِ اجباری² ۷۸٫۶٫۳۱ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama ____ ۱) «قَالَ الصَّادِقُ علیه‌السلام: يَنْبَغِی لِلْمُؤْمِنِ أَنْ لَا يَمُوتَ حَتَّى يَتَعَلَّمَ الْقُرْآنَ أَوْ يَكُونَ فِی تَعَلُّمِهِ.»؛ [ ج۸۹ص۱۸۹] ۲) «لَيْتَ السِّيَاطَ عَلَى رُءُوسِ أَصْحَابِی حَتَّى يَتَفَقَّهُوا فِی الْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ.»؛ [ ج۱ص۲۱۳] @seyedololama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 بیاناتی پیرامون ضرورت اهتمام به و اسلامی در تمام افراد اجتماع 🔹 ضرورت برنامه‌ریزی طبق اقسام سه‌گانه‌ی در حدیث ¹ 🔹 فرمایش در کتاب پیرامون بودن آموزش با استفاده از آیه‌ی: «يا أَيُّهَاالَّذين آمَنُوا‌ قُوا أَنْفُسَكُم وَأَهْليكُم ناراً»² ۹۴٫۳٫۷ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی __ ۱) [ حکمت۱۳۹] ۲) [ :۶] @seyedololama
🔺 روز صدا و سيما؛ ( ۹ ) 🔹 این مرا به هر شکلی که شده، به هر وسیله‌ای که شده، به مسئولین و به مسئولین دیگر برسانید که: این در خطر است! در رنگ و رو گرفتن از دشمنان. حتماً دیده‌اید فرزندان ما در موقع بعضی از ورزش‌ها مثل این‌که لخت‌اند! فقط مختصری لباس دارند. و در موقع دوچرخه‌سواری و مسابقه هم همین‌طور. پاها که لخت است، قسمت بالاتنه هم خیلی شبیه لباس خواب است. دیروز که می‌خواستیم به دکتر برویم، یک‌دفعه چشم‌مان افتاد به یک دوچرخه‌سوار. دیدیم با همان وضع به خیابان آمده! ببینید این صدا و سیماست که این چیزها را برای ما عادی کرده و دارد روز به روز از این راه عادی‌سازی می‌شود. فردا همین آدم با دوچرخه می‌آید به ! پیاده می‌شود و می‌آید در صف می‌ایستد. هر کسی به او ایراد بگیرد، می‌گوید چه مشکلی دارد؟! چون چند سال است که دارد این ورزش از پخش می‌شود. همه داریم یاد می‌گیریم و مأنوس می‌شویم. این از مسائل روانی است. از راه دیدن، اُنس به این چیزها که پیدا شد، و زشتی آن از بین می‌رود. مثل لباسی که مدام صابون می‌خورد، صابون می‌خورد، تا هر چه لکه دارد از بین می‌رود، ما هم هر چه روحیات داریم، در این راه از بین می‌رود. با اُنس به این‌ها، دیدنِ آن‌ها، رفتنِ آن‌ها به و و .... غلبه‌ی از راه ، از راه های نامحسوس باطنی معنوی، از راه اُنس به این مطالب و از بین رفتن قبح آن است. بعضی از ما پیرمرد بودند؛ وقتی یک خانمی به داخل مجلس می‌آمد تا مسئله بپرسد، اگر آستینش را برای بالا زده بود، آن را پایین می‌آورد. خب، این برای ما مایه‌ی می‌شد. پیرمرد ۷۰-۸۰ ساله دستی را که اصلاً معلوم نیست گوشتی هم داشته باشد، ولی از روی و آستینش را پایین می‌کشید. برای این‌که معلوم نیست ملاقات و بیشتر از سر و صورت و دست جایز باشد. حالا این‌قدر این چیزها را به ما نشان می‌دهند و تکرار می‌کنند که می‌شود. وقتی عادی شد دیگر نمی‌شود از بیرون کرد. زن و ها، های بعدی اصلاً به این‌طور ها اُنس می‌گیرند و در زبان اند ولی در عمل، . در هم در مورد مردم وارد شده که: «حَیارَی، سُکارَی، لا مسلمینَ و لا نَصارَی»¹ یعنی مثل کسی‌که در بیابان گم شده باشد، حیران‌اند و مست‌اند!. آدم و آدم نمی‌داند چه کار بکند، چه بگوید، کجا برود، بنشیند، بلند شود، لباسش را دربیاورد، لباسش را بپوشد... «حیاری، سکاری، لا مسلمین و لا نصاری» ۹۴/۱/۲ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ________ ۱) [ ج ۷۴ ص ۱۶۶] @seyedololama
تکمیل عقل-@seyedololama.mp3
667.4K
🔺علاج بی‌تقوایی #فطری در روایتی از امام #کاظم علیه‌السلام 🔹عدم وجود #عقل در #تعلیم و #تربیت امروز اجتماع 🔸ضرورت #تضرع 🔺 #اقتصاد اسلامی 🔹درمان بیماری #حسد 🔸 #سلامت_دینی ✅ مرحوم آیت‌الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📆 سال‌روز نزول سوره انسان؛ (۲۵ #ذی_الحجة) 🔺 مجاهدت‌ها و دل‌سوزی‌های حضرت #زهرا سلام‌الله‌علیها برای امت اسلامی؛ «وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا»¹ 🔹 احیای مکتب دل‌سوزی به حال #امت اسلامی و #خانواده همانند حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها 🔸 کسب #علم به‌منظور فاطمی و علوی شدن 🔺 یادی از مرحوم علامه #طباطبایی و مرحوم آیت‌الله #بهجت به‌عنوان شاگردان واقعی مکتب حضرت زهرا علیهاالسلام 🔹 شروع فعالیت‌های مکتب #تعلیم و #تربیت از خانواده‌ها توسط تمام #مسئولین 🔸 ضرورت #الگو برداری #زنان از تعالیم تربیتی حضرت زهرا علیهاالسلام ۹۳٫۱٫۲۱ ✅ مرحوم آیت‌الله سید ابراهیم خسروشاهی _________ ۱) [ #انسان :۸] @seyedololama
🔺 سخنانی کوتاه پیرامون فرمایش مهم مرحوم آیت الله میرزا محمدعلی در کنگره‌ی نکوداشت مرحوم آیت الله شیخ محمدعلی شاه‌آبادی؛ (پنج‌شنبه سوم  المظفر ۱۳۶۹ ه ق = سوم  ۱۳۲۸ ش) 🔹 زمان برگزاری: ۳ آبان‌ماه ۸۶ 🔸محل برگزاری: تالار علامه امینی دانشگاه تهران بسم الله الرحمن الرحیم کسی‌که به مختصر مطالعه‌ای از آثار آن بزرگوار [مرحوم آیت الله شیخ محمدعلی ] موفق شده باشد، علاوه‌بر مطالب علمی، فلسفی، تفسیری، فقهی این مطلب را هم ملتفت می‌شود که باید مجالس، مجالسی باشد که وقتی مستمع و حاضران از آن‌جا بیرون می‌آیند مانند این‌که از آن بلند آن بزرگوار به آن‌ها یک شده باشد، یک نتیجه‌ای را هم با خود بردارند. دوستان، آقایان، دانشمندان، مطالب بسیار مفیدی برای ما بیان کردند. یک مطلب را هم بنده اضافه می‌کنم که ایشان در [کتاب] انسان و فطرت¹ با استدلال مختصری، یک دنیا نتیجه گرفته و خطاب به ما کرده، الآن ما مخاطب او هستیم. آن استدلال این است که می‌فرمایند: بدن نیست [بلکه] است. چرا؟! برای این‌که ، حس ندارد؛ ، ، مالِ انسان است، انسان است. وقتی این‌طور شد، پس ای مخاطب من! بشناس خودت را که: «فلتحکم: بأنی لستُ بدنا و لا مادة»؛ من بدن نیستم!. خب این چه نتیجه‌ای می‌دهد؟ خیلی نتیجه می‌دهد. برای این‌که الآن اگر بنده می‌کردم که ماشین یا منزل یا فرش و ، یا باغ و عمارت در من است و من با او هستم و برای آن‌ها باید نتیجه بگیرم!؛ چقدر این خیال احمقانه بود؟! حالا می‌فهمم که بدن من هم برای من این‌طور است و من بدن نیستم. خب وقتی بدن نیستم، من چه کاره‌ام؟ جایگاه من کجاست؟ سرانجام من کجاست؟ ابتدای من چه جور بوده است؟ این‌ها همه مطالبی است که پیش می‌آید. ما باید آن‌وقت این‌ها را پاسخ بدهد. نویسنده‌ی [ ] یک چندتا این‌جور سؤال می‌کند، بعد می‌گوید: این سؤالات را اگر کسی به ما پاسخ بدهد، ارزشش از تمام ثروت‌های روی زمین برای ما بیشتر است. مربوط به چی؟ مربوط به همین "نفس" است که من چی هستم؟ خب الآن فرهنگ ما باید این دغدغه درونش پیدا بشود: که ما چه باید بکنیم؟! به عقیده‌ی این ناچیز، باید یک عجیبی در خانواده‌ها، و در افراد فامیل، از درس‌نخوانده تا به بالا، تا ، تا اساتید محترم، شکل بگیرد. از فرمایش ایشان بگیرند و آن این است که: از تا دانشگاهی، سخن -آموزگار دل‌سوز اسلامی- محترم و عزیز، تعلیمات‌شان در هر و در هر بر اساس این‌که ما بدن نیستیم، باشد. خب وقتی ما بدن نیستیم، ما هم‌دیگر را هم نمی‌بینیم اصلاً! نه استاد، را می‌بیند. نه شاگرد، استاد را می‌بیند؛ ما اصلاً در چه جهانی هستیم؟ نمی‌دانیم!. ما همین‌طور سردرگمیم! اصلاً از خود خبر نداریم که داریم به چیزهایی که از آن‌ها مفارقت می‌کنیم، می‌پردازیم. خب حالا چی کار کنیم که به این دغدغه بیفتیم؟ چه کند؟ چه کند؟ جواب این را مرحوم در بیان کرده. و این یک مطلبی است‌که کم‌تر در ها، و رساله‌ها و ها پیدا می‌شود. و آن این است که می‌فرماید: طبق آیه‌ی شریفه‌ی «قوا انفسکم واهلیکم ناراً»²؛ این خطاب یک مرتبه‌ی می‌آورد برای مسلمان‌ها!. ابتدا آدم خیال می‌کند که تنها خودش باید انسان باشد، باشد، سالم باشد، و چه باشد. ولی این آیه به هر شخصی می‌کند که: خودش و آن افرادی را که می‌تواند در آن‌ها مؤثر باشد از یا غیر، آن‌ها را از قبل از سن ، ملتفت به این‌که: "من بدن نیستم"، بکند؛ یعنی یک کند. برای این‌که مرحوم آیت الله شاه‌آبادی می‌فرماید: این‌که ما بدن نیستیم؛ «هذا الکشف اول مقاصد الانبیاء (علیهم‌السلام)» خب ما اول از را آوردیم توی کلاس‌ها؟ آوردیم تو دستورات فرهنگی‌مان؟ یا ازش بودیم؟! 🔺 ص۱ ⬇️
🔺 مسئله‌ی بسیار مهم امامت 🔹 ماه شریفی است این ماه ؛ ماه و می‌شود به او گفت. در با وجودی که هیچ‌گاه قطع نشده و همیشه بوده، منتهی یا همراه نبوت یا خالی از نبوت بلکه همراه با امامت بوده است. امامت فی حد نفسه بسیار امر بزرگی است و به تنهایی اگر در کسی پیدا شد -مانند جناب علیه‌السلام - مورد نیاز نبوت می‌شود و باید با امامت همراه باشد تا چیزی که می‌فرماید، انجام آن و نداشته باشد. نظرات مختلف دارند، ولی معصومین (علیهم‌السلام) هیچ نظر مختلفی ندارند؛ بلاواسطه از (صلی الله علیه وآله) و از دستور می‌گیرند و اجرا می‌کنند، مگر در وقتی که مشکلاتی در این راه باشد که آن‌وقت می‌کنند و دستور می‌دهند که هم تقیه کنند. امامت شأنش خیلی عالی است. الآن این ماهِ ربیع الاول زیر نظر حضرت علیه‌السلام هست. زیر نظر حضرت علیه‌السلام است. باید با به آن‌ها از پیش‌آمدهای سنگین و سخت عبور کرد و از آن‌ها خواست که راه و چاه ما را به ما با وسایلی که خودشان می‌دانند ارائه کنند و ما بدانیم چه باید بکنیم؛ تا این‌که اگر چند نفر ادعا کردند که ما هستیم، روشن بشود که کدام صحیح است و کدام نادرست است. نشستن و صحبت کردن در تشخیص امام، امام، بزرگواری امام جزء بهترین است، خصوصاً در زمان ما که و پذیرشِ امامت از ، کمتر شروع می‌شود. معمولاً در این مطالب هست؛ در کتب هست، اما گاهی شده که خود نیاز به داشته که به او گفته شود که امامت یعنی چه، و اشتباه او را به او نشان بدهند. از این جهت ناچاراً باید اسلامی در منزل شروع بشود و منزل هم خودش کافی باشد در تعلیم و در ایجاد و نسبت به ولی امر. در یکی از جنگ‌ها بعضی‌ها برای کسب افتخار، پرچم را برداشتند و حمله کردند، ولی با دفاعی که از طرف دشمنان شد، دست خالی برگشتند. نه شدند و نه کسی را به فرستادند. فقط تنها شخصی که پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) معرفی کرد ماجرایش از این قرار بود که فرمود: فردا پرچم را به کسی می‌دهم که خدا و رسول را دوست بدارد و خدا و رسول او را دوست بدارند. معلوم می‌شود محبت در دل‌ها نیست!. یعنی به تعبیر ما پارسیان، به امور و دینی در ما شعله نزده و ما را روشن نکرده. از این جهت، حضرت مسئله را روی محبت برد؛ «فردا پرچم را به کسی خواهم داد که خدا و رسولش را دوست بدارد و خدا و رسول او را دوست بدارند.» این شرط، شرط مهمی است. شرط امامت یک شرط مهمی است. باید افرادی باشند که به واسطه‌ی محبت به خدا و پیامبر، دین را خود به خود جلب کنند و یاد بگیرند؛ چون عشق به دین و عشق به خدا و رسول دارند و بعد عملاً به دیگران نشان بدهند. چون فرمود کسانی که خدا را دوست می‌دارند، فردا من پرچم را به او می‌دهم. بعضی‌ها کردند ما خواهیم بود! ولی حضرت اشتباه نکرد و تنها حضرت (علیه‌السلام) را به نام محبت انتخاب فرمود و کسی که به نام محبت، -محبت کامل- به می‌رود، یا جسدش را از راه شهادت نشان می‌دهد یا از بین بردن را. هیچ‌وقت خسته نمی‌شود، هیچ‌وقت از شهادت نمی‌ترسد؛ فلذا یک امر عجیبی است؛ در ظاهر صف اول، در باطن اصلاً از صف‌ها خارج!، ندارد؛ حضور و محبتی ندارد. این را باید خداوند روشن کند تا مردم محبت خدا و رسول را از جهت ولیِّ امر و از جهت دارا شدن خودشان به محبت دین و پیامبر و خدا پیگیری کنند. خدایا به آبروی پیامبر اکرم (صلی‌الله علیه وآله)، به آبروی امام صادق (علیه‌السلام) ما را تابع این افراد، محب این افراد، پیرو این افراد، پیرو خود ما قرار بده. سلام ما را به محضرش برسان و از و جواب سلام آن حضرت ما را محروم نفرما. و صلی الله علی محمد وآل محمد ۹۵.۹.۱۱ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺نعمت‌شماری 🔹 #انسان از صبح که بلند می‌شود و پای #درس و کلاسی می‌رود، در همان حال حواسش به این باشد که این #استاد که دارد صحبت می‌کند، کیست؟ از کجا آمده؟ چه شده که ما آمده‌ایم این‌جا و او برای ما صحبت می‌کند؟ چقدر خرج شده در #زمین و #آسمان تا این کلاس برپا شده؟ بنابراین باید قدر این کلاس دانسته شود به این صورت‌که آن‌را #نعمت الهی بدانیم. ولذا باید «بسم الله الرحمن الرحیم» او را وارد کلاس بکند. وقت خروج، «الحمد لله رب العالمین» از درون و #عقل و #قلبش تراوش کند؛ چرا که این استاد، نیم ساعت، یک ساعت تنفس کرد از نفسی که خدا به او داد؛ پس ما #مهمان خدا بودیم، تحت #تعلیم خدا بودیم، ولو این‌که استاد خودش نداند. این روش اقلّ اقلّ زندگی #طلبگی است: به #فکر فرورفتن و هیچ‌گاه از این فکر خارج نشدن! ۸۹٫۱٫۲۴ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
اهمیت تعلیم و تعلم-@seyedololama.mp3
807.3K
‌🔺 اهمیت و تعلم دینی¹ در بیان امام صلوات‌الله‌علیه 🔹 ضرورت آموزی دینیِ اجباری² ۷۸٫۶٫۳۱ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama ____ ۱) «قَالَ الصَّادِقُ علیه‌السلام: يَنْبَغِی لِلْمُؤْمِنِ أَنْ لَا يَمُوتَ حَتَّى يَتَعَلَّمَ الْقُرْآنَ أَوْ يَكُونَ فِی تَعَلُّمِهِ.»؛ [ ج۸۹ص۱۸۹] ۲) «لَيْتَ السِّيَاطَ عَلَى رُءُوسِ أَصْحَابِی حَتَّى يَتَفَقَّهُوا فِی الْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ.»؛ [ ج۱ص۲۱۳] @seyedololama
🔺 مسئله‌ی بسیار مهم امامت 🔹 ماه شریفی است این ماه ؛ ماه و می‌شود به او گفت. در با وجودی که هیچ‌گاه قطع نشده و همیشه بوده، منتهی یا همراه نبوت یا خالی از نبوت بلکه همراه با امامت بوده است. امامت فی حد نفسه بسیار امر بزرگی است و به تنهایی اگر در کسی پیدا شد -مانند جناب علیه‌السلام - مورد نیاز نبوت می‌شود و باید با امامت همراه باشد تا چیزی که می‌فرماید، انجام آن و نداشته باشد. نظرات مختلف دارند، ولی معصومین (علیهم‌السلام) هیچ نظر مختلفی ندارند؛ بلاواسطه از (صلی الله علیه وآله) و از دستور می‌گیرند و اجرا می‌کنند، مگر در وقتی که مشکلاتی در این راه باشد که آن‌وقت می‌کنند و دستور می‌دهند که هم تقیه کنند. امامت شأنش خیلی عالی است. الآن این ماهِ ربیع الاول زیر نظر حضرت علیه‌السلام هست. زیر نظر حضرت علیه‌السلام است. باید با به آن‌ها از پیش‌آمدهای سنگین و سخت عبور کرد و از آن‌ها خواست که راه و چاه ما را به ما با وسایلی که خودشان می‌دانند ارائه کنند و ما بدانیم چه باید بکنیم؛ تا این‌که اگر چند نفر ادعا کردند که ما هستیم، روشن بشود که کدام صحیح است و کدام نادرست است. نشستن و صحبت کردن در تشخیص امام، امام، بزرگواری امام جزء بهترین است، خصوصاً در زمان ما که و پذیرشِ امامت از ، کمتر شروع می‌شود. معمولاً در این مطالب هست؛ در کتب هست، اما گاهی شده که خود نیاز به داشته که به او گفته شود که امامت یعنی چه، و اشتباه او را به او نشان بدهند. از این جهت ناچاراً باید اسلامی در منزل شروع بشود و منزل هم خودش کافی باشد در تعلیم و در ایجاد و نسبت به ولی امر. در یکی از جنگ‌ها بعضی‌ها برای کسب افتخار، پرچم را برداشتند و حمله کردند، ولی با دفاعی که از طرف دشمنان شد، دست خالی برگشتند. نه شدند و نه کسی را به فرستادند. فقط تنها شخصی که پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) معرفی کرد ماجرایش از این قرار بود که فرمود: فردا پرچم را به کسی می‌دهم که خدا و رسول را دوست بدارد و خدا و رسول او را دوست بدارند. معلوم می‌شود محبت در دل‌ها نیست!. یعنی به تعبیر ما پارسیان، به امور و دینی در ما شعله نزده و ما را روشن نکرده. از این جهت، حضرت مسئله را روی محبت برد؛ «فردا پرچم را به کسی خواهم داد که خدا و رسولش را دوست بدارد و خدا و رسول او را دوست بدارند.» این شرط، شرط مهمی است. شرط امامت یک شرط مهمی است. باید افرادی باشند که به واسطه‌ی محبت به خدا و پیامبر، دین را خود به خود جلب کنند و یاد بگیرند؛ چون عشق به دین و عشق به خدا و رسول دارند و بعد عملاً به دیگران نشان بدهند. چون فرمود کسانی که خدا را دوست می‌دارند، فردا من پرچم را به او می‌دهم. بعضی‌ها کردند ما خواهیم بود! ولی حضرت اشتباه نکرد و تنها حضرت (علیه‌السلام) را به نام محبت انتخاب فرمود و کسی که به نام محبت، -محبت کامل- به می‌رود، یا جسدش را از راه شهادت نشان می‌دهد یا از بین بردن را. هیچ‌وقت خسته نمی‌شود، هیچ‌وقت از شهادت نمی‌ترسد؛ فلذا یک امر عجیبی است؛ در ظاهر صف اول، در باطن اصلاً از صف‌ها خارج!، ندارد؛ حضور و محبتی ندارد. این را باید خداوند روشن کند تا مردم محبت خدا و رسول را از جهت ولیِّ امر و از جهت دارا شدن خودشان به محبت دین و پیامبر و خدا پیگیری کنند. خدایا به آبروی پیامبر اکرم (صلی‌الله علیه وآله)، به آبروی امام صادق (علیه‌السلام) ما را تابع این افراد، محب این افراد، پیرو این افراد، پیرو خود ما قرار بده. سلام ما را به محضرش برسان و از و جواب سلام آن حضرت ما را محروم نفرما. و صلی الله علی محمد وآل محمد ۹۵.۹.۱۱ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 مسئله‌ی بسیار مهم امامت 🔹 ماه شریفی است این ماه ؛ ماه و می‌شود به او گفت. در با وجودی که هیچ‌گاه قطع نشده و همیشه بوده، منتهی یا همراه نبوت یا خالی از نبوت بلکه همراه با امامت بوده است. امامت فی حد نفسه بسیار امر بزرگی است و به تنهایی اگر در کسی پیدا شد -مانند جناب علیه‌السلام - مورد نیاز نبوت می‌شود و باید با امامت همراه باشد تا چیزی که می‌فرماید، انجام آن و نداشته باشد. نظرات مختلف دارند، ولی معصومین (علیهم‌السلام) هیچ نظر مختلفی ندارند؛ بلاواسطه از (صلی الله علیه وآله) و از دستور می‌گیرند و اجرا می‌کنند، مگر در وقتی که مشکلاتی در این راه باشد که آن‌وقت می‌کنند و دستور می‌دهند که هم تقیه کنند. امامت شأنش خیلی عالی است. الآن این ماهِ ربیع الاول زیر نظر حضرت علیه‌السلام هست. زیر نظر حضرت علیه‌السلام است. باید با به آن‌ها از پیش‌آمدهای سنگین و سخت عبور کرد و از آن‌ها خواست که راه و چاه ما را به ما با وسایلی که خودشان می‌دانند ارائه کنند و ما بدانیم چه باید بکنیم؛ تا این‌که اگر چند نفر ادعا کردند که ما هستیم، روشن بشود که کدام صحیح است و کدام نادرست است. نشستن و صحبت کردن در تشخیص امام، امام، بزرگواری امام جزء بهترین است، خصوصاً در زمان ما که و پذیرشِ امامت از ، کمتر شروع می‌شود. معمولاً در این مطالب هست؛ در کتب هست، اما گاهی شده که خود نیاز به داشته که به او گفته شود که امامت یعنی چه، و اشتباه او را به او نشان بدهند. از این جهت ناچاراً باید اسلامی در منزل شروع بشود و منزل هم خودش کافی باشد در تعلیم و در ایجاد و نسبت به ولی امر. در یکی از جنگ‌ها بعضی‌ها برای کسب افتخار، پرچم را برداشتند و حمله کردند، ولی با دفاعی که از طرف دشمنان شد، دست خالی برگشتند. نه شدند و نه کسی را به فرستادند. فقط تنها شخصی که پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) معرفی کرد ماجرایش از این قرار بود که فرمود: فردا پرچم را به کسی می‌دهم که خدا و رسول را دوست بدارد و خدا و رسول او را دوست بدارند. معلوم می‌شود محبت در دل‌ها نیست!. یعنی به تعبیر ما پارسیان، به امور و دینی در ما شعله نزده و ما را روشن نکرده. از این جهت، حضرت مسئله را روی محبت برد؛ «فردا پرچم را به کسی خواهم داد که خدا و رسولش را دوست بدارد و خدا و رسول او را دوست بدارند.» این شرط، شرط مهمی است. شرط امامت یک شرط مهمی است. باید افرادی باشند که به واسطه‌ی محبت به خدا و پیامبر، دین را خود به خود جلب کنند و یاد بگیرند؛ چون عشق به دین و عشق به خدا و رسول دارند و بعد عملاً به دیگران نشان بدهند. چون فرمود کسانی که خدا را دوست می‌دارند، فردا من پرچم را به او می‌دهم. بعضی‌ها کردند ما خواهیم بود! ولی حضرت اشتباه نکرد و تنها حضرت (علیه‌السلام) را به نام محبت انتخاب فرمود و کسی که به نام محبت، -محبت کامل- به می‌رود، یا جسدش را از راه شهادت نشان می‌دهد یا از بین بردن را. هیچ‌وقت خسته نمی‌شود، هیچ‌وقت از شهادت نمی‌ترسد؛ فلذا یک امر عجیبی است؛ در ظاهر صف اول، در باطن اصلاً از صف‌ها خارج!، ندارد؛ حضور و محبتی ندارد. این را باید خداوند روشن کند تا مردم محبت خدا و رسول را از جهت ولیِّ امر و از جهت دارا شدن خودشان به محبت دین و پیامبر و خدا پیگیری کنند. خدایا به آبروی پیامبر اکرم (صلی‌الله علیه وآله)، به آبروی امام صادق (علیه‌السلام) ما را تابع این افراد، محب این افراد، پیرو این افراد، پیرو خود ما قرار بده. سلام ما را به محضرش برسان و از و جواب سلام آن حضرت ما را محروم نفرما. و صلی الله علی محمد وآل محمد ۹۵.۹.۱۱ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama