سیدالعلماء
📆 مطالبی در آستانهی شب و روز بسیار مبارک #دحوالأرض (۲۵ #ذی_القعدة الحرام)، ارائه میگردد.
(قسمت اول)
🔺 اهمیت متذکر بودن به نعم بیکران الهی
🔹«فإن العلم بالنعمة و مقدارها کماً و کیفاً أول مراتب شکرها»؛ [ #المراقبات ]
✍️ در این ماه #ذی_القعدة مهمترین مسأله، تلاش برای #علم به نعمات خداست زیرا علم به #نعمت و بزرگی و مقدار نعمت اول مراتب #شکر خداست، یعنی اول مراتب جدا شدن #انسان از #حیوانیت است. ما دیگر از این مهمتر مسالهای نداریم که انسان از حیوانیت وارد جهان انسانیت شود.
#ویل_دورانت که نویسندهی فلسفی #آمریکاست در #لذات_فلسفه میگوید: ما #دانشگاههایمان انسانسازی ندارند، نیمه انسان میسازند. نیمه انسان یعنی حیوان؛ خب پس خودشان اقرار کردهاند. علامتش هم این است که هر کس در دانشگاههای آنها علوم #اقتصاد را میخواند، #سیاست را میخواند و وارد مقامات #کشوری و #لشکری میشود آدمکش از کار در میآید! میگویی چرا حمله کردی به فلان مملکت؟ میگوید منافع کشور ماست! خب گرگ و پلنگ هم اگر زبان داشتند همین را میگفتند. چرا حمله کردی به گوسفندان؟ میگوید باید استفاده کنم!
🔸 پس ما با #فرهنگ و #تمدن امروز، یک متر هم از حیوانیت جدا نمیشویم، مگر اینکه این مسائل را یادداشت کنیم و در آن مثل ریاضیات #فکر کنیم. ایشان [ مرحوم #ملکی_تبریزی ] فکرش را کرده میفرماید: «فإن العلم بالنعمة و مقدارها»؛ اول انسان بداند نعمت را. یک وقت مثل حیوان اصلاً نعمت را نمیداند، حیوان از نعمت استفاده میکند ولی نمیداند نعمت یعنی چه.
اول، علم به اینکه من در نعمت خدا شناورم. اگر یک کرمی را در شیشهی آب بیندازند که کمکم رشد کند، من حتی از او هم کمترم. چون او کرم بوده، من کرم هم نیستم، از خودم #هیچ نیستم، از خودم هیچ ندارم، هرچه هست نعمت است. پس من شناور در نعمت هستم. به اضافهی خودم، که خودم هم برای خودم نعمتم!
این را میگویند #بندگی. وقتی #بنده شد، نعمت را فهمید، مقدارش را هم کع چقدر است، فهمید؛ اگر این موضوع را در این ماه پیروی کند چند قدم از حیوانیت دور شده و وارد انسانیت شده.
✅ مرحوم آیت الله سیدابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
سیدالعلماء
🔺 تو بدن نیستی! 🔸 سخنانی کوتاه پیرامون فرمایش مهم مرحوم آیت الله میرزا محمدعلی #شاهآبادی در کنگرهی
🔺 سخنانی کوتاه پیرامون فرمایش مهم مرحوم آیت الله میرزا محمدعلی #شاهآبادی در کنگرهی نکوداشت مرحوم آیت الله شیخ محمدعلی شاهآبادی
🔹 زمان برگزاری: ۳ آبانماه ۸۶
🔸محل برگزاری: تالار علامه امینی دانشگاه تهران
بسم الله الرحمن الرحیم
کسیکه به مختصر مطالعهای از آثار آن بزرگوار [مرحوم آیت الله شیخ محمدعلی #شاهآبادی ] موفق شده باشد، علاوهبر مطالب علمی، فلسفی، تفسیری، فقهی این مطلب را هم ملتفت میشود که باید مجالس، مجالسی باشد که وقتی مستمع و حاضران از آنجا بیرون میآیند مانند اینکه از آن #روح بلند آن بزرگوار به آنها یک #الهامی شده باشد، یک نتیجهای را هم با خود بردارند.
دوستان، آقایان، دانشمندان، مطالب بسیار مفیدی برای ما بیان کردند. یک مطلب را هم بنده اضافه میکنم که ایشان در [کتاب] انسان و فطرت* با استدلال مختصری، یک دنیا نتیجه گرفته و خطاب به ما کرده، الآن ما مخاطب او هستیم. آن استدلال این است که میفرمایند: #انسان بدن نیست [بلکه] #مجرد است. چرا؟! برای اینکه #ماده، #حس ندارد؛ #حس، #فهم، #درک مالِ انسان است، #نفس انسان است. وقتی اینطور شد، پس ای مخاطب من! بشناس خودت را که: «فلتحکم: بأنی لستُ بدنا و لا مادة»؛ من بدن نیستم!. خب این چه نتیجهای میدهد؟ خیلی نتیجه میدهد. برای اینکه الآن اگر بنده #خیال میکردم که ماشین یا منزل یا فرش و #زندگی، یا باغ و عمارت در من است و من با او هستم و برای آنها باید نتیجه بگیرم!؛ چقدر این خیال احمقانه بود؟! حالا میفهمم که بدن من هم برای من اینطور است! و من بدن نیستم. خب وقتی بدن نیستم، من چه کارهام؟ جایگاه من کجاست؟ سرانجام من کجاست؟ ابتدای من چه جور بوده است؟ اینها همه مطالبی است که پیش میآید. #فرهنگ ما باید آنوقت اینها را پاسخ بدهد. نویسندهی #لذات_فلسفه [ #ویلدورانت ] یک چندتا اینجور سؤال میکند، بعد میگوید: این سوالات را اگر کسی به ما پاسخ بدهد، ارزشش از تمام ثروتهای روی زمین برای ما بیشتر است. مربوط به چی؟ مربوط به همین "نفس" است که من چی هستم؟ خب الآن فرهنگ ما باید این دغدغه درونش پیدا بشود: که ما چه باید بکنیم؟!
به عقیدهی این ناچیز، باید یک #انقلاب عجیبی در #خانوادهها، و در افراد فامیل، از درسنخوانده تا به بالا، تا #دانشگاهی، تا اساتید محترم، شکل بگیرد. از فرمایش ایشان بگیرند و آن این است که: از #پیشدبستانی تا دانشگاهی، سخن #آموزگار -آموزگار دلسوز اسلامی- #دبیر محترم و #استاد عزیز، تعلیماتشان در هر #کلاس و در هر #علم بر اساس اینکه ما بدن نیستیم، باشد. خب وقتی ما بدن نیستیم، ما همدیگر را هم نمیبینیم اصلاً! نه استاد، #شاگرد را میبیند. نه شاگرد، استاد را میبیند؛ ما اصلاً در چه جهانی هستیم؟ نمیدانیم!. ما همینطور سردرگمیم! اصلاً از خود خبر نداریم که داریم به چیزهایی که از آنها مفارقت میکنیم، میپردازیم. خب حالا چی کار کنیم که به این دغدغه بیفتیم؟ #جمهوری_اسلامی چه کند؟ #انقلاب_فرهنگی چه کند؟ جواب این را مرحوم #شهید_ثانی در #منیة_المرید بیان کرده. و این یک مطلبی استکه کمتر در #توضیحالمسائلها، و رسالهها و #سخنرانیها پیدا میشود. و آن این است که میفرماید: طبق آیهی شریفهی «قو انفسکم واهلیکم ناراً»؛ (تحریم:۶)، این خطاب یک مرتبهی #وجوب میآورد برای مسلمانها!. ابتدا آدم خیال میکند که تنها خودش باید انسان باشد، #عابد باشد، سالم باشد، و چه باشد. ولی این آیه به هر شخصی #واجب میکند که: خودش و آن افرادی را که میتواند در آنها موثر باشد از #خانواده یا غیر، آنها را از قبل از سن #تکلیف، ملتفت به اینکه: "من بدن نیستم"، بکند؛ یعنی یک #مسلمان کند. برای اینکه مرحوم آیت الله شاهآبادی میفرماید: اینکه ما بدن نیستیم؛ «هذا الکشف اول مقاصد الانبیاء (علیهمالسلام)» خب ما اول #تعلیم از #انبیا را آوردیم توی کلاسها؟ آوردیم تو دستورات فرهنگیمان؟ یا ازش #غافل بودیم؟!
🔺 ص۱
⬇️
📆 مطالبی در آستانهی شب و روز بسیار مبارک #دحوالأرض (۲۵ #ذی_القعدة الحرام)، ارائه میگردد.
🔺 اهمیت متذکر بودن به نعم بیکران الهی
🔹 «فإن العلم بالنعمة و مقدارها کماً و کیفاً أول مراتب شکرها»¹
در این ماه #ذی_القعدة مهمترین مسأله، تلاش برای #علم به نعمات خداست زیرا علم به #نعمت و بزرگی و مقدار نعمت، اول مراتب #شکر خداست، یعنی اول مراتب جدا شدن #انسان از #حیوانیت است. ما دیگر از این مهمتر مسالهای نداریم که انسان از حیوانیت وارد جهان انسانیت شود.
#ویل_دورانت که نویسندهی فلسفی از #آمریکا است در #لذات_فلسفه میگوید: ما #دانشگاه هایمان انسانسازی ندارند، نیمه انسان میسازند. نیمه انسان یعنی حیوان؛ خب پس خودشان اقرار کردهاند. علامتش هم این است که هر کسی در دانشگاههای آنها علوم #اقتصاد را میخواند، #سیاست را میخواند و وارد مقامات #کشوری و #لشکری میشود، آدمکش از کار در میآید! میگویی چرا حمله کردی به فلان مملکت؟ میگوید منافع کشور ماست! خب گرگ و پلنگ هم اگر زبان داشتند همین را میگفتند. چرا حمله کردی به گوسفندان؟ میگوید باید استفاده کنم!.
پس ما با #فرهنگ و #تمدن امروز، یک متر هم از حیوانیت جدا نمیشویم، مگر اینکه این مسائل را یادداشت کنیم و در آن مثل ریاضیات #فکر کنیم. ایشان [ مرحوم #ملکی_تبریزی ] فکرش را کرده میفرماید: «فإن العلم بالنعمة و مقدارها»؛ اول انسان بداند نعمت را. یک وقت مثل حیوان اصلاً نعمت را نمیداند، حیوان از نعمت استفاده میکند ولی نمیداند نعمت یعنی چه.
اول، علم به اینکه من در نعمت خدا شناورم را متذکر شود. اگر یک کرمی را در شیشهی آب بیندازند که کمکم رشد کند، من حتی از او هم کمترم. چون او کرم بوده، من کرم هم نیستم، از خودم #هیچ نیستم، از خودم هیچ ندارم، هرچه هست نعمت است. پس من شناور در نعمت هستم. به اضافهی خودم، که خودم هم برای خودم نعمتم!.
این را میگویند #بندگی. وقتی #بنده شد، نعمت را فهمید، مقدارش را هم که چقدر است، فهمید؛ اگر این موضوع را در این ماه پیروی کند، چند قدم از حیوانیت دور شده و وارد انسانیت شده.
«و قَد وَرَدَ فی الاَخبارِالکَثیرَة اَنَّ فی الخامِسِ والعِشرین مِن ذیالقعدة نُصِبَتِ الکَعبَة و دُحیَهِ الاَرض وهَبَتَ فیهِ آدَم و وُلِدَ فیهِ الخَلیل و عیسی علیهماالسلام و نُشِرَت فیه الرّحمة»²
این جهان برای ما فراهم شده. از روی حساب فراهم شده، نه اتفاقی و از باب اینکه یک شعلهی آتشی از خورشید پخش بشود! چنین چیزی اصلاً قابلیت #تصور ندارد؛ ما یک نان سنگکی میبینیم روی تخته در همین زیر گذر. خب اگر ما هیچوقت وارد دکان نشده باشیم، #فکر بکنیم این نان چگونه برای ما جور شده، گیر میکنیم، ولی از پشت شیشه که نگاه میکنیم، میبینیم که یک بندهی خدایی مقداری خمیر برداشته، انداخته روی پارو و دارد با دست خودش این را پَهن میکند؛ چون اگر پَهنش نکند نان درست و حسابی در نمیآید. بعد میاندازدش روی ریگ داغ، از آن طرف هم آتش میبیند، این خمیر به صورت نان در میآید.
ص۱
@seyedololama
⬇️
سیدالعلماء
🔺 تو بدن نیستی! 🔹 سخنانی کوتاه پیرامون فرمایش¹ مهم مرحوم آیت الله میرزا محمدعلی #شاهآبادی در کنگره
🔺 سخنانی کوتاه پیرامون فرمایش مهم مرحوم آیت الله میرزا محمدعلی #شاهآبادی در کنگرهی نکوداشت مرحوم آیت الله شیخ محمدعلی شاهآبادی؛ (پنجشنبه سوم #صفر المظفر ۱۳۶۹ ه ق = سوم #آذر ۱۳۲۸ ش)
🔹 زمان برگزاری: ۳ آبانماه ۸۶
🔸محل برگزاری: تالار علامه امینی دانشگاه تهران
بسم الله الرحمن الرحیم
کسیکه به مختصر مطالعهای از آثار آن بزرگوار [مرحوم آیت الله شیخ محمدعلی #شاهآبادی] موفق شده باشد، علاوهبر مطالب علمی، فلسفی، تفسیری، فقهی این مطلب را هم ملتفت میشود که باید مجالس، مجالسی باشد که وقتی مستمع و حاضران از آنجا بیرون میآیند مانند اینکه از آن #روح بلند آن بزرگوار به آنها یک #الهامی شده باشد، یک نتیجهای را هم با خود بردارند.
دوستان، آقایان، دانشمندان، مطالب بسیار مفیدی برای ما بیان کردند. یک مطلب را هم بنده اضافه میکنم که ایشان در [کتاب] انسان و فطرت¹ با استدلال مختصری، یک دنیا نتیجه گرفته و خطاب به ما کرده، الآن ما مخاطب او هستیم. آن استدلال این است که میفرمایند: #انسان بدن نیست [بلکه] #مجرد است. چرا؟! برای اینکه #ماده، حس ندارد؛ #حس، #فهم، #درک مالِ انسان است، #نفس انسان است. وقتی اینطور شد، پس ای مخاطب من! بشناس خودت را که: «فلتحکم: بأنی لستُ بدنا و لا مادة»؛ من بدن نیستم!. خب این چه نتیجهای میدهد؟ خیلی نتیجه میدهد. برای اینکه الآن اگر بنده #خیال میکردم که ماشین یا منزل یا فرش و #زندگی، یا باغ و عمارت در من است و من با او هستم و برای آنها باید نتیجه بگیرم!؛ چقدر این خیال احمقانه بود؟! حالا میفهمم که بدن من هم برای من اینطور است و من بدن نیستم. خب وقتی بدن نیستم، من چه کارهام؟ جایگاه من کجاست؟ سرانجام من کجاست؟ ابتدای من چه جور بوده است؟ اینها همه مطالبی است که پیش میآید. #فرهنگ ما باید آنوقت اینها را پاسخ بدهد. نویسندهی #لذات_فلسفه [ #ویلدورانت] یک چندتا اینجور سؤال میکند، بعد میگوید: این سؤالات را اگر کسی به ما پاسخ بدهد، ارزشش از تمام ثروتهای روی زمین برای ما بیشتر است. مربوط به چی؟ مربوط به همین "نفس" است که من چی هستم؟ خب الآن فرهنگ ما باید این دغدغه درونش پیدا بشود: که ما چه باید بکنیم؟!
به عقیدهی این ناچیز، باید یک #انقلاب عجیبی در خانوادهها، و در افراد فامیل، از درسنخوانده تا به بالا، تا #دانشگاهی، تا اساتید محترم، شکل بگیرد. از فرمایش ایشان بگیرند و آن این است که: از #پیشدبستانی تا دانشگاهی، سخن #آموزگار -آموزگار دلسوز اسلامی- #دبیر محترم و #استاد عزیز، تعلیماتشان در هر #کلاس و در هر #علم بر اساس اینکه ما بدن نیستیم، باشد. خب وقتی ما بدن نیستیم، ما همدیگر را هم نمیبینیم اصلاً! نه استاد، #شاگرد را میبیند. نه شاگرد، استاد را میبیند؛ ما اصلاً در چه جهانی هستیم؟ نمیدانیم!. ما همینطور سردرگمیم! اصلاً از خود خبر نداریم که داریم به چیزهایی که از آنها مفارقت میکنیم، میپردازیم. خب حالا چی کار کنیم که به این دغدغه بیفتیم؟ #جمهوری_اسلامی چه کند؟ #انقلاب_فرهنگی چه کند؟ جواب این را مرحوم #شهید_ثانی در #منیة_المرید بیان کرده. و این یک مطلبی استکه کمتر در #توضیحالمسائل ها، و رسالهها و #سخنرانی ها پیدا میشود. و آن این است که میفرماید: طبق آیهی شریفهی «قوا انفسکم واهلیکم ناراً»²؛ این خطاب یک مرتبهی #وجوب میآورد برای مسلمانها!. ابتدا آدم خیال میکند که تنها خودش باید انسان باشد، #عابد باشد، سالم باشد، و چه باشد. ولی این آیه به هر شخصی #واجب میکند که: خودش و آن افرادی را که میتواند در آنها مؤثر باشد از #خانواده یا غیر، آنها را از قبل از سن #تکلیف، ملتفت به اینکه: "من بدن نیستم"، بکند؛ یعنی یک #مسلمان کند. برای اینکه مرحوم آیت الله شاهآبادی میفرماید: اینکه ما بدن نیستیم؛ «هذا الکشف اول مقاصد الانبیاء (علیهمالسلام)» خب ما اول #تعلیم از #انبیا را آوردیم توی کلاسها؟ آوردیم تو دستورات فرهنگیمان؟ یا ازش #غافل بودیم؟!
🔺 ص۱
⬇️
📆 مطالبی در آستانهی شب و روز بسیار مبارک #دحوالأرض (۲۵ #ذی_القعدة الحرام)، ارائه میگردد.
🔺 اهمیت متذکر بودن به نعم بیکران الهی
🔹 «فإن العلم بالنعمة و مقدارها کماً و کیفاً أول مراتب شکرها»¹
در این ماه #ذی_القعدة مهمترین مسأله، تلاش برای #علم به نعمات خداست زیرا علم به #نعمت و بزرگی و مقدار نعمت، اول مراتب #شکر خداست، یعنی اول مراتب جدا شدن #انسان از #حیوانیت است. ما دیگر از این مهمتر مسالهای نداریم که انسان از حیوانیت وارد جهان انسانیت شود.
#ویل_دورانت که نویسندهی فلسفی از #آمریکا است در #لذات_فلسفه میگوید: ما #دانشگاه هایمان انسانسازی ندارند، نیمه انسان میسازند. نیمه انسان یعنی حیوان؛ خب پس خودشان اقرار کردهاند. علامتش هم این است که هر کسی در دانشگاههای آنها علوم #اقتصاد را میخواند، #سیاست را میخواند و وارد مقامات #کشوری و #لشکری میشود، آدمکش از کار در میآید! میگویی چرا حمله کردی به فلان مملکت؟ میگوید منافع کشور ماست! خب گرگ و پلنگ هم اگر زبان داشتند همین را میگفتند. چرا حمله کردی به گوسفندان؟ میگوید باید استفاده کنم!.
پس ما با #فرهنگ و #تمدن امروز، یک متر هم از حیوانیت جدا نمیشویم، مگر اینکه این مسائل را یادداشت کنیم و در آن مثل ریاضیات #فکر کنیم. ایشان [ مرحوم #ملکی_تبریزی ] فکرش را کرده میفرماید: «فإن العلم بالنعمة و مقدارها»؛ اول انسان بداند نعمت را. یک وقت مثل حیوان اصلاً نعمت را نمیداند، حیوان از نعمت استفاده میکند ولی نمیداند نعمت یعنی چه.
اول، علم به اینکه من در نعمت خدا شناورم را متذکر شود. اگر یک کرمی را در شیشهی آب بیندازند که کمکم رشد کند، من حتی از او هم کمترم. چون او کرم بوده، من کرم هم نیستم، از خودم #هیچ نیستم، از خودم هیچ ندارم، هرچه هست نعمت است. پس من شناور در نعمت هستم. به اضافهی خودم، که خودم هم برای خودم نعمتم!.
این را میگویند #بندگی. وقتی #بنده شد، نعمت را فهمید، مقدارش را هم که چقدر است، فهمید؛ اگر این موضوع را در این ماه پیروی کند، چند قدم از حیوانیت دور شده و وارد انسانیت شده.
«و قَد وَرَدَ فی الاَخبارِالکَثیرَة اَنَّ فی الخامِسِ والعِشرین مِن ذیالقعدة نُصِبَتِ الکَعبَة و دُحیَهِ الاَرض وهَبَتَ فیهِ آدَم و وُلِدَ فیهِ الخَلیل و عیسی علیهماالسلام و نُشِرَت فیه الرّحمة»²
این جهان برای ما فراهم شده. از روی حساب فراهم شده، نه اتفاقی و از باب اینکه یک شعلهی آتشی از خورشید پخش بشود! چنین چیزی اصلاً قابلیت #تصور ندارد؛ ما یک نان سنگکی میبینیم روی تخته در همین زیر گذر. خب اگر ما هیچوقت وارد دکان نشده باشیم، #فکر بکنیم این نان چگونه برای ما جور شده، گیر میکنیم، ولی از پشت شیشه که نگاه میکنیم، میبینیم که یک بندهی خدایی مقداری خمیر برداشته، انداخته روی پارو و دارد با دست خودش این را پَهن میکند؛ چون اگر پَهنش نکند نان درست و حسابی در نمیآید. بعد میاندازدش روی ریگ داغ، از آن طرف هم آتش میبیند، این خمیر به صورت نان در میآید.
ص۱
@seyedololama
⬇️
📆 مطالبی در آستانهی شب و روز بسیار مبارک #دحوالأرض (۲۵ #ذی_القعدة الحرام)، در دو قسمت ارائه میگردد.
🔺 اهمیت متذکر بودن به نعم بیکران الهی
🔹 «فإن العلم بالنعمة و مقدارها کماً و کیفاً أول مراتب شکرها»¹
در این ماه #ذی_القعدة مهمترین مسأله، تلاش برای #علم به نعمات خداست زیرا علم به #نعمت و بزرگی و مقدار نعمت، اول مراتب #شکر خداست، یعنی اول مراتب جدا شدن #انسان از #حیوانیت است. ما دیگر از این مهمتر مسالهای نداریم که انسان از حیوانیت وارد جهان انسانیت شود.
#ویل_دورانت که نویسندهی فلسفی از #آمریکا است در #لذات_فلسفه میگوید: ما #دانشگاه هایمان انسانسازی ندارند، نیمه انسان میسازند. نیمه انسان یعنی حیوان؛ خب پس خودشان اقرار کردهاند. علامتش هم این است که هر کسی در دانشگاههای آنها علوم #اقتصاد را میخواند، #سیاست را میخواند و وارد مقامات #کشوری و #لشکری میشود، آدمکش از کار در میآید! میگویی چرا حمله کردی به فلان مملکت؟ میگوید منافع کشور ماست! خب گرگ و پلنگ هم اگر زبان داشتند همین را میگفتند. چرا حمله کردی به گوسفندان؟ میگوید باید استفاده کنم!.
پس ما با #فرهنگ و #تمدن امروز، یک متر هم از حیوانیت جدا نمیشویم، مگر اینکه این مسائل را یادداشت کنیم و در آن مثل ریاضیات #فکر کنیم. ایشان [ مرحوم #ملکی_تبریزی ] فکرش را کرده میفرماید: «فإن العلم بالنعمة و مقدارها»؛ اول انسان بداند نعمت را. یک وقت مثل حیوان اصلاً نعمت را نمیداند، حیوان از نعمت استفاده میکند ولی نمیداند نعمت یعنی چه.
اول، علم به اینکه من در نعمت خدا شناورم را متذکر شود. اگر یک کرمی را در شیشهی آب بیندازند که کمکم رشد کند، من حتی از او هم کمترم. چون او کرم بوده، من کرم هم نیستم، از خودم #هیچ نیستم، از خودم هیچ ندارم، هرچه هست نعمت است. پس من شناور در نعمت هستم. به اضافهی خودم، که خودم هم برای خودم نعمتم!.
این را میگویند #بندگی. وقتی #بنده شد، نعمت را فهمید، مقدارش را هم که چقدر است، فهمید؛ اگر این موضوع را در این ماه پیروی کند، چند قدم از حیوانیت دور شده و وارد انسانیت شده.
«و قَد وَرَدَ فی الاَخبارِالکَثیرَة اَنَّ فی الخامِسِ والعِشرین مِن ذیالقعدة نُصِبَتِ الکَعبَة و دُحیَهِ الاَرض وهَبَتَ فیهِ آدَم و وُلِدَ فیهِ الخَلیل و عیسی علیهماالسلام و نُشِرَت فیه الرّحمة»²
این جهان برای ما فراهم شده. از روی حساب فراهم شده، نه اتفاقی و از باب اینکه یک شعلهی آتشی از خورشید پخش بشود! چنین چیزی اصلاً قابلیت #تصور ندارد؛ ما یک نان سنگکی میبینیم روی تخته در همین زیر گذر. خب اگر ما هیچوقت وارد دکان نشده باشیم، #فکر بکنیم این نان چگونه برای ما جور شده، گیر میکنیم، ولی از پشت شیشه که نگاه میکنیم، میبینیم که یک بندهی خدایی مقداری خمیر برداشته، انداخته روی پارو و دارد با دست خودش این را پَهن میکند؛ چون اگر پَهنش نکند نان درست و حسابی در نمیآید. بعد میاندازدش روی ریگ داغ، از آن طرف هم آتش میبیند، این خمیر به صورت نان در میآید.
(قسمت اول)
_________
۱) [ #المراقبات ]
۲) [ #المراقبات ص ۱۹۱]
@seyedololama