eitaa logo
سیدالعلماء
1.5هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
681 ویدیو
7 فایل
کانال رسمی مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ایشان شاگرد بزرگانی مثل حضرات آیات شیخ عباس تهرانی، امام خمینی، علامه طباطبایی، بروجردی و... بودند. مرحوم امام در نامه‌های خود، از ایشان با عبارت "سیدالعلماء" یاد می‌کردند. ارتباط با ادمین @seydololama_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺 روز صدا و سيما؛ ( ۹ ) 🔹 این مرا به هر شکلی که شده، به هر وسیله‌ای که شده، به مسئولین و به مسئولین دیگر برسانید که: این در خطر است! در رنگ و رو گرفتن از دشمنان. حتماً دیده‌اید فرزندان ما در موقع بعضی از ورزش‌ها مثل این‌که لخت‌اند! فقط مختصری لباس دارند. و در موقع دوچرخه‌سواری و مسابقه هم همین‌طور. پاها که لخت است، قسمت بالاتنه هم خیلی شبیه لباس خواب است. دیروز که می‌خواستیم به دکتر برویم، یک‌دفعه چشم‌مان افتاد به یک دوچرخه‌سوار. دیدیم با همان وضع به خیابان آمده! ببینید این صدا و سیماست که این چیزها را برای ما عادی کرده و دارد روز به روز از این راه عادی‌سازی می‌شود. فردا همین آدم با دوچرخه می‌آید به ! پیاده می‌شود و می‌آید در صف می‌ایستد. هر کسی به او ایراد بگیرد، می‌گوید چه مشکلی دارد؟! چون چند سال است که دارد این ورزش از پخش می‌شود. همه داریم یاد می‌گیریم و مأنوس می‌شویم. این از مسائل روانی است. از راه دیدن، اُنس به این چیزها که پیدا شد، و زشتی آن از بین می‌رود. مثل لباسی که مدام صابون می‌خورد، صابون می‌خورد، تا هر چه لکه دارد از بین می‌رود، ما هم هر چه روحیات داریم، در این راه از بین می‌رود. با اُنس به این‌ها، دیدنِ آن‌ها، رفتنِ آن‌ها به و و .... غلبه‌ی از راه ، از راه های نامحسوس باطنی معنوی، از راه اُنس به این مطالب و از بین رفتن قبح آن است. بعضی از ما پیرمرد بودند؛ وقتی یک خانمی به داخل مجلس می‌آمد تا مسئله بپرسد، اگر آستینش را برای بالا زده بود، آن را پایین می‌آورد. خب، این برای ما مایه‌ی می‌شد. پیرمرد ۷۰-۸۰ ساله دستی را که اصلاً معلوم نیست گوشتی هم داشته باشد، ولی از روی و آستینش را پایین می‌کشید. برای این‌که معلوم نیست ملاقات و بیشتر از سر و صورت و دست جایز باشد. حالا این‌قدر این چیزها را به ما نشان می‌دهند و تکرار می‌کنند که می‌شود. وقتی عادی شد دیگر نمی‌شود از بیرون کرد. زن و ها، های بعدی اصلاً به این‌طور ها اُنس می‌گیرند و در زبان اند ولی در عمل، . در هم در مورد مردم وارد شده که: «حَیارَی، سُکارَی، لا مسلمینَ و لا نَصارَی»¹ یعنی مثل کسی‌که در بیابان گم شده باشد، حیران‌اند و مست‌اند!. آدم و آدم نمی‌داند چه کار بکند، چه بگوید، کجا برود، بنشیند، بلند شود، لباسش را دربیاورد، لباسش را بپوشد... «حیاری، سکاری، لا مسلمین و لا نصاری» ۹۴/۱/۲ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ____ ۱) [ ج ۷۴ ص ۱۶۶] @seyedololama
🔹 این مرا به هر شکلی که شده، به هر وسیله‌ای که شده، به مسئولین و به مسئولین دیگر برسانید که: این در خطر است! در رنگ و رو گرفتن از دشمنان. حتماً دیده‌اید فرزندان ما در موقع بعضی از ورزش‌ها مثل این‌که لخت‌اند! فقط مختصری لباس دارند. و در موقع دوچرخه‌سواری و مسابقه هم همین‌طور. پاها که لخت است، قسمت بالاتنه هم خیلی شبیه لباس خواب است. دیروز که می‌خواستیم به دکتر برویم، یک‌دفعه چشم‌مان افتاد به یک دوچرخه‌سوار. دیدیم با همان وضع به خیابان آمده! ببینید این صدا و سیماست که این چیزها را برای ما عادی کرده و دارد روز به روز از این راه عادی‌سازی می‌شود. فردا همین آدم با دوچرخه می‌آید به ! پیاده می‌شود و می‌آید در صف می‌ایستد. هر کسی به او ایراد بگیرد، می‌گوید چه مشکلی دارد؟! چون چند سال است که دارد این ورزش از پخش می‌شود. همه داریم یاد می‌گیریم و مأنوس می‌شویم. این از مسائل روانی است. از راه دیدن، اُنس به این چیزها که پیدا شد، و زشتی آن از بین می‌رود. مثل لباسی که مدام صابون می‌خورد، صابون می‌خورد، تا هر چه لکه دارد از بین می‌رود، ما هم هر چه روحیات داریم، در این راه از بین می‌رود. با اُنس به این‌ها، دیدنِ آن‌ها، رفتنِ آن‌ها به و و .... غلبه‌ی از راه ، از راه های نامحسوس باطنی معنوی، از راه اُنس به این مطالب و از بین رفتن قبح آن است. بعضی از ما پیرمرد بودند؛ وقتی یک خانمی به داخل مجلس می‌آمد تا مسئله بپرسد، اگر آستینش را برای بالا زده بود، آن را پایین می‌آورد. خب، این برای ما مایه‌ی می‌شد. پیرمرد ۷۰-۸۰ ساله دستی را که اصلاً معلوم نیست گوشتی هم داشته باشد، ولی از روی و آستینش را پایین می‌کشید. برای این‌که معلوم نیست ملاقات و بیشتر از سر و صورت و دست جایز باشد. حالا این‌قدر این چیزها را به ما نشان می‌دهند و تکرار می‌کنند که می‌شود. وقتی عادی شد دیگر نمی‌شود از بیرون کرد. زن و ها، های بعدی اصلاً به این‌طور ها اُنس می‌گیرند و در زبان اند ولی در عمل، . در هم در مورد مردم وارد شده که: «حَیارَی، سُکارَی، لا مسلمینَ و لا نَصارَی»¹ یعنی مثل کسی‌که در بیابان گم شده باشد، حیران‌اند و مست‌اند!. آدم و آدم نمی‌داند چه کار بکند، چه بگوید، کجا برود، بنشیند، بلند شود، لباسش را دربیاورد، لباسش را بپوشد... «حیاری، سکاری، لا مسلمین و لا نصاری» ۹۴/۱/۲ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ____ ۱) [ ج ۷۴ ص ۱۶۶] @seyedololama
🔺 روز صدا و سيما؛ ( ۹ ) 🔹 این مرا به هر شکلی که شده، به هر وسیله‌ای که شده، به مسئولین و به مسئولین دیگر برسانید که: این در خطر است! در رنگ و رو گرفتن از دشمنان. حتماً دیده‌اید فرزندان ما در موقع بعضی از ورزش‌ها مثل این‌که لخت‌اند! فقط مختصری لباس دارند. و در موقع دوچرخه‌سواری و مسابقه هم همین‌طور. پاها که لخت است، قسمت بالاتنه هم خیلی شبیه لباس خواب است. دیروز که می‌خواستیم به دکتر برویم، یک‌دفعه چشم‌مان افتاد به یک دوچرخه‌سوار. دیدیم با همان وضع به خیابان آمده! ببینید این صدا و سیماست که این چیزها را برای ما عادی کرده و دارد روز به روز از این راه عادی‌سازی می‌شود. فردا همین آدم با دوچرخه می‌آید به ! پیاده می‌شود و می‌آید در صف می‌ایستد. هر کسی به او ایراد بگیرد، می‌گوید چه مشکلی دارد؟! چون چند سال است که دارد این ورزش از پخش می‌شود. همه داریم یاد می‌گیریم و مأنوس می‌شویم. این از مسائل روانی است. از راه دیدن، اُنس به این چیزها که پیدا شد، و زشتی آن از بین می‌رود. مثل لباسی که مدام صابون می‌خورد، صابون می‌خورد، تا هر چه لکه دارد از بین می‌رود، ما هم هر چه روحیات داریم، در این راه از بین می‌رود. با اُنس به این‌ها، دیدنِ آن‌ها، رفتنِ آن‌ها به و و .... غلبه‌ی از راه ، از راه های نامحسوس باطنی معنوی، از راه اُنس به این مطالب و از بین رفتن قبح آن است. بعضی از ما پیرمرد بودند؛ وقتی یک خانمی به داخل مجلس می‌آمد تا مسئله بپرسد، اگر آستینش را برای بالا زده بود، آن را پایین می‌آورد. خب، این برای ما مایه‌ی می‌شد. پیرمرد ۷۰-۸۰ ساله دستی را که اصلاً معلوم نیست گوشتی هم داشته باشد، ولی از روی و آستینش را پایین می‌کشید. برای این‌که معلوم نیست ملاقات و بیشتر از سر و صورت و دست جایز باشد. حالا این‌قدر این چیزها را به ما نشان می‌دهند و تکرار می‌کنند که می‌شود. وقتی عادی شد دیگر نمی‌شود از بیرون کرد. زن و ها، های بعدی اصلاً به این‌طور ها اُنس می‌گیرند و در زبان اند ولی در عمل، . در هم در مورد مردم وارد شده که: «حَیارَی، سُکارَی، لا مسلمینَ و لا نَصارَی»¹ یعنی مثل کسی‌که در بیابان گم شده باشد، حیران‌اند و مست‌اند!. آدم و آدم نمی‌داند چه کار بکند، چه بگوید، کجا برود، بنشیند، بلند شود، لباسش را دربیاورد، لباسش را بپوشد... «حیاری، سکاری، لا مسلمین و لا نصاری» ۹۴/۱/۲ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ________ ۱) [ ج ۷۴ ص ۱۶۶] @seyedololama