#علی_زهرا
از بال ملک به شانه شالی دارد
جبریل رسیده و سوالی دارد
سر برده به گوش مرتضی،میپرسد
داماد شدن چه حس و حالی دارد؟
به قد و بالای دوماد ماشالله.mp3
1.99M
🎧به قد و بالای دوماد ماشاالله
چشم حسودا کور بشه ایشالله
خدا شاهد عقده، علی شده داماد پیغمبرشده نگاه زهرا چراغ آشیونه حیدر
🎉سالروز_ازدواج حضرت زهرا (سلام الله علیها) و حضرت علی (علیه السلام)
🎤حاج_محمود_کریمی
#رسانه_تنگه_مرصاد_آنتی_منافق
@seyyedebrahim
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💐مولودی سالروز ازدواج امام علی علیه السلام و حضرت زهرا سلام الله علیها توسط حاج محمود کریمی و حاج سید مهدی میرداماد
@seyyedebrahim
دولت باید به مسئله بازنشستگان بهصورت ویژه رسیدگی کند
بازنشستگان، نیروی فعّالهی کشور در اندکی پیش از این هستند که تلاش کردهاند، زحمت کشیدهاند، بسیاری از آنها شب و روز و عمر و جوانی خود را صرف کار کردهاند و باید کشور به این تلاش و به این زحمتکشىِ مستمرّ دوران عمر پاسخ گوید. این را هم بدانید که وضع فعلی بازنشستگان، در واقع همیشه بهصورت یک الگو در مقابل چشم کارکنان فعلی دولت قرار خواهد گرفت. هرچه وضع بازنشستگان در کشور بهتر باشد، کارکنان فعلی دولت با دلگرمی بیشتری کار خواهند کرد؛ چون میدانند فردا که به آن وضع رسیدند، اوضاعشان خوب خواهد گذشت. اگر خدای ناکرده نسبت به بازنشستگان بیاعتنایی، بیاحترامی و بیتوجّهی شود و آنها دچار مشکل شوند، این آیینهی فردای کارکنان امروز خواهد بود. یعنی نگاه میکنند، میبینند که فردایشان این است؛ از کار دلزده خواهند شد و به کارهای نامتناسب با شغل خود روی خواهند آورد. لذاست که دستگاه دولتی باید بهصورت اساسی به مسئلهی بازنشستگان -بخصوص کسانی که در پوشش سازمان تأمین اجتماعی و سازمانهای دولتی، بیمه و تأمین هستند- توجّه و بهصورت ویژه به آنها رسیدگی کند.
بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان نیروی انتظامی ۱۳۷۶/۴/۲۵
@seyyedebrahim
#حدیثـ❤️
امامعلے(علیهالسلام)مےفرمایند:
هرگـاه فاطمه را مےدیدم
تمـام غموغصههایمبرطرفمیشد🌸♥️
🍃 |🌸°·. @seyyedebrahim
کانال(شهید مصطفی صدرزاده) سید ابراهیم
«بسمربالشهدای و الصدیقین
خدایا بر محمد و آل محمد درود فرست، سپاس خدایی را که بر سر ما منت نهاد و از میان این همه مخلوق ما را انسان خلق کرد ، شکر خدایی را که از میان اینهمه انسان ما را خاکی مقدس به نام ایران قرار داد و شکر خدایی را که به بنده پدر و مادر و همسر صالح عطا کرد.
و شکر بیپایان خدایی را که محبت شهدا و امام شهدا را در دلم انداخت و به بنده توفیق داد تا در بسیج خادم باشم. خدایا از تو ممنونم بیاندازه که در دل ما محبت سید علیخامنهای را انداختی تا بیاموزد درس ایستادگی را درس اینکه یزیدهای دوران را بشناسیم و جلوی آنها سر خم نکنیم. از تمام دوستان و آشنایان در ابتدای وصیتنامه خویش تقاضا دارم به فرامین مقام معظم رهبری گوش دهند تا گمراه نشوند. زیرا ایشان بهترین دوست شناس و دشمن شناس است. از پدر و خانواده عزیزم تقاضا دارم برای بنده بیتابی و ناراحتی بیش از حد نکنند و اشکها و گریههای خود را نثار اباعبدالله و فرزندان آن بزرگوار کنند.
پدر و مادر و همسرم و دخترم از شما تقاضا میکنم بنده رو ببخشید و از خدا بخواهید بنده رو ببخشد چقدر در حق پدر و مادر کوتاهی کردم چقدر شما را به دردسر انداختم فقط خدا شاهد تلاش شما بود که در زمان جنگ باچه سختی و مشقت از من نگهداری کردید و بعد از جنگ هم برای درسخواندن من چقدر سختی کشیدید. فقط خدا میداند که چقدر نگران کردهام اذیت کردهام و شما تحمل کردید زیرا تلاش میکردید تا فرزندتان عاقبت به خیر شود از شما ممنونم که همیشه انتخاب را به عهده خودم گذاشتید.
حتی وقتی در نوجوانی میخواستم به نجف برای تحصیل بروم مخالفت نکرده و از اینکه همیشه به نظر من احترام گذاشتید ممنونم حالا هم از شما خواهش میکنم یکبار دیگر و برای آخرین بار به نظرم احترام بگذارید و از هیچکس و از هیچ نهادی دلخور نباشید. مبارزه با دشمنان خود آرزوی بنده بود و فقط خدا میداند برای این آرزو چقدر ضجه زدم و التماس کردم ممکن است بعضیها به شما طعنه بزنند اما اهمیت ندهید بنده به راهی که رفتم یقین داشتم.
از همسر عزیزم میخواهم که بنده را ببخشد زیرا که همسر خوبی برای او نبودم. به همسر عزیزم میگویم میدانم که بعد از بنده دخترم یتیم میشود و شما اذیت میشوید اما یادت باشد که رسول خدا فرموده: هرکس که یتیم شود خدا سرپرست اوست ایمان داشته باش که خدا همیشه با توست. آرزو دارم که دخترم فاطمه، فاطمی تربیت شود یعنی مدافع سرسخت ولایت،
از دوستان، آشنایان و فامیل و هرکس که حقی گردن ما دارد تقاضا میکنم بنده حقیر را ببخشد زیرا میدانم که اخلاق و رفتار من آنقدر خوب نبود که توفیق شهادت داشته باشم و این شهادتی که نصیب ما شد لطف و کرم و هدیه خدا بوده و مردم عزیز ایران یادمان باشد که به خاطر وجب به وجب این سرزمین و دین اسلام چقدر خون دادیم چقدر بچههای ما یتیم شدند، زنها بیوه، مادرها مجنون، پدرها گریان فقط و فقط برای خدا بود. در این ماه مبارک رمضان دل ما شکست، دل امام زمان بیشتر و بیشتر که در مملکت شهدا حرمت ماه خدا توسط بعضیها نگهداشته نشد و برادارن و خواهران من ماهواره و فرهنگ کثیف غرب مقصدی به جز آتش دوزخ ندارد. از ما گفتن ما که رفتیم....
آن کس که تو را شناخت جان را چه کند
فرزند و عیال و خانمان را چه کند
دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی
دیوانه تو هر دو جهان را چه کند
بیبی زینب آن زمانی که شما در شام غریب بودید گذشت؛ دیگر به احدی اجازه نمیدهیم به شما و به سلاله حسین(ع) بیاحترامی کند. دیگر دوران مظلومیت شیعه تمام شده. بیبیجان انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم بیبی عزیزم مرا قاسم خطاب کن مرا قاسم خطاب کن روی خون ناقابل من هم حساب کن...
سخنی با دوستان:
دوستان با معرفت، هم رزمای بسیجیم
میدونم وقتی این نامه رو براتون میخونن از بنده دلخور میشید و به بنده تک خور و یا ... میگید
چون می دونم شماها همتون عاشق جنگ با دشمنان خدا هستید،می دونم عاشق شهادتید...
داداشای عزیزم ببخشید که فرمانده خوبی براتون نبودم اونجوری که لیاقت داشتید نوکری نکردم...به شما قول میدم اگر دستم به دامان حسین بن علی (علیه السلام) برسد نام شما را پیش او ببرم...
چند نکته را به حسب وظیفه به شما سفارش می کنم:
وقتی کار فرهنگی را شروع می کنید با اولین چیزی که باید بجنگیم خودمان هستیم
وقتی که کارتان می گیرد و دورتان شلوغ می شود تازه اول مبارزه است زیرا شیطان به سراغتان می آید اگر فکر کرده اید که شیطان می گذارد شما به راحتی برای حزب الله نیرو جذب کنید، هرگز...
اگر می خواهید کارتان برکت پیدا کند به خانواده شهدا سر بزنید ، زندگی نامه شهدا را بخوانید سعی کنید در روحیه خود شهادت طلبی را پرورش دهید ...
سخنان مقام معظم رهبری را حتما گوش کنید، قلب شما را بیدار می کند و راه درست را نشانتان می دهد
دعای ندبه و هیئت چهارشنبه را محکم بچسبید
خود سازی دغدغه اص
#علی_زهرا
از بال ملک به شانه شالی دارد
جبریل رسیده و سوالی دارد
سر برده به گوش مرتضی،میپرسد
داماد شدن چه حس و حالی دارد؟
@seyyedebrahim
بخشی از کتاب اسم تو مصطفی است🌷
خانم صدرزاده به مامانم زنگ زد و گفت: می تونیم یرای پنجشنبه ساعت شش عصر بیاییم خدمتتون؟
دیدم که بعد از جواب، استخاره کرد و بعد از استخاره با همان تسبیح کهربایی که دستش بود، دست هایش را برد بالا و گفت: خدایا شکرت.
اما من استخاره نکردم. با خود می گفتم استخاره به دل است و دل من رضایت داده بود.
مامان خیلی شاد و شنگول بود، گرچه مضطرب هم بود. به قول خودش، اولین فرزندش قرار بود عروسی کند. می گفت: این پسر از اونایی نیست که بگم نه پشت داره نه مشت، هم حونواده ش پشتش هستن هم پیداست که جنم داره. ظاهرا به دل مامان نشسته بودی. سجاد و سبحان هم که قبولت داشتند، مخصوصا سبحان. بابا هم که سکوتش داد می زد راضی است. فقط می ماند من اصل کاری! من هم که بالاخره بله را گفتم و مجوز عبورتان را دادم. حرف مامان هم در گوشم بود: موقع بله برونه که خیلی چیزا معلوم میشه.
@seyyedebrahim