eitaa logo
سید حسن منتظرین
451 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
1.9هزار ویدیو
329 فایل
ارسال نظرات مخاطبان محترم به مدیر: @montazerin110
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺حلما، دختر خردسال شهید پوریا احمدی خطاب به رهبر انقلاب: حالا که به سن تکلیف نرسیدم، میشه شمارو یه کم بغل کنم؟ 🆔 @sh_montazerin
۳-۷.mp3
4.92M
🌹شرح نهج‌البلاغه 🟠خطبه ۳، شقشقیه 7⃣قسمت هفتم سید حسن منتظرین 🆔 @sh_montazerin
هدایت شده از صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹حاج شيرعلى سلطانى، شيدايى امام حسين ع بود كه آرزو داشت همچون اربابش بدون سر از اين دنيا عروج كند. او كه عمر خود را صرف راه امام حسين كرده بود، در عمليات فتح‌المبين به شهادت رسيد. ♦️قبل از عمليات در جلسه‌اى به دوستانش خبر شهادتش در عمليات را اعلام ‌كرد. او حتى فراتر از اطلاع از شهادتش اقدام به آماده كردن قبر خود در مسجد المهدى واقع در خيابان زرهى شيراز كرده بود. ☘غلامرضا كافى يكى از دوستان شهيد مى‌گويد: كنار حياط مسجد در گوشه‌اى خاك‌هاى نمناكى ريخته شده بود. معلوم بود خاك‌ها را از داخل كتابخانه بيرون آورده‌اند. فكر كردم قصد دارند آن جا را مرتب كنند و يا آنرا وسيع‌تر كنند. وارد كتابخانه شدم. ديدم گودالى به طول قامت يك انسان حفر شده است و شيرعلى سلطانى داخل آن خم شده است. سلام كردم. او هم جواب سلام مرا داد. ولى مثل اينكه از حضور من خوشش نيامد. 🌷از گودال بيرون آمد. در حالیكه عرق سر و صورتش را فرا گرفته بود. گودال مثل يك قبر بود. حتى لحد هم داشت. با تعجب پرسيدم: پناه بر خدا. اين قبر براى كيست؟ لبخندى زد و گفت: پناه بر خدا ندارد مؤمن. هر كه باشى و ز هرجا برسى آخرين منزل هستى اين است بعد دستى به شانه‌ام زد و گفت: اين قبر حقير فقير شيرعلى سلطانى است. 🍃به نظرم رسيد طول قبر كمى كوتاه است. اما چیزی نگفتم. تا اینکه وقتى حاجى شهيد شد، پيكر بى‌سرش را همانجا دفن كردند و شگفتا كه آن قبر اصلاً براى پيكر بى‌سرش كوچك نبود. هنر اهلبیت علیهم السلام 🆔 @sh_montazerin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃 محبت حضرت علی ع 🆔 @sh_montazerin
۳-۸.mp3
4.51M
🌹شرح نهج‌البلاغه 🟠خطبه ۳، شقشقیه 8⃣قسمت هشتم سید حسن منتظرین 🆔 @sh_montazerin
حکایت طنز 🐓🦁خروس و شيرى باهم رفيق شده و به صحرا رفتند. شب خروس برای خوابيدن روى يک درخت رفت و شير هم پاى درخت دراز کشيد . 🐓هنگام صبح خروس مطابق معمول شروع به خواندن کرد . 🐺روباهى که در ان حوالى بود به طمع افتاد و نزدیک درخت امده و به خروس گفت: بفرمائيد پائين تا به شما اقتدا کرده و نماز جماعت بخوانيم! 🐓خروس گفت : همان طورى که مى بينى بنده فقط مؤذن هستم ،  پيش نماز پاى درخت است او را بيدار کن. روباه که تازه متوجه حضور شير شده بود با غرش شير پا به فرار گذشت .🦁 خروس پرسید : کجا تشريف مى بريد؟ مگر نمى خواستيد نماز جماعت بخوانيد؟ روباه در حال فرار گفت: دارم مى روم تجدید وضو کنم ! 👊دشمنان جمهوری اسلامی ایران بدانند که شیران زیادی در داخل و خارج برای این انقلاب آماده جانفشانی هستند؛ پس بی جهت مزاحم ایران‌ اسلامی نشوند تا نیاز به تجدید وضو پیداکنند. 🆔 @sh_montazerin