eitaa logo
⸤ شباهنگام ³¹³ ⸣
4.4هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
322 ویدیو
29 فایل
﷽ +از مغرب‌تاسحرقدم‌میزنیم🌙 ⚠️⇦نشرِ+ بدون حذفID☘(: [صاحب سبک جدیدی از هیئت مجازی] به گـوشیم⇩ payamenashenas.ir/Shabahengam بیسیمچی⇩📞📻 @bisim_chi_shabahengam شهداییمون⇩ @shahrokhmahdi هیئت⇩ @Omme_abeaha فعالیت⇦ تحت نظر امام‌زمان💚
مشاهده در ایتا
دانلود
امشب‌ حال‌هیچ‌کس‌خوب‌نیست‌حقیقتا... اولین ساعات بی حاج‌قاسمه... وجدانانمیتونم‌باکلمه‌هابازی‌کنم‌و قلمبه‌سلمبه‌حرف‌بزنم! حال‌دل‌هیچ‌کدوممون‌خوب‌نیست! فقط‌بگم التماس‌دعا...💔 😭
هدایت شده از |⚡ #پروژکتورسیاست|
👊🏼 : ✍🏼... روزنوشت یکی از نیرو‌های فاطمیون، روایتی از پنجشنبه 12 دی‌ماه 1398 یعنی آخرین روز زندگی 🌹حاج قاسم سلیمانی دارد. روزنامه «فرهیختگان» این روزنوشت را منتشر کرده است: آخرین روز ... پنجشنبه (۹۸.۱۰.۱۲) [🕖] ساعت 7 صبح / دمشق با خودرویی که دنبالم آمده عازم جلسه می‌شوم. هوا ابری است و نسیم سردی می‌وزد. ساعت 7:45 صبح به مکان جلسه رسیدم. مثل همه جلسات تمامی مسئولان گروه‌های مقاومت در سوریه حاضرند ... [🕗] ساعت 8 صبح همه با هم صحبت می‌کنند ... در باز می‌شود و فرمانده بزرگ جبهه مقاومت وارد می‌شود. با همان لبخند همیشگی با یکایک افراد احوالپرسی می‌کند. دقایقی به گفت‌وگوی خودمانی سپری می‌شود تا اینکه حاج‌قاسم جلسه را رسما آغاز می‌کند ... هنوز در مقدمات بحث است که می‌گوید: «همه بنویسن، هر چی می‌گم رو بنویسید!» همیشه نکات را می‌نوشتیم، ولی این‌بار حاجی تاکید بر نوشتن کل مطالب داشت ... گفت و گفت ... از منشور پنج‌سال آینده ... از برنامه تک‌تک گروه‌های مقاومت در پنج‌سال بعد ... از شیوه تعامل با یکدیگر ... از ... کاغذ‌ها پر می‌شد و کاغذ بعدی ... سابقه نداشت این حجم مطالب برای یک جلسه. آن‌هایی که با حاجی کار کردند می‌دانند که در وقت کار و جلسات بسیار جدی است و اجازه قطع‌کردن صحبت‌هایش را نمی‌دهد، اما پنجشنبه این‌گونه نبود ... بار‌ها صحبتش قطع شد، ولی با آرامش گفت: «عجله نکنید، بذارید حرف من تموم بشه ...» [🕧] ساعت 11:40 ظهر زمان اذان ظهر رسید. با دستور حاجی نماز و ناهار سریع انجام شد و دوباره جلسه ادامه پیدا کرد! [🕒] ساعت 3 عصر حدود هفت ساعت! حاجی هر آنچه در دل داشت را گفت و نوشتیم. پایان جلسه ... مثل همه جلسات دورش را گرفتیم و صحبت‌کنان تا در خروج همراهی‌اش کردیم. خودرویی بیرون منتظر حاجی بود. حاج‌قاسم عازم بیروت شد تا سیدحسن‌نصرالله را ببیند ... [🕘] ساعت حدود 9 شب حاجی از بیروت به دمشق برگشت. شخص همراهش می‌گفت که حاجی فقط ساعتی با سیدحسن دیدار کرد و خداحافظی کردند. حاجی اعلام کرد امشب عازم عراق است و هماهنگی کنند. سکوت شد ... یکی گفت: «حاجی اوضاع عراق خوب نیست، فعلا نرید.» حاج‌قاسم با لبخند گفت: «می‌ترسین شهید بشم؟» باب صحبت باز شد و هر کسی حرفی زد: «شهادت که افتخاره، رفتن شما برای ما فاجعه است!»، «حاجی هنوز با شما خیلی کار داریم» ... حاجی رو به ما کرد و دوباره سکوت شد. خیلی آرام و شمرده‌شمرده گفت: «میوه وقتی میرسه باغبان باید بچیندش. میوه رسیده اگه روی درخت بمونه پوسیده می‌شه و خودش میفته!» بعد نگاهش را بین افراد چرخاند و با انگشت به بعضی‌ها اشاره کرد: «اینم رسیده‌ست، اینم رسیده‌ست ...» [🕛] ساعت 12 شب هواپیما پرواز کرد. [🕖] ساعت 7 صبح جمعه خبر شهادت حاجی رسید. به اتاق استراحتش در دمشق رفتیم. کاغذی نوشته بود و جلوی آینه گذاشته بود ...در آن نوشته بود : «مرا پاکیزه بپذیر.» @DownwithIsraeLLL
خاطره‌ی اول • بسم رب الشهدا وصدیقین ساعت ۶:۳۰ روز جمعه سیزدهم دیماه ۱۳۹۸ بود که برای نماز صبح با صدای یک پیامک‌ بیدار شدیم .یکی از دوستان پدرم به ایشان پیامکی داده بود که شامل خبر شهادت بود.ناگهان پدر پس از خواندن پیام با چشمان خیس تلوزیون را روشن کرد و زیر لب میگفت ای کاش شایعه باشه ما نمیدانستیم از چه حرف میزند.🤔تا اینکه این خبر زیرنویس همه شبکه ها بود و...😔 در حالی که با چشمان گریان اخبار می دیدیم حاضر میشدیم برای رفتن به دعای ندبه.داخل مسجد که رسیدیم هیچکس مطلع نبود؛ پدرم تا رسید وسط دعا به حاج آقا اطلاع داد و حاج آقا پشت بلندگو اطلاع رسانی کردن:به خبری که هم اکنون متوجه شدیم گوش کنید... ناگهان صدای آه و ناله و شیون و زاری😭 از مسجد بلند شد انگار همه پدر و برادر خودشان را از دست داده بودند... هر کس دیر می آمد و نمیدانست از بقیه میپرسید که چرا همه با گریه دعا میخوانند و گاها حاج آقا وسط دعا میگن که صلواتی جهت شادی روح شهید قاسم سلیمانی بفرستید ؟!چرا شهید؟!آن ها هم تا می فهمیدن شوکه میشدن و شروع به عزا و گریه میکردن...😭 [سرباز انقلاب]
هدایت شده از |⚡ #پروژکتورسیاست|
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👊🏼  فراق سردار با صدای اسماعیل ذبیحی اسرمی شعر از محسن مقدادی 🌹🌹🌹 خاطرات این سبک سرود ، زنده شد. 👇🏼 شما هم زمزمه کنید.. ✨ الله الله الله لا اله الا الله✨ چشمان ولی امر خوبان شده بارانی آزرده شده قلب آن پیر خراسانی سرباز ولایت شد قربانی راه حق خونش شده جاویدان در ملت ایرانی عالم همه خوابند و بیدار سلیمانی بر بسط و بساط خویش این خالق فانی ✨الله الله الله لا اله الا الله✨ طالب پی مطلوب و عاشق پی معشوق است پیوسته به اربابش سردار سلیمانی فرمان جهاد داده پور خلف حیدر فرزند ز کف داده این سید نورانی این بار ذبیح الله فرزند خلیل ماست یا رب بپذیرش تو از یار خراسانی ✨الله الله الله لا اله الا الله✨ یعقوب‌صفت گِرید ایران زفراق او سخت است و بسی هجر آن یوسف کنعانی دل بستهٔ یاران و همرزم شهیدش بود گه پی همدانی و گه همره تهرانی رؤیای شب و روزش همواره پریدن بود در آرزوی رفتن می‌سوخته پنهانی ✨الله الله الله لا اله الا الله✨ هر چقدر به سردار عزیز ارادت دارین این سرود حماسی رو نشر بدین👆🏻👆🏻 @DownwithIsraeLLL
⸤ شباهنگام ³¹³ ⸣
@shabahengam•ོ  _ سلام خسته نباشید سردار... صبح تازه از خواب بیدار شدم دیدم همه خوابن رفتم تلویزیون رو روشن کردم شبکه نسیم... یه مرور زدم یخورده اینور اونور چرخیدم دوباره برگشتم شبکه نسیم دیدم زده--» انا لله و انا علیه راجعون... ملت عزیز ایران شهادت سردار دلها حاج قاسم سلیمانی را به شما تسلیت عرض می نماییم اولش تعجب کردم گفتم وا ایشالا که راست نیست زدم شبکه خبر اخه طبق روال هر چی خبره مال اونجاست دیدم زده متن رهبر خطاب به شهادت حاج قاسم سلیمانی دیگه باورم شد مامانم بیدار شد ناراحت بودم... به مامانم گفتم ماماااان ببین چی شده چشام میسوخت دیدم سد اشک پشت چشمم شکست گریم بدجور در اومد مامانم تعجب کرد گفت چی شده بگو گفتم تلویزیون مامانم خوند تعجب کرد ، مثل من ... گریه خیلی خوبه ولی از روی شوقش ولی این گریه خیلی غم پشتش بود ... 🖋• [دلتنگ سردار] • 🍀۱۱ ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌شباهنگام
⸤ شباهنگام ³¹³ ⸣
@shabahengam•ོ  _ سلام خسته نباشید سردار... صبح تازه از خواب بیدار شدم دیدم همه خوابن رفتم تلویزیون رو روشن کردم شبکه نسیم... یه مرور زدم یخورده اینور اونور چرخیدم دوباره برگشتم شبکه نسیم دیدم زده--» انا لله و انا علیه راجعون... ملت عزیز ایران شهادت سردار دلها حاج قاسم سلیمانی را به شما تسلیت عرض می نماییم اولش تعجب کردم گفتم وا ایشالا که راست نیست زدم شبکه خبر اخه طبق روال هر چی خبره مال اونجاست دیدم زده متن رهبر خطاب به شهادت حاج قاسم سلیمانی دیگه باورم شد مامانم بیدار شد ناراحت بودم... به مامانم گفتم ماماااان ببین چی شده چشام میسوخت دیدم سد اشک پشت چشمم شکست گریم بدجور در اومد مامانم تعجب کرد گفت چی شده بگو گفتم تلویزیون مامانم خوند تعجب کرد ، مثل من ... گریه خیلی خوبه ولی از روی شوقش ولی این گریه خیلی غم پشتش بود ... 🖋• [دلتنگ سردار] • 🍀۲۰ ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌شباهنگام
⸤ 🌙 ⸣ ↷ • .‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌ + بچه های گردان شبا‌هنگام،📻🌱 امشب همه راس ساعت قرار سر سجاده ها آماده باشید. نماز امشب هدیه به "ص" به نیابت از 🌹 به کوری چشم دشمنانِ ♥️ ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌قرارمون‌یادت‌نره ____________________________ https://eitaa.com/joinchat/1961754686C7c311093d3