🌴یاد شهید #محمدعلی_رهنمون بخیر؛
درس پزشکی اش که تمام شد چند جا برای تخصص قبول شد اما نرفت می گفت؛
#جبهه رو ول کنم برم تخصص بگیرم که چی بشه؟
هیچ وقت راه نمی رفت توی بیمارستان؛ #همیشه_میدوید ، می دوید که یک موقع دیر نشود و به خاطر معطل کردنش یک مجروح دیگر از دست نرود. 😔
از کتاب #یادگاران، ج ۱۶
🌸 شادی روحش #صلوات
@shabhayeshahid
🌴یاد شهید #منصور_کاظمی بخیر
علاقه زیادی به #زیارت_عاشورا داشت، زیارت را با صدای زیبا می خواند و علی رغم اینکه دوستان را خیلی اوقات شاد می کرد و می خنداند اما خودش زیاد گریه می کرد...
🍃🍃🍃🍃🍃
از #اخلاق_نیکو و برخوردی گرم و صمیمی برخوردار بود و به #تربیت_نسل_جدید خیلی اهمیت می داد و همزمان به اشتغال در دانشگاه و شرکت در #فعالیت_اجتماعی در مدارس مختلف تدریس هم می کرد در خانه هم #رفتار_شایسته ای با بقیه مخصوصا خواهر کوچکش داشت
🍃🍃🍃🍃🍃
#دعای_عهد را زیاد می خواند و #نماز_صبح او به همراه مقدمه و موخره های طولانی همراه بود و ذهن فعالی داشت
🍃🍃🍃🍃🍃
زمانیکه مقدمات #ازدواج او فراهم شده بود دو #شرط_برای_ازدواجش در نظر داشت یکی اینکه همسرش از #خانواده_شهدا باشد و دیگر اینکه برای رفتن به #جبهه مخالفت ننماید.
شادی روحش#صلوات
https://eitaa.com/shabhayeshahid
🌴یاد شهید#مرتضی_یاغچیان بخیر؛
در #کارهای_گروهی پیشقدم بود و در #جبهه و یا در #سپاه برای دوستانش غذا میپخت و گاه ظرفها و حتی لباسهای کثیف آنها را میشست و تا آخر عمر هیچگاه درصدد برنیامد سنگر اختصاصی داشته باشد. به هیچکس اجازه نمیداد او را #فرمانده خطاب کند و به این اصطلاح حساسیت داشت.
میگفت: افتخار میکنم که به جبهه آمدهام تا دین خود را به #اسلام ادا کنم و نهایت آرزویم #شهادت است. جبههها منزلگاه انسانهای دلباخته است که شیفته شهادت و عاشق وصالاند.
🍃🍃🍃🍃🍃
مصطفی الموسوی میگوید:
من و محمد آقا کیشی و شهید ورمزیار و آقا مرتضی در #تنگه_چزابه رو به منطقه عملیاتی ایستاده بودیم. مرتضی دستم را گرفت و گفت: «دیگر آخرین ساعت زندگی مرتضی است.» گفتم: چه شده؟ به افق اشاره کرد و گفت: «خورشید دارد در کجا غروب میکند؟» گفتم خودت که گفتی! گفت: «مرتضی در آنجا خواهد ماند و دیگر نخواهد آمد.» گفتم بازهم دیوانه شدی مگر چه خبر شده است؟ گفت: «نخیر #خدا میداند که اگر این بار بروم دیگر برگشتنی نیستم.» و همانطور هم شد.
مرتضی در مناجاتهایش با خداوند میگفت: "بهتر از جانم چیزی ندارم که تقدیم کنم چراکه آنهم به تو تعلق دارد..."
شادی روحش #صلوات
https://eitaa.com/shabhayeshaid
🌴یاد شهید# حسین_پور_جعفری_بخیر
همسرش می گفت: 38روز بعد عروسی، ساکش را جمع کرد و راهی #جبهه شد. برایم نامه می نوشت، از دلتنگی هاش و اتفاقات #جنگ می گفت. یادم هست یک بار نوشته بود: «امروز صبح یک نفر پیشانی ام را بوسیده و گفته تو #شهید خواهی شد.»
⚘⚘⚘⚘⚘
گاهی چند روز خبری از او نبود. مادر به خانم حاجی زنگ می زد و خانم حاجی به مادر. هر دو نگران همسران خود بودند و در انتظار خبر. ترس و دلتنگی روز به روز بیشتر می شد. گاهی مدت ماموریت هایشان نزدیک 30 روز طول می کشید.
⚘⚘⚘⚘⚘
حاج قاسم به #نماز ایستاد و دیگران پشت سرش ایستادند. آن شب بعد از افطار یک به یک ما انگشتری را از حاجی به هدیه گرفتیم. لبخند هایی که بین حاضرین رد و بدل می شد و دوربین هایی که لحظه به لحظه آن شب را ثبت می کردند به یادگار ماند. امسال جایشان خالیست.
⚘⚘⚘⚘⚘
او باوجود این که سال ۹۵ بازنشسته شده بود و میتوانست در خانه بنشیند و استراحت کند ولی با #سردار_شهید_سلیمانی همراه ماند و با فرمانده خود نیز #شهید شد.
شادی روحش #صلوات
@shabhayeshahid