کی رفتهای ز دل که تمنا کنم تو را
کی بودهای نهفته که پیدا کنم تو را
با صد هزار جلوه برون آمدی که من
با صد هزار دیده تماشا کنم تو را...
#فروغی_بسطامی
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
آواز عشق از لب سرخت شنیدنی است
گلهای بوسه از رخ سبز تو چیدنی است
میزان ابرویت به غزل وزن میدهد
ناز نگاه چشم خمارت کشیدنی است
لب بر سراب هیچ گناهی نمیزنم
اما شراب عشق برایم چشیدنی است
بر تن لباس عشق کسی را نکردهام
اما لباس عشق تو بر من بریدنی است
همراه اشک... موقع باران که میروی
من آب میشوم، دل من هم چکیدنی است
#زینب_نجفی
✅️ عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
آتش عشقت به خاکستر
بدل کرد آخرم
گر نداری باور
از دنیای ویرانم بپرس
#حسین_منزوی
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
دوستی های دیرینه🦋
هم صحبت باد بودم
کنار لرزش آرام برگ
هم نوای شاخه با آهنگ نور
همنشین سرخوشی سار
قاصدی آمد...
از سمت روزن نور
بنشست روی شاخه صداقت
سرشار دلتنگی دوستی های دیرینه
ریخت شبنم لاله چشمانم
بر گوشه خاک خاطره های پاک
چه ساده و دلتنگ
گل امید
در آغوش سنگ سرد یأس خشکید
بسته شد روزن نور
سایه های سرد
کور کرد چشمان آبی آسمان
سار در سکوتی از وهم سبز گم شد
گم شدم و بی خود
در جنگل یادتو،
لیک
اندوه زیبایی بود.
✍#سعید_نظری
✅️ عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
4_5927284026460082902.mp3
7.73M
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
🎙 روزبه_نعمتاللهی
🎼 نفس جان ❤️❤️
میــوه ی ممنوعه ای ، پایت بهشتم داده ام
گر سـزای عشق تو ، باشد جهنم پایه ام
#مهدی_عنایتی
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
روز وشب میرود وعمر گران میگذرد
عاقبت عالم فانی چو خزان می گذرد
هر بهاری ز پی ِ خود چو خزانی دارد
عمر درویش و شَه وپیر وجوان میگذرد
#سالک_تویسرکانی (علی الوندی)
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
هفته #کتابخوانی مبارک
در محضر درس تو پی موعظه ام
از برکت لطف میدهی جایزه ام
ایمان به من آورده قبولم دارند
پیغمبر بی #کتاب و بی معجزه ام
#حسین_جعفری
✅️ عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
کشش ساحل اگر هست، چرا کوشش موج
جذبهٔ دیدن تو میکشد از هر طرفم
#فاضل_نظری
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
همچو باران...
از "نگاه آسمان" افتادهام روی زمین!
با زمین قهرم دلم پرواز میخواهد همین
هر کجا رفتم که باشم هم قدم با این دلم!
میکشاند سرنوشتم تا به هم آغوش غم...
آب و آتش گر نباشند هیچگه همزاد هم
آب هم از غم روان ،میسوخت آتش هم زِ غم
آب و آتش نیستم من از دل خاک آمدم!
عشق میخواهد سرشتم رو به افلاک آمدم...
چون ندیدم از نگاه عشق جز افروختن
پس بزن خاکسترم کن در مسیر سوختن!
#الهه_نودهی
✅️ عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
این عجب نیست چنین غرق تماشا شده ام
این عجیب است که من در دلِ تو جا شده ام
بی کران است دلت مثل خزر وقت غروب
این شگفت است که من ساحل دریا شده ام
بهتر از خوب تویی خوب تر از خوبی ها
ساده گفتم که بدانند چه شیدا شده ام
دل به دریا زده ام بلکه به دریا برسم
وسط معرکه دیدم که چه تنها شده ام
من کجا ماه کجا صورت مهتاب کجا
چاره ای نیست که آواره ی صحرا شده ام
یوسف شهر نبودم که دلت را ببرم
آه، در شهر مَثَل مِثلِ زلیخا شده ام
#مهدی_ملک
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
🌷 بندگی راستین🌷
جوانی گمنام عاشق دختر پادشاهی شد. رنج این عشق او را بیچاره کرده بود و راهی برای رسیدن به معشوق نمی یافت.
مردی زیرک از ندیمان پادشاه که دلباختگی او را دید و جوانی ساده و خوش قلبش یافت، به او گفت پادشاه، اهل معرفت است، اگر احساس کند که تو بنده ای از بندگان خدا هستی، خودش به سراغ تو خواهد آمد.
جوان به امید رسیدن به معشوق، گوشه گیری پیشه کرد و به عبادت و نیایش مشغول شد. به طوری که اندک اندک مجذوب پرستش گردید و آثار اخلاص در او تجلی یافت.
روزی گذر پادشاه بر مکان او افتاد، احوال وی را جویا شد و دانست که جوان، بنده ای با اخلاص از بندگان خداست. در همان جا از وی خواست که به خواستگاری دخترش بیاید و او را خواستگاری کند.
جوان فرصتی برای فکر کردن طلبید و پادشاه به او مهلت داد.
همین که پادشاه از آن مکان دور شد، جوان وسایل خود را جمع کرد و به مکانی نا معلوم رفت. ندیم پادشاه از رفتار جوان تعجب کرد و به جست و جوی جوان پرداخت تا علت این تصمیم را بداند.
بعد از مدتها جستجو او را یافت. گفت: تو در شوق رسیدن به دختر پادشاه آنگونه بی قرار بودی، چرا وقتی پادشاه به سراغ تو آمد و ازدواج با دخترش را از تو خواست، از آن فرار کردی؟
جوان گفت: اگر آن بندگی دروغین که بخاطر رسیدن به معشوق بود، پادشاهی را به در خانه ام آورد، چرا قدم در بندگی راستین نگذارم تا پادشاه جهان را در خانه خویش نبینم؟
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky