eitaa logo
کلبه ی شعر
2.3هزار دنبال‌کننده
12.2هزار عکس
3.6هزار ویدیو
31 فایل
🌺🌺 در پریشانی ما شعر به فریاد رسید 🌺🌺 ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ آماده انتشار اشعار و دلنوشته هایتان هستیم ارتباط با مدیر کانال👇👇 @mah_khaky ادمین کانال👇👇 @Msouri3 تبادل فقط با کانالهای شعری و ادبی و شهدائی.
مشاهده در ایتا
دانلود
ما خاک راه را به نظر کیمیا کنیم صد درد را به گوشهٔ چشمی دوا کنیم درحبسِ صورتیم و چنین شاد و خرّمیم بنگر که در سراچهٔ معنی چه‌ها کنیم ما را نَفَس چو از دَمِ عشق است لاجرم بیگانه را به یک‌نفسی آشنا کنیم از خود برآ و در صفِ اصحابِ ما خرام تا سیدانه روی دلت با خدا کنیم 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
خسته از نبرد خانه‌ای نداشت مرد دوره‌گرد ‌ ✅️‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
زمین در دستِ قابیل است و قبرستان پر از هابیل گمانم سیب حوا را نشُسته خورده بود آدم...! 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
. خسته‌ام از بی‌وفایی‌های یار خسته از جور و جفای روزگار خسته‌ام از نامرادی‌های دل شادمانی رفت و من ماندم کسل چند سالی می‌شود، افسرده‌ام بعد از او انگار اصلا مرده‌ام در تمام این جهان، تنها منم بی‌کس و دلخسته و رسوا منم کاش برمی‌گشت‌ آن شیرین‌زبان کاش می‌شد باز با من مهربان ای خدا تا کی بسوزم از فراق؟ می‌کشد آخر مرا این اشتیاق! ای خدا این هجر را پایان بده هرچه می‌خواهد دل من آن بده آه را از سینه‌ام کوتاه کن همدمم با دلبر دلخواه کن یک دعایی از من، آمین از شما تا نباشد یاری از یارش جدا «ای خدا این وصل را هجران مکن سرخوشان عشق را نالان مکن» ✅️‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
406789890_1782557322.mp3
676K
💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky 🎙‌ ایوان_بند 🎼‌ عهد کردم
عمریست که می‌گِریم و یارم شده این اشک آرامش چشمان خمارم شده این اشک دستم به قلم آمد و از اشک نوشتم.... دیدم همه ی دار و ندارم شده این اشک تقدیرِ مرا دست خزان برده به اندوه! هر ساله زمستان و بهارم شده این اشک در غربت و تنها شدنم هیچ ندیدم! جز دیدن هر لحظه کنارم شده این اشک تقویم نمی‌خواهم و از عمر چه حاصل؟ وقتی که همین،روزشمارم شده این اشک بر سنگ مزارم بنویسید که آخر... مرگم به غم و چوبه‌ی دارم شده این اشک ✅️‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تعطیلی بی دوست فقط رنج و عذاب است ای جمعه نیا جان خودت دست نگه دار 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
خواندمت، عشق بیا درد مرا درمان کن دست مرهم سر این زخم دل نالان کن به چهل سال رسیدم، کَمکی افزونتر عمر باطل شده ام با نفست جبران کن درد دلتنگی و دوری بخدا آسان نیست یک شب از راه بیا در دل من توفان کن ریه ها پر شده از گرد و غباری مسموم ابر نا بار ورِ شهر پر از باران کن از چه بلوار و خیابان تو گذر کردی یار بوی تو می شنوم، فکر من بی جان کن روزی آخر من از این شهر سفر خواهم کرد لااقل پشت سرم عشقِ مرا اذعان کن 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
وقتی‌که با خورشید چشمانت شدم مأنوس در هر طرف از قلب من رویید صد فانوس از کوچکی اصلا ندارد شرم یا اندوه وصل است وقتی قلب این قطره به اقیانوس هر قدر گشتم دور شمع این‌وآن کافی است دیگر مرا در پیلۀ عشقت بکن محبوس وقتی تویی منظور، پس دیگر ندارد فرق در گوش من بانگ اذان یا نغمۀ ناقوس فریاد تو پیچیده در عالم ز هر خلقی کوه و درخت و رود و ماه و لاله و طاووس یا ربّ و یا سبحان و یا غفران و یا رضوان یا واحد و یا ماجد و یا نور و یا قدّوس ✅️‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی خدا زیبائیش را در گِلت ریخت بی عشق تو این زندگی باالله تباه است یوسف که صدها عاشق و دلداده دارد از عشق دیدار تو جایش قعر چاه است 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
عاقبت در خواب بوسیدم تو را، با این حساب من به خوشبختی بدهکارم، نه خوشبختی به من! 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
🌷دلواپس🌷 پدرم دلواپسِ آینده‌ی خواهرم است، اما حتی یک‌بار هم اتفاق نیفتاده که با هم به کافی شاپ بروند، در خیابان قدم بزنند و گاهی بلند بلند بخندند. خواهرم نگرانِ فشارِ کاریِ پدرم است، اما حتی یک‌بار هم نشده که خواسته‌هایش را به تعویق بیاندازد تا پدر برای مدتی احساسِ آرامش کند. مادرم با فکرِ خوشبختیِ من خوابش نمی‌برد. اما حتی یک‌بار هم نشده که با من در موردِ خوشبختی‌ام صحبت کند و بپرسد: فرزندم چه چیزی تو را خوشحال‌ می‌کند؟ من با فکرِ رنج و سختیِ مادرم از خواب بیدار می‌شوم. اما حتی یک‌بار هم نشده که دستش را بگیرم، با او به سینما بروم، با هم تخمه بشکنیم، فیلم ببینیم و کمی به او آرامش بدهم. ما از نسلِ آدم‌های بلاتکلیف هستیم. از یک‌طرف در خلوتِ خود، دلمان برای این و آن تنگ می‌شود، از طرف دیگر، وقتی به هم می‌رسیم، انگار نیرویی نامرئی، فراتر از ما وجود دارد که دهانمان را بسته تا مبادا چیزی در موردِ دل‌تنگی‌مان بگوییم! تکلیفمان را با خودمان روشن نمی‌کنیم. یکدیگر را دوست می‌داریم اما آنقدر شهامت نداریم که دوست‌داشتن‌مان را ابراز کنیم! 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky