eitaa logo
کلبه ی شعر
2.3هزار دنبال‌کننده
11.6هزار عکس
3.4هزار ویدیو
29 فایل
🌺🌺 در پریشانی ما شعر به فریاد رسید 🌺🌺 ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ آماده انتشار اشعار و دلنوشته هایتان هستیم ارتباط با مدیر کانال👇👇 @mah_khaky ادمین کانال👇👇 @Msouri3 تبادل فقط با کانالهای شعری و ادبی و شهدائی.
مشاهده در ایتا
دانلود
دعا میکنم برات از تهِ دل ،هجرمُو طاقت بیاری چون میدونم به غیرِمن،هیچ کی رو تو دل نداری برا رسیدنِت به من، صبر باید داشته باشی خدا میدونه یه روزی،منو به دستت میاری موسم ِآرزو میشه ،این دوری ها تموم میشه ولی باید پا رو دلِ، امروز و فردات بزاری خیلی باید تو زندگی ، تحمّلِت بالا باشه دلت رو بسپار به خدا،اگه اونو قبول داری 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
ای هفتم آبان ، تو زِ من یار گرفتی امروز شکستی تو مرا وُ سَرَم آوار گرفتی ای هفتم آبان تو زمن دلبرِ جانانه گرفتی امروز تو مرغی ز مرا ،از برِ کاشانه گرفتی. زان مرگ ،من امروز، گرفتار عذابم چون او که گرفتی ،دگر از دهر نیابم امروز نوشتم که تو ،با من چه نمودی در یاد بماند،تو عزیزی که خدا داد ربودی ای هفتم آبان تو به من رحم نکردی از این دلِ بیچاره یِ من شرم نکردی شد زلزله این مرگ و دلم سخت فرو ریخت اِنگار یکی آب مُذابی به سَبو ریخت جان و دل من سوخت،دگر نایِ سخن نیست بر جسمِ ستاره ،مرغِ من ،روح به تن نیست ای هفتم‌آبان ، دل یک یار شکستی امروز که را ، جز دلِ من زار شکستی جانِ که گرفتی و که را زهر چشاندی بر دیده یِ بیچاره یِ او نهر نشاندی امروز که را خاک نمودی و که را زار نمودی امروز که را چون دل بیچاره ام ازار نمودی ای هفتم آبان تو که را بال شکستی بدبخت نمودی ، گلِ اقبال شکستی امروز که در بستر خاک است چو یارم من با تو دگر ،خاطره یِ شاد ندارم امروز نوشتم تو به من سخت گرفتی یک روز خوش از یک دلِ بدبخت گرفتی امروز نوشتم ، که تو را یاد بیارم در روزِ تو ،بر روی تو فریاد بیارم ای هفتم آبان ،تو شدی مرگ ستاره خاموشی او کرده مرا تکه و پاره 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
در سینه به جز عشقِ تو را کاشت نکردم جز عشقِ خود ،از فکرِ تو پنداشت نکردم تو معنی آرامش روح منی ای دوست جز یاد تو در روح خود انباشت نکردم دانم که به من فکر کنی هر شب و هر روز هر چند ،که جز هجرِ تو برداشت نکردم هر چند که گفتی بروی عشق نجویی جز وصل خود از هجر تو انگاشت نکردم 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر چند شهادت، همه چیزش افتخار است والله دلم ،از خبرِ شنیدنش، پاره و زار است معلولیت و مجروحیت و آوارگی و خانه بدوشی میبینم و میخوانم و هر روز به دار است از بس که ، خبرهایِ غم و غصه شنیدیم غم رویِ دلم ،جایِ یکی خنده سوار است هر روز شنیدیم، یکی تکّه شد و سوخت یا انکه یکی ،عاجز و در تحتِ فشار است هر روز شنیدیم ،یکی بمب فرو ریخت یا انکه یکی، جایِ دگر، حالِ فرار است یک گوشه یکی تشنه و بی آب نشسته یک جای دگر، تکه یِ نان، اوجِ ویار است ما را به کجا برده زمان، داده نشان ‌ اینهمه غصه؟ از الِ یهود ،این همه غم، خلق دچار است 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
خواهی بروی کسی جلو دارت نیست خواهی بروی کسی عزادارت نیست این راه تو باز است ،برو باکی نیست در گوش کن،این غمزده غمخوارت نیست 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
قلبم تویی ،تو را به خدا میسپارَمَت از من جدا شدی و دیگر ندارَمَت ای مانده در دلم به سان امید و آرزو روزی رسد که تو را پیشِ خود بیارَمَت با من نماندی و شکایت نمیکنم چرا ای بلبلی که ترک کرده ای تو غنچه را امروز اگر خزان شد وُ هنگامِ وصل نیست سر میزنی بهار ،ای عزیزم، تو باغچه را روزی که بار ِدگر ،سَر زنی به یارِ خویش آنروز گریه میکنم از هجر وُ روزگارِ خویش امروز هر چه درد هست میکنم زخود رها زیرا که خواستم، بروی سویِ کارِ خویش 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
باتیس شدی ، تا پر و بالم باشی رویای دل و خواب و خیالم باشی تو امده ای بر سرِ من ،سایه شوی تا مایه یِ آرامشِ حالم باشی تو آمده ای نور دو چشمم باشی ساکت گر اندوه و َخشمم باشی دلواپس اوغات جدایی بشوی من آب شوم ،تو یار تشنم باشی باتیس شدی ،که در دلم پر بزنی هر جا که دلم گرفت ،بر دَر بزنی من را بِکِشی، از سرِ آن درد‌‌‌، بُرون مستانه به هر درد ،تو نِشتَر بزنی باتیس شدی تا که مرا یاد کنی از عشق بگویی و دلم شاد کنی با من بنشینی ، غمت آزاد کنی ویرانه یِ عمرِ هر دو ، آباد کنی تو زاده شدی، که عشقِ جانم باشی هر جا که گُمَم ،نام و نشانم باشی تو زاده شدی ،ترسِ مرا پر بدهی باتیس شدی امن و امانم باشی باتیس شدی شامِ مرا روز کنی در سختیِ مشکلات،پیروز کنی تو زاده شدی که اول تیر شوی یلدایِ مرا شادی لب دوز کنی 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
با دلم خواهش ، مدارا کن برو با دلت ای دوست دعوا کن برو آتشی دیدم زجنسِ عشق در هستیِ تو هیچ خیری نیست درفردایِ این مستیِ تو فتنه ای برپا شده ،خاموش باید کرد و رفت حرفِ این هشدار را گوش باید کرد و رفت آخرِ این فتنه آشوب است و اَشک آخرَش اندوهِ جانکاه است و رَشک ناله هایت را همین حالا بِکُن ،دَر می روی گر بمانی ،سویِ درد و رنجِ بدتر می روی عشق را امروز اگر کُشتی ،خوشی وَرنَه فردا ، خویش را بَد می کُشی این منِ بیچاره از آنِ تو نیست این دلِ بیچاره ،ویرانِ تو نیست من دلم جایِ دگر پَر میزند،جان می کَنَد تو دلت با من نباشد ،که دلت می شِکَنَد مرغِ خوش پَر تا گرفتارم نگشتی پر بگیر تا ذلیل و زار و بیمارم نگشتی پر بگیر تا نزد فوّاره عشقت ،رویِ او را خاک کن یادِ من را از دلِ معصومِ جانت پاک کن دامِ من از بهرِ مرغِ دیگریست قلب من جایِ تو و عشقِ تو نیست من نمیخواهم ببینم رنجِ تو، ای مرغِ پاک من خودم هستم برای دیگری،خیلی هلاک خوب میفهمم که عشق و سوز چیست دردهایِ یک دلِ پاسوز چیست زین سبب گویم برو تا عشق تو بالا نَزَد کار ما تا بر سرِ یک مرگ یا دعوا نَزَد 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
دلِ من در هوسِ دیدنِ تبریز گرفت گهی از هجرِ تو بسیار و گهی ریز گرفت چه کنم؟، چاره ندارم که فقط صبر کنم تا به کِی ،روز و شبم خفته در این قبر کنم؟ تو به من رخصتِ دیدار ندادی ،چه کنم؟ گوشه چشمی به خریدار ندادی چه کنم؟ تو چنان دست کشیدی زِ منِ عاشقِ زار که نشاید بنویسم ، به دلم اسمِ تو یار ولی از عشقِ تو ای دوست چنان سرشارم نتوانم که دلم را به دلِ غیرِ خودَت بِسپارم نه مرا تاب و توان است که پا پس بکشم نه تحمّل چو گلِ خوش ،حالِ یک خس بچشم تا به کِی روی به تبریز کنم ،تب ریزم؟ تا به کِی با دلِ بیچاره، سَرَت بِستیزم؟ 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
ای تمامِ هستی ام، ای حضرتِ عیسایِ من تا به کی تیره بماند؟ بی تو این دنیایِ من با تو وقتی جانِ من، این زندگی آغاز کرد من دگر تابِ جدایی را ندارم باز گرد خسته ام از گورِ خود ،برگرد و دستم را بگیر پیر دارم می شوم ، راهِ شکستم را بگیر صبر کردن دیگر از من بر نمی آید بیا از چه هجرت منجیِ من ،سر نمی آید بیا عمرِ من رفته فنا ، ای روحِ من جانی ببخش روحِ دیگر برتنِ این جسمِ قربانی ببخش مانده ام در برهوتِ صبرِ تلخ و انتظار واسه یِ من روزهایِ شادمانی را بیار وعده کردی باز میگردی ولیکن دیر شد قبلم از این رنجها از زندگانی سیر شد یا برایم آرزویِ مرگ کُن راحت شَوم یا بیا ،من خارج از ایام پر مِحنت شَوم من دلم ،دلتنگِ لبخندِ تو است ای نورِ من منتظر تا روزِ پیوندِ تو است ای دورِ من تو فقط برگرد و دستم تیغ بُرّانی بِده تو فقط دستورِ قتلِ جمعِ ظلمانی بِده من همه کاری، برایت میکنم ،باش و ببین تو فقط برگرد ،من خسته شدم از جورِ کین دشمنانت را خودم سرکوب می سازم بیا کارشان را من خودم مَنکوب میسازم بیا 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
ای چشم بیا گریه رها کن ،بِنِگر شاد داری به همه داد زنی بر چه کنی یاد با هر چه به دستت برسد یاد نسازش تا انکه من و هیبتِ من را ندهی باد __________________ چون شمع بسوزم که مرا یاد نسازد دی ماه رسیده است ولی شاد نسازد ده روزِ دگر این مهِ دی ماه تمام است ده روزِ دگر هم ز غم آزاد نسازد ______________________ هر روز زدی میگذرد نَه اثر و نَه خبرش نیست میسوزم از اینکه یادِ من تویِ سرش نیست هر روز چو دیروز و دلم غرقِ غمِ اوست آن رفته که هیچَش خبر از پشتِ سرش نیست سه دو بیتی مجزا 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
در دل بسپارم که دلم در اصفهان است با تو ننویسم که چنین است و چنان است ترسم که بگویم عاشقم سخت بگیری من را هم از این عشقِ نگون بخت بگیری من طاقتِ یک گوشه ای از زخم ندارم باید به خدا این دل صد پاره سپارم من طاقت فریادِ تو بر روی سرم نیست جز صبر دگر راهِ بِهی خُب دِگرَم نیست من منتظرِ رحمِ خدا بر دلِ بیچاره نشستم چیزی که تو را نرم کند، هیچ ندارم،بفرستم شرمنده خویشم که چنین قدر ندارم آسوده و راحت نظرت را پِی اَم آرَم امروز اگر خوارم و اندوه من این است این قسمت من از قفس سرد زمین است چون نام خودت بر دل بیچاره امیری ای کاش مرا از غمِ هجرِ خود بگیری 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky