7.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ای دل اگرت میل خدا دیدن هست
در سایه ایوان نجف باید دید
#عاصی_خراسانی
#استوری
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
چو نگین پادشاهی که نشسته بر رکابش
به دلم محبّتِ تو چقَدَر به جا نشسته
#عاصی_خراسانی
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
جز گوشه ایوان تو، دل بند ندارد
صد شُکر دلم غیرِ تو دلبند ندارد
از پندِ جهان خسته و دربندِ تو هستم
آری اثرِ بندِ تو را، پند ندارد
از عارف و عامی همه دل داده به زلفت
زنجیر کسی اینهمه دربند ندارد
با یک مژه ات صید نمودی دل ما را
صیاد چنین تیر هدفمند ندارد
یک چشم بُوَد مُحیی و یک چشم مُمیت است
چشمان کسی اینهمه ترفند ندارد
هنگامه خلقِ تو، «تبارک» به خودش گفت
بهتر ز تو در خَلقْ، خداوند ندارد
هنگام دعا گفت نبی هم «بعلیٍ»
او پیش خدا غیر تو سوگند ندارد
از انفسنا گفتنش اینگونه عیان شد
جانش به کسی غیر تو پیوند ندارد
تشبیه کنم ذات علی را به چه جز حق
آری چه بگویم که همانند ندارد
با نام تو ما آمده با نام تو رفتیم
جز اسم تو را گوش خوشایند ندارد
#عاصی_خراسانی
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
#مدح #روضه
#وداع_محرم
نباشد غیر داغ تو، به دل شایسته ماتم را
به شادی دو عالم هم نباید داد این غم را
تویی آن اسم اعظم که حوائج مستجاب از اوست
خدا از برکت نام تو بخشیدست آدم را
تمام اغنیا هم ریزه خوار سفره ات هستند
که دیدم در صف نذری بگیران تو، حاتم را
بخار رحمت از چایی بزمت جلوه گر باشد
به رشک آورده چایِ روضه تو، چاهِ زمزم را
"حسین و یا حسین و یاحسین و یاحسین" ای دل
برای عاشقان عشق است از عالم همین دم را
چنان که باید و شاید نکردم گریه بر داغت
به غفلت دادم از کف دامن ماه محرم را
میان روضه ی گودال از چه جان ندادم من؟!
به سر باید کنم از این مصیبت خاک عالم را
به تیر و نیزه و شمشیر و سنگ آن قوم شیطانی
چرا کشتند اینگونه ولی الله اعظم را؟!
#علی_مقدم
#عاصی_خراسانی
۲۸ محرم ۱۴۴۶
۱۳ مرداد ۱۴۰۳
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
کجا محراب گیرد از من آن ابرو هلالی را
خدا بر من نیارد هرگز این نعمت زوالی را
اگر از دست های مهربان یار من باشد
به گوهر می دهم ترجیح آری گوشمالی را
گهی مشمول مهرش میکند ما را و گاهی قهر
مگیر از ما خدایا دلبر حالی به حالی را
بهار وصل را وقت خزان هجر فهمیدم
چنان پیران که می فهمند قدر خردسالی را
جسارت کرده ام نام تو را گر بر لب آوردم
بزرگی کن ببخش این بار هم این لاابالی را
از آن روزی که دل بستم به پیچ و تاب گیسویت
به دنیایی نخواهم داد این آشفته حالی را
شبی در خواب دیدم خاک راه کوی تو هستم
ز جا برخاستم از شوق، بنگر خوش خیالی را
شنیدم که شبی از کوچه ما هم گذر کردی
از آن شب سخت می بوسم زمین این حوالی را
#علی_مقدم
#عاصی_خراسانی
۱۴ مرداد ۱۴۰۳
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
6.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صلی الله علیک یا اباعبدالله🌷
بگذار بیافتد به سر زلف تو تابی
ما در تَهِ چاهیم، بیانداز طنابی
#عاصی_خراسانی
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
نام تو بُرد، توبه آدم قبول شد
آدم بدون لطف تو آدم نمی شود
یک عمر هم اگر که بگوییم "یاحسین"
یک ذره از حلاوت آن کم نمی شود
#عاصی_خراسانی
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
قالَ الْكاظِمُ عليه السلام: رَجَـبٌ نَهْـرٌ فِى الْجَنَّـةِ أَشَدُّ بَياضا مِنَ اللَّبَنِ وَ أَحْلى مِنَ الْعَسَلِ، فَمَن صامَ يَوْما مِنْ رَجَبٍ سَقاهُ اللّه ُ مِنْ ذلِكَ النَّهْرِ.
امام كاظم عليه السلام فرمود: رجب نام نهرى است در بهشت، از شير سفيدتر و از عسل شيرين تر. هركس يك روز از ماه رجب را روزه بگيرد، خداوند از آن نهر به او مى نوشاند.
شکر خدا را که باز ماه رجب آمده
باز شده میکده باده به لب آمده
"غفلت از ایام عشق پیش محقق خطاست"
ای دل عاشق بیا ماه رجب آمده
جوی بهشت است این، بوی بهشت است این
بهر طهارت ببین باز سبب آمده
بس که نوای مَلَک می رسدش از فلک
از نفحاتِ مَلَک جان به طرب آمده
از مَلکِ داعی اش، رحمتِ اَللهی اش
هر دل افسرده ای هم به طلب آمده
رحمت خاص اِله می برد از ما گناه
سیل خروشانی از رحمتِ رَب آمده
#علی_مقدم
#عاصی_خراسانی
۲۹ جمادی الثانی ۱۴۴۶
پ ن: مصراع داخل گیومه از #سعدی
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
بر آینه صفات یزدان صلوات
بر جلوه واقعی انسان صلوات
ماهِ شعبان، ماه رسول الله است
بفرست در این ماه فراوان صلوات
#عاصی_خراسانی
#علی_مقدم
#شعبانیات
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
از رشته ی حیات ندیدم ضعیف تر
این تار و پود با نَفَس از بین می رود
#عاصی_خراسانی
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
اسم را بنگر و مسما را
حضرت شاهزاده والا را
ما کجا؟! مدحت علی اکبر؟!
نتوان صید کرد عنقا را
خَلق و خُلقش چنان رسول الله
جمع کرده است لفظ و معنا را
بس که ممسوس در خداوند است
آینه گشته حق تعالی را
نوری از او به طور سینا خورد
جلوه اش برد هوش موسی را
انبیا بهره برده از نَفَسش
دمِ او داده جان مسیحا را
در سرش بود تا فدا بشود
با پدر گفت این تقاضا را
اذن میدان گرفت و رفت علی
سوی میدان گذاشت تا پا را
نا امیدانه او نگاهش کرد
بست گریه ره تماشا را
یا رب از تیر چشم های حسود
حفظ کن این جوان زیبا را
یا رب از تیغ دشمان عنود
دور کن دست و قدّ و بالا را
نوه حیدر است و یادآورد
رزم او رزم های مولا را
هر طرف رفت او عقب می راند
با نگاهش سپاه اعدا را
چشمهایش به یاد می آورد
گوییا خطبه های غرّا را
مدتی جنگ کرد و باز آمد
کیست تا حل کند معمّا را
تشنگی را بهانه کرد علی
تا ببوسد دوباره بابا را
بوسه ای زد به کام خشکحسین
که در آن بوسه دید دریا را
رفت میدان و دوره اش کردند
دشمنان آن سوار تنها را
نانجیبی به فرق اکبر زد
تیغ و شمشیر بی محابا را
نیزه ای خورد تا به پهلویش
یاد آورد داغ زهرا را
آنقدر تیغ خورد بر بدنش
قطّعوا آن جوان رعنا را
پدرش تا رسید خورد زمین
بر زمین می کشید او پا را
دل اهل حرم به تو خوش بود
چه کند عمه بی تو فردا را؟؟
با عبا هم نشد که جمع کنم
بدنِ گشته اربا اربا را
العفا بعدک علی الدنیا
خاک بر سر کنند دنیا را
#عاصی_خراسانی
#علی_مقدم
شب هشتم محرم الحرام ۱۴۴۶
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky