eitaa logo
کلبه ی شُعَرا
2.8هزار دنبال‌کننده
16.6هزار عکس
4.8هزار ویدیو
39 فایل
🌺🌺 در پریشانی ما شعر به فریاد رسید 🌺🌺 ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ آماده انتشار اشعار و دلنوشته هایتان هستیم ارتباط با مدیر کانال👇👇 @mah_khaky ادمین کانال👇👇 @Msouri3 تبادل فقط با کانالهای شعری و ادبی و شهدائی.
مشاهده در ایتا
دانلود
از جنگ بیزارم دلیلش تا ابد بابا صد زخم ترکش توی جانش مستند، بابا بر شانه ی دیوار می کوبد ز فرط درد بر تخت و در کوبیده هی مشت و لگد بابا هر روز در چشمم زنی آشفته گیسویش هرگز نمی گوید که او را می زند بابا فریاد مادر ، التماس خواهرم یعنی بی شک جنون از استخوانش می دوَد بابا شوقی ندارد خاطرات جبهه اش، وقتی دریای اشک از گونه هایش می چکد بابا بازی خوب از بد که یادت هست ؟می دانی ؟ در خانه ی ما خوب مادر هست و بد بابا دست خودش باشد مگر؟ اینگونه می خواهد؟ سلول در سلول خود حبس الابد بابا امروز دیدم لابه لای سرفه اش خون بود یعنی زبانم لال ،دارد می رود بابا؟ نعش پدر امروز توی شهر می چرخد هر کوچه ذکرش قل هوالله احد ،بابا رفتی و مادر ناشکیباتر شده حالا این داغ سنگین است و او را می کشد بابا 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
2.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
می‌خواهم اینجا گوشه‌ای دوراز هیاهو من باشم و دررو به رویم قامت او او ازتمام مثنوی هایش بخواند من هم برایش چای‌داغ قندپهلو... او از قرار رفته از یادش بگوید من از غزل‌های سروده در غم او... 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
جای مرا پر کرد اینک او در آغوشت امشب محرم می شود من هم سیه پوشت باور نمی کردم مرا از یاد خواهی برد یعنی زمانی می رسد من هم فراموشت...؟ لعنت به آن زن تا تو را بوسید من مردم ناگاه دیدم یک جنازه بر سر دوشت هرگز نمی خواهم بدانی تا ابد یک زن هرصبح تا شب گریه کرده لای تن پوشت دارد هوای این غزل دم می کشد کم کم هی بغض می نوشم از این فنجان دم نوشت امشب کمی دلشوره دارم ‌بی گمان او هم باید بخواند آیت الکرسی دم گوشت . 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
اگر پنهان شوی در جاده ها جنجال خواهد شد تمام کوچه ها از کشته مالامال خواهد شد هزاران بار می گویم ، اگر پنهان شوی روزی من دیوانه می میرم ، نگو خوشحال خواهد شد تمام شهر می داند درون سینه ام از تو فقط یک رد پا مانده که آن دنبال خواهد شد من از هر کس نشانت را گرفتم ،گفت می آید برایت واژه در واژه غزل ارسال خواهد شد فقط یک جمله،می‌خواهم بدانم دوستم داری ؟ تمام حرفهای ما همین جا چال خواهد شد به وقتش شاعری ما را روایت می‌کند زیبا چه بهترسرنوشت ماکه شرح حال خواهد شد ‌. 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
12.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
(رمز شب ) اصلا حواست هست خیلی دیر کردی ؟ حال وهوای خانه را دلگیر کردی بابای بدقولی نبودی ،حتم دارم پیش آمده کاری برایت گیر کردی اصلا دلت آمد که من تنها بمانم یااینکه قبل از رفتنت تدبیر کردی ؟ می خواستی راحت شوی از هرچه دارو من هی دعا کردم تو بی تاثیر کردی چشمت روی کپسول اکسیژن چرا ماند اینگونه شاید مرگ را تفسیر کردی آن شب که ازخانه تو را بردند دیدم صد سال گویا مادرم را پیر کردی چندین زمستان برف را ناگاه بابا درگیسوان دخترت تکثیر کردی باقاب عکس کهنه هم سنگرانت هرشب زلال چشم را تطهیر کردی رفتی که با آنان شبی راحت بخوابی مارا اسیر درد دامنگیر کردی 😭 حالا چطوری جان بابا ؟درد داری ؟ بهتر شدی بابا ؟بگو تغییر کردی ؟ رمز شب ما بود بابا سرفه هایت با گاز خردل زندگی را پیر کردی حالا تمام خانه از عطر تو لبریز حالا تمام شهر را تسخیر کردی بابا حواست هست امشب ساعت هشت هنگام دارو خوردنت شد دیر کردی ‌. 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فرشته هرگز کسی دیده میان خانه حوری را ؟ در دستهای ساده اش تنگ بلوری را ؟ حس کرده ای هر بار می بینیش انگاری دوری از او ،دوری از او ،صد سال نوری را ؟ خورشید هم از چشم هایش نور می گیرد پس می زند از پنجره وقتی که توری را گاهی فرشته گاه مثل کوه پا برجاست آموختم از دامن مهرش صبوری را بوسیدمش هربار توی خنده اش حتی بر گونه اش احساس کردم طعم شوری را گل های ختمی جشن می گیرند وقتی که می شوید از تنهایی اش هربار قوری را آنقدر مادر دوستت دارم که می ترسم حتی گمان بی تو ویک لحظه دوری را لالاییت دنیای بی مرزی از آرامش 《دّس بوسِمِه ماروُن لّروگونی کُجُوری را 》 گفتی صبوری کن ،صبوری کن ،ولی ای کاش یک بار می گفتی چه جوری را ؟چه جوری را ؟ تقدیم به مادرم و تمام مادران صبور سرزمینم ❤️🌹 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
11.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کاش می شد قدمی درگذرت بگذارم نفسم را نفسی دوروبرت بگذارم یک شب آهسته بیایم که توخوابی آنگاه شاخه گل با غزلی زیر سرت بگذارم چشم بد از رخ تو دور ،دمادم باید ان یکادی...همه جا پشت درت بگذارم قصد داری بروی ،کاش که قبل رفتن بوسه ها در چمدان سفرت بگذارم هرکجا دلخوشی وشاد برو، اما من دل ندارم که دمی بی خبرت بگذارم. 🎙‌ آوایش 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky