خانه پر بود از متاع صبر این دیوانه را
سوخت عشق خانهسوز اول متاع خانه را
خواه آتش گوی و خواهی قرب، معنی واحدست
قرب شمع است آنکه خاکستر کند پروانه را
هرچه گویی آخری دارد به غیر از حرف عشق
کاینهمه گفتند و آخر نیست این افسانه را
گرد ننشیند به طرف دامن آزادگان
گر براندازد فلک بنیاد این ویرانه را
می ز رطل عشق خوردن کار هر بیظرف نیست
وحشیی باید که بر لب گیرد این پیمانه را
#وحشی_بافقی
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
741.9K
همخواب رقیبانی و من تاب ندارم
بی تابم و از غصه ی این خواب ندارم
دلتنگم و با هیچکسم میل سخن نیست
کس در همه آفاق به دلتنگی من نیست
────
بسیار ستم کار و بسی عهد شکن هست
اما به ستمکاری آن عهد شکن نیست
پیش تو بسی از همه کس خوارترم من
زان روی که از جمله گرفتارترم من
روزی که نماند دگری بر سر کوی ات
دانی که ز اغیار وفادار ترم من
────
بر بی کسی من نگر و چاره ی من کن زان
کز همه کس بی کس و بی یارترم من
#وحشی_بافقی
خوانش #محسن_رشیدی
✅️ عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
داغ جنون تازه گشت این دل پژمرده را
سخت خزانی گذشت، خوب بهاری رسید
#وحشی_بافقی
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
14.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پیش تو بسی از همهکس خوارترم من
زان روی که از جمله گرفتارترم من
روزی که نماند دگری بر سرِ کویت
دانی که ز اغیار وفادارترم من...
#وحشی_بافقی
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من آن مرغم
که افکندم به دام صد بلا خود را
به یک پرواز بی هنگام
کردم مبتلا خود را
نه دستی داشتم بر سر
نه پایی داشتم در گل
به دست خویش کردم
این چنین بی دست و پا خود را
#وحشی_بافقی
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
تاب رخ او مهر جهانتاب ندارد
جز زلف کسی پیش رخش تاب ندارد...
#وحشی_بافقی
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پیش تو بسی از همه کس خوارترم من
زان روی که از جمله گرفتارترم من
روزی که نماند دگری بر سر کویت
دانی که ز اغیار وفادار ترم من
بر بی کسی من نگر و چارهی من کن
زان کز همه کس بیکس و بییارترم من...
#وحشی_بافقی
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
مدتی هست که حیرانم و تدبیری نیست
عاشق بی سر و سامانم و تدبیری نیست
از غمت سر به گریبانم و تدبیری نیست
خون دل رفته به دامانم و تدبیری نیست
از جفای تو بدینسانم و تدبیری نیست
چه توان کرد پشیمانم و تدبیری نیست
شرح درماندگی خود به که تقریر کنم
عاجزم چارهٔ من چیست چه تدبیر کنم
نخل نوخیز گلستان جهان بسیار است
گل این باغ بسی ، سرو روان بسیار است
جان من ، همچو تو غارتگر جان بسیار است
ترک زرین کمر موی میان بسیار است
با لب همچو شکر تنگ دهان بسیار است
نه که غیر از تو جوان نیست، جوان بسیار است
دیگری اینهمه بیداد به عاشق نکند
قصد آزردن یاران موافق نکند
مدتی شد که در آزارم و میدانی تو
به کمند تو گرفتارم و میدانی تو
از غم عشق تو بیمارم و میدانی تو
داغ عشق تو به جان دارم و میدانی تو
خون دل از مژه میبارم و میدانی تو
از برای تو چنین زارم و میدانی تو
از زبان تو حدیثی نشنودم هرگز
از تو شرمندهٔ یک حرف نبودم هرگز
#وحشی_بافقی
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
هوس دارمدگردرعشق آنشب زندهداریها
که درهرگوشهای افسانهٔ سودای من باشد...
#وحشی_بافقی
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ماچونزدری پاییکشیدیم،کشیدیم
امید ز هر کس که بریدیم ،بریدیم
دل نیستکبوترکهچوبرخاست نشیند
از گوشه بامیکه پریدیم،پریدیم
#وحشی_بافقی
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
ابر است و اعتدالِ هوای خزانی است
ساقی بیا که وقت می ارغوانی است
در زیر ابر، ساغر خورشید شد نهان
روز قدح کشیدن و عیش نهانی است
ساقی بیا و جام میِ مشکبو بیار
این دم که باد صبح، به عنبر فشانی است
می هست و اعتدال هوا هست و سبزه هست
چیزی که نیست صحبتِ یاران جانی است
یاری به دستآر موافق تو وحشیا
کان یار باقی است، و خود این جمله فانی است...
#وحشی_بافقی
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
عشق من شد سببِ خوبی و رعنایی او
داد رسواییِ من شهرت زیبایی او
بس که دادم همه جا شرح دلارایی او
شهر پرگشت ز غوغای تماشایی او
#وحشى_بافقی
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky