eitaa logo
کلبه ی شعر
2.3هزار دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
3.3هزار ویدیو
28 فایل
🌺🌺 در پریشانی ما شعر به فریاد رسید 🌺🌺 ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ آماده انتشار اشعار و دلنوشته هایتان هستیم ارتباط با مدیر کانال👇👇 @mah_khaky ادمین کانال👇👇 @Msouri3 تبادل فقط با کانالهای شعری و ادبی و شهدائی.
مشاهده در ایتا
دانلود
گل به گیسو دختر پاییزی ام همچو مهرم، پر ز مهر انگیزی ام .. پر ز شورم همچو آذر آتشین نو گل باغ خزانم من ، ببین .. 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سرودم به پاسِ مُحبتهایتان جنابِ آقای کربلایی مهدی مَلِک 🍃🌺 _______________________________ برای شعرِمن بودی تو مونس اِرادتمندِتم من با همه حِس به یادت هستم،اُستادم مَلِک جان داداش تقدیمتان گُلهای نرگس 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قصه صحن حضرت زهرا سلام الله علیها در نجف چیست؟ با دقت کلیپ را تماشا کنید... خیلی جالبه...آیت الله سیستانی خواب حضرت زهرا رو میبینن و در مورد حاج قاسم صحبت میکنن😭 شادی روح حاج قاسم صلوات🌷 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
1732344604877_-2147483648_-213653.ogg
1.04M
🌺 با دست‌های خالی به دنیا آمده‌ایم 🕊 با دست‌های خالی هم از دنیا خواهیم رفت 🌺 پس نگران چیزهایی ڪه 🕊 آرامش را از تو می‌گیرند نباش 🌺 نگرانی ، مشکل فردای تو را از بین نخواهد برد 🕊 اما آرامش امروزت را قطعاً از تو خواهد گرفت 🕊 ﻧﮕﺮاﻥ ﻓﺮﺩای ندیده‌ات ﻧﺒﺎﺵ 🌺 ﺧﺪای ﺩیروز و اﻣﺮﻭﺯﺕ , ﻓﺮﺩا ﻫﻢ ﻫﺴﺖ 🎙‌ 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
دشمن به فضلِ فاطمه اقرار کرده است تنها حسود از حسد انکار کرده است هر کس که منکرِ رخِ خورشید بوده است کوریست رویِ خویش به دیوار کرده است از ناصبی که هیچ توقّع نبوده است از بغض و کینه ای که پدیدار کرده است حتُی کسی به مثلِ بُخاری* حدیثِ چند در بابِ فضلِ فاطمه اظهار کرده است هر عاشقی که دل به پیُمبر سپُرده‌ است خود را به اهلِ بیت گرفتار کرده است کاری که تیر حرمله کرده ست با گلو بر قلبِ پاکِ آینه، مسمار کرده است بادا شکسته دستِ پلیدی که با غضب آتش به آستانهء گلزار کرده است زهرا برای ماندنِ شالودهء ولا جانِ گرانبهای خود ایثار کرده است * بخاری از بزرگان اهل سنت و کتاب معروفش بنام "صحیح البخاری" است. 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حیران شدم در کار تو، درمانده از رفتار تو... هم می گشایی پای را، هم قفل و بستم میکنی با من نگویی چیستی، اهل کجا یا کیستی... گاهی بلندم میکنی، گاهی تو پستم میکنی آتش زدی کاشانه را،بردی دل دیوانه را... هم شاد شادم ای صنم،هم غم پرستم میکنی بگرفته ای جان مرا، کردی به زندانت مرا... می بخشی هم عالم به من، گه ورشکستم میکنی دل را به زاری می بری، اندر خماری می بری خوبم که آزردی مرا، آنگه تو مستم میکنی... 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
640.1K
شعر خوانی: 🎙 برمزار مادر میشکند خندهٰ تو غُصه زِ تارو پود من عشق و محبتت شودقسمتی از وجود من طبیب تبدار دلم سپاس می نهم تورا چونکه تو از خودت زدی برای هرصعود من ای به فدای قلب تو که می تپد برای من لطف و دعای تو شده روشنی سرای من شبی که تا سحر زدی ضَجه ز درد های من طلب چه کردی ای پری تو از خدا برای من به کوه زر نمیتوان که قدر دانیت کنم رضایت تو میشود رضایت خدای من مقام و منزلت بود به روی عرش کبریا هزار بوسه میزنم به دستت اُستاد وفا میشود(۲) بی زرق و برق عالم امکان بزیست مادرم گر تو نباشی زندگی هم نیست نیست 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
تا فراخوانِ فنا فاصله‌ای نیست مرا زندگی هست‌اگر حوصله‌ای نیست مرا... ✍حسن_کریم‌زاده 📓تک‌بیت ✓ 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
دل من در هوس روی تو ای مونس جان خاک راهی‌ست که در دست نسیم افتادست 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
وقتی که بغض من شروع داستان باشد حسن ختامش می تواند یک خزان باشد شعرِ بلندِ آهِ سوزانِ مرا خواندی گفتی، گمانم خطی از آتشفشان باشد بر شانه های زخمی من، پیله کردی باز تا تار و پود پیله ات، از جنس جان باشد از رنگها، مشکی به چشمان تو می آید تا روی من زردی شبیه زعفران باشد من مبتلایِ دردِ بازی خوردن از عشقم شاید فقط این رسم، بین کودکان باشد زانوی دل، زخمی شده افتاده ام انگار این صحنه باید انتهای داستان باشد 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
363732736_-278732475.mp3
6.71M
💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky 🎙‌. 🎼‌ 💔❣️
برای همۀ بسیجیانِ ارزشمند،لشکریانِ مُخلصِ خدا 🌷 _____________________________ درآتش و دود وخون روان بود بسیج باغیرت و چون شیرِ ژیان بود بسیج در دورۀ هشت ساله ی جنگ و نبَرد همواره شجاع و قهرمان بود بسیج ______________________________ جانانه برای حفظِ دین جنگیدند با رمزِ « مُحمّدِ امین » جنگیدند مَردانِ غیورِحق به رسمِ گُلِ عشق تا قطره‌ ی خونِ آخرین جنگیدند . 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
آمده بودم تو را پیدا کنم سبزآبی کبود کار دیگری در این دنیا نداشتم مگر نه این که سال ها ستاره رصد می کنند عمر و جان شان را میگذارند و ستاره ای می شود خیال کن ستاره ی من نیستی نفس بکش سوسو بزن بخند و باش من که میدانم ستاره منی... 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
شاید درون شعر‌هایت درد بودم یک مصرع بی حس و روح و سرد بودم روزی که از رفتن برایم می‌سرودی من گریه می‌کردم..‌.اگرچه مرد بودم 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
می سرایم در برت از روزهای بی کسی می نوازم ریتم های ساده نشنیدنی غربت وتنهایی و درد و فراق و بی کسی ساقه بی ریشه و تنهایی و دلواپسی غم زند دستی به تنهایی و لبخند ژوکوند تا که معنا گردد از او لحظه های عاشقی من در این وادی نه افتاده که جانم رفته است شور و غوغای دلم ره برده بر نام علی (ع) 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
کسی به باغچه بعد از تو آب خواهد داد؟ به روزهای جهان، آفتاب خواهد داد؟ کدام دامن پر مهر می‌شود بالِش؟ به گریه‌های یتیمانه خواب خواهد داد کدام عشق به این سفره‌های نان و نمک پس از عبور تو رنگ و لعاب خواهد داد مرا هر آینه او از سکوت پر کرده است هم او که آه مرا بازتاب خواهد داد برای آنکه بگیریم انتقامت را خدا به گردش دنیا شتاب خواهد داد زمانه‌ای که به زهرا چنین جفا کرده است مگر سلام علی را جواب خواهد داد!؟ 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
تو كه آتشكده‌ی عشق و محبت بودی چه بلا رفت كه خاكستر خاموش شدی…!؟ 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
4_5913763903203972205.ogg
3.95M
هر شعر کند وصف تو باشد چو رقیبم از شدّتِ عاشق شدنم بسکه عجیبم جز نام تو دیگر به لبم نام کسی نیست در شهرِ دو چشمان تو با اینکه غریبم هر دم به تمنای تو عمرم سپری شد در کوره ی عشق تو پر از شور و لهیبم تا مهر تو در سینه ی من خانه بنا کرد در پیش نظر سینه و دل گشته حبیبم جانم بفدایت که شدی عامل دردم آن درد چه زیباست که باشی تو طبیبم دادم به رهت دین و دلم در گذرِ عشق چشمان تو زیباست ولی داده فریبم در وصف تو باید بسرایم همه دم شعر توصیف جمال تو مرا کرده ادیبم من بی تو که باشم نتوانم که بمانم جان از قفس تن برهد یارِ نجیبم :🎙 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
🌸 🌸 تا آخر کلاس سمیرا، عروس خانم صدام می کرد، کم کم همه ی بچه ها داشتن می فهمیدن، امان از دست سمیرا! از دانشگاه میومدیم بیرون رو به سمیرا گفتم: _یعنی تو آدم نمیشی نه؟ در حالی که آبمیوه شو می خورد گفت: _مگه چیکار کردم، فقط عروس خانم رو به همه معرفی کردم چشم غره ای بهش رفتم و گفتم: _باشه عزیزم به زودی تلافی میکنم بالاخره نوبت تو ام که میرسه +خب چیه مگه؟؟ دوست دارم عروس خانم صدات کنم .. مگه عیبی داره چپ چپ نگاش کردم، درحالی که به سمتی اشاره می کرد گفت: _نگاه کن اونجا رو متعجب نگاهمو چرخوندم به سمتی که اشاره میکرد، با دیدنش تعجبم چندین برابر شد _میگما آشنا نیس به نظرت انگار جایی دیدمش؟؟! لبخندی رو لبم نشست: _خانم انیشتین آقای یاس هستن ایشون لبخند عمیقی رو صورتش نشست گفت: _جون من، وای، من تا حالا از نزدیک ندیدمش بیا بریم سلام کنیم بهش با چشمای گرد به سمیرا نگاه کردم که گفت: _اه بیا دیگه بی ذوق، میخوام دومادی شو تبریک بگم یعنی انگار نه انگار که من وجود دارم، دستمو گرفت و منو دنبال خودش کشوند، وایی از دست رفتارای سمیرا .. داشتیم میرفتیم سمت عباس که تکیه داده بود به ماشینشو منتظر بود انگار! یعنی واقعا منتظر من بود!!! یعنی روزی رسید که عباس منتظر من باشه؟! وای چی داشتم میگفتم ... فکر کنم کم کم دارم بقول سمیرا خل میشم... از فکر و خیالاتم دست برداشتم، در حالی که داشتیم به عباس نزدیک میشدیم گفتم: _سمیرا! جونِ هر کی دوست داری سنگین رفتار کن آبروم میره ها.. جون معصومه اون موهاتم بکن تو خندید و گفت: _باشه بابا بیا اصلا رومو هم میگیرم +کوفت، جدی گفتم _ عه خب بیا حالا ببین من چه خانم متشخصی میشم نفسمو آروم دادم بیرون ..خدا به خیر کنه.. عباس تا متوجهمون شد سلام کرد سمیرا زودتر از من گفت: _سلام علیکم، خوب هستین شما، معصومه جون همیشه خیلی تعریفتونو میکنه، ماشاالله خیلی از تعریفاش بهترین دست سمیرا رو محکم فشار دادم،این دختره امروز آبرومو نبره دست بردار نیست ... عباس در حالی که سرش پایین بود ابروهاش کمی از تعجب رفت بالا.. ای خدا بگم چیکارت کنه سمیرا... خواستم چیزی بگم که باز زودتر از من گفت: _ای وای راستی خودمو معرفی نکردم، من سمیرا دوست معصومه هستم، واقعا تبریک میگم این پیوند رو به هردوتون، بخصوص به شما .. باز دستشو فشار دادم که دو دقیقه ساکت شه که بلند گفت: _عه چی گفتم مگه دارم تبریک میگم عباس با لبخند سرشو آورد بالا نگاهش بهم افتاد که سرخ شده بودم از خجالت و استرسِ حرفای سمیرا، خنده اش گرفته بود این آقای یاس!! بزور لبخندی زدم و قبل اینکه سمیرا بیشتر از این بخواد ضایعم کنه رو به سمیرا گفتم: _عزیزم فردا میبینمت، خداحافظ نگاهی بهم انداخت و آروم جوری که من بشنوم کنار گوشم گفت: _ای شووَر ندیده بدبخت!! ....🌷 🌸نویسنده: بانو گل نرگــــس 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
« بهتر از کل دهر شبای فاطمیه است » با مدّاحی: بخشی از نماهنگ « از همه مهربون تر مادر » 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ای کاش خدا قدرت باور می داد بر کور دلان نگاه بهتر می داد برکت به سرای زندگانی یعنی یک دانه پسر،دو جینِ دختر می داد... @gida13
با برگ ها برقص من عاشقت شدم شب راحت بخواب من عاشقت شدم تمام آینه ها را رو به روی شب گذاشتم و باز مهتاب من یکی ست برای سنگ فرش ها آواز بخوان به تمام درخت ها تاب ببند ماهی های قرمز حوض را صدا بزن ... من عاشقت شدم ‌ 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
🌟در این شب آرام 🌟دعایتان میکنم بخیر 🌟نگاهتان میکنم به پاکی 🌟یادتان میکنم بخوبی 🌟هرجا هستید 🌟بهترین‌ها را برایتان آرزو دارم   ‌‌‎  🌓🌓🌓🌓 شبتون‌ زیبا 🌓🌓🌓🌓 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
گرمای محبت را بـه يکديگر  تـقديم کنيد 🧡 زلالی صداقت را بـه يکدیگر هـديـه دهيـد 🧡 وعشق را به وسعت‌هستی نثارکنيد🧡 ومنتظر بمانيد منتظر ابرهای شادی و باران مقدس دوستی🧡 ‌ 🌞🌞🌞🌞🌞 سلام‌صبحتون پرازشادکامی 🌞🌞🌞🌞🌞 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky