🥀🥀🥀
نشد که پر بزنم عشق آن حوالی را
ببخش بر من مسکین شکستهبالی را
نشد که پای پیاده به درگهت برسم
و تحفه آورم این دستهای خالی را
منی که چلّهنشین غم توام مولا
نشدکه همدل و همره شوم موالی را
نشد عراقِ غمت را بگریم از دل و جان
بدل به آه کنم این شکستهحالی را
دوباره چشمۀ جانبخش اربعین جوشید
نشد که درک کنم حال آن زلالی را
بگو بگو «به کدامین دعات خواهم یافت»؟
بگو کجا برم این حسرت سؤالی را؟
ببار حضرت باران به شورهزار دلم
ببر ز سینۀ من داغ خشکسالی را
چکید قطره اشکی و از غم تو سرود
قبول کن ز من این شعر ارتجالی را
#سعید_سلیمان_پور
#اربعین
#پیاده_روی
@shaeranehowzavi
🥀🥀🥀
از کوفه تا شمشیر عزراییلهایش
از کربلا تا شام با تفصیلهایش
بعد از چهل روز از مسیر تلخ دیروز
امروز آمد دیدن فامیلهایش
خود را به روی قبرهای خاکی انداخت
بانوی مکه با همان تجلیلهایش
حال عجیبی داشت وقتی بازمیگشت
بغض غریبی داشت در ترتیلهایش
با او چهل روز و چهل شب همسفر بود
کابوسهایی تلخ با تأویلهایش
اینجا پذیرفت آنچه را باور نمیکرد
دل کند حوا آخر از هابیلهایش
زن مانده بود و یک بیابان بیپناهی
زن مانده بود و داغ اسماعیلهایش
#مطهره_عباسیان
#اربعین
@shaeranehowzavi
🥀🥀🥀
باز شد پنجرهای سمت زمستان در باد
فصل سرما شد و پایان درختان در باد
گرد باد غزلی در نفسم میپیچد
باید از بال بگویم که چه آسان در باد...
آسمان بود و کبوتر، و قفس پشت قفس
پرچم تشنگی و خیمه هراسان در باد
دستی از شط عطش آینه برداشت، شکست!
تا بماند نفس روشن انسان در باد
آسمان هم نتوانست که جاری باشد
سرخ شد، شرم شد از کشته باران در باد
فصل پرواز ابابیل که تکرار نشد
نبض تاریخ رهاماند پشیمان در باد
دفتر قافله از داغ شکفتن پر شد
تا چهل بار ورق خورد، پریشان در باد
#سید_وحید_سمنانی
#اربعین
@shaeranehowzavi
🥀🥀🥀
آمده قدخمیده "جابر" تو
-دل من جابر است، زائر تو-
اربعین راهی است در جاده
به هوای حرم، مسافر تو
در عمود صد و ده این راه
تازه مجنون شدهست شاعر تو
خوردهام چایی عراقی را
مستم از این شراب طاهر تو
اربعین، کربلایت آمدهاند،
ارمنیها فقط به خاطر تو
دل من گفته ذکر "کُنتُ مَعَک"
گر نبوده تنم معاصر تو
کاش مثل امام غائب خود
بشوم عمرها مجاور تو...
#علی_کاملی
#اربعین
@shaeranehowzavi
🥀🥀🥀
مرا بخوان که به سویت پیاده می آیم
اگرچه سر به هوایم فتاده می آیم
اگرچه زندگی ام رفت سوی بی راهه
ز کوی شاه نجف سوی جاده می آیم
به یاد چایی تلخ عراقی موکب
خراب گشتم و با شوق باده می آیم
نه مانده عهد و قراری نه همرهم حسنات
مرا ببخش چنین صاف و ساده می آیم
کشش ز سوی تو باشد نه کوشش از سوی ما
که تاج عشق تو بر سر نهاده می آیم
دلم خوش است بگویی که لحظه آخر
برای بدرقهی آن پیاده می آیم
#علی_توسلی
#اربعین
@shaeranehowzavi
🥀🥀🥀
با پای سر به سِیْر سماوات میرویم
احرام بستهایم و به میقات میرویم
تا بارگاه قبلهٔ حاجات میرویم
قسمت اگر شود به ملاقات میرویم
میقات ما حسین، ملاقات ما حسین
زانو زدیم پیر و جوان بر زمین تو
ما حلقه بستهایم به دور نگین تو
ما را کشانده است کجاها طنین تو
افتادهایم در گذر اربعین تو
ای واژه واژه نام تو صد ماجرا حسین
ما چون کبوتران حرم پر شکستهایم
از آشیان گذشته و از خود گسستهایم
چون صیدهای زخمی در خون نشستهایم
یعنی که دل به لذت دیدار بستهایم
مرهم حسین، صبر حسین و شفا حسین
ای جان شرحه شرحه بگو ماجرا چه بود
راز به خون تپیدن خون خدا چه بود
آن جوشش صدای تو در کربلا چه بود
دادی بها به خون خودت، خونبها چه بود
ای خون پاک تو، همهدم خونبها حسین
با بادها بگو که هوایم هوای توست
با نایها بگو که نوایم نوای توست
بغضی که در تلاوت در خون رهای توست
سودای آتشیست که بر خیمههای توست
ای تا ابد، نوای من بینوا حسین
گلزخمها شکفته شده روی پیکرت
چون کعبه فوجِ تیغ گرفتهست در برت
بعد از تو دشت، یکسر«إِذَا الشَّمْسُ کُوِّرَت»
بالا سرت، بلند سرت، تا خدا، سرت
بر ما چه رفته است به شوق تو «یا حسین»
#ابراهیم_قبلهآرباطان
#اربعین
@shaeranehowzavi
🥀🥀🥀
به شوق دیدنت، طفلِ دبستان پیش از اردویم
همه آماده...کفش و کوله...حتی گیره ی مویم...
به گوشت می رسم از دورها... از دور های دور...
ببین من هم صدای کوچکی در این هیاهویم
الابیکم...هلابیکم... نمی دانم چه می گوید
غذاهای بهشتی را تعارف می کند سویم
ببین انگشت پایم تاولی کوچک زده اما
به یاد کودکان کربلا چیزی نمی گویم
رقیه_دوستم_موهای درهم برهمی دارد
برای او ندارم هدیه ای جز گیرهٔ مویم...
کسی در بین جمعیت ندیده مادر من را؟!
زنی با مهربانی می نشیند آه... پهلویم...
::
من اینجا آسمان را دیده ام با قد کوتاهم
نمی خواهم که پیدایم کنند آری... نمی خواهم...
#راضیه_مظفری
#اربعین
@shaeranehowzavi
🥀🥀🥀
به دل فتاده دوباره هوای مشّایه
تنفسی بکنم در فضای مشّایه
به دل فتاده روم حج ولی به حج حسین
دوباره سعی کنم در صفای مشّایه
قدم قدم بروم من عمود ها شمرم
چگونه شرح کنم ماجرای مشّایه
گرفته ام ز رضا جان جواز کرب و بلا
شنیده ام ز حرم من ندای مشّایه
ندای اهلاً و سهلاً به گوش می آید
به گوش دل بشنیدم نوای مشّایه
پیاده می روم این راه را چنان جابر
که هست آب بقا در بقای مشّایه
به خاک پای هزاران هزار زائر تو
قسم که هست شفا در سرای مشّایه
فقط خداست که داند بهای زائر او
فقط خداست که داند بهای مشّایه
نبوده سعی میان صفا و هم مروه
به نزد حضرت جانان به جای مشّایه
قسم به عرش خداوند و قاب قوسینش
که هست قرب الهی سزای مشّایه
یقین بدان که بود صاحب الزمان آنجا
به هر کجا نگری رد پای مشّایه
به آب زمزم و کوثر نمی دهم هرگز
دو جرعه شربت شیرین و چای مشّایه
غذا و مائده های بهشتی و میوه
به نزد بنده کم است از غذای مشّایه
به میزبان عراقی همیشه غبطه خورم
که داده مال و منالش برای مشّایه
ز خاک پاک نجف تا به خاک کرب و بلا
خدا کند برسم انتهای مشّایه
#علیرضا_تیموری
#اربعین
@shaeranehowzavi
هدایت شده از حرم حضرت فاطمه معصومه س
🔰 اربعین عشق
اینجا: زمین عشق، زمان: اربعین عشق
چیزی نمانده است به عین الیقین عشق
آشفتگان زلف حبیب از پی نیاز
خود را رساندهاند به حبل المتین عشق
از اندرون دوزخ دنیای دونصفت
پرواز کردهاند به خلد برین عشق
شیران شیرخواره دوباره نشاندهاند
تیر و کمان حرمله را در کمین عشق
دانی که از چه هروله دارند سوی دوست؟
عشاق را هُدی است نوای حزین عشق
در این مسیر، عشق به آخر رسیده است
در این مسیر میشنوی آفرین عشق
کاری جز عاشقی مکن ای دل چرا که هست
عالم رهین آدم و آدم رهین عشق
«لبیک یا حسین» جهان را گرفته است
آری جهانگشاست دم آتشین عشق
تلخ است اگرچه طعنه اغیار و زهر هجر
شیرین شدهست کام دل از انجبین عشق
ما میرویم و سینهزدنها همیشه هست
ثبت است بر جریده عالم طنین عشق
ما حامیان حامی دینیم تا ابد
دینی که دائمی است به یُمن یمین عشق
ای عاشقان حضرت معشوق از ازل
تا روز حشر، وعده ما: اربعین عشق
#سید_محمد_حسین_دعایی
#اربعین
@shaeranehowzavi
هدایت شده از نویسندگان حوزوی
🏴 سوگنامه اربعین؛
اشعاری از #مرجع_شهید علامه شیخ فضل الله نوری #شهید_رابع اعلی الله مقامه درباره مراجعت اهل بیت علیهم السلام از شام، خطاب به امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
ای نموده آفتاب رخ نهان اندر حجاب / سبط پیغمبر، سرش بر نی، تنش در آفتاب
داد از سفیانیان، فریاد از مروانیان / دختر زهرا ز جور کوفیان شد بی حجاب
یک دم شه خیمه اجلال زن در کربلا / ناقه عریان ببین و دختران بوتراب
یا ولی الله! ببین، ای حجت روی زمین / یوسف آل محمد (ص) را به چنگ آن ذئاب(۱)
آن کسان کز روی ایشان شرمسار است آفتاب / یک زمان در کوفه بنگر، گاه در شام خراب
یا ولی! الثار آمد #اربعین و شد عزا / کاروان رفته باز آمد از رخ نقاب
جابر انصاری از یک سو نگر با اشک و آه / سوی دیگر بین اسیران، دل پریش از اضطراب
محشر کبری شد آنگه چون بدیدند آن زنان / آه آه از آن ذهاب و داد داد از آن ایاب
ناگهان افکند خود را از فراز اشتران / هر زنی قبری به بر بگرفت و با وی در خطاب
از طپانچه نیلگون ز آن بی کسان بنگر عذار / زخم زنجیر و غل آنان را به دست و دل، کباب
گفت لیلی (لیلا) قبر اکبر را چو او در بر کشید: / خیز از جا مادرت برگشته با چشم پر آب
زینب مظلومه بنگر با زبان پر گله / می دهد شرح ستم از کوفه تا شام خراب
گاه گوید ظلم های مجلس ابن زیاد / گه ز شام و از یزید شوم و از جام شراب
وقت آن شد تیغ موعود از نیام آری برون / جامه صبر محبان چاک شد تا کی غیاب
نوری محزون ز بهرت روز و شب در انتظار / الغیاث ای سرّ پنهان العجل بنما شتاب
(۱) ذئاب: جمع ذئب: گرگها
________________________
...فقیه #عاشورا اندیش بزرگ عصر ما، (مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری اعلی الله مقامه) که تقدیر، سرنوشت #حسینی برایش رقم زده بود، در فصل پایان زندگی-کشاکش سخت مشروطه-همواره صحنه های #کربلا را پیش چشم داشت و یاد آور حوادث شگفت آن بود...فرجام سرخ شیخ نیز، بی شباهت به سرگذشت خونبار مولایش #حسین علیه السلام نبود.../ بر گرفته از کتاب، تنهای شکیبا و خانه بر دامنه آتشفشان؛مرحوم ابوالحسنی منذر
📌صفحه شهید رابع
#شعر
#اربعین
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
🥀
همسفر با موج های بی قرار جاده ام
من برای دل به دریایت زدن آماده ام
از همان روزی که راهت را نشانم داده ای
بی خیال جاده های پیش پا افتاده ام
تو نمی پرسی مسیحی یا مسلمانم حسین
خوب میدانی که من هم عاشقی آزاده ام
زخم و تاول کی حریف شوق و ذوقم می شود
من به چشمم قول دیدار حرم را داده ام
عاشقانه مثل راه از نجف تا کربلا
می رسد روزی به تو این قلب صاف و ساده ام
بارها بوسیده پای خسته ام را در مسیر
جاده هم سرخوش شده با حس فوق العاده ام
ناگهان عطر اجابت در قنوتم می وزد
در حرم وا می شود وقتی دل سجاده ام
#فرزانه_قربانی
#اربعین
@shaeranehowzavi
🥀
روشن شود امسال ضمیرم ای کاش
از مادرتان اذن بگیرم ای کاش
یک سال به انتظار ماه صفرم
در جادهء اربعین بمیرم ای کاش
#نعیمه_وافی (باران)
#اربعین
@shaeranehowzavi
🥀
دلتنگی ما به خاطر ارباب است
دلها همه از ندیدنش بیتاب است
امسال دلم سر به زیارت زده بود
اما دل ما زیارتش، در خواب است
#یاسمن_تندرو
#اربعین
@shaeranehowzavi
هدایت شده از نویسندگان حوزوی
4_5940562751079320466.mp3
14.29M
🎙 👆نوای اربعینی حاج حسین فخری
✍شاعر: حجت الاسلام والمسلمین جواد محدثی
🏴 اربعین
به یاد کربلا دلها غمین است
دلا خون گریه کن چون اربعین است
بسوز ای دل که امروز اربعین است
عزای پور ختم المرسلین است
مرام شیعه در خون ریشه دارد
نگهبانی ز خط خون، چنین است
به یاد کربلا دلها غمین است
دلا خون گریه کن، چون اربعین است
حسین بن علی سالار دین است
امام و رهبر اهل یقین است
قیام کربلایش تا قیامت
سراسر درس، بهر مسلمین است
به یاد کربلا، دلها غمین است
دلا خون گریه کن چون اربعین است
دلا، کوی حسین، عرش زمین است
مطاف و کعبهی دلها همین است
اگر خیل شهیدان، حلقه باشند
حسین بن علی، آن را نگین است
به یاد کربلا دلها غمین است
دلا، خون گریه کن چون اربعین است
دل ما در پی آن کاروان است
که از کرب و بلا، با غم، روان است
چه زنجیری به دست و بازوان است
که گریان، دیده ی روح الامین است
به یاد کربلا دلها غمین است
دلا، خون گریه کن چون اربعین است
زبان زینب این بانوی پُر درد
که هست آموزگار هر زن و مرد
چنان در کوفه، طوفانی به پا کرد
تو گویی، خود، امیرالمؤمنین است
به یاد کربلا دلها غمین است
دلا، خون گریه کن چون اربعین است
دیار شام، با غم ها، قرین است
قلوب شیعیان، زان غم، حزین است
مزار زینب و قبر رقیه
تجلیگاه عشق عارفین است
به یاد کربلا دلها غمین است
دلا، خون گریه کن چون اربعین است.
✍🏼جواد محدثی /قم/آبان ۱۳۶۲ ش
▫️ابیاتی منتخب از ترجیع بند «اربعین»
#اربعین
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
🥀🥀🥀
گرچه جامانده ام از این سفر عرفانی
توی این شهر هنوزند ، عزادارانی
اربعین ، سینه زنان ، گریه کنان ، می گویم:
من بجای حرم اینجا شده ام بارانی
شک ندارم که اگر من نشدم زائر تو
بهره گیرم من از این غمکدۂ نورانی
هیئت و روضه بود کرببلایی دیگر
«بعد منزل نبود در سفر روحانی»
عاقبت حاجت ما نیز روا خواهد شد
اربعین ، پای پیاده ، حرم و مهمانی
#محمد_امین_نیک_مرد
#اربعین
@shaeranehowzavi
به دل فتاده دوباره هوای مشّایه
نفس تازه کنم در فضای مشّایه
به دل فتاده روم حج ولی به حج حسین
دوباره سعی کنم در صفای مشّایه
قدم قدم بروم من عمود ها شمرم
چگونه شرح کنم ماجرای مشّایه
گرفته ام ز رضا جان جواز کرب و بلا
شنیده ام ز حرم من ندای مشّایه
ندای اهلاً و سهلاً به گوش می آید
به گوش دل بشنیدم نوای مشّایه
پیاده می روم این راه را چنان جابر
که هست آب بقا در بقای مشّایه
به خاک پای هزاران هزار زائر تو
قسم که هست شفا در سرای مشّایه
فقط خداست که داند بهای زائر او
فقط خداست که داند بهای مشّایه
نبوده سعی میان صفا و هم مروه
به نزد حضرت جانان به جای مشّایه
قسم به عرش خداوند و قاب قوسینش
که هست قرب الهی سزای مشّایه
یقین بدان که بود صاحب الزمان آنجا
به هر کجا نگری رد پای مشّایه
به آب زمزم و کوثر نمی دهم هرگز
دو جرعه شربت شیرین و چای مشّایه
غذا و مائده های بهشتی و میوه
به نزد بنده کم است از غذای مشّایه
به میزبان عراقی همیشه غبطه خورم
که داده مال و منالش برای مشّایه
ز خاک پاک نجف تا به خاک کرب و بلا
خدا کند برسم انتهای مشّایه
#علیرضا_تیموری
#اربعین
@shaeranehowzavi
هدایت شده از فکرت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
غزلی از زبان کودک درونم...
به شوق دیدنت، طفلِ دبستان پیش از اردویم
همه آماده...کفش و کوله...حتی گیره ی مویم...
به گوشت میرسم از دورها... از دور های دور...
ببین من هم صدای کوچکی در این هیاهویم
اِله بیکم...هِله بیکم...؟! نمیدانم چه میگوید!
غذاهای بهشتی را تعارف میکند سویم
ببین انگشت پایم تاولی کوچک زده اما
بیاد کودکان کربلا چیزی نمیگویم
رقیه_دوستم_موهای درهم برهمی دارد
برای او ندارم هدیه ای جز گیرهٔ مویم...
کسی در بین جمعیت ندیده مادر من را؟!
زنی با مهربانی مینشیند آه... پهلویم...
#
من اینجا آسمان را دیده ام با قد کوتاهم
نمیخواهم که پیدایم کنند آری... نمیخواهم...
#راضیه_مظفری
#اربعین
#مشایه
@shaeranehowzavi
السلام ای دلبر زینب، رسیده خواهرت
با دلی پر خون نشسته روی قبر اطهرت
ای عزیز خفته در خاک ای گل نیزهنشین
خیز! حال خواهرت را در دل صحرا ببین
دشت دهشتناک میباشد میآید سوز غم
گریهی جانسوز اصغر میرسد بر گوش هم
بعد تو سالار زینب، در غروبی جانفزا
هلهله برخاست با آتش، در آن دشت بلا
در میان قتلگاهت دیدمت درهم شدی
تیرها وقتی که باریدند، دیدم کم شدی
زیر سم اسبها رفتی عزیز مادرم
زیر و رو شد قلب خواهر، ای تمام باورم
نای گفتن نیست بسکه تازیانه خوردهام
از چپ و از راست ضربه بیبهانه خوردهام
کوفه و شام بلا هر یک مرا داده عذاب
شام اما بیشتر، ای نور چشم بوتراب
خندهی مردم جدا، زخم زبانهاشان جدا
از روی نیها میافتادند سرها زیر پا
نور ایمان در قلوب شامیان خاموش بود
درد با ما یکسره همراه و همآغوش بود
دخترت دق کرد آنجا، جان جانانم حسین
تا که دیده تشت و حنجر، ماه تابانم حسین
در غم مرگ رقیه، زینبت بیچاره شد
در خرابه خواهرت درمانده و آواره شد
بوریا جای کفن شد خاک بر فرق جهان
با خسوفت از تن ما رفت جان، ای مهربان
بعد تو ای ماه زینب زندگی جز مرگ نیست
در میان باغ قلبم، شاخهای با برگ نیست
میروم اما دل من پیش جسمت خاک شد
در فراق ما برادر نوحهخوان افلاک شد
پرچم پیروزیات را میبرم بر روی دوش
بعد تو رسوا نمایم فتنهی هر دینفروش
#مشهدیزاده
#اربعین
#یا_زینب
@shaeranehowzavi
در کدامین موکب آب و نان به زائر می دهی
در مشـایـه جـان تـازه بـر شعـائـــر می دهی
می رسد نـزد عمـود چندم عطـرت بـر مشام
در کجـای اربعیـن، خلعت به شـاعر می دهی
.......................
در کـدامیـن منـزل آقـا استـراحـت می کنی
پـای زائـر را کجـا خوب از جـراحت می کنی
در نجـف یـا کـربــلا و کـوفـه و سهـله ، کـجا
صحبـت از جدّ شهیـدت با صراحت می کنی
.....................
در کجـاهـا روضـه می خـوانی بـرای زائـرین
می زنی بـوسـه به لـب های کدام از خادمین
کی بگیـرد دست و بـازوی تـو را در بیـن راه
وقتـی از داغ اسیـران بـا سـر افتــادی زمین
................
آب از دسـتِ چـه سقّـایـی کنی آقا طلـب
آب اصـلا میـزنـی در ایـن مسیــر آیـا بـه لـب
ای زبــانــم لال امّـــا پــرسـشی دارم حـزیـن
مـی دهـی آیـا کسی را وصـف سقّـایــی لقب
#عباس_بهمنی
#شعر_حسینی
#اربعین
@shaeranehowzavi
هدایت شده از اشعار استاد امیر حسین هدایتی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹
روضهی دعوت به شام، خانهی خواهر
حاضر و آماده نیست شیعه که باشی
محض سلامت مدام آب بنوشی
مسالهها ساده نیست شیعه که باشی
#امیر_حسین_هدایتی
#اربعین
#شعر_آیینی
@ashareamirhosienhedayati
چهل غروب جهان خون گریست در غم رویت
چهل غروب، عطش سوخت، شرمسار گلویت
چهل غروب مرا مویه بود و موی پریشان
پناه میبرم از شام هجر بر شب مویت
چهل غروب نفس حبس شد، طلوع نیامد
چهل غروب دویدهست جان خسته به سویت
چهل غروب جهان خطبهخوان مرثیهات شد
چهل هزار غروب و طلوع، مرثیهگویت
کجاست خانهات ای بیکفن شقایق صحرا
که ریگ ریگ بیابان معطرند به بویت
به اربعین تو با جان خسته آمده این دل
بگو که بشنود از شرح رازهای مگویت
به اربعین تو مهمان شدند خیل ملائک
قدم نهاده در این ره هزار عارف و سالک
::
بهجز نگاه تو شیرین نمیکند غم ما را
قبول کن کمی از ذکر و نوحه و دم ما را
نشان ز خون تو دارد نشان ز سبزی گامت
کشیده راه سپیدت سه رنگ پرچم ما را...
خدا نگیرد از این قوم، عشق آل عبا را
که سیل غم نشکستهست عزم محکم ما را
کنار موکب دلدادگان راه زلالت
علم به دست ببین غیرت مجسم ما را
رسیدهایم به پابوستان به پای پیاده
قبول کن غم ما را قبول کن کم ما را
هزار بادیه سهل است در پی تو دویدن
خوشا نگاه زلالت، خوشا به چشمه رسیدن
::
نفسنفس، همۀ راه را به گریه دویدم
به جز نگاه زلالت به چشمهای نرسیدم
چه زخمها که به جامانده بر جهانِ پس از تو
پس از غروب غریبانهات چهها که ندیدم
چهل غروب پس از تو هزار درد نهان را
میان بغض فرو خفتهام به دوش کشیدم
هزار ساله منم، داغ قلب لاله منم من
زمانه رشتۀ دل را برید و من نبریدم
عطش نمیرود از خاطر مکدر دریا
صدای العطش از طفل آب کم نشنیدم
تمام عمر در این داغ جانگداز شکستم
خیال نقش تو در کارگاه دیده کشیدم
زلال خندۀ خورشید و وسع آینهداران
منم که ران ملخ میبرم به مُلک سلیمان
#نغمه_مستشارنظامی
#اربعین
@shaeranehowzavi
هدایت شده از فکرت
#منوی_دسترسی | #اربعین
☑️ مخاطبین گرامی رسانه فکرت برای دسترسی آسان به فایلهای برنامه «عصـر شعـر یک کاروان ستاره» میتوانید از منوی دسترسی زیر استفاده نمایید.
🗾 پـوستـر نشست
📸 گـزارش تصویری
کلیپ یک:
▪️شعرخوانی خانم مهتا صانعی
کلیپ دوم:
▪️شعرخوانی خانم صدیقه علوی
کلیپ سـوم:
▪️شعرخوانی خانم زهرا نظری
کلیپ چهارم:
▪️شعرخوانی خانم عاطفه جوشقانیان
کلیپ پنجم:
▪️شعرخوانی خانم سمانه خلفزاده
📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛
📲وب | ایتا | تلگرام | اینستاگرام