eitaa logo
🍃 شاعران حوزوی 🍃
625 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
168 ویدیو
11 فایل
🌏خبرگزاری‌ها، نشریات، و کانال‌ها در مناسبت‌های دینی و ملی به دنبال اشعار حوزویان هستند و اینجا گنجینه شعر آن عزیزان است. 🍃ارسال اشعار و احوال شاعران به 🍃مدیر شاعران حوزوی @mahta_sa 💠 #شاعران_حوزوی 💠 @shaeranehowzavi
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🌹🌹🌹 ما کوه غرور و ادعاییم آقا مشغول دعا که نه، اداییم آقا دنبال تو بودیم ولی گمشده ایم! این جمعه نشد به خود بیاییم آقا... @shaeranehowzavi
🌹🌹🌹🌹 ندیدمت ، که بگویم: چقدر زیبائی نیامدی که ببینم ، شبیه زهرائی برای دیدن رویت ،زخواب برخیزم نوید آمدنت ، کی دهد، دل آرائی دلم هوای تو دارد ، بیا که دلتنگم توخویش آگهی ازراه ورسم شیدائی نظر بلند تر از تو ، نمی شود پیدا بگویمت:تو همیشه ، عزیز دلهائی غزل برای سرودن،بهانه می خواهد و تو بهانه ی الهام این غزل هائی ندیده، عاشق چشم خمارتو شده ام دلم شکست،بگو:پس چرانمی آئی؟ تو از قبیله ی نیکا ن روزگارانی تو از قبیله ی عشقی،امیر تقوائی دلم خوش است،توهستی،به زیربیرق تو کشیده ام نفس و،زنده ام اهورائی بیا قسم دهمت ، جان مادرت زهرا بیا بیا ، که ببینم ، چقدر زیبائی "فرائی"ازنفس افتاده،ازملال فراق نمانده است دگر، ذره ای شکیبائی @shaeranehowzavi
🔰 اولین کنشگری شاعرانه «مدح شهیده» در جامعه الزهرا سلام‌الله‌علیها ✳️ موضوع ویژه: هفته دفاع مقدس 🎋 با حضور شاعران طلبه و آیینی 🎙 سخنران: حجت الاسلام و المسلمین سید سلمان علوی دبیر ستاد راهبری شعر حوزه 📲 ثبت نام در این برنامه از طریق پیوند http://novin.jz.ac.ir 🗓 سه شنبه ۴ مهر، ساعت ١۶ در سالن اجتماعات طبقه همکف ساختمان شهید بهشتی(ره) https://jz.ac.ir/post/13386 🌹 ┄┅═══••✾••═══┅┄ @jz_news | کانال رسمی جامعه الزهرا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یا فاطر بحق فاطمه(سلام الله علیها) تا گفت السلام علی...، روضه پا گرفت قلب رئوف حضرت صاحب عزا، گرفت ازمیخ گفت و از در و دیوار و دود گفت از گرد و خاک چادر و روی کبود گفت از دست بسته‌ی یل‌خیبر، میان خلق افتادن عمامه حیدر میان خلق لرزید شانه‌های قرار و امان ما بی‌تاب شد ز گریه امام زمان ما از روضه‌خوان بخواه سخن مختصر کند آری بگو رعایت حال پسر کند از شهر غربت پدرش زود بگذرد نام مغیره را به زبان کمتر آورد ... قدری درنگ کرد و از آنجا گریز زد از فاطمه به زینب‌کبری گریز زد از کوچه‌ی مدینه گذشت و به شام رفت با کاروان به کوچه‌ی پر ازدحام رفت یابن الحسن! به خاطر مادر ظهور کن آقا تو را به زینب مضطر ظهور کن @shaeranehowzavi
☘☘ شرمنده اگر دعای من کار نکرد آنجور که باید دلم اصرار نکرد عجل لولیک الفرج گفت لبم اما دل من درست رفتار نکرد @shaeranehowzavi
ما کوه غرور و ادعاییم آقا مشغول دعا که نه، اداییم آقا دنبال تو بودیم ولی گمشده ایم! این جمعه نشد به خود بیاییم آقا... @shaeranehowzavi
نه زاهد می شود هر آدمی با جای مهر روی پیشانی نه دائم سد خورشید است ابر روز های سرد بارانی مچ سفت صدف وا می شود معلوم خواهد شد چه چیزی را به جان می پرورد در بطن خود از چشم خلق الله پنهانی نفوذی آدمی از جنس ما و درد های مشترک دارد شکایت دارد از فقر و فلاکتهای زنهای خیابانی خودی در ظاهر اما ناخدای کشتی دزدان دریایی نه سرباز وطن یک مهره ی شیطان برای خلق ویرانی نفوذی می تواند خادم و خدمتگزار مهربان باشد نفوذی انجمن دار است گاهی در لباس پاک روحانی نفوذی می تواند دکتر و سرهنگ وشاعر باشد و گاهی نفوذی عارف و علامه ی دهر است و استاد سخندانی نفوذی داور و بازیگر و در هر لباسی فتنه انگیز است نفوذی می تواند یک بسیجی باشد و در نفرت افشانی نفوذیها فراوانند این ایام ،باید با بصیرت بود گرفتاریم در یک کشتی آشفته در دریای طوفانی فرج در پیش،ساحل روبرو،با ناخدایی از تبار نور مسیر ما نخواهد شد عوض در التهاب هیچ بحرانی کسی از راه خواهد آمد و کاخ ستم ویرانه خواهد شد و خواهد رفت از کل جهان با مقدمش درد و پریشانی @shaeranehowzavi
ما کوه غرور و ادعاییم آقا مشغول دعا که نه، اداییم آقا دنبال تو بودیم ولی گمشده ایم! این جمعه نشد به خود بیاییم آقا...
ما کوه غرور و ادعاییم آقا مشغول دعا که نه، اداییم آقا دنبال تو بودیم ولی گمشده ایم! این جمعه نشد به خود بیاییم آقا... @shaeranehowzavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یا فاطر بحق فاطمه(سلام الله علیها) تا گفت السلام علی...، روضه پا گرفت قلب رئوف حضرت صاحب عزا، گرفت ازمیخ گفت و از در و دیوار و دود گفت از گرد و خاک چادر و روی کبود گفت از دست بسته‌ی یل‌خیبر، میان خلق افتادن عمامه حیدر میان خلق لرزید شانه‌های قرار و امان ما بی‌تاب شد ز گریه امام زمان ما از روضه‌خوان بخواه سخن مختصر کند آری بگو رعایت حال پسر کند از شهر غربت پدرش زود بگذرد نام مغیره را به زبان کمتر آورد ... قدری درنگ کرد و از آنجا گریز زد از فاطمه به زینب‌کبری گریز زد از کوچه‌ی مدینه گذشت و به شام رفت با کاروان به کوچه‌ی پر ازدحام رفت یابن الحسن! به خاطر مادر ظهور کن آقا تو را به زینب مضطر ظهور کن @shaeranehowzavi