eitaa logo
🍃 شاعران حوزوی 🍃
619 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
174 ویدیو
12 فایل
🌏خبرگزاری‌ها، نشریات، و کانال‌ها در مناسبت‌های دینی و ملی به دنبال اشعار حوزویان هستند و اینجا گنجینه شعر آن عزیزان است. 🍃ارسال اشعار و احوال شاعران به 🍃مدیر شاعران حوزوی @mahta_sa 💠 #شاعران_حوزوی 💠 @shaeranehowzavi
مشاهده در ایتا
دانلود
(فرازی از یک مثنوی بلند علوی)🍃🍃 کوفه بشکن بغض چندین ساله را با دل خود آشنا کن ناله را بغض خود بشکن که باید خون گریست باید امشب شط شد و جیحون گریست ناله و فریاد نه ، پرخاش کن راز شب های علی را فاش کن...... بی علی ، شب ناشکیبی می کند چون من احساس غریبی می کند صبر از صبر علی در حیرت است بی علی غم هم اسیر غربت است کوله بارش بوی گندم می دهد زندگی را یاد مردم می دهد بس که تنها بود و همرازی نداشت سر به گوش چاه غربت می گذاشت بس که دارد از علی در سینه راز مانده از حیرت دهان چاه ، باز کوفه باور کن که کوفی نیستیم ما که اِبنُ الوَقت و صوفی نیستیم هرچه می دانی بیا با ما بگو تا سحر بنشین و از مولا بگو امشب است آن شب که کس نشناخته است این شب قدر است و بس نشناخته است یاد کن یاد آن به دل نزدیک را خاطرات روشن و تاریک را با دل تو غم گره خورد ای دریغ در تو روح زندگی مرد ، ای دریغ..... آسمان دارد به کف فانوس ماه کرده گم خورشید خود را ، آه ! آه ! شمع می شد ، آب می شد ، می گداخت نخل های کوفه اورا می شناخت باغبان مهربان نخل ها رفت و آتش زد به جان نخل ها راستی ای نخل های سر به زیر زندگانی سخت باشد بی امیر یادتان بادا ز هیهات علی بانگ تکبیر و مناجات علی.... ظلمت آن شب قصد جان نور کرد نور حق را تا ابد مستور کرد کُشته ی توفان کین شد شمع طور آه آه از دست نزدیکان دور بی فروغش گرچه تاریکیم ما لیکن از دوران نزدیکیم ما امشب است آن شب که عشق و عدل و داد شد ز شمشیر مرادی ، نامراد فرق حق را تیغ بیدردی شکافت تارَک مردی به نامردی ، شکافت پشت حق زین مایه بیدردی شکست ای دریغا حُرمت مردی شکست کوچه های کوفه تاریک است و تار لحظه ای هستی نمی گیرد قرار کودکان را بنگر و افغانِ شان کاسه های شیر در دستانِ شان تا گلویی تر کند امشب اسیر شیر حق لب را نیالاید به شیر هرکه شب آوای پایش می شنید بوی نان از دست هایش می شنید خوان احسان بهر عام و خاص داشت یک طبق نان ، صد طبق اخلاص داشت .... داشت سر بر خاک آن روح سجود نیستی تیغ آخت بر فرق وجود غوطه زد در خون خود آن چاره ساز پاره شد از فرق او فرق نماز در خروش آمد فرات و ، خون گریست شط به فریاد آمد و ، جیحون گریست گاهِ دیدار آمد و چون گُل شکفت گوهر فُزتُ وَ ربِّ الکعبه سُفت چون خدارا خانه زاد کعبه بود تا دم آخر به یاد کعبه بود.... 💠 @shaeranehowzavi