eitaa logo
🍃 شاعران حوزوی 🍃
673 دنبال‌کننده
2هزار عکس
286 ویدیو
16 فایل
🌏خبرگزاری‌ها، نشریات، و کانال‌ها در مناسبت‌های دینی و ملی به دنبال اشعار حوزویان هستند و اینجا گنجینه شعر آن عزیزان است. 🍃ارسال اشعار و احوال شاعران به 🍃مدیر شاعران حوزوی @mahta_sa 💠 #شاعران_حوزوی 💠 @shaeranehowzavi
مشاهده در ایتا
دانلود
🖤🌹 عشق است ونورعرفان دنیای حاج قاسم حک می کنم به جانم سودای حاج قاسم نامی چو قاسم ما داردنشان سقا جانم فدای جان مولای حاج قاسم دارم هوای گریه ازبس که بیقرارم آید به گوش جانم آوای حاج قاسم از پرتو نگاهش دل بیقرار وخسته پیچیده بر نهانم غوغای حاج قاسم بیتاب گشته جانهادر انتظار سردار جویم به وقت رویا سیمای حاج قاسم خم گشته قامت جان ازداغ مالک خود دارد به عمق احساس رویای حاج قاسم گل کرده باغ ایثار از غنچه های پر پر هر لاله ای پریشان جویای حاج قاسم سوزد پر خیالم در وصف روی ماهش شد ساحل خیالم شیدای حاج قاسم بر شط شعر جانم افتاده حس وحالی ای کاش حس نمایم فردای حاج قاسم 💠 💠 @shaeranehowzavi
«ققنوس سوخته»🖤🌹 سلیمان نامش شیاطین را به بند می کشید چشمانش معبدی که ابرها در آن نماز باران برپا می کردند سینه اش قرآنی گشوده بر آیات «صبر» و «جهاد» بود کوه ها و دره ها زیر سایه بلندش می غنودند همت اش آسمان را به زیر می کشید پرچم بود بر دوش زیارتگاه های زمین لبخندش اضطراب را بر دامن آرامش می نشاند گام های مستحکمش انحراف را به صراط مستقیم می کشاند نگاه گیرایش گریبان افق های دور را می گرفت و به خود می کشید ابهت اش دل های دوستان و دشمنان را پر و خالی می کرد مهربانی اش سرپناه مذاهب بود و آغوش گشوده اش بهشت موعود ادیان تبسم اش گلفروش شهر شادی ها بود پر و بال جغد اندوه را کنده در چاردیواری تنگ دلش خانه نشین کرده بود «عشق» را مراد و «ولایت» را مرید بود سخن اش پیام آور مهربانی بود بر صفحه شطرنج سیاست اراده اش سنگ را آب می کرد و آب را سنگ تعبیر حماسه رستم بود در شاهنامه ای به طول تاریخ و عرض جغرافیا تیری که از چله کمانش جهید مرز ایران و توران را درنوردید و روز «کاخ سفید» را سیاه کرد سرنیزه بصیرت اش خرقه فریب و دغل را درید برق یقین اش دامن شک را به آتش کشید «مقاومت» را امید و رهایی را نوید بود تکاپوی مدامش خستگی را رسوا و ناله های شبانه اش شب را شیدا کرده بود افسار ابن لبون فتنه را گرفت و آرام، رامش کرد عمری نشست پشت در آتش گرفته علی(ع) و چونان دل زهرای مرضیه (س) سوخت، سوخت، سوخت... ... و حالا پژواک نامش زبانزد کوه ها و دره ها زبانزد دشت های عراق و شام و فلسطین و یمن زبانزد بادها و طوفان ها زبانزد کودکان امروز و فرداست 💠 💠 @shaeranehowzavi
داغ دیدیم، داغدار شدیم🍃🍃🍃 این خبر سخت بود، سنگین بود تا شنیدیم، بی‌قرار شدیم روح علامه تا خدا پر زد داغ دیدیم، داغدار شدیم نفسش گرمی دل یاران خطبه‌اش راز خشم دشمن بود سال‌ها نور چشم حزب‌الله سال‌ها خار چشم دشمن بود استوار و شکوهمند و صبور مهربان و صمیمی و ساده مثل یک کوه، سربلند و رشید مثل یک آبشار افتاده نه در این راه عافیت‌طلب و نه در این راه منفعت‌بین بود گفت: «جان‌ها فدای دین»، آری همۀ عمر خادم دین بود در دل فتنه‌ها به ساغر ما جامی از کوثر ولا می‌ریخت بعد هر زخم در پیالۀ ما جرعه‌ای از خم «شفا» می‌ریخت روح او در بدن نمی‌گنجید عاقبت سوی دوست عازم شد شب جمعه «به سوی او» پر زد رفت و همراه حاج قاسم شد قلمش، خطبه‌های مستندش، بود عمری سلاح علامه بی‌شک از کربلا شروع شده راه سردار، راه علامه آن یکی هم‌مسیر با عباس این یکی هم‌مسیر با زینب السلام علیکَ یا عباس السلام علیکِ یا زینب 🍃🌹 💠 💠 @shaeranehowzavi
🖤🌹 سفیر قدس، شما عکس پشت میز نداری! که تنگنای قفس نیست جای باز شکاری هراس دژخیمان، مردم ایران به رغم میل زمستان، گل همیشه‌بهاری هنوز خون تو روشنگر مسیر جهادست ز نام و عکس تو هم دشمنت شده‌ست فراری نجیب‌زاده غم من، همیشه محترم من امیر دل‌ها، فرمانده‌ی تمام عیاری برای تطهیر نقشه‌ی جهان ز پلیدی نه ما، که موشک‌ها می‌کنند لحظه‌شماری چه زود می‌رسد آن دم که قدس و مسجدالاقصی به قاب عکس شما می‌شوند آینه‌کاری 💠 💠 @shaeranehowzavi
🍃🌹 بازهم زائر حرم شده ام ولی این بار با اشاره ی تو حاج قاسم اگر اجازه دهی شده ام نائب الزیاره ی تو السلام علیک یا سلطان دل ما داغدار سردار است یا انیس النفوس می بینی دل ما بی قرار سردار است پلک بر هم زدیم و حس کردیم همه جای حرم حضور تو را ردپایت در این حرم جاریست دیده صحن و سرا عبور تو را تا ابد بر تن تو می ماند حاج قاسم لباس خادمی ات بین آیینه های صحن و رواق پر شده انعکاس خادمی ات وقت آن شد که با نیابت تو از دل صحن ها عبور کنیم بنشینیم روبه روی ضریح خاطرات تو را مرور کنیم بی محافظ به صحن می آمد که بگوید پناهش این حرم است تا بدانیم اگرچه سردار است همه ی تکیه گاهش این حرم است بازهم در حرم نماز بخوان تا بپیچد صدای تکبیرت گرچه رفتی هنوز هم جاریست در دل حوض صحن تصویرت حاج قاسم کبوتر حرم است این دلیل سعادتش بوده پس همین ذکر یا رضا بی شک اسم رمز شهادتش بوده بار آخر که آمدی به حرم با تنی غرق خون و خاکستر روی دست تمام زائرها زائر این حرم شدی آخر 💠 💠 @shaeranehowzavi
10.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹🍃 سازمان فرهنگی اجتماعی ورزشی شهرداری قم و اداره کل کتابخانه‌های عمومی استان قم برگزار می‌کند: اختتامیه کنگره ملی شعر و نوحه «زلال قریحه» همزمان با سالروز وفات حضرت ام‌البنین و روز تکریم مادران و همسران شهدا با حضور استاد محمدعلی مجاهدی ✅سیدحمیدرضا برقعی ✅سیدمحمدجواد شرافت ✅محمد صمیمی ✅نغمه مستشارنظامی به همراه تجلیل از خانواده‌های معظم شهدا و با اجرا و تقدیر از برگزیدگان کنگره زمان: جمعه ۱۶ دی ساعت ۱۸ مکان: قم، خیابان شهید لواسانی، اداره کل کتابخانه‌های عمومی، کتابخانه آیت‌الله خامنه‌ای، سالن غدیر. 💠 💠 @shaeranehowzavi
🌷 سردار آسمانی خبر آن‌قدر سخت و سنگین بود که دلم را هزار بار شکست "حاج‌قاسم هم آسمانی شد" به رفیقان مخلصش پیوست هیچ در باورم نمی‌گنجد غم سردار جنگ و فتح و جهاد گرچه رفت از میان ما این مرد نام پاکش نمی‌رود از یاد حاج‌قاسم چه عاشقانه پرید پیش یاران به عرش اعلی رفت بعد عمری مجاهدت با کفر او به دست شقی‌ترین‌ها رفت چشم دل باز اگر شود بینیم گرد او حلقۀ شهیدان را دست شیطان کجا تواند کشت روح اخلاص و عشق و ایمان را سینه پرآتش است و دل پرغم چشم‌ها بیقرار و بارانی داغ دارد سراسر ایران از غم قاسم سلیمانی خبر آن‌قدر ناگهانی بود که زمین و زمانه مبهوت است خون او ریخت بر زمین اما خون او رمز محو طاغوت است پیر بزم مدافعان حرم در دفاع از حرم حسینی بود بود عمرش همه جهاد و قیام پیرو مکتب خمینی بود یار مظلوم و خصم ظالم بود جز خدا از کسی نمی‌ترسید زنده تا بود، چون شهیدان زیست کشته شد، گشت زندۀ جاوید چشم او معدن صلابت بود دیدنی بود روی بشّاشش بعد عمری تلاش بی‌وقفه جز شهادت نبود پاداشش چشم‌هایش اگرچه می‌خندید دلش از داغ کاظمی غم داشت از مدال و نشان جنگ و جهاد یک مدال شهادت او کم داشت پرده در پرده سینه‌ها آتش چشمه در چشمه دیده‌ها پرخون داغ‌دار از فراق او ایران قلب یک امت از غمش محزون متوقف نمی‌شود کارش راه پاکش نمی‌شود بسته خط سرخ مقاومت باقی است انقلابی نمی‌شود خسته گرچه قلب امام خامنه‌ای از غم رفتنش پریشان شد در طریق مبارزه با کفر عزم و انگیزه‌ها دوچندان شد رفتنش گرچه تلخ و جان‌کاه است کرد دل‌های خفته را بیدار می‌کند خون او ز دنیا محو دیو خون‌خوار و نحس استکبار کَند ظالم به دست خود گورش خون قاسم کُند قیامی سخت به شهیدان قسم که می‌گیریم بی‌شک از دشمن انتقامی سخت ✍️ 💠 💠 @shaeranehowzavi
🍃🌹 به ما آرامشی گمنام دادی به اهل معرفت پیغام دادی تو با خونت دوباره عزتی سرخ به جان و ریشه‌ی اسلام دادی 💠 💠 @shaeranehowzavi
مجموعه شعر اشک عقیق 🌹🍃 🔻برگزیدگان مجموعه شعر سراسری «اشک عقیق» به کوشش محناامیری و به مناسبت سومین سالگرد شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی : 🔸عاطفه جوشقانیان 🔹میلاد خانی 🔸مجتبی خرسندی 🔹مهدی شریفی شادفر 🔸بابک بنی فاطمی ✅رونمایی و تجلیل از برگزیدگان این مجموعه ، همراه با اختتامیه جشنواره استانی هنری و ادبی «علمدار» ۱۷ دی ماه ۱۴۰۱ - ساعت ۹:۰۰ صبح به میزبانی استان کرمانشاه ، تالار شهید آوینی واقع در میدان غدیر برگزار میگردد . 💠 💠 @shaeranehowzavi
(ملّت امام حسین ع ) 🌹🍃 اگرچه پُشتِ پدر زیرِ بارِ قَرض خَم است! اگرچه خانه یِ مستاجری فَضاش کم است! اگرچه عدّه ای از سفره سهم می خواهند اگرچه دیدنشان پشت میزها سِتم است هنوز! روضه یِ اَربابِ بی کفن برپاست هنوز! مجلسمان گرم و چای تازه دَم است به پینه پینه یِ دست زُمُخت و کارگریش تمام سهمِ پدر، جایِ " تَرکِشِ " شِکم است! هزار دانه اَمان نامه شِمر بِفرستد به هر هزار سوالَش، جواب یک کلمه ست گُرسنه ایم ولی! باحسین می مانیم سَرِ حسین سلامت، کنارِ او چه غم است هنوز هم سَرِ ناموس غیرتی هستیم هنوز! چادرِ مادر برایمان حَرَم است بگو معلّمِ اخلاق دارد این نهضت معلّمی که دو دستِ مبارکش قَلم است! بگو برایِ بَروبچّه هایِ پایین شهر قَسم به اِسم ابالفَضل! آخرین قَسم است بگو که بابتِ ما ملّت امام حسین (ع) همیشه اَمن ترین نقطه زیرِ این عَلَم است برای سالک و مشروبخوار و شاه و گِدا برای مُجتهد و لاتُ و هرکه هر رَقم است! (بزرگ فلسفه یِ قتلِ شاه دین این است) حسین مالِ کسی خاص نیست! مال همه ست 💠 💠 @shaeranehowzavi
🍃🌹 میان بهت عظیم زمین، زمان گم شد شبی که در دل پروازت آسمان گم شد شبی که شُرشُر باران شبی که هق هق ابر میان گریۀ تبدار این و آن گم شد دلم انار ترک خورده بود و بی تو شکست ... و لابلای ورق‌های داستان گم شد به چشم سوختۀ ما توئی همان ققنوس که صد نشانه نشان داد و بی نشان گم شد به سرو‌قامتی سبز قامتان سوگند از آن زمان که تو پیدا شدی خزان گم شد حماسۀ تو چنان کرد با قلم‌هامان که واژه‌های غم انگیز در زبان گم شد شکوفه‌های تو گل کرد بر تن تاریخ حماسه‌های تو پیچید و هفت خوان گم شد همان شبی که سحر را به جنگ می‌طلبید صدای کفر در آیینۀ اذان گم شد دگر ندیده به خود صبح روشنی هرگز شبی که یک نفر از شهر عاشقان گم شد 💠 💠 @shaeranehowzavi