eitaa logo
🍃 شاعران حوزوی 🍃
627 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
192 ویدیو
12 فایل
🌏خبرگزاری‌ها، نشریات، و کانال‌ها در مناسبت‌های دینی و ملی به دنبال اشعار حوزویان هستند و اینجا گنجینه شعر آن عزیزان است. 🍃ارسال اشعار و احوال شاعران به 🍃مدیر شاعران حوزوی @mahta_sa 💠 #شاعران_حوزوی 💠 @shaeranehowzavi
مشاهده در ایتا
دانلود
‌ 🏴 ألَا وَصَلَّى اللَّهُ عَلَى الْبَاكينَ عَلَى الْحُسَيْن ای اهل عزا، عزای آن شاه رسید صد شکر که زنده‌ایم و این ماه رسید ای گریه‌کنان، بهار اشک آمده است ای سینه‌زنان، محرّم از راه رسید @shaeranehowzavi
‌ 🏴 یادت به‌خیر رفتی و همچنان به دل ماست داغ تو جایت در این محرّم غم‌بار خالی است یادت به‌خیر گریه‌کن روضۀ حسین جایت کنار حضرت دلدار خالی است ✍️، ۱۴۰۳/۰۴/۲۲ 📸 تصویری از نخستین شب مراسم عزاداری در حسینیۀ امام خمینی قدس‌سره با حضور حضرت امام خامنه‌ای روحی‌فداه (۱۴۰۳/۴/۲۲). @SharheAtasheDel
‌ 🏴 السَّلامُ عَلَیْکَ يا عَليِّ بْنِ الحُسَيْنِ الْأکْبَر با حرم کرد وداع و به لبش آمد جان "شاه شمشادقدان خسرو شیرین‌دهنان" تا گرفت از پسر فاطمه اذن میدان از دل خسته و بی‌تاب پدر برد توان پدرش اذن به او داد و برآورد فغان چشم بارانی او بود به اکبر نگران رفت آن ماه و دوید از پی او بر لب شاه ذکر لا حَولَ وَلا قُوَّةَ اِلّا بِاللّه رفت و می‌خواند رجز اکبر شیرین‌گفتار که منم حامی فرزند رسول مختار می‌زنم تیغ چنان بر سرتان ای فُجّار تا که این تیغِ گران خم شود از شدت کار رفت چون حیدر کرّار و برآورد دمار تیغ رحمانی‌اش از لشکر شوم بدکار طاقتش کم شد و برگشت به‌سوی پدرش تا توان گیرد از آیینۀ روی پدرش آمد و چشم به چشمان پدر دوخته بود از غم غربت او زار و برافروخته بود محو در دوست شدن از پدر آموخته بود شد جدا و به لبش آتشی اندوخته بود جانش از آتش لب‌های پدر سوخته بود در دلش غربت او آتشی افروخته بود باز شد آتش و در خرمن دشمن افتاد از هجومش یل و نستوه و تهمتن افتاد خَلق و خُلقش چو رسول و غضبش حیدر بود چشم او روضۀ رضوان و لبش کوثر بود یک نفر بود و خودش یک‌تنه یک لشکر بود یک‌تنه از همۀ لشکر دشمن سر بود کربلا جلوۀ جنگاوری اکبر بود ضربتش آتش قهر و غضب داور بود پیش شمشیر علی هر یلی انداخت سپر محشری کرد به‌پا همچو علی در خیبر مست از جام می لم‌یزلی می‌جنگید تشنۀ جام بلا بود، بلی می‌جنگید در دل لشکر شب، نور جلی می‌جنگید شیر صحرای بلا همچو علی می‌جنگید گوییا دست خدای ازلی می‌جنگید خسته از زخم و عطش بود ولی می‌جنگید بود در عشق خدا زادۀ لیلا مجنون در دل معرکه بود و ز دو عالم بیرون وای از آن لحظه که افتاد علی از مرکب حمله آورد به نور ازلی لشکر شب از گلستانِ رُخش دست خزان برد طرب ناله‌ای کرد که جان پدر آمد بر لب پدرش در بر او آمد با حالِ عجب پیش از او مویه‌کنان بر سرش آمد زینب زینب انداخت خودش را به روی جسم علی از علی دید نمانده است به‌جز اسم علی نالۀ "یا وَلَدی" از دل مولا برخاست از لبش نغمۀ جانسوز تمنّا برخاست در پی نالۀ او شیون زهرا برخاست گریه و همهمه در عالم بالا برخاست شادی و هلهله از لشکر اعدا برخاست از همه اهل حرم ناله و غوغا برخاست اُف به دنیا که چنین هستی مولا را سوخت آتش غم به دل زینب کبری افروخت آه از این داغ جگرسوز و از این جور و ستم غزل پیکرش از تیغ جفا ریخت به هم هر طرف مصرعی از اوست در این دشت، عَلَم شعله زد بر دل خونین حسین آتش غم بُرد در بین عبا اکبر خود را به حرم آتش این غم جانسوز نخواهد شد کم باز در حلقۀ ما قصۀ گیسوی علی است تا دل شب سخن از سلسلۀ موی علی است @shaeranehowzavi
‌ 🏴 وامُحَمَّداه، صَلّیٰ عَلَيكَ مَليكُ السَّماءِ، هٰذَا حُسَینٌ بِالعَراءِ مُرَمَّلٌ بالدِّماءِ مُقَطَّعُ الأعضَاءِ، وَاثَکلاه وَبَنَاتُكَ سَبَایَا... بوی تو دارد این بدن، اما نقشی از تو در آن نمی‌بینم! خوانده‌ای تو مرا کنار خودت از تو اما نشان نمی‌بینم! من صدا می‌زدم: حسین... حسین تو "اُخَيَّ إلَيَّ" می‌گفتی من فدای صدای محزونت ای گل من چرا به خون خفتی؟ ای تن بی‌سر رها در خون تو حسینی؟ تویی برادر من؟! باورم نیست ای تن بی‌سر! تو حسینی؟ عزیز مادر من؟! این تویی سایۀ سر زینب که روی خاک مانده‌ای بی‌سر؟ این تویی جان حیدر و زهرا؟ این تویی نور چشم پیغمبر؟ هرچه در پیکر تو می‌نگرم اثری از حسین پیدا نیست! زینت شانه‌های پیغمبر جای تو روی خاک صحرا نیست آتشی در دلم به‌پاست حسین پیرهنْ کهنه‌ات کجاست حسین؟! تن تو مانده روی خاک، ولی سر تو روی نیزه‌هاست حسین دارم از غصۀ تو می‌میرم پاره‌پاره چرا شده بدنت؟ هرچه می‌گردم ای برادر نیست جای یک بوسه در تمام تنت! دیدم از دور می‌زدند تو را این شیاطین به‌قصد قرب خدا دم‌به‌دم بر سر تو می‌بارید تیر و تیغ و سنان و سنگ و عصا دیدمت نیمه‌جان و لب‌تشنه من بمیرم برای غربت تو! تکیه بر نیزه‌ای شکسته زدی قامتم خم شد از مصیبت تو! من بمیرم! سر تو را بردند کفش و انگشتر تو را بردند اسب‌هایی که تازه نعل شدند بخشی از پیکر تو را بردند ▪️▪️▪️؛ حَرَمت پر شد از حرامی‌ها در حرم هرچه بود غارت شد قسمت تو شهادتی جان‌کاه قسمت خواهرت اسارت شد... @shaeranehowzavi
‌ 🏴 ــ اَلسَّلامُ عَلَى الرَّأْسِ الْمَرْفُوعِ بر نیزه کرده‌اند سر پاک شاه را بعدش سر منیر امیر سپاه را نزدیک این‌چنین همه‌جا در کنار هم کی دیده است چشم کسی مهر و ماه را؟ کشتند بی‌گناه تمام ثواب را تا جملگی بَرند ثواب گناه را می‌خواستند با زدن رنگ خون به صبح کامل کنند ظلمت روز سیاه را هفتادوچند ماه برآورده‌اند روز تا گم کنند بیشتر از پیش راه را بالا گرفته‌اند سر دشمنان خویش هرگز نکرده هیچ‌کس این اشتباه را دنبال نیزه‌ها چه غریبانه می‌برند اطفال زار و غم‌زده و بی‌پناه را هر سر که دید حال اسیران خسته را کرد از دل شکسته رها تیر آه را قرآن خونی آیۀ صدق طریق ماست هرکس گواه خواست، ببیند گواه را از روی نیزه بر رخ زینب کند نگاه هرگز کسی ندیده چنین ماتْ شاه را شب تا به صبح نیست سری روی نیزه‌ها زینب بَرد به‌سوی که سوز نگاه را؟ @shaeranehowzavi
‌ 🏴 مرثیۀ شهادت حضرت علی‌بن‌الحسین علیهماالسلام ▪️روز عزای اشک ای ماه سربه‌مهر مدینه، خدای اشک ای اشک همدم تو و تو آشنای اشک ای داغ‌دار خاطرۀ کربلای خون ای شهریار شب‌شکن نینوای اشک سی سال از دو چشم ترت ریخت خون دل سی سال بود قوت تو آب و غذای اشک سی سال گریه کردی و با گریه ساختی صدها حسینیه به جهان بر بنای اشک ای التیام زخم دلت روضه بر حسین بر درد تو نبود دوا جز دوای اشک ای شاهد خزان گلستان مصطفی ای روضه‌خوان کرببلا با نوای اشک کردی قیام در غل و زنجیر یا علی با سجده‌های حیدری‌ات پابه‌پای اشک پروردگار گریه شدی همچو فاطمه راه تو روضه بود و صدایت صدای اشک در روز دفن نور که یاری نداشتی تنها گرفت دست تو را بوریای اشک فریاد العطش دمی از خاطرت نرفت آبی ندید چشم تو جز در نمای اشک فرعون شام را چه دلیرانه غرق کرد دریای خطبه‌های غمت با عصای اشک صد غنچه از ستایش شیوای کردگار گل کرده در قنوت تو با ربنای اشک حمد و سپاس را تو به ما یاد داده‌ای در سینۀ صحیفۀ خود با دعای اشک در غصۀ شهادت تو اشک هم گریست روز عزای تو شده روز عزای اشک @shaeranehowzavi
" تقدیم به مجاهد برجسته جبهه مقاومت شهید حاج اسماعیل هنیة" يارب حكايت چيست از هر گوشه ى اين ايل؟! دارد شهيدى مى رسد هم قصه با هابيل بودیم یکسر داغدار سيدابراهيم ناگاه آمد سوی قربانگاه اسماعيل در غزّه يا در قلب تهران، كربلا جاريست آرى فديناهُ بذبحٍ مى شود تأويل قرآن بخوان قرآن بخوان با حنجر خونين از روى نيزه مى رسد صوت خوش ترتيل ديگر مدارا با شرارت هيچ جايز نيست از ما بترس اى لشكر بى ريشه ى قابيل! مهمان عزيز است احترامش هست واجب تر ايران سراسر مى شود خونخواه اسماعيل اى لشكر صاحب زمان آماده باشید آی! بايد دميد اين بار هم در صور اسرافيل بايد براى محو صهيون دست بالا زد بايد ببارد بى هوا از آسمان سجّيل تكرار در تكرار هر سو مى شود تاريخ فرعون دارد غرق مى گردد ميان نيل بشنو صداى يالثارات الحُسين آمد چيزى نمانده تا شود نابود اسرائيل @shaeranehowzavi
‌ 🏴 أنَا قَتیلُ الْعَبْرَةِ لا یَذْکُرُني مُؤْمِنٌ إِلَّا اسْتَعْبَرَ 💧باب اشک هر شب ما روشن است از پرتو مهتاب اشک خلوتی داریم شب‌ها در دل محراب اشک ذره‌ذره می‌شود از دیدۀ ما دل برون حال دل پیداست در هر قطرۀ بی‌تاب اشک بی وصالت ساحل چشمان ما آرام نیست با غمت ما را رهایی نیست از غرقاب اشک از کسی جز سیل حال خانۀ ویران نپرس حال دل را کس نمی‌داند مگر سیلاب اشک روی سرخ بی‌نوایان ارمغان سیلی است روی زرد ما ولی شد سرخ با خوناب اشک صحبت اصحاب دنیا نیست جز دل‌مردگی زندگی باشد فقط در حلقۀ اصحاب اشک آن خدایی که برای خلقِ دل گل آفرید خاک ما را کرد گل روز ازل با آب اشک عاشق اشکیم و پایانی ندارد این حدیث می‌توان یک عمر با دل حرف زد در باب اشک نیست ما را چاره‌ای در روز وصل از اشک شوق چهرۀ محبوب زیباتر شود در قاب اشک کشتۀ اشک است آن‌که عاشق اوییم ما بی‌سبب قیمت ندارد گوهر نایاب اشک دربه‌در بودیم دنبال شهادت، یار گفت هر دری بر روی دل بسته است الّا باب اشک @shaeranehowzavi
🔷️رسانه‌ی رحیل با همکاری موسسه‌ی فکرت به مناسبت وفات شهادت گونه‌ی حضرت معصومه سلام الله علیها برگزار می‌کند: 💠محفل شعر رَحیل معصوم ◀️با شعرخوانی: عاطفه جوشقانیان مهتا صانعی نجمه سادات هاشمی سمانه خلف زاده ◀️با اجرای رقیه خلف زاده 📍زمان: سه شنبه،۲۴ مهر ۱۴۰۳ ساعت ۱۳ تا ۱۵ 📍مکان:قم، بلوار بسیج، بعد از خیابان شهید تراب نجف‌زاده، موسسه رسانه‌ای فکرت @damsara
shafiei_سرودابابیل@.mp3
17.2M
🎧سرودجدید و حماسی 🚀 بااجرای: 📍نسخه اول _ اجرای انفرادی🔰 〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️ ☘️زحمت نشرباشماعزیزان⚘️😊 ✍️شاعر عربی: سمانه خلف‌زاده شاعران فارسی: سمانه خلف‌زاده نصیبامرادی حمیدرضاشفیعی 〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️ تنظیم ومسترینگ:استادمحسن ناحی 🎛تولیدشده در: واحدسرودوموسیقی مرکزآفرینشهای فرهنگی هنری بسیج گلستان 〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️ کانون فرهنگی تبلیغی عروه الوثقی @damsara 🌐www.mahdiyaran-golestan.ir
65.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تیزر اولین کنگره‌ی ملی شعر با موضوع بانوان تاثیر گذار تاریخ @shaeranehowzavi
ویدئوی توضیحات کامل،دبیر کنگره‌ی ملی شعر با محوریت بانوان تاثیر گذار تاریخ و بیان ابعاد،اهداف و جزئیات این کنگره را در لینک زیر ببینید: 🔗 اینجا را کلیک کنید @damsara @shaeranehowzavi