eitaa logo
🍃 شاعران حوزوی 🍃
675 دنبال‌کننده
2هزار عکس
287 ویدیو
16 فایل
🌏خبرگزاری‌ها، نشریات، و کانال‌ها در مناسبت‌های دینی و ملی به دنبال اشعار حوزویان هستند و اینجا گنجینه شعر آن عزیزان است. 🍃ارسال اشعار و احوال شاعران به 🍃مدیر شاعران حوزوی @mahta_sa 💠 #شاعران_حوزوی 💠 @shaeranehowzavi
مشاهده در ایتا
دانلود
نور🍃🌹 بگو با هرکه در تاریکی دنیا شده محصور "وَ مَن لَم یَجعَلِ اللهُ لَهُ نورًا، فَما مِن نور" جهان مانند بازار است و سودش را کسی برده که - با هرقیمت - از یاد خدا یک‌دم نباشد دور همیشه خوب سهم خوب و بد هم سهم بد باشد جهان شد برقرار از روز اول با همین منشور یقین در آسمان‌ها شهره خواهد شد هر آن‌کس که بماند در زمین از دیده‌ی نامحرمان مستور کلام عبد چیزی جز "سَمِعنا و اَطَعنا" نیست زمانی که به او از جانب رب می‌رسد دستور من از "والله یَهدی مَن یَشا" این‌گونه فهمیدم که بی‌اذن خدا حتی هدایت هم نشد منظور اگر در خانه‌ی دل شد چراغ یاد او روشن نه تنها در زمین، در آسمان هم می‌شوی مشهور «وَ مَنْ يَمْشِي عَلَىٰ بَطْنِهِ وَ مَنْ يَمْشِي عَلَىٰ رِجْلَيْنِ» کدامین نعمت او کرده ای‌انسان تو را مغرور؟ یقیناً چیزی از چشم خدا پنهان نخواهد ماند سر سنگ سیاهی در دل شب، رفتن یک مور جهان مثل کویری پر سراب است و بشر تشنه کجا از دیدن باده شود سرمست یک‌مخمور؟ اگر نوح است در کشتی، اگر یونس به بطن حوت اگر عیسی‌ست در معراج، اگر موسی به کوه طور "وَ لِله یُسَبِّح فی‌السماواتِ و فی‌الارضِ" اگر بر دار شیپور اناالحق می‌زند منصور خداوندا نصیب ما مکن جز رستگاری را در آن ساعت که اسرافیل دارد می‌دمد در صور خدایا بی‌نهایت دوستت دارم که می‌دانم که با محبوب خود روز قیامت می‌شوم محشور 💠 💠 @shaeranehowzavi
🍃🌹 پسندیدیم از لذّات عالم گوشه‌گیری را که درمانی نمی‌بینیم جز این، درد پیری را به مهر بندگی پیشانی خود را می‌آراید غنیمت می‌شمارد هرکه دوران امیری را قناعت‌پیشه‌ها محتاج این‌وآن نمی‌بودند اگر تدبیر می‌کردند ایّام فقیری را هزاران جلوه در بیداری اهل زمین دارند همان‌هایی که می‌دیدند خواب بی‌نظیری را پی اقبال خود هستند آن‌هایی که می‌گردند تمام شب تمام کهکشان راه شیری را به تنهایی گرفتار است در جمع عزیزانش امیری که نپرورده برای خود وزیری را کبوتروار دیگر نقطه‌ضعف ساده‌ای دارد دلی که در جهان سرلوحه‌ی خود کرد سیری را جوانی فرصت‌خوبی‌ست اما زود خواهد رفت به صیادان بگو هشدار اگر انداخت تیری را "زمان" تنها حریف سخت‌کوش‌وصبرپردازی‌ست که کم‌کم خاک خواهد کرد پشت هر دلیری را به پیشانی خود مُهر سعادت می‌زند با مرگ هرآن‌کس که نمی‌گیرد به خود ننگ اسیری را 💠 💠 @shaeranehowzavi
زِیْنِ‌أب🖤 به جلوه آمد و گفتند انعکاس علی‌ست علی دیگری امروز در لباس علی‌ست به "لا‌یُقاسُ بِنا" روح تازه‌ای بخشید چرا که زینب او قابل قیاس علی‌ست دوباره نام علی را سر زبان‌ها برد اگرچه گفت که شاگردی از کلاس علی‌ست همان کلام، همان لحن، با همان هیبت چنان شبیه که در اصل اقتباس علی‌ست به تیغ خطبه چنان هوش می‌برد، انگار که چشم‌های همه خیره از هراس علی‌ست اساس کاخ ستم را به باد خواهد داد که عدل‌و‌حکمت او نیز بر اساس علی‌ست کسی که زینب او را شناخته‌ست، فقط در این مقایسه‌ها لایق شناس علی‌ست جهان به جان دوباره رسیده با زینب که ذکر هر دل درمانده است؛ یازینب نوشته‌اند به هر قلّه نام زینب را کجاست آن که نداند مقام زینب را؟ "به‌جان عشق قسم مارایت الّا عشق" شنیده گوش دوعالم پیام زینب را اگر برای رضای خداست، شیرین است که داغ تلخ نکرده‌ست کام زینب را حسین جام بلا را خودش گرفته و ریخت لبالب از هنر صبر جام زینب را نه غصه قامت او را به لرزه آورده‌ست نه داغ سست نموده‌ست گام زینب را کسی که با دل‌و‌جانش مدافع حرم است خدا رسانده به گوشش سلام زینب را به کوه صبر، به کوه حیا، به کوه شرف نوشته‌اند به هر قلّه نام زینب را هنوز حد کسی فهم شان زینب نیست چرا که جام کسی از بلا لبالب نیست کجاست آن که سزاوار این لقب باشد؟ اگر بناست که نام تو "زِیْنِ‌أب" باشد هزار داغْ قیام تو را نمی‌شکند گرفتم این که نماز تو مستحب باشد به گوش می‌رسد از خطبه‌ات صدای علی عجیب نیست اگر کوفه در عجب باشد چه‌جای صحبت کفتارهاست، آن‌جایی که دختر اسدالله در غضب باشد بعید نیست که حماله‌الحطب بشود چرا که دشمنت از نسل بولهب باشد تو بر زمینی و ابن‌زیاد بر تخت است! که راه کفر به اسلام یک‌وجب باشد به اهل‌بیت نبی ظلم شد در آن وادی بدیهی است که هر روز شام شب باشد در آن هجوم مصیبت امام زینب بود "قسم به‌صبح که خورشید شام زینب بود" حسین ماه زمین و ستاره‌اش زینب که بوده یاور و یار هماره‌اش زینب حیا و صبر و شکوه و وقار و حلم و شرف چه واژه‌ها که شده استعاره‌اش زینب چه کاخ‌ها که بنا کرده اهل ظلم، ولی به هم زده همه را با اشاره‌اش زینب جهان به مرکبی از چوب فتح خواهد شد اگر هرآینه باشد سواره‌اش زینب اگر تمام زمین مسجدالحرام شود به گوش می‌رسد از هر مناره‌اش؛ "زینب" درون خیمه، دم قتلگاه، در میدان هزار مرتبه بوده‌ست چاره‌اش زینب حسین کشته شد و آب خوش ننوشیده به احترام لب پاره‌پاره‌اش زینب سرم شکست و دلم خون شد و قدم خم شد همین که سایه‌ی لطف تو از سرم کم شد از آن طلوع غم‌‌انگیز چل غروب گذشت گلایه نیست برادر که با تو خوب گذشت چه در میانه‌ی صحرا، چه در خرابه‌ی شام فقط تو باخبری که چه بر قلوب گذشت تمام روز و شب ما در این مسیر بلا به ذکر جمله‌ی "یا کاشف الکروب" گذشت سپرده‌ام که به گوش جهانیان برسد از آن چه بعد وداع تو بر جیوب گذشت چه حکمتی‌ست که هرکس به دیدنت آمد ندیده از سر آن جسم سینه‌کوب گذشت به شرق و غرب دوعالم رسید قصه‌ی ما که تا شمال رسید و که از جنوب گذشت اگرچه سنگ به پیشانی‌ات زدند ولی اگرچه بر لب تو مانده جای چوب، گذشت... به انتظار نشستیم تا خبر برسد که صبح سر زده و موسم غروب گذشت شبی سپیده بر این تیره شام می‌آید یکی به واقعه‌ی انتقام می‌آید 💠 💠 @shaeranehowzavi
برای......🌹 برای خاک، برای شرف، برای وطن برای خون شهیدی که ریخت پای وطن برای عزّت ایران، برای ایرانی که خطّ‌وخال نیفتد به جای‌جای وطن برای آن همه خونی که ریخت بر این خاک برای آن همه جانی که شد فدای وطن برای "گریه‌ی هرروز مادران شهید" برای "حسرت بابا"ی بچه‌های وطن برای "فرّخی"و"عشقی"و"نسیم شمال" برای بلبل مست غزل‌سرای وطن برای ترک، عرب، لر، بلوچ، گیلک، کرد برای هرکه دلش می‌تپد برای وطن برای هرکه وطن را رها نکرد و نرفت که گردوخاک نگیرد پر قبای وطن برای جمله‌ی "حبُّ الوَطَن مِنَ الایمان" چه بیش‌ازاین بنویسیم در ثنای وطن؟ برای این که بدانیم اوج خوش‌بختی‌ست که می‌شود ریه‌هامان پر از هوای وطن برای رقص جنون در میان آتش‌وخون برای رد شدن از خویش در اِزای وطن برای این که اگر خسته شد، زمین نخورد که شانه‌های من‌وما شود عصای وطن برای شاهرگ زیر تیغ رفته‌ی ما اگر که خون بشود ضامن بقای وطن برای این که اگر تن‌به‌تن کفن بشویم مباد بر تن ما جامه‌ی عزای وطن برای آن که می‌آید به یاری ایران برای آخر شیرین ماجرای وطن... 💠 @shaeranehowzavi
وحی🍃🌹 به قامت تو برازنده بود جامه‌ی وحی اگر به دست تو تنها رسید نامه‌ی وحی مسیر خطبه‌ی حق است حرف تو که خدا گذاشته‌ست به روی سرت عمامه‌ی وحی خدا نخواست که کتّاب وحی بنویسند به غیر نام تو را در شناسنامه‌ی وحی بهشتیان زمین‌اند دوست‌دارانت که یاوران تو بودند در اقامه‌ی وحی رکود، رونق بازار شاعران می‌شد سروده بودی اگر یک‌نفس چکامه‌ی وحی صبا براق شده تا به عرش حق ببرد شمیم عطر تو را در هوای شامه‌ی وحی سند شده‌ست به عنوان؛ "میم‌حا‌میم‌دال" از ابتدای ازل مهر کارنامه‌ی وحی به حکم آینه‌ی آیه‌ی "اُولِی الأَمر" است که تا امام زمان می‌رسد ادامه‌ی وحی 💠 @shaeranehowzavi
🍃 شاعران حوزوی 🍃
اختتامیه دومین کنگره ملی شعر بزرگداشت شهید مصطفی نوروزی با حضور؛ حجت‌الاسلام دکتر ناصر رفیعی همراه
صبر🌹 تحمل کردی از محبوب خود آن‌قدر دوری را که از درد فراق آموختی درس صبوری را دل تو دم به دم لب‌ریز از شوق عبادت بود چنان گم‌گشته‌ای که در دل شب دیده نوری را تو مروارید عمّانی و از آب گل‌آلوده گرفتی ماهی و انداختی بر نفس توری را اگرچه اهل ورزش بودی و پرورده‌تن، اما ندیده هیچ‌کس از سمت تو آزار موری را برای سختی کار جهادی اشتیاق تو عوض می‌کرد بین جمع معنای جسوری را شهادت سال‌های سال تنها آرزویت بود گرفتی عاقبت این یادگاری از عشوری را دعای ساجده مهر اجابت خورده و دادند از این صعب‌العبور شب‌زده راه عبوری را امین و ارمیا از اشتیاق دیدن بابا به دل دارند شوق دیدن روز ظهوری را ... 💠 @shaeranehowzavi
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 ترجیع‌بند نیمه‌ی شعبان؛ ای روشنای صبح سحر، روشنای تو «عالم پر است از تو و خالی­ست جای تو» از هرکجا که می­‌گذرم، در مسیر من افتاده است نقش تو و رد پای تو   این روزها که حال­‌و­هوایم بهاری است باید کمی نفس بکشم در هوای تو   از اشتیاق آمدنت کم نمی­‌شود حتی اگر که جان بسپارم برای تو ما را که آب برده و فرعون در پی است چیزی نجات می­‌دهد الّا عصای تو؟ هم‌واره گفته­‌اند که پایان آن خوش است دل بسته­‌‌ام به فصل خوش ماجرای تو   گوش تمام اهل جهان باز می­‌شود روزی که از حجاز بیاید صدای تو عید است، عید نیمه‌ی شعبان، مبارک است میلاد قطب عالم امکان مبارک است ای جمع در وجود تو کل عصاره ها درمانده از بیان تواند استعاره ها بی تو دوباره جمعه و بی تو دوباره آه از رفت و آمد همه ی این دوباره ها بی مبتداست هر خبری در نبود تو پس بی نهاد مانده تمام گزاره ها ای ماه پشت ابر اگر جلوه ای کنی پر می کنند دور و برت را ستاره ها وقتی برای آمدن توست ، بی گمان خوب است پاسخ همه ی استخاره ها یک روز می رسد که حضور تو می شود موضوع اول همه ی جشنواره ها یک روز می رسد که تمام موذنان سر می دهند نام تو را از مناره ها عید است، عید نیمه‌ی شعبان، مبارک است میلاد قطب عالم امکان مبارک است ای آن که نیستی و جهان از تو روشن است شب های بی‌ستاره‌مان از تو روشن است ای روشنایی همه روزهای تار هرآینه زمین‌وزمان از تو روشن است خورشید پشت ابری و با این وجود هم پیوسته آشکار و نهان از تو روشن است احساس زنده بودن عالم به لطف توست وقتی که قلب پیر و جوان از تو روشن است در کورسوی خوف و در آیینه‌ی رجا هم‌واره چشم منتظران از تو روشن است دنیا امید وصل تو را دارد ای عزیز تا آن دمی که هر ‌دل‌وجان از تو روشن است تو آخرین تجلّی " اللهُ اکبری " در ماذنه صدای اذان از تو روشن است عید است، عید نیمه‌ی شعبان، مبارک است میلاد قطب عالم امکان مبارک است ای بودنت برای عبادت دلیل من کعبه پر از بت است، کجایی خلیل من؟ دست مرا بگیر که در ابتدای راه وامانده است نفس ضعیف و ذلیل من یا أَیُّهَا العَزیز تَصَدَّق عَلَی الذَّلیل دیگر امید نیست به بار قلیل من هرجا که می روم به در بسته می خورم این بار آمدم که تو باشی کفیل من خط امان من شده ذکر قنوت تو درمانده از دعاست زبان علیل من این نامه های عجّل و عجّل بهانه است از اهل کوفه اند تمامی ایل من آقا خودت برای ظهورت دعا بخوان دلخوش نکن به چند نفر از قبیل من عید است، عید نیمه‌ی شعبان، مبارک است میلاد قطب عالم امکان مبارک است ای وارث شهید سرافراز کربلا مانده نهفته در دل تو راز کربلا اول حضور گرم تو احساس می‌شود هرجا به گوش می‌رسد آواز کربلا قوم قلیل فاتح خیل ذلیل شد این است اوج جلوه‌ی اعجاز کربلا وقتی که کار صبح و مساء تو روضه است هر‌روز کرده داغ تو را تازه کربلا تنها نه در مدینه تو را خوانده است و بس آمد صدای حضرت زهرا ز کربلا روز ظهور تو به سرانجام می‌رسد روز سقیفه بود اگر آغاز کربلا پیغام سرخ خون خدا مهدویت است این شد مرام‌نامه‌ی سرباز کربلا عید است، عید نیمه‌ی شعبان، مبارک است میلاد قطب عالم امکان مبارک است 💠 @shaeranehowzavi
🌹🌹🌹🌹🌹🌹 به دست لطف تو روزی کم فراوان است که درحریم تو "دارالکرم" فراوان است زبان گریه‌ی بی‌اختیار می‌گوید؛ "و یَسمَعونَ کَلامی" که غم فراوان است به کیمیای تو هر قطره می‌رسد به کمال کنار آب‌خوری جام جم فراوان است قرار شد که کنار تو بشکند تبعیض اگر که هم عرب و هم عجم فراوان است نمونه‌اند سلیمان و حاتم طایی که خادمان تو از این رقم فراوان‌ است قسم به جان جواد تو می‌دهم گرچه برای عرض نیازم قسم فراوان است به شعر ساده‌ی من هم صله عنایت کن اگر چه دور و برت محتشم فراوان است به لطف حضرت موسی‌بن‌جعفر است اگر که در سراسر ایران حرم فراوان است 💠 @shaeranehowzavi
حاتم طه🍃🍃 ایزد منّان چو آفرینش ما خواست جمله جهان را در اوج حُسن بیاراست جنگل و دریا و کوه و دشت گواهند حمد و سپاس از برای خالق یکتاست هرچه تصور کنی محل تامّل هرطرفی بنگری مجال تماشاست قابل درک است در تمامی ذرّات قدرت پروردگار بس که هویداست ما همه محکوم دادگاه قضائیم حکم خدا چون بدون شاید و امّاست از قلم صُنع او به دفتر خلقت هر کلمه پاسخ هزار معماست هرچه خدا آفریده عین کمال است این همه را از حدیث حُسن تو آراست جمع تمام صفات حُسن دوعالم در وجنات حَسن هرآینه پیداست خادم دربار اوست مرد و زن ما اول این لوح نام آدم‌وحوّاست رأفت او بادبان کشتی نوح است رحمت او ناجی غریق دودنیاست از نظر لطف او وزیده نسیمی دیده‌ی یعقوب اگر هرآینه بیناست مرشد کامل که در مراتب توحید هادی ادریس و هود و صالح و یحیاست شد متوسل به او خلیل خداوند چون که خدا ذبح نوردیده از او خواست خلق دوعالم اسیر یوسف کنعان یوسف کنعان اسیر یوسف زهراست خلق دوعالم گدای حاتم طائی حاتم طائی گدای حاتم طاهاست اوست که در ماجرای وحشت فرعون ناجی موسی در آستانه‌ی دریاست مُلک سلیمان نگین خاتم دستش فرش مسیرش تمام عرش معلّاست صابر اعظم که در مقام تحمّل حضرت ایوب فیض صبر از او خواست ذکر لب یونس است در دل ماهی نام بلندش چنان که عالی و اعلی‌ست عیسی اگر دم گرفت و مرده شفا داد ذکر حسن دم‌به‌دم به هر دم عیساست حُسن دوعالم غلام حلقه به گوشش دست به سینه نشسته در بر او راست شیوه‌ی لطفش شبیه لطف پیمبر شیوه‌ی رزمش شبیه شیوه‌ی مولاست از در این خانه پا نکش که نبی گفت؛ هرچه که خیر دوعالم است همین‌جاست چون که کریم و کریمِ ابن کریم است بخشش او نیز قبل عرض تقاضاست زندگی‌اش را سه‌بار داده به مردم این کمی از لطف بیکرانه‌ی آقاست رونق اشعار شاعران شده مدحش دفتر هریک پر از قصیده‌ی قرّاست هیچ‌کسی پیش او غریب نمانده گرچه خودش در جهان غریبه و تنهاست مرد کریمی که در کمال کرامت رازق امروز ما و شافع فرداست کرسی خاص شفاعت از همه‌ی خلق روز قیامت برای اوست که برپاست گرچه سیاه است نامه‌ی همه، اما مِهر حَسن مُهر حُسن عاقبت ماست 💠 @shaeranehowzavi
🍃🍃🍃🍃🍃🍃 تناقض🍃🌹 از پیمبر یا خدا درباره‌ی حیدر بپرس یعنی از گوهرشناسان قیمت گوهر بپرس گل به خوبی می‌شناسد باغبان خویش را وصف ساقی نجف را از میِ کوثر بپرس معنی مرد خدا را نیمه‌شب از نخل‌ها معنی شیر خدا را روز از لشکر بپرس هیچ دیواری نمی‌شد مانع راه علی از شکاف کعبه و دروازه‌ی خیبر بپرس در دل تاریخ آوای "سلونی" زنده است مشکلات سخت را از صاحب منبر بپرس نه! فرار از جنگ هرگز در مرام شیر نیست قصه را از بدر یا احزاب یا خیبر بپرس گاه برتر می‌شود یک نوکر از صد پادشاه این تناقض علتی دارد که از قنبر بپرس بین شعله با علی یا در گلستان بی‌علی؟ شوق آتش را از ابراهیم پیغمبر بپرس جمع خواهد شد محمد با علی در یک بدن؟ ما نمی‌فهمیم این را از علی‌اکبر بپرس 💠 @shaeranehowzavi
غمِ عزیز☘☘ هرجا غم تو هست، به‌جز غم عزیز نیست پای غم تو شادی عالم عزیز نیست از اشک روضه‌های تو حاجت گرفته‌ایم گریه‌کن تو پیش خدا کم عزیز نیست تا گریه بر تو مانده چه‌حاجت به دیگران؟ کوثر که هست چشمه‌ی زمزم عزیز نیست اثبات کرده‌اند شهیدان کربلا در امتحان‌ِعشق تو جان‌هم عزیز نیست عمری که باتو می‌گذرد سال‌ها خوش است اما بدون لطف تو یک‌دم عزیز نیست ما اهل گریه‌ایم و کتابی برای مان اندازه‌ی لهوف و مقرّم عزیز نیست چون ماه عشق‌بازی با توست، پیش ما ماهی شبیه ماه محرم عزیز نیست... ما نیز مثل سعدی شیراز گفته‌ایم؛ "ما را به‌جز تو در همه عالم عزیز نیست" @shaeranehowzavi
☘☘☘☘ همیشه در دل تاریخ این گواهی ماند؛ برای دشمن تو تا ابد تباهی ماند گذشت فصل زمستان، ولی برای زغال هنوزهم که هنوز است روسیاهی ماند هزار تاج به تاراج برده شد، اما همیشه بر سر تو تاج پادشاهی ماند چه خواب‌ها که یکایک شدند نقش‌برآب چه نقشه‌ها که سر برگه‌های کاهی ماند کسی که خواست سر ما کلاه بگذارد برای او نه سری ماند و نه کلاهی ماند شکوه نام تو مانند صخره پابرجاست نه مثل موج، که گاهی نماند و گاهی ماند به رغم مدعیان! ای خلیج میهن من تو فارس بودی و هستی و فارس خواهی ماند @shaeranehowzavi