eitaa logo
🍃 شاعران حوزوی 🍃
625 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
168 ویدیو
11 فایل
🌏خبرگزاری‌ها، نشریات، و کانال‌ها در مناسبت‌های دینی و ملی به دنبال اشعار حوزویان هستند و اینجا گنجینه شعر آن عزیزان است. 🍃ارسال اشعار و احوال شاعران به 🍃مدیر شاعران حوزوی @mahta_sa 💠 #شاعران_حوزوی 💠 @shaeranehowzavi
مشاهده در ایتا
دانلود
شب، شبِ مبعث، ولی یاد نجف افتاده‌ام بس که از روی لبت ذکر علی جان ریخته... 💠 @shaeranehowzavi
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 تقدیم به جدم رسول الله الاعظم حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم♥️ از آن جا که دلیل خلقت دنیا محمد بود لذا در هر زمان و هر مکان، آقا محمد بود ملائک زیر بار سجده بر آدم نمی رفتند به آدم اعتنایی که نمی شد تا محمد بود از آن جایی که زهرا علت هر خلق و ایجادست چه فخری برتر از اینکه ابوالزهرا محمد بود بدون هیچ شکی برترین پیغمبر دنیاست به این خاطر که اتمام رسالت با محمد بود و در مصراع پایانی سوالی از همه دارم که این ابیات بالا وصف حیدر یا محمد بود؟ 💠 @shaeranehowzavi 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🌨 إقرأ باسمِ ، پس جملات آفریده شد میزان به سجده رفت صراط آفریده شد با سیزده ستاره به پشت رسول ما امشب ستونی از فقرات آفریده شد 💠 @shaeranehowzavi
🍃🌹 جهان بدون محمّد جهان ماتم بود و آسمان مدینه دلش پر از غم بود بدون وقفه بگویم برای بعد نبی به جانشینی حضرت ، علی مقدّم بود همین که شد متولّد برای اهل قلم به وُسعتِ همه عالم غزل فراهم بود رسید تا دل خود را به دست او بدهم بدون او دل من غرق آهِ مبهم بود تمام رحمت حق در نگاهِ نافذِ اوست که آن نگاه به زخم زمانه مرهم بود بگو به صوت قلم با صدای گیرایش بگو که روح خداوند و خُلقِ اعظم بود چه شاعرانه نوشتم به شأن ختمِ رُسُل که بهترین لحظاتم فقط همان دم بود 💠 @shaeranehowzavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بوی عطر عشق در ام القری پیچیده است یک ستاره در دل تاریک شب تابیده است روز مبعث روز نعمت است بر اهل جهان ابر رحمت بر کس و ناکس بهم باریده است 💠 @shaeranehowzavi
هم عاشقی گذشته از حد داریم هم خاتم و سرمد و سرآمد داریم در عشق اگر‌ نام‌ و نشانی با ماست از بعثت حضرت محمد (ص) داریم 💠 @shaeranehowzavi
هردل که تویی در آن،مقدس باشد بیچاره دلی که سرد و نارَس باشد!! در اوجِ جوانی اَم به قولِ سعدی،،،، عشقِ تو و خاندانِ تو بَس باشد 💠 @shaeranehowzavi
خواب بودیم که یک مرتبه بیدار شدیم با نوای خوش قرآن تو هشیار شدیم فتنه‌ چون مور و ملخ بر سر ما ریخته بود آمدی، خارج از آن حال اسفبار شدیم روح ما کوزه‌ی خشکی پر بی‌آبی بود که به دستان تو از عشق تو سرشار شدیم ما که تفریح شبانگاهیمان غارت بود یک شبه محرم گنجینه‌ی اسرار شدیم نورت اعماق وجود همه را روشن کرد مثل یک آینه بی‌ خدشه و زنگار شدیم شده بودیم چو مرداب که هجرت کردیم کینه‌هامان شتری بود که انصار شدیم بدر سرتاسر آن لشکر جالوتی بود لایق سیطره بر دشمن بسیار شدیم مبعثت مایه‌ی دلگرمی انسان‌ها شد فارغ از خستگی آن‌همه تکرار شدیم یا محمد بخداوند قسم تا رفتی... بازگشتیم عقب؛ "یحمل اسفار" شدیم 💠 @shaeranehowzavi
وحی🍃🌹 به قامت تو برازنده بود جامه‌ی وحی اگر به دست تو تنها رسید نامه‌ی وحی مسیر خطبه‌ی حق است حرف تو که خدا گذاشته‌ست به روی سرت عمامه‌ی وحی خدا نخواست که کتّاب وحی بنویسند به غیر نام تو را در شناسنامه‌ی وحی بهشتیان زمین‌اند دوست‌دارانت که یاوران تو بودند در اقامه‌ی وحی رکود، رونق بازار شاعران می‌شد سروده بودی اگر یک‌نفس چکامه‌ی وحی صبا براق شده تا به عرش حق ببرد شمیم عطر تو را در هوای شامه‌ی وحی سند شده‌ست به عنوان؛ "میم‌حا‌میم‌دال" از ابتدای ازل مهر کارنامه‌ی وحی به حکم آینه‌ی آیه‌ی "اُولِی الأَمر" است که تا امام زمان می‌رسد ادامه‌ی وحی 💠 @shaeranehowzavi
یا رسول الله مددی🍃🌹 حدّ مدحِ تو برتر از قلم است،قلم‌از عجزِ خویش گشته خجل که خدا مدح کرده است تو را، شده قرآن به مدح تو نازل تو زلالی زلال تر از آب ، تو لطیفی لطیف تر از گُل نیست فرشی مناسب قدمت، زیر پایت مگر بریزم دل تویی آن بنده‌ی خدای‌نما ، تویی آن جلوه نخستینش که رسیدی به قاب قوسین و نیست بین تو و خدا حائل ابتدای رسالتت "اقرا" ، انتها و کمال آن "بلّغ" که بدون ولایت حیدر ، نرسد بارِ دین به سرمنزل 💠 @shaeranehowzavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸دبيرخانه بیست و هشتمین جشنواره شعر رضوی با همکاری اداره هنرهای ادبی؛ معاونت مهر دفتر تبلیغات اسلامی برگزار می‌کند: 🔹نشست تخصصی «بررسی بایدها و نبایدهای شعر رضوی» در بیست و ششمین محفل هفتگی شعر حوزه « » 🔰با حضور استاد ارجمند دکتر محمدعلی مجاهدی و سیدمحمدجواد شرافت 🔸به همراه شعرخوانی و تقدیر از آثار برتر 🔻دوشنبه ١ اسفندماه ١۴٠١ ساعت ١۶ 🔺شهر مقدس قم، ابتدای خیابان صفاییه، نبش کوچه ١٧ معاونت مهر دفتر تبلیغات اسلامی ☑️جهت ارائه شعر رضوی، اثر خود را به صورت مکتوب به همراه داشته باشید. ☑️اولویت شعرخوانی با شاعرانی است که از ابتدای برنامه حاضر باشند. @eshragh_adabi 💠 @shaeranehowzavi
🍃 باقی صدای توست "امروز قلب عالم و آدم حرای توست" تنها نه جان ما که جهان مبتلای توست ای احمد محمّد و محبوب انس و جان اول کسی که عاشق تو شد خدای توست هفت آسمان و نه فلک و عرش، بنده‌ات عالم طفیل خاک تو، گردون گدای توست دوزخ شراره‌ای بود از خشم و قهر تو بوی بهشت از نفس دلگشای توست ای که امام رحمت و دریای رأفتی تنها وفا و مهر و مودّت سزای توست بیچاره هرکه با غم و مهرت غریبه است خوشبخت هرکه در دو جهان آشنای توست ای ننگ بر هرآن‌که به روی تو سنگ زد نفرین بر آن‌که دشمن دین رسای توست شکر خدا به‌کوری چشمان دشمنت عالم پر از محبت و مهر و وَلای توست قرآن تو تمام زمین را گرفته است فانی است هر صدایی و باقی صدای توست 📌مصرع نخست از استاد محمود ژولیده است. 💠 @shaeranehowzavi
🍃🌹 خدا را می شود در چشم های تو تماشا کرد شکوه آفرینش را تماماً در تو پیدا کرد خدا از چشم هایت آیه های نور می آورد به وقت بعثتت در آسمان ها شور برپا کرد پر از صوت اذان شد کهکشان ها از برای تو محمد(ص) گفت و دنیا را پر از الفاظ زیبا کرد تبسم تا نمودی آسمان لبریز باران شد گلابی بهتر از آن را کجا می شد مهیا کرد؟ عبایت سایه ای از مهر بر عرش خدا افکند چگونه می شود جز تو پناهی را تمنا کرد؟ مسلمانیم و آیین تو را در جان و دل داریم خدا دین خودش را با وجود تو هویدا کرد 💠 @shaeranehowzavi
🍃🌹 شده نازل به زمین آیه رحمت از تو و ندیده‌ است جهان غیر محبت از تو روی این خاک قدم می‌زنی و می‌جوشد چشمه در چشمه به هر بادیه برکت از تو اولین دانه تسبیح خدا نور تو بود یعنی آغاز شده رشته خلقت از تو همه خلق نمک‌گیر کرامات تو اند چون ندیدند به جز حسن و ملاحت از تو سخنان تو چنان نهج فصیحی دارند که عرب یاد گرفته‌ است فصاحت از تو آن‌طرف خیل ابوجهل ولی در این سو به وجود آمده صد معدن حکمت از تو ناخود آگاه همه یاد علی می‌افتند هر زمان که به میان آمده صحبت از تو بعد تو ختم شده کل مضامین به علی تکیه داده است پس از رفتن تو دین به علی 💠 @shaeranehowzavi
🍃🌹 بی جنب و جوش، خالی و خاموش، جان نبود در هستی از علائم هستی نشان نبود مفهومی از گذشته و آینده ای نداشت جز حی لایموت دگر زنده ای نداشت گنج نهان چگونه خودش را عیان کند؟ اسرار سینه با چه زبانی بیان کند؟ دلتنگ خویش بود خدا در سرای خویش می خواست همدمی بگزیند برای خویش اینگونه شد که یک نفس از روح خود دمید و از نور لایزال خودش نوری آفرید لبریز کرد عاطفه را در سلاله اش خلقی عظیم ریخت درون پیاله اش آنگونه خلق شد که نیاید مثال او روشن شد آسمان و زمین از جمال او همتا نداشت مثل خدا بی بدیل بود این نور خلق عالمیان را دلیل بود لبخند زد مراتب نعمت شروع شد زنجیره وار قصه خلقت شروع شد حور و ملک، اجنه و روح آفریده شد دریا و دشت، جنگل و کوه آفریده شد انسان حیات یافت و پا بر زمین گذاشت از خاک آن گرفت هرآنچه نیاز داشت انسان قرار بود که خوش زندگی کند تنها به پیشگاه خدا بندگی کند اما امان از آتش جهل و کشاکشش واحیرتا از آدم و آن نفس سرکشش هرگز دل از غرور و حسد شستشو نکرد ظلمی به خویش کرد که شیطان به او نکرد آنروز که بشر به ته خط رسیده بود از خاک زیر پاش خدا آفریده بود خالق، خودش به حکم تدبر زبان گشود نوری که آفریده خود بود را ستود ای فخر آسمان و زمین بی رقیب من ای جلوه قداست من ای حبیب من ناگفته حرف ها که تو داری شنیدنی ست وصف من از زبان تو آری شنیدنی ست ‌ در گوش این جهان خبر از آن جهان بده در آسمان به اهل زمین آشیان بده از رنج گور دخترکان را خلاص کن شان و مقام را به زنان ارمغان بده آری، به خاک بینی ابلیس را بمال آنروی سکه را به خلایق نشان بده انسان خودش که فکر خودش نیست، غافل است روح به خواب رفته او را تکان بده سمتش برو اگرچه نیاید به سمت تو آغوش مهر وا کن و او را امان بده در گوش این جهان خبر از آن جهان بده در آسمان به اهل زمین آشیان بده از گور ها عواطف شان را خلاص کن یک زندگی به دخترکان ارمغان بده بر خاک پست بینی ابلیس را بمال آنروی سکه را به خلایق نشان بده انسان خودش که فکر خودش نیست، غافل است روح به خواب رفته او را تکان بده سمتش برو اگرچه نیاید به سمت تو آغوش مهر وا کن و او را امان بده با دست خود قضا و قدر را رقم بزن با اختیار به ملک مرگ جان بده وقتش رسیده ماه منیر ات کند حلول اینک خودی نشان بده یا ایها الرسول ای نور، من چگونه بشر را رها کنم؟ باید برای تو بدنی دست و پا کنم دل را به کار داد کمی گِل درست کرد با ذوق و با سلیقه خود دل درست کرد بر استخوان و گوشت او کالبد گذاشت بی منت از جمال خودش هر چه شد گذاشت او را صدا کن آمنه نامش مبارک است ذاتش ز هرچه پستی و زشتی ست منفک است امروز کودکی که در آغوش ات آمده است حسن ختام عهد نبوت محمد است او خاتم است و خاتمه عصر جاهلی زیبا شمایل است و چه والا فضایلی بین دو کتف اوست همینک نشانی اش رفته به مهربانی من مهربانی اش خاک حجاز مبداء و افلاک مقصدش آن روز می رسد که جهان می شناسدش دلواپس اش مباش که دارایی اش منم شصت و سه سال همدم تنهایی اش منم فرزند تو نشانه شان رفیع توست خرسند و شاد باش که فردا شفیع توست 💠 @shaeranehowzavi
🍃🌹 طلوع باور عقبا و شان دنیا بود امید بود امیدی برای فردا بود پناه بود و وجودش شبیه ساحل بود اگر چه نیز دلش هم شبیه دریا بود اگر که فیض حضورش نبود در عالم برای این همه پرسش، جواب آیا بود؟ بخوان به نام خدایت، حدیث عشق بخوان که عشق ، خسته دلان را همیشه ماوا بود بخوان به نام خدایت، بخوان رسول الله بگو خدا یکی و هر چه غیر او نابود بخوان به گوش غلامی که خسته از بند است بخوان به شوق اسیری که سخت تنها بود به گوش دختر زنده به گور خوابیده بخوان که لحن صدایت شبیه لالا بود بخوان به نام خدایت، بگو که حق جاری است علی است مظهر حق ،هر کجا و هرجا بود شکوه آیه ی اکملت دینکم یعنی همیشه فیض کلامش علی اعلا بود تمام روح و روانم فدای مردی که حریم بوسه ی او دستهای زهرا بود 💠 @shaeranehowzavi
🍃🌹 شبیه معجزه هستی، که بردن نامت خزان باغ دلم را، بهار خواهد کرد نگاه نافذ و شیرینت، ای ترنم عشق سریع آتش غم را، مهار خواهد کرد 💠 @shaeranehowzavi
۲۸ رجب؛ سالروز خروج سیدالشهدا(ع) از مدینه دعای هر خسته یا حسین است، سلام هر تشنه بر حسین است قسم به تقدیر و مشیت حق، قضا حسین و قدر حسین است خبر رسید از مدینه انگار، کسی می‌آید که بی‌پناه است به راویان جهان بگویید: هنوز هم آن خبر حسین است خبر سری شد به نیزه رفته، سری است زخمیِ سنگباران سری است در بزم می‌گساران، سری است در تشتِ زر! حسین است مزن به لب‌های ناتوانش، مزن به قلب عقیله آتش مزن مزن چوب بی مروت! خبر نداری مگر حسین است؟ سه بار نام حسین بردن، سه بار جان دادن است و مردن خوشا نباشم خوشا بمیرم، دلیل مرگم اگر حسین است اگر به بالین من بیاید، شبی که جان می‌دهم بیاید چقدر زیباست جان سپردن، که آه هر محتضر حسین است 💠 @shaeranehowzavi
ایــن قلب به امیّــد وصــال تو تپیــد این چشم به شوق دیدنت هیچ ندید من باختـه ام! روزی اگر حــک بشـود مرحـوم به سنگ قبــر من جای شهید 💠 @shaeranehowzavi
🍃🌹 می رود همراه خود صدقافله جان می برد تا مِنای عشـق ، هفتاد و دو قربان می برد تشنه بودن حرف اول می زند در این سفر تشنـه کامان را بسویِ بحرِ عرفان می برد دل به دریامی زند دل می بُرَد از شهر خویش کشتیِ دلدادگان را سویِ تـوفان می برد تا وفـاداری کنـد بر عهـد و  پیمانِ اَلَسـت جامِ لبـریز از  وفا بر عهد و پیمان می برد عاشقی یعنی که سر ، بازی برای وصل یار سـر برای باختـن تا وصـلِ جانان می برد سر فقط نه ، بلکه او هرآنچه دارد با خلوص می گذارد برطَبَـق با عشق وایمان می برد باغبـانِ  گلشـنِ این کاروان ، همـراهِ  خود باغی از  آلاله هاو یاس و ریحان می برد او  بـرای  قحطیِ  آب  و سکوتِ  ابرها چشمه های اشک را درسوگِ باران می برد شاه با"هَلْ مِنْ مُعین"سربازخواهدبی گمان غنچهٔ شـش ماهه را سربازِ میدان می برد می شـود همـراه  شد ، با کاروان عاشقی کاروان کربـلا  ، عاشـق ، فـراوان می برد حک شود باید به دل ، "یا لَیتَنا کُنّـا مَعَک" یاورِ مهدی به  راه عشقِ او  جـان می برد (کیمیا) 💠 @shaeranehowzavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا